انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
داستان سکسی ایرانی
  
صفحه  صفحه 2 از 2:  « پیشین  1  2

پرواز هوس


مرد

 

نویسنده: ایرانی جان ‏ازوبلاگ امیر سکسی


پروازهوس 11
مامان آخه کار خودشو کرد . صبح که شد چند جا رو دیدیم تا این که یه جایی رو که بزرگتر و با دور نما و گل و گیاه و منظره خیلی زیباتری نسبت به جاهای دیگه بود انتخاب کرد . جای دنجی هم بود با کلی امکانات . نمی دونستیم از کدوم یک از این امکانات رفاهی اون استفاده کنیم . اونقدر ذوق زده بودکه هر مبلغی رو که می گفتند به عنوان اجاره پرداخت می کرد . راستش دیگه به اون کاری نداشتم که چقدر واسش پول داده . تنها کاری که نکردیم این بود که چه در بانکوکوو چه در اینجا و جاهای دیگه بریم دنبال خرید و سوغاتی . یه چهار تا وسیله معمولی خریده بودیم ولی به درد سوغات نمی خورد . وقتی این موضوع رو با مامان در میون گذاشتم بهم گفت عزیزم کیان من میخوام باهات حال کنم . حال ! بیخود نمی خوام اینجا وقت تلف کنیم . هشتاد در صد چیزایی که از اینجا به عنوان سوغات می برند تو ایران خودمون هم هست -ولی مامان یه تی شرت سی هزار تومنی تایلندی رو اینجا میشه سه چهار هزار تومن هم خرید . -برام با تو بودن از همه چی مهم تره . پول به دست میاد . هنوز دو سه ساعتی به ظهر مونده بود که رفتیم به ویلای جدید . آخ که چه زیبا و رویایی بود همون باغ بهشتی که کیانا آرزوشو داشت با یه حوضچه ای که نمی دونم آبش چی بود . آب ولرمی داشت . حالا آب معدنی بود یا یه حوض معمولی برای شنا دقیقا نمی دونم . ولی کوچولو بود و رو یه تپه بلندی قرار داشت . -کیان تو منو لخت کن و منم تو رو . تو اون خونه بزرگ تنهای تنها بودیم . رودرروی هم قرار گرفتیم . قد مادر یه خورده کوتاه تراز من بود . هیجانش خیلی زیاد تر بود . شور و حالی بیشتر از من نشون می داد . انگار کیر من اکسیر جوونی رو به اون تزریق کرده بود . اوخ که چه فضای شاعرانه ای بود . هوا گرم و دلپذیر بود . مثل اردیبهشت و شاید خرداد ایران خودمون . ایستاده همدیگه رو بغل زدیم . بازم با یه بوسه داغ شروع کردیم و بعدش با لخت کردن آروم همدیگه ادامه دادیم که یهو مامان لباساشو پوشید و گفت الان بر می گردم رفت و چند دقیقه بعد بر گشت -مامان راستشو بگو کجا رفته بودی -خندید و گفت رفته بودم سقا خونه دعا کنم . عزیزم رفتم یه روز دیگه تمدیدش کردم -ای بابا ما که هنوز یه ساعت نیست که اینجاییم -آخه عزیزم این همه حال و زیبایی و کیف .. دلتمیاد به همین زودی اینجا رو ول کنیم .؟/؟ لخت و بدون پوشش .دست در کمر هم دوست داشتیم بریم یه گوشه ای و اولین حالمونو بکنیم .. رفتیم به یه قسمتی که انگار چمنهاش تازه اصلاح شده بود . رو چمنهای تمیز و زیبا که آدمو یاد چمنهای مصنوعی مینداخت دراز کشیدیم . مامان که خیلی احساساتی و حشری شده بود می گفت نمیدونم به کجا نگاه کنم به زمین به آسمون . درختای زیبا . به دریا . به آدمایی که اون دور دورا در رفت و آمدند و می دونم که ما رو نمی بینند ..-ولی من فقط می دونم که باید به کجا نگاه کنم . من فقط به تو نگاه می کنم . به اون بدن قشنگت که می بینم سرخی داغ هوس رو سپیدی پوستت نشسته . من فقط تو رو نگاه می کنم و اگه اجازه دادی به زمین و آسمون و این زیباییها هم نگاه می کنم .-می دونی کیان من حالا به چی نگاه می کنم ؟/؟-این که سوال سختی نیست .تو نگاهت به طرف کیر شق شده منه .-آره عزیز دلم ولی نمی دونی که به چی فکر می کنم .-حتما فکر می کنی کی میخوایم سکسمونو شروع کنیم و دوباره از هم لذت ببریم -خب این که آره ولی به این فکر می کردم وقتی که بچه بودی هر وقت که گشنه ات می شد یا تشنه ات بهم امون نمی دادی یه چیزی که می خواستی ول کن نبودی .. من خودم دیگه خودکار شده بودم . دلشو نداشتم که تو رو گشنه و تشنه ببینم -حالا چی کیانا -حالا هم می بینم تو گشنه اته.. تشنه اته .. اما تشنه و گرسنه یه چیز دیگه ای . -پس کیانا ..خوشگل ترین مامان دنیا زود تر بهم برس تا از حال نرفتم -اگه بهت برسم که بیشتر از حال میری . جایی دراز کشیده بودیم که می تونستیم تا حدود زیادی منطقه رو تحت نظر داشته باشیم . سرمو گذاشتم لای کون مامان . سینه های مامان که به زمین چمنی فشرده شده بود لبای سرخش موهایی که روکمرش افشون شده بود و با نسیم ملایم پخش می شد دم به دم هوسمو زیاد تر می کرد . طوری که حتی کیرم در تماس با زمین هم داغ کرده بود . سرمو از رو کونش برداشته ورفتم کنارش و هم تراز با اون شدم . از پهلو بغلش زدم . دیگه وقتش رسیده بود که جرقه این خوشی ها رو به شعله تبدیل کنیم چون هردومون آمادگی سوختن رو داشتیم . یعنی کسی از دور دور ها ما رو می بینه ؟/؟ عیبی نداره اگرم دیدن . نزدیک که نباشن و ما خبر نداشته باشیم مسئله ای نیست . کیانا زیر کیر کیانه و من دارم حالشو می برم . خیلی راحت همو بغل زدیم طوری که کیرمن رو کوس خیسش قرار گرفت دیگه خوب راهشو یاد گرفته بود . کیرمو بیرون نکشیدم . گذاشتم به حال خودش باشه . خودش تصمیم بگیره که می خواد چیکار کنه . هیچ زوری هم بهش نگفتم و هیچ فشاری هم بهش نیاوردم . اونم که آرزوش بود یهو دیدم جوش آورد و آب داغ داغ داغشو که واسه کوس کیانا رفع تشنگی بود و مامان همش می گفت عسل منه روونهکوسش کرد . یه خورده از آب های کیر بر گشتی امو می دیدم که چطور روی چمنها رو سفید کرده . کیانا چشاشو بسته بود و در نهایت لذت و آرامش در آغوشم خفته بود ... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی

از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
     
  
مرد

 

نویسنده: ایرانی جان ‏ازوبلاگ امیر سکسی


پرواز هوس 12
کیان عزیزم عشق من معشوقه من نگی کیرم شل شده .. من میخوام من تازه به هوی اومدم -نه کیانا اصلا نمیگم . اتفاقا وقتی هوس تو رو می بینم منم به هوس میام .-خیلی قشنگه اینجا . دنیایی از هوسو به سراغ آدم می فرسته . آدم نمی دونه چیکار کنه . -کیانا من هر جا یی رو که در کنار تو باشم از همه جاهای دنیا قشنگ تر می بینم . زیبا تر و شاعرانه تر.. چون عاشقتم دوستت دارم کیانا .. براش حرف می زدم و نوازشش می کردم و اونو به یه حالتی بردم که سراپا هوس بود و مدام التماس می کرد که کیرمو تو کوسش فرو کنم -کیانا عزیزم طوری رفتار می کنی که انگار این چند روزه اصلا نگاییدمت -چرا چرا عشق من ! من نمیخوام وقت و زمان تلف شه و از دست ما در ره . من میخوام نهایت استفاده رو بکنیم . عشق کنیم . با این حرفای عاشقانه ای که می زنی مندیگه تسلیم تسلیم توام . راست می گفت مامان , این محیط زیبا با این دور نمای قشنگش کیرمو طوری کرده بود که حس کردم یه کلفتی خاصی پیدا کرده . اونو از پهلو دوباره فرو کردم تو کوس کیانا -عزیزم . کیانا یه دفعه فرستادم تا ته بره دردت که نگرفت .. -کی رو دیدی که از زندگی شیرینش احساس درد کنه . مامان از پهلو خودشو به کیر من سپرده بود و به طبیعت روبروش نگاه می کرد . به زیباییهای طبیعت . به ساحل و دریا و به آسمان زیبا.. آخ که این سکوت در پاتایای پر سر و صدا چقدر آرام بخش و هوس انگیز بود . سرعت گاییدنمو کم و زیاد می کردم . گاه تند گاه کند و گاه سریع این کارو انجام می دادم . آخ که وقتی با نسیم خنک کون کیانا رو از وسط باز می کردم و اون سوراخ حلقه نمای کوسشو در تماس با کیرم می دیدم که چطور باز و بسته میشه دوست داشتم که زمان متوقف شه و من تا ابد به همین کارم ادامه بدم .. خیلی رویایی بود . یه رویای واقعی ... کیانا بازم به زمین وچمنهاچنگ انداخته بود و من این بار دیگه سرعت گاییدنشو کم نکردم . این کارو با لذت تمام انجام می دادم . لذتی که با لذت مامان در هم آمیخته بود و حس کردم که داره مارو به آتیش می کشه . حتی این نسیم خنک هم تن داغمونو خنک نمی کرد . ما در آتش عشق و هوس هم در حال سوختن بودیم . خودمو بالاتر کشیدم . بالای بدنم به کمر مامان چسبید . دیگه کیر خودمو کوس اونو نمی دیدم ولی در عوض تن داغشو غرق بوسه کرده بودم و شونه هاشو می مالیدم .-آهههههه کیان از حال رفتم از حال رفتم تموم کردم .. کیرت بازم هنر کرد -مامان کیانا تو خودت یه پا هنر و هنر مندی . با این کون قمبلی و بدن خوش تراشی که داری منو جادوکردی . کیانا تو یک افسونگری .. می خواستم کیرمو از تو کوسش بکشم بیرون نذاشت .. -بذار همون داخل بمونه . بذار اونا هم با هم عشق و حال کنن . دقایقی رو به همین صورت موندیم و نه من دلشو داشتم کیرمو بیرون بکشم و نه اون دوست داشت که به خودش حرکتی بده . ظاهرا تو بغل هم چند دقیقه ای رو خوابیدیم و وقتی چش باز کردیم دیدیم کیر از کوس اومده بیرون -کیانا پاشو یه قدمی بزنیم . یه دوری زدیم و از یه قسمت این خونه فضای بیرون مشخص بود . یه چند نفر زن و مرد داشتند می رفتند طرف ساحل ... مردا و زنا فقط یه مایو به تن داشتند و بعضی از زنا هم با سینه هایی لخت در حال دور زدن بودند . من فقط چشام روی کون لخت زنا که مایوشون هم خیلی کوتاه بود دوخته شده بود . کیانا گوشمو کشید و به حالت قهر ازم فاصله گرفت -چیه مامان این قدر ناز نکن . تو هم داشتی نگاه می کردی . مگه غیر از اینه . اینجا همش به این صورته . کی به کیه .. -کیان می دونی که چقدر دوستت دارم . من میخوام تنها کسی باشم که تو رو به هوس میاره . تنها کسی باشم که بهت حال بده -منم دوست ندارم جز تو با هیشکی دیگه حال کنم . -اگه من با اون وضعیت اینا تو خیابون بگردم و یکی دیگه منو دید بزنه ناراحت نمیشی ؟/؟ -مامان واسه چی ؟/؟ اینجا فرهنگشون به همین صورت جا افتاده . تازه تو از کسی که داشته دید می زده گله داشتی نه از اونی که در حال رفتن بوده .. اتفاقا بد فکری نیست یکی دو ساعتی رو بریم ساحل یه صفایی بکنیم . -خب اگه ناراحت نمیشی من حرفی ندارم کیان جان . اون وقت به مر حله عمل و جلوی دید همه قرار گرفتیم نگی که مادر نیمه لخت منو همه می بینن ؟/؟ -نه مامان وقتی که این اطمینانو داشته باشم که بین ما خیانتی نیست چرا ناراحت شم . توباید یه خورده خودتو با این مسائل وفق بدی . مامان دوباره یه مختصر آرایشی کرد و یه عینک دودی خوشگلی هم به چشاش گذاشت و کاشکی منم عینکمو میذاشتم که راحت بتونم دید بزنم . یه مایویی به پاش کرد که بیشتر کونشو انداخته بود بیرون . کاش تحمل نگاه مردای غریبه به هیکل نیمه لخت مامانو داشته باشم . راه افتادیم طرف ساحل . انگار اونجایی که ما بودیم یه ده دقیقه ای پیاده روی داشت . وقتی رسیدیم کنار دریا یه گوشه دنج تر و بهتری یه سایبون واسه خودمون گرفتیم . -مامان نکنه هوس کنی یکی بیاد ماساژت بده اونم یه مرد .. خندید و گفت چه اشکالی داره اگه تو نتونی یکی دیگه این کارو واسم انجام بده .. می دونستم شوخی می کنه ولی طوری حرصم گرفته بود که گفتم مامان اگه ببینم سر سوزنی به یکی دیگه توجه داری به اندازه موهای سرت دوست دختر می گیرم -کیان باهام از این حرفا نزن طاقت یه شوخی رو هم داشته باش . اومدیم اینجا لذت ببریم . دلم میخواد رو شنها دراز بکشم و حال کنم.-حالا بیا رو این صندلی تاشو ها دراز بکشیم . لعنت بر این شانس عجب تیکه هایی در حال رفت و آمد بودند و من از دست این نگهبان بغل دستی که معلوم نبود خودش کجا رو نگاه می کنه نمی تونستم چش چرونی کنم ... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی

از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
     
  
مرد

 

نویسنده: ایرانی جان ‏ازوبلاگ امیر سکسی


پرواز هوس 13
من و مامان از جامون بلند شدیم تا یه خورده در ساحل قدم بزنیم. اون تعصب گذشته رو دیگه نداشتم وقتی می دیدم که دیگران چطور به کون درشت و بدن وسوسه انگیز مامان خیره شدن لذت می بردم . نه این که دوست داشته باشم که با کیانای من حال کنند که خون به پا می کردم از این نظر حال می کردم که اون بدن رخش و هوس انگیزو می دیدند ولی نمی تونستن به اون دسترسی داشته باشن و این من بودم که می تونستم این زنو این یکه تاز ساحل پا تایا رو بگام . همه با طرز خاصی بهمون نگاه می کردند . مردا انگار شده بودند چشم چرونای ایرونی چون اکثرا یه دیدی به کون بر جسته مامان مینداختند و زنا که بیشترشون چشم بادومی بودند به کیرورم کرده قایم شده داخل شلوارم نگاه می کردند . بعضی ها دست تو دست هم داشتند قدم می زدند . یه سری داشتند از هم لب می گرفتند .-کیان نکنه یه گوشه ای یکی رو ببینیم که افتاده رو یکی دیگه و داره باهاش سکس می کنه -خب بکنه چه اشکالی داره ولی نه اینجا معمولا در همین حده ممکنه اون پشت و گوشه کنارا که تو ی دید نباشه یه سری مشغول شن ولی این قدر هم ناشیانه کار نمی کنند . البته من شنیدم یه جاییه که حالا با هواپیما یا ماشینشو دقت نکردم دو سه ساعتی از اینجا فاصله داره که اونجا دیگه همه لخت مادر زاد میشن و بقیه شم که معلوم -کیان جان این جوری که دیگه لذت و هیجانی نداره -منم باهات موافقم مامان .. رسیدیم به سایبون خودمون .. مامان موافق بود که رو زمین دراز بکشیم و به دریا و ساخل نگاه کنیم و تنمونو بسپریم به زمین . یه آبی به خودمون زدیم و دراز کشیدیم . دمر افتادیم رو شنها . مثل خیلی های دیگه . بعضی ها داشتند با هم حرف می زدند . یه مردی داشت یه زنی رو روغن مالی می کرد ولی اکثرا تو حال و هوای خودشون و در یک سکوت خاصی بودند . من و مامان که دمر شده بودیم رومونو به طرف هم بر گردوندیم . -کیان دوسم داری ؟/؟ هنوز دلتو نزدم ؟/؟ -به همین زودی کیانا ؟/؟ صبر کن پامون به ایران باز شه و دخترای وطنی رو ببینم بعد -بازم داری ازین شوخی ها باهام می کنی بد جنس .. نگات که چیز دیگه ای به من میگه . یه خورده سرمو بالا آوردم .. واییییی کون مامان زیر نور آفتاب ملایم چه برقی می زد . هنوز خیسی آب دریا روش باقی مونده بود . یه خورده هم در اثر بادی که به این خیسی می خورد قسمتی از باسن مامان یه حالت سیخی پیدا کرده بود . مثل این که دونه های شن روش پاشیده باشن . دستمو گذاشتم رو کونش -کیان بد نباشه -نه تا اینجاش بد نیست . سردت شده ؟/؟ این کونت یه حالت مور مور پیدا کرده .. دوباره خودمو صاف کرده و تو چشای خوشگل کیانا که از خوشحالی برق می زد خیره شدم .. -اصلا فکر همچین روزایی رو نمی کردم که با پسرم به اوج خوشبختی برسم . حس می کنم که چیزی بیشتر از این نمی خوام و حق ندارم که بخوام . اگه بخوام گناهه . لبمو به لباش نزدیک کرده و یه بوس سریع ازش گرفتم .. -کیان منو تشنه می کنی و خودتو ول می کنی چه اشکالی داره بیشتر منو ببوس . لباتو به لبام بچسبون . نگهش داشته باش . اون کاری رو کردم که کیانا می خواست . هستی من زندگی من همه چیز من اینومی خواست . سینه های مامان همراه با اون سوتین نازکش به زمین چسبیده بود . دستمو گذاشتم رو کمرش و با نوازش و ماساژک مخصوص حس کردم که دوباره اونو حشری کردم . چند تا زن بدون سوتین و با سینه هایی مشخص و بیرون انداخته از اونجا رد شدند -کیان می خوام یه چیزی ازت بخوام می ترسم ایراد بگیری و سرم داد بزنی -اوخ مامان آخه چرا من پسرتم کوچیکتم .. -اینا درست ولی من حالا هیچی از اینا رو احساس نمی کنم . من حالا حس می کنم دوست دختر توام همسر توام تو شوهر منی . یه شوهر قدرتمند که هر چی بگه باید گوش کنم و لذت می برم که زیر سایه قدرت تو و کیر تو هستم -حالا بگو چی می خوای مامان . -شورتو بذار پام بمونه . می خوام اگه رضایت می دی سوتین منو باز کنی و اونجوری کمر لخت منو بیشتر و بهتر بمالی و سینه هام که چسبیده به زمینند و هر وقت دارم پا میشم دوباره اونا رو ببند که از چشم هیز مردای اینجا در امون باشه -اوه فدات بشم کیانا خوشگله من که این جور احترام منو نگه می داری و ازم حساب می بری . همین چیزاست که عشق و رابطه سکسی من و تو رو زیباتر و لطیف تر می کنه -عاشقتم کیان فقط خودتو نگیری -نه کیانای ناز من هر چی بیشتر به من محبت می کنی و خودتو در اختیار من میذاری احساس صمیمیت بیشتری می کنم . حس می کنم زندگی واسم شیرین تر میشه -پس بپا دلتو نزنه -نه عشق من کسی که طعم تلخیها رو چشیده باشه قدر شیرینی ها رو می دونه . -مگه درزندگیت تلخی چشیدی که ربطی به موضوع ما داشته باشه -نه مامان منظورم از تلخیها محرومیت از سکس و دور بودن از یه زندگیه که نمی تونستم نیاز های جنسی خودمو تامین کنم و حالا تو داری مثل همیشه به دادم می رسی و من این خوبی تو رو هیچوقت فراموش نمی کنم . -کیان این فقط یه خوبی نیست . این یه نیازه نیازی که منم بهش نیاز دارم . نیازی که داره منو می سوزونه و تو باید رو این آتیش نیاز آب بپاشونی . دیگه نتونستم تحمل کنم . سوتینشو باز کردم . دستمو گذاشتم رو کمرش . چشای پر هوسمون به هم خیره شده بود . این بار طوری لبامونو قفل کردیم و رفتیم تو حس که انگاری تودنیایی هستیم که جزمن و اون هیشکی دیگه درش نیست ... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی

از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
     
  
↓ Advertisement ↓
مرد

 

نویسنده: ایرانی جان ‏ازوبلاگ امیر سکسی


پرواز هوس 14
طوری لبهامونو به هم قفل کرده بودیم که داشت خوابمون می برد . سمت چپ بدنم با سمت راست بدنش که رو به ساحل و دریا بود با هم مماس بودند . من سعی می کردم این فاصله رو یه جوری پر کنم تا اونایی که دارن رد میشن سینه های مادرمو نبینن . درعوض خودم از اون زیر دستمو بهش می رسوندم . دوباره چشامونو باز کردیم .. یه سر و صدایی دور و برمون شنیدیم .. -هی رحیم اینا رو باش .. عجب کونی داره این زنه .. -اینا باید اروپایی باشن . -چه بیخیال کونشو انداخته بیرون ... سوتین هم نداره .. جووون ممه تو بخورم . دوست داشتم پاشم بزنم تو دهنشون که کیانا با اشاره انگشت و تماس دست مانعم شد . اونا رفتند و کیانا بهم گفت عزیزم خودتو ناراحت نکن . فرهنگ این پسرای هیز ایرونی همینه دیگه . تو که میدونی من مال توام .. این قدر حساسیت نشون نده همون بهتر که فکر می کردن ما ایرونی نیستیم . من و کیانا دوباره رفتیم تو حال . نمی دونم چرا از این که غریبه ها و غیر ایرونی ها مامان نیمه لخت منو ببینن خیالم نبود . شاید واسه این بود که اونا متانت خودشونو نشون می دادند و مثل هموطنای ما حریص نبودن . دیوونگی ما گل کرده بود . داشتیم عشق می کردیم . با سینه هاش از زیر طوری بازی می کردم که اون جمعیتی که از کنارمون رد می شدند متوجه نمی شدند . -کیان من میخوام میخوام دوست دارم همین الان منو بکنی . دارم آتیش می گیرم . دلم می خواد بغلت بزنم. -منم همین طور کیانا . تا این لحظه های پر تنش نباشه که ما دیوونه وار دنبال هم باشیم قدر اون لحظه های راحت با هم بودنو نمی دونیم -اوخ کیان من که می دونم . من قدر همه لحظه ها رو می دونم . شاید این تویی که نمی دونی .-مامان من کیرم شق شده . نمی ئونم چیکار کنم . -کوس منم بد تر از کیر تو شده . -کیانا من چیکار کنم . کیرم میخواد . تو رو میخواد تنتو میخواد . کوس داغتو می خواد . -اگه از حال من خبر داشتی کیان ؟/؟ خیسی کوس من شورتو رد کرده رفته لای شنها . کیان برات بمیرم . چشات داره از هوس می سوزه . الان به سه دلیل یه کاری واست می کنم . یکی این که یه مادر دوست نداره پسرشو در عذاب ببینه. یکی این که یه معشوقه و یه دوست دختر دلش می خواد هوای معشوقشو داشته باشه و علت بعدی این که من خودمم میخوام و دوست دارم . -چیکار می خوای بکنی مامان -یه کاری که از هیچی بهتره . از پهلو و پایین دستمو میذارم تو شورتت و کیرت رو دستم قرار می گیره زیاد نمی تونم حرکتش بدم تا اونجایی که می تونم باهاش بازی می کنم . -پس کیانا جونم منم همین کارو با کوستانجام میدم . دوتایی رفتیم تو ریاضت ولی چه حالی می داد . گونه هامون داغ کرده بود . -مامان تو چی دلت میخواد -همون چیزی که تو می خوای .. یه خورده دستشو آزاد تر کرد و با کیرم ور می رفت طوری که هیشکی نمی دید و مردم همه فکر می کردند ما به هم چسبیده ایم . تازه کسی به کار ما کاری نداشت -آههههه کیانا عزیزم عشق من هوس و نفس من دوست دختر و معشوقه من داره می ریزه تو دستت . آب کیرم کف دست مامان جمع شده بود و اون با همون دست خیس و آغشته از منی همچنان با کیرم ور می رفت و باعث می شد آب بیشتری ازم بریزه .. -حالا چشات نشون میده یه خورده آروم شدی . من چیکار کنم .. منم دستمو تو شورت مامان فروکرده به کوسش چنگ انداخته بودم . -آهههههه عزیزم نمی تونم جلو فریاد و ناله خودمو بگیرم . نه نمی تونم نمی تونم -خیلی خیس کردی -آره آره از هوسه . هوس کیر تو رو داره . این جوری هر لحظه بیشتر آتیش می گیره . انگشتمو تا اونجایی که می شد می کردم تو کوسش . خیلی حال می کردم و اونم همین طور . لحظه به لحظه تشنه تر می شد .. -دلت واسه من نمی سوزه ؟/؟من همین جوری بسوزم ؟/؟ کیانای خودتو خنک نمی کنی ؟/؟ -پاشو بریم بهمون نیومده که دور بزنیم .. اینو که گفتم مامان طوریخوشحال شد که انگار من و اونو به عقد هم در آورده باشن .. شورت هر دو تا مون از جلو خیلی افتضاح شده بود . -آخ مامان چه حالی داد -کیان تو به آخر حال رسیدی منو بگو که همین جور منتظرم تا به نوک حال برسم و دوباره سر بخورم بیام پایین -ودوباره بری بالا .. -ایرادی داره ؟/؟ -مامان این زیباییها رو می بینی .. چه حالی میده ؟/؟ -من دیگه هیچی حالیم نمیشه . من میخوام برم اون جایی که بتونم راحت ولخت زیر کیر تو باشم و تو بهم حال بدی . شروع کرد به دویدن ومنم دنبالش راه افتادم . هوس کیر خوردن یه نیروی تازه ای به اون داده بود . خودمونو رسوندیم به ویلا ... وقتی که درو بستیم همونجا کنار در خودشو انداخت زمین .. -زود باش زودباش من دارم دیوونه میشم دیگه نمی تونم صبر کنم . طوری بزن و فرو کن تو کوسم که جرم بدی .. کوسسسسسمو چاکشششش بده زود باش .. حالا بهترین موقعیت بود چون آبمو نیم ساعت پیش تو دستاش خالی کرده بودم و حالا با این فتنه گری کیانا دویاره شوق و ذوق داشتم که اونو بگام . شورتشو کشیدم پایین و از طرف کون قمبل کرده مامان کیانا کیرمو فرو کردم تو کوسش و همون طور که خودش میخواست و منم تمایل داشتم اونو سخت و سریع می گاییدم و کیانا فقط جیغ می کشید دیگه هیچی خیالش نبود. -عیب نداره بذار تایلندی ها بفهمند که دارم کوس میدم دارم حال می کنم مگه خودشون حال نمی کنن ؟/؟ من که گناه نمی کنم .از هوسمه منم آدمم . بذار حالمو بکنم جلومو نگیر . منم واسه این که زودتر از شر این آبروریزی احتمالی و درز صدا به بیرون خلاص شم اونقدر اونو تند و با استاندارد گاییدم که فریاد نهایی خودشم کشید و این جوری تمومش کرد که واااااییییییی کیان دیگه زدی به هدف .. دیگه بهتر از این نمی شد . جون جوووون آروم شدم بغلم بزن بغلم بزن .. من خیلی خوشحالم . خیلی خوشبختم . خوشبخت ترین زن دنیا .... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی

از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
     
  
مرد

 

نویسنده: ایرانی جان ‏ازوبلاگ امیر سکسی


پرواز هوس 15 (قسمت آخر)
تو این دوروزی که در ویلا بودم هیچ گوشه ای از خونه و حیاط و فضای سبزش نمونده بود که درش یه حالی نکرده باشیم . حال روی تخت و داخل حموم و سونا و کنار پنجره و روی کاناپه اونا دیگه حسابش جدا بود و یکی از اونا که خیلی بهم چسبید داخل همون حوضچه با آب شفافش بود که آخرشم نفهمیدم آبش مال کجاست . فرقی هم نمی کرد هر چه بود یه نعمتی برای من و کیانا بود که تن خودمونو بسپریم به اون و داخلش حال کنیم . هوای روز دوم خیلی گرمتر از روز اول شده بود . نمی دونم مامان تا حالا این حوضچه رو یادش نبود ؟/؟ با یه آب شفاف که هر لحظه از یه طرف میومد و از طرف دیگه خارج می شد و بازم معلوم نبود کجا میره . آبش با این که یه خورده سرد بود ولی گرمای هوا دلپذیرش کرده بود . من و عشق من رفتیم داخل آب . چقدر راحت بودیم . نه آدمیزاد دیگه ای که مزاحممون شه نه هیچ سر خر دیگه ای . بازم حرفای عاشقونه و پر احساس رد و بدل کردیم . همون داخل آب اون دستشو به کیرم رسونده بود و منم با کوسش بازی می کردم . حس می کردم که پوست کیانا خیلی سفید تر و رخشنده تر شده . اون قسمت از تنشو که بیرون از آب قرار داشت یعنی از گردن به بالاشو غرق بوسه کردم . -عزیزم عشق من کیان من بگو به من بگو همیشه همینی خواهی بود که الان هستی تا من احساس کنم که دیگه هیچی از این زندگی نمی خوام . -کیانا منم تو رودارم تا موقعی که عشق و هوسمو تامین می کنی خواسته دیگه ای ندارم منم ازت همین انتظارو دارم . انتظار دارم که هیچوقت به دیگری دل نبندی و به من وفادار بمونی .. -اوه عزیزم دلبندم . من همیشه متعلق به توام . مال توام .. حتی اگه هم نخوای بازم من تا نفس دارم عاشقتم وجودم روحم همه چیزم مال توهه -همه چی ؟/؟ -آره گل من دستامو دور کمرش حلقه زده لباشو بوسیدم و کیرمو که توی آب بود فرو کردم توکوسش . آبش با این که سالم و تیز و شفاف بود ولی ته حوضچه رو نمی شد دید بااین حال کون خوشگل مامانو می شد دید هر چند که حالا کون اون روبروی چشام نبود ... گرمای کیر داغی کوس .. پرنده هایی که داشتند واسه ما می خوندند وشاهد عشقباری ما بودند . دوست داشتم کیانا پشت به من قرار بگیره تا پوزیشن کون اونو داخل آب ببینم و باهاش حال کنم ... با احساس قوی خودش فکر منو خوند .. -می دونم بازم یه چیزی ازم میخوای و به من نمیگی -خب کیانا جون گفتم شاید توگاییدنت اخلال ایجاد شه .. اوووووهههههه چیزی که زیاد داریم وقته . تو و یکی این کون . معلوم نیست چی داره که خودتوداری واسش می کشی -من خودمو دارم واسه کون کیانا جون می کشم به لبه حوضچه تکیه داد سرشو به طرف بیرون گذاشت و منم روش سوارشدم . این بار کون خوشگلش تو آبو دید می زدم و از همون طرف می کردم توی کوسش . خیلی آروم و شاعرانه . فقط می خواستیم حال کنیم و به هیجان بیاییم .. موهای کیانا رو پشت سرم جمع کرده و تو دستام گرفتم . پشت گردنشو بوسیدم تا می تونستم بهش عشق دادم و اون کیر کلفتو از همون مسیر روونه کوس داغش می کردم . یه حرارت خاصی بین کیر من و کوس اون در اون فضا وجود داشت که انگاری تمام بدن ما رو گرم می کرد . خودمو خیلی نرم به مامان چسبوندم . کف دو تا دستمو چسبوندم به سینه هاش و گایش نرم رو ادامه دادم . این ملایمت منم صدای کیانا رو ملایم تر کرده بود . با هوس و از ته دلش می نالید .. نمی شد سریع اونو گایید ولی قرار گذاشتیم این قدر با هم حال کنیم که بعدش در حاشیه حوضچه یک کیر سیر اونو بکنم و ارگاسمش کنم . هوس سوراخ تنگ کونشم کرده بودم . خیلی می چسبید .در این آب زلال با یه مامان زلال . کیرمو کردم تو سوراخ کونش .. وقتی که از کون دادن هم کیف می کرد حس کردم که باید چقدر دوستم داشته باشه که گاییده شدن کونشم این قدر بهش کیف میده . -کیان میریم بیرون یه خورده داغ تر شیم و هوسمون از این هم زیاد تر شه ؟/؟-چرا که نه .. آب من یه بار تو کوسش خالی شده بود و احتمالا قسمتی از اون هم توی همین حوضچه واز طرف کوس بر گشت کرده بود . اونو آوردمش بیرون . اول دستمو از پشت تنش و کونش گذاشتم لای پا وسط کوسش . این قدر باهاش بازی کردم که دیگه از حال رفته بود و نای حرف زدن نداشت و در حالی که به زیباییهای اطراف می نگریست کیرمو ول کردم که بره تو لونه اش جایی که حق مسلم اون بود . از این که همیشه توی این خونه سر کنه و آرامششو از اونجا به دست بیاره خسته نمی شد . من که این همه از وجودش لذت می بردم اون دیگه واقعا تا چه حدی کیف می کرد تصورش مشکل بود . ساعتهای آخری رو که اونجا بودیم نشستیم و با هم درددل کردیم . -کیانا چرا این قدر ناراحتی ! بازم از این سفرا میاییم . کاری می کنیم که بیشتر وقتا با یه بهانه هایی با هم باشیم . توکه می دونی من چقدر دوستت دارم . -راستش از این می ترسم که همه اینا یه رویا بوده باشه . یه خواب و خیال . خوابی که پس از تموم شدن این پرواز اونم تموم شه و همه چی دیگه تموم شه -آره مامان فرض کن همه اینا یه خواب بوده و ما داریم بیدار میشیم . بیدار میشیم و به دنیای اطراف خودمون نگاه می کنیم . به زندگی به عشق به این که بهترین و نزدیک ترین راه برای رسیدن به خوشبختی و داشتن آرامش چیه . رابطه من و تو نمی تونه اسمش یه گناه باشه . اون یه عشقه .عشق پاک . و یک هوس پاک .. در هواپیما دیگه اون راحتی رو نداشتیم . وقتی از هواپیما پیاده شدیم یه گرفتگی خاصی رو تو چهره کیانا می دیدم -مامان چته تو که سایه غم رو سرت نشسته . از این که منو داری خوشحال نیستی ؟/؟ پرواز هوس به پایان رسیده . اما این تازه شروع کار من وتوهه . توچشام نگاه کنچی می بینی ؟/؟ این قدر واسم ناز نکن . به کسی اطلاع نداده بودیم که داریم بر می گردیم . وقتی که رسیدیم خونه هرچی دستمونبود ریختیم زمین و واسه یاد آوری عملی بهترین دستاورد سفرمون اولین عشقبازی داخل وطنو انجام دادیم .. وقتی کار تموم شد گفتم حالا چطوری .. -خیلی شاد و آروم حس می کنم دیگه هر چی بر من گذشته خواب و خیال نبوده و امروز هم یه شروع دیگه ایه . کیانای ناز و هوس انگیز من ! این عبارتو ازم داشته باش . پرواز به انتها رسید اما عشق من و تو بر فراز آسمان هوس اوج گرفت تاگرمای خورشید محبت را بیش از گذشته احساس کنیم . پرواز به خط پایان خود رسید اما پرواز هوس من و تو هر گز به زمین نخواهد نشست .. پایان .. نویسنده .. ایرانی

از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
     
  
صفحه  صفحه 2 از 2:  « پیشین  1  2 
داستان سکسی ایرانی

پرواز هوس


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA