انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
گفتگوی آزاد سکسی
  
صفحه  صفحه 5 از 69:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  ...  69  پسین »

تا به حال یواشکی دید زدی


مرد

 
من یبار دخدر خالم رفته بود حموم داشتم خونه رو به امر مادر جارو میزدم ک رسیدم در در حموم

از زید در یدفه یه نیم نیگا انداختم . اوف چ حالی داد

لخت لخت بود نشسته بود رو صندلی حموم و داشت پشم هاشو میزد

یکم خون ازش میومد ک آی قلمز شده بود

چقد حال کردم
اینجا کنار دریا
آب است و باد و ماهی
احساس می کنم من
جای تو را چه خالی

سروده ی دوستم
     
  
مرد

 
من یه بار دختر خاله زنم خونشون بودیم لباس پوشیده بود جلوی سینش باز بود بعد داشت کتاب میخوند تو لغتی گیر کرده بود کمک خواست از من گفت بیا ببین این چیه منم رفتم ببینم دیدم سینه هاش قشنگ معلومه و حسابی دید زدم وقتی یه لحظه چشممو از سینش بر گردوندم دیدم داره با چشاش منو نگاه میکنه هیچی نگفت و فقط خندید بازم شروع کردم به ترجمه لغت زبان براش ایندفعه پامو از پشتش نزدیک باسنش کردم اما به روی خودش نیاورد منم از فرصت استفاده کردم و چشبیدم بهش گفتم لیدا جون اینجا نمیشه بیا بریم تو اتاق بغل دیگه رفیتم و یه حال خوبی به من داد جاتون خالی .

-----------------

من وقتی که بچه بودم از لا درختای انجیر خونه همسایه مون رو نگاه میکردم یه زن تپل داشت که مدام دراز میکشید و شوهرش با روغن بدنشو میمالوند ولی وقتی به جای باریک کشیده میشد برق ها رو خاموش میکردن و منو تو کف میذاشتن
عشق فقط یک بار در انسان بروز میکند . علاقمند به گفتگو با بانوان لوتی و‌دوستی پایدار
     
  
مرد

 
یه بار زمان مجردی خیلی خسته بودم
اومدم خونه شام نخورده خوابم برده بود
نصف شب بیدار شدم دیگه خوابم نبرد
خونه بابام اینا ویلائی بزرگیه که تابستونا روی بالکن میخوابید
از گوشه پنجره نگاه کردم دیدم بله بابا مشغوله .
مامان هم اون زیر داره برا خودش حال میکنه.
خلاصه یه مقدار وایسادم
بابا ارضا شد و رفت دستشوئی . اون که اومد این رفت خودشو شست.
مامانم حال میکرد اما فک کنم ارضا نشد.

-----

یه اتاق خواب داشتیم تو خونه قبلی، خیلی بزگ بودو پر از اساسیه و کمد و ...
همونجا هم لباسامونو عوض می کنیم برا بیرون رفتن
یه بار تو اتاق بودم، دیدم خواهرم اومد تو . تازه از دبیرستان برگشته بود.
توجه نکرد و همون دم در شروع کرد به لخت شدن، داشت یه چیزی رو هم با خودش زیرلبی زمزمه میکرد.
منم گوشه ای نشسته بودم، مشغول بودم، دیگه جیکم درنیومد.
خیلی معلوم نبودم تقریبا بین گنجه لباس و مقدار زیادی کارتن بودم
خلاصه از همون دم در شروع کرد لخت شدن
مقنعه شو درآورد
مانتو شو درآورد
چیزی زیر مانتوش نبود، فقط یه سوتین بسته بود
دکمه شلوارشو باز کرد، خم شد شلوارشو درآره، پشتش به من بود
وای چاک کسشو دیدم،
سوتینشو باز کرد رفت سمت دراور لباس یه سوتین ورداشت اومد جلو آینه
من که بار اول بود اینجوری میدیدمش داشت قلبم میومد تو دهنم
خلاصه جلو اینه یه مقدار با سینه های گردو قلمبش (فک کنم ۷۵ بود) ور رفت و لباساشو پوشیدو رفت بیرون.


همین خواهرم خیلی هیکل سکسی داره و الان متاهله و بارها سکسشو با شوهرش دید زدم


--------

وقتی یواشکی دید میزنی خیلی باحاله


یه بار زمان مجردی خونه خواهرم بودم شهرستان
که بو بردم اره امشب برنامه دارن
دامادمون هی چش و ابرو میومد خواهرم هم مرتب نازو ادا درمیاورد
خلاصه ما هم خودمون زده بودیم به اون راه و حرفام گل کرده بود تا ساعت ۱ بیدار موندیم
حس میکردم که کفر جفتشون درآومده ولی انگار که نه انگار
دیدم دامادمون رفت تو اتاق و بعد ۵ دقیقه خواهرم رفت
خلاصه منم رفتم پشت درهای بسته
دیدم خواهرم یه آهی گفت و مشغول شدن و ...
بعد کمتر از ۵ دقیقه اومدن بیرون و هیچی به هیچی
هیچکی هم متوجه نشد

------

دیشب خونه خواهرم دعوت بودیم
وقتی شوهرش از سرکار برگشت رفت لباس عوض کنه خواهرم هم غذاها رو تو آشپزخونه به خانمم سپرد و رفت تو اتاق
منم که حواسم بود رفت پشت در اتاق
دیدم صدای ماچو موچشون بلنده و میگه سریع، تند باش
منم فهمیدم که اره مشغولن
خانمم مرتب اشاره میکرد میگفت زشته آبرومون میره
بیا کنار
دیدم نه بدجور مشغول شدن
مرتب نفس نفس میزدن خواهرم آخ و اوی میکرد
یه ۱۵ دقیقه ای تو اتاق بوده
دیدم اول خواهرم اومد بیرون رفت تو آشپزخونه
بعد دامادمون اومد بییرون و رفت دسشوئی
ما هم که اصلا نفهمیده بودیم خودمون زده بودیم به اون راه
بعدش من رفتم دسشوئی دیدم نامرد کاندومو پیچیده تو دستمال کاغذی انداخته تو سطل
این دامادمون خیلی خیلی کیرش کلفته
یه چند باری با هم رفتیم استخر ، لامصب مایوش داشت میترکید
خیلی کیر خفنی داره
خواهرم حق داره مرتب قربون صدقش میره

------
     
  
↓ Advertisement ↓
TakPorn
مرد

 
دوران مجردیم یه شب خونه خواهرم بودم....خواهرم و شوهرش عادت داشتن شبا دیر میخوابیدن
تا ساعت ۲ بیدار بودیم

ساعت ۳.۲۰ از خواب بیدار شدمو رفتم که برم دستشویی صدای آخ و اوخ خواهرمو شنیدم رفتم در اتاقشونو یواشکی داخل و دید زدمو همونجا یه جلق توپل زدم
شــرمنـده ایــم ز دوســت کـه دل نیـــسـت قـابلـــش

بـایـــد بـرای هـدیــه ســـری دســـت و پـا کنیـــــم...
     
  
مرد

 
چند سال پیش تو روستای بابام حموم عمومی بود رفتیم با پسر عموم رو گنبد حموم زنونه شروع کردیم به دید زدن که پیرزنه دید مارو شروع کرد به دادوقال ماهم پا گذاشتیم به فرار
بودی تـــــــو تو بغلم

گردنت بود رو لبم
     
  

 
یه بار رفته بودیم شمال بعد از اینکه همه از دریا برگشتیم نوبتی قرار بود بریم حمام من که نوبتم نبود سرمو انداختم اومد تو خونه دیدم دختر دایم لخت مادر زاد جلومه اون موقه ۱۵ سالش بود تازه موهای کسش در اومده بود و سینه هاش لیمویی بود منم که دیدیم خالم اونجاس سریع سرمو انداختم پایین زدم بیرون اگر خالم نبود یه دستی بهش میزدم که حداقل بعدا روم بهش باز بشه .تف به این شانس
سه جمله براي موفقيت:ا دانستن بيش از ديگران - كار كردن بيش از ديگران - انتظار كمتر از ديگران ......... ويليام شكسپير
     
  
مرد

 
ده سال پیش یه بار احساس کردم از توی راه پله صدا میاد از چشمی در نگاه کردم دیدم مهمونای همسایمون که یک زوج جون بودن و ترکمن دارن باهم سکس میکنن. مرده داشت لبای زنرو میخورد یه دست از رو شلوار کشو میمالید ویه دست دیگشم کرده بود تو مانتوش دارشت سینشو میمالید.زنشه داشت از حشر میمرد. معلوم بود جا برای سکس پیدا نکرده بودند از حشر درد به راه پله راضی شده بودند.
یادش بخیر چه حالی داد
     
  
مرد

 
خواهرم, مامانم, دختر داييم, وقتي خواهرم رو ديد مي زدم داشتم مي مردم...
خواهرم که دانشجو بو گاهی دوستاش شب خونمون میموندن، البته اون زمان مجردی زندگی میکردیم.. عادله دوستش شاسی بلند موفرفری بود یه شب خوابیده بود رو تخت خواهرم خواهرم زمین خواب بود / صبح رفتم کت شلوارمو از اتاق بیارم کپ کردم عادله دامن پاش بود از لای پاش وا شده بود کس پشمالوش دیده میشد. از یه طرف میترسیدم خواهرم بیدار شه از یه طرف کف کرده بودم اروم سرمو خم کردم تا وسط پاش بوی عطر کسش بم خورد داش آبم میومد همونجا یه جق زدم سریع صحنه رو ترک کردم.. آقا تا شب هرکیو میدیدم سیخ میکردم.. سال ۸۵

-------

آره بيشتر از همه مال خواهرم رو ديدم جدا خيلي هم حال داد...خيلي با هم لختي حال كرديم ولي كاش به سكس كامل كشيده بود...مال مامان و خاله و اينا كه ديگه هيچي
هنوز چوچوله ي مامانمو كه منو ميبرد با هم جيش كنيم رو يادمه و سينه هاي نازه خالم كه دانشجو بود...اصلا سكس همه جورش حال مي ده با فاميل با غريبه تو يه جاي عمومي يا خصوصي اصلا هرچي بگي...
     
  
مرد

 
زن همسایه
یه شب داشت با شوهرش سکس میکرد .. پنچره ما مشرف بود به خونشون
منم قشنگ نگاهشون کردم
لامصب همیشه تو کف سینه هاش بودم
مخصوصا وقتی با تاپ میمومد تو حیاط بدجوری تحریک میشدم
     
  
مرد

 
یه دوستی داریم تا دلت بخواد آدمو شهوتی می کنه ... یه زیبایی خاصی داره
هر وقت می بینمش ، حتی عکساشو شق می کنم
یه بار با هم رفتیم ییلاق و شب اون جا موندیم . صبح که بیدار شدم دیدم داره صبحانه آماده می کنه
یه پیرهن صورتی پوشیده بود که نوک سینه های شقش کاملا بیرون زده بود و معلوم نبود کرست نبسته ...
مجبور شدم دستم رو ببرم زیر پتو و ... بزنم .
     
  
صفحه  صفحه 5 از 69:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  ...  69  پسین » 
گفتگوی آزاد سکسی

تا به حال یواشکی دید زدی

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA