انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
داستان سکسی ایرانی
  
صفحه  صفحه 17 از 26:  « پیشین  1  ...  16  17  18  ...  25  26  پسین »

سکس مامانم با دوست داییم



 
خوب بود بیشتر بنویس ...

ممنون از زحماتت
     
  
مرد

 
بعد از سال ها یه داستان سکسی خوب دیدم تو رو خدا ادامش رو زودتر بنویس دلم واسه لاس زدنای نسرین تنگ شده کجایی آخه رفیق منتظریم
     
  
زن

 
خوبه ادامه بده ولی یجوری برو که زن فکر نکنه سوپر منه دلم برای شوهرش سوخت داداش چجور غیرتی که بویی نبرده شوهرش بفهمه واکنشش چیه چندبار عصبانی شده بود بنظرم بتونی مچ زن رو شه ورق برگرده مثلا مرد بره دنبال خانوم بازی پسرش با مامان طرف شه جالبتر یه شخصیت زیاد کش دادی جالبتر میشه شاید با ادمای دیگه سعید از داستانت بره و نسرین بعد خیانتش و مچ گیریش شوهرش با زنای زیادی دوست شه نسرین از خواهرش پسرش بخواد که باهاش وارد رابطه بشن صبح تا شب با سعید ادم میزنه مخصوصا مخاطبت که تنوع طلب شده یه پرانتز بگم (دوست پسرم از اون بچه های سوسول بچه ننه بود بام کات کرد وقتی بعد هفت ماه دیدمش تعریف کرد مامیش قصد ازدواج داشته بزور مامانش میبره زیر دوخم و حالش جا میاره اونم مایل نبود به ازدواج و با پسرش باهم همیشه خوشبخت و عاشق هم شدن همه پسرای بیغیرت نیستن سبکتو یکم عوض کنی بهتره ))رفتی سمت برده داری ارباب خسته نباشی زود بزار بببینیم چی میشه کارت
Footbal
     
  
↓ Advertisement ↓
TakPorn
مرد

 
خواهشا یه اعلام حضور بکن دوست عزیز من روزی چند بار به صفحه شما سر میزنم.
     
  
زن

 
sattar2886
میشه ادامشو بزاری
Footbal
     
  
مرد

 
sattar2886
دوست عزیز و نویسنده محترم سلام
نمیدونم این چه علتیه که مثل اپیدمی شده تو نویسنده های اینجا ! نمیدونم آثار فصله یا ماه یا وقایع روزگاره که انگار بصورت دسته جمعی حس و حال نویسندگی رو از بین میبره !؟؟؟ مسلم بدونید که این حرف بنده نه از سر شکم سیری و اون طرف گود نشسته باشم هم نیست .فقط طرح یک سوال بود . امیدوارم این داستان نیمه کاره رو با درایت و خلاقیتی که دارید به اتمام و نتیجه خوب برسونید . ممنون
     
  
مرد

 
ادامه از نسرین

فردا صبح شد و با تیپ جدیدم از خونه به سمت مغازه راه افتادم. نمیدونستم قراره چی پیش بیاد ، اما تو راه همش داشتم تو ذهنم دیالوگهایی که باید گفته میشد رو تو ذهنم مرور میکردم. اولین نقشی بود که تو کل زندگیم قرار بود بازی کنم و باید سعی میکردم طبیعی باشم. تو فکر بودم که با صدای راننده به خودم اومدم.
ر : خانوم خانوم
ن : بله . چیزی فرمودید ؟ ببخشید متوجه نشدم
ر : عرض کردم رسیدیم
ن : ا بله ببخشید. بفرمایید . کرایتون
ر : قابل نداره
ن : خواهش میکنم . بفرمایید.
با نگاه متعجب راننده از ماشین پیاده شدم. حس میکردم راننده آژانس داره هنوز از پشت نگام میکنه اما بر نگشتم پشت سرمو نگاه کنم. فقط یه حسی میگفت داره با نگاهش منو بدرقه میکنه. خلاصه رفتم سمت مغازه. کرکره تا نصفه بالا بود. در زدم . صاحب مغازه در رو باز کرد.
س : بفرمایید. امرتون؟
ن : برای آگهی استخدامتون زنگ زده بودم قرار بود بیام مصاحبه
س : البته یه مقدار زود رسیدید اما مشکلی نیست . بفرمایید داخل
رفتم تو مغازه . داشتم دقیق بررسی میکردم ببینم چه جور جاییه.
س : بفرمایید روی این صندلی بشینید. یه فرم هست باید پر کنید.
ن : ممنون. بله حتما.
فرمی که آماده کرده بود رو داد بهم. کامل پر کردم و دادم بهش. چقدر آیتم داشت فرمش . تا فیها خالدون آدم رو میخوان بپرسن و در بیارن. فرم رو با دقت خوند و یه نگاهی بهم انداخت و دوباره سرشو برد تو فرم. همینطور که میخوند شروع کرد سوال پرسیدن.
س : نوشتید تا حالا فروشندگی نکردید. درسته؟
ن : بله تا حالا اصلا کار نکردم.
س : خوب چی شد که ...
ن : راستش به حقوقش احتیاج دارم.
س: خانواده مشکلی ندارن؟
ن : نه مشکلی نیست.
س : با اینکه نیروهایی که استخدام میشن ، شیفتی کار میکنن اما بعضی وقتا لازمه تا شب سر کار باشید . از لحاظ رفت و آمد مشکلی ندارید؟ همسرتون مشکلی نداره؟
ن : نه مشکلی نیست. گفتم که به حقوقش نیاز دارم. چاره ای ندارم.
س : خیلی خوب. ما هم البته فقط در مورد فروشنده خانوم ، نیازی به سابقه کاری نداریم . شما می تونید از فردا کارتون رو شروع کنید . در حین کار همه چی رو آموزش می بینید. با توجه به اینکه سابقه کاری ندارید فعلا با حقوق هشتصد هزار تومن شروع می کنید. به مرور زمان هر چقدر زودتر کار رو یاد بگیرید و بتونید با شرایط کاری اینجا خوتون رو وفق بدید، دریافتیتون بیشتر هم میشه. باید توانایی هاتون رو نشون بدید. سوالی ندارید؟
ن : امکانش نیست بیشتر حقوق بدید؟ چون یه مقدار در مضیغه هستم.
س : فعلا خیر . عرض کردم با توجه به اینکه سابقه ندارید اما به گفته خودتون نیازی که به این کار دارید فقط نخواستم
نا امیدتون کنم. اما باید ببینم در آینده چه تواناییهایی دارید. بعد تو حقوقتون تجدید نظر میکنم .
نمیدونم چرا از این جملش که گفت چه تواناییهایی دارید خوشم نیومد. اما چاره ای نداشتم. باید قبول میکردم. خوب تا حالا کار نکرده بودم و نمیتونستم انتظاری داشته باشم.
س: خانوم حواستون کجاست؟ مشکلی ندارید؟
ن : هاننن نه نه مشکلی نیست. دیگه باید از یه جایی شروع کنم. از فردا بیام ؟
س ( با تعجب) : بله از فردا. اگر خواستید میتونید محل کارتون رو ببینید و یه مقدار توضیحات بهتون بدم.
ن : مگه محل کارم همینجا نیست ؟
س : چرا همین فروشگاه هست اما طبقه بالا.
همزمان داشت پله هایی رو که به سمت بالای مغازه می رفت رو نشون داد.
س : بفرمایید بریم بالا تا اونجا رو نشونتون بدم.
با اینکه یه مقدار میترسیدم اما باهاش رفتم به سمت بالای مغازه. به پله که رسیدیم تعارف کرد که جلوتر برم .
ن: اگر میشه اول شما بفرمایید منو راهنمایی کنید منم پشت سرتون میام
س : البته تقدم با خانومهاست اما واسه اینکه شما راحت باشید اول من میرم.
از راه پله به سمت بالا حرکت کرد. با این حرفش و اینکه خودش زودتر رفت خیالم کمی راحت شد. احساس کردم آدم جنتلمن و البته با هوشی هست. دنبالش رفتم بالا .
س : بفرمایید . اینم محل کارتون. شما قراره فروشنده لباس زیر زنون باشید. اونجا هم میز کارتون و اون کامپیوتر هم هست که باهاش فاکتور جنس فروخته شده رو صادر میکنید و پرینت میگیرید. کار با نرم افزار و سایر مسایل رو هم بهتون آموزش میدم.
ن : قراره اینجا تنها کار کنم؟
س : فعلا بله. اما در آینده ای نزدیک یه خانوم دیگه هم استخدام میشه که شیفتش با شما تنظیم میشه. من میرم پایین و شما اگر خواستید میتونید یه مقدار جنسها رو ببنید و با محل کارتون بیشتر آشنا بشید.
رفت پایین و من موندم با مکانی که قرار بود محل کارم باشه. یه حسی بهم مو من میگفت اتفاقات زیادی قراره برام پیش بیاد آمادگیشو داشته باشم. حرفای صاحب فروشگاه و چیزهایی که گفت و اینکه منو راحتتر از چیزی که فکر
میکردم تو مصاحبه قبول کردم یه مقدار منو تو فکر برد. اما همونطور که گفتم چاره ای نداشتم. باید میرفتم به سمت آینده تا ببینم چی پیش میاد. هر چند گفت به خاطر اینکه به اینکار نیاز دارم نخواسته ردم کنه اما فکر کنم هیچ کارفرمایی همچین ریسکی نمیکنه یکی مثل منو استخدام کنه. یه مقدار جنسای تو قفسه و میز ویترینی رو برانداز کردم و رفتم پایین. تا منو دید از جاش بلند شد و همینطور که بدرقه ام میکرد به سمت درب مغازه از هم خداحافظی کردم و رفت سمت خونه.


-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت : با توجه به اینکه قرار بود منو سعید قرار بود فضاسازی کنیم و منم فکرمو ببرم سمت اینکه با سعید و محیط کارم آشنایی ندارم اینطوری فکر کردم و برای شما توضیح دادم . خواستم شما هم با شرایطی که قراره پیش بیاد ذهنتون آماده بشه.
     
  
مرد

 
خیلی خوشحالم کردی دمت گرم فقط خواهش میکنم ازت سریع ادامه رو بذار دوست دارم نسرین رو با مانتو های تنگ و ساپورت به تصویر بکشی ومن هر روز این صفحه رو بهش سر میزدم منتظریم خواهشا زود به زود بذار.
     
  
مرد

 
نکنه مامانت توروهم کشید رو خودش و غیبت کرد؟ یا شایدم بابات و داییت از قضیه خبردارشدن و فهمیدن توهم باهاشون همدستی زدن کون سه تا تون و پاره کردن؟آخه عزیزمن خب مگه شماها مرض کون درد دارین که میاین چن تا قسمت میذارین و ادمو آلوده میکنین و بعدشم غیبتون میزنه و یه جماعت و سرکار میذارین؟ یا الترامپ دیگه فقط باید خودت ظهور کنی و اقدام کنی برعلیه این قوم
     
  
مرد

 
من به ایشون حق میدم اول که میخوای داستان را شروع کنی خیلی مطلب در ذهنت هست ولی در نوشتن بخاطر اینکه خلاصه نشه زیاد شاخ و برگ میدی و شخصیت وارد داستان میکنی وسط داستان گیر میکنی حالا که باید از زبان دونفر یک مطلب را بگی مشکل دو چندان میشه خوانندگان هم که همه ختم روزگار منتظر یک گاف بزرگ هستند این بنده خدا برای نوشتن مجبوره چند بار قسمت های قبل را بخونه هی میخونه هی یاداشت میکنه بعد میخواد همه رو به هم وصل کنه میبینه مجبور یک شخصیت دیگه وارد کنه و برای جمع کردن همین داستان باید یکسال تحمل کنه بهتر اینه که مطلبی که در ذهنش بوده را در کاغذ بیاره و از زبان یک شخصیت داستان و به اتمام برسونه بعد از اینکه داستان تمام شد شخصیت بعد را شروع کنه با فانتنزی های خودش در کنار این داستان البته اساتید زیادی وجود دارند من فضولی کردم اگر میبینید داستان ها یا نیمه تمام رها میشود و یا برای بقیه داستان مدت زیادی طول میکشه دلیش همین است و برای خوانندگان پیشنهاد میکنم رهایش کنید بگذارید خودش تصمیم بگیرد موفق باشید
ham1
     
  
صفحه  صفحه 17 از 26:  « پیشین  1  ...  16  17  18  ...  25  26  پسین » 
داستان سکسی ایرانی

سکس مامانم با دوست داییم


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA