انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
داستان سکسی ایرانی
  
صفحه  صفحه 36 از 49:  « پیشین  1  ...  35  36  37  ...  48  49  پسین »

بحث و گفتگو پیرامون داستانهای سکسی (نظر سنجی در پست اول)


زن

 
pardis00: خسته نباشی
ممنونم پردیس جان .. شما هم خسته نباشی .. و امید وارم بعد از ایام عزای حسینی ..با تحرک و فعالیت بیشتر و بهتری در خد مت دوستان گلم باشم ... ایرانی
     
  
زن

 
nimakam: سلام چرا داستانهای ساختمان پر ماجرا و میوه ممنوعه دیگه اپ نمیشن
با درود خد مت نیما جان .. داستانهایی که در این جا نویسنده اش مشخصه و به اصطلاح به روزه معمولا خود نویسنده اش جوابگوست و باید باشه اگه اپ نمیشه احتمالا قسمت های بعدیش نوشته نشده ..تنظیم نیست یا دلایل دیگه ای داره .. در هر حال از نویسندگان گل این داستانها خواهشمندیم که پاسخگو باشند وگرنه منم که خودم نویسنده ام به خوبی می دونم که این جا بر مبنای همکاری و مشارکت عمومی اداره میشه .. با احترام .. دوست . برادرت : ایرانی
     
  
زن

 
با سلام و درود به همه لوتیان گرامی بالاخره پس ازده روز این توفیق حاصل شد که از امشب انتشار داستانهامو از سر بگیرم .. فقط واسه تاپیک داستانهای پیوسته در حال نوشتن داستان ساده ای بودم کارواجبی پیش اومد و نتونستم ادامه بدم .. چند ماهه که یه داستان ضربدری رو هم نیمه کاره ول کردم دیگه بد قول شدم .. این کار و زندگی و مسائل متفرقه فرصت نمیده ..از همه شما همراهان عزیز سپاسگزارم .. شاد و پیروز باشید . دوست و بــــــــــرادر شما : ایرانی
     
  
↓ Advertisement ↓
مرد

 
با سلام
لطفا یه نفر ادامه داستان هایی که نا تمام نویسنده ول کرده رو ادامه بده میوه ممنوعه ساختمان پر ماجرا ممنون میشیم
     
  
زن

 
popular: با سلام
لطفا یه نفر ادامه داستان هایی که نا تمام نویسنده ول کرده رو ادامه بده میوه ممنوعه ساختمان پر ماجرا ممنون میشیم
با درود به دوست گرامی ... معمولا یک نوشته و یک اثر رو باید خود همان نویسنده با احساس و اندیشه های خودش ادامه بده و اگه بنا به دلایلی نتونه این کارو بکنه ادامه اثر سبک و حالت اون اثر رو خراب می کنه و اون حس رو به خواننده نمیده .. و من خودم تا اون جایی که چند قسمت از داستان زیبای میوه ممنوعه رو خونده بودم نویسنده محترم مهرشاد عزیز می فر مود که این از خاطرات واقعی اوست و بر فرض محال اگر هم کسی بخواهد ادامه اش دهد که تازه گفتم فرض محال با کدام خاطرات واقعی ؟! در هر حال نویسند گان عزیز باید با دور نگری خود شرایط این روز ها را بر رسی کرده و اقدام به شروع اثری بکنند . خود من آثار در جریانمو به نصف رسوندم الان ده یازده اثر سکسی در جریان دارم . همون روز یا شب قبلش می نویسم . یک قسمت هم ذخیره ندارم . کارمندم شرایط خودمو می بینم .. و این ریسکو می کنم . اما از نویسندگان عزیز خواهشمندم که تا اون جایی که می تونن از خودشون مایه بذارن .. کاری رو شروع نکنن حالا که شروع کردن حتی اگه شده از خوابشون بزنن به عهدشون وفا کنن . حالا من اسم نمی برم یه بنده خدایی هست نویسندگی می کنه شبی ۳ ساعت و روزی ۱ ساعت می خوابه هزار جور درد سر هم داره و واقعا نمی رسه به تاپیکهای مختلف هم سر می زنه غیر سکسی هم می نویسه .. بنا براین من شرایط اون نویسنده رو که اسمشو هم نمی برم می بینم هیچ عذر و بهانه ای رو از هیچ نویسنده ای نمی پذیرم مگر آن که خدای ناخواسته مشکلی برای سلامتیش پیش اومده باشه که از خدا آرزوی توفیق و تندرستی همه را دارم . در هر حال اگر نویسند گان کم لطفی می کنند شما به بزرگواری خود ببخشید و فرض کنید آن داستانها تمام شده .. مثل داستانهای دیگه ای که خوندید و همون روز یادتون رفت .. بی خیالش .. داستان یعنی من و تو ... یعنی ما .. تموم شد رفت ... با احترام .. دوست و برادر شما : ایرانی .. یک مرد به سر بازی رفته در سر زمین ترکمن ها .. ترک ها و کرد ها
     
  
زن

 
sadafbanu: سلام به همه نویسنده ها خوب ما ولی چرا داستان خیانتی نمیذارید جدید آقای ایرانی چی شد دیگه نمیذاری
با درود به صدف با نوی عزیز ..... خسته نباشی ممنونم از توجه شما ... من در داستانهای تک قسمتی ام به داستانهای خیانتی توجه دارم .. در میان داستانهای فعلی خار تو گل دیگران و زنی عاشق آنال سکس از دم یکسره خیانتیه ..و چشمه هایی از خیانت رو هم میشه در داستان پسران طلایی و بعضی داستانهای دیگه دید و بازم چشم ! در آینده بازم می ذارم .. مو فق باشی ....ایرانی
     
  
زن

 
sadafbanu: چیزی نذاشتید خیانتی من شوهرم منتظر هستیم چی شد
با سلام و عرض ادب خد مت صدف بانوی عزیز ... البته داستانهای سریالی و ادامه دار رو که فعلا نمیشه اضافه کرد سعی می کنم یک تک قسمتی اونو بذارم . ولی مطمئن هستم در میان داستانهای نخوانده شده یا خوانده نشده داستانهای خیانتی زیادی وجود دارند .. بازم چشم سعی می کنم در اولین فرصت یک تک قسمتی بنویسم ... با احترام .. ایرانی
     
  
مرد

 
sadafbanu
قرارنیست داستانه میوه ممنوعه ادامش گذاشته شه؟بدقولی تاکی اخه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
     
  
مرد

 
اقای ایرانی خیلی ببخشیدچون شما ادم انتقاد پذیری هستی این پیامومیزارم اصلامن به خاطره همین عضوشدم چون دیگه واقعا سبرم تموم شده وفکرکنم خیلیایه دیگه هم بامن هم عقیده باشن که دیگه انجمن اون کاراکشن قبلیونداره بیشترشم بخاطره بدقولیه اون دسته ازعزیزاییه که میان درخاسته تایپیک میکننو تایپیکم بهشون داده میشه ولی بعدش دیگه خبری از ادامه داستانشون نیست واسه همین من فکرکنم همین چیزاباعث شده که دیگه انجمن اون کیفیت قبلونداره خواهشا ازتون میخوام که بیشترپیگیرباشید.امیدوارم که این انتقاده بندرو بپذیرید.باتشکر
     
  
زن

 
mozhi7: اقای ایرانی خیلی ببخشیدچون شما ادم انتقاد پذیری هستی این پیامومیزارم اصلامن به خاطره همین عضوشدم چون دیگه واقعا سبرم تموم شده وفکرکنم خیلیایه دیگه هم بامن هم عقیده باشن که دیگه انجمن اون کاراکشن قبلیونداره بیشترشم بخاطره بدقولیه اون دسته ازعزیزاییه که میان درخاسته تایپیک میکننو تایپیکم بهشون داده میشه ولی بعدش دیگه خبری از ادامه داستانشون نیست واسه همین من فکرکنم همین چیزاباعث شده که دیگه انجمن اون کیفیت قبلونداره خواهشا ازتون میخوام که بیشترپیگیرباشید.امیدوارم که این انتقاده بندرو بپذیرید.باتشکر
با درود به شما خواننده و همراه و کار بر محترم و نازنین .. حق با شماست .. البته من هم مثل شما کار برم .. حتی همین آیدی رو که می بینید دختری به نام شهرزاد به من داه و منم به شکل و شمایلش دست نزدم .. تمام کار های این جا بر مبنای مشارکت و همراهی و همدلی دوستانه ..و من هم مثل یکی از شما ها هستم .. مسئولیت خاصی ندارم جز همین نویسندگی و عشق به آن .. و خود من هم به شدت از نویسندگان بد قول انتقاد می کنم و به خودم حق انتقاد رو میدم .. تا زمانی که اندیشه و دست کار می کنه باید کاری رو که شروع کرده اند ادامه بد هند . هیچ عذر دیگه ای پذیرفته نیست مگر این که به زندان افتاده باشند یا خدای نا خواسته بیماری و کسالتی خاص پیش اومده باشه . تمام این نپذیرفتن ها به خاطر اینه که خود من این جوری نیستم . وقتی می بینم من این جوری نیستم عذر اون ها رو هم قبول نمی کنم . من زنم بیمار و در یکی از بیمارستانها بستری بود من همراهش بودم نباید ولش می کردم . ۲۰ روز بستری بود .. ساعت هفت و هشت صبح همراه و غیر همراه رو واسه نظافت بیرون می کردند .. برای یکی دو ساعت خودمو می رسوندم به کافی نت .. وی پی ان نبود ولی داستانو در ایمیل می نوشتم که بعدا وقت کم نیارم . و این به خاطر احترام به شما عزیزانم بوده .. اما الان مدتیه که تالار سکسی و بعضی از تالار ها مسئول نداره .. سرشون شلوغه ... خود من حدود پنج ماه شش ماه پیش بود تقاضایی دادم در تاپیک اصلاح ..یک اشتباهی کرده بودم در انتشار یکی از قسمتهای داستان نامردی بسه رفیق و اتفاقا شاید جزو دو قسمت مهم داستان بود .. یک پست باید جایگزین یک پست دیگه می شد .. تا یک ماه پیش خبر دارم که هنوز اصلاح نشده و تقاضای من که فقط جایگزینی فلان پست به جای فلان پست بوده و فکر کنم چند ثانیه بیشتر کار نداشته باشه همین جور مونده بود .. تو حالا حساب کن بقیه کار ها رو .. یعنی بعد از شاید ۶ ماه ۶ ثانیه هم براش وقت گذاشته نشده ؟ البته این یک ماه اخیر رو خبر ندارم شاید در این یک ماهه اصلاح شده باشه این نویسند گان عزیز هم داستانی رو شروع می کنند اوایل اهمیت میدن بهش .. بعدا یه حالت زدگی خاصی درشون به وجود میاد . به نوعی اشباع فکری می رسند .. و خود من هم قبلا روزی چهار پنج پست داشتم که به خاطر یه سری مشکلات و خستگی فکری کردمش روزی دو تا .. کیفیت داستانهام پایین اومده می دونم تمام ریزه کاریهای کار خودمو .. چون پس از نوشتن ۸۰۰۰ پست داستانی سکسی و غیر سکسی به قلم خودم .. دیگه خودم مظنه کار دستمه .. اما با این حال سعی می کنم تنور رو یه جوری گرم نگه داشته باشم به امید شرایط بهتر .. اما متاسفانه دوسنانی هستند که نیمه کاره ول می کنن این بزرگترین بی احترامی به خوانند گان عزیزه .. و چاره ای نیست جز حذف داستانهاشون . مسئولین مقصر نیستند مگر این که بگن شما اول داستانها رو تموم کنید و به ما ارائه بدید که قانونش هم همین بوده ولی انجامش خیلی سخته .. اما ظاهرا باید از این به بعد با سیاست خاصی همین شیوه رو به کار گرفت . چون خیلی ها بد قولی کردند به بهانه های مختلف .. امروز و فر دا کردند . با هاشون مدارا شده ولی گذاشتن رفتن .. در هر حال شما به بزرگواری خودتون ببخشید .. واقعیت هم اینه که دیگه اون شور و حال سابق حس نمیشه خیلی از دوستان نیستند خیلی ها رفتند خیلی ها رغبت نمی کنند که همکاری کنند .. اما چیزی رو که نباید فرا موش کرد اینه که لوتی خانه عشقه .. و من و تو و من و شما هستیم که باید چراغهای این خانه را روشن نگه داشته باشیم . با دوستی ها مون .. با تفا هم .. با یکرنگی و یکدلی و درک یکدیگر .. و من روز هایی رو می بینم که بازهم همون شور و نشاط به این جا بر گرده .. و این جا با شما عزیزانه که جانی دوباره می گیره .. به همت شما ....اگر خیلی ها رفتند ما خیلی هایی که ماندیم باید با عشق و محبت و مهربانی در کنار هم بمانیم و با لبخند و امید و دوستی های پاکمان به آینده بنگریم . شاید آسمان کمی ابری باشد اما ستارگان همچنان نور افشانی می کنند .. به نیمه پر لیوان بنگریم ... گل ها بی خار نمی شوند .. و من نه تنها انتقاد شما را می پذیرم بلکه خودم هم منتقدم .اما نکات مثبت ..سازندگی ها .. اطلاعات پربار و نفیس این مجموعه ..و ... را نمی توان با سهل انگاری دوستان یا همان نویسندگان بی خیال به زیر سوال برد ..و در کل من که همراه شما هستم .. پاینده و پایدار باشید . دوست و برادر شما : ایرانی
     
  
صفحه  صفحه 36 از 49:  « پیشین  1  ...  35  36  37  ...  48  49  پسین » 
داستان سکسی ایرانی

بحث و گفتگو پیرامون داستانهای سکسی (نظر سنجی در پست اول)

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA