HMazloom:
نامزد یکی از همکارام که البته نامزدیشون بهم خورد و کارشون به ازدواج نکشید. انصافا از هیکل و زیبایی حرف نداشت. خیلی هم خوش سر و زبون بود و تو مهمونی های خصوصی لباسهای خوشگل و بدن نما می پوشید.
یک مورد دیگه که خیلی از دیدنش تحریک شدم یک خانمی بود که چند جلسه همراه شوهرش اومد برای مشاوره حقوقی در مورد یک پرونده ملکی. خیلی خوشگل و خوش هیکل بود. اگر شوهرش نبود و همینطور اگر از عواقبش نمی ترسیدم همونجا تو دفتر کارم بزور ترتیبش رو می دادم. تمام مدت جلسه هامون، کیرم کاملا شق یا نیم خیز بود واسه همین از پشت میزم بلند نمی شدم. بعد از یکی از جلسه هامون، چون منتظر کس دیگه ای نبودم، دیدم دیگه نمی تونم تحمل کنم. منشیم رو صدا کردم بیاد تو اتاق برام ساک بزنه (این منشی دیگه سکس با من و ساک زدن رو بخشی از شرح وظایفش می دونه من هم حقوق خوبی بهش می دم).