انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
داستان سکسی ایرانی
  
صفحه  صفحه 3 از 22:  « پیشین  1  2  3  4  5  ...  19  20  21  22  پسین »

زنی عاشق آنال سکس


زن

 
زنــــــــــــــــــــی عاشــــــــــــــــــــق آنــــــــــــــــــــال سکـــــــــــــــــــــس ۲۰

وقتی خودمو در اون حالت و جلو آینه می دیدم دلم می خواست که حداقل دو تا پسر میومدن و کلی باهام حال می کردند . کف دستشونو میذاشتن روی کسم . با سینه هام و با لبام ور می رفتند . بعدش من از داخل آینه می دیدم که اونا چه جوری کیرشونو فرو می کنن توی کونم .. اون وقت هر چه فکر می کردم کیر دوم چه جوری بره توی کونم عقلم به جایی قد نمی داد . یک بار با یه پسری آشنا شدم به نام مهران . راستش اون یه بار در یه کوچه خلوت یه متلکی بهم انداخته بود .. ساکت بودم و چیزی بهش نگفتم . از اون مانتو کوتاهایی پام کرده بودم که جین تنگ و چسبون زیرش کونمو بیش از حد گنده و بر جسته نشون می داد طوری که وقتی حرکت می کردم مانتو به شلوارم می چسبید و پسرا رو تحریک می کرد . تمام این حرکات منو دوستام زیر نظر داشتند و اگرم می دونستم که پسرا رو تحریک می کنه از منابع موثق به اطلاع من می رسوندن .. تازه خیلی از پسرای پررو هم می گفتن عجب کونی .. از ریخت و قیافه هر کی که خوشم نمیومد و از این متلک ها می پروندند منم با کمال پررویی می گفتم مال ننه ات چطوره ؟/؟ ولی اون روز مهران گفت رفیق می خوای ما هستیم .. اینو نمی شد به حساب متلک گذاشت .. ساکت موندم و چیزی نگفتم . راستش حال و حوصله دوست پسر بازی رو نداشتم و تا حالا هم به کسی دل نبسته بودم . من و مونا و سحر که تا می تونستیم فقط کون داده بودیم و به چیزای دیگه فکر نمی کردیم . تازه یکی دوبار هم که خودم مستقلا کار کرده بودم . یواش یواش در بعضی موارد اون رو در بایستی هارو کنار گذاشتم . دلم می خواست یه متلک دیگه هم بگه و من رومو برگردونم بهتر نگاش کنم و ببینم که چه تیپی داره . ازم فاصله گرفته بود .. روز بعد بازم پیداش شد . -ببخشید آتنا خانوم اگه دیروز ناراحتتون کردم . -نگاش کرده گفتم ببینم اولا مگه شما خودت خوار مادر ندارین که دنبال دختر مردم راه افتادی .. بعدش اسم منو از کجا می دونین .. جواب درستی نداد .. با خودم گفتم نکنه یکی از پسرایی که منو گاییده گزارش منو بهش داده .. باشه داده باشه اون که ازم خواستگاری نکرده ولی در ابتدای کار اون جوری که من دارم براش کلاس میام شاید ته دلش به من بخنده بگه من که خودم می دونم از اون کونی ها هستی این قدر واسمون عشوه نیا .. -ببینم تا تو نگی از کجا اسم منو می دونی من حرفی واسه گفتن ندارم . -راستش من میگم ولی جزئیاتشو نپرس . دختر عموم باهات همکلاس بود .. یه سری اتفاقاتی رو که دو سال پیش سر کلاسمون افتاده بود که فراموش نشدنی هم بود تعریف کرد و حرفشو قبول کردم .. داشتم فکر می کردم که من که نمی خوام خودمو وابسته به پسری بکنم و فقط عاشق اینم که یکی با کیرش به کونم حال بده پس دیگه کلاس اومدن نداره . من و مهران با هم دوست شدیم . بیرون می رفتیم . اونو با این که کمی هیز دیده بودم و چشم چرونی های خاصی داشت ولی نمی دونم چرا اون جور که من دوست داشتم گستاخ نبود . ظاهر آراسته ای داشت و خوش ترکیب بود . مثل بعضی از پسرا که ریخت و قیافه شونو خیلی مسخره درست می کنن و ادعاشون هم میشه نبود . خلاصه نمی دونم چه معجزه ای شد که من و اون توی خونه شون خلوت کردیم . دو هفته ای از آخرین باری که کون داده بودم می گذشت . یک هفته شو به خاطر درد شدیدی که از آخرین گاییده شدن داشتم دلم نسوخت که چرا شکاری به تورم نخورده یا این که من شکار یکی نشدم ولی هفته دومشو دیگه این مهران داشت حوصله مو سر می برد . تازه خیلی هم از این می گفت که مامانش اگه بفهمه که منو اون با هم دوستیم کاری می کنه که بهم بزنیم . تازه یه شب جمعه ای خونه دار بود و با ترس و لرز قبول کرد که بعد از ظهری رو با هم باشیم . یه تاپ بدون آستین خیلی خوشگل به رنگ جیگری تنم کرده واز روژلب و گونه هم تقریبا به همون رنگ استفاده کردم . جین استرچی هم که پام کرده بودم طوری کونمو گنده و با حال نشون می داد که یه لحظه که مهران از اتاق رفته بود بیرون و خودمو در آینه تمام قد بر انداز کرده بودم به هوس افتادم .. آخ مهران بی عرضه هر کی دیگه جای تو بود تا حالا تیکه پاره ام کرده بود . این پسره در این ده روزی که باهاش دوست بودم فقط از این می گفت که خیلی چشم پاکه و اصلا به این فکر نمی کنه که دختری رو فریب بده .. ولی وقتی از آشپز خونه اومد بیرون و نگاهمو به شلوارش دوختم کیرش داشت شلوارشو پاره می کرد ... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی
     
  
مرد

 
زنــــــــــــــــــــی عاشــــــــــــــــــــق آنــــــــــــــــــــال سکـــــــــــــــــــــس 21

مهران خودشو یه پهلو کرده بود . انگاری خجالتش میومد از این که من کیرشو شق شده ببینم . به نظر خودم مدت زیادی گذشته بود از آخرین سکسی که داشتم . حس می کردم که رو کونم خاک نشسته و باید رفت و روب شه . اونم همین جور مثل میرزا قلمدون ها وایساده بود و نگام می کرد . -چیه مهران آدم ندیدی ؟/؟ مثل این که تا حالا دوست دختر نداشتی . وقتی که منو تازه دیدی خیلی بلبل زبون بودی . ببینم زبونتو گربه خورده ؟/؟ حالا چرا اونجا وایسادی . یه تکون بخور بینم . .. دو دل بودم . یه دلم می گفت رومو بر گردونم و اونو به حال خودش بذارم که خودشو از این مخمصه نجات بده . یه دل دیگه می گفت که یک قدم به طرفش بر دارم و روشو باز تر کنم . وقتی کیر یک پسر شق می کنه یعنی که آماده حمله و رفتن به قرار گاهشه .. قرار گاه من ملتهب شده بود . آماه این بود که آتش و آتشبار مهرانو در خودش جا بده . همزمان با حرکت و التهاب کسم این حرکت رو در سوراخ کونم به خوبی حس می کردم . چون همیشه اونجا بود که با کیر پسرا تماس می گرفت و به من شادی و نشاط می بخشید . نه من نمی تونستم به این آسونی ها ازش دست بر دارم . خسته شده بودم . چقدر باید نقشه می کشیدم . این نفهمه .. اون متوجه نشه که دارم چیکار می کنم . این جا دروغ بگو به این کلک بزن . حتما بعدا بچه های منم به من دروغ میگن . چیکار کنم . یک دختر که نمی تونه مثل یه پسر آزاد باشه . من که هر دختری رو دور و بر خودم دیدم همه شون در امر دوست پسر بازی و فریب دادن خونواده ها وجه اشتراک داشتند . پس این دختر حسابی ها کجان . کجان که ازشون تعریف کرده شه . تصمیم گرفتم که یک قدم به طرف جلو بر دارم . می دونستم که وقتی پسرا روشون باز شه دیگه باز شده . فقط نمی دونستم این چرا این مدلیه و این قدر ناز داره . شایدم از بس باهاش بر خوردی دوستانه داشتم اون به این قسمتاش فکر نکرده بود . دفعات قبل که با مونا و سحر یا حتی خودم تنها می رفتم حال کنم از پیش معلوم بود که می خواهیم چیکار کنیم ولی در این مورد خاص باید زمینه سازی و مقدمه چینی می کردیم و این آقا خوشگله هم حسابی داشت واسه مون ناز می کرد . وقتی رفتم طرفش داشت ازم فاصله می گرفت -آقا پسر بهت نمیاد توهمونی باشی که دنباله مو داشت . پاهامو آوردم و خیلی آروم به لاپاش زدم -آخخخخخخخ داری چیکار می کنی . -همش تقصیر اینه که زبونت بسته شده . شما پسرا جون به جونتون کنن بنده اینین . این بار کف دستمو گذاشتم روی قسمت کیرش . می خواستم در چنگم داشته باشم . اون فسمت از شلوارش کلفت بود از دستم در می رفت یه دستشو دور کمرم حلقه زد . آوردمش توی خط . حالا داشت می شد بچه آدم . همون مهرانی که دوست داشتم . تازه من که نمی تونستم به یه پسر قانع باشم و به یکی پیله کنم . عاشق سکس از راه کون بودم . می دونستم که پسرا هم این جوری خیلی حال می کنن . اندامم نسبت به روزای اولی که افتاده بودم روی خط کمی مناسب تر و خوردنی تر شده یود . فکر می کردم که مهران می خواد لبامو ببوسه ولی از این خبرا نبود . در عوض کار دیگه ای کرد که بیشتر منو به هوس آورد و اون این که لباشو گذاشت زیر گلوم و یواش یواش اومد پایین تر . این بار لبای داغشو گذاشت رو ی بازوی لختم . یه دستشو گذاشت رو سینه بازمو منو غرق بوسه کرده بود . -آههههههه مهران .. مهران .. حرف نداری . خوب بلدی آتیشم بزنی .. بریم دراز بکشیم . بریم . من دیگه نمی تونم بایستم . دست و پاش ارتعاش خاصی پیدا کرده بود . انگاری باورش نمی شد که شکارم کرده باشه . یه حسی به من می گفت که با همه پررو بازیش شاید تا حالا کون نکرده باشه . ولی طوری حرف می زد از این که نباید تا حالا این قدر ها هم دست و پا بسته باشه .. -بریم آتنا از این طرف بریم . فقط طوری نشه مامان بابام بفهمن که ما از تختشون استفاده کردیم .. -اگرم طوری شه تو می تونی بگی که تنهایی اومدی اینجا دراز کشیدی و خوابیدی .. چون خوشخواب خوبیه .. خودمو با شکم انداختم روی تخت . چون تا بخواهیم خودمو نو برسونیم به اتاق خواب اون یه لحظه چشم از کونم بر نمی داشت .. . -نترس هر کاری دوست داری می تونی باهام انجام بدی . با این که کمی لاغر تر شده بودم ولی باسنم خوش نقش تر و شکیل تر شده و خیلی هوس انگیز تر از قبل نشون می داد . ... ادامه دارد ... نویسنده .... ایـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرانی .

شب است و ماه می‌رقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
     
  
مرد

 
زنــــــــــــــــــــی عاشــــــــــــــــــــق آنــــــــــــــــــــال سکـــــــــــــــــــــس 22

حس کردم در این حالتی که خودمو انداختم روی تخت به اندازه کافی تونستم دل اونو ببرم . چون هیچ حرکتی از خودش نشون نمی داد . -مهران چت شده . چیه جادو شدی ؟/؟ دستشو گذاشته بود روی جین استرچ من .محو کونم شده بود . -ببینم از زیرش بیشتر خوشت میاد یا از روش -از هر دو تاش .. از هر دو تاش خوشم میاد .. - پس تا دلت می خواد ببینش .. گذاشتم که لذت ببره . هر جوری که می خواد باهاش حال کنه . آخه این جوری بیشتر به هیجان میو مد و می تونست انرژی بگیره . یه پسر وقتی که انرژی بگیره می تونه این شور و اشتیاقشو به اونی که طرفشه منتقل کنه . حالا منم داشتم به مهران انرژی می دادم . -ببینم پسر نکنه سکته زدی .. ببینم اگه قفل کردی قفلتو بازش کنم . خواستم رومو بر گردونم و روبروش قرار بگیرم که نذاشت . می دونستم که که کشته مرده کونمه دلش نمیاد که زاویه و پوزیشن خودمو عوض کنم . سرشو گذاشت روی کونم .. با این حرکت اون حس کردم که جفت سوراخای کس و کون من یه حرکتی به خودشون داده و جونی تازه گرفتند . سوراخ کونم فهمیده بود که یه طعمه جدید به گیرش افتاده و تا لحظاتی دیگه اونو می بلعه و کسم هم که طبق معمول اشکش در اومده بود .. اون که فعلا حالا حالا ها صحبتش نبود . هر چند اونایی که کونمو می گاییدند به اندازه کافی کسمو هم می بوسیدند . یواش یواش داشت حوصله ام سر می رفت -پسر نکنه دست و پا چلفتی هستی . ببینم نمی خوای لختم کنی ؟/؟ خودم لباسامو در آرم ؟/؟ -نمی دونم نمی دونم آتنا .. شلوارت رو من در میارم .. -دیوونه .. حالا تو واسه ما شدی دختر .. نکنه هوس کردی من بیام پشتت .. منظور م این بود که نکنه تو کونی هستی و دوست داری من بکنمت هر چند که کیر نداشتم .. ولی تر جیح دادم این شوخی رو باهاش نکنم .. واقعا بعضی پسرا یه جاهایی شیر میشن ولی به موقعش انگاری خیلی میرن عقب .. همچین که آدم فکر می کنه خجالتی ترین موجودات جهانند و دل آدم واسشون می سوزه . طوری باهام رفتار می کرد که انگاری من حوایی باشم که می خواد روی آدمو بازش کنه . شیطان که همین دور و برامون پرسه می زد . همون تاپ خودمو در آوردم وکلا خودمو از نیمتنه لخت کردم .. دوباره در همون وضعیت دراز کشیدم . سینه هام به تشک چسبیده بود . نمی دونم چرا هیچ توجهی به قسمت لخت تنم نداشت . انگاری تا کونمو نمی دید بقیه قسمتها ی بدنم سلیقه اش نمی گرفت . دستاشو گذاشت بالای شلوارم . خیلی نرم اونو پایین کشید ..-واوووووووووووو. اووووووففففففف -بپا غش نکنی پسر .. زیارت قبول .. دیگه زیادی طواف دادی . حالا باید این کون مقدسو ببوسیش . شلوارو تا زانوم پایین کشیده بود . شورتو هم تا همونجا کشید پایین . اونی که خیلی معطل کرده بود و داشت مزه مزه می گرفت همچین عجول شده بود و دست و پاشو گم کرده بود که دیگه امون نداد و سرشو گذاشت روی کون گنده من . زبونشو در آورد و کونمو لیس می زد . هوسم خیلی زیاد شده بود .. -درش بیار مهران . بقیه شو در بیار . من اون جوری بهتر حال می کنم بیشتر حال می کنم . حال بده .. می خوامش ..هوسسسسس دارم .. بی دست و پا .. من لختت کنم ؟/؟ .. دیگه حال و روز خودشو نمی شناخت .. یواش یواش داشت باورم می شد که شاید این اولین بارشه که می خواد در این مرحله با یه دختر حال کنه .. صدای پرت شدن لباساشو به این طرف و اون طرف می شنیدم . منو هم کاملا بر هنه کرده بود . رومو بر نگردوندم تا ببینم در چه وضعیتی قرار داره . کیر ندید هم نبودم که حتما ببینم اندازه اش چقدره . بالاخره که اونو در کونم حسش می کردم و می دیدمش . فقط خوشم میومد که بیشتر آتیشش بزنم و دلشو ببرم . . دستامو گذاشته بودم روی کونم و اونا رو به دو طرف بازشون کردم . -مهران خوب ببینش .. خوب ببین .. بوس بوس بوس ... با هیجان و هوس و دیوونه وار نوک زبونشو گذاشته بود رو سوراخ کونم و کسمو هم لیس می زد . دو تایی روبا هم داشت . بعد زبونشو گذاشت روی سوراخ کون و انگشتشو روی کس قرار داد ..دوست داشتم یه خورده اذیتش کنم و حالشو بگیرم .. از اون حال بگیری هایی که هر دو مون لذت ببریم . نه این که بخوام دستش بندازم -پسر تو می دونی به این دو تا سوراخ چی میگن ؟/؟.. -آره .. -فرقشونو می دونی -آتنا شوخیت گرفته ؟/؟ از اینا توی فیلما خیلی دیدم .. -پس از نزدیکشو تازه داری می بینی .. حالا تا می تونی خوب میکشون بزن . خوب بچشش که ممکنه دیگه نتونی ببینی .. ادامه دارد ... نویسنده ... ایرانی


شب است و ماه می‌رقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
     
  
↓ Advertisement ↓
TakPorn
زن

 
زنــــــــــــــــــــی عاشــــــــــــــــــــق آنــــــــــــــــــــال سکــــــــــــــــــــس ۲۳

-اوخ مهران جون بخورش بخورش .. اووووخخخخخ ببین چقدر گنده و آبداره ؟/؟ این از هموناییه که همه پسرا آرزوشونو دارن . دوستش دارن و می خوانش .. اون طوری غرق لیس زدن کونم و ملچ ملوچ دادن بود که اصلا توجهی نداشت به این که من دارم چی میگم .. غرق هوس شده بودم . نمی دونم چرا هر بار که یه کیری می خواست بره توی کونم و با مقعد و داخل سوراخ کونم تماس داشته باشه فکر می کردم که بار اولمه یه هیجان خاصی بهم می داد . می خواستم تصور کنم اون حالتی رو که کیر داره توی کونم حرکت می کنه و میره جلو میاد عقب اون حالتایی که از تماس کیر با کون در من ایجاد میشه رو حسش کنم . پاهامو بر گردوندم عقب . می خواستم با کیر مهران بازیش بدم . یه تستی بگیرم از اون کیری که تا لحظاتی دیگه می خواد وارد کونم بشه . ولی اون طوری به هیجان اومده بود که خودشو روی تخت می مالوند و فقط داشت کونمو می خورد لیسش می زد . زبونشو می کشید اون وسط .. -پسر پسر تو که منو سوزوندی . این جوری که داری پپیش میری فکر کنم تا صبح ازم یه استخون باقی میذاری .. ببینم می تونی تمام وجود منو هضمش کنی ؟/؟ یواشتر بخور منو این قدر زود تموم نکن .تو که داری تخته گاز میری .. با این که تا حالا خیلی کون داده بودم ولی اگه می خواست کیرشو خشک وارد کونم بکنه خیلی دردم میومد ونمی تونستم اینو تحمل کنم برای همین تر جیح می دادم با یه چیزی چربش کنه .. اون هم می دونست که باید چیکار کنه و منو از این نعمت بی نصیب نذاشت .. -اوووووففففف مهران این جوری که به کونم کرم می مالی به هوسم میاری که هر چه زود تر کیرم بمالی .. -نهههههه نههههههههه دختر .. آبم داره می ریزه رو ملافه -پسر بی اراده خودت رو نگه داشته باش . نذار آبت بیاد . مگه خودت نمیگی که اگه دست از پا خطا کنی و همه جا رو نجس کنی اون وقت گندش در میاد و پیش خونواده ات رسوا میشی .-کاملا درسته .. -داری چیکار می کنی .. مگه نمی بینی این کون چقدر تشنه هوس و تشنه کیرته .. انگشتش توی کون من در حال ورود و خروج و دور زدن بود ..خوب که اونو کرم مالی کرد کیرشو گذاشت روی سوراخ کونم .. -واییییی پسر چقدر این سفته .. سرمو بر گردوندم در حالتی نبودیم که بتونم کیرشو خوب ببینم واسه همین کیرشو آورد بالاتر تا یه دیدی بهش بندازم . -پسر زیاد دراز نیست ولی عجب کلفتیه . این اگه بره اون داخل و زیاد حرکت کنه ممکنه جرم بده .. البته داشتم براش خالی بندی می کردم . کون من که تا حالا تجربه پذیرش کیر های زیادی رو داشت از کلفتی این کیر می تونست لذت زیادی ببره .. فشار کیر مهران رو روی سوراخ کونم به خوبی حس می کردم .. -آخ اخ آخ مهران داره میره داره میره یواش تر . یواش تر .. نههههه نههههههه دارم پاره میشم .. اوففففف اوووووفففففف پسر من سوختم سوختم .. یک ریز داشتم حرف می زدم و امونش بریده شده بود . طوری اونو به هیجان آورده بودم که گاهی حس می کرد که نکنه راستی راستی عاشقش شده باشم یا این که اون اولین موردیه که داره کون منو می کنه .. -بگو بگو .. مهران چی داری می بینی این کون من چه حسی رو در تو به وجود میاره -آتنا چه سوراخیه .. -ببینم گشاد که نیست -نههههه از بس تنگ تنگه کیرم که میره اون داخل خیلی کلفت نشون میده . پوست کونت هم به طرف عقب کشیده میشه خیلی به آدم مزه میده . نمی دونم چیکار کنم . چیکارش کنم . -دوستم داری مهران ؟/؟ -فراوون ؟؟ -منو یا کون ؟/؟ -هر دو تا تون .. -فداش میشی یا قربون ؟/؟ -هم فدا هم قربون .. با سینه هام بازی می کرد و کیرشو توی کونم حرکت می داد .. -مهران پسر .. عزیزم ..چقدر داری حال میدی .. بگو بگو چی می بینی .. -دارم کونتو جرش میدم . کیرم رفته اون داخل تا دلت بخواد داره حال می کنه .. -بیشتر حال بده پسر . به این زودی ازم دست نکش .. وااااااییییی من می خوام می خوام .. کیرشو تا ته نمی تونست وارد کونم کنه . کونم کششو نداشت . با این همه لذت می برم . یه چیز کلفتی رو در کون خودم حس می کردم که احساس قشنگی رو در من به وجود آورده بود . احساس قشنگی که در اون لحظه اونو با هیچ چیزی در این دنیا عوض نمی کردم . -مهرام کونم کونم .. مزه میده مزه میده .. کف دستاتو روی قاچای کونم بمال . همش مال تو مال تو .. ولم نکن .. دوستت دارم .... ادامه دارد .. نویسنده ... ایرانی
     
  
زن

 
زنــــــــــــــــــــی عاشــــــــــــــــــــق آنــــــــــــــــــــال سکــــــــــــــــــــس 24

-مهران عزیزم .. عزیزم .. بکش بیرون اونو یواش یواش و آروم آروم بکنش توش .. اووووفففف اوخخخخ ووووووییییی مدام جیغ و داد می کردم . کاری که جنده ها هم این کارو نمی کنن هم این که خوشم میومد و حال می کردم و هم این که پیاز داغشو زیاد می کردم . -مهران تا منو ار ضام نکردی تا بازم سر حالم نکردی ولت نمی کنم بهت اجازه نمیدم که توی کونم آب بریزی . اشتباه کنی تحریمت می کنم . خایه هاش جفت کرده بود . خوشم میومد با این پسرک این جوری حال می کردم چه مزه ای داشت . آخ که چقدر کون دادن کیف داره . کونمو قمبل کرده سرمو خم کردم تا از زیر یه چیزایی رو ببینم و حالشو ببرم . می تونستم کیر رو ببینم ولی مگه می شد کون خودمو ببینم . اصلا امکانش نبود . حتی در اون لحظه خیلی دلم می خواست یه آینه در دست می گرفتم اونو میذاشتم زیر پام تا سوراخ کونمو ببینم و باهاش حال کنم . با اون حرکات کیری که میره توی کونم و سوراخشو باز و بسته می شه کلی حال کنم . کف دستشو گذاشته بود روی کسم و اونو به خوبی می مالید .. -نههههههه پسسسسسسر چقدر خوششششم میادش .. چقدر حال میدی . تو اصلا این کاره بودی و ما نمی دونستیم شیطون بلا ؟/؟ -نه آتنا تو اولین مورد من هستی .. -نههههه نگو من باورم نمیشه . تو برای من اولی هستی . این ناز و عشوه هام و این که این اولین باره که دارم کون میدم اونو به هیجان آورده بود و مدام حرفای عاشقونه می زد . فکر می کرد با این حرفا خیلی تحریک میشم و از حرفای عاشقونه و عاطفی خیلی خوشم میاد . دیگه نمی دونست هر کیری که یک سرویس حداقل دو سرویس بره توی کونم دل منو می زنه و باز هوس یک کیر دیگه رو می کنم . این که می گفت اولین باره که داره یه کونو میگاد من حرفشو باور کردم . واسه این که اون حرفمو باور کرده بود که من گفته بودم اولین باریه که یک کیری رفته توی کونم .. چون واقعا کس خل بود هر پسر دیگه اهل فن کون بازی بود می فهمید که این سوراخی نیست که آکبند باشه . هر چند هنوزم در اول کون دادن و در بعضی حالتها دردزیادی رو متحمل می شدم ولی اون حلقه های کون و طرز ورود کیر توی کون نشون می داد که این کون و این سوراخ دست خورده هست . دو سه مورد دیگه بود که به پسرا همچین حرفی رو زده بودم اونا با موشکافی و بر رسی تشخیص داده بودند که من کونی هستم . لعنتی ها دوست داشتم کله شونو بکنم ولی این یکی کس خل خودمونی بود .. کف دستش همچنان زیر کسم کار می کرد و دست بر دارم نبود . -آخخخخخخ نهههههههه عزیزم عزیزم بکن . بکن ادامه بده ولم نکن مهران . چه انگشتای جادویی داری تو . کسسسم کسسسسمو به هیجان آوردی .. با این حرفام حرکت دستش روی کسمو زیاد تر کرده بود و امونم نمی داد . یه دستشو هم گذاشته بود روی سینه ام . از هر طرفی فشارو زیاد کرده بود .. آخخخخخخ یه چیزی داشت ازم می ریخت .. همین طور ادامه داشت . همراه با این ریزش یه حرکات موجی شکلی هم روی کسم در حال شکل گیری بود . لذت تمومی نداشت . -آههههههه نههههههه ولم نکن ولم نکن تا نگفتم حق نداری توی کونم آب بریزی .. اونم اطاعت پذیرانه ولم نمی کرد .. -حالا می تونی می تونی هر کاری که دلت می خواد با هام انجام بدی . فقط نشون بده کونمو دوست داری ازش لذت می بری .. . دوباره دو تا برش کونمو به دو طرف بازشون کرد . با چند حرکت ملایم و متوسط که کیرشو تا نصفه فرو می کرد توی کونم و می کشید بیرون یه لحظه حرکت منی داغ داغ مهرانو توی کونم حس کردم . .. -اوووووفففففف آتنا عشق من دوستت دارم دوستت دارم دوستت دارم فدای اون کون تنگت .. فدات شم .. -پسر چقدر تو آب داری . هر چی می ریزی بازم داری . خالی نشی ؟/؟ یه وقتی نمیری بیفته گردن من ؟/؟ -عیبی نداره . بذار زیر کون تو بمیرم .. توی دلم گفتم ای بابا نکنه این کس خل راستی راستی عاشق ما شده باشه . من سر نوشت چند تن از دوستانو دیده بودم و متوجه شده بودم که مزخرف تر از این عاشق شدن خود عاشق شدنه و همون حال کردن از همه چی بهتره . حالا که پسرا می خوان از هر بوته ای گلی بچینن و برن ما دخترا که مثل گل می مونیم چرا خودمونو هر بار جای یک گل جا نزنیم و دوباره نریم سر جای خودمون که هر بار یکی ما رو بچینه و ما هم بگیم عشق من تو اولین مورد منی ؟ ولی خوب معمولا من سعی می کردم با اونایی حال کنم که اهل حال باشن و دنبال وابستگی و دلبستگی نباشن .... ادامه دارد ... نویسنده .... ایــــــــــــــــــــــــــــــرانی .
     
  
مرد

 
زنی عاشق آنــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــال سکس ۲۵


من و مهران تا می تونستیم خوش گذروندیم . یکی دو بار دیگه هم چون پسر خوبی بود بهش کون دادم ولی اگه می خواستم به این کارم ادامه بدم روش زیاد می شد . اون فکر می کرد که من از اون دخترایی هستم که اگه بهش بگی دوستت دارم عاشقتم بدون معطلی خودمو میندازم توی بغلش . و میگم عزیزم منم بدون تو خوابم نمی گیره . بدون تو هیچ امیدی به زندگی ندارم . آسمان آبی رو ابری می بینم اگه تو نباشی . از این حرفا توی کتابا زیاد خونده بودم و خیلی از دوستام هم واسه همین خبلی عذاب ها کشیدن . حتی یکی دو مورد هم داشتیم که کار به خودکشی کشیده باشه . در هر حال سعی کردم که با آشنایی با یکی دیگه یا سر گرم شدن با پسری جدید از فکر این خروس بی محل بیام بیرون . دیوونه ام کرده بود .. از بس زنگ زنگ زنگ .. آخرش مجبور شدم بهش بگم که بابام هوای کارمو داره و من نمی تونم و از این بر نامه ها تا شاید یه جورایی دست از سرم بر داره . هر چند می دونستم با این نون و ماستها هم اون ول کنم نیست . هنوز هیچی نشده و دهنش هم بوی شیر می داد صحبت از از دواج می کرد . آخ که چقدر از این کس شرات عشق و عاشقی بدم میوند . نمی دونم چه جوری این دخترپسرا این دروغ های شاخدا ر رو تحویل هم میدن . به وقت عمل که میشه انگار نه انگار . این جور زندگی کردن برام لذت بخش بود و اصلا به کله من درس راه پیدا نمی کرد که بتونم بگم مثلا امیدی به این هست که در ورودی به دانشگاه در یکی از رشته های سطح بالا پذیرفته شم که ادامه تحصیل بدم . یکی بود که خیلی دنباله منو داشت . نمی دونستم کیه و از کجا اومده .. از این بچه پرروها زیاد بودند . مخصوصا وقتی که زیاد میکاپ می کردم . خلاصه دخترا که خودشونو خوشگل می کنند و به زیبا ترین شکلی می خوان بیان بیرون معناش اینه که دلشون می خواد یکی ازشون تعریف کنه .. یعنی دوستشون داشته باشه و اونا رو بخواد .. حتی به موقعش اهل حال دادن هم هستند اگه خطری رو احساس نکنن . دیگه این همه ناز کردن نداره ! واگه هم می بینی در این وسط یه وقتایی یک پسری رو تحویل نمی گیرن یا از عدم شناخته یا به دنیال یکی خوش تیپ تر و پولدار تر می گردن . با همه بی نصیب نبودنهام از کون دادن و این که حداقل هفته ای یک بار رو با یکی بر نامه داشتم که این در دوران مجردی می تونه خیلی مطلوب باشه ولی شبا همش به این که برم جلو آینه تمام قد و کون قمبل شده امو ببینم لذت می بردم .. دلم می خواست همه با هاش حال می کردند . می دونستم هر کی اونو ببینه لذت می بره . خیلی هم سوراخ کونمو ورانداز می کردم . وسواس عجیبی نسبت به اون پیدا کرده بودم این که دلم نمی خواست کون گشاد شم ولی این دیگه یک امریه که نمیشه از دستش خلاص شد . دیگه چیزی رو که زیاد باهاش ور بری از خاصیت ار تجاعی اون کاسته میشه . بعضی جا ها فنرش در میره . به تازگی با یه دختر خیلی شیطونی هم جیک تر شدم که اونم مثل من اهل حال بود . ولی بیشتر اهل لز بود . من اهل کون دادن بودم .. ولی اون علاوه بر لز از آنال سکس هم خوشش میومد . یکی دو سال آخر دبیرستان رو با هم همکلاس بودیم . نمی دونم چی شده بود که پس از مدتها به طور تصادفی هم دیگه رو دیدیم . اسمش بود الیسا .. تصادفی تر این که یه پسری از کنار مون رد شد و گفت ببینم میدی بکنیم ؟/؟الیسا یه اخمی کرد و گفت برو گمشو بچه کونی ؟/؟ .. این حرفو که زد متوجه شدم الیسا هم باید از اون خونسرد هاش باشه که به موقعش می تونه از حقش دفاع کنه و حتی می تونه اهل حال هم باشه .. -ببینم الیسا تو تا حالا کون دادی ؟/؟ -تو تا حالا لز داشتی ؟/؟ دو تایی مون از بس خندیدیم دیگه هر کی از اون طرف رد می شد به طرز عجیبی نگاهمون می کرد . -الیسا زود باش از این محوطه بریم بیرون همه دارن یه جوری نگاهمون می کنن .. خلاصه من و اون هم یه چند شبی رو به بهونه درس خوندن در کنار هم بودیم . و به هم حال دادیم . اون بیشتر از این خوشش میومد که من به سینه هاش دست بزنم یا با کسش ور برم و به اون حال بدم . ولی من فقط دلم می خواست که با سوراخ کونم ور بره . یه چیز کلفتی رو فرو کنه داخلش . به من این احساس قشنگو بده که کیری رفته توی کونم . ولی به خوبی با هم کنار اومدیم . اون خیلی دوست داشت به من حال بده و نشون بده که لز کردن هم آدمو ریلکس می کنه ... ادامه دارد ... نویسنده .... ایرانی
شب است و ماه می‌رقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
     
  
زن

 
زنــــــــــــــــــــی عاشــــــــــــــــــــق آنـــــــــــــــــــال سکــــــــــــــــــــس ۲۶

یه شب رفته بودم خونه شون .. فریب دادن خونواده و کلاه گذاشتن بر سرشون که دیگه شده بود واسم مثل آب خوردن . نمی دونم چرا اونا هم راحت فریب می خوردند .چون وقتی صحبت دانشگاه و ادامه تحصیل می شد از خود بی خود می شدند . همیشه از پسرا و دخترای فامیل می گفتن که در فلان رشته دارن درس می خونن و حسرت اینو می خوردن که چرا من نتونم موفق باشم . در هر حال اون شب من نمی خواستم برم پیش انیسا چون می دونم اون بیشتر دو ست داشت که دو تایی مون لخت توی بغل هم باشیم و حال کنیم ولی من کونم بیشتر می خارید .. -آتنا اگه بیای بهت بد نمی گذره .. -من دوست دارم با هات حال کنم . . من بهت قول میدم یه حال مشتی به اون سوراخ کونت بدم . درسته که من یک پسر نیستم و کیر ندارم ولی می تونم مثل یک کیر برات عمل کنم . لبامو میذارم روی اون سوراخ کونت و طوری بهش می چسبونم که انگاری دارم کستو می خورم . این از شگرد های منه . -فدای اون شگردت بشه آتنا . باشه منم سعی می کنم بهت حال بدم . من با سحر و مونا لز کرده بودم و می دونستم وقتی بر نامه دیگه ای نباشه لز خیلی حال میده ولی نمی دونم چرا به کون دادن عادت کرده بودم . همش دوست داشتم یکی با برشهای کونم حال کنه . نفس نفس بزنه . تنش به دیدن کونم داغ شه . با این حال قبول کردم که پیش الیسا شبو به صبح برسونم . خونواده اش هم خونه بودند ولی این قدر استقلال داشت و جرات که بتونه در رو از داخل قفل کنه و کسی هم مزاحمش نشه و نگه که بالای چشمت ابروست . عطش و هیجان زیادی داشت واسه این که لخت شیم و زود تر دست به کار شیم -آتنا از قرار معلوم خیلی دوست داشتی که اینجا کیری بود و میومد و فرو می رفت توی کونت -آخ گفتی گفتی جای یک پسر کیر کلفت حالا اگرم نشد کیر نازک خالیه -ببینم تو دردت نمی گیره ؟/؟ پدر آدم در میاد تا کیر بره توی کون و در بیاد -چی میگی دختر اگه بدونی چه حالی داره . وقتی به پسرا مزه میده انگاری که به من حال داده -ولی نباید روشونو زیاد کنی .. -بی معرفت کاش امشب می تونستی دو تا اگرم نشد حداقل یه پسر رو ردیف کنی .. -تو به من حال بده اونو هم قول میدم بعدا برات ردیفش کنم . .. با این حرفی که به من زد حس کردم تا اونجایی که می تونم بهش یک حال اساسی بدم . اون یه موز کوچولو و نرم با خودش آورده و روغن مالیش کرده و سعی کرد که به کونم فرو کنه -دختر تو دیگه چه جورشی . تا حالا ندیدم هیچ دختری به این اندازه که تو کیف می کنی با کون دادن حال کنه .. -نمی دونم چرا الیسا جون . شاید واسه این بوده که بار اولی یا شب اولی که رفتم زیر کیر سه تا پسر منو گاییدن . اون شب دخترای دیگه کم آورده بودند و من جور اونا رو کشیدم . پیش پسرای بد دهن احساس غرور می کردم . پسرای سخت کیر .. اگه بدونی اون روز علاوه بر لذت چه دردی کشیدم . دخترا توی کونم دوا می زدند .. الیسا قبل از این که موز رو فرو کونه توی کونم حسابی کونمو لیس زد . زبونشو رو سوراخ کونم کشید -آخخخخخخ نهههههههه دختر خیلی با حال و با مزه می خوری ..-من دارم مزه مزه می کنم و مزه شو می گیرم تو چه جوری حال می کنی آتنا ؟/؟ -نگو نگو اگه بدونی چه حالی داره .. خیلی کیف میده . کونمو باز ترش کرد .جفت لباشو گذاشت روی سوراخ کون همچین مکشی رو انجام داد که حس کردم سوراخ کونم مثل لب شده و داره لباشو می بوسه .. طوری باهام این کارو انجام می داد که هوس اینو کردم که زود تر موز رو وارد کونم کنه . -الیسا الیسا عزیزم فرو کن . بکن توش .کونمو بکن . کف دستش رو گذاشت روی کسم و موز روغنی رو با یه فشار نرم فرو کرد توی کونم . این از کلفت ترین کیر هایی که رفته بودند توی کسم نازک تر بود .. خیلی حال می داد ولی مزه کیر یه چیز دیگه ای بود . کیر وقتی وارد کون میشه آدمو داغ می کنه حرکاتش نشون میده که جون داره . نفس داره . زندگی میده . عشق و حال میده ولی حالا از دستای الیسا که موز رو فرو می کرد توی کونم و می کشید بیرون لذت می بردم که با بدنم در تماس باشه . کف دستشو دوی کسم حرکت می داد . موز رو هم توی کونم می جنبوند .. حس کردم که کسم می خواد از جاش بپره .. -بکن بکن .. -کونتو یا کستو ..- دستت روی کس باشه ولی اگه بدونی این موز چقدر به من حال میده . تا مغز کونمو آتیش میده وای ای کاش به جاش یه کیر توی کونم نشسته بود .... ادامه دارد ... نویسنده .... ایرانی
     
  
مرد

 
زنــــــــــــــــــــی عاشــــــــــــــــــــق آنـــــــــــــــــــال سکــــــــــــــــــــس 27

-الیسا لیسا خیلی خوشم میاد . عجب موزی انتخاب کردی . مث یه کیر نرم داره کونمو می شکافه و تا آخرش میره داخل . من همیشه آرزوم بوده که یک کیری تا آخرش بره توی کونم . طوری که جفت بیضه و اون تخمهای کیر بخوره به کونم . -عزیزم موز که بیضه نداره -ولی من حس می کنم که مشتات کار بیضه ها رو می کنه . دارم باهاش حال می کنم . لذت می برم . جااااااااان اگه بدونی چقدر داره به من مزه میده . نمی تونم فراموشش کنم . نمی تونم ازش دل بکنم .. چقدر نرمه . دو طرف کونموداشته باش . آروم آروم . انگشتاتم فرو کن اون داخل .. با لبه هاش با دورش بازی کن -ببینم آتنا کست نمی خاره ؟/؟ -چرا اونم می خاره ولی فعلا کونم بیشتر می خاره -حالا من کسم می خاره چیکار کنم .. -خودم خارششو می گیرم . میای یه کاری بکنیم ؟/؟ -چه کاری ؟/؟ -اگه بهم حال بدی و بتونی سر حالم کنی من بهت قول میدم تو رو به هر آرزویی که دلت بخواد برسونم . -تو نمی تونی این کار رو بکنی . این یه چشمه ازت بر نمیاد . الان این وقت شب و من و تو با هم .. کجا بود که بتونی یک پسر واسم گیر بیاری با کیری که بتونه بیشترشو بکنه توی کون من .. اون سوراخشو باز کنه و من در خیال خودم ببینم که دارم فیلم گاییده شدن خودمو می بینم . -چقدر توبا حالی دختر .. دختری عاشق کون دادن . ولی تا به من حال ندادی من نمی تونم بگم چه کاری می خوام برات انجام بدم . .. -هر کاری می خوای انجام بدی فقط باید در رابطه با کون من یاشه ... دلم می خواد به همه جاش دست بمالی مث یه پسز ازش استفاده کنی . نشون بدی که داری باهاش حال می کنی . -ببینم اگه یه پسری بخواد بیاد و تو رو بکنه چه عکس العملی نشون میدی ؟/؟ -فوری می چسبم به کیرش تا فرار نکنه . -فدات شم من .. بیا و حالا یه حالی به من بده .. خودمو انداختم رو الیسا کسمو روی کسش حرکت می دادم . به شدت از این کار من لذت می برد . کف جفت دستامو گذاشتم رو جفت سینه هاش . -نههههههه آتنا فدای تو چقدر خوشم میاد .. می سوزونی .. می خوام آتیش بگیرم . آتیشم بده . هر کاری که دوست داری باهام انجام بده . بهت قول میدم که پشیمون نشی . من تو رو به اون چه که دوست داری و خواسته توست می رسونم . عشق من هستی من هوس من . ناز من .. نازنین من ... منو بکن منو بکن .. کست رو فرو کن توی کسم .. منو ببوس .. سینه هامو بخور .. -الی جونم کس که توی کس نمی ره .. میره ؟/؟ -اگه تو بخوای میره آتنا . فدای تو .. لبه کست رو از بغل بذار رو شکاف کسم . اگه بدونی چقدر حال می کنم ... کس منم خیس کرده بود . داغ شده بودم . بیشتر وقتی داغ می کردم که این تصور رو می کردم که اون داره با موز کونمو می کنه .. . میک زدن کس توسط من خیلی به الیسا می چسبید .. -خوبه خوبه همین جوری بخورش . به من حال میده . اگه ادامه بدی تو می تونی .. یه بالش گذاشت توی دهنش و اونو گازش می گرفت تا صدای ناله ها و جیغ و دادش رو کسی نشنوه . اون یواش یواش آروم شد و دستاش به دو طرف افتاد . دیگه حسابی خسته شده بود .. لحظاتی بعد گفت آتنا تو معرکه ای حالا من می خوام برم دستشویی .. فقط حواست باشه که در رو از داخل قفل کنی یه وقتی دیدی که داداش امید من همین جوری سرشو انداخت پایین و وارد شد .-بیاد بالای سر .. ببینم تو ناراحت میشی .. ؟/؟ -دیوونه اون از اون دختر بازاست . تازه رفته دانشگاه .. هر وقت که بابا مامان نیستند یه دختر رو میاره خونه و تر تیبشو میده . اصلا ملاحظه منو نمی کنه .. الیسا رفت که برای لحظاتی بعد بر گرده .. کونم چقدر به انگولک کردنای الیسا نیاز داشت . در همین حال رفته بودم رو تخت و رو خودم ملافه دادم .. صدای در اتاق نشون می داد که الی بر گشته .. منتظر بودم که بیاد کنارم دراز بکشه . با هام ور بره و کار نیمه تمومشو تموم کنه ولی دیدم خبری نشد .. -الیسا کجایی .. داشت باورم می شد که خیال برم داشته و اصلا صدایی رو نشنیدم .یک آن حس کردم که یک جفت پای مردونه از زیر پرده ها افتاده پیرون .. پرده کنار رفت و یه پسر جوون و خوش تیپ و خوش اندام پیداش شد . اون باید امید خان داداش الیسا باشه .. تر س و هیجان و التهاب داشت دیوونه ام می کرد . نمی خواستم حس کنه که من به این سادگی ها تسلیم میشم .تازه الیسا هم الان دیگه باید بر می گشت و اگه ما رو در این شرایط می دید شاید به صلاح نبود . من تعجب می کردم که چطور متوجه نشدم که اون اومده .. کاملا بر هنه بود . احتمالا لباساشو خیلی آروم همین جا کنده وگرنه اون که نمی تونسته کاملا برهنه از اون طرف بیاد این طرف .. خیلی آروم خواستم که به یه طرفی برم . اون که کیرش کاملا شق شده بود سریع خودشو به من رسوند و دهنمو گرفت . خودشو چسبوند به من . کف دستشو گذاشت رو قاچ کون من و انگشت وسطی رو فرو کرد توی کونم ... ادامه دارد ... نویسنده ... ایـــــــــــــــــــــــــــــــــرانی .


شب است و ماه می‌رقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
     
  
مرد

 
زنــــــــــــــــــــی عاشــــــــــــــــــــق آنـــــــــــــــــــال سکــــــــــــــــــــس 28

-نترس عزیزم . نترس عشق من . الیسا چه خوب می گفت که داداش ! این یکی با همه اونایی که دیدی فرق می کنه . اگه این یکی رو داشته باشی میگی آفرین خواهر .. دست مریزاد . حق با الیسا بود . نترس هیشکی مزاحم من و تو نمیشه . من می دونم که کونت می خاره . اگه بدونی کیرم چقدر معجزه می کنه . ! مثل یه سنباده عمل می کنه . هر چیز اضافه ای رو سر راهش باشه می کشه و می بره . طوری حلش می کنه که ندونی چه جوری .. دختر خوب آروم باش . خیلی آروم . من الان خیلی خوب ردیفت می کنم . . از حرکت انگشتاش لذت می بردم . الیسا الیسا اگه دستم بهت نرسه .. اگه برسه که می دونم چیکارت می کنم . یه حال درست و حسابی دیگه بهت میدم که بدونی چقدر دوستت دارم و از این کارت خوشحالم . ولی می خواستم کمی واسه امید ناز کنم . می دونستم پسرا به این نقطه حساس که رسیدند و یک دختر رو زیر دست و پای خودشون حس کردن به این آسونی ها دست از سر و کونش ور نمی دارن . دهنمو باز کرده و می خواستم هر جوری که شده با دندونانم گازش بگیرم ولی نمی شد . امید خیلی خوشش میومد . -نازتو بخورم . چقدر دخترا با حال میشن وقتی به اینجای کار میرسن . اون وقت آدم بیشتر حال می کنه کیرشو فرو می کنه توی کونشون . به نظرم این کون تازه کار نباید باشه . همون جوری که کیر منم تازه کار نیست . دو تایی شون خیلی به هم میان . جورن .. پسره پررو و از خود راضی و از خود متشکر . یه لحظه با همون حالت رومو بر گردوندم و این بار بهتر تونستم این پسر خوشگل و خوش بدنو ببینم . چه ناز بود و چه سر و سینه توپی داشت . دلم می خواست سرمو بذارم رو سینه اش و با هم ور بره و بعد یواش یواش کارشو بکنه . ولی از اونجایی که دلم می خواست زود تر کون بدم و واسه کون دادن حالت قمبلی بیشتر حال میده و برای هر دو طرف راحت تره دوباره به همون حالت قبل بر گشتم . -حالا دیگه می دونم چی می خوای . منو می خوای و این کیر رو . پس بگیرش .. نفهمیدم و ندونستم با چه سرعتی انگشتشو از توی کونم کشید بیرون و کیر رو جای اون نشوند . فقط می دونستم طوری این کا رو انجام داده که اصلا دردم نگرفت . اینو با تمام وجودم حس کردم . اون واقعا یک کون کن حرفه ای بود . یکی که می دونست به طرفش چه جوری حال بده . یه دستشو دیگه دقایقی بود که از جلو دهنم بر داشته بود ولی همچنان انگشتشو بعد از اون توی کونم بازی می داد که درش آورده و کیر رو جای اون نشونده بود . ووووووووویییییی عجب آتیش بازی اونجا راه انداخته بود . کیرشو که به طرف عقب می کشید تا دوباره با یه حرکت رو به جلو اونو فرو کنه توی کونم . حس می کردم که چه جوری دارم می سوزم . داغ داغ شده بود م . داشتم می سوختم . یک سوزشی که اون سرش نا پیدا . وقتی که کیر رو به طرف عقب می کشید انگاری یه نسیم ملایمی داشت این آتیشو خنک می کرد ولی دلم می خواست بازم بسوزم و اون کیرشو به طرف جلو حرکت بده . . اوووووخخخخخخ از این بهتر و با حال تر نمی شد . داشتم حال می کردم . لذت پشت سر لذت .. دستامو گذاشته بودم رو دو طرف کونم و اونا رو به دو طرف باز می کردم . -اوووووففففف آتنا جون اگه من یک کون کن حرفه ای هستم تو هم یه کون ده حرفه ای هستی . می دونی چیکار کنی که اونی که رو تو سواره و داره تو رو می کنه چه جوری حال کنه . اصلا تو رهبر حال دادنی . تو حال دادن برای خودت فقیه هستی . با این حرفاش منو به هیجان آورده بود . انگاری منو به عرش رسونده بود . لذت می بردم از این که می دیدم اون با این همه تجربه ای که در گاییدن داشته و با دخترای زیادی هم بوده من این جور تونسته باشم اونو سر حالش کنم . من با این که خوشگل بودم ولی می دونستم امید خوشگل تر از منو هم گاییده ولی این پسرا هر چقدر هم با زیبایی دختر حال کنن خود اون اندامی هم که عاشق حال کردن با اونان تاثیر زیادی دز اونا داره .کون من حرف نداشت . بر جستگی اون و اون قوسی که از نا حیه کمر شروع می شد و شیب ملایمی که درست در مرکز کون من به نقطه اوجش می رسید و میومد پایین . وقتی که برشهای کونمو به دو طرف باز می کردم می دونستم که حتی مرده ها این کونو ببینن دلشون آب میشه . -امید جون کاش چهار تا دست داشتی و جاهای بیشتری از تنمو می مالوندی . .... ادامه دارد ... نویسنده .... ایــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرانی .


شب است و ماه می‌رقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
     
  
مرد

 
زنــــــــــــــــــــی عاشــــــــــــــــــــق آنـــــــــــــــــــال سکــــــــــــــــــــس 29

حرکات کیری روی کون من ادامه داشت . دوست داشتم هر وقت کون میدم معده و روده ام بیشتر خالی باشه اون جوری بیشتر می تونستم بر خودم مسلط باشم . حالا هم یه احساس لذت خاصی می کردم -امید می تونی بازم فشارش بدی . کمی بیشتر بذاری که بره . خیلی دوست دارم به همین صورت حسش کنم . -دختر تو دیگه کی هستی . خیلی اعجوبه ای . ندیدم دختری رو که بگه کیر رو توی کون بیشتر فشار بده . نشون میده خیلی شجاعی و دنیا دیده-ای شیطون منظورت کیر دیده هست ؟ -من کی همچین حرفی زدم . البته بیشتر وقتا نمی شد که کیر رو تا انتهای کون فرستاد مگر این که اون کیر از نوع ژاپنی یا چینی اون بوده باشه . کف دستاشو گذاشته بود رو پشتم و مالشم می داد . نوازشم می کرد . قسمتی از جلوی بدنشو در تماس با پشتم قرار داده بود . هر وقت کیرشو به عقب می کشید تا با یه حرکت رو به جلوی دیگه به کارش ادامه بده انگاری طاقتم طاق می شد .. تحمل همون چند ثانیه وقفه رو هم نداشتم کونمو با یه حرکت رو به عقب بیشتر به کیرش می چسبوندم تا زود تر برگرده سر جای قبلش .. -آتنا چقدر تو هاتی -فعلا که کیر تو منوسوزونده . داره آتیشم میده . -نهههههه نهههههههه فدای کونت .. نگو نگو داره آتیش می گیره .. آبش می خواد بریزه . -هر کاری دوست داری بکن . هر چی می خوای بریزی بریز . چون منم تشنمه منم آبتو می خوام . تا این حرف از دهنم خارج شد اون کارشو کرد . یک ریز داشت توی کونم خالی می کرد . -چقدر داغه و گرمه .. -ببینم تو نمی ترسی منی من از بغلای کونت زده بیرون یه مقداریش ریخته روی کست داره حرکت می کنه ؟/؟ -واسه چی بترسم .. اگه بدت نمیاد دلم می خواد همون دستتو بکشی روی کسم تا از کون دادن لذت بیشتری ببرم ..-اووووووفففففف آتنا .. دختر تو که منو به هیجان میاری . با این حرفات اصلا دلم نمیاد کیرمواز توی کونت بیرون بکشم . -پس بذار بمونه . اصلا می خوای اونو از ته قطعش کنی بدی من با خودم ببرمش . مال خودمه . باهاش عشق می کنم . -فدای عشق و حالت بشم من .. انگاری که توی کون من کرم ریخته باشه . خیلی روون شده بود و با هاش حال می کردم . سرمو خم کرده تا از زیر به صحنه گاییده شدن نگاه کنم . گاهی هم با دستم کیرشو لمس می کردم . چه حالی می داد ! دلم می خواست همراه با گاییدن به کس منم دست مالی کنه . حس کردم که به این مالشش نیاز دارم . -بمال پسر بمال کسمو بمال کونمو بکن . می خوام . می خوام . خواهش می کنم .. اونم مثل یک غلام حلقه به گوش هر کاری رو که می خواستم انجام می داد . دستاش عین فر فره روی کسم کار می کرد . -بزن بزن .. بزن کونمو آتیش کن . می خوام تا چند روز همبن جور حس کنم که کیرت توی کون من داره وول می خوره . داره بهش هیجان میده ولم نکن نکن رهام نکن . خواهش می کنم . -آتنا چقدر تو عاشق کون دادنی -پسسسسسر تو به کی میگی .. نزدیک بود از دهنم بپره و بگم که تو هم عاشق کون کردنی و خیلی هم با حال می کنی .. یعنی من از بس کون دادم می دونم کدوم کیر به آدم حال بیشتری میده . هر چند می دونستم اون می دونه با این قطر کالیبری که دارم قبلا به اندازه کافی کار کرد داشتم . این پسرا چشاشون تیزبینی خوبی داره جاااااااااااان انگاری سوراخ کونمو طوری با کیرش سنگین کرد که حسابی حال می کردم . با کف دستم بیضه های درشتشو می مالوندم . -کسمو ولش نکن . تند تند تند تند .. با نوک انگشتاش سر کس و چوچوله مو می مالید .. دستامو رسوندم به سینه هام و با هاش بازی می کردم . -بذار دردم بگیره تو فقط کونمو بکن .. بکنش .. بکنش .. یه کمی محکم تر . بازم تحمل دارم . -آتنا خوشگله .. من اون مغز کونتو بخورم . چقدر دلم می خواد که تو فقط به من کون بدی ولی با این آتیش تندی که داری یکی باید همیشه کنارت باشه تا در اون لحظات جز اون به هیشکی دیگه ندی . اون در همین یک ساعت منو شناخته بود . روانشناس خوبی بود . می تونست درکم کنه . راست می گفت ولی کدوم آدم بیکاری بود که شب و روز کنارم باشه و تازه من باید خودمو از دست خونواده خلاص می کردم و از دست محدودیتهایی که واسم درست کرده بودند خلاص می شدم . در حال رسیدن به آخر داغی و کیفم بودم .. اینجا دیگه یک زن و یک مرد باید خیلی هنر مند باشند که زن بتونه به ار گاسم برسه و حس کنه کسش در حال انفجار و از هم پاشیدنه . .... ادامه دارد ... نویسنده .... ایــــــــــــــــــــــــــــرانی .



شب است و ماه می‌رقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
     
  
صفحه  صفحه 3 از 22:  « پیشین  1  2  3  4  5  ...  19  20  21  22  پسین » 
داستان سکسی ایرانی

زنی عاشق آنال سکس


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA