انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
داستان سکسی ایرانی
  
صفحه  صفحه 21 از 49:  « پیشین  1  ...  20  21  22  ...  48  49  پسین »

بحث و گفتگو پیرامون داستانهای سکسی (نظر سنجی در پست اول)


زن

 
در قسمت داستانهای تک قسمتی ایرانی داستانی رو نوشتم به نام ماه زیر ابر پنهون نمی مونه ..که امشب آره داداش گل زحمت انتشارشو کشید . این داستان رو بر مبنای یک ماجرای واقعی نوشتم . ولی اون اتفاقات سکسی اونو شرح دادنهاشو که خلاصه هم کرده بودم دیگه از خودم بود .. یه جریانی بود که لو رفت حالا طرف کی بود و چی بود رو نمیشه گفت ..یک داستان واقعی که من ترجیح دادم راوی اون خود دختر یا زن داستان باشه . سکسش وجود داشت و این دختر خیلی بر نامه ها داشت ..با درود .دوست و برادر شما : ایرانی
     
  
زن

 
shomal: این داستان یکی ا بهترین داستان های بود ک تا حالا خوندم


دختر سرزمین آریایی

دختر سرزمین آریایی

داستان هم سبکش زیبا بود هم خود مطلب و مفهوم و اون فضا و تصاویری که از محیط و ماجراهای واقعی و روز ارائه داده بود ... سبک نوشتنش هم جالب بود و بیشتر از نوعی سبک ادبی استفاده شده بود که خب به این گونه داستانها بیشتر می خوره.. . البته علاوه بر استفاده از سبک ادبی .. زیاد بودن مکالمات فضای داستانو روشن تر ارائه داده و خواننده خودشو بهتر و بیشتر در اون فضا احساس می کنه . ولی خب این سبک نگارش برای نوشتن داستانهای پرملات سکسی و اونایی که جنبه فانتزی سکسی و تشریح اونو دارند مثلا سکس با محارم و ...توصیه نمیشه ... خود داستان .. سوژه و سبک اون با توجه به داستان .. وعلاوه بر تصویر و فضا سازی فوق العاده ... شخصیت پردازی خوبی هم داشت که در همین فرصت اندک به خوبی توانست نمادی از شخصیتهای داستانو به خواننده ارائه کنه .. و خواننده یه شناسایی مختصری از (با )کاراکتر ها داشته باشه .طرز اشاره به مسائل روزش هم جالب بود . . دستت درد نکنه استاد شمال عزیز که با توجه به مدیریت و نظارت بر امور دو تالار در خصوص پویایی چند تاپیک هم فعالیت داری .و دست استاد دکتر ۱۳ عزیز نویسنده خوش قلم و شیوا نویس وتوانای این داستان هم درد نکنه و ای کاش فرصت می داشتم و همه این داستانهای حتما قشنگو می خوندم که حتما سر فرصت این کارو خواهم کرد .. شاد و پیروز باشی . دوست و برادرت : ایرانی
     
  ویرایش شده توسط: shahrzadc   
مرد

 
لذت گناه
هنوز ساعتی از قرائت این دست نوشته ی جذاب و گیرا نگذشته است و فکر می کنم که سالهاست دغدغه دارم؛ سارا یا ثمین؟
نمی دانم چه کسی این دو کوتاهه ی پیاپی را که توسط یکی از کاربران خوش ذوق- و بلکه خوش قلم- نگاشته شده، خوانده یا چه کس نخوانده است! اما درست می دانم که بگویم:
یک قصه نیست غم عشق وین عجب
کز هر زبان که می شنوم نامکرر است
داستان کوتاه لذت گناه که در مختصر مقالی به خط تحریر درآمده است به حق یکی از جالب ترین استفاده های کاربران انجمن از مسائل غریزی و شهوانی است. داستان از مضمون تنهایی و گناه ناگزیر در درونمایه ای از خیانت یا پر کردن تنهایی می کوشد تا به خواننده یا خوانندگان تلنگری از نو بزند و آنان را تشویق به تفکر در باب زنان و سوختن آن ها در آتش شهوت دوری از دگر جنس همسرشان بکند. البته داستان در این امر بسیار موفق است و خصوصا" ادای مکرر عباراتی از قبیل: ثمین یا سارا؟ یا خودم خواستم و از این دست عبارات این حقیقت را قوت می بخشد که گاه تصمیمات یک انسان خارج از حیطه ی اختیار، منطق و حتی دایره ی اطرافیان اوست.
اما اگر از مضمون به روز و پردازش قدرتمند درونمایه به اسباب نثر پخته و عبارات درست و به جا بگذریم، نمی توان از لحن صمیمی و بی تکلف نویسنده- که در مواردی زیرکانه به لحن ادبی نزدیک می شود- به عنوان نقطه ی قوت و گیرایی داستان یاد نکرد. در ضمن این نکات که نمره ی قبولی داستان را در چشم و منظر خواننده فراهم می آورند، داستان خالی از زخم ها و ضعف های فنی و ساختاری و زیبا شناسانه نیست که شرحی از آن نقاط سقوط نثر در مذیل مطلب رقم خواهد خورد.
در نوبت یکان می توان از شخصیت پردازی ضعیف نویسنده درباره ی شخصیت های کم تعداد داستان یاد کرد که افراد داستان را در حد نام باقی گذاشته و حتی ثمین را از شخصیت ثانوی و به ذکر دقیق تر از نفس اماره اش می شود شناخت. در نوبت دوگان نقاط ضعف، یادکرد این مطلب چشم گیر است که حقیقت نمایی متن تا صحنه ی روایت ارتباط و سکس به همان سان نقطه ی قوت محسوب می گردد که بازسازی یک سکانس پورن معمولی در روایت شهوتی ناپاک و ظالم-مظلومانه نقطه ی ضعف. پس نویسنده در خلق سکسی ناپاک چنان کوشیده است که روایت را دچار و درگیر باور ناپذیری نموده است. البته استفاده نکردن از تعبیرات، تشبیهات، استعارات، اصطلاحات و کشف روابط منطقی تر و دقیق تر میان وقایع از شیرینی شربت متن کاهیده است. برای مثال استفاده از جملات خشکی مثل: "مثل آهنربا مرا جذب می کرد." درباره ی بوتیک کاملا" بازنمود این کم زینتی متن است.
در کل داستان کوتاه لذت گناه با هدف و به زحمت نگاشته شده است و از آن قبیل متونیست که گذشتن از آن ها به سادگی ممکن نیست. به امید آنکه خواننده ی متنی که گذشت نیز به نتایجی مشابه با آنچه بر نگارنده گذشت دست یابد بی آنکه تجربه ای تلخ کام شهد آلودش را زهر آگین نماید.
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
     
  
↓ Advertisement ↓
TakPorn
مرد

 
سلام داستان نویسی واقعا استعداد میخواد. اینطور نیست که شما یه سوژه داشتی و بعدش شروع کنی به تایپ کلمات شاید در مورده داستانهای سکسی باعث تحریک جنسی بشه اما داستانی خوبه که یه لحظه نتونی ازش جدا بشی و تا تهشو نخوننی ولش نکنی.
     
  
مرد

 
ssoheyl
البته کلام شما متین و حسابیه، اما داستان نویسی با نویسندگی تفاوت داره و توی نوشتن داستان های سکسی، تابحال بجز دو یا سه نویسنده نداشتیم که نام نمی برم کسی ناراحت نشه!
افرادی که شروع به نوشتن میکنند، نباید مشابه کسانی بنویسند که سالهاست می نویسند. اگر این اتفاق محدث بشه تقلیده و سبک شخصی رو زیر سوال می بره.
البته باز هم میگم که منظور مطلب شما نسبت به مخاطب خاصی که دارید، کاملا" صحیحه و به نحوی هنر داستان نویسی توسط ایشون به سرگرمی برای اوقات فراغت تبدیل شده!
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
     
  
زن

 
soolmaz3: سلام،
به همه اونایی که این داستانو دنبال میکنند میگم، شما بخونید آخرشو برا من تعریف کنید
هیچی سلماز جان ... آخرش یه بادکنکیه که تا میاد بفهمه شکمش واسه چی باد کرده می ترکه و یه عده می ترسن و یه عده می زنن زیر خنده ... کسی به اون باد کنکه کاری نداره..اومده یه مانوری بده و بره . یه چند روزی باد شده و به خیالش که توپ بولینگه ... از این باد کنک ها زیاد داریم . داستان انسان وزندگی همینه دیگه .. هر کدوم از ما درش ایفاگر نقشی هستیم .. داستانی که مشخص نیست بعدش چی میشه .ولی میشه خیلی درسا ازش گرفت . . ولی آخر همه این داستانها مشخصه .. اما نه .. وقتی هم که تموم میشه باید گفت و زندگی ادامه دارد .. و این داستان ادامه دارد .. دوست و برادر شما : ایرانی ... نویسنده ای که نمی داند تا به کجا و تا به کی خواهد نوشت ..
     
  
مرد

 
سلام دوستان،تاپیک (جهان کاف)رها نشده من در حال باز نویسیه قسمت های اول هستم،خیلی کمک خواستم تا راهنماییم کنید در نوشتن اما خوب توصیه ای به من نشد،به زودی هم قسمت چهار رو قرار میدم هم قسمت های اولیه رو بدون دست بردن در سیر داستان ویرایش میکنم،برای دیر آپ شدن داستان از دوستانی که داستان رو دنبال کردند معذرت میخوام،باز هم اگر کسیه توصیه ای داره ممنون میشم که بنده رو در جریان بذاره
     
  
زن

 
umid: سلام دوستان،تاپیک (جهان کاف)رها نشده من در حال باز نویسیه قسمت های اول هستم،خیلی کمک خواستم تا راهنماییم کنید در نوشتن اما خوب توصیه ای به من نشد،به زودی هم قسمت چهار رو قرار میدم هم قسمت های اولیه رو بدون دست بردن در سیر داستان ویرایش میکنم،برای دیر آپ شدن داستان از دوستانی که داستان رو دنبال کردند معذرت میخوام،باز هم اگر کسیه توصیه ای داره ممنون میشم که بنده رو در جریان بذاره
با درود به امید عزیز ! خسته نباشی و دستت هم درد نکنه به خاطر نوشتن این داستان گرم و خواندنی ... صرف نظر از این که این داستان مربوط به چه قومیه منو به یاد فیلمهای رومی میندازه . صحنه ها رو خیلی قشنگ شرح دادی .. من قسمت اول و دوم این داستان رو خوندم و راستش با توجه به حداقل سی پستی که باید در هفته بنویسم و فرصت کمه و این که دوست دارم به دقت مطالعه این داستان جالب رو ادامه بدم ..سعادت خوندن قسمت سوم فعلا نصیبم نشده و حتم دارم که مثل قسمت اول و دومش زیبا و خواندنیه . این داستان باید با تمرکز خونده شه و به دقت و با حوصله .. وقتی که خواننده متوجه هسته و جریان داستان شد و با چند اسم و رابطه انها با هم آشنا گردید مطالعه و پیگیری آن خیلی ساده تر می گردد .. داستان به قلمی ادبی و شیوا نوشته شده .. سبکی که برازنده این داستانها و شرایط محیطی و زمانی آن می باشد .. البته گاه در میان سبک ادبی افعال و کلام محاوره ای نیز دیده می شود اما آن قدر و به گونه ای نیست که داستان را از سبک و روند اصلی خود خارج نماید ..تا به این جا پیوستگی و تناسب اجزای داستان در حدی متعادل و بسیار هماهنگ شده بوده است . هر چند این داستان در ابتدا سکسی زیبا به کلامی کلاسیک را شرح داده اما همان گونه که خود در مقدمه فرموده اید شاید قسمتهای بدون سکس بسیار باشد و نظر من این است که یک نویسنده در انتخاب هسته داستانهایی که سکسی نباشند و طرح سوژه باید کاملا آزاد و صاحب اختیار باشد مگر ان که در ابتدای راه آنرا به در خواست کسی نوشته باشد که باز هم بهترین راه این است که مسیر داستان را خود مشخص نماید چون سلیقه ها گوناگون است ...... در هر حال بسیار عالی پیش می رود .. امید وارم دوستان و خوانند گان گرامی توجه بسیاری به این داستان که زحمت بسیاری برای آن کشیده شده بنمایند .. و این انتظارو نداشته باشند که دیگه حتما یک سکس کلیشه ای بخونن .یک تنوعی هم باید باشه . میشه گفت می تونه یک داسنان ریشه ای و جوندار باشه که تا حالاش بوده .. واقعا خسته نباشی امید عزیز ... من یکی که به وجود استادان و سروران فرهیخته ای چون شما می بالم ..و دیگه زیاد حرف زدن منم فایده ای نداره ..چون هرکی نوشته شما رو بخونه دیگه اظهر من الشمسه که چه زحمتی واسه نوشتنش کشیده شده و چه قدرت کلام و بیانی داره ! ادامه به همین صورت خوبه .. حالا در مورد قسمت سوم چون نخوندمش چیزی نمی تونم بگم .. موفق باشی .. با احترام.. دوست و داداشت : ایرانی
     
  
مرد

 
سلام استاد عزیز،نظر شما خیلی برام ارزش داره بسیار ممنون،در مورد فضای داستان و تشابهش به فیلم های رومی حرفتون کاملا درسته شاید بعدا نشانه هایی از قومیت های خاص احساس کنید،من بیشتر فیلم نگاه میکنم تا بخوام رمان بخونم،جرقه ی نوشتن داستان هم همین فیلم ها بودن والا من نویسنده و لایق تعاریف شما نیستم البته میخوام فانتزی خودمو بنویسم،با این حال همه ی انسانها از چیز هایی که باهاشون سر و کار دارن تاثیر میپذیرن و بنده هم مستثنا نیستم و ممکنه بعضی وقت ها شباهت دیده بشه،محاوره ای شدن مکالمات به عمده اما محاوره ای شدن روایت یه خورده رو مخ خودمم هست و عادته،سعی میکنم در قسمت چهارم به این مسیله توجه کنم،اگه از من بشنوید میگم قسمت سوم رو فردا که ویرایش شد بخونید،سعی کردم از دید جدیدی به فتیش نگاه کنم امیدوارم راه درستی رو انتخاب کرده باشم،از اینکه وقت کردید داستان منو بخونید راستش تعجب کردم،من میخوام یه داستان بنویسم این همه دیر آپ میکنم بعد شما چند داستان مینویسید و آپ هاتون هم به موقع است،فکر کنم اولین بار یکی از داستان های شما رو در یه وبلاگ خوندم خیلی وقت پیش و شما هنوز هم دارید می نویسید البته حتما براتون لذت داره نوشتن که هنوز انگیزه دارید و این همه وقت میگذارید والا هر کسی همچین توانایی نداره،موفق باشید
     
  
مرد

 
umid: والا هر کسی همچین توانایی نداره،موفق باشید
به نظر من نه تنها هر کسی بهتره بگیم هیچ کسی چنین توانایی را نداره

ایرانی باشه

یدونه باشه

شب است و ماه می‌رقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
     
  
صفحه  صفحه 21 از 49:  « پیشین  1  ...  20  21  22  ...  48  49  پسین » 
داستان سکسی ایرانی

بحث و گفتگو پیرامون داستانهای سکسی (نظر سنجی در پست اول)

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA