mannaz: دوست عزیز و دوستان گرامی سلام
درود بر شما
mannaz: خواهش می کنم این مطلب را یا نخوانید یا اگر می خوانید تا آخر ادامه دهید حداقل صبر و تحمل خودتان را امتحان کنید
اول که این مطلب رو خوندم خواستم چندتا بد و بیراه بگم ولی چون نوشته بودی باید به عقاید هم احترام بگذاریم منم به اعتقاد تو احترام می گذارم.
در مورد این که هیچ کس جواب این سوالات را نمی داند تقریبا با شما موافقم از این هم که شما این سوالت را مطرح کردید سپاسگذارم چون باعث می شود تلنگری به برخی وارد شود.
خوشحالم که شما هم اهل علم و منطق هستید .قبل از این که به سوالات شما پاسخ دهم دوست دارم کمی در مورد علم و منطق با هم حر بزنیم البته به صورت چندتا سوال و جواب خیلی سطحی .
شما راحتید هر جور سوال كنید اما در راستای منطق و راستی و درستی نه سفسطه
mannaz: 1:دوست عزیز علم میگه انسان سالم باید یک قلب سالم داشته باشه ولی نمیگه چرا از اول دوتا نداشته و یا چرا علم به این پیشرفتگی چرا نمی تونه توی بدن انسان دو تا قلب به کار بگیره؟
طبیعت خودش به زندگی انسان و تكاملو فرگشت انسان نظم داده طبق نظریه فرگشت این بیعت هستش كه نظم رو برقرار میكنه ، علم هیچوقت نمیگه كه باید در بدن انسان دوتا قلب باشه و. نیازی نیست به این چیز فكر كنه اما میتونه دلیل بودن یك قلب رو تشریح كنه
mannaz: 2:دوست من علم ثابت کرده که نیمکره چپ سر انسان تعادل طرف راست بدن انسان و نمیکره راست انسان تعادل طرف چپ بدن انسان را کنترل می کند آیا علم می تواند این نظم را بر هم بزند و یا طرز عمل دیگری را برای ای فرایند طرح ریزی کند ؟
چرا علم باید اینكارو بكنه؟
هر چند كه در اینده امكان داره كه علم بر روی این مسائل و تغییر انها راه كاری پیدا كنه اما علم به این نتیجه رسیده كه نظم بدن به این صورت برقراره ونیازی نداره در اون اخلالی ایجاد كنه مگر اینكه این توازن به هم بریزه
mannaz: 3:علم می گوید بدن انسان نیاز شدید و دائمی به اکسیژن دارد و اگر به انسان اکسیژن نرسد دچار خفگی می شود و و مرگ حتمی خواهد بود آیا علم می تواند بگوید چرا اکسیژن ؟ و مثلا چرا بدن انسان با هیدروژن و یا زنون و یا گاز های دیگر سازگار نیست و بنا به چه قاعده ای زیست انسان باید این گونه باشد؟
زیرا علم دریافته بدن انسان ساختاری اكسیژنی داره و 70% بدن اون رو آب تشكیل داده و دستگاه تنفسی حیوانات كه انسان هم جزوش هست طبق فرگشت با گاز محیط خودش وفق پیدا كرده چه بسا موجوداتی وجود دارن كه با منو اكسید كربن میتونند زندگی كنند ارجاعتون میدم به مستندهای بی بی سی اچ دی
این سوال عین این میمونه كه من بگم چرا نباید به جای بنزین آب بریزم توی باك ماشینم !!
mannaz: 4:علم می گوید گلبول های سفید وظیفه دفاع از بدن در برابر بیماری ها را دارد و گلبول های قرمز وظیفه اکسیژن رسانی به اعضای بدن را .آیا علم می تواند وظیفه این دو گلبول را با هم عوض کند و یا وظایف دیگری به آنها بدهد ؟ اصلا چرا قرمز حامل اکسیژن و سفید مسئولیت دفاعی دارد چه کسی گفته که باید این گونه باشد؟
وظایف هر سلولی در بدن مشخصه
چرا باید وظایف این د و گلبول تغییر كنه ؟ بنا به چه قاعده ای؟
علم به دنبال غیرممكن هاست اما این تغییر وظایف چه سودی برای اون داره كه باید روش فكر كنه؟
خب وظایف گلبول ها مشخص ودانشمندها فكرشون رو روی این قضیه نمیزارن
این قضیه عین این میمونه بگم شما به جای روغن بنزین بریز تو موتور و به جای بنزین روغن بریز تو باك و چرا وظایف این دو تغییر نمیكنه
!
mannaz: 5: علم می گوید قلب انسان سالم باید در سمت چپ بدن باشد و قلب کسانی که در طرف راست است یک استثنا بیش نیست از علم بپرسید چرا؟ شاید من دلم بخواهد قلب نازنینم در سمت راست بدنم باشد اگر می توانی در زمان تولد این لطف را در حق من بکن و قلب من را در جای دیگری قرار بده؟
این باز برمیگرده به اون ساختار جنین و كروموزم ها و دی ان ای ها و حتما علم جوابی برای اون مسائل داره اما جدیدا دارن رو این قضیه فكر میكنن كه رنگ پوست رنگ مو رنگ چشم وهزاران چیز دیگر رو خودشون تشخیص بدم با دستكاری در ژن.
mannaz: 1:علم و آگاهی به بشر آموخته که بر روی یک زمین دایره وار (بیضی)زندگی می کند و این یک امر مسلم است و همگان بر آن ایمان دارند از علم بپرسید چرا مربع نباشد اصلا چرا لوزی نیست من زمین مثلث وار را بیشتر دوست دارم آیا می شود تغییرش داد ؟
زیرا یكك مثلث نمیتونه گرد یك مدار باشه و چرخش دورانی داشته باشه از اینرو نیرو جاذبه اون رو به شكل یك داریه ای بیضی مانند در میاره .
mannaz: 2: علم می گوید سایر کرات هم دایره هستند یکی بزرگتر یکی کوچکتر و در یک مدار به دور خورشید می چرخند .از علم بپرسید چرا زمین در این مدار در میانه است چرا در آخر و یا اول این مدار قرار ندارد ؟
زمین میلیاردها سال پیش كره ای سوزان بوده دقیقا عین ونوس اما بر اثر طوفان های خورشیدی و برخوردش با تیا به عقب رانده شده و دقیقا در جایی قرار گرفته شده كه نور خورشید به اندازه ی كافی كه نه خشك بشه و نه یخ كنه بهش رسیده و این از بارزترین نكاتی هستش كه باعث شده حیات در زمین به وجود بیاد.
mannaz: 3: علم می گوید خورشید ستاره ای است که بسیار نورانی و سوزان می باشد از علم بپرسید چرا زمین نورانی نیست چرا مریخ و زحل نورانی نیستند
خب جواب بسیار سادست اونا ستاره هستند ما سیاره
سیاره كه از خودش نور نداره چون انفعالات گازی نداره كه بخواد روشن باشه و انرژی مصرف كنه !
mannaz: 1:علم می گوید که در تولید مثل حیوانات از یک اسب نر و یک اسب ماده یک کره اسب متولد می شود و حاصل یک سگ نر و یک سگ ماده یک توله سگ است.از علم بپرسید آیا می شود از یک اسب و نر و یک اسب ماده یک طوطی متولد شود یا از یک اسب آبی نر و ماده یک انسان متولد شود ؟ چه کسی گفته که باید نظام تولید مثل این گونه باشد ؟
اینم از اون سوالهاست هااا
از تخمك دوتا اسب گاو كه متولد نمیشه خب 100% كراسب متولد میشه چون ساختار كروموزم دوتا اسب هستش مگر اینكه شما بخوای كروموزوم ها و زن ها رو دستكاری كنی
پیشتر هم گفتم فرگشت جواب كاملی به این موضوع میده و میگه خود طبیعت ساختار خودش رو تنظیم میكنه شما بخوای اخلال ایجاد كنی نظمش به هم میریزه ون طبیعت این موضوع رو مدیریت میكنه.
mannaz: 2:علم به ما می گوید شیر و ببر و گرگ می توانند گوشت سایر حیوانات را بخورند آیا علم می تواند بگوید چرا اسب و گاو و شتر مرغ گوشت خوار نیستند از علم بپرسید چه کسی این طبیعت رابرای آنان مقرر کرده است؟
كس خاصی برای اونها مقرر نكرده بلكه فرگشت باعث شده كه این ساختمان گوارش انها و همچنین فك و دندان ها نوع غذا رو مشخص كنه و همچنین خوی وحشی گری رو و این مبحث همش مربوط میشه به تكامل جنسی حیوانات چه بسا بعضی حیوانات هم گوشت میخورن هم سبزی و علوفه
mannaz: 3:علم می گوید ماهی آبشش دارد و فقط باید در درون آب باشد و بیرون از آب دچار خفگی می شود از غلم بپرسی آیا می تواند کاری کند که ماهی با همان هیبت از آب خارج شود و در خشکی زندگی کند؟
همه ی ماهی ها كه دوزیست نیستن
بعضی حیوانات قادرن در هر دو محیط زندگی كنند اما ماهی چون شش نداره نمیتونه وارد خشكی بشه و تكاملی در اینباره نداشته و فرگشتت بیشتر مربوط به مسائل دیگش بوده اما در مورد لاك پشت اینجوری نیست.
mannaz: دوست عزیرفرض می کنیم که شما به تنهایی گرداننده سایت لوتی هستید همه روزه اون رو آپدیت می کنید و مطالب تازه بهش اضافه می کنید روزهانه چندین نفر به سایت شما سر می زنن و مطالبی رو که نیاز دارن دانلود می کنن ؛ از طریق نظر دادن یا از طریق ایمیل با شما در ارتباط هستند اونها با این که تو رو نمی بینن ولی ایمان دارن که تو وجود داری و این سایت رو اداره می کنی و هیچ کس هم فکر نمیکنه که این سایت از بهم خوردن چند تا کابل سیم و یا چند کلیک بی خودی و بدون هدف و نظم شکل گرفته.فکر می کنند و مطمئن هستند که کسی هست که علم بالایی داره ؛ آگاه و مدیره و به خاطر هدفی که داره این سایت رو اداره می کنه البته این هدف هم می تونه یک سرگرمی باشه و هم یه هدف خاص.تو به خواسته های کاربرانت رسیدگی می کنی و از اونا می خوای که با نظر دادن تو رو دلگرم کنن.حالا بین این همه جمعیت که ایمان دارن که تو هستی یکی پیدا میشه و بین همه می خواد ثابت کنه که تو وجود نداری و ملت هم دیوانه هستند که به مطالب تو نظر میدن چون کسی نیست که اونارو بخونه. سوال می پرسه و کسی جواب نمیده و فکر می کنه که حق با اونه. دیگران جواب نمیدن چون به بودن تو ایمان دارن و اون یه نفر یا چند نفر رو که فکر می کنن تو وجود نداری رو احمق یا دیوانه تلقی می کنن
نخیر به هیچ عنوان اینجوری نیست
اولا هر كسی كه این نظم رو برقرار كرده حتما خودش وجود داره پس جواب میده در غیر اینصورت اگر خودش نباشه به دنبال ریشه مسئله میریم حالا من نمیخوام مناقسه در مثال كنم اما این سایت ریشه داره و وقتی ریشه رو بررسی كنیم میبینیم كسی پشت این سایت هستش و بیخودی به وجود نیومده چون خودش موجوده اما این سایت از رو هوا درست نشده.حالا در پایین میگم شما میخوای چه نتیجه گیری كنی.
mannaz: عزیز اگه یکم فکر کنی و اگه مطالعه داشته باشی به این حقیقت می رسی که نظام حاضر و مسلط بر جها نیز همینگونه است و تو یکی از کاربران اون هستی ؛ یکی هست که تو قدرت دیدن اون رو نداری و این نتوانستن از کمبود توست، تو نظر میدهی و جواب هم می گیری این بستگی به خودت داره که اون جواب رو ببینی و یا خودت رو به ندیدن بزنی ، ولی در هر حال تو جواب می گیری شاید جوابی که به تو رسیده بسیار بیشتر از حد قدرت و تفکر تو باشه ولی این دلیل نمیشه که نفهمیدن اون جواب رو دلیل بر بی جواب بودن خواستت بدونی. تو در صورت نفهمیدن می تونی از دیگران که به قول تو علم بالایی دارن بپرسی و جوابت رو به صورت ساده دریافت کنی
شاید طرز فكر شما اینجوری باشه
اگر این سایت خود به خود به وجود اومده باشه خیلی بحث بی معنا میشه ما وقتی ریشه رو بگیریم به یك شخص خاص یا یه نظام خاص میرسیم و جواب رو میگیریم اما این اصلا ربطی به نظم كائنات نداره چون سیستم و نظام اون كاملا متفاوته شما قیاس مع الفارق داری میكنی این دو نابربارن چون این یك مسئله غیرطبیعی هستش اما اون طبیعی و زماندار
به هر حال باید پاسخی برای این سوالات بنیادی باشه نمیشه كه ما خودمون رو به یك ریسما نالكی بیاویزیم وبعد بگیم هر چی هست از ان اوست این یعنی نمیخوایم فرك كنیم و چاشنی اون هم نشان دادن ضعف علم در بازنگری حقایق هستش كه شما به اون پرداختین.
mannaz: تا حالا فکر کردی که این همه آدم توی دنیا که خیلی هاشون هم خودشون رو نابغه دهر می دونن چرا به بودن خدا ایمان دارن یا اگر هم از ایمانشون مطمئن نیستیم چرا این نوابغ از نبود خدا تا به حال حرف نزدن چرا تو باید سردمدار این باشی که بگی خدا نیست ؟ از نوابغ غربی گرفته تا عربی و ایرانی همشون به وجود یکی که انسان رو خلق کرده ، داره کنترلش می کنه و جهانی رو واسش فراهم کرده که بصورت کاملا دقیق داره پیش میره اذعان کرده اند حالا تو می تونی اسمش رو خدا نگذاری و یه چیز دیگه صداش کنی ولی بدون اون هست و در خلقت تو تدبر و مدیریت داشته ، برای تو امکاناتی فراهم کرده و از تو انتظار داره بهش نظر بدی و سپاسگذارش باشی.
به این میگن توسل به مرجعیت
دوست گلم گیریم كه همه ی جهان اعتقاد داشته باشن این دلیل نمیشه كه ما مخالف نباشیم و شاید اونها به این دیدگاه رسیدن كه كسی هست ،بعدش من نگفتم كه نیست گفتم نمیدونم اما این كه دوتا نابغه بگن هست ادله كافی برای وجود خدا نیست.
حالا اونا دوست دارن اونجوری فكر كنن میتونن فكر كنن اما دلیل قاطع بر تایید ما نسبت به دیدگاه اونها از محیط پیرامون نیست.
mannaz: و به جای گوش دادن به اراجیف بی عقلان حتی اگه این بی غقلان و به قول تو بی علمان دوستان نزدیک تو باشن
تو به چه حقی دیگران رو بی عقل خطاب میكنی ؟
یعنی خودت به اخر عقل رسیدی و دانای كل شدی ؟
mannaz: اگر هم مطالعه نکردی و حرفهای مرا قبول نداری پس تو به سوالات من جواب بده ؛ فقط خواهش می کنم در جواب سوالاتم نگو که (از اول اینجوری بوده ، طبیعتش اینه ، باید اینجوری باشه و ...). اگه جواب های تو اینها و امثال اینها باشه مطمئن می شم که کسی دم از علم و منطق می زنه که اصلا نمی دونه علم چیه! برای خودم هم متاسف می شم که وقتمو صرف جواب دادن به همچین آدمی کردم
خیلی جالبه
اومدی از علم علیه علم استفاده كردی اونوقت میخوای بگم حق با تو هستش.
دوست
محترم شما ناخوداگاه یا خوداگاه از چند مغلطه استفاده کردی
اول اینکه مغلطه تخصیص رو به کار بردی میدونی جواب بر هم زدن نظم بی نظمی هستش اما از من جواب میخوای که نظم رو در بی نظمی برقرار کنم در صورتی که امکان پذیر نیست چون سیستم دست شخص خاصی نیست مثال عوض کردن وظایف گلبول های خونی

بعدش استدلال از راه سنگ کردی
سوالهای پرسیدی که خود علم دلیل برای جواب دادن بهش نداره اما از من جواب میخوای یعنی خود مضوع برهانی برای این جواب این سوالات نداره چون نیازی بهش نداره اما شما جواب میخوای...
بعدش میای یک نظریه رو برعکس میکنی بعد میخوای پاسخ بگیری در صورتی که نظم نظریه به هم بخوره و اونوقت علم رو در موضع ضعف قرار میدی که خدا رو توجیه کنی در صورتی که این راهش نیست علم فقط کشف میکنه نه تیببین و اگر تبیین کنه ناقص رو کامل میکنه نه کامل رو ناقص...
پس نتیجه میگیریم سوال های شما بیشتر حالت گمراهی داره تا پی جواب بره اما اگر من گفتم معجزه رو تبیین کن اصلا گمراه کننده نبوده و نیست بلکه نیاز به یک علم داره که اون رو بشکافه و فقط در حوزه فیزیک...