انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
داستان سکسی ایرانی
  
صفحه  صفحه 6 از 14:  « پیشین  1  ...  5  6  7  ...  13  14  پسین »

خاطرات اولین سكستون در دوران كودكی را اینجا بیان كنید


مرد

 
اولین سکس من تو10 سالگیم بود که من پسر عمم با هم خیلی در مورد سکس حرف می زدیم یک بار انها به خانه ما اومدن ما دوتا حشر شده بودیم من گفتم بیا بریم تو بالکن تاهمدیگرو بکنیم رفتیم اونجا من اول اونو کردم وهی کیر من از کونش بیرون میومد تا این که فهمیدم باید چیکار کنم وبعد اون منو کرد خیلی بهم حال داد
     
  
مرد

 
ارسالی از کاربرهای انجمن

خاطرات کون دادنهای من از بچگی تا حالا

من امیدم و کارم مربوط ميشه به تاسيسات ساختمون . مهندس هستم و الان 35 سالمه
اولين کون دادنم مربوط ميشه به سن ?? سالگيم.يه دايي دارم که تقريبا همسنيم اون موقع من بعد از اتمام سال تحصيلي ميرفتم شهرستان روستاي بابابزرگمينا و با داييم ميرفتيم صحرا براي چراي گوسفنداشون و اولين تجربه هاي سکس من مربوط ميشه به اون موقعها .البته بگم اولين پيشنهاد از طرف اون بود که دودولامونو بهم نشون بديم و به هم بزنيم يا کونامونو به هم بزنيم
من اول قبول نکردم و اون روز گذشت . . . .

بالاخره فردا شد و دوباره ازم خواست و منم قبول کردم فقط گفتم که اول اون بايد شلوارشو در بياره اونم قبول کرد و شلوارشو دراورد من دودولشو ديدم
يه دودول کوچيک و سفيد و راست شده داشت بعد گفت الان نوبت توئه منم شلوارمو کشيدم پايينو دودولمو دراوردم مال منم از روي هيجان راست شده بود
اون روز يکم به دودولا و کون همديگه دست زديمو من يکم پاهاشو که يکم از پاهاي من تپلترو سفيد تر و بيمو بود ماليدم
اينم بگه چون من 8 ماهي از اون بزرگتر بودم دودولم کمي مو در اورده بود ولي مال اون هم کوچيکتر بود هم مو نداشت

بعد از اون روز ديگه کارمون شده بود که توي خونه و باغ و صحرا دودولامونو در بياريمو بماليم . اوايل خيلي هيجان داشت ولي بعدا يواش يواش حس عجيب شهوت هم اومده بود سراغم
بالاخره اوضاع همينجوري ميگذشتو من هم کم کم داشتم به اين کارا علاقه مند ميشدم يه چند سالي که گذشت. من يه سال که کمي ديرتر ميخاستم برم مسافرت ميرفتم پيش بابام که مثلا کمکش کنم
اون يه کارگر داشت که 2 يا 3 سال از من بزرگتر بود و وقتي با هم تنها بوديم همش سعي ميکرد حرفو بکشونه سمت مسايل سکسي از دوست دختراش و کردناش و جق زدناش تعريف ميکرد
و بالا خره يه روزي کيرشو بهم نشون داد که خيلي از مال من بزرگتر بود و يکم سياهتر و گذاشت بهش دست بزنمو بمالمش و خيلي حال ميکرد و از جق زدناش گفت ولي چون من تجربه نداشتم
بهم توضيح داد و من فهميدم يعني چي آب کير چيه و اين جور چيزا
بعد از اون روز يه روزي خونه تنها بودم يه کم با کيرم ور رفتم و اون کارايي که کارگر بابام گفته بود و انجام دادم و براي اولين با آبم اومد و يه حس خيلي خاص و عجيب بهم دست داد
بعد از اون روز من رابطم با داوود کارگر بابام نزديکتر شده بود و با هم راحت بوديم بابام که ميرفت سمت بازار اولين کاري که ميکرد لخت ميشد و اون جوري تو کارگاه ميگشت و منم لخت ميکرد
و با هم ور ميرفتيم اما هيچ وقت منو نکرد و اون تابستونم من رفتم خونه بابابزرگم .داييم که ديگه با هم راحت شده بوديم تعريف ميکرد که چچجوري بچه هاي تهروني رو اونجا به بهانه هاي مختلف کرده
به منم پيشنهاد داد که همديگرو بکنيم منم قبول کردم اون گفت اول تو بکن منم که بلد نبودم ازش پرسيدم چيکار بايد بکنم اونم بهم توضيح داد
گفت اول با کيرت جق بزن و وقتي راست شد سرش تف بزن منم دولا ميشم بکن تو کونم تلمبه بزن تاآبت بياد تو کونم بعد من تورو ميکنم منم همن کارارو کردم و آبم اومد و نوبت اون شد
اومد منو قنبل کرد و تف زد سر کيرش خواست بکنه تو که من درد عجيبي گرفتم و مانعش شدم نذاشتم بکنه . بعدا وقتي بيشتر تجربه پيدا کردم فهميدم اونم خودش اونقدر کون داده بود که باز شده بود که دردش نميومد

ازش پرسيدم من چيکار کنم که منم بتونم به تو کون بدم و دردم نياد اونم گفت که بايد با سوراخ کونت اونقدر بازي کني تا کمي باز بشه بعد راحت بتوني کون بدي
منم چند روزي اينکارو کردمو يه روز بهش کون دادم .اولين کون دادنم بود و به اندازه الان که کون ميدم برام لذت نداشت ولي خيلي حال داد
ديگه کارمون شده بود که جاهاي مختلف همديگرو ميکرديم منم کمکم داشت از کون دادن خوشم ميومد و سعي ميکردم بيشتر بهش بدم تا بکنمش و بعدها فقط اون منو ميکرد

بالا خره دوران راهنمايي و دبيرستان تموم شد و من تو اين مدت ديگه روابطم با داييم کمرنگ شده بود و بيشتر براي اينکه لذت بيشتر و طولاني تري ببرم با خيار خودمو ميکردم و حسابي حشري شده بودم تا دوران دانشگاه
من براي بار اول فيلم و عکس سکسي ديدمو فهميدم کردن اصلي و دادن و ساک زدن چجوريه
بودی تـــــــو تو بغلم

گردنت بود رو لبم
     
  
زن

 
ای بابا
خاطره که زیاده از دس مالی گرفته تا لب و لوچه بازی و ادامه ماجرا
یادش بخیر چه دورانی داشتیم
سر شار از استرس و اضطراب
یا تو دسشویی تو حیات یا تو استخر خالی تو باغ کرج و چالوس
با بمال بمال و امپول بازی شروع میشد و به دست زدن و خوردن ختم میشد
یکم که سنمون بیشتر شد داغ میشدیم و خیس میشدیم و یه وقتایی هم دیگه ....
razeghi
     
  
↓ Advertisement ↓
مرد

 
اولین بار قبل از ازدواجم با خانمم .. تو دانشگاه با دختری اشنا شدم واقعا تیکه بود البته هم رشته من نبود .. تعریف نباشه تو دانشگاه واسه خودم قطبی بودم میاوردم سر کلاس خودشون تا پسراشون پاره بشن... کم کم نزدیک شدیم با خونوادم کاملا اشنا بود یه روز با مادرش حرفش شده بود از خونه زده بود بیرون ..رفتم اوردمش خونمون همه خونه بودن .. بابا شب گفت میای پیش من میخوابی تا فردا برم با خونوادش صحبت کنم .. مشکلات داشت واقعا با مادرش.. اونم اتاق من خوابید یادمه اسمش سحر بود .. اومدم شب اب بخورم که صدام زد داخل اتاق با ترس رفتم لباساشو جلوم دراورد بعمرم سینه هایی به این قشنگی ندیده بودم ...ازم خواست پردشو بزنم ولی نکردم میترسیدم شر شه کلا دختر خیلی شری بود.. ازون تیپا که عصبانی میشد قشنگ به مادرش میگفت فلانی منو...نتوستم دووم بیارم واسم سرپا تو اتاق ساک زد..به حدی باعشق میخورد و باهاش لب بازی میکرد .. که نگو..عجیب حشری بود .. ندیده بودم دختر با ساک زدن ناله کنه..اینقدر عالی کارشو کرد که ارضا شدم تو دهنش.. بعد گفت برو یک ساعت دیگه بیا دوباره ...از پشت بکن .. ولی نکردم چون میدونستم اهله ناله کردنه بابام میفهمید جرم میداد ..میگفت امانت این دختر...البته بعدا خوب انجام دادیم ... الان بغض گلومو گرفت ... مادر مادر جندش اینقدر اذیتش کرد تا اخرش خود کشی کرد ..یادمه زمانی ایسی یو بود دوساعت زیر دوش تو حموم گریه کردمبعد از سه روز فوت شد.. زمانی سم خورد . سریع بمن زنگ زد هنوز صداش تو گوشمه پشیمون بود میگفت امیر نجاتم بده و گریه میکرد با مادرم دعوام شده ... بمیرمم نشد... سه ماه افسردگی گرفتم .. خدا رحمتش کنه انشالله بهشته چون خیلی مهربون بود .. خدارو شکر هیچوقت ازم ناراحت نشد .. دوستان بعضی دخترا حساسن مراقب باشید .. اگر ازم ناراحت بود هرگز خودمو نمیبخشیدم .. الان ازدواج کردم ولی باز با خانمم سر خاکش میرم و گریه میکنم .. خدا رحمت کنه پدر مادر همسرم همسرم هیچوقت ناراحت نشد و درک کرد ومیکنه ....

ولی تو کوچه مادرشو گیر اوردم مثل خر زدم بهش ... سه ماهو یک روزم حبس کشیدم سر این جریان...
زندگی مجموعه ای از موفقیت ها وشکست هاست
     
  
مرد

 
اولین خاطره سکسی من واسه زمونیه که 8 9 ساله بودم با پسر همسایه تنها بودیم بعد اون خیلی حشری بود از خودم دو سال کوچیکتره شلوارشو می کشید پایین می گفت بیا منو بکن. منم می گفتم نه. بعد کلی اسرار کرد هی کونشو نشون داد و بمن گفت که نترس بابا بیا. خلاصه رفتم روش خوابیدم و کیر کوچولومو کردم تو کونش البته یه ذره بود :دی بعدم که می کشیدم بیرون سرش تو کونش بود و بسختی خارج میشد کیرم کسیده می شد . بعدم هوس کردم اونم منو بکنه بهش گفتم و هووووو بعد دوباره اون از من خواست بکنمش و خلاصه دوبار من اونو کردم یه بارم اون منو
     
  
مرد

 
من از همون بچگيام همه چيرو از ماهواره ياد گرفته بودم،حتي اصطلاحات و پوزيشنهاي مختلف
ولى شيطونيهام بيشتر با دختر خالم بود كه هر چى بلد بودو از من ياد گرفته بود.يه روز كه خونه ي خالم اينا بوديم همه بزرگترا شال كلاه كردن واسه خريد، به ما هم يه تعارف نزدن!ما هم كه از خدا خواسته، از ذوق زياد نميدونستيم از كجا شروع كنيم.آخر قرار شد با هم بريم حموم تا اونجا شيطوني كنيم. اون موقع من٨ سالم بود و اون ٩ سالش.توي حموم كلي لب و بمال بمال كرديم آخر سر قرار شد ٦٩ بريم كه من كس اونو بخورم، اونم كير كه نه، دودول منو .بعد اومديم برون و به زور سشوار خودمونوخشک كرديم و يه فيلم نيمه سكسي درب و داغون كه با اينترنت دايال-آپ گرفته بوديم گذاشتيمو شروع كردم خوردن كسش،انقــــدر خوشبو و خوشمزه بود كه تا حالا مثلشو نديدم خلاصه فيلمه به جايي رسيد كه مرده ميخواست بكنه توي كس زنه ولي اون نميذاشت، آخر برگشت و از پشت كرد تو.خيلييييي خوب شد وگرنه الان به فنا ميرفتيم منم كردم توي كونش، توي فيلم با خشونت كرد تو، منم مثل اون ولي اون دردش نيومد،چرا؟ خب كير پسر ٨ ساله كه كونو جر نميده!
الان دقيقا ٧ سال از اون موضوع ميگذره و من و اون هر روز علاقمون به هم بيشتر ميشه،نه از نظر سكسي،بلکه كاملاعاطفي.بعد از اون بار، ١٠٠٠ دفعه ديگه با هم برنامه داشتيم،ولي چند دفعه نزديک بود متوجه بشن! نازي خيلي حشريه، حتي از منم بيشتر ولي اينجا ايرانه، نميشه كاريش كرد،اگه خارج بوديم فك نميكنم از زير دست سالم بيرون ميرفتم! البته تازگيها فهميدم پردش حلقويه، از خوشحالي دارم بال در ميارم،واسه همين كه خوشحاليمونو قسمت كنيم بهم گفت بيام اينجا و بهترين خاطره مونو بنويسم.مرسي كه بهترين لحظات زندگيمو خونديد
قوي تر از خودم جز خدا نيس تو ديدم، حتي از سينه قبرستون شير دوشيدم!
     
  
مرد

 
این داستا واقعی وهروقت یاد ان می افتم شرمنده وتعجب می کنم ما جرا برمی گرده به خیلی وقت ها پیش زمانی که یازده دوازده سالم بود اون موقع زیر سایه درخت بزرگ می نشستیم وبازی می کردیم کنار درخت اتاق بود که قبلا مغازه نوشابه فروشی بود بعد تبدیل به انبار علوفه وگیاه خشک شده بود زیر درخت یک نیمکت بزرگ بود در انبار باز بود جای نسبتا خلوتی تبدیل شده بود بیشتر وقت ها من با یکی از بچه ها که رنگ پوستش مشکی یا همان سیاه بود (کریم)انجا بودیم اون همیشه می گفت من دوتا بچه را ازکون کردم من هم تازه این چیزها را فهمیده بودم وخیلی دنبال کون کردن بودم
خلاصه برم سر اصل مطلب ساعت حدود یازده ظهر می شد کریم روی نیمکت نشسته بود ومن نزدیک در انبار بودم کریم کیرش را از تو شورتش در اورده بود من رفتم کنارش کیرش راست راست بود وکیرش دوبرابر کیر من کلفت ودراز .بهش گفتم کیرت چقدر بزرگه یک نگاه به من کرد وگفت بیا بشین سرش من هم بی اختیار بدون اینکه بفهمم چه کار می کنم خواستم با شورتی که پام بود بشینم سر کیرش گفت شورتت بیار پایین من هم تا زانو شورتم کشیدم پایین کونم رو به اون بود نگاهی به کونم کردم کپل هام سفید بود اون هم کیرش با دو دستش نگه داشته بود نشستم سر کیرش سر کیرش رفت داخل کونم درد نداشت تا نصف کیرش داخل شد دستاش که کیرش نگه داشته بود دور کرد دونستم که دارم کون می دم دیگه کا از کار گذشته بود اصلا دیگه نفهمیدم بقیه کیرش چطور داخل کونم رفت فقط احساس کردم یک کیر داخل کونمه یک دقیقه گذشت نه من چیزی می گفتم نه اون تا اینکه اون خواست کیرش را جلو وعقب ببره چون من روش بودم واون نشسته بود روی نیمکت نتونست این کار را بکند ذیگه کاری نکرد تا سه چهار دقیقه که گفت بلند شو بسه من هم بلند شدم خواستم شورتم بکشم بالا که گفت صبر کن می خوام تف بزنم من هم بی اختیار ایستادم خواستم بگم اول باید تف می زدی هیچ نگفتم نشست روبروی کونم و سر انگشتش تف ریخت ومالید به کونم بعد گفت کونت خراب می شه من شورتم بالا کشیدم خواست که فرار کنه که دنبالش کردم رسیدم پای یک دیوار کسی هم دور بر نبود اون روبه دیوار بود وکونش به طرف من . گفتم شورتت بیار پایین هیچ کاری نکرد چیزی هم نگفت من شورتش کشیدم پایین وکیرم گذاشتم لای کونش کیر که نبود دودل بود اون هم کپل هاش به هم چسپانده بود تا از من نره داخل من دو سه بار عقب جلوبردم کیرم تا دم کونش رفت ولی داخل نشد ولش کردم یک کم ناراحت شدم که اون موفق شده کیرش داخل کونم بکنه ومنو بکنه ولی من نتونستم هر کدم رفتیم خانه مان تا فردا صبح من رفتم پای اون درخت بعدش اون امد به ارامی گفت یک بار دیگه به من کون نمی دی گفتم نه گفت دیروز که دادی گفتم نفهمیدم دیگه هرچه گفت قبول نکردم حتی حاضر شد که اول بشینه رو کیرم قبول نکردم فقط مانده ام که چطور ان روز قبول کردم که منو بکنه
دوست داشتنی
     
  
مرد

 
سلام من اولین باری که سکس کردم توی دوران بچگیم ۱۴سالم بود که تجاوز کردن بهم اما بعد اون که خودم راضی بودم یه پسر ٢۶ساله بود اون سال اسمش امیر بود فکر کنم..... رفتم تو انباریشون دیدم داره لباس عوض میکنه بره باشگاه گفتم خدایی بدنت خوبه ها گفت اره و رفت وایسادم تا برگرده از باشگاه واقعا دوست داشتم یه بارم که شده کون بدم به کسی که دوست دارم بکنه منو اقا اومد و دوباره رفتم طرفش و گفتم فکر کنم الان بهترم شدی و یهو گفت تو چقدر گیر دادی به بدن من امروز.........که یادمه بدون هیچی یهو گفتم دوست دارم باهات فیلم سوپر ببینم و گفت برو بچه تورو به فیلم سوپر برو درست رو بخون بهش گفتم بابا جدی میگم من ندیدم تا حالا البته دیده بودما خلاصه گفت نه و منم اومدم خونه دو روز بعدش دیدمش گفت اگه میخوای ببینی بیا ببین الان میتونم چند دقیقه برات بزارم فیلم رو پخش کرد تو خونشون چند دقیقه گذشت یادمه گفت از کجای سکس خوشت میاد گفتم از همه جاش گفت یعنی از دادنم خوشت میاد که بهش گفتم دو تا داداش منو دو ماه پیش کردن!!!!!!موندش گفت جدی گفتم اره و یکم دیگه فیلم رو نگاه کردیم گفت الانم میخوای یا دیگه نمیدی گفتم نمیدونم گفت میخوای امتحان کن یه بار دیگه خندیدم گفتم اعتماد دیگه ندارم وقتی بهم تجاوز کردن گفت من اگه تورو بکنم به کسی نمیگم خلاصه اولش یکم الکی گفتم نه و گفتم قسم بخور نگی گفت نمیگم و یادمه یه دل سیر کردمنو انقدر محکم تلمبه میزدم که نگو منم کونم تنگ بود اون وقت گفتم بابا جر خوردم چرا انقدر محکم کمرم رو گرفتی و داری میکنی و تلمبه میزنی هیچی نگفت و فقط کرد منو اخر سکس گفت حالا بگم چرا زیاد کردمت گفتم چرا گفت وقتی یکی یهو یاد کون دادن میوفته باید کونش رو جر بدی انقدر بکنیش خلاصه اولیش این بود....بابای
     
  
مرد

 
سلام دوستان
اولین باری که با یک دختر آشنا شدم پنج سالم بود و با دختر همسایه بود. که بعد از ۴۰ سال هنوزم اسمش یادمه بگذریم

اسمش سکس نیست این حالت به هر حال با هم میرفتیم یه جای خلوت شلوارم رو میکشیدم پایین اونم شرتش رو میکشید پایین و با هم ور میرفتیم که خیلی حال میداد

این اولین باری بود که کس لمس میکردم
SH
     
  

 
اولین بار زمانی که ۱۶ سالم بود تو طبقه سوم ساختمان نوساز بود که انرا می ساختن من وبهرام همیشه انجا بودیم و کیر هایمان را نشون همدیگه می دادیم مال بهرام دوسه سانت بزرگتر بود ولی از لفتی مثل هم بودن من همیشه تو اینترنت توسایت شهوانی واویزون نگاه میکردم وبه بهرام تعریف و می گفتم توسکس این کار را بکنی وغیره وهرچه توسایت ها می خواندم براش تعریف میکردم یک بچه کونی تو محله ما بود که می خواستیم انو بیاریم نشد از این محل رفتند بهرام می گفت حیف شد که نتونست اونا اینجا بکنیم که پیشنهاد دادم حالا که هیچ پیدا نشد که بکنیمش بیا همدیگر بکنیم اول هیچ نگفت بعد گفت یعنی من هم کون بکنم هم کون بدم گفتم بین خودمان بذار امتحان بکنیم بهرام قبول کرد که اول بهرام کون منو کرد بعد من کونش کردم ورفتیم بعد دو روز دیگه اومدیم همان جا بهرام گفت اون روز کیف کردم بیا یک بار دیگه من گفتم از کودن دادن کیف کردی یا کردن گفت هردو این دفعه من اونو کردم بعد بهرام منو
     
  
صفحه  صفحه 6 از 14:  « پیشین  1  ...  5  6  7  ...  13  14  پسین » 
داستان سکسی ایرانی

خاطرات اولین سكستون در دوران كودكی را اینجا بیان كنید

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA