انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
ایران
  
صفحه  صفحه 29 از 30:  « پیشین  1  ...  27  28  29  30  پسین »

Booshehr | سرزمین لیان درخشان،بوشهر


مرد

 
امروزه همان مراسم چهارشنبه سوری که در کل کشور رایج است در این استان نیز برگزار می‌شود و آتش افروزی شب چهارشنبه سوری از آداب مردم این دیار است. بر اساس رسم آن‌ها شب چهارشنبه سوری نباید نفرینی صورت گیرد زیرا بر این باورند كه در روزهای آخر سال؛ جمعا1999 قضا و بلا نازل می‌شود كه فقط 999 تای آن در این شب است.
هله
     
  
مرد

 
‎دعای باران‎
دشتی و دشتيان هنگامی که باران دير شود مردم تصميم ميگيرند که گل درست
کنند.و يک نفراز اهالی روستا گلی می شود وی را با برگ درختان گوناگون و
خرما می پوشانّد و کلاه کاغذی بر سر او ميگزارند و چوبی به دست او
ميدهند.سپس مردم از زن و مرد و بزرگ کوچک پشت سر گلی راه افتاده و به در
خانه رفته می خانند:
گلی گلينا شاخ زرينا گلی امده دم خونتون سی ختر کل نونتون و ميخوانند:
قبله دعا ميشويم سی خاتر او خدا می شويم و باز ميخوانند:
مشتی جوی داشتيم پس تلی کاشتييم نصفی
سوی تو نصفی سوی دو -الله تو بارون بزن سی مال عيال وارون و الی اخر و يکی
از ريش سفيدان جلو امده ذامن ميشود و می گويد تا فلان روز اگر باران آمد
هيچ و گرنه بار ديگر آسک را به دوش او ميدهيم هرچه سنگ بيابان است به تن
او خرد ميکنيم. تا روز مقرر اگر باران بيايد که هيچ و گرنه دوباره سراغ
آسک به دوش قبلی ميروند.لنگه آسک را به دوش او نهاده و باز به قبله دعا
ميروند.ابتدا مقداری سنگ به او پرتاب ميکنند و سوره ای از قران ميخانند و
نماز طلب دعا به جا مياورند.نکته قابل توجه در این مراسم صفا و پاکی بی
مانند آنها بوده است که دیگر این کار در دشتی مرسوم نمی باشد .
هله
     
  
مرد

 
‎لباس ها‎
به علت موقعیت بندری و ساحلی و شرجی بودن هوا در استان بوشهر بیشتر مردم از لباس های معمولی نخی استفاده می کنند . لباس های محلی اهالی استان بوشهر یکی از مهم ترین جاذبه های فرهنگی این منطقه به شمار می رود . بانوان در استان بوشهر، پیراهن بلند دور چین به همراه عبای سیاه، مقنعه نازک و سیاه رنگ، روبنده نازک، شلوار چیت و نوعی کفش صندل معروف به کوش می پوشند .
هله
     
  
مرد

 
‎بازی ها‎
هله
     
  
مرد

 
آغاز بازی با جمع آوری بازیکنان توسط «اُوسا » انجام می شود که همینکار نیز آداب و مقدمات خاص خود را دارد که در زیر یه آن اشاره می کنیم.
روزها ، معمولا بچه ها به موقع برای بازی حاضرند، اما هنگام شب تعدادی از دخترها و پسرها و یک « اُوسا» قبل از موعد مقرر در میدان محل جمع می شوند و برای گرداوری بقیه بچه ها که در منزل مانده اند، چنین می خوانند:
« اُوسا » : « اومی ... اومی » ؟
بچه ها : « کی نومی » ؟
اوسا : « اکبرو نومی » ؟
بچه ها : «سنگش بزن»
اوسا : «نمی رسه»
بچه ها : « بُنگش بزن »
اوسا : «نمی رسه.:
اوسا با کمی مکث می گوید:
«هُووش بزن».
بچه ها با شنیدن جمله ی آخرِ « اُوسا»، همه با هم محکم و یکصدا و کشیده می گویند « هوووو ».
این کار باعث تحریک بچه هایی می شودکه در منزل هستند، تا هر چه زودتر خود را برای انجام بازی به میدان برسانند.
گاهی تنها به این شعر اکتفا می کنند:
« جی جی سنگ ترازی بچه ها چی بخورین بیین به بازی »
هله
     
  
مرد

 
‎اصلاحات‎
1- « تَر و خشک » : یکی از دو « اُوسا » تکه ای سنگ یا سفال مسطح رابا آب دهان « تَر » می کند ف سپس از اُوسای دیگر سوال می کند « تَر یا خشک ؟ »، آنگاه سفال را کمی به هوا پرتاب می کند تا به سوی زمین فرود آید و کار شیر و خط امروزی را انجام بدهد. بدین وسیله وضعیت دو گروه برای آغاز بازی تعیین می گردد.
2- « گَر » : روشی است برای کسب امتیاز و اخراج همبازی به صورت تعقیب و گریز و لمس جایی از بدن بازیکن با دست.
3- « چُرچُر » : این روش و اصطلاح، قبل از شروع بازی هائی موسوم است که بازیکنان می بایست به دو گروه مساوی تقسیم شوند. بدین قرار که هر دو بازیکن، هم قد و هم قدرت و هم استعداد، دست به دور گردن یکدیگر میکنند و چندین قدم از دیگران فاصله می گیرند، سپس هر یک نامی به خود گذاشته و اهسته در گوش دیگری زمزمه می کند، مثلا یکی به نام « ماه » و دیگری « خورشید » یا « زمین » و « آسمان »، آنگاه با همین وضعیت روبروی دو اُوسا قرار می گیرند و ازآنها سوال می کنند، « اُوسا چُرچُر»، اُوسا جواب میدهد « دَس پر »، سپس یکی از دو بازیکن رو به دو اُوسا می گوید : « ماه » می خواهید یا « خورشید» ؟ هر کدام ماه انتخاب کرد خورشید به دیگری تعلق می گیرد. با این روش اعضای دو گروه تعیین می گردند.
4- « بُر » : روشی است برای انتخاب برای انتخاب و تعیین بازیکنان دو گروه توسط فردی ماهر، با سلیقه و از هر حیث برجسته به نام « اُوسا ».
5- لوت : وسیله ایست دست ساز از جنس پارچه.
6- « پُر خالی » : یک نفر از بازیکنان سنگ ریزه ای را از زمین بر می دارد، سپس دستها را به پشت خود می برد و آن را در یکی از مشتهای گره کرده ی خویش پنهان می کند، سپس دو مشت بسته را رو بروی دو « اُوسا» می گیرد و از آنها سوال می کند : « کُمو پُر کُمو خالی » ؟ بدین وسیله یکی از دو اُوسا برنده می شود و با اعضای گروه خود بازی را از اول به دست می گیرد. گاهی همین کار توسط اُوسا مابین دو گروه انجام می شود.
7- « توپ لکه ای » : توپ پارچه ای دست ساز که روی لایه بیرونی آن با نخ محکم به صورت لوزی های کوچک تابیده و در شکم آن برای ایجاد وزن بیشتر تعدادی سنگ ریزه جای داده باشند.
8- توپ « سه پوسه یا رِبِنی » : همان توپ تنیس روی زمین است.
9- شَدّه : پرتاب شدید توپ در مراحلی خاص از بازی به طرف بازیکن در حال فرار و هدف گیری و مورد ربه قرار دادن کمر به پایین بازیکن مورد هدف، برای گرفتن امتیاز
هله
     
  
مرد

 
‎جز کن بازی‎
محل بازی : فضای آزاد با استفاده ازدرخت
وسیله ی بازی : یک عدد چوب راست به طول یک متر
فصل بازی: تابستان
زمان بازی : روزها
تعداد بازیکنان : 3 تا 10 نفر.
سن بازیکنان : 10 سال به بالا.
جنس بازیکنان : پسر.
هدف بازیکنان : سرعت عمل، تقویت جهش و عکس العمل، مهارت و آمادگی در پرتاب نیزه.
مقدمات بازی:
بازیکنان یک به یک چوب مورد نظر را به طور عمودی از یک نوک روی بند اخر انگشت وسط خود می گذارند و ضمن کنترل و جفظ آن به روی نوک انگشت ، یک، دو ، سه ... می شمارند. هر کدام بیشترین شمارش را داشته باشد، « اُوسا» محسوب می شود و کمترین شمارش بازنده محسوب می شود.
شیوه ی اجرای بازی :
تمام نفرات به بالای درخت می روند وروی شاخه هایی پخش می شوند که از خطر « جِز » در امان باشند. فقط « اُوسا » و بازنده زیر درخت می مانند.در این لحظه « اوسا » چوب را با قدرت هر چه تمامتر به صورت پرتاب نیزه به طرفی می اندازد و بلافاصله بهبالای درخت می رود و به بازیکنان میپیوندد. ای این اثناء، بازنده دوان دوان چوب را می آورد و هوشیارانه سعی می کند تا در فرصتی مناسب با نوکان کف پای یکی از بازیکنان را هنگام قرار گرفتن به روی شاخه های پائینی درخت و یا در لحظه ی پریدن بهپائین، « جِز » کند. البته برای « جِز» کردن نباید با پرتاب چوب، کف پا راهدف قرار داد. اکنون بازیکنان در حالی که همگی بالای درخت هستند، پی در پی روی شاخه ها جابجا می شوند و چنین می خوانند:
« خُم گولش می دُم، تو بتنگ » « خُم نونش می دُم، تو بتنگ » « خُم اُوش می دُم ، تو بتنگ »
سپس هر کدام فرصتی بدست آورد به پایین درخت می پرد . در صورتی که بازنده نتوانست او را « جِز » کند، حدودا به فاصله ی 20 متری درخت می رود، سپس بازیکنی که از درخت پریده، چوب را به طرف او پرتاب می کند و مجددا به بالای درخت می رود و دوباره بازنده چوب بدست، زیر درخت قرار می گیرد و مراحل قبل تکرار می شود.
قابل ذکر است که بازنده در صورت تمایل، برای دسترسی بیشتر و « جِز » کردن بازیکنان روی درخت، تنها اجازه دارد که از یک دست و دو پا برای بالا رفتن از تنه ی درخت استفاده نماید. در هر حالت اگر بازنده بتواندکف پای یکی از بازیکنان را « جِز » کند، با صدای بلند می گوید « جِز، جِز ... » و بدینوسیله او را جانشین خود می سازد و خود چوب را پرتاب می کند و بدون فوت وقت به بالای درخت می رود و مانند مراحل قبل تا هر زمان که بخواهند بازی ادامه پیدا می کند.
هله
     
  
مرد

 
درختاهی مورد استفاده این بازی، گل ابریشم ، بابُل و لیلَک همان « انجیر معابد » می باشند.
محل مناسب دیگری برای این بازی « گارو » می باشد و آن گودال، سراشیبی است که جلوی چاه کشاورزی به عرض 5/2 متر و به طول 15 الی 30 متر، متناسب با عمق چاه که شیب آن از نقطه ی صفر جلو چاه شروع می گردد و در انتها حدودا با عمق 2 متر ختم میگردد. البته به اندازه ی هشت متر طول از انتهای آن که 5/1 تا 2 متر عمق دارد، مناسب این بازی است. در این مکان، بازنده به جای زیر درخت در کف پایین « گارو » قرار می گیرد و بازیکنان به جای روی درخت، در بالای« گارو » می ایستند و هنگام بازی به پایین می پرند و در این اثناء اگر « جِز » نشدند، چوب « جِز » را از بازنده می گیرند و پس از پرتاب آن به جهتی مجددا از بدنه « گارو » به بالا می آیند و بازی راهمچنان ادامه می دهند.
هله
     
  
مرد

 
‎بازی پندک چال‎
بازی پِندِکِ چال
محل بازی : فضای آزاد
وسیله ی بازی : توپ « یکه ای » یا توپ « ربنی یا سه پوسه » و به تعداد نفرات «گُرز » خشک به طول 5/1 متر
فصل بازی : تابستان
زمان بازی : روزها
تعداد بازیکنان : 3 تا 10 نفر
سن بازیکنان 14 سال به بالا.
جنس بازیکنان : پسر
هدف بازیکنان : دقت ، سرعت ، عکس العمل و زمینه برای یادگیری بازی چوگان.
مقدمات بازی :
بازیکنان توپ را درون دایره ای به شعاع ده سانتی متر که قبلا بوسیله ی یک قطعه سنگ، در میدان روی زمین ترسیم شده، می گذارند و به فاصله ی 10 متریاز آن، ابتدا به اختیار یکی از بازیکنان، یک پا جلو و پای بعدی به عقب، در حالی که از ناحیه کمر متمایل به پیش خم شده است، انتهای ناحیه ی باریک « گُرز » خود را در یک دست می گیرد و قسمت بیرونی قوس ما قبل انتهای دیگر آن، یعنی ناحیه ی « بُن گُرز » را روی خط شروع قرار می دهد و به منظور دقت در گرفتن نشانه، چند بار آن را در جهت توپ و بالعکس به روی زمین سُر می دهد و به قصد ضربه به توپ، رهایش می سازد.
سپس بقیه بازیکنان یکی پس از دیگری همین کار را انجام می دهند. انان که موفق شده، « گُرز » خود را به توپ بزنند، برای ادامه ی مرحله ی بعدی بازیف به صورت موقت به انتظار در گوشه ای می نشینند، و نفرات دیگر، این مرحله از بازی را یک به یک آنقدر تکرار می کنند تا بازنده ی این مرحله ، یعنی کسی که نتوانسته « گُرز» خود را به توپ بزند، معلوم گردد.
شیوه ی اجرای بازی :
همه ی بازیکنان « گُرز » به دست به فاصله ی 5/1 الی 2 متری اطراف دایره ای که بازندهف اصطلاحا « پِند» یعنی توپ را در آن گذاشته می ایستند و همچنان سر انحنایی دیگر « گُرز » خود را روی خط دایره سُر میدهند و به پس و پیش می برند و به اصطلاج « خِرخِـرَک » می کنند و ضمنبیان کلمه ی « کین کارت » بازنده را غافلگیر می کنند تا در فرصتی مناسب یک نفر از بازیکنان به خود جرأت دهد و با گُرز خود ضربه ای به توپ بزند و همبازی وقت را غنیمت بشمرند و با گُرز خود، توپ را پاسکاری کنند و باسرعت هر چه تمامتر ان را از محوطه و دسترس بازنده دور نمایند و به بیرون از محل ببرند.
در این میان، بازنده می بایست از شروع مرحله اول، تقریبا نزدیک به دایره، ثابت و بدون حرکت بی جا ، بایستد و هوشیارانه حرکات افراد را که قصد بردن توپ را دارند، کاملا زیر نظر بگیرد و در صورت زدن ضربه به توپ، توسط یک بازیکن، بلافاصله در جا یا با تعقیب، قبل از زدن ضربه ی بعدی توسط دیگری، با نوک باریک « گُرز » خود که به عکس دیگران در دست گرفته است، جایی از بدن زننده ی توپ را از گردن به پایین لمس یعنی « جِز » نماید تا او را جایگزین خود کند.
گاهی بازی با طی مسیری طولانی و پشت سر گذاشتن چند کیلومتر، ادمه می یابد تا بدانجا که همگی خسته و کوفته شوند و قادر به ادامه ی بازی نباشند. در این حالت « گرز» های خود را روی دوش می گذارند و دسته جمعی، لنگ لنگان به طرف محل بر می گردند و خطاب به بازیکنی که احیانا از اول تا اخر بازی، بازنده باقی مانده است،با صدای بلند شعر هایی با این مضمون می خوانند:
« پِند پِندکی ، پند نمکو »
یا اگر توپ مورد استفاده لکه ای باشد ، آن را سر چوب بند می اورند و چنین ادامه می دهند:
« پند بردیم ظلم آباد سی خاطر موی غباد
پند بردیم تو غُوی محمود سیا دمش دُوی »
هله
     
  
مرد

 
‎شنداز بازی‎

محل بازی : فضای آزاد یا فضای بسته ی منزل
وسیله ی بازی : یک جعبه کبریت پُر . « در فضای آزاد، گاهی جعبه ی کبریت را برای ایجاد وزن بیشتر از خاک و سنگ ریزه پر می کنند.»
فصل بازی : تابستان
زمان بازی : روز ، شب
تعداد بازیکنان : 3 تا 6 نفر.
سن بازیکنان : 8 سال به بالا.
جنس بازیکنان : دختر ، پسر.
هدف بازیکنان : دقت
مقدمات بازی:
بازیکنان در وضعیت چهار زانو به صورت دایره، روبروی هم به روی زمین می نشینند و بدون نوبت، هر دفعه یک نفر، جعبه کبریت را بین سه انگشت شصت، اشاره و وسطی می گیرد و آن را حدود 20 سانتی متر ، بدین نیت به هوا پرتابمی کند تا در جهت عقربه های ساعت حدود 360 درجه به دور خود بچرخد وپس از سقوط، اصطلاحا به حالت « شاه » روی زمین قرار بگیرد.
البته ممکن است خلاف انتظار جعبه مذکور به یکی از اشکال، من جمله « وزیر ، عاشق و دزد » به روی زمین مستقر شود. بدین وسیله این مرحله از بازی را آنقدر تکرار می نمایند تا از بین بازیکنان ابتدا شاه ، سپس وزیر تعیین گردد.
شیوه ی اجرای بازی:
در این مرحله « شاه و وزیر » تا بدانجا که سمتشان برقرار است از انداختن جعبه ی کبریت خودداری می کنند. ضمن اینکه وزیر در حین بازی موظف است احکام شاه را بدون چون وچرا اجرا کند.
بقیه ی بازیکنان به آرزوی رسیدن به مقام شاه یا وزیر و جایگزین شدن، یکی بعد از دیگری ، عین مقدمه، بازی را ادامه می دهند.
حالت عاشق، تشویق و تنبیه ندار، اما وضعیت دزد از نظر شاه جرم محسوب میشود. بنابراین استقرار جعبه کبریت هر بازیکن که به حالت دزد بود، بلافاصله وزیر به شاه می گوید: « شنداز »، شاه بادی به غبغب می اندازد و می گوید: « داد و بی داد ». مجددا وزیر به شاه می گوید : « چِش کُنُم ».
در پی آن شاه ، اجرای یک مجازات ازجمله « سُقول مچی » « پیاز گوری »، «دُول چاپی »، آوردن آب و چای خوردنبرای شاه یا « سبیل مالک » و یا تقلید صدای حیوانات از جمله گاو و الاغ رابه وزیر واگذار می نماید تا بدینوسیله وزیر، مجرم را مجازات نماید.
قدر مسلم دزد با عجز ، تقاضای عفو یا تخفیف مجازات می کند، از طرفی شاه و وزیر معمولا کاهش جرم را مد نظر دارند، بدان جهت که مبادا روزگار به دست دزد بیافتد و تلافی کند.
البته اگر وزیر نسبت به انجام دستورات شاه کوتاهی کند و به دزد ترحم نماید، شاه در جواب کلمه ی « شنداز» در دفعه ی بعد به وزیر می گوید « وزیرت بیانداز » که در این صورت وزیرجایگزین دزد می شود. با این روش تا پاسی از شب بازی ادامه می یابد.
هله
     
  
صفحه  صفحه 29 از 30:  « پیشین  1  ...  27  28  29  30  پسین » 
ایران

Booshehr | سرزمین لیان درخشان،بوشهر


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA