انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
ایران
  
صفحه  صفحه 4 از 23:  « پیشین  1  2  3  4  5  ...  20  21  22  23  پسین »

سلسله قاجاریه


مرد

 
حسینقلی نظام‌السلطنه


میرزا حسینقلی‌خان نظام‌السلطنهٔ مافی از نخست‌وزیران (رئیس‌الوزراها) مشروطه و محمدعلی‌شاه قاجار بود. در ۲۹ آذر ۱۲۸۶ کابینه‌اش را به مجلس معرفی کرد. دو بار کابینه‌اش را ترمیم نمود ولی چون نمی‌توانست با محمدعلی‌شاه هماهنگی کند استعفا داد و به کلی کناره گرفت و محمدعلی‌شاه نیز بدون توجه به تمایلات مجلس شورای ملی، میرزا احمدخان مشیرالسلطنه را مأمور تشکیل کابینه کرد.


وزیران کابینهٔ میرزا حسینقلی‌خان نظام‌السلطنهٔ مافی (معرفی در ۲۹ آذر ۱۲۸۶)
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
جواد سعدالدوله
جواد سعدالدوله فرزند حاج میرزا جبار و نوه حاج صفرعلی خوئی بود. صفر علی از ثروتمندان تبریز بود و تیمچه صفرعلی در بازار از بناهای اوست. سعد الدوله قبل از مشروطه وزیر تجارت بود واز مخالفان مشروطه بود ولی مخالفت‌های او با عین الدوله ودر نتیجه با مستشار گمرک، ژوزف نوز باعث تمایل او به جنبش مشروطه وعقاید مشروطه طلبان گردید.

سعدالدوله از سیاستمداران روزگار قاجار است. در دورهٔ استبداد صغیر در آغاز محمدعلی‌شاه قاجار، ناصرالملک را که در آن هنگام خارج از ایران بود به ایران فرامی‌خواند و مأمور تشکیل کابینه می‌کند، ولی تا هنگام رسیدن او به تهران سعدالدوله را به مقام کفیل نخست‌وزیری و وزیر خارجه برمی‌گزیند. ناصرالملک زیر بار نمی‌رود و سرانجام سعدالدوله به عنوان نخست‌وزیر برگزیده می‌شود. پس از فتح تهران به دست مشروطه‌خواهان از این مقام برکنار می‌گردد.



سعدالدوله مشروطه خواه
پس از صدور فرمان مشروطیت وتشکیل مجلس اول، وی به نمایندگی از سوی اشراف وارد مجلس گردید. فعالیت‌های او باعث عزل نوز بلژیکی گردید هم چنین وی خواستار تصویب نامه‌ای شد که به موجب آن وزرا در مقابل مجلس پاسخ گو باشند. از اقدامات مهم او در مجلس، تدوین متمم قانون اساسی بود که به همراه تقی زاده، مستشار الدوله، حاج امین الضرب ودیگران انجام گرفت.


سعدالدوله مخالف مشروطه
شروع مخالفت سعدالدوله با مشروطه به انتخاب شدن صنیع الدوله بجای وی به ریاست مجلس و رایزنی‌های متعدد میرزا علی اصغر خان اتابک با او و قول وزارت خارجه توسط محمد علی میرزا، نسبت داده شده‌است. وی از مجلس کناره گرفت و با همکاری دربار و کامران میرزا و شیخ فضل الله نوری جبهه واحدی علیه جنبش مشروطه تشکیل دادند. بعد از واقعه میدان توپخانه تهران، مجلس از شاه در خواست تبعید سعد الدوله را می‌نماید.

پس از بسته شدن مجلس دوم در ۲۹ ذیحجه ۱۳۲۹، دخالت خارجی‌ها در امور سیاسی و داخلی ایران بسیار علنی شد. در این زمان چون ناصرالملک که نایب السلطنه بود در تابستان ایران را ترک کرده و مراجعت نمی‌کرد، دولت‌های روس وانگلیس به فکر افتادند که شاید سعدالدوله را به جای او برقرار کنند ولی سعدالدوله به علت وابستگی به روسها بسیار منفور بود واین کار شکل نگرفت.

سعد الدوله در آذر ماه ۱۳۰۸ خورشیدی در گذشت و در امامزاده عبدالله مدفون شد.



وزیران کابینهٔ سعدالدوله
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
صدراعظم‌های احمد شاه
محمدولی تنکابنی


محمدولی‌خان تُنِکابُنی (۱۳۰۵-۱۲۲۵هجری خورشیدی) معروف به سپهدار تنکابنی، سپهدار حکمران گیلان، سیاست‌مرد و پنج دوره رئیس‌الوزرای ایران.


وی پسر حبیب‌الله خان سردار و نوه محمدولی‌خان ساعدالدوله از سرداران محمدشاه قاجار در محاصره هرات بود. او ابتدا ساعدالدوله و بعد نصرالسلطنه لقب داشت و در دوران جنبش مشروطه به سپهدار اعظم ملقب بود. او یکی از دو فاتح معروف تهران در جریان انقلاب مشروطه بود (فاتح دیگر سردار اسعد بختیاری است).

وی در ابتدا از سرداران محمد علی شاه بود و حاکم تنکابن بود که توسط شاه به حکومت گیلان منصوب شد. در شکستن بست مشروطه خواهان در مسجد شاه و در کشتار آزدیخواهان تبریز نقش ایفا کرده بود. بعدها با محمد علی شاه اختلاف پیدا کرد و به املاکش در تنکابن رفت. در دوران استبداد صغیر آزادیخواهان گیلان بدلیل اینکه وی فنون نظامی را می‌دانست و با محمد علی شاه هم اختلاف داشت او را به‌عنوان رهبر برای فتح تهران برگزیدند. وی توسط کمیته ستار و میرزا کریم خان رشتی مغز متفکر و گرداننده واقعی حوادث، در راس مجاهدین گیلان قرار گرفت. او بعد از پیروزی نهضت مشروطه لقب سپهدار گرفت.

نخستین بار در ۱۲۸۸ هجری خورشیدی رئیس‌الوزرا شد و تا ۱۲۹۴ هجری قمری که با لقب سپهسالار اعظم به این مقام رسید چهار بار دیگر رئیس‌الوزرا بود.

در دوره رضاشاه بسیاری از املاک و اموال او را گرفتند و بالاخره خودکشی کرد.

خانواده او نام‌خانوادگی خلعتبری را برگزیدند.
جستجو در ویکی‌نبشته متن مربوطه در ویکی‌نبشته: پروگرام کابینه آقای میرزا محمدولی خان سپهداراعظم

عبدالهادی حائری از وی و علیقلی خان سردار اسعد در جریان فتح تهران و اعدام شیخ فضل الله نوری به عنوان فئودال پشتیبان بیگانه یاد می کند.




اطلاعات کلی
نام کامل محمدولی خان تنکابنی
معروف به سپهسالار اعظم
زادروز ۱۸۴۶
زادگاه تنکابن، ایران
تاریخ مرگ ۱۹۲۶
محل مرگ تهران، ایران
فرزندان امیر اسعد خلعتبری
خویشاوندان سرشناس امیر اسعد خلعتبری

حزب سیاسی جنبش مشروطه
سمت رئیس‌الوزرا
فعالیت‌ها از فرماندهان فتح تهران
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  ویرایش شده توسط: sepanta_7   
مرد

 
نجفقلی صمصام‌السلطنه


نَجَف‌قُلی خان بَختیاری مشهور به صَمصام‌السَلطَنه از سران ایل بختیاری و دو دوره رئیس‌الوزرای ایران در دورهٔ قاجار بود.


زندگینامه
او فرزند حسینقلی خان ایلخان بختیاری و حاجی بی‌بی مهرافروز بود و در سال ۱۲۲۹ زاده شد. پس از مرگ پدر در ۱۲۸۱ از مظفرالدین شاه لقب صمصام‌السلطنه و مقام ایلخانی گرفت. صمصام‌السلطنه در جنبش مشروطه به مخالفان محمدعلی‌شاه پیوست و با برادر خود علیقلی خان سردار اسعد همراه شد. او به همراه سواران مسلح بختیاری اصفهان را تصرف کرد و حکومت اصفهان را در ۱۳۲۶ ق. به‌دست گرفت. در ۱۲۸۹ رئیس‌الوزرا شد و تا ۱۲۹۱ در این منصب باقی ماند.


مسئله اولتیماتوم روسیه برای اخراج مورگان شوستر مستشار آمریکایی مالیه در زمان تصدی او پیش آمد. او بر خلاف مجلس از موافقان پذیرش تقاضای روس‌ها بود. او بار دیگر در سال ۱۲۹۷ به مدت چهار ماه به نخست‌وزیری رسید و زمانی که احمدشاه فرمان عزل او را صادر کرد، مدتی حاضر به پذیرفتن نبود و خود را نخست‌وزیر می‌دانست.


پس از اینکه انقلاب کمونیستی در شوروی به پیروزی رسید، لنین برای اثبات حسن نیت خود نسبت به ملل ضعیف جهان الغای تمام امتیازات استعماری دولت تزاری پیشین را اعلام کرد. دولت صمصام‌السلطنه نیز از این فرصت استفاده کرد و در ۴ مرداد ۱۲۹۷ در مصوبه‌ای الغای عهدنامه ترکمانچای و دیگر امتیازات واگذار شده به دولت روسیه تزاری را ملغی اعلام نمود.


در انتخابات دوره چهارم مجلس شورای ملی به نمایندگی تهران انتخاب شد. در سال ۱۳۰۰ هنگامی که کلنل پسیان در خراسان قیام کرده بود حکومت خراسان به وی پیشنهاد شد ولی او به خراسان نرفت. در ۱۳۰۸ نیز به فرمانداری چهارمحال بختیاری منصوب و به حل اختلافات در این منطقه مأمور شد. او در سال ۱۳۰۹ در اصفهان درگذشت و در تکیه بختیاریها در تخت فولاد اصفهان به خاک سپرده شد.


اطلاعات کلی
نام کامل نجفقلی خان صمصام السلطنه بختیازی
معروف به صمصام‌السلطنه
زادروز ۱۲۲۹
زادگاه ایران
تاریخ مرگ ۱۳۰۹
محل مرگ اصفهان، ایران
خویشاوندان سرشناس سردار اسعد
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
محمدعلی علاءالسلطنه


محمدعلی‌خان علاءالسلطنه سیاستمدار ایرانی و پدر حسین علاء است. او در دوران قاجار، دو دوره نخست‌وزیر ایران بود.

وزیران کابینهٔ وزیر افخم (معرفی در ۲۹ اسفند ۱۲۸۵)
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
حسن پیرنیا



حسن پیرنیا، ملقب به مشیرالملک و بعد مشیرالدوله (زاده ۱۲۵۱ در تبریز - درگذشته ۲۹ آبان ۱۳۱۴ ه. خ در تهران) سیاستمدار، حقوقدان و تاریخ‌نگار ایرانی، و نخست‌وزیر ایران در اواخر عهد قاجار.


زندگی
حسن پیرنیا فرزند میرزا نصرالله خان نائینی (مشیرالدوله) نخستین رئیس‌الوزرای عصر مشروطیت بود. حسن پیرنیا در ۱۲۹۱ ه‍. ق به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در خانه گذراند. پس از پایان دروس مقدماتی، به همراه دو برادرش، حسین و علی، برای تحصیل عازم فرنگ شد. حسن پیرنیا به مسکو رفت و پس از اتمام مدرسهٔ نظام، در دانشکدهٔ حقوق مسکو تحصیل کرد و در پایان این دوره به عنوان وابستهٔ سفارت ایران در سن پطرزبورگ مشغول به کار شد.

پس از مرگ محسن خان مشیرالدوله در ۱۳۱۷ ه‍. ق، میرزا نصرالله خان نائینی به وزارت امورخارجه منصوب و لقب مشیرالدوله به وی اعطا شد. به دنبال آن مشیرالدوله فرزند خود میرزا حسن خان را به تهران فراخواند و لقب پیشین خود (مشیرالملک) و ریاست ادارهٔ بایگانی وزارت امورخارجه را به او داد. چندی بعد منشیگری مخصوص صدراعظم امین السلطان نیز به آن افزوده شد. نخستین کار پیرنیا پس از ورود به وزارت خارجه، نوشتن نظامنامهٔ حق ویزا و سایر تصدیقات اتباع ایرانی خارج از کشور بود. سپس برای تربیت کادر سیاسی و کارکنان وزارت امورخارجه، با کمک پدرش و امین‌السلطان و با جلب حمایت مظفرالدین شاه، «مدرسهٔ وزارتخانه» یا مدرسهٔ سیاسی را تأسیس کرد و خود معلم حقوق بین‌الملل در این مدرسه شد.

پیرنیا در سفرهای مظفرالدین شاه به فرنگ به عنوان منشی مخصوص صدراعظم و سپس به عنوان مترجم حضور داشت. وی در بازگشت موقتش به ایران شاهد ماجرای عزل اتابک بود.

تقارن دوران تحصیل و سفارت پیرنیا در روسیه (۱۳۰۷ـ۱۳۲۳) با سلسله وقایع منتهی به انقلاب ۱۹۰۵ روسیه، و آشنایی وی با ایرانیان اصلاح‌طلب در قفقاز، از عوامل همراهی او با مشروطه‌خواهان بود. پیرنیا در آستانهٔ انقلاب مشروطیت به ایران آمد و پس از صدور فرمان تأسیس عدالتخانه، در کمیسیونی که برای تهیهٔ نظامنامهٔ عدالتخانه دایر شد عضویت داشت.

پس از صدور فرمان مشروطیت در سال ۱۲۸۵ (۱۳۲۴) که متن آن را پیرنیا برای مردم خواند، برای تهیهٔ نظامنامهٔ انتخابات و قانون اساسی هیئتی تشکیل شد که پیرنیا در آن مسئولیت ترجمهٔ قوانین ملل دیگر را بر عهده داشت. پس از جلوس محمدعلی شاه (ذیقعدهٔ ۱۳۲۴) پیرنیا برای اعلان تاجگذاری شاه جدید، در ربیع‌الاول ۱۳۲۵ به سفارت فوق‌العاده راهی سن پطرزبورگ، لندن و پاریس شد. در این مأموریت که پیرنیا آن را نوعی تبعید محترمانه می‌دانست، علاوه بر ابلاغ تاجگذاری محمدعلی شاه، به توصیهٔ امین‌السلطان، دربارهٔ قرارداد ۱۹۰۷ روس و انگلیس با مقامات این کشورها گفتگو کرد و در این دیدارها از امپراتور روسیه، پادشاه انگلیس و رئیس جمهور فرانسه نشان دریافت کرد. پس از این مأموریت فوق‌العاده، پیرنیا در کابینهٔ مشیرالسلطنه به وزارت عدلیه رسید و در کابینهٔ بعدی که ناصرالملک رئیس‌الوزراء شد (۱۹ رمضان ۱۳۲۵) مشیرالدوله وزرات خارجه را برعهده گرفت. در همین اوان صورت نهایی قرارداد ۱۹۰۷ روس و انگلیس انتشار یافت و مشیرالدوله در مقام وزیر خارجه یادداشتی مبنی بر بی‌اعتباری قرارداد از نظر دولت ایران برای سفیر انگلیس فرستاد. انتشار این یادداشت اگرچه در اجرای قرارداد تأثیری نداشت، در افکار عمومی داخل کشور موجب محبوبیت پیرنیا شد.

در دورهٔ استبداد صغیر، مشیرالدوله در دولتهای مشیرالسلطنه و ناصرالملک، وزارت معارف و عدلیه را بر عهده داشت و از جانب محمدعلی شاه مأمور اصلاح عدلیه و تنظیم قانونی امور آن شد و در «دارالشورای کبرای دولتی» یا «شورای مملکتی» که به دستور شاه برپا شده بود عضویت یافت. حضور پیرنیا در دستگاه دولت به هنگام استبداد صغیر با انتقادات جدی همراه بود، اما نمی‌توان آن را نشانهٔ بی‌اعتقادی وی به نظام مشروطه دانست.

پس از فتح تهران، مشیرالدوله به نمایندگی از استرآباد به مجلس راه یافت، ولی به دلیل پذیرش مسئولیت وزارت عدلیه در کابینهٔ سپهدار از نمایندگی استعفا کرد و در کابینهٔ بعدیِ وی نیز به وزارت تجارت رسید. در دوران وزارت عدلیه پیرنیا سه طرح قانونی برای اصلاح عدلیه به مجلس ارائه داد که با وجود مخالفتهای اولیه، با مساعدت بعدی سید حسن مدرس و امام جمعهٔ خویی به تصویب کمیسیون عدلیهٔ مجلس رسید. پیرنیا در کابینهٔ صمصام‌السلطنه (۲۹ رجب و ۶ شعبان ۱۳۲۹) وزارت عدلیه و معارف را پذیرفت و در ایام فترت بین مجلس دوم و سوم در کابینهٔ علاءالسلطنه مدت کوتاهی وزارت معارف را برعهده گرفت، اما در جمادی‌الآخر ۱۳۳۱ در اعتراض به اعطای امتیاز راه آهن خرمشهرـخرم‌آباد به انگلیس از وزارت استعفا کرد. پیرنیا در اتخاذ سیاست بیطرفی ایران در جنگ جهانی اول نیز نقش داشت.




دوران رئیس‌الوزرایی
در مجلس سوم مشیرالدوله به نمایندگی از تهران انتخاب شد، اما احمد شاه پس از نظرخواهی از مجلس وی را مأمور تشکیل کابینه کرد. مشیرالدوله هنگام معرفی وزرا و ارائهٔ رئوس برنامهٔ دولت در عرصهٔ سیاست خارجی و داخلی، مهمترین برنامه‌های خود را حفظ بیطرفی، اصلاح دوایر دولتی و پرداخت حقوق معوقهٔ ژاندارمری و نظمیه اعلام کرد. وی در نخستین گام با لغو قانون ۲۳ جوزا که موجب حاکمیت مطلق بلژیکی‌ها بر خزانه‌داری کل ایران شده بود، اسباب ناخشنودی روس وانگلیس را فراهم آورد و پشتیبانی همهٔ گروههای سیاسی، حتی گروهها و روزنامه‌های تندرو، را به دست آورد.

مشیرالدوله که ادارهٔ وزارت جنگ را هم برعهده داشت، با مهلت خواستن از روس و انگلیس برای پرداخت بدهی‌های ایران، کوشید تا از این طریق قشونی منظم ایجاد کند، اما با مخالفت روس و انگلیس تلاش او بی نتیجه ماند. وی که از آغاز ریاست وزرایی خود خواستار خروج نیروهای بیگانه از کشور شده بود، در همین دوران با تقاضای انگلیس مبنی بر برکناری افسران سوئدی، برکناری مخبرالسلطنه از حکومت فارس، جلوگیری از فعالیت جاسوسان آلمانی و پذیرش حضور نیروهای روسیه در خاک ایران مخالفت کرد. اما نیروهای روسیه به بهانهٔ پیشروی قوای عثمانی، از قزوین به سوی تهران حرکت کردند و مجلس نیز با پیرنیا همراه نشد و سفرای روس و انگلیس متفقاً خواهان برکناری وی شدند. در نتیجه، مشیرالدوله در ۳۰ جمادی‌الاولی ۱۳۳۳ استعفا کرد.

پس از سقوط کابینهٔ عین‌الدوله در شوال ۱۳۳۳، مجلس پیشنهاد کرد تا مشیرالدوله دوباره ریاست کابینه را برعهده گیرد و او عضویت مستوفی‌الممالک در کابینه را شرط قبول نخست‌وزیری دانست. اما مستوفی عضویت در کابینه را قبول نکرد و پیرنیا نیز ریاست وزرایی را نپذیرفت. در مسئلهٔ مهاجرت گویا مشیرالدوله از مخالفان تغییر پایتخت بوده‌است. او در کمیسیونی که برای متقاعد کردن شاه به ماندن در تهران تشکیل شد، حضور داشت. شاه در تهران ماندگار شد، و عده‌ای از نمایندگان مهاجرت کردند و مجلس سوم تعطیل شد.

مشیرالدوله در کابینهٔ مستوفی‌الممالک برای آخرین بار وزارت جنگ را به عهده گرفت. در این زمان دولت انگلیس از بیم گسترش اندیشه‌های کمونیستی در ایران، انحلال نیروی قزاق و ایجاد قشون متحدالشکل را از دولت ایران تقاضا کرد، اما با استعفای مستوفی حل این مسائل به کابینه‌های صمصام‌السلطنه و وثوق‌الدوله رسید که مشیرالدوله در آنها مسئولیتی نپذیرفت.

با برگزاری انتخابات مجلس چهارم مشیرالدوله به نمایندگی از تهران انتخاب شد، اما پیش از افتتاح مجلس برای دومین بار به ریاست وزرایی رسید و از نمایندگی استعفا کرد. از مهم‌ترین مسائل این دوران، پیامدهای قرارداد ۱۹۱۹ بود. پیرنیا این قرارداد را تا زمان تصویب و اعلام نظر مجلس موقوف‌الاجرا دانست. مسئلهٔ دیگر، قیام شیخ محمد خیابانی در تبریز بود. تلاش مشیرالدوله برای پایان بخشیدن مسالمت آمیز به آن سودی نداشت و سرانجام با اعزام مخبرالسلطنه به حکمرانی تبریز و کشته شدن خیابانی ماجرا خاتمه یافت.

پیرنیا در تلاش برای خاتمه دادن مسالمت‌آمیز به قیام جنگل نیز هیئتهایی نزد میرزا کوچک خان فرستاد، و از سوی دیگر هیئتی را با اختیارات تامه روانهٔ مسکو کرد، و تقریباً همزمان با آن نیروهای قزاق و ژاندارم را برای پایان دادنِ قیام به مازندران و گیلان فرستاد. عملیات این نیروها در آغاز موفق بود، اما عقب نشینی نیروهای انگلیسی به قزوین و حمایت نیروهای شوروی از جنگلیان موجب شکست نیروهای دولتی و عقب نشینی آنان به آق بابا شد. این عقب نشینی سرآغازی دوباره بود برای فشارهای دولت انگلیس تا خواهان برکناری استاروسلسکی از فرماندهی لشکر قزاق، و ریاست افسران انگلیسی بر نیروهای قزاق شود که در قرارداد ۱۹۱۹ نیز راههای آن را اندیشیده بودند. در پی مخالفت مشیرالدوله با این درخواستها، انگلیس از پرداخت مساعده‌ای که ماهیانه به ایران می‌پرداخت خودداری کرد. مخالفتهای برخاسته از کشته شدن خیابانی و شیخ حسین خان چاه کوتاهی نیز بر مشکلات دولت افزود و به استعفای مشیرالدوله انجامید. در پی این استعفا که خشم مدرس را برانگیخت، با روی کار آمدن سپهدار (۱۴ صفر ۱۳۳۹) و برکناری استاروسلسکی، زمینه‌های لازم برای کودتای ۱۲۹۹ فراهم آمد. هنگام کودتا نیز اگرچه مشیرالدوله مانند سایرین دستگیر نشد، در مدت حاکمیت سید ضیاءالدین طباطبایی خانه‌نشین بود. در دوران حکومت قوام و قیام کلنل محمدتقی خان پسیان، سعی در حل مسالمت آمیز مسئله داشت. کلنل نیز داوری مشیرالدوله را دربارهٔ خود پذیرفته بود. پس از قوام، با اعلام تمایل مجلس، مشیرالدوله در بهمن ۱۳۰۰ ریاست وزرایی را عهده دار شد. نخستین بحران کابینهٔ پیرنیا «کودتا»ی ابوالقاسم لاهوتی در تبریز بود که در اعتراض به ادغام ژاندارمری و نیروی قزاق آغاز شد و سرانجام با اعزام نیروی قزاق به فرماندهی حبیب‌الله خان شیبانی و فرار لاهوتی به شوروی، در اواخر بهمن ۱۳۰۰ خاتمه یافت.

اقدام دیگر مشیرالدوله در این دوره تقدیم لایحهٔ واگذاری امتیاز نفت شمال به شرکتهای امریکایی بود که با جلب مساعدت مدرس و نصرت‌الدوله فیروز صورت گرفت و گفتگو دربارهٔ آن تا مجلس پنجم به طول انجامید و با اعتراض اتحاد شوروی و انگلیس روبرو شد.

مشیرالدوله برای جلوگیری از خشونتهای حکومت نظامی و تندرویهای مطبوعات، لایحهٔ اصلاح قانون مطبوعات و تشکیل هیئت منصفه را به مجلس ارائه داد که پس از گفتگوهای فراوان در ۱۰ آبان ۱۳۰۱ به تصویب رسید. ارائهٔ این لایحه از سوی دولت واکنش مدیران جراید را دربارهٔ شیوه‌های اجرایی آن برانگیخت و آن را اقدامی برای تحدید آزادیها دانستند. اما با وجود تشکیل کمیسیون پیشنهادی مشیرالدوله مبنی بر نظارت بر اعمال سردارسپه، همچنان تندرویهای وی ادامه داشت. بعلاوه، به تحریک او یا با فعالیت اتحادیه‌های کارگری با گرایشهای مارکسیستی اعتصاباتی صورت گرفت که سستی کار دولت و قوت سردارسپه را موجب شد و سرانجام درج نامهٔ یک کارگر قورخانه در روزنامهٔ حقیقت بهانهٔ لازم را به سردارسپه داد تا با پیغامی توهین آمیز به مشیرالدوله خواهان توقیف روزنامهٔ حقیقت شود و مشیرالدوله پس از مخالفت با آن استعفا کرد. پوزش بعدی سردارسپه نیز سودی نداشت و حتی با اعلام تمایل دوبارهٔ مجلس، پیرنیا حاضر به ادامهٔ کار نشد.

در آستانهٔ انتخابات مجلس پنجم، مشیرالدوله که ریاست انجمن نظارت بر انتخابات را به عهده داشت، با اعلام تمایل مجلس ریاست وزرایی را پذیرفت و در آخرین نشست مجلس چهارم کابینهٔ خود را معرفی کرد (خرداد ۱۳۰۲)، اما این کابینه که به دولت محلل شهرت یافت در برابر زیاده‌خواهی سردار سپه و تلاش او برای رسیدن به رئیس‌الوزرایی دوام نیاورد و پیرنیا در اعتراض به دستگیری و تبعید قوام‌السلطنه توسط سردار سپه از کار کناره گرفت (آبان ۱۳۰۲). پیرنیا در مجلس پنجم به نمایندگی از تهران انتخاب شد و در ماجرای استعفا و قهر سردار سپه (۱۸ فروردین ۱۳۰۳) عضو هیئتی بود که برای دلجویی از وی به رودهن رفتند. پیرنیا به هنگام خلع قاجاریه از رفتن به مجلس خودداری کرد و پس از آن نیز در مجلس حاضر نشد. در انتخابات مجلس ششم نیز ریاست انجمن مرکزی نظارت بر انتخابات را برعهده داشت و با توجه به اینکه به نمایندگی هم برگزیده شد، مانند دورهٔ هفتم، نمایندگی را نپذیرفت. عضویت در کمیسیون معارف و ریاست کمیسیون اصلاح عدلیه در ۱۳۰۶، واپسین مشاغل دولتی او بود و پس از آن حتی از پذیرفتن ریاست دیوان تمیز (دیوان عالی کشور) خودداری کرد و اگرچه تا پایان عمر خانه نشین بود، مسائل اساسی جامعه را پیگیری می‌کرد و در مسائلی همچون قرارداد نفت ۱۳۱۲/ ۱۹۳۳ از بیان مخالفت خود پروایی نداشت.

داوریها دربارهٔ زندگی سیاسی پیرنیا گوناگون است، اما همه خوشنامی وی را در عرصهٔ سیاست ستوده‌اند. در آبان ۱۳۵۱ مجلس بزرگداشتی به مناسبت یکصدمین سال تولد او در دانشگاه تهران برگزار شد و رجال و فرهنگ دوستان کشور یادش را گرامی داشتند.
حسن پیرنیا در ۲۹ آبان ۱۳۱۴ پس از دو سال بیماری درگذشت و در مقبرهٔ خانوادگی در امامزاده صالح تجریش به خاک سپرده شد. از او هفت فرزند برجای ماند.




اندیشه‌ها و آثار او
حسن پیرنیا در دستگاه دولت، با محافظه کاری خاص خود که گاه انتقاد دیگران را درپی داشت، اندیشه‌هایش را مطرح می‌کرد. او به عنوان حقوقدانی که شاهد تحولات روسیهٔ تزاری و نهضت عدالتخواهی ایران بود، اندیشهٔ اصلاح عدلیه را از زمان سفارتِ فوق‌العاده در سر داشت و در دوران وزارت خود نیز با تقدیم سه طرح قانونی شامل اصول تشکیلات عدلیه در ۳۱۱ ماده، قانون موقتی محاکمات حقوقی در ۸۱۲ ماده و قانون محاکمات جزایی در ۵۰۶ ماده از بنیانگذاران نظام قضایی جدید ایران بود. الگوی کار پیرنیا برای تدوین قوانین حقوقی، قوانین روسیه و عثمانی و فرانسه بود.

مسئلهٔ دیگری که از نظر مشیرالدوله اهمیت بسیار داشت، تأمین مالیه بود. در این زمینه نیز قانون اصلاح محاسبات، نقض قانون ۲۳ جوزا و لایحهٔ تشکیلات وزارت مالیه را به مجلس ارائه داد و در مجلس اول با فکر تشکیل بانک ملی همراهی کرد. فکر اصلاح قشون نیز ریشه در تحصیلات نظامی پیرنیا داشت و به همین منظور برای تربیت نیروی متخصص آن، مدرسه نظامی احمدی را بنیان نهاد که به مدرسهٔ نظام مشیرالدوله شهرت یافت (۱۲۹۶). در پی کودتای ۱۲۹۹، با ادغام این مدرسه و دو مدرسهٔ دیگر، «مدارس نظام» شکل گرفت.

در سیاست داخلی، اجرای اصلاحات در رأس برنامه‌های پیرنیا قرار داشت، و در سیاست خارجی، حفظ بیطرفی و بهره برداری از قدرت سوم برای منافع ملی را دنبال می‌کرد. وی بعدها در پاسخ به منتقدانی که او را محافظه‌کار می‌دانستند، نداشتن پشتیبان در مجلس و مخالفت با خواسته‌های شخصی رجال را مانع اساسی پیشرفت امور دانست.

پرداختن به معارف که مشیرالدوله آن را مایهٔ خوشبختی همهٔ «ملل و مقصود حرکت جامعه» می‌دانست، و اهمیت دادن به زبان فارسی وجههٔ دیگری از همت او بود و به همین سبب دوبار به وزارت معارف رسید و در زمان کناره جویی از سیاست نیز عضویت کمیسیون معارف را پذیرفت (۱۳۰۲) که اصلاح تشکیلات معارف و تدوین کتب درسی برعهدهٔ آن بود. در همین دوران پیرنیا نوشتن کتابهای ایران باستانی و داستانهای ایران قدیم به شیوهٔ تاریخنگاری جدید را آغاز کرد که به ترتیب در ۱۳۰۶ و ۱۳۰۷ منتشر شدند. از کتاب نخست گزیده‌ای نیز با عنوان ایران قدیم تهیه شد که در مدارس تدریس می‌شد. پس از آن به پیشنهاد کمیسیون معارف برای تدوین تاریخ کامل ایران، نوشتن بخش پیش از اسلام آن را برعهده گرفت و بخشهایی از آن را با نام ایران باستان منتشر کرد، اما با مرگ وی این طرح ناتمام ماند.

نوشته‌های تاریخی مشیرالدوله بیش از هرچیز نشان دهندهٔ روحیات واندیشه‌های مؤلف و زمانهٔ اوست؛ او با نگاهی جستجوگر، تمدن کهن ایرانی را دستمایهٔ بالندگی و تفاخر ملی قرار داد و همچون میرزا آقاخان کرمانی که تاریخ را «قبالهٔ نجابت و سند بزرگواری» هر ملتی می‌دانست. علاقهٔ پیرنیا به جزئیات اوضاع مدنی و اجتناب از تفصیل نام سلسله‌ها و پادشاهان، نشان دهندهٔ تاثیر روش میرزا آقاخان کرمانی بر شیوهٔ تاریخنگاری اوست. اهمیت آثار پیرنیا، گذشته از دقت نظر وی، در بهره گیری او از جدیدترین نوشته‌های آن زمان است که عده‌ای از فرهنگ دوستان مانند سعید نفیسی، عباس اقبال آشتیانی، سیدحسن تقی‌زاده وی را در این راه یاری رساندند.

حسن پیرنیا در ده سال آخر عمر اغلب به کارهای فرهنگی و علمی اشتغال داشت و آثار با ارزشی همچون مجموعه سه جلدی تاریخ ایران باستان و داستان‌های ایران قدیم و حقوق بین‌الملل را نوشت. کتاب تاریخ ایران باستان (در سه جلد) نخستین کتابی است که به شیوه علمی و بر اساس مستندات و کشفیات باستان‌شناسی در باره گذشته تاریخی ایران نگاشته شد و هنوز هم مورد توجه‌است.




خانهٔ پیرنیا
منزل مسکونی حسن پیرنیا در خیابان منوچهری تهران (بین خیابان لاله‌زار و میدان فردوسی) قرار دارد و امروزه به نام عمارت مشیرالدوله یا عمارت پیرنیا شناخته می‌شود و در سازمان میراث فرهنگی به عنوان اثر ملی ثبت شده‌است.


اطلاعات کلی
معروف به مشیرالدوله
زادروز ۱۲۵۱ خورشیدی
زادگاه تبریز ایران
تاریخ مرگ ۲۹ آبان ۱۳۱۴
محل مرگ تهران ایران
همسر دختر میرزا احمد خان علاءالدوله
والدین نصرالله مشیرالدوله
فارغ التحصیل از «مدرسه نظام» و «مدرسه حقوق»
در روسیه
نخست وزیر ایران
پادشاه احمد شاه قاجار
بعد از
قبل از مستوفی‌الممالک
رضاخان سردارسپه
نماینده مجلس شورای ملی
در دوره‌های دوم و سوم و چهارم و پنجم و ششم
مردم تهران
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
عبدالحسین میرزا فرمانفرما


عبدالحسین میرزا فرمانفرما (۱۲۳۱، تهران - ۱۳۱۸، تهران) شاهزادهٔ قاجار و نخست‌وزیر ایران بود. خانواده‌های فیروز و فرمانفرمائیان منسوب به او هستند. او به غیر از ناصرالدین‌شاه و شاپور ریپورتر، احتمالاً جزء معدود ایرانیانی است که نشان بند جوراب انگلستان را دریافت کرده‏است. فرمانفرما پس از روی کار آمدن سلسلهٔ پهلوی به تدریج ثروت و نفوذ سیاسی خود را از دست داد. ثروت پایدار او فرزندان تحصیل‌کرده‌ای بود که تحت نظارت او تربیت شدند و شهرت و نفوذ خاندان فرمانفرما را در دورهٔ پهلوی دوم تجدید کردند.

زندگی‏نامه
عبدالحسین میرزا در سال ۱۲۳۱ (مصادف با ۱۲۷۰ هجری قمری) در تهران متولد شد. پدرش فیروز میرزا پسر شانزدهم عباس میرزا و مادرش حاجیه‏ هُماخانم دخترعموی پدرش و دختر بهمن میرزا بهاء‏الدوله (پسر سی‎‏وهفتم فتحعلی‏شاه) بود. تحصیلات را در خانه و زیر نظر پدر و مادر آغاز کرد. سپس وارد دارالفنون شد و در رشتهٔ نظام به تحصیل پرداخت. در سال ۱۳۰۶ لقب «سالار لشکر» گرفت و به فرماندهی قشون آذربایجان منصوب شد. دو سال بعد لقب «فرمانفرما» دریافت کرد و والی کرمان و بلوچستان شد.

در جریان نهضت مشروطیت خود را به آزادیخواهان نزدیک کرد و پس از صدور فرمان مشروطیت در کابینهٔ موقت سلطانعلی وزیرافخم به وزارت عدلیه منصوب شد و این سمت را در کابینهٔ علی‌اصغرخان اتابک حفظ کرد. او در کابینهٔ ناصرالملک و سعدالدوله عهده‏دار وزارت داخله بود و در کابینه‏های اول و دوم تنکابنی سمت وزارت عدلیه داشت. در کابینه‏های اول و دوم حسن مستوفی به وزارت جنگ رسید و در کابینهٔ عین‌الدوله وزیر داخله بود.

در زمان فترت میان دوره‏های سوم و چهارم مجلس شورای ملی فرمانفرما تشکیل کابینه داد و خود علاوه بر ریاست‏ وزرا، وزارت داخله را نیز بر عهده گرفت. این کابینه پس از یک ماه و نیم سقوط کرد و سپهسالار تنکابنی مأمور تشکیل کابینهٔ جدید شد.

در کودتای ۱۲۹۹ سیدضیاء‏الدین طباطبایی فرمانفرما و دو پسرش فیروز میرزا نصرت‏الدوله و عباس میرزا سالار لشکر را به زندان انداخت. فرمانفرما برای سیدضیاء پیشکشی قابل ملاحظه‏ای فرستاد و در برابر سیدضیاء قول حفظ جان او و پسرانش را داد.

پس از آزادی از زندان، فرمانفرما توجه خود را به سردارسپه، رئیس جنگ که سابقاً رئیس قراولان خانهٔ او بود، معطوف کرد و در زمرهٔ دوستان رضاشاه قرار گرفت. منوچهر فرمانفرمائیان در خاطرات خود (خون و نفت)سوابق آشنایی رضاشاه و پدرش را به سال‏ها پیش از آن بازگردانده و «رضا ماکسیم» را یکی از تفنگچی‌های پدرش می‌داند و عکسی را نیز گواهی بر ادعای خود می‏داند.

فرمانفرما از کودتای ۱۲۹۹ عهده‏دار هیچ شغل دولتی نبود و بیشتر اوقات خود را به رسیدگی به املاک و تربیت فرزندانش سپری می‏کرد.
رضاشاه کوتاه‌زمانی پس از تاج‏گذاری از فرمانفرما خواست تا خانهٔ مسکونی و باغش در خیابان سپه را به او واگذار کند. فرمانفرما که می‏دانست خودداری از واگذاری املاک، سروکار او را با پلیس رضاشاهی خواهد انداخت، بی‏درنگ خانه و باغ را به رضاشاه بخشید و خود با خانواده‏اش در باغ شاه (که سالیانی پیش از احمدشاه خریداری کرده‏ بود) اقامت گزید. کاخ مرمر در زمین‏های فرمانفرما در خیابان سپه احداث شد.

در سال ۱۳۱۵ نصرت‏الدوله دستگیر شد. یک‏ سال بعد خبر درگذشت نصرت‏الدوله در زندان سمنان را به فرمانفرما دادند. فرمانفرما به نصرت‏الدوله بیش از دیگر فرزندانش علاقه داشت و مرگ او تأثیر بدی در روحیه‏اش گذاشت. اجبار رضاشاه در عدم برگزاری مراسم تشییع و ترحیم، اندوه فرمانفرما را دوچندان کرد.رضاشاه بازماندگان نصرت‏الدوله را مکلف کرد رشوهٔ ۲۸۰۰۰ پوندی انگلستان به نصرت‏الدوله در عقد قرارداد ۱۹۱۹ را به دولت بازگردانند. فرمانفرما برای تأمین وجه درخواستی، مقدار قابل‏ توجهی از اموالش را فروخت. در همان سال رضاشاه باغ شاه را تصرف کرد. مرگ نصرت‏الدوله و ضبط اموال فرمانفرما توسط رضاشاه، او را ضعیف و ناتوان ساخت. فرمانفرما در سال ۱۳۱۸ پس از دو سکتهٔ مغزی پیاپی در سن هشتادوهفت‏سالگی در باغ ییلاقی خود (واقع در رضوانیهٔ شمیران) درگذشت. او را در آرامگاهی در نزدیکی قبر نصرت‌الدوله در شاه عبدالعظیم به خاک سپردند.

فرمانفرما از مالکان معتبر ایران بود و املاک وسیعی در آذربایجان، کرمانشاه، کردستان، فارس، کرمان، کرج و تهران داشت. فرمانیه از املاک فرمانفرما بود که به پسرش نصرت‏الدوله بخشید.فرمانفرما بخشی از املاک خود را برای تأسیس بیمارستان، مدرسه و مسجد وقف کرد. نخستین مدرسهٔ دخترانهٔ رسمی و غیرمذهبی شیراز به هزینهٔ فرمانفرما تأسیس شد. او همچنین در دوران نخست‏وزیری خود ملکی را به‏ منظور پی‏ریزی ساختمان انستیتو پاستور اهدا کرد.

از مأموریت‌های جنگی فرمانفرما می‌توان به دفع تجاوز قوای عثمانی به مرزهای ایران و نیز دفع فتنهٔ سالارالدوله در کردستان و کرمانشاه در زمان سلطنت محمدعلی‌شاه اشاره نمود.

فرمانفرما با مدرس دوستی و رفت‌وآمد داشت. بعضی از فرزندان فرمانفرما به این دوستی اشاره کرده‏اند.

در مجموعه تلویزیونی هزاردستان به کارگردانی علی حاتمی، شخصیت هزاردستان با اقتباس از فرمانفرما ایجاد شده‌است.



خانواده
فرمانفرما در سی‏سالگی با فاطمه‏خانم عزت‏الدوله دختر چهارم مظفرالدین‏شاه و تاج‏الملوک (دختر عزت‌الدوله و امیرکبیر) ازدواج کرد و تا بیست سال بعد همسری اختیار نکرد. پس از مدتی عزت‏الدوله بنای ناسازگاری گذاشت، از جمله زمانی که فرمانفرما پسر بزرگش نصرت‌الدوله را به ازدواج با آمنه (دختر نجم‏السلطنه و خواهر تنی محمد مصدق) وادار کرد، عزت‏الدوله مخالفت ورزید. ازدواج با غیر قاجار از نظر عزت‏الدوله در شأن پسرش نبود و سرانجام پس از دو سال دشمنی و بدگویی نصرت‏الدوله به اجبار مادرش، آمنه را طلاق داد. حتی به دستور عزت‏الدوله، نوزاد تازه‌به‏دنیاآمده، مظفر را از مادرش جدا کردند. نجم‏السلطنه خواری و رنجی را که بر دخترش روا شده بود بر فرمانفرما نبخشید و فرمانفرما نیز با عزت‏الدوله که روابط دوستانهٔ او را با خواهرش بر هم زده بود، به کلی قطع رابطه کرد. پس از این ماجرا، فرمانفرما با زنان دیگری ازدواج کرد و از آن‏ها صاحب سی فرزند شد.

پس از اجباری شدن نام‏ خانوادگی توسط رضاشاه و حذف القاب، عبدالحسین میرزا لقب خود «فرمانفرما» را به‏ عنوان نام ‏خانوادگی انتخاب کرد. اغلب فرزندان او نام‏ خانوادگی «فرمانفرمائیان» و برخی «فیروز» (برگرفته از نام پدر فرمانفرما، فیروز میرزا) را برای خود برگزیدند.

فرمانفرما دایی محمد مصدق و داماد و برادرزن مظفرالدین‌شاه قاجار بود.


فرزندان

از شاهزاده‏ خانم عزت‏ الدوله دختر مظفرالدین‏شاه و تاج ‏الملوک (دختر عزت‌الدوله و امیرکبیر):

فیروز میرزا نصرت‌الدوله فرمانفرمائیان
عباس فرمانفرمائیان
محمدولی فرمانفرمائیان
محمدحسین فیروز
محمدجعفر میرزا
نظام‏الدین میرزا




از بتول‌خانم:

مریم فیروز
مهرماه فرمانفرمائیان
منوچهر فرمانفرمائیان
عبدالعزیز فرمانفرمائیان
ابوالبشر فرمانفرمائیان
لیلا فرمانفرمائیان
هایده فرمانفرمائیان
سیروس فرمانفرمائیان
عبدالعلی فرمانفرمائیان




از معصومه‌خانم:

صَبّار فرمانفرمائیان
جبّاره فرمانفرمائیان
سَتّاره فرمانفرمائیان
فاروق فرمانفرمائیان
حمیرا فرمانفرمائیان
غَفّار فرمانفرمانیان
بهادر فیروز
ثریا فرمانفرمائیان
هارون‏الرشید فرمانفرمائیان
خورشید فرمانفرمائیان




از فاطمه‌خانم:

ماه‏سماء فرمانفرمائیان
جمشید فرمانفرمائیان
کاوه فرمانفرمائیان
علینقی فرمانفرمائیان
علیداد فرمانفرمائیان
حافظ فرمانفرمائیان




از همدم‌خانم:

خداداد میرزا فرمانفرمائیان
الله‏وردی فرمانفرمائیان
تاری‏وردی فرمانفرمائیان



از اختر الزمان خانم

کریم‏داد فرمانفرمائیان



از بتول‌خانم (دوم):

رودابه فرمانفرمائیان


اطلاعات کلی
نام کامل شاهزاده عبدالحسین میرزا فرمانفرما
زادروز ۱۲۳۱
زادگاه تهران، ایران
تاریخ مرگ ۱۳۱۸
جایگاه مرگ تهران، ایران
فرزندان ۲۴ پسر و ۱۲ دختر

سمت نخست وزیر ایران
پادشاه احمدشاه قاجار
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  ویرایش شده توسط: sepanta_7   
مرد

 
حسن وثوق (وثوق‌الدوله)


حسن وثوق (وثوق‌الدوله) (۱۲۵۲ ه. ش. - بهمن ۱۳۲۹ ه. ش.) چند دوره نخست‌وزیر ایران بود. وی برادر احمد قوام (قوام‌السلطنه) بود. او در دوره دوم نخست وزیری اش (مرداد ۱۲۹۷ تا تیر ۱۲۹۹) پس از ۹ ماه مذاکرات محرمانه با انگلیسیها و دریافت ۲۰۰ هزار تومان رشوه ناگهان در ۱۸ مرداد ۱۲۹۸ طی اعلامیه‌ای خبر از انعقاد قراردادی فی‌مابین انگلیس و ایران معروف به قرارداد ۱۹۱۹ داد.بر اساس این قرارداد تمامی امورات کشوری و لشکری ایران زیر نظر مستشاران انگلیسی و با مجوز آنان صورت می‌گرفت.

زندگی‏نامه
فرزند میرزا ابراهیم معتمدالسلطنه و نوهٔ پسری محمد قوام‌الدوله آشتیانی است. علوم ادبی را از میرزا احمد گلپایگانی و فلسفه را نزد میرزا هاشم رشتی اشکوری و میرزا ابوالحسن جلوه آموخت. او در سفرهایی که به خارج رفت فرانسوی را به خوبی و همچمین انگلیسی را فرا گرفت.

وثوق در جوانی و در سال ۱۲۷۱ شمسی مستوفی آذربایجان شد و لقب وثوق الملک را از ناصرالدین شاه دریافت کرد. در سال ۱۲۷۳ لقب او به وثوق الدوله تغییر یافت در دورهٔ یکم و دوم مجلس شورای ملی به نمایندگی انتخاب شد و در مجلس به سمت نیابت ریاست مجلس دست یافت. او از سال ۱۲۹۰ خورشیدی تا اوایل سلطنت رضا شاه شانزده بار عهده‌دار وزارتخانه‌های مالیه(دارایی)، خارجه، عدلیه (دادگستری)، داخله (کشور) و معارف (فرهنگ) گردید. پس از فتح تهران توسط مجاهدین، مجلس عالی مرکب از سی نفر برای اداره مملکت تشکیل شد که وثوق الدوله عضو آن بود. پس از انحلال مجلس عالی و تعیین هیئت مدیره، رئیس آن هیئت گردید که حکم اعدام شیخ فضل الله نوری توسط آن هیئت صادر شد.



دوران نخست‌وزیری

وثوق‌الدوله دو بار نخست‌وزیر ایران شد. دورهٔ نخستین از مرداد ۱۲۹۵ تا خرداد ۱۲۹۶ خورشیدی و دورهٔ دوم از مرداد ۱۲۹۷ تا تیر ۱۲۹۹ بود. وی در زمان نخست‌وزیری رابطهٔ خوبی با احمد شاه نداشت ولی به سفارت انگلیس نزدیک بود و در دورهٔ دوم نخست‌وزیری‌اش به شدت از سوی انگلیس پشتیبانی می‌شد.

در جریان کوشش برای تصویب قرارداد ۱۹۱۹ متهم به دریافت رشوه از دولت انگلیس شد. پس از موفق نشدن در تصویب قرارداد ۱۹۱۹ به اروپا رفت. در دوره رضاشاه بخشی از پولی را که برای قرارداد گرفته بود از او پس گرفتند.

او در ۱۳۱۴ مدتی رئیس فرهنگستان ایران بود. از او دیوان شعری هم باقی‌مانده‌است و در شعر «وثوق» تخلص می‌کرد. از معروف‌ترین بیت‌های او:


چون بد آید هر چه آید بد شود... یک بلا ده گردد و ده صد شود


همچنین:

شهری و دیاری که دران هم‌نفسی نیست...گر لندن و پاریس بود جز قفسی نیست

مرگ
حسن وثوق در اواخر عمر حافظه خود را از دست داده بود و غالب اوقات در باغ خود در سلیمانیه می‏زیست. او در بهمن ۱۳۲۹ درگذشت و در آرامگاه خانوادگی واقع در قم دفن شد. از او هشت دختر و دو پسر باقی‌ماند.


اطلاعات کلی
نام کامل حسن وثوق
سرشناس به وثوق‌الدوله
زادروز ۱۲۵۲ ه. خ.
زادگاه تهران،
تاریخ مرگ بهمن ۱۳۲۹ ه. خ.
جایگاه مرگ سلیمانیه, تهران،
فرزندان ۸ دختر و ۲ پسر، از جمله:
بتول وثوق، همسر علی امینی
علی وثوق

سمت نخست وزیر ایران
پست‌های پیشین از سال ۱۲۹۰ خورشیدی
تا اوایل سلطنت رضا شاه
وزبر مالیه (دارایی) (۲ بار)،
وزبر خارجه (۸ بار)،
وزبر عدلیه (دادگستری) (۵ بار)،
وزیر داخله (کشور) (۵ بار)
معارف (فرهنگ) (۱ یار)
پادشاه احمدشاه قاجار
پس از صمصام السلطنه، سپهسالاراعظم تنکابنی
پیش از حسن پیرنیا، علاءالسلطنه
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  ویرایش شده توسط: sepanta_7   
مرد

 
فتح‌الله خان اکبر


فتح الله خان اکبر (زاده ۱۲۳۴ خورشیدی در رشت- درگذشته ۱۳۱۷ در تهران) ملقب به سپهدار اعظم و معروف به سپهدار رشتی نماینده مجلس، وزیر و نخست‌وزیر در دوران مشروطه از آبان تا اسفند ۱۲۹۹ ه‍. ش.

در زمانهای مختلف او با لقبهای پی در پی مانند بیگلربیگی، سالار افخم، سالار اعظم، سردار منصور (از ۱۳۲۰) و سپهدار اعظم (از ۱۳۳۳) شناخته شده‌است.


اوان زندگی
فتح الله، یکی از نامداران ثروتمند گیلان، فرزند حاج میرزا محمدعلی امشه‌ای معروف به حاجی خان در سال ۱۲۷۳ ه‍. ق (۱۲۳۴ ه‍. ش) به دنیا آمد و پس از اتمام تحصیلات در حد سطح، همچون پسرعمویش صادق خان اکبر محتشم الملک (سردار معتمد بعدی) وارد تشکیلات عریض و طویل عموی متمول و متنفذ خود اکبر خان بیگلربیگی (مالک و حاکم مشهور دوره ناصری و اجاره دار گمرکات شمال ایران) گردید.

او و صادق خان خیلی زود مورد توجه اکبر خان قرار گرفتند و به نامزدی دو دختر او درآمدند. لیکن هنوز این نامزدی به ازدواج نیانجامیده بود که اکبر خان در سال ۱۳۰۷ ه. ق بدرود حیات گفت و فتح الله خان با هدف حفظ دارایی بیگلربیگی در خانواده، ترجیح داد بجای دخترعمو با بیوه جوان عموی خود ازدواج کند. از قضا دختری که نامزد فتح الله خان بود، اندکی بعد درگذشت و تمامی ثروت اکبر خان به تنها دختر و بیوهٔ او و در واقع به فتح الله خان و صادق خان رسید.



فعالیت سیاسی
فتح الله خان در همان سال ۱۳۰۷ ه‍. ق با درجه امیر تومانی و عنوان بیگلربیگی اجاره دار گمرکات شمال ایران شد و بر جای عموی خود نشست و به تدریج ملقب به سالار افخم، سالار اعظم و سردار منصور شد.

فتح الله خان سردار منصور مقارن با انقلاب مشروطیت برای اداره تلگراف خانه راهی پایتخت و در آنجا با آزادی خواهان و مشروطه طلبان آشنا شد و به آنان پیوست.

در سال ۱۳۱۸ ه‍. ق سرویس پستی به مبلغ ۶۰٬۰۰۰ تومان در سال به فتح الله خان اجاره داده شد، و او به عنوان وزیر پست انتخاب شد. پس از شروع به کار دولت مشروطه، او از جنبش قانونخواهی حمایت کرد و یک روز پس از برکناری از سمت وزیر پست و تلگراف در سال ۱۳۲۶ ه‍. ق دو هفته پیش از به توپ بسته شدن مجلس شورای ملی، به فرمان محمدعلی شاه قاجار به کلات در خراسان تبعید شد. ولی چندی بعد که عمو زادگانش؛ میرزا کریم خان رشتی، عبدالحسین خان معزالسلطان (سردار محیی)، عمیدالسلطان و... با همکاری دیگر مشروطه خواهان انقلاب محرم ۱۳۲۷ ه. ق رشت را به راه انداختند و پس از آن قزوین و تهران را فتح کردند، او نیز قدرت یافت و به عضویت کمیسیون ۲۸ نفره سران مشروطه درآمد و دوباره به وزارت پست و تلگراف منصوب شد.

او پس از آن در کابینه‌های اول، دوم و سوم محمدولی خان تنکابنی سپهدار اعظم در سمت خود ابقاء شد و در کابینه چهارم او به سمت وزارت عدلیه منصوب گردید (۱۳۲۷ و ۱۳۲۸ ه‍. ق).

سردار منصور در سال ۱۳۳۳ ه‍. ق به ترتیب در کابینه‌های عین الدوله و فرمانفرما وزیر عدلیه و وزیر پست و تلگراف شد و همچنین در این سال از طرف اهالی طوالش و کرگانرود به نمایندگی دوره سوم مجلس شورای ملی برگزیده شد که به جهت تصدی پست دولتی از پذیرفتن آن خودداری کرد. در سال ۱۳۳۴ ه‍. ق که محمدولی خان تنکابنی با لقب سپهسالار اعظم مجدداً رئیس الوزراء شد، فتح الله خان هم با لقب سپهدار اعظم مجدداً وزیر پست و تلگراف شد. به همین خاطر در تاریخ، محمدولی خان به سپهدار تنکابنی و فتح الله خان به سپهدار رشتی نامبردارند.

او از سال ۱۳۳۶ ه‍. ق (۱۲۹۵ ه‍. ش) در سه کابینه وثوق الدوله وزیر داخله و وزیر جنگ شد. تا اینکه در آبان ۱۲۹۹ ه‍. ش (۱۳۳۹ ه‍. ق) فرمان ریاست الوزرایی به نام او صادر شد. لیکن کابینه او پس از سه ماه با وقوع کودتای رضا خان میرپنج (سردار سپه و رضا شاه بعدی) سقوط کرد. پس از کودتا او در سفارت بریتانیا در تهران پناهنده شد و سپس به خانه‌اش در رشت رفت، جایی که تا زمان فوت اش در سال ۱۳۱۷ بیصدا در آن زیست.

سپهدار رشتی در سال‌های ۱۳۰۰ تا ۱۳۰۴ ه‍. ش نمایندگی رشت را در ادوار چهارم و پنجم مجلس شورای ملی بر عهده داشت، ولی پس از انقراض قاجاریه و روی کار آمدن سلسله پهلوی از فعالیت سیاسی کناره گرفت.

او عاقبت در سال ۱۳۱۷ ه‍. ش در تهران چشم از جهان فروبست و در گورستان ابن بابویه در آرام گاه خانوادگی به خاک سپرده شد.



ارزیابی شخصیت
او اغلب احمق تصویر شده، ولی شغل و اقدامات اش القا می‌کنند که احتمالاً ساده‌لوحی او حساب شده بوده‌است. یک مرد بریتانیایی به نام هنری سوج لندور او را باهوش، زیرک و مهریان یافت.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  ویرایش شده توسط: sepanta_7   
مرد

 
سید ضیاءالدین طباطبایی


سیدضیاءالدین طباطبائی یزدی (۱۲۶۷-۶ شهریور ۱۳۴۸) فرزند سید علی یزدی روزنامه‌نگار و نخست‌وزیر ایران بود.

از جوانی در روزنامه‌ها مقاله می‌نوشت و پس از مشروطه روزنامه رعد را تأسیس کرد. در ۱۲۹۷ هجری شمسی در راس هیئتی به باکو رفت تا قراردادی با دولت جدید قفقاز ببندد.

در کودتای ۱۲۹۹ همراه با رضاخان شرکت داشت و رئیس‌الوزرا شد. تا ۴ خرداد ۱۳۰۰ در این مقام بود و دوبار کابینه تشکیل داد.

پس از آن به اروپا رفت و مدتی در سوئیس بود. سپس به فلسطین رفت و کشاورزی می‌کرد.

در ۱۳۲۲ دوباره به ایران آمد و حزب اراده ملی را تأسیس کرد در دوره چهاردهم مجلس شورای ملی نماینده شد. همچنین در سال ۱۳۲۵ روزنامه ندای اسلام را در شیراز راه‌اندازی کرد.

او همواره به پیروی از سیاست بریتانیا در ایران مشهور بود و به ویژه ان لمبتون پژوهشگر و از ماموران اطلاعاتی بریتانیا در ایران از او حمایت می‌کرد. پس از تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت در ایران بریتانیا اصرار داشت که او نخست‌وزیر شود تا به دست او کار نفت به سود شرکت نفت ایران و انگلیس خاتمه یابد. روزی که دکتر مصدق به صورتی نامنتظر نخست‌وزیری را پذیرفت، سید ضیاء در دربار نزد شاه بود و انتظار داشت که مجلس او را نخست‌وزیر کند و فرمان نخست‌وزیری را از شاه دریافت دارد. بعد از آن کودتای ۲۸ مرداد هم صحبت نخست‌وزیر شدن او مطرح بود.

در ۱۳۳۵ مدتی زندانی شد و از آن پس از سیاست دوری کرد و در آبادی سعادت آباد در شمال غربی تهران به کشاورزی و دامداری مشغول بود. سیدضیاء در سال‌هایی که خانه‌نشین شده بود و به قول خودش از سیاست کناره‌گیری کرده بود، سفرهای زیادی به کشورهای اروپایی و به عربستان سعودی داشت. او به کرات حامل پیام‌های شاه برای رئیس حکومت سعودی و یا دیگر رهبران جهان بوده‌است. سیدضیاءالدین طباطبائی در طول عمر خود سه بار ازدواج کرد و هنگامی که در روز ششم شهریور سال ۱۳۴۸ در سن ۸۱ سالگی بر اثر سکته قلبی درگذشت، از ازدواج سوم خود سه فرزند داشت. او در سومین ازدواج خویش با یک دختر روستایی وصلت کرد. صدیقه، مهدی و احمد نام فرزندان وی از سومین ازدواجش بود. فرزند چهارم وی نیز ۴۰ روز پس از مرگ وی به دنیا آمد. جسد سیدضیاء در مقبره ناصرالدین شاه قاجار در شهرری به خاک سپرده شد.



پایان صدر اعظم های سلسله قاجار
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  ویرایش شده توسط: sepanta_7   
صفحه  صفحه 4 از 23:  « پیشین  1  2  3  4  5  ...  20  21  22  23  پسین » 
ایران

سلسله قاجاریه

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA