انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
داستان سکسی ایرانی
  
صفحه  صفحه 57 از 85:  « پیشین  1  ...  56  57  58  ...  84  85  پسین »

Gay Stories - داستان های سکسی مربوط به همجنسگرایان مرد



 
اولین ساک زندگیم

باسلام خدمت همه . داستان برای یک سال پیشه زمانی که من ۱۸سالم بود . من برای یاد دادن کامپیوتر میرفتم خونه یکی از فامیلمون که یه زن و شوهر با یه پسر ۱۲ ساله بودن اسم پدر خانواده غفور بودو مادر نرگس .منم برای یاد دادن کامپیوتر به پسرشون هفته ای چند جلسه میرفتم خونشون . اسم پسرشون نادر بود منم زیاد با نادر جور نبودم یعنی زیاد گرم نبودیم فقط بهش درس میدادم خبری از شوخی و بگو بخند نبود باباشم ۳۵سالش بود و تو بازار کار میکرد .


چند وقتی ما با خانواده رفتیم سفر بعد از یک هفته که برگشتیم رفتم خونه نادر تا بهش کامپیوتر یاد بدم وقتی زنگ ایفون اپارتمانشونو زدم بجای اینگه نرگس خانم جواب بده اقا غفور جواب داد منم تعجب کردم چون اون موقع سر کار بود گفت بیام بالا منم رفتم و دیدم خونه تنهاست ازش پرسیدم نادر و نرگس خانم کجان اونم گفت فرستادمشون شهرستان . منم خواستم خدا حافظی کنم که بهم گفت بمونم و یه کم بهش کامپیوتر یاد بدم چون اونم علاقه مند شده بود یه چند ساعتی در مورد مخفی کردن فایل و سرچ تو اینترنت بهش یاد دادم دیگه تاریک شده بود هوا منم خواستم برم که بازم ازم خواست بمونمو باهاش فوتبال پلی استیشن بازی کنم چو تنها بود و حوصلش سر میرفت بهش گفتم بابا و مامانم نگران میشن که اونم زنگ زد خونمونو از بابام اجازه گرفت شب بمونم البته بابام فکر میکرد نرگس خانمو نادرم خونن چون اگه میفهمید اقا غفور تنها خونست اجازه نمیداد .


بعد از بازی و شام دیدم جا انداخت ولی یکی بعد زود چراغارو خاموش کردو بهم گفت بیا بخوابیم وقتی دید متعجب وایسادم گفت اگه میخوای جای جدا بندازم منم تو رودربایسی موندمو چیزی نگفتم خوابم نمیرفت ولی چشمامو بسته بودم اقا غفورم خواب بود یه عطر خاصی میزد که من خیلی ازش خوشم میاومد بعد از یه ساعت دیدم اقا غفور خودشو از پشت چسبوند بهم ولی زیاد تابلو نبود منم نفسم حبس شده بود البته یه کمم ترس داشتم به هر حال فکر اینکه اقا غفور ممکن بود بچه باز باشه منو میترسوند . اول زیاد شک نکردم ولی بعدش حرکتهای اقا غفور طوری شد که مطمءن شدم خبریه . کم کم حس کردم اصلا خواب نیست بعدشم راست شدن کیرشو روی باسنم حس میکردم سفت و گنده بود خیلی ترس داشت کم کم به حالت مالوندن خودشو بهم میمالید نمیدونم چرا ولی منم کم کم حشری شدم و خودمو شل کردم اونم دستشو گزاشت رو سینم چون یه مقدار تپل هستم سینه های شلی دارم کیر گندشو روی باسنم حس میکردم . اونم متوجه شد منم بیدارمو دارم حشری میشم اروم دستمو گرفتو گذاشت رو کیرش واقعا وحشتناک بود


اولش دستمو شل گرفتم ولی بعدش اروم خودم کیرشو میمالوندم اونم منو برگردوندو دستشو برد تو شلوارم منم دو دستی کیرشو میمالوندم تا اینکه خواست انگشتم کنه تا یه کم فشار داد تو سوراخم دردم گرفتو دستشو پس زدمو بهش گفتم نه درد داره اگه میخوای میمالمت تا ارضا شی ولی اقا غفور خیلی حشری تر بود و گفت پس بیا برام بخورش منم قبول نکردم چون بدم میومد به هر صورت بود اینقدر خواهش کرد تا اینکه رفتم زیر پتو تا براش ساک بزنم شلوارشو در اورد زیرش یه شرت سیاه مشکی بود کیرش از بس کنده بود داشت شرتشو پاره میکرد بهم گفت خودت شرتمو بکش پایین منم اروم شرتشو کشیدم پایین اول سرش زد بیرون سرش گردو قلمبه بود با یه سوراخ باز .چون سر کیر من کوچیکه و سوراخشم بستس ولی برای اون باز بود اولین بار بود همچین کیری میدیدم کم کم شرتشو دادم پایین کیرش ۲۰سانت میشد پر پشم بود تخماشم گردو بزرگ بود خیلی سفت بود هم کیرش هم تخماش .اروم کیرشو میمالیدم تا اینکه بهم گفت بذار دهنت ولی من دوست نداشتم بوی بدی میداد منم قبول نکردم خیلی التماس کرد ولی بخاطر پشماش حالمو بد میکرد .. بد جور تو کف بود منم دلم براش سوخت بهش گفتم برات میمالمش اونم چیزی نگفت شرتشو کشیدم بالا و براش با دو تا دستم مالیدم اول حال نمیکرد بعدش خوشش اومد منم تندش کردم که یه دفعه سرمو گرفتو محکم مالید به کیرس


لپ صورتمو محکم میمالید به کیرش داشت دردم میگرفت تا اینکه یه اه بلند کشیدو سرمو رو کیرش محکم فشار داد صورتم داغ شد ابش اومدو کم کم کل نصف صورتم خیس ابش شد بوی خاصی میداد اروم سرمو ول کرد تمام شرتش خیس شده بود نصف صورت منم خیس بود رفتم توالت تا صورتمو بشورم اونم پشت سرم اومد وقتی شرتشو کشید پایین تمام پشماش پر اب بود کیرش قرمز قرمز شده بود تازه زیر نور به بزرگی کیرش پی بردم روشم یه رگ گنده بود خودشو جلوی من شستو با هم رفتیم بخوابیم . دیگه ازش خجالت میکشیدم . یه هفته گذشتو بابام ازم پرسید دیگه خونه نادر نمیری کامپیوتر یادش بدی منم برای اینکه گندش در نیاد رفتم خونشون البته فکر میکردم دیگه از سفر اومدن ولی بازم اقا غفور خونه بودو بهم گفت فردا میان ازم خواست تا شب بمونم منم دو دل بودم نمیدونم چیشد که شب موندمو بعد از بازی و شام دوباره غفور جا رو انداخت . منم فهمیدم بد جور اون شب بهش مزه داده شب دوباره خودشو بهم مالوند منم سریع برگشتمو بهش گفتم میخوای بازم کیرتو بمالم اونم باسر اره گفت منم بهش گفتم باشه ولی بار اخره اونم قبول کرد ولی معلوم بود از بار اول حشریتر شده بود چون خیلی چشماش خمار بود منم رفتم پایین تا براش بمالم شلوارشو در اورد اینبار شرت هفتی سیاه پوشیده بود . از رو شره مالوندمش ولی بهم گفت از زیر شرت بمال منم دیدم بار اخره بذار کلی حال کنه شرتشو کشیدم پایین که دیدم پشماشو زده و به کیرش عطر زده .


وقتی دید با تعجب به کیرش نگاه میکنم گفت اگه از قیافش خوشت نمیاد پتو رو بکشم رومون تا تاریک شه و تو نبینیش . قبل از اجازه من پتو رو رو جفتمون کشید دیگه فقط کیرشو با دست حس میکردم شروع کردم مالیدن کیرش بعد از چند دقیقه حشرم زد بالا و وسوسه شدم بخورمش . این شروعی بود برای اینکه اولین ساک زندگیمو بزنم سر کیرشو که یه کمم خیس بود کردم دهنمو مک زدم دیدم پتو رو زد کنارو با تعجب نگام کرد بعد با چشمای حشریش بهم گفت جون بازم پتو رو کشید و اروم با دست سرمو رو کیرش بالا پایین میکرد فقط نصف کیرش تا ته میرفت دهنم چون بار اولم بود اب دهنمو نمیتونستم جمع کنم شایدم چون کیرش خیلی کلفت بود . رفتم سراغ تخماش چون همش توودهنم جا نمیشد یکی یکی تخمتو میکردم دهنمو مک میزدم همزمانم با یه دستم برای خودم جق میزدم اه واوه اقا غفور کل اتاقو گرفته بود کم کم داشت ابم میومد غفورم همینطور اول اب من اومد باور کردنی نبود اولین بارم بود اینقدر اب ازم اومد . کیر غفور تا نصف تو دهنم بود از روی شدت ارضا شدن بد جور داشتم مک میزدم که یه دفعه غفور کیرشو فشار داد تو تا جایی که سر کیرش رسید به ته حلقم و داشتم اوق میزدم ولی چون در حال ارضا بودم نمیتونستم مقاومت کنم


اب غفور با تمام فشار ریخت تو حلقم طوری که با اولین پرتاب ابش تمام ابش ریخت تو حلقم یه سرفه کردمو ابشو قورت دادم ای همش تو یه لحظه بود پرتاب دوم ابش چون یه کم سرمو عقب دادم پاشید تو دهنم سرمو سفت گرفته بودو منم یه دستم روکیر خودم بود یه چند باری ابش پاشیدو اروم سرمو ول کرد تمام دهنم پر اب شده بود سریع بلند شدمو دویدم سمت توالت همه ابشو ریختم تو دستشویی اندازه یه کف دست اب از دهنم ریختم تو دستشویی ابش خیلی غلیظ بود ولی اب من شل . ابکی بود . دهنمو اب کشیدم ولی هنوز ابی که قورت داده بودم دهنم بود . رفتم تو رختخواب که دیدم غفور خوابش برده منم خوابیدم . یه چند وقتی میرفتم خونشون و باز به پسرش کامپیوتر یاد میدادم دیگه نگاهامون به هم عوض شده بود ولی جرات نمیکردیم در مورد اون شب حرف بزنیم منم کم کم شبا به عشق اون شب جق میزدم نمیدونم ولی بد جور هوس کیر کرده بودم ولی روم نمیشد .


تا اینکه یه روز یواشکی شماره اقا غفورو برداشتمو بهش زنگ زدم خیلی خوشحال شد و باهام بیرون قرار گذاشت منم رفتم سر قرار با ماشین میومد دنبالمو میرفتیم بیابونای اطراف تهران منم تو ماشین براش ساک میزدمو ابش میخوردم بعد از یه مدت دیگه معتاد اینکار شده بودم حتی یه سری با دو تا از دوستاش رفتیم خونه مجردی و برای سه تاشون ساک زدم . الان ۳ماه دیگه غفورو ندیدم چون رفته شهرستانشون زندگی کنه منم بد جور دنبال یکی میگردم باهاش باشم...
     
  ویرایش شده توسط: bamdad_2014   
مرد

 
گی من و علی

سلام اسم من امیر 18 ساله قدم 180 وزنم 65 و داستانی که براتون میگم مال زمانیه که من 15 سالم بود . من تو مدرسه زیاد با بچه خوشکل های مدرسمون میپریدم و انگشتشون میکردم اما هیچکدوم بهم حال نمیداد تا این که تابستون شد ... من هر هفته با پسر عمم علی میرفتیم کوه (معمولا درکه) اونم هم هم سن من بود هم از نظر هیکل عین من بود اما یه کون خیلییییییی خوش فرمی داشت . در حین کوهنوردی تا میدیدم جایی داره سر میخره یا می افته سری میپریدم به بهانه ی گرفتنش حسابی کونشو دستمالی میکردم اما فکر میکنم می فهمید اما چیزی نمیگفت بعضی وقت ها هم همونجا فیلم سوپر میدیدیم و با هم یه جقی میزدیم. یه روز که هوا خیلی گرم بود و ما حسابی عرق کرده بودیم یه جای خلوت پیدا کردیم و نشستیم من از قبل برنامه ریزی کرده بودم که فقط فیلم گی تو کوشیم بریزم تا ببینیم.خلاصه حسابی حشری بودیم که من گفتم مگه ما چیمون از اینا کم تره که نمیتونیم از این کارا بکنیم؟!!!



همینجوری مخش رو زدم و یه دو دیقه ای یه لب مشتی ازش گرفتم و در همین هین با کیر همدیگه ور میرفتیم .احساس کردم داره ابش میاد منم داشت ابم میومد که کیرش رو ول کردم و اونم ول کرد.(خیلی سخته دو ثانیه مونده ابت بیاد ول کنی)خودمون رو جمع و جور کردیم و راه افتادیم سمت خونه ما که خالی بود.(پدر و مادرامون با هم مسافرت بودن و خونه جفتمون خالی بود) تو خونه دوباره لب گرفتیم و لباس هارو کندیم اومدم برم سراق کونش که دیدم چون با تیغ میزده و چند وقته که نزده کونش یکم مو داشت و اصلا چیزی نبود که از رو شلوار دیده میشد. فرستادمش دستشویی خودشو خالی کرد بعدشم یه ژیلت بهش دادم و فرستادمش حموم که مو های بدنشو بزنه . من داشتم واسه خودم فیلم میدیدم که صدام کرد رفتم تو حموم گفت مو های پشت کونمو نمیتونم بزنم _ منم زیاد دوست نداشتم این کار رو براش بکنم اما گفتم بزار ازم راضی باشه چون کیر من تقریبا بزرگ بود و سوراخ کون او حتا تا حالا یه خودکار توش نرفته بود





منم لباس هام رو کندم و رفتم تو حموم یه جاهایی از بدنش که نمیتونست رو براش زدم شده بود عین یه فرشته و حمونی که من میخواستم زیر دوش رفتم تو بغلش و انقدر لب و گردن هم دیگرو خوردیم که خسته شدیم داشت میرف سمت کیرم تا حالا ساک نزده بود ولی خیلی با ولع میخورد منم که پدر کیرم در اومده بود بس که این با دندون کشیده بود روش!داشت ابم میومد منم سرش رو گرفتم فشار دادم و تموم ابم رو خالی کردم ته گلوش بعد فکر کردم شاید از دستم ناراحت شده اما اتفاقا خیلی هم خوشش اومده بود.اومدیم بیرون یه شرت پوشیدیم و نشست فیلم دید منم رفت اشپزخونه و یه معجون من در اوردی کمر پر کن ساختم با هم خوردیم. دوباره اومد سراغ کیرم ساک زد منم با دست با کیرش ور میرفتم خیلی کیرش کوچیک بود . بعد یه کم رو سوراخش دست کشیدم و موقعیت رو بررسی کردم دیدم اصلا راه نداره بکنم برش گردوندم یکم کرم زدم و بعد از کلی تلاش یه انگشت رو کردم توش خیلی دردش اومده بود .من باورم نمیشد که یه سوراخ ممکنه اینقدر تنگ باشه بعدشم دوباره ساک زد و اب جفتمون اومد و لباس پوشیدیم و اونم خونه ما خوابید.خانواده ها هم خیلی به ما اعتماد داشتن و مشکلی نداشت اگه خونه ما میخوابید .





صبح از خواب پاشدیم و تو فیس و اینا کسچرخ زدیم تا ظهر . نزدیک های نهار بود که رفتم سراغش رو مبل دراز کشیده بود و داشت تلوزیون میدید من رفتم کنارش و نوازشش کردم هیچی نمیگفت . انقدر حشری شده بود که وقتی (از روی لباس) به کونش میرسیدم اه ه ه میکشید و خودش رو به مبل فشار میداد حس کردم امادست لباس هاشو در اوردم دوباره کرم اوردم و حسابی انگشتش کردم تا بالاخره موفق شدم سه تا انگشتم رو تو کونش جا بدم موقع کار خیلی اخ و اوخ میکرد ولی چون صداش خیلی سکسی بود من فکر میکردم داره حال میکنه . وقتی صورتش رو دیدم فهمیدم که بدبخت پدرش در اومده و حسابی گریه کرده بود. دیگه وقتش بود کیرم رو گزاشتم دهنش و خیس کردم و خوابوندمش پاهاش رو گزاشته بودم رو شونم و کیرم دم سوراخش بود یه فشار دادم اونم یه جیغ سکسی زد و سر کیرم رفت تو واقعن او تو بهشت بود خیلی گرم بود.یکم که گذشت فشار رو بیشتر کردم و تا ته کردم توش بای صدای سکسی گفت:امییییر جرم بدهههه.منم که اینو شنیدم شروع کردم به تلمبه زدن در حمون حال خم شدم و لبش رو خوردم که یهو ابم اومد و ریختم توی کونش خودم حس کردم ابم خیلی بیشتر از همیشه اومده بود خیلی تعجب کردم واقعن هم همینطور بود کیرم رو در اوردم و گفتم فشار بده فشار میداد و اهههههه میکشید و اب من از سوراخش میریخت بیرون.. .
بودی تـــــــو تو بغلم

گردنت بود رو لبم
     
  
مرد

 
کردن کون بردیا جونم

بردیا پسر خیلی خوشگلیه که با هاش دوستم و باهم تو یک مدرسه درس میخونیم.چشمهی زیبا قشنگتراز دخترا با کون خیلی لرزشی و هوس برانگیز.منو بردیا خیلی همو دوست داشتیم. هرچی بردیا خوشگل بودو به خودش میرسیر منم خوب درس میخوندمو و به درسام میرسیدم .منو بردیا همیشه باهم درس کار میکردیمو و با هم درس مسخوندیم.دیگه باهاش رفت و آمد داشتم میرفتم خونشون بهش تو درسا کمک میکردم مامانشم منو خیلی دوست داشت و همیشه ازم تشکر میکرد همیشه به بردیا میگفت تو چجوری باید واسه جاوید جبران کنی .بردیا هم همیشه میگفت خلاصه یه روز جبران میکنم .اون موقع ها اصلا به این جوابش فکر نمی کردو تو این خطها نبودم.البته دیگه علاقه من به بردیا دیگه از حد دوستی گذشت و من یجورایی عاشقش بودم...



داستان از اینجا شروع شد که وقت امتحانا شده بود و بردیا از پس همه درساش بر میومد ولی با ریاضی خیلی مشکل داشت منم در عوض ریاضی رو خیلی دوست داشتم. بردیا از چندروز قبل از امتحان ریاضی همش بهم میگفت من ریاضی رو باید چجوری قبول بشم جاوید. منم بهش میگفتم ناراحت نباش تا منو داری غم نداشته باش بردیا هم می گفت البته ....تو ردو بدل کردن این حرفا بودیم که بردیا گفت تو همیشه داری کمکم میکنی ولی من تاحالا نتونستم زحماتتو جبران کنم ولی مطمئن باشد این بار جبران میکنم.منم میگفتم این حرفا چیه بردیا جون من عاشقتم دوستت دارم تو جیگر منی... هیکل بردیا هم خیلی سکسی بود ولی اصلا پسر بد یا خرابی نبود ولی منو خیلی دوست داشتو و بخاطر کمکهام بهش تو درسها همیشه دوست داشت یجوری از خجالتم در بیاد. تا اینکه وقتش شد تا ریاضی رو باهاش کار کنم.قبلش بهش گفته بودم که اگه میخوای قبول بشی بیا خونه ما که خیلی خلوته و سروصدا نداره.ولی بردیا گفت نه تو بیا خونمون نگران نباش من همه چیو آماده می کنم برات.



وقتی این حرفارو کنار هم میذاشتم میدیدم که بردیا یه نقشه هایی داره همش کیرم راست می شد.ولی روم نمی شد هیچوقت بهش پیشنهاد سکس بدم ولی همیشه تو خونشون باهم دیگه رو یک تخت استراحت می کردیم و همیشه به این بهانه خودمو بهش میچسبوندم و به بهانه علاقه بهش خودمو بهش میمالوندم و اونهم هیچی که نمیگفت استقبالم می کرد.بالاخره روز قبل از امتحان شد و من رفتم خونشون همه چی از قبل آماده شده بود خیلی حرفه ای که من بعدا فهمیدم.آره بردیا تنها بود به مامانش گفته بود که بره خونه خواهرش تا خونه برای درس خوندن(یا همون کردن بردیا آماده بشه)که مثلا مزاحم نداشته باشیم . وقتی وارد خونه شدم بردیا یه شلوارک تنگ جین پوشیده بود که از پشت شلوارش وقنی خم می شدخط شورتش معلوم میشد یه زیرپوش تنگی هم داشت که سینه هاش از اون داشت میزد بیرون من مثل همیشه وقتی دیدمش بغلش کردم اینکارو پیش مامانش هم میکردیم بعد همو بوس کردیمو و بردیا منو برد سمت اتاق خواب خودش اونجا یه میز داشت که برای درس خودن اماده بود.



اینبار وقتی بردیا رو بوس کردم بردیا دست آخر یه لب بهم داد که برام عجیب بود ولی خیلی بهم حال داد مثل لب دخترا میموند که منو خیلی حشری کرد یهو وا رفتم و دستم یدفعه رفت رو کون بردیا اونم از خدا خواسته یه تکونی به کونش داد و اون با لرزشش منو بیشتر حشری کرد دیگه داشتک کونشو چنگ میزدم با هاش حال میکردم که به اتاقش رسیدیم.بردیا یه شربت آوردو با هم خوردیم ومن بهش گفتم که جیگرم حال اومد بردیا دستت درد نکنه بردیا هم گفت حالا خنکتر هم میشه.تا رفتم رو تخت نشستم بهش گفتم چرا خونتون اینقدر گرمه که گفت کولرشون خراب شده و گفت اگه گرمته پیراهن و شلوارتو دربیا یه شلوارک میدم بپوشی که دیگه خودش زیرپوششو درآورد و بعدش هم شلوارکشو تا با یه شورت قرمز دیدنی پیشم نشست بلافاصله دست خودم نبود دستم رفت روی شورتش داشتم به کیرش دست میزدم بعد دستمو انداختم دور گردنش و بهش گفتم دوستت دارم اونهم گفت من بیشتر دوستت دارم و عاشقتم و امروز میخوام جبران کنم و یه حال اساسی بهت بدم خیلی سریع لباسامو درآورد و درازم کرد روی تخت و شروع کرد به ماوندن کیرم که داشت از جاش در میومد اول با زبونش بعد با دستاش میمالوند و میکرد تو دهنش و میخورد تا ته میکرد تو دهنش و زبون میزد انگار آب نبات مبخورد



خیلی بهم حال میداد که یه دفعه گفتم بردیا برگرد میخوام بکنمت که گفت الان زوده بذار یه خورده ساک بزنم خوب حشری بشی نمیخوام زود آبت بیاد میخوام تا غروب منو بکنی جاوید جونم کونم مال خودته برش گردوندمو دراز کشیدم روش و مشغول خوردن لب کیریش شدم کونش اینقدر نرم بود که با کوچیکترین حرکت میلرزیدو دلمو میبرد بهش گفتم کرم داری گفت آره یه مقدار از کرم زدوم در سوراخ کونش و یه ذره هم به کیرم مالیدم شروع کردم با انگشت تو کونش کردن یه انگشت دو انگشت و ... خلاصه کونش جا باز کرده بود و میلرزید بعضی وقتا هم میزدم به کونش و قربون صدقه کونش میرفتم میگفتم جوووون چه کونی داری بردیا مال خودمه میکنمت جرت میدم کیرم کونتو میخواد عزیزممممممممممممممم بهم بدههههههه بردیا جون عشقمییییییی میکنمت بده بده بده آره بده بکنمت جووون....



بردیا هم بیشتر حشریم میکرد آره مال خودته کونم فقط مال توه بکن بکن بکن جرمممم بده من زنتم میخوامن باهات ازدواج کنم تا همیه منو بکنی جیگرممم دیگه سر کیرمو کردم تو کونش یه ذزه ذزه میکردم توش تا دردش نگیره یواش یواش لوله کیرمو کردم تا تهش تو کونش یه ذره نگه داشتم تا جا باز کنه و شل بشه یه دستم رو کمرش بود و یه دستم رو کیرش داشتم واسش جلق میزدم دیگه سرعتم زیاد شده بود داشت آبم میومد میخواشتم اول اون آبش بیاد بعد من که کیرمو درآوردمو براش حشای ساک زدمو و جلق تا صداش دراومد و ابش اومد و ارضا شد بلافاصله کیرمو دوباره کردم تو کونشو و گفتم نوبت منه که آبم بیاد اونم گفت جوووون همشو میخوام بکن منو بریز تو کونم می خوام بسوزم یدفعه آبم با فوران زیاد اومدو همشو خالی کردم تو کونش روش ولو شده و بغلش کردم یه نیم ساعتی روش خوابیدم نمیذاشت کیرمو دربیارم میگفت حال میده مال خودمه درش نیار همسر عزیزم دوستت دارم حامله ام کردی جاوید جووووونم.گفتم آره دیگه مال خودمی بعد پاشدیم دوتایی رفتیم حموم و یه بار دیگه تو حموم افتاد به جون کیرمو و مجبور شدم دوباره این فرصتو ازدست ندم و حسابی کردمش.
بودی تـــــــو تو بغلم

گردنت بود رو لبم
     
  
↓ Advertisement ↓
TakPorn
مرد

 
تا حالا کسی منو اینجوری نکرده بود

سلام
میخوام داستان یکی از گی هامو براتون تعریف کنم که از بقیه جذاب تر بوده(راستی پیشاپیش معذرت میخوام که نمیتونم اسم خودمو دوستمو بگم) توی دوران سربازی من و یکی از دوستام سرباز یه قسمتی(انبار ماشین و وسایل فرسوده) بودیم که همزمان باهم پست (نگهبانی)میدادیم،البته اینم بگم محل پست ما دور ازشهر بود،ما اونجا زندگی میکردیم،اونجاحموم میرفتیم،شبا هم اونجا میخوابیدم، اونجا غذا میخوریم ، غذا هم یه سربازی با ماشین توضیع غذا برامون میآورد.خلاصه...



من و دوستم با هم راحت بودیم وشوخی داشتیم که گاهی اون با شوخی انگشت میکرد توی کونم و من واسه این که کم نیارم بهش میگفتم آشغال نکن،زشته و...بگذریم... کم کم انگشت و دست مالی هاش زیاد شد وبعضی وقتا حتی یکی دو دقیقه منو انگشت میکرد. یه روز بهم گفت بیا ماساژم بده،منم گفتم برو بابا من خستم یکی بیاد منو ماساژ بده،اونم گفت چقدر خسیسی خب نوبتی همدیگه رو ماساژ میدیم من گفتم باشه ورفتم ماساژش دادموبعدش نوبت من شد که اومد و منو ماساژ داد اول کل بدنم رو ماساژ داد بعد همش میرفت سمت کونم و اونجا روبیشتر ماساژ میداد و کم کم شروع کرد به انگشت کردن که نزدیک10دقیقه انگشتم کرد من اولش خودمو براش لوس میکردم و میگفتم نکن بدم میادو...خلاصه بهم گفت لباساتو بکن که ماساژت بدم بهش گفتم نه بابا خجالت میکشم...اما لذت داشت و خوشم میومد



لباسامو بکنم که لخت ماساژم بده"اونم بیشتر اصرار میکرد که لباساموبکنم و من بیشتر خوشم میومد" و گفت نترس منم لباسامو میکنم با این حرفش گفتم باشه اول خودش لباساشو کند فقط شرت پاش بود وبعد من لباسامو کند وفقط شرتم مونده بود،بعد دوباره خوابوندم گفت براز ادامه ماساژرو بدم ، بعد ماساژم داد و زیره شرت انگشت توی کونم میکرد و من گرم شدم انقدرکه دوست داشتم بهش بگم کیرتو بزار توی کونم،اما هرکاری که کردم روم نمیشد بهش بگم بیا منو بکن،انقدر خونسرد وبی تفاوت ماساژم میداد و نشون نمیداد که میخواد بکنه یا نه،واینجور بیشتر تحریک شدم وتوی دلم آرزو کردم که ای کاش کیرشو بزاره توی کونم و منو بکنه،آخه خیلی حشرس شده بود،که یهو احساس کردم یه چیزه گرم رقته لای چاک کونم،وای نمی دونید چه حالی کردم،چشام از شدت شهوت بسته شد،اول چندین بار کیرشو خشک خشک روی سوراخ کونم مالوند ومالوند بعدش کیرشو خیس کرد وبعد کون منو خیس کرد وبعد سره کیرشو گذاشت داخل...
"نفسم تند شده بود"،خیلی حرفه ای بود اول سرشو گذاشت و بیرون کشید و دوباره چند باراین کاررو کرد تا کونم باز شد،بعدش خیلی آروم همشو گذاشت داخل کونم ،به جان خودم داشتم اوج لذت رو احساس میکردم،بعد با دستش با سینه هامو ور میرفت و فشار میداد وتلمبه میزد،خیلی حال میداد پاهام آروم داشت میلرزید واحساس کردم آبم داره میاد،خیلی تعجب کردم فکرشو کن بدون اینکه حتی دست یه کیرم بزنم آبم اومد،اما دوستمم داشت به کارش ادامه میداد و تلمبه میزد،و نمیدونست آبم اومده،من ارضا شدم اما گذاشتم دوستمم کارشو تموم کنه وحالشو بکنه چیزی بهش نگفتم،بعدازچند دقیقه اونم بهم گفت داره آبش میداد وازم پرسید کجا بریزمش؟؟؟که من از اینکه پرسید خوشم اومد و گفتم هرجور راحتی عزیزم میخوای بریز توی کونم اونم ریخت وای گرمی آب کیرشو احساس میکردم .تموم شد. الان که دارم مینویسم دلم میخواست دوباره تکراربشه. اما بقول شادمهر:چرا هرچی که خوبه زود تموم میشه؟؟

نوشته ی کونی
بودی تـــــــو تو بغلم

گردنت بود رو لبم
     
  
مرد

 
کونی‌ شدن من کنار دریا

سلام
من علی هستم 21 سالمه و این داستان برمیگرده به 10 ماه پیش
توی خوابگاه بودم و طبق معمول یه شرت مایو پام بود و داشتم خودمو واسه رفتن به دریا اماده میکردم
(خوابگامون کناردریا ست)
که دیدم یهو یکی از دوستام که بدن نسبتا خوبی داره اومد اتاقمون
وقتی اومد داخل دید من با مایو هستم به شوخی گفت میخوای بری کون بدی؟
منم لبخند زدم گفتم مگه توی دریا کون میدن؟ میرم دریا
تعارفش کردم اومد داخل ، نشست
منم رفتم جلوش که ببین بدنم بالا اومده و چاق شدم واین چیزا
روبه روی اینه بودم که بلند شد و از پشت بغلم کرد و گفت اره
بزرگ شده مخصوصا سینه هات و باسنت
بعدش شروع کرد با دستش سینه هام رو گرفتن که اره بزرگ شده و شونت پهن شده
منم که از تعریفاش خوشم اومده بود بهش گفتم لخت شو بریم دریا
که گفت باشه و سریع رفت لباسشو دراورد
یه مایو پوشیده بود که کیرش از ریرش معلوم بود کاملا
بدنش هم عضله داشت اما زیاد گنده بود کلا بدن باحالی داشت
من که بازم داشتم توی اینه خودمو نگاه میکزدم دیدم اومد سمتم و دوباره از پشت بغلم کرد
این دفه گرمی بدنشو حس میکردم و اینکه کیریش داره مایو رو پاره میکنه
بازم یکم سینه امو مالوند و دستی هم به کونم کشید
(البته این کارای توی خوابگاه زیاد پیش میومد و کسی برداشت بدی نمیکرد)


گفتم بریم دریا
در اتاق رو قفل کردم و دوتایی با یه حوله رفتیم دریا
از شانس ما توی دریا هم کسی نبود و من و مهدی فقط بودیم
البته توی ساحل غریق نجات هستش که کسی غرق نشه
مهدی داشت بهم شنا یاد میداد هی کونمو دست میکشید و کیرشو بهم میمالید
منم که خوشم اومده بود دو سه بار به شوخی بهش گفتم توی اب کیرتو از مایو بیار بیرون تا سوراخش نکرده و خرج گردنت ننداخته
دفه ی سوم اون هم نامردی نکرد و درش اورد
پشت به ساحل و توی اب کسی نمیدید
من یکم نگاش کردم و گفتم ماشالا چقدر گندست
زنت فک کنم پاره شه
گفت فقط زنم؟
گفتم هر کی با تو بخوابه پارست :دی و با دستم کیرشو فشار دادم و عقب جلو کردم


گفت خوبه جنسه
یکم دیه توی دریا اینور اونور شدیم و کیرشو مالوند بهم و مثلا بهم شنا یاد داد
گفتم بریم خسته شدم
گفت تازه داشت حال میداد
منم گفتم دوش اب گرم حمومم حال میده
یه لبخند زد و گفت بریم
رفتیم اتاق و دو تا مایو برداشتم یکی واسه خودم یکی واسه مهدی
رفتیم توی حموم
(اینکه دو نفر با هم برن حموم بعد دریا هم چیز مشکل داری نبود)
رفتیم داخل حموم و من در رو از پشت بستم و سریع رفتم زیر دوش
مهدی هم اومد زیر دوش و بغلم کرد


یکم که اب ماسه ها رو از روی بدنمون پاک کرد مهدی شرتشو دراورد و گفت توش ماسه رفته
منم واسه خودمو دراوردم و تمیزش کردم که دیدم مهدی داره به کونم نگاه میکنه
با خودم گفتم الانه که بکندم
(راستش یه چند ماهی بود دلم میخواست کون بدم اما نمیشد تا حالا هم کون نداده بودم)
منتظر بودم که یه کاری بکنه دیدم کیرش سیخ سیخ شده
گفتم واسه من که سیخ نکردی؟
گفت کون به این خوبی داری انتظار داری سیخ نکنم واست؟
و جفت دستاشو دور کمرم حلقه کرد و چشم توی چشمم شد
منم که منتظر یه کیر با همچین ویژگی هایی بودم و دنبال یه ادم دهن غرص بودم که بهش بدم و بین خودمون بمونه
یکم به لبش نگاه کردم و بدنمو به بدنش چسبوندم
اونم دبد من اوکی هستم لبشو با احتیاط تمام اورد سمت لبم
که مم دیه نامردی نکردم و شروع کردم خوردن
فک کنم البالو خورده بود قبلش که دهنش طعم البالو میداد


دیگه توی حال خودمون نبودیم و فقط لب مبخوردیم
دستمو گذاشتم روی کیرش و گفتم عمویی امروز بهت خوش میگذره
گفت اینو به کون خودت بگو که امروز حال میکنه
سرشو اوردم سمت سینه هام و گفتم برام بخور بدن سازی رفتم گندش کردم واسه یه همچین روزی
:دی
مهدی هم شروع کرد به خوردن
یه دستش روی کیرم بود و دست دیگش توی سوراخ کونم
گفت کونت رو جر بدم واست؟
گفتم من امروز واسه تو هستم
تمام بدنم واسه تو هستش ازش لذت ببر هر جور دلت خواست
دیگه کم کم منو نشوند روی زمین تا براش ساک بزنم
منم که بلد نبودم و مث فیلم های سکس و گی براش ساک میزدم که البته دندونم بکی دو بار به کیرش خورد
دیگه کم کم نوبت کون من بود


کف حموم خوابیدم و مهدی پاهامو باز کرد و شروع کرد کونمو خوردن با یه دست دیگش هم کیرمو میمالوند
بهم گفت برو کرمی روغنی یچی بیار
منم با حوله از حموم اومدم بیرون و رفتم اتاق و کرم اوردم با خودم
مرطوب کننده نوشته بودش روش
رفتم داخل حموم و باز یکم لب خوردیم
کم کم کیرشو چرب کرد و یکمم ملوند دم سوراخ کونم و انگشتاشو تک تک میکرد توش
بعدش به شکل سگی خوابوندم و زیر زانوهام حوله گذاشت و کیرشو گذاشت دم کونم
یعنی هم استرس داشتم


هم درد داشتم و هم لذت میبردم و منتظر یه لذت عمیق بودم وه دیدم نوک کیرشو کرد توش
منم یه داد کوچواو زدم گفت اروم بچه ها شک میکنن
بعدش بقیه کیرشو در عرض یه دقه اروم اروم کرد توی کونم
هم درد داشتم هم یه حس عجیب
گفتم بکن اگه دردم هم اومد اشکال نداره
گفت پس بزن بریم و شروع کرد به عقب جلو کردن که دیدم کونم داره پاره میشه
انگار داشت شکمم سوراخ میشد یه حس خاص داره که باید تجربه کنین
کم کم لذتش بیشتر شد و هی تلمبه میزد
منم چون مدل سگی داشت منو میکرد مث سگای ماده اروم صدا در میاوردم
مهدی هم مث سگای نر پارس میکرد
شاید این حالت 5 دقه تا 6 دقیقه طول کشید که مهدی کیرمو گرفت توی دستش و در حین اینکه منو میکرد واسمم جق میزد که باور کنین لحظه ای که داشت ابم میومد بهترین لحظه ی عمرم بود
حالش دیوانه کننده بود


ابم که اومد مهدی گفت داره ابش میاد چی کار کنم؟
گفتم سگ نر چی کار میکنه؟
میریزه توی سگ ماده دیگه
اونم ابش رو ریخت و منم گرمای تنشو حس کردم
جفتمون کف حموم روی هم دراز کشیدیم و ضربان قلبمون روی صد بود
دیگه حسابی حال کرده بودیکم
بعد چند دقیقه بلند شدیم و دوش همراه با لب گرفتیم
مایوهامون رو پوشیدیم و رفتیم اتاق
یکی از بچه هاب اتاق اومده بودش
گفت کجا بودین؟
گفتم دریا بعدش هم یه دوش گرفتیم اومدیم
اگه دوستم نبود میخواستم یه چند ساعتی توی بغل مهدی بخوابم که نشد...


مهدی لباساش رو پوشید و گفت که برم خونش
داخل شهر خونه داشت با یکی از دوستاش
گفت هر وقت دوستش نباشه بهم زنگ میزنه که برم پیشش...
پارسال هم نامردی نکرد و هر روز هر روز خونشون بودم


مرسی که خوندید
امیدوارم خوشتون اومده باشه

نوشته ی کونی
بودی تـــــــو تو بغلم

گردنت بود رو لبم
     
  
مرد

 
چطور دوستم منو کرد

ﺳﻼﻡ .ﺍﺳﻢ ﻣﻦ مهدی هستش ﻭ 18 ﺳﺎﻝ ﺳﻦ ﺩﺍﺭﻡ ﺍﯾﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻣﺴﺎﻝ ﻭﺍﺳﻢ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺍﻓﺘﺎﺩ ... اوایل شروع شدن مدرسه ها ﺑﻮﺩ ﻭ من سال سوم میرفتم،ﻣﺪﺭﺳﻪ مون خیلی شلوغ بود. ﻣﻦ ﺍﺯ 2 ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ﮎ ﻭﺍﺭﺩ ﺍﯾﻦ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺟﺪﯾﺪ ﺷﺪﻡ با هیشکی صمیمی نبودم.اولین روز تو سرویس ﺑﺎ ﻫﻤﻮﻥ ﻧﮕﺎﻩ ﺍﻭﻝ 1 ﺩﻝ ﻧﻪ 100 ﺩﻝ ﻋﺎﺷﻘﺶ ﺷﺪﻡ ... ﺍﺳﻤﺶ ﺍﻣﯿﺮ ﺣﺴﯿﻦ ﺑﻮﺩ،ﺷﺎﯾﺪ ﺑﺎﻭﺭﺗﻮﻥ ﻧﺸﻪ ﻭﻟﯽ ﺍﻣﮑﺎﻥ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﻣﻦ 1 ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺑﺒﯿﻨﻤﺶ ﻭﻟﯽ ﺷﻖ ﻧﮑﻨﻢ .خیلی خوشگل بود ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺗﻮﯼ ﺍﯾﻦ ﻓﮑﺮ ﺑﻮﺩﻡ ﮎ ﭼﺠﻮﺭﯼ ﺁﻗﺎ ﺍﻣﯿﺮ ﺣﺴﯿﻦ ﺭﻭ ﺑﮑﻨﻤﺶ ﯾﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺣﺘﯽ ﺍﮔﻪ ﻣﯿﺸﺪ ﺑﻬﺶ ﻣﯿﺪﺍﺩﻡ. ﺣﺘﯽ ﺍﻻﻥ ﮎ ﺩﺍﺭﻡ ﺍﯾﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺭﻭ ﻣﯿﻨﻮﯾﺴﻢ ﺑﺮﺍﺗﻮﻥ ﺷﻖ ﮐﺮﺩﻡ !



ﺭﻭﺯ ﺩﻭﻡ مدرسه ﻣﻦ ﺧﺪﺍ ﺧﺪﺍ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﮎ ﺑﺎ ﺍﻭﻥ ﺗﻮﯼ ﯾﮏ ﮐﻼﺱ ﺑﯿﻮﻓﺘﻢ،ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﺟﺎﯾﯽ ﮎ ﻣﻦ ﺁﺩﻡ ﺑﺪ ﺷﺎﻧﺴﯽ ﻫﻢ هﺴﺘﻢ.فهمیدم که اون دوسال از من کوچیکتره.. ﻣﻨﻢ ﻫﻤﺶ ﻓﮏ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﯾﻌﻨﯽ ﻣﯿﺸﻪ با من دوس شه؟!؟!ولی زیاد مهم نبود چون بالاخره که زنگ های تفریح میدیدمش. ﺧﻼﺻﻪ ﮐﻠﯽ ﺗﺮﻓﻨﺪ ﻭ ﺣﻘﻪ ﺑﮑﺎﺭ ﺑﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺑﺎ ﻣﻦ دوس شه . ﺍﻭﻧﻢ ﻗﺒﻮﻝ ﮐﺮﺩ . ﺍﺯ ﺍﻭﻧﺠﺎﯾﯽ ﮎ ﻣﻦ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﺷﻮﺧﯽ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ،ﺑﺎﻫﺎﺵ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ ... ﯾﻌﻨﯽ ﺍﺯﺵ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻧﻤﯿﮑﺸﯿﺪﻡ ولی اون یه کم بی جنبه بود گاهی وقتا ناراحت میشد یا قهر میکرد.



ﺧﻼﺻﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﭼﻨﺪ ماه رفت و امد بالاخره خونشونو پیدا کردم.یه چند وقت بهش اس می دادم ﮎ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﮐﯿﺮﺗﻮ ﺑﺨﻮﺭﻡ ... ﺣﺘﯽ چندباری ﻫﻢ ﺑﻬﺶ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ ﺩﺍﺩﻡ ﮎ پاهاشو هم میلیسم ﻭﻟﯽ ﻗﺒﻮﻝ ﻧﮑﺮﺩ . ﺗﻘﺮﯾﺒﺎ ﺗﻮﯼ ﺍﯾﻦ سه چهار ماه هر روز یا بهش زنگ میزدم یا اس میدادم. زنگ های تفریح ﻣﯿﺘﻮﻧﻢ ﺑﮕﻢ ﮐﯿﺮﻡ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺷﻖ ﺑﻮﺩ !..ﺩﯾﮕﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﺣﺎﻟﻢ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﻬﻢ ﻣﯿﺨﻮﺭﺩ ... ﻫﯽ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﻣﯿﺸﺪﻡ هر روز زنگ تفریح آخر برم تو دستشویی خود ارضایی کنم تا ﮐﯿﺮﻡ ﺑﺨﻮﺍﺑﻪ ..ﺁﺧﻪ شلوارم تنگه ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺪﺍﻡ ﺷﻖ ﺑﺎﺷﻪ ضایع میشه. دوشنبه زنگ اول ورزش داشت.. منم ﻃﺒﻖ ﻣﻌﻤﻮﻝ از معلمم اجازه میگرفتم میرفتم تو حیاط تا باهاش بازی کنم و ﺧﯿﻠﯽ ﻣﺮﻣﻮﺯﺍﻧﻪ ﺯﯾﺮ ﭼﺸﻤﯽ کونشو ﺩﯾﺪ ﻣﯿﺰﺩم ... ﻭﻟﯽ ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯ ﯾﻬﻮ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪ،ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ ﺍﻻﻥ ﮐﻠﯽ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻣﯿﺸﻪ ﻭ ﻗﻬﺮ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻓﺎ ...ﺁﺧﻪ ﺍﺧﻼﻗﺶ ﯾﮑﻢ ﺷﺒﯿﻪ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻫﻤﯿﻦ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯿﺸﺪ ﻣﻦ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺪﺕ ﺭﻭﺵ ﺷﻖ ﺑﺎﺷﻢ . ﺧﻼﺻﻪ ﯾﻬﻮ ﮔﻔﺖ : ﭼﯿﻪ؟ ﻧﮑﻨﻪ ﮐﯿﺮ ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ؟ ﻣﻨﻢ ﮎ ﻃﺒﻖ ﻣﻌﻤﻮﻝ ﻓﮏ ﮐﺮﺩﻡ ﺩﺍﺭﻩ ﺷﻮﺧﯽ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﮔﻔﺘﻢ ﺍﺭﻩ ... ﺑﻌﺪ با یه لحن جدی ﮔﻔﺖ : ظهر تو سرویس نشونت میدم.منم خندیدم و واسه اینکه زیاد ضایع نشه برگشتم تو کلاس.تا ظهر تو این فکر بودم که میخواد چیکار کنه باهام؟اصلا دو ساعت آخر رو هیچی از درس نفهمیدم.امیر یه دوستی داشت به اسم سعید اونم خیلی خوشگل بود چشماش سبز بود پوستش هم سفید بود.یه جورایی ازش خیلی خوشم میومد ولی با امیر نمیشد مقایسه اش کرد.امیر هم خوشتیپ بود هم خوشگل ولی یه کم سبزه میزد ,به هر حال ....





ظهر که شد من با یه خوشحالی رفتم تو سرویس انگار نه انگار که چیزی شده.امیر هم اومد سعید هم باهاش بود؛دوتایی داشتن یه چیزایی به هم میگفتن و زیر چشمی به من نگاه میکردن من درست نفهمیدم که دقیقا چی بهم گفتن.کم کم بچه ها پیاده میشدن و سرویس خلوت تر میشد ما سه تا تقریبا آخریا بودیم.هنوز به ایستگاه نرسیده بودیم که سعید بهمون گفت پایه اید بریم چایی خونه؟ما هم قبول کردیم من و سعید و امیر پیاده شدیم رفتیم تو محله امیر تو چایی خونه محلشون.سعید و امیر قلیون میکشیدن ولی من اهلش نبودم چون خوشم میومد باهاشون باشم همراهشون اومده بودم.دو سه تا طمع کشیدن بعد بلند شدیم بریم خونمون که بابام زنگ زد منم گفتم که دو سه ساعت دیگه میام خونه.رفتیم در خونه امیر باهاش خداحافظی کردم که برم که یه دفعه گفت کلید ندارم هیشکی خونه نیست به سعید گفتم برو از رو دیوار بالا درو باز کن زد زیرش گفت نمیتونم قدم نمیرسه مچم درد میکنه لباسام کثیف میشن منم گفتم بسه دیگه چرت نگو خودم میرم چون امیر یه کم تپل بود نمیتونس بره بالای دیوار.خلاصه پریدم اون طرف امیر گفت برو تو اتاق کنار آیینه کلید رو بردار منم اونقده پرت بودم که اصلا نیگا نکردم ببینم در قفله یا نه..رفتم تو اتاقشون خونشون دوبلکس بود داشتم دنبال آیینه میگشتم که صدای در اومد گفتم یه کم صبر کنید الان میام اینقدر در نزنید..داشتم تو یکی از اتاقاشون رو نیگا میکردم یهو یه نفر از پشت یه تیکه طناب رو پیچید دور گردنم داشت محکم میکشید گفتم تو کی هستی زد زیر خنده گفت کیر میخواستی ها؟!؟فهمیدم امیره..یه کم عقب عقب رفتم خوردم زمین ولی اون ول کن نبود بهش گفتم چرا این کار رو میکنی من که خودم میدادم سعید هم از اونطرف یه طناب پیچید دور پاهام و پاهامو بست.دیگه حس کردم اگه الان کارز نکنم باید دو دقیقه دیگه دوتا کیر رو بخورم..





جیغ زدم گفتم ولم کنید ولم کنید کمک کمک...سعید دستشو گذاشت جلو دهنم بعدش دوتایی دستامو بستند حالا دیگه کاملا در اختیارشون بودم امیر شلوارمو کشید پایین گفت عجب کونی داری مهدی!!منو خوابوند رو زمین گفت میخوای پاهامو بلیسی؟!؟پاهاشو با جوراباش که سفید بودن کرد تو دهنم همینجور داشت با پاهاش با لبام بازی میکرد یه دفعه سعید گفت ول کن اینارو بیا بکنیمش.منو برد رو تختش یه تف کرد به کیرش شروع کرد به کردن کیرشو تا ته میکرد تو کونم بعد سعید شروع کرد به کردن من امیر اومد جلوم میخواست کیرشو بکنه تو دهنم من مقاومت کردم اون دوتا زد تو گوشم گفت پاره ات میکنم اگه ساک نزنی منم ﺟﻠﻮﺵ ﺯﺍﻧﻮ ﺯﺩﻡ ﻭ ﺍﻭﻝ ﺁﺭﻭﻡ ﮐﯿﺮﺷﻮ ﻣﺎﻟﯿﺪ رو صورتم ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭﯼ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﮐﺘﻮ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩ،بعد ﺧﻮﺩﺵ ﺳﺮ ﻣﻨﻮ ﮐﺸﻮﻧﺪ ﻃﺮﻑ ﮐﯿﺮﺵ ...





ﻭﺍﯼ ﭺ ﺑﻮﯼ ﺧﻮﺑﯽ ﻣﯿﺪﺍﺩ ﺩﯾﮕﻪ ﺗﺤﻤﻞ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺮﯾﻊ ﮐﯿﺮﺷﻮ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﺩﺍﺧﻞ ﺩﻫﻨﻢ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩﻡ ﺏ ﺳﺎﮎ ﺯﺩﻥ ﻭ ﺍﻭﻥ ﺑﺎ ﻓﺸﺎﺭ ﮐﯿﺮﺷﻮ ﻓﺮﻭ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﺗﻮﯼ ﺣﻠﻘﻢ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﻋﺎﻟﯽ ﺑﻮﺩ ﺍﺻﻼ ﺩﻟﻢ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﺗﻤﻮﻡ ﺑﺸﻪ،ﺳﺮﻩ ﮐﯿﺮﺷﻮ ﺗﻪ ﺣﻠﻘﻢ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﺩﺳﺘﺎﻣﻮ ﺣﻠﻘﻪ ﮐﺮﺩﻡ ﺩﻭﺭﻩ ﺭﻭﻥ ﻫﺎﯼ ﮐﻠﻔﺘﺶ ﻭ ﺑﺎ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯼ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩﻡ ﺏ ﺧﻮﺭﺩﻧﺶ ... ﺑﻌﺪ ﺍﺯ چند دقیقه احساس ﮐﺮﺩﻡ ﺩﺍﺭﻩ ﺁﺑش ﻣﯿﺎﺩ،ﺩﯾﮕﻪ ﻧﺘﻮﻧﺴت ﻧﮕﻬﺶ ﺩﺍﺭه ﭼﻨﺪﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﻪ ﮐﯿﺮشﻮ ﻋﻘﺐ ﻭ ﺟﻠﻮ ﮐﺮﺩ ﺑﻌﺪ ﺁﺑش ﺍﻭﻣﺪ ﻭ ﺭﯾﺨﺘﺶ ﺗﻮﯼ دهنم. ﺑﻌﺪ ایندفعه سعید ﺑﺮمﮔﺮﺩﻭند وبه ﭘﺸﺖ ﺧﻮﺍبوند منو ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩﻡ ﺏ ﺳﺎﮎ ﺯﺩﻥ . ﺑﻌﺪ ﺍﺯ 2-1ﺩﻗﯿﻘﻪ ﯾﻬﻮ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﻬﻢ ﺑﮕﻪ ﺁﺑﺸﻮ ﺧﺎﻟﯽ ﮐﺮﺩ ﺗﻮﯼ ﺩﻫﻨﻢ ﺍﻭﻝ ﭼﻨﺪﺷﻢ ﺷد ﻭﻟﯽ ﭼﺎﺭﻩ ﺍﯼ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺑﻮﺩﻡ ﺍﻣﺘﺤﺎﻧﺶ ﮐﻨﻢ ﻭ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﺎﻧﻪ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﺤﻤﻞ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺗﻮﻧﺴﺘﻢ ﻗﻮﺭﺗﺶ ﺑﺪﻡ ....


ﺍﯾﻦ ﺑﻮد ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﮔﯽ ﻣﻦ ﻭ ﻫﻤﮑﻼﺳﯿهای ﺟﯿﮕﺮﻡ .

نوشته: مهدی
بودی تـــــــو تو بغلم

گردنت بود رو لبم
     
  
مرد

 
تو یه روز بارونی کونی‌ شدم

سلام دوستان اسم من سامان هست و این خاطره که براتون منویسم قسم میخورم واقعیت داره. من بچه گیهام واقعا خوشگل بودم الان 18 سالمه خیلی از دوستان و اشنا ها بچه که بوذم لاپای من رو میکردن ولی از سوراخ تا دو سال پیش نداده بودم تا ااینکه توی رومهای سکسی یاهو با یه دانشجو اصفهانی که تهران بود اشنا شدم شاید چند ماهی چت میکردیم تا اینکه یه روز بارونی بهم گقت بیا خونه خونشون سمت خیابون پیامبر بود.



رفتم خونشون یه مجتمع مسکونی بود با شلوارک دم در اتاق ایستاده بود رفتیم تو نمیدونم چرا استرس داشتم وقتی استرس دارم دست شوییم میگیره رفتم دست شویی اومدم نشستم روی مبل برام یه نسکافه اورد خوردم بعد کلی صحبت کردیم گفت بریم توی اتاق ؟رفتیم دیدم یه پتو پهن کرده من نشستم روی پتو جولم ایستاد من کیرشو از روی شلوار بزاش مالیدم و قتی سفت شد شروع کردم به خوردن از روی شلوار بعده چند دقیقه شرتش رو کشیدم پایین و شروع کردم به خوردن .اون هم اخ و اوخشششش رفته بود بالا براش حسابی ساک زدم بعد بلند شدم همدیگرو حسابی میمالیدیم همدیگرو توی سرپا لخت کردیم به من گفت دراز بکش منم دراز کشیدم به پهلو حوابید پشتم و با کیرش کونم رو حسابی مالش میداد . گفت میخوام بکنم تو گفتم تنگه کونم نمیره گفت بازش میکنم . گفتم خیلیها خواستن بازش کنن نتونستن گفت من خیلیها نیستم من کون خیلیهارو باز کردم. ...





خلاصه رفت یه ژل سر کننده اورد و مالید به در سوراخم حسابی مالش میداد و بعد چند دقیقه اروم اروم انگوشتش رو کرد تو درد داشتم ولی نه دردی که قابل تحمل نباشه . یه چند لحظه نگه داشت بعد اروم اروم جلو عقب میکرد وبا انگشتش از جله سر کننده میبرد توی کونم شاید این کارش یه 10 دقیقه ای طول کشید کونم سر شده بود . کیرشو اورود جلوم بار ساک زدم براش یه کمی . بعد گفت به پهلو بخواب خوابیدم یه خورده رونامو روی هم جلو عقب کرد مثل عکاسها ادمو برای عکس گرفتن اماذه میکنن کونم رو حسابی میزون کرد . بعد سز کیرش که اغشته به جل بود رو گذاشت در سوراخم اروم اروم فشار میداد تو اخخخخخخخخخخخخخخخخخخ سوختمممممممممم این جمله ای بود که من گفتم .... منو دل ذاری داد گفت الان تموم میشه تحمل کردم بعد چند دقیقه گفت شل کن من شل کردم باز یه فشار کوچی کباز چند لحظه مکث .... این بار دیگه تا ته فشار داد رفت توو واییی درد و لذت با هم قاطی شده بود چند لحظه ای بی حرکت موند بعد اروم اروم شروع به تلمبه زدن کرد ...





کونم تنگ بود به کیرش فشار میورد همینطور میکرد منم داشتم لذت میبردم . بعد یه خورده هم مدل سگی کرد منو چهار دستو پا کرد مثل سگ کیروشو گذاشت در کونم اروم فشار داد تو تلمبه زذ تا ابش اومد وقتی مدل سگی منو میکرد منم ابم اومد ... بعد رفتم دست شوی تا چند لحظه ای اب کیزش از کونم میومد بیرون . بعد یک ساعت که از اونجا رفتم درد کونم شروع شد تا چند روزی کونم درد داشت . بعدش چند بازی سکس داشتیم . تا رفت اصفهان الانم رفته ترکیه .. اگه خوشتون اومد بگین بازم از خاطراتم میگم . خوش باشین . با بای





نوشته: سامان
بودی تـــــــو تو بغلم

گردنت بود رو لبم
     
  
مرد

 
گی تصادفی در هتل

من بخاطر موقعبت کاريم زياد ماموريت ميرم ماه گذشته رفتم اصفهان راستي من ارشم 30 سالمه قيافه خوبي دارم تو لابي داشتم چاي مي خوردم احساس کردم يه اقاي ميز روبروي من نشسته داره روزنامه ميخونه حدودا 35 سالش بود و خيلي خوش قيافه بود من کلا از آدماي خوش تيپ خوشم مياد يه لحضه نگاهمون به هم افتاد يه لبخندي زديم و من براي نوشيدن چاي دعوتش کردم اونم با روي باز قبول کرد ادم مودب و با شخصيتي بود اونم واسه کار اداري امده بود از هر دري صحبت کرديم تا اينکه من ازش خداحافظي کردم و واسه استراحت رفتم اتاقم ولي ته دلم با اينکه زياد اهل گي نيستم ازش خوشم امده بود .

بعد از شام رفتم ايتخر هتل تو جکوزي بودم که يکي سلام کرد متوجه شدم امير همون اقايي که ديده بودمش منم جوابش دادم خدايش با مايو و لخت بدن رديفي داشت قد بلند کم مو و خوش استيل خيلي حال کردم رفتيم سونا بخار کفت بلدي ماساژ بدي منم کفتم اره کمي ماساژ دادم احياس کردم خودشم تو کف گفتم امير دوش بگير بريم اتاق اينجا نميشه خوب ماساژ داد من لوسيون بدنم دارم انم از خدا خواسته قبول کرد رفتيم اتاق من هر دو لخت فقط با يه شورت بوديم من لوسبون بهش دادم گفتم تو ماساژ بده دمر خوابيم اتفافا قبل از اينکه برم ماموريت کل موهای بدنم رو زده بودم و وقتي با لوسيون چربش ميکرد کلا بدنم ليز شده بود دستاش خيلي داغ بود و منم خيلي حشري شده بودم و اهم در امد اونم خجالت کنار گذاشت و نشست رو کونم احساس کردم اونم راست کرده و خودش بهم ميماله گفتم امير ميشه شورتم در بياري راحت باش اونم با يه ارامشي همراه با شهوت شورتم رو در اورد خودشم در اورد بعد من بغل کرد و شروع کرد به لب گرفتن گفت ارش خيلي تو کفم تا حالا هم گي نداشتم ولي الان خيلي دلم ميخواد شروع کرديم به لب بعد 69شديم خوريم کيرش خوش تراش بود همزمان با لوسيون کون هم باز کرديم من دمر شدم سرش کرد توش اولش ميترسيدم ولي خيلي راحتر از اوني بود که فکرش ميکردم. کمي که تلمبه زد کفتم درش بيار تا ابت نياد من بکنم منم سرش کردم توش خيلي تنک بود اروم اروم کردمش اونم داشت لذت ميبرد تلبه زدم ابم داشت ميمد همزمان من ريختم توش اونم ابش امد.

نوشته: آرش
بودی تـــــــو تو بغلم

گردنت بود رو لبم
     
  
مرد

 
کردن پسر همسایه سفید و جدیدمون

با سلام .

من حامد21ساله از اصفهان هستم این داستان که براتون میگم مال زمانی است که من۱۸ سالم بود. اون زمان ها که من در اوج شهوت قرار داشتم بیشتر وقت ها با جلق خودم رو تخلیه میکردم .چن باری هم کون کرده بودم که اون ها هم با اتو داشن و تحدید بود واون ها هم زیاد خوشگل نبودند وفقط برای تخلیه شهوتم انجام میدادم. ولی یه پسر همسایه داشتیم که تازه اومده بودند اونجا برای اینکه باباش تو اون منطقه ماموریت داشت. اسمش ساسان بود که از خوشگلی حرف نداشت پوستش با برف یکی بود این قدر اونقدر هم به خودش و موهاش میرسید که اگه یه دختر را هم میزاشتن پیشش من اونو انتخاب می کردم. ولی خیلی خجالتی بود وا زیاد پیش ما نمیامد .تااینکه یه چندباری با بچه محلامون رفتیم در خونشون که بیاد بازی که نیومد وگفت امروز کار دارم.فرداش بدون اینکه ما بهش بگیم اومد در خونمون وگفت میاید بازی منم از خدا خواسته گفتم اره.بعد رفتیم در خونه ی بقیه بچه ها .خلاصه همه دور هم جمع شدیم و هفت سنگ بازی کردیم چند باری هم حین بازی که میدویدیم دستمو میزدم به کونش و اونم به رو خودش نمی اورد .

خلاصه بازی که تمام شد همه رفتند و منو ساسان موندیم که توپ وسنگ هارا جمع کنیم. من هم دیر حین جمع کردن گفتم کلاس چندمی گفت سوم راهنمایی.منم یه بهونه میخواستم تافردا صبح که مامان وبابام میرفتند سر کار بیارمش خونه .{راستی اون موقع تابستان بود و مدرسه نمیرفتیم.} گفتم از کامپیوتر سردرمیاری .گفت اره یه چیزایی بلدم گفتم پس فردا صبخ میای کامپیوترمو درست منی .گفت اگه چی طور شده.گفتم وقتی بازی می کنم هنگ میکنه .گفت من خجالت میکشم. گفتم نترس فردا هیچ کسی خونمون نیست گفت خوب باشه.و رفتیم خونه . صبح که شد بلند شدم دیدم مامان و بابام رفتند.یه تیغ برداشتم ورفتم حموم هم خودمو شوستم هم تمام مو های بدنم رو باتیغ زدم که بدش نیاد و بعدش یکی از قرص های دیر انزالی را که ازیکی ازدوستام گرفته بودم رو خوردم. ساعت9.5 اومد درو باز کردم اومد تو. وبعد سلام وعلیک نشستیم پای کامپیوتر ویه کمی ور رفت گفت نمیدونم تا حالا همچین مشکلی ندیده بودم. منم گفتم پس ولش کن. حالا که تااینجا اومدی فیلم سکسی بزارم ببینیم. گفت اگه داری .گفتم اره کلی. گفت پس یه چندتا قشنگاش رو بزار. گفتم چشم و یکی شو گذاشتم . یکمی که گذشت بد جوری حشری شده بود اینا میشود ازون پوست سفیدش که سرخ شده و کیرش که از زیر شلوار باد کرده بود فهمید. منم بدجوری شق کرده بودم ازروی شلوار کاملا معلوم بود.{اون موقع کیرم17.5بودونسبتا کلفت} اونم یه چشمش به فیلم بود ویه چشمش به کیرمن.منم دستمو گذاشتم به کیرش گفتم عجب بزرگ شده خندید و گفت از تو هم همینطور.گفتم نشونم میدیش گفت تو نشون میدی گفتم اره گفت پس تواول نشون بده منم کشیدم پایین گفت عجب کیری. گفتم حالا تونشون بده گفت نه ولکن بشینیم فیلم رو ببینیم. گفتم اومدی نسازیا نباید بزنی زیر قولت. گفت باشه کشید پایین وای عجب پوستی داشت داشتم دیوونه میشدم گفتم {اونم کیرش حدود14-15بود و زیاد هم کلفت نبود } پشماش بالای کیریش کم پشت بود وروی پاهاش اصلا مو نداشت.گفتم میای باهم سکس کنیم. گفت نه خیلی داری بیشعور میشی .اصلا من میخوام برم .باکلی خواهش و التماس نگهش داشتم .وگفتم خوب اول تو بکن بعدش من .گفت باشه.بار اولم بود کون میدادم که اصلا خود دادن به همچین کسی . ارزو خیلی ها میتونه باشه. خوابیدم گفت انگار از قبل برنامه ریزی کرده بودی که موهات رو زدی.منم هیچی نگفتم وفقط یه لبخند زدم اونم لای کونمو باز کرد و اومد کیرشو بکنه توش که نمی رفت گفت چقدر تنگه . گفتم پس ولش کن بیا تامن بکنم .گفت اهکی فکر کردی زرنگی . بعدش یکم تف مالید به کیرش ویکمی هم مالید دم سوراخم وکیرش رو به زور هل داد توش وای اوقدر درد داشت که یه داد نسبتا محکم زدم گفت پس چته گفتم هیچی زود باش فقط اروم. اونم شروع کرد به تلمبه زدن درد داشت ولی وقتی اون پوستش با تنم برخورد میکرد انگار دنیا را بهم میدادند. 2دقیقه نشده بود که گفت ابم داره میاد زودی خودمو کشیدم کنار ویه دستمال بهش دادم که بریزه توش. بعد بیحال واستاده بود که خوابوندمش روی زمین لای کونشو باز کردم اصلا مونداشت . فکر کنم اونم بار اولش بود چون خیلی سوراخش تنگ بود.انگشتمو کردم توش تا جابازکنه بعدش یه تف انداختم دم سوراخش وکردم توش یه جیغی زد که نگو می خواست بلند شه که گرفتمش وگفتم یواش میکنم دیگه اونم خوابید منم یه کمی گذاشتم توش باشه تا ادت کنه بعد شروع کردم به تلمبه زدن.واون هم اروم اخ اخ میکرد می کردن منم چون قرص خورده بودم ابم زود نمیومد.وحدود5دقیقه خوابیدنی کردمش که گفت پس چرا ابت نمیاد منم گفتم من همیشه ابم دور میاد. گفت به من چه که دور میاد میخوام برم .گفتم من تو رو ارضات کردم توهم باید منو ارضا کنی به من چه که ابت زود میاد. بعدش تاق واز خوبیدم و گفتم که بشینه روی کیرم و خودش تلمبه بزنه یکم نشست وتلمبه زد بعد دیدم راوم میزنه خوابوندمش روی شکمم وخودم تلمبه زدم بعد حدود7دقیقه ابم اومد که همونجا تو کونش خالی کردم وبیحال روی زمین افتادم اونم بلند شد وازاینکه من ابم رو ریختم تو کونش خیلی عصبانی شده بود. ویه چندتا فوش داد که چرا ریختی تو کونم. منم گفتم اصلا نفهمیدم چطور شد یه دفعه اومد دست خودم نبود.اونم کمی ازاصبانیتش کم شد. وگفت به هر حال کار خوبی نکردی که ریختی.منم گفتم ولش کن اتفاق مهمی که نیفتاده بیا بریم تو حمومون یه دوش بگیریم .رفتیم یه دوش گرفتیم .بعدش باهاش خداحافظی کردم و رفت. اون ها تا اخر تابستون همین جا موندند و توی این فاصله یه بار دیگه کردمش که اگه شد بعدن براتون میزارم.

نوشته:‌ حامد
بودی تـــــــو تو بغلم

گردنت بود رو لبم
     
  

 
گایش کونم در حمام

سلام به همه دوستان علاقه مند به کون سفید تپل داستان قبلی منو شاید خوانده باشید (بهترین گایش کونم توسط پسر عمم) پسر عمم خیلی منو کرده بود تا دیگه افتاد تو خط کس کردن منم خیلی حوس کیر کردم برای همین گفتم حالا نوبت یکی دیگه باید بگردم پیدا کنم تا یه حال مشتی به کونم بده که هم کیر کلفتی داشته باشه هم من با اون حال کنم تا به فکر پسر خالم رامتین افتادم موقع داستان من 24 سال داشتم و پسر خالم 25 سال سبزه اهل جنوب بایه کیر کلفت مشتی که همیشه از روی شلوار برجستگیش معلوم بود تو فکر بودم چیکار کنم که خودش بیاد منو بکنه به فکر استخر ویا حمام افتادم گفتم رامتین بریم حمام نمره بیرون بیاد قدیما گفت باشه یه شرت تنگ پوشیدم تیغ کرم وسایل برای گایش کونم مهیا کردم رفتیم حمام نمره اول من لخت شدم رفتم تو شرتمو خیس کردم تا بچسب به کونم ویه لپ کونمو از قصد انداختم بیرون وهی به هوای شستن انگشتای پام دولا میشدم جلوش تا حشری بشه نقشم گرفت گفت میخوای ماساژت بدم گفتم اره اونم شروع کرد نشست روی کونم به هوای ماساژو کیر راست وسفتشو گذاشته بود روی کونه من از بالا ماساژ داد وگفت شل کن خودتو باید پا هاتو ماساژ بدم یواش یواش کونمو میمالید تا ببینه عکس العمل من چیه منم که تو کف کیرش داشتم میمردم گفت میخوای شرتتو در بیارم باید با روغن قشنگ عضلات باسن ورنت ماساژبدم گفتم هر کاری دوست داری بکن شرتمو کشید پایین با روغن اول باسنمو مالید ویواش یواش لای کونمو وا کرد با انگشت شصت سوراخمو با روغن میمالید ویواش یواش شصتش کامل تو سوراخم بود دیگه انقد بد حشری شدم گفتم رامتین تو که سوراخم با شصت گائیید ی گفت حالا مونده تا گائیدن الان یجوری سرحالت بیارم که هر روز بیای حمام گفت چهار دستپاشو منم رفتم روی سکو ی داخل حمام وقنبل کردم گفتم کیر میخوام فقط منو بگا کونمو پسر عمم گشاد کرده بود ولی کیر رامتین خیلی کلفت بود با انگشت سوراخمو باز کرد لپای کونمو باز کرد اون کیر افعیشو گذاشت در سشوراخ کونم داغ شد داشتم از شدت حال کردن میمردم آرام یه ذره یه ذره کلاهکشو جاکرد و مکس کرد خیلی حال خوبی بود.


یواش یواش عقب جلو میکرد هر بار میکشید عقب 2سانت اضافه میکرد تو تا یواش یواش 25سانت کیر عربی رامتین رفت تو گفت حالا نوبت گائیدنت سیلی میزد به لمبرای کونم ومحکم میکوبید 15 دقیقه ای کونمو گائید بعد به پشت خوبید کیرش راست کردت تازه میدیدم چی تا خایه تو کونم بوده گفت حال جوری بشین روش که صورتت رو به من باشه لب میخوام رفتم روش لمبرای کونمو باز کرد درست هر کدوم از لپای کونم توی یه دست بود کیرش با سوراخم تنظیم کرد ومحکم فرو کرد سوراخم باز شده بود چه حالی میداد کونمو باشدت میکوبدنم به کیرش تخماش قشنگ زیر کونم بود کونم با فشار دودست کامل باز کرد حالا دیگه تا دینش فرو رفته بود کیرشو تو رودهام حس میکردم گفت داره میاد چیکار کنم گفتم بریز تو ابیاریم کن یهو توی کونم داغ شد ابش با فشار تو سوراخم می پاشید قشنگ حسش میکردم که توی کونم دل میزد با یه دستشم با کیرم بازی میکرد که اب منم اومد خیلی حال داد دیگه رامتین از هر فرصتی استفاده میکرد ومنو حسابی میکرد وقتی از حمام برگشتم سوراخ کونم گشاد شده بو هی غرت غرت میگوزیدم امید وارم که با این داستان حال کرده باشین منتظر داستانهای بعدی باشین.
     
  
صفحه  صفحه 57 از 85:  « پیشین  1  ...  56  57  58  ...  84  85  پسین » 
داستان سکسی ایرانی

Gay Stories - داستان های سکسی مربوط به همجنسگرایان مرد

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA