انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
گفتگوی آزاد سکسی
  
صفحه  صفحه 3 از 7:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  7  پسین »

ترس از جنس مخالف


زن

 
نه بابا ترس نداره خوبه جنس مخالف راحت میتونی به سکس هم فکر کنی و توی فانتیزی هات ازش استفاده کنی
با یه دامن کوتاه جیب روبروش با کونم قر بیام وهوسی بشه و برم بهش بخندم
Signature
اوس کــریم:گنــاهامو نادیده بگیرهمونطور که دعاهامو نشنیده میگیری :
(سلام به همه لزبین های لوتی)
     
  
مرد

 
چرا ترس!؟
مگه لولو خور خوره ست .اونم یکی مثل خودمه با احساسات و عواطف متفاوت . فقط در تماس جنسی باهاش باید جانب احتیاط رعایت بشه تا بیماری مقاربتی نگیری . اگه زنت هم باشه که دیگه این مشکل نداری و ده هزارتا مشکل دیگه داری ....
دوستدار روابط آزاد خانومم هستم
     
  
زن

 
hiddenbody: hiddenbody
#26 | Posted: 6 Dec 2012 13:49
کاربر

   
سلام...
یه راهنمایی بزرگ می خوام که شاید بهش اشاره شده باشه ولی محض احتیاط می پرسم:
من یه مدته که وقتی دوستام رو توی دانشگاه می بینم که همشون به نوعی با یکی هستن خیلی اعصابم خورد میشه... به خصوص که بعد از 4 ترم هنوز با کسی نیستم... وقتی هم که فکر می کنم می بینم توی اکیپ پسرایی که با هم هستیم میشه گفت از بقیه بانمک تر و جذاب تر و خوشپوش تر و پر کار تر و مد روز دنبال کن تر و با ادب تر و خوش هیکل تر(البته اگه ورزش کنم) و... هستم. ولی تا الان نتونستم با کسی از جنس مخالف به عنوان دوست دائم رابطه داشته باشم.

** بیشترین چیزی که اعصابم رو خورد می کنه اینه که می شنوم یارو میاد میگه امروز باید مخ این دختره رو بزنم... اصلا منطق و روش این کار رو نمی فهمم, هی فکر می کنم آخه چه طوری انقدر راحت همچین چیزی میگه؟ عین اینه که بره به دختره بگه "سلام, خسته نباشین! خب بریم!!!" تازه کسی رو که فقط تا امروز ظاهرش رو دیده و سلام علیک هم نداشتن!!! (اگه به این موضوع جوابی بدین که خیلی خیلی ممنون میشم)

حالا یه مدته که توی دانشگاه از یکی خوشم میاد و "فکر کنم" شرایط برای دوستی داشته باشه!!! (البته خب از خیلی ها خوشم میاد ولی دیگه با این وضع فکر کنم بهترین گزینه باشه!!!)
ضمنا با اینکه تا حالا به صورت کامل سکس هم نداشتم با کسی, ولی آدمی هم نیستم که دوستی رو فقط به خاطر سکس و این جور مسائل بخوام... یعنی خب حالا بگیم یه بار با هم خوابیدیم, دو بار خوابیدیم, 3 بار... ولی دیگه به عنوان دو تا انسان بالغ بالاخره در مورد مسائل دیگه هم می تونیم رابطه داشته باشیم خب!!!

الانم چند روزه برای خودم یه سناریو در آوردم که اگه یارو رو تنها پیدا کردم برم سلام کنم و با حالت شوخی و با نمک بازی (که بدش نیاد) بهش بگم اگه شرایط پیچیده نیست و جنابعالی مشکلی نداری و شخص دیگه ای در میون نیست و از این حرفا, می تونیم باهم دوست باشیم یا نه؟!!
حالا به نظر شما این می تونه روش درستی باشه؟ چون احتمالا ورودی امسال دانشگاه هستش و از اون طرف توی یه کلاس هم که نیستیم که بخوام جزوه بگیرم و این بحثا و دیدنمون تقریبا فقط به حیاط دانشگاه و راهرو خلاصه میشه که اونجا هم هیچوقت خلوت نیست و فقط هر وقت از اونجا رد می شیم چشمون توی چشم هم می افته که خب چش توی چش همه می افته!!!
اگه کسی توی این زمینه تجربه داشته تو رو خدا راهنمایی کنه که فکرم داغونه!!!
دوست گرامی
خجالتی بودن و نداشتن اعتماد به نفس مشکل خیلی از آدم هاست با این حال به هیچ وجه مساله نگران کننده ای نیست. با شناخت مشکل می توان به راه حل رسید. اما این نکته را هم باید بدانید که راهکارهایی که ارائه می شوند به شرطی به نتیجه مطلوب می رسند که به طور جدی و پیگیر دنبال شوند. اعتماد به نفس یعنی احساس ارزشمندی کردن، این احساس از افکار، عواطف و تجربیات ما در طول زندگی شکل می گیرد و نقش اساسی در تمام جنبه های زندگی دارد. در واقع خجالتی بودن می تواند ناشی از کمبود اعتماد به نفس باشد یعنی اینکه شما خود را آدم با ارزشی ندانید و همیشه به نفع دیگران کنار بروید چون آنها را ارزشمند تر از خود می دانید. برای رفع مشکل باید به صورت مرحله به مرحله پیش بروید و انتظار نداشته باشید خیلی فوری به نتیجه برسید. برای شروع بهتر است این کار را انجام دهید.
۱٫ نسبت به افکاری که در مورد خود دارید حساس شوید و سعی کنید راجع به خود حرف های مثبت بزنید، مثلاً نگویید (من خجالتی هستم)، بگویید: (من بعضی وقت ها در بعضی موارد خجالت می کشم)، در این صورت به این احساس می رسید که خجالتی بودن یک احساس طبیعی است که ممکن است بعضی وقت ها برای همه پیش بیاید.
۲٫ به احساسات خود توجه کنید و توانایی هایتان را بشناسید و ببینید در چه زمینه هایی تواناترید و سعی کنید در همان زمینه ها کاری انجام دهید. لازم نیست به چیزهای خیلی بزرگ فکر کنید. می توانید در هر زمینه ای که علاقمند هستید به انجام کاری مشغول شوید، مثلاً خیاطی، نقاشی، گلدوزی، کارهای هنری، نوشتن و ...
یادتان باشد هر بار که کاری را تا پایان انجام دادید به خودتان پاداش بدهید. لازم نیست حتماً هدیه برای خود بخرید. با گفتن یک کلمه تشویق آمیز حس احترام را در خودتان زنده کنید.
کار دیگری که می توانید بکنید اینست که چشمانتان را ببندید و خود را در موقعیتی تصور کنید که می خواهید در جمعی ابراز وجود کنید. مثلاً می خواهید حرفی بزنید. خودتان را در حالتی آرام و بدون اضطراب تصور کنید که دارید در جمع صحبت می کنید و دیگران از صحبت شما لذت می برند. با تکرار این تمرینات به تدریج احساس ارزشمندی در شما تقویت می شود و اعتماد به نفس شما بهبود می یابد.
۳٫می توانید از صحبت کردن در میان دوست وفامیل شروع کنید تا کمی از اضطراب ونگرانی شما کاسته شود سپس حرف زدن در میان جمع را در پیش گیرید.
انسان هر وقت که بخواهد مطلب جدیدی را یاد بگیرد می تواند، هیچ وقت برای یادگیری دیر نیست. منتها آن چیزی که شما قبل از هر چیز نیاز دارید اعتماد به نفس است. انسانی می تواند یک ارتباط عالی و مؤثربا دیگران برقرار بکند اما قبل از هر چیز باید از اعتماد به نفس عالی برخوردار باشد. انسان هایی که خودشان را عالی باور دارند می توانند ارتباط زیبایی برقرار بکنند و یا سخن نافذی را بیان بکنند. یک ارتباط زیبا و مؤثر جسارت و شجاعتی می خواهد که فقط انسان های خودباور می توانند از آن بهره مند شوند. خودباوری یعنی اینکه انسان توانمندی های خودش را بشناسد، بداند که چه شایستگی هایی دارد و از شایستگی های خودش مطلع باشد و این را باور داشته باشد که دیگران به هرشکلی که ما خودمان را می بینیم و تصور می کنیم ما را می بینند یعنی ما اگر خودمان را آدم موفقی بدانیم در کار، درس و زندگی مان قطعاً دیگران هم یک چنین دیدی را نسبت به ما خواهند داشت. چرا؟ چون ما مقتدر و با صلابت رفتار می کنیم که دیگران هم متوجه می شوند که ما چه خصوصیاتی داریم. برعکس اگر ما خود و توانمندیهایمان را باور نداشته باشیم، موفقیت هایمان را به حساب نیاوریم و قبولشان نداشته باشیم آن وقت در موقعیت های مختلف رفتارهای نادرستی نشان می دهیم ، این که مثلاً وقتی در جمعی نشستیم، سرمان را زیر می اندازیم، حرف نمی زنیم، وارد بحث دیگران نمی شویم، این را به دیگران می رسانیم که من آدمی هستم که به خودم و نظرات و عقایدم، اعتقاد و اعتمادی ندارم. در نتیجه شما باید در وهله ی اول اعتماد به نفس خودتان را تقویت کنید. برای همین می توانید از چند راهکار استفاده کنید. برای اینکه بتونید مهارت های اجتماعی و ارتباطی خودتان را افزایش بدهید آن مؤلفه ای که ما می توانیم با استفاده از آن با دیگران ارتباط برقرار کنیم کلمات هستند، کلماتی را که در ارتباط با دیگران به کار می بریم باید روشن، صریح و واضح باشند یعنی بتوانند به درستی درونیات ما را به دیگران منتقل بکنند. مطلبی را که می خواهیم با دیگران مطرح بکنیم باید مختصر و مفید باشد که مخاطبین ما شوق شنیدنشان را از دست ندهند.
تحقیقات نشان می دهد که انسان تنها قادر است بین ۵ تا ۹ کلمه در آن واحد به ذهن بسپارد و پیام خودش را تا آنجایی که می تواند کامل بیان کند. برای اینکه ما بتوانیم مهارت های اجتماعی و ارتباطی مان را افزایش بدهیم چند راه وجود دارد که گفتن: در بین مهارت های ۴ گانه بیشترین کاربرد را دارد و برای برقراری ارتباط مهم تلقی می شود. اگر ما به صحبت هایی که دیگران می کنند خوب گوش بدیم می توانیم بفهمیم که چگونه صحبت بکنیم و برای بهتر گفتن آماده بشویم. مطالعه کردن به ما این فرصت را می دهد که حرفی برای گفتن داشته باشیم. درباره ی آنچه که اطلاعات نداریم اظهار نظر و صحبت نکنیم. از به کار بردن کلماتی که معنی شان را نمی دانیم خودداری کنیم.
به جز آغاز ارتباط سعی کنید اگر از شما پرسش نشد درباره ی خودتان حرف نزنید. هنگام گفتگو به دیگران هم فرصت گفتن بدهید. درباره ی انچه علاقمند هستید و اطلاعات دارید صحبت کنید. سعی کنید از نظرات بزرگان هنگام حرف زدنتان نقل قول کنید. در سخن گفتن از دیگران تقلید نکنید. سرچشمه ی بسیاری از مشکلات روزمره ما عدم توجه به صحبت های دیگران است. یعنی ما چون درست گوش نمی کنیم در نتیجه درست هم نمی توانیم جواب بدهیم و درست هم نمی توانیم ارتباط برقرار بکنیم. در واقع شنیدن یعنی بهره مندی از دانایی تمامی افرادی که ما با آنها زندگی می کنیم. پس همواره سعی کنید بشنوید که دیگران چه می گویند. وقتی که خوب شنیدید و درک کردید که طرف مقابل ما چه می گوید آن وقت می توانیم ارتباط بهتری هم با او برقرار بکنیم. اما مطالعه کردن یک نکته بسیار مهمی است که ما می توانیم از آن در بهبود ارتباطات خودمان بهره ببریم. یکی از مواردی که نمی گذارد ما ارتباط مؤثری با دیگران برقرار بکنیم کمبود اطلاعات ماست. چرا که وقتی ما در جمعی نشستیم دیگران دارند صحبت می کنند چون در مورد مطلبی که دیگران صحبت می کنند اطلاعاتی نداریم در نتیجه مجبوریم که ساکت باشیم. پس مطالعه باعث افزایش اطلاعات ما می شود. حال مطالعه در چه حیطه ای باشد؟ . امروزه در جامعه ما مجله های زیادی چاپ و منتشر می شود که مطالب مختلفی در آن وجود دارد یعنی در هر حیطه ای که شما بخواهید، آشپزی، روانشناسی، مطالب علمی، اخبار روز و .... وجود دارند و در نتیجه می توانند اطلاعات عمومی ما را فوق العاده افزایش بدهند. پس با مطالعه ی انها می توانیم اطلاعات عمومی خودمان را افزایش بدهیم و بتوانیم در جمع صحبت کنیم قطعاً در یک جمع مطالب تخصصی در مورد یک رشته ی خاص مطرح نمی شود بلکه در مورد مطالب عمومی صحبت می شود، اخبار روز، و ما هم به این واسطه می توانیم حرفی برای گفتن داشته باشیم. در این زمینه حل جدول می تواند به ما کمک بکند. اما نکته ی اساسی که در روابط اجتماعی با دیگران باید در نظر داشته باشیم این است که ما بخواهیم ارتباط برقرار بکنیم. هر کاری در ابتدا بسیار مشکل و سخت هست و ما باید این سختی را به جان بخریم. تا وقتی که وارد این سختی نشده ایم و با این مشکل مواجه نشده ایم همواره یک ترسی همراه ما هست. پس این ترس خیلی طبیعی است. اگر بر این ترس خودتان برای ایجاد ارتباط غلبه نکردید نمی توانید ارتباط مؤثری هم برقرار کنید. پس ترستان را کنار بگذارید و بروید ارتباط برقرار بکنید.
اگر شما یک مشاوره ی حضوری داشته باشید و راهکارهای اعتماد به نفس را خیلی خوب کار بکنید می تواند به شما کمک بکند. اگر هم نمی توانید مشاوره حضوری داشته باشید می تونید از طریق مطالعه کتب ، اطلاعات خیلی خوبی را در این زمینه به دست بیاورید.
zahra_jf....zahra_jf
...bi ein ke kile losm nemidim hta ye boooosm...
     
  
↓ Advertisement ↓
TakPorn
زن

 

افرادی كه به درد خجالت گرفتارند، بخوبی می‌دانند كه هیچ‌چیز ناراحت‌كننده‌تر از آن نیست كه فردی دچار خجالت شود.

معمولا افراد كمرو و خجالتی در روابط اجتماعی و ارتباط برقرار‌كردن با دوستان و اقوام بویژه افراد غریبه، دچار اضطراب می‌شوند و همین اضطراب روی شكل ظاهری آنها تاثیر می‌گذارد. به عنوان مثال، به هنگام صحبت‌كردن چهره آنها سرخ می‌شود، عرق می‌كنند، ضربان قلبشان تند می‌زند، به نظر دستپاچه و نگران هستند، حس خوبی نسبت به اطرافیان ندارند و همیشه نگرانند كه دیگران راجع به آنها چگونه فكر می‌كنند بنابراین از ارتباط بر​قرار‌كردن با اقوام، دوستان و... كناره‌گیری می‌كنند.

بیشتر افراد خجالتی به علت این همه اضطراب و نگرانی كه دارند، توانایی‌های خودشان را دست‌كم می‌گیرند و این امر باعث می‌شود تا بیشتر فرصت‌های كاری و موقعیت‌های خوب اجتماعی را از دست بدهند.به هر حال این حس در روابط شخصی و خانوادگی، در محیط كار و نیز در تمام ابعاد مختلف زندگی حتی وقتی كه به كمك دوستان ، همكاران و... احتیاج دارند، تولید مشكل می‌كند.


پیامد خجالتی‌بودن
ـ معمولا جوانان خجالتی وقتی در جلسه یا كنفرانس شركت می‌كنند یا می‌خواهند به سوالی پاسخ بدهند، دچار اضطراب می‌شوند بنابراین برای فرار از این شرایط در آن جلسات و كنفرانس‌ها شركت نمی‌كنند، در نتیجه فرصت‌های كاری و موقعیت‌های خوب اجتماعی را از دست می‌دهند.

ـ افراد خجالتی معمولا دوستان بسیار كمی دارند.

ـ آنها در فعالیت‌های اجتماعی شركت نمی‌كنند.

ـ افرادی بی‌اراده، بی‌انگیزه و نیز بدبینی هستند.

ـ اعتماد به‌نفس بسیار ضعیفی دارند.

ـ بیش از حد از رایانه استفاده می‌كنند. معمولا به دیدن اقوام و دوستان نمی‌روند.

اما براستی چرا بعضی از جوانان خجالتی می‌شوند؟ آیا شما والدین می‌دانید علت خجالتی شدن جوانان‌تان ریشه در دوران كودكی آنها دارد؟

محیط خانواده، روابط اعضای خانواده، سرزنش‌كردن‌های بیهوده و... از عوامل محیط و موثر در خجالتی ‌شدن جوانان است.

محیط خانه
یكی از مهم‌ترین عوامل خجالتی‌ شدن جوانان، محیط خانه و نیز طرز برخورد افراد خانواده بخصوص والدین با آنها می‌باشد.

بیشتر كودكانی كه مورد محبت و توجه پدر و مادرشان قرار نگیرند درسن جوانی اعتماد به‌نفس خویش را از دست می‌دهند و دچار درد خجالت می‌شوند بنابراین محبت والدین باعث می‌شود كه كودك در محیط خانه احساس آرامش و امنیت كند، منظور از آرامش و امنیت این است كه كودك بفهمد اطرافیان بخصوص پدر و مادر حامی او هستند و نمی‌گذارند آسیبی به او برسد و اگر كودك در محیط خانه احساس آرامش نكند و همچنین متوجه شود كه دارد محبت اطرافیان را از دست می‌دهد، كم‌كم اعتماد به‌نفس‌اش پایین می‌آید و دچار اضطراب و نگرانی می‌شود.

روابط میان افراد خانواده
روابط دوستانه و صمیمی بین افراد خانواده بسیار اهمیت دارد. وقتی روابط بین پدر و مادر یا دیگر اعضای خانواده دوستانه و صمیمی نباشد یا مدام با یكدیگر جر و بحث كنند، این ناآرامی و روابط غیردوستانه در خانواده باعث می‌شود، كودك به لحاظ روحی آسیب‌دیده و دچار استرس و نگرانی شود در نتیجه در دوران نوجوانی و جوانی دچار درد خجالت می‌شود.

انتقاد و سرزنش‌كردن
متاسفانه اغلب والدین وقتی فرزندشان اشتباه می‌كند، او را سرزنش می‌كنند و نیز رفتار و گفتار او را مایه خجالت خود می‌دانند و از هر كاری كه او انجام می‌دهد انتقاد می‌كنند.

آیا می‌دانید سرزنش‌ها و انتقادهای شما چه ضربه بزرگی بر روح و روان فرزند دلبندتان می‌گذارد؟ و چگونه او را بی‌اعتماد به خویشتن می‌كند؟ بنابراین والدین آگاه و دانا بهتر است به جای انتقاد و سرزنش‌كردن از فرزند خویش با لحنی دوستانه و صمیمی با او صحبت كنند و علت رفتارش را جویا شوند.

راهكارهای ساده، اما مهم
ـ یكی از ساده‌ترین كارهایی كه شما می‌توانید انجام دهید این است كه در مورد افراد كمرو و خجالتی كه نمی‌توانند براحتی با دیگران ارتباط بر قرار كنند، شما پیشقدم شوید و با آنها ارتباط دوستانه‌ای بر قرار كنید. به عنوان مثال، در جمع با آنها دست بدهید، احوالپرسی كنید و آنها را به دوستان و اقوام خویش معرفی كنید.

ـ آنها را تشویق و ترغیب كنید تا درباره اتفاقاتی كه در طی شبانه‌روز برایش پیش آمده است، صحبت كنند و همچنین احساس شخصی خویش را در مورد آن اتفاق بیان كنند.

ـ به آنها بیاموزید كه برای رسیدن به اهداف و نیز كسب موفقیت در ​كار و تحصیل باید بتوانند آرامش خود را حفظ و نسبت به نگرانی‌های خود بی‌اعتنا باشند.

ـ به آنها یاد بدهید تا افكار منفی را از ذهن‌شان پاك و افكار مثبت را جایگزین آن كنند به عنوان مثال یك نفس عمیق بكشند و با خود بگویند من آدم خجالتی نیستم یا من استرس و اضطراب ندارم. در واقع كلمات آرامش بخش را برای خود تكرار كنند.

ـ به آنها بگویید، حس كمرویی یك حس كاملا طبیعی است و برای هر كسی در هر سنی كه باشد ممكن است پیش بیاید.

ـ از آنها بخواهید به جای فاصله گرفتن از مردم و اجتماع، در فعالیت‌های اجتماعی شركت كنند و فرصت‌های خوب كاری را از دست ندهند.

ـ و در پایان افراد كمرو و خجالتی بدانند كه با غلبه بر این حس قادر خواهند بود بیشتر و بهتر از زندگی و روابط‌شان لذت ببرند.
zahra_jf....zahra_jf
...bi ein ke kile losm nemidim hta ye boooosm...
     
  
زن

 
شاید بخشی از کم رویی شما ریشه در ساختار ژنتیکی تان داشته باشد. اما به نظر برخی از صاحب نظران یادگیری ( اکتساب از محیط) خیلی مهمتر است. چه بسیار کودکان با نشاط و سلامتی بوده اند که، بخاطر داشتن والدینی نالایق و بد زبان و یا بخاطر درگیر شدن با شرایطی آسیب زا، شخصیتشان به کلی دگرگون و ویران شده است. البته عکس این مورد هم صادق است! افراد ساکت، ترسو، گوشه گیری هم هستند که در اثر تماس با محیط مناسب به افرادی اجتماعی تبدیل شده اند. کسانی که به جنون یا توهم دچار باشند هم می توانند خوب شوند... البته به شرطی که ابزار صحیح در اختیارداشته باشند.





در این مقاله شما را با ساختار ذهنتان و هم همچنین چگونگی تاثیر افکارتان بر روی روند رفتاری آشنا می سازیم سپس در مقاله بعدی به راهکارهای موثر در از بین بردن کم رویی خواهیم پرداخت.



واقعیت این است که تمام جنبه های شخصیت شما تغییر پذیرند. قدم اول برای ایجاد تغییر این است که بفهمید چرا در هر لحظه کار خاصی را انجام می دهید. ذهن ما دائما اطلاعات گوناگونی را از طریق حواس پنج گانه دریافت و ذخیره می کند، حتی اطلاعات و مطالب بی اهمیت را. وقتی عقیده ای را دائما تکرار نمائیم آن عقیده بصورت " باور" در می آید و همین باورها روی نحوه درک ما از واقعیت و طرز رفتار ما تاثیر می گذارند. اگر شما در یک خانواده متعهد و مذهبی بزرگ شده باشید،همیشه شنیده اید که عدم صداقت منشاء بسیاری از گرفتاری ها می باشد و چون این عقیده بارها در ذهنتان تکرار شده است احتمالا آن را بدون هیچ مشکلی پذیرفته اید.



جالب این است که وقتی شما عقیده و باوری را می پذیرید ذهنتان بطور خودکار پیام هایی که با آن عقیده جور نباشد را رد می کند و یا اصلا آنها را مطرح نمی کند. تنها راه برای تغییر دادن این باور این است که پیام هایی را به ذهن بفرستیم که بسیار قوی و محکم و غیر قابل چشم پوشی باشند. بطوری که مغز نتواند آنها را رد کند. راه دیگر آن است که این پیغام های جدید را بطور مستمر و با اطمینان در گوش ذهنمان تکرار نمائیم. با شناخت چنین قانون هایی است که می توانیم دو از درمانهای سریع بزنیم و ادعا کنیم که نصیحت هیچ تاثیر مفیدی بر جا نخواهد گذاشت.



مغز شما همواره " تداعی یا پیوستگی "خاصی بین محرک ها و پاسخ ها ایجاد می کند و این تداعی ها را ثبت می نماید. بطوری که در آینده هرگاه با همان محرک یا حتی محرک هایی شبیه به آن مواجه شود بلافاصله پاسخ متصل شده و پیوند زده شده را در ذهن ایجاد خواهد کرد.وقتی این تداعی در مغز انجام میشود، هر قدر احساس شما در آن لحظه شدیدتر و قوی تر باشد، تداعی هم به شکل قویتر ایجاد و ثبت خواهد شد.مثل احساس فردی که با تجاوز جنسی مواجه شده باشد. به همین خاطر تجارب بعدی فرد مرتبا به این تداعی دامن می زند و حتی آن را تقویت می کند. این تاثیر" شرطی سازی" یا " ایجاد تکیه گاه ذهنی" نام دارد.



حالا که با این الگو آشنا شدید، براحتی می توانید بفهمید ریشه کم رویی شما در کجاست. گاهی ما تعمیم های خطرناکی درباره خود یا دیگران بکار می بریم. " مثلا من جذاب نیستم." همین تصمیم ها و ادراکات، رفتار ما را شکل می دهند. تصمیم ها و ارزیابی های غلط، مستقیما به سیستم عصبی ما وصل اند و بر تمام کارهایی که ما انجام می دهیم نظارت دارند. شاید این عقیده در ابتدا احمقانه به نظر برسد اما واقعیت دارد. وقتی شما تجربه ای را در ذهنتان مرور می کنید، همان پاسخی را می گیرید که اگر این اتفاق واقعا می افتاد.

بدترین دشمن شما: حالا که فهمیدید افکار چه قدرتی دارند، سراغ کاربردهای این طرز تفکر می رویم.



** از این به بعد هروقت شکست ها یا طرد شدگی هایتان رابه خاطر آوردید، هروقت خود را محکوم کردید و احساس تاسف نمودید بخاطر داشته باشید که با این کار مشکلتان را تقویت می کنید و به آن دامن می زنید. اگر به طور افراطی منفی گرا باشید، به سلامت خود آسیب خواهید رساند.



** هر وقت متوجه شدید بیشتر از 5 دقیقه است که احساس ناراحتی می کنید، بسرعت خودتان را مشغول کنید. مهم نیست چه کاری باشد. مهم این است که در برابر احساس ناخوشایندتان مقاومت کنید و آن را از خود برانید.



** در ضمن اگر گروهی از مردم هستند که هر وقت با آنهائید احساس بدی نسبت به خودتان پیدا می کنید، یا هرچه سریعتر راهی برای بهبود روابطتان پیدا کنید و یا رابطه تان را با آنها قطع کنید.

همه ما در زندگی الگوهای رفتاری معینی داریم که با آن خو گرفتیم. مثلا اجتناب بعضی از مردم از حضور در اجتماع یک الگوست. اینکه احساساتمان را بروز نمی دهیم یا نمی توانیم از دیگران درخواست ملاقات کنیم و سپس خودمان را سرزنش می کنیم همه ی اینها بصورت الگو در زندگی ما رخنه کرده اما اگر این الگوهای مضر را همراه با درد یا رنجی همراه سازیم، می تواند این الگوهای محدودکننده را خنثی و بی اثر کند.



بعنوان مثال فرض کنید به مهمانی دعوت شدید، با خود قرار گذاشتید که در این مهمانی باید با چهار نفر جدید هم کلام شوم و در آخر شماره تماس هایشان را برای ارتباط بیشتر بگیرید. قبل از مهمانی هم چنین قراری را با دو تن از دوستان خود مطرح کنید و یادآور شوید که اگر در پایان مهمانی موفق نشدید به هر کدام 20 تا 30 هزار تومان بعنوان جریمه خواهید داد.



در این حالت شما باید رنج ملاقات و مصاحبت با آن چهار نفر را تحمل کنید. اما مهم این است که رنج پرداختن 30 هزار تومان به هر نفر، به مراتب دردناکتر است. به همین خاطر احتمالا با اولین کسی که در مهمانی می بینید، سر صحبت را باز خواهید کرد.



من فکر می کنم که شما خجالتی ها، هرگز رنج زیادی را با کم رویی همراه نکردید. اگر چنین بود هرگز به این مشکل دچار نمی شدید. درست است که تنهایی رنج آور است اما ما با آن انس گرفتیم بعلاوه هنگام تنهایی لذت آرامش را هم حس می کنیم. اگر می خواهیم از شر تنها ماندن خلاص شویم باید ان را نوعی تهدید به شمار آوریم و از مواجه شدن با مردم نترسیم.
zahra_jf....zahra_jf
...bi ein ke kile losm nemidim hta ye boooosm...
     
  
زن

 
برای افراد خجالتی ، معمولا" برقرار کردن ارتباطات اجتماعی خیلی مشکل است. یاد گرفتن روشهایی برای حفظ آرامش و قرار گرفتن هر چه بیشتر در اجتماع برای غلبه بر این احساس خیلی موثر است . شاید شما هرگز نتوانید یک آدم خیلی اجتماعی شوید و از حضور در جمع لذت ببرید اما حداقل می توانید یاد بگیرید که چطور می توانید در یک مراسم و یا در ارتباطات اجتماعی کاملا" راحت باشید. حساسیت زدایی شما در چه موقعیتهایی خجالت می کشید ؟ شاید وقتی با آدمهای جدید و یا آدمهای قدرتمندتر و ثروتمندتر از خودتان حرف می زنید خجالت می کشید . شاید هم وقتی در یک جمع بزرگ قرار می گیرید و یا وقتی به یک جای جدید می روید خجالت می کشید و سعی کنید یک لیست از موقعیتهایی که باعث می شوند شما احساس ناراحتی کنید و خجالت بکشید ، تهیه کنید. سعی کنید کم کم حضور خود در چنین موقعیتهایی را بیشتر کنید و آنها را وارد زندگی خود کنید. مثلا" سعی کنید هر روز به یک آدم جدید سلام کنید و یا برای چند دقیقه در یک کافی شاپ شلوغ بنشینید . احتمالا" در روزهای اول انجام چنین کارهایی برایتان مشکل خواهد بود اما کم کم انجام آنها برایتان عادی می شود و نگرانی و خجالت شما از بین می رود . این کار را آنقدر ادامه دهید تا همه موقعیتهایی که در لیست شما وجود دارد برایتان عادی شود. خجالت و نگرانی خود را مدیریت کنید یک قدم مهم برای درمان خجالت و یا اضطراب اجتماعی این است که علائم و نشانه های این احساس را شناسایی کنید. وقتی خجالت می کشید ، دقیقا" چه حسی دارید و چه تغییراتی در بدن شما رخ می دهد. بعضی ها وقتی خجالت می کشند عرق می کنند و برخی دیگر ضربان قلبشان تندتر می شود . علائم مخصوص به خودتان را شناسایی کنید و به محض اینکه احساس کردید این علائم در حال ظاهر شدن هستند سعی کنید برای چند دقیقه خودتان را از آن موقعیت دور کنید و نفس عمیق بکشید تا این علائم کمتر شود . توجه کنید که چه زمانی این علائم در شما کمتر می شوند و چه چیزهایی باعث کمتر شدن و یا ازبین رفتن آنها می شوند . با خودتان مهربان باشید و سعی کنید کم کم خودتان را با شرایط مختلف سازگار کنید تا درنهایت بتوانید بر احساس خجالت غلبه کنید.




11 راهکارهای مقابله با خجالتی بودن

مشخصا هر رفتار معایب و مزایای خودش را دارد از این رفتار ها خجالتی بودن یکی از رفتار های اجتماعی است که همیشه فرد از آن ضربه می بیند و برخی موارد فرد نمی تواند خق خود را احقاق کند و تضییع حق می شود اما هر مشکلی راهکاری دارد برای همین در این پست برخی از راهکارهای این رفتار را بر می شماریم:

1 - قبل از وارد شدن به یک جمع، اطلاعاتی در مورد آن جمع به دست آورید و درباره چیزهایی که می‌خواهید یا می‌شود در آنجا مطرح کرد، فکر کنید.



2- معاشرت خود را با دیگران بیشتر کنید؛ از جمع‌های دوستانه کوچک شروع کنید، به سؤالات‌شان جواب دهید و از آنها درباره خودشان، آرزوهایشان، اهداف‌شان یا موضوعات دیگر سؤال کنید.


3- اگر خجالتی بودن، خیلی شما را آزار می‌دهد، به یک مشاور یا روان‌شناس مراجعه کنید.



4- تا حد ممکن از انزوا و گوشه‌گیری دوری کنید. اگر چند نفری دوروبرتان هستند، کتاب خواندن را کنار بگذارید و سر صحبت را با آنها باز کنید.



5- اگر به خاطر لهجه، صدا، بوی دهان یا نوع دندان‌هایتان از جمع گریزان هستید، چرا فكری به حال اصلاح اینها نمی‌كنید؟



6- در جمع‌ها کاری کنید كه کسل، خسته و بی‌حوصله به نظر نیایید.

به یاد داشته باشید راه مقابله با خجالت این است که به چیزهای دیگری تمرکز کنید؛ مانند فکر کردن و تصور اینکه چطور می‌شود از اتفاقات اجتماعی لذت برد.



7- از طرد شدن یا شکست خوردن، نترسید. قهرمانان ورزشی نیز با وجود احتمال شكست، باز هم به مبارزه و رقابت می‌پردازند؛ اما تقریبا همه آنها برای برد به میدان می‌روند و هیچ‌گاه از شکست حرف نمی‌زنند.



8- كم‌رویی، تـردید و دودلی هنگامی ‌رخ می‌دهد كه شما به عیوب و نقایص خود فكر می‌كنید. افكـارتـان را متوجه شخصی کنید كه در حال گفت‌وگو با او هستید. در این حالت، هم شما اضطراب خود را از خاطر خواهید برد و هم طرف مقابل از توجه شما خوشحال خواهد شد.



9- همه‌چیز را به خودتان نگیرید. نباید هر چیزی مانند شوخی و طعنه را به عنوان توهین تلقی كنید. مردم اغلب چیزهایی را می‌گویند كه هیچ مقصود و منظوری از آن ندارند؛ هر چند گاهی اوقات مردم نـظـرات نابجا و بی‌موردی می‌دهند؛ در این صورت، قاطعانه از خودتان دفاع كنید.



10- توقعتان را كم كنید. بنا نیست در پایان یك گفت‌و‌گو، شما افراد را كاملا مجذوب خود كرده باشید. همین كه همه از هم‌صحبتی یكدیگر لذت برده باشید، كافی است. باور كنید!



11- هول نكنید. آدم‌های روبه‌روی شما هر چقدر هم كه مهم باشند، آدم هستند؛ آنها هم معایب و مشكلات و ضعف‌های خودشان را دارند؛ عین شما! شاید هم مثل خود شما دارند سعی می‌كنند كسی متوجه نشود چقدر خجالتی هستند.


-باید در ابتدا این احساس را در ذهن خود ایجاد کنید که «من می توانم بر خجالت خود غلبه کنم.» بنابراین اعتماد به نفس را در خود افزایش دهید و گذشته خود را مرور کنید. شما حتما توانمندی ها و موفقیت هایی داشته اید. به این موفقیت ها و نکات مثبتی که در زندگی به آنها دست یافته اید فکر کنید.

-بپذیرید که دیگران از شما برتر نیستند. به خود بگویید: «من هم از توانایی هایی که دیگران دارند برخوردار هستم.»
-در ادامه باید مکان ها و موقعیت هایی را که باعث خجالت شما می شوند و با قرار گرفتن در آنها احساس خجالت به شما دست می دهد, را شناسایی کنید.
-به این مکان ها و موقعیت ها نمره بدهید. یعنی آنها را از بهترین تا بدترین اولویت بندی کنید تا مشخص شود کدام یک بیشتر باعث خجالت شما می شوند و کدام یک کمتر.
-شما باید کنار گذاشتن این احساس را از موقعیت هایی شروع کنید که کمترین تاثیر را روی شما دارند و راحت تر با آنها کنار می آیید؛ برای مثال اگر در جمع های خانوادگی راحت تر هستید ابتدا روی این موقعیت ها کار کنید.
-وقتی در جمع افرادی که با آنها راحت تر هستید قرار می گیرید باید صحبت کنید ولی این صحبت را از مسائل ساده, معمولی و روزمره آغاز کنید؛ برای مثال در مورد هوا یا ترافیک حرف بزنید. در ابتدا لازم نیست در مورد موضوع های پیچیده یا فلسفی سخن بگویید. آنچه افراد خجالتی را آزار می دهد این است که نمی توانند به خوبی با دیگران ارتباط برقرار کنند؛ صحبت کردن از موضوع های ساده به آنها در این راه کمک می کند.
-تمرین کنید در پاسخ به سوال هایی که از شما پرسیده می شوند, پاسخ های یک کلمه ای مثل بله یا خیر ندهید؛ برای مثال اگر کسی از شما پرسید که چای می خواهید یا نه, می توانید به او بگویید: «بله, من چای می خواهم, ممنون میشم.»
-همچنین شما باید برای گفتن «نه» به بعضی درخواست ها نیز تمرین کنید. اگر نمی توانید یا نمی خواهید کاری را انجام دهید باید این موضوع را به فرد درخواست کننده بگویید.
-سقف یک ارتباط را بررسی کنید؛ اگر شما مساله خجالت خود را کنار بگذارید و حرفتان را بزنید قرار است چه اتفاقی رخ دهد. آن را بپذیرید و فکر کنید که اشکالی ندارد.
-سعی کنید خودتان شروع کننده ارتباط ها باشید؛ در جمع ها در مورد اتفاق های روزمره یا موفقیت هایی که در طول زندگی به دست آورده اید صحبت کنید.
-در برابر موفقیت هایی که برای غلبه بر احساس خجالت به دست می آورید به خود پاداش دهید.
-در آخر با اینکه نکته هایی که در بالا به آنها اشاره شد می توانند به شما برای کنار گذاشتن این احساس کمک کنند اما فراموش نکنید اگر شما سال هاست با این مشکل دست به گریبان هستید, به احتمال زیاد مشکل خجالت شما عمیق شده است و به کمک روان شناس یا مشاور هم نیاز دارید.





کمرویی متضمن اضطراب و بازدارندگی رفتاری در موقعیت های اجتماعی است (لیری، 1986). با وجودی که تمام کودکان ممکن است در بعضی مواقع دچار کمرویی شوند امّا میزان آن در برخی کودکان بسیار بیشتر از حدّ معمول است. این مقاله درباره این دسته از کودکان است. کودکان کمرو اغلب برای دیدن دیگران ظاهراً اشتیاق نشان می دهند امّا برای صحبت کردن یا پیوستن به دیگران اکراه دارند (آسندورف، 1993). برای مثال، کودکان کمرو ممکن است در جمع افراد ناآشنا، ساکت و بی صدا باقی بمانند، حتی هنگامی که مورد خطاب قرار گیرند. آن ها ممکن است از وارد شدن و حضور در یک مکان جدید، مثل کلاس درس، بدون همراهی پدر یا مادرشان سرباز زنند. کودکان کمرو ممکن است در فعالیت های ورزشی یا تفریحی مشارکت نکنند و هنگامی که در جمع افراد ناآشنا قرار گیرند فقط نگاهشان را به زمین بدوزند و از هر حرکتی که باعث جلب توجه دیگران به آن ها شود اجتناب نمایند. کودکان کمرو دلشان می خواهد که با افراد ناآشنا تعامل داشته باشند امّا به دلیل ترس، این کار را نمی کنند. مشکل دیگری که در برخی کودکان وجود دارد و ارتباطی به کمرویی ندارد این است که ترجیح می دهند تنها باشند. این گونه کودکان، علاقه ای به دیدار دیگران ندارند و هنگامی که دیگران به آن ها نزدیک می شوند نیز شور و شوقی نشان نمی دهند. ● علت کمرویی چیست؟ علت یا علت های کمرویی هنوز به طور دقیق مشخص نشده است. امّا متخصصانی که در این زمینه کار می کنند علل زیر را به عنوان علل احتمالی کمرویی بر می شمارند: (1) عوامل ژنتیکی، (2) پیوند نه چندان محکم عاطفی بین اولیاء و کودک، (3) فراگیری ضعیف مهارت های اجتماعی و (4) انتقاد یا تمسخر مداوم اولیاء، خواهر و برادرها یا دیگران. ● نکات مثبت کمرویی کودکان کمرو نسبت به سایر کودکان، بسیار کمتر مرتکب بی نزاکتی یا بدرفتاری اجتماعی می شوند. (سانسون، 1996). این امر ممکن است به دلیل این باشد که کودکان کمرو نسبت به این که دیگران چگونه درباره آن ها فکر می کنند بسیار حساسند. ● نکات منفی کمرویی متخصصان در مورد این که کمرویی دوران کودکی بعداً به مشکلات سلامت روانی می انجامد یا نه، اختلاف نظر دارند. امّا مشکلات هیجانی و عملی ناشی از کمرویی واضح است. از نظر عملی، کودکان کمرو مهارت های اجتماعی را کمتر کسب می کنند و دوستان کمتری پیدا می کنند. از فعالیت های مختلف، مانند ورزش، تفریحات و گفتگو که آن ها را در مرکز توجه قرار دهد پرهیز می نمایند. کودکان کمرو معمولاً نسبت به هم سن و سالان خود اعتماد به نفس کمتری دارند (جونز و کارپنتر، 1986) و بیشتر از حدّ میانگین دچار اختلالات و مشکلات روده و معده هستند (چانگ و اوانز، 2000). کودکان کمرو معمولاً به هنگام نوجوانی دچار اضطراب می شوند. آن ها شبکه اجتماعی محدودتری دارند و از این بابت معمولاً احساس نارضایتی و ناخشنودی می کنند. من دانشجوی کمرویی را می شناختم که به دلیل ترس از ارایه شفاهی تزش، هرگز فارغ التحصیل نشد. بسیاری از افراد کمرو به این خصلت خود به عنوان مشکل مهمی که به طرق مختلف مانع پیشرفت آن هاست می نگرند. خوشبختانه میزان کمرویی برخی از افراد با بالا رفتن سن کاهش می یابد. (زیمباردو، 1986). با وجود این، حتی این گونه افراد نیز به خاطر کمرویی قبلی خود و فرصت های اجتماعی که از دست داده اند، احساس نارضایتی و ناخشنودی می کنند. ● کمک های اولیاء و معلمان به کودکان برای غلبه بر کمرویی روش های مختلفی برای کمک به کودکان برای غلبه بر کمروییشان وجود دارد. برخی از آن ها ممکن است برای بعضی کودکان موثرتر از بقیه باشد. به کار بستن مرتب برخی از روش هایی که در زیر آمده است می تواند برای برخی کودکان بسیار مفید باشد. پیشنهاد من این است که هر چه بیشتر از این روش ها را که می توانید به مدت حداقل یک ماه امتحان کنید و آن هایی را که موثرتر می یابید ادامه دهید. برخی از این روش ها را باید به طور نامحدود ادامه دهید زیرا در واقع آن ها جزء اصول فرزندپروری هستند. 1) با کودکانتان در مورد هنگامی که خودتان کمرو و خجالتی بودید صحبت کنید هنگامی که کودکان کمرو احساس بدی نسبت به کمرو بودن پیدا می کنند، بیشتر و بیشتر اعتماد به نفس خود را از دست می دهند. پدر و مادر می توانند این تاثیر منفی را با بازگو کردن خاطراتی از موقعی که خودشان خجالتی بودند، خنثی کنند (زیمباردو، 1981). از آنجا که کودکان معمولاً پدر و مادر خود را قوی و خداگونه احساس می کنند، بدین ترتیب احساس بهتری نسبت به رفتارهای خجالتی خود پیدا می کنند. اگر پدر و مادر بعداً در مورد چگونگی رفع مشکل خودشان (مثلاً هدف گذاری برای رفتارهای اجتماعی تر و دنبال کردن آن) صحبت کنند، کودکان یک الگوی قوی برای دنباله روی پیدا خواهند کرد. قشنگی این کار این است که چیزی برای مقاومت کردن کودک وجود ندارد. در واقع، کسی به او نمی گوید چکار کند. پدر و مادر فقط شرح می دهند که خودشان چه کردند و چطور موفق شدند. 2) برای کودکان توضیح دهید که منافع رفتارهای اجتماعی چیست کودکان هنگامی که انتظار فایده بردن از یک رفتار را داشته باشند، تمایل به انجام آن پیدا می کنند (پیر و مارتین، 1996). مطمین ترین شیوه ای که پدر و مادر می توانند مزایای رفتارهای اجتماعی را به کودکانشان بگویند، نقل مثال های شخصی است. برای مثال: من برای این که معلم شوم مجبور بودم بر کمرویی خود غلبه کنم زیرا معلّم باید هر روز در مقابل عدّه جدیدی صحبت کند. پدر و مادر می توانند آنگاه به توصیف مزایای فوری رفتارهای اجتماعی، مثل دوست بیشتری پیدا کردن، تفریحات بیشتری داشتن و لذت بردن بیشتر از محیط مدرسه و فعالیت های اجتماعی بپردازند. 3) هنگامی که کودکان از تعامل با دیگران واهمه دارند با آن ها همدلی نشان دهید یک روش برای کمک به کودکان در زمینه کنترل ترسشان از برخی موقعیت های اجتماعی، نشان دادن همدلی با آن ها هنگامی که از تعامل با دیگران واهمه دارند است. بنابراین، اگر مثلاً کودکی به دلیل کمرویی از رفتن به زمین ورزش و بازی کردن با دیگران سرباز زد، پدر و مادر می توانند به او بگویند من احساس تو را به خوبی درک می کنم. من هم خودم گاهی چنین احساسی داشتم- هنگامی که مطمین نبودم چکار باید بکنم و دیگران مرا تماشا می کردند. با نشان دادن همدلی، پدر و مادر به کودک کمک می کنند که حس کند او را درک کرده و پذیرفته اند و نیز به او کمک می کنند که هیجاناتش را بشناسد و درباره آن ها صحبت کند و شروع به جستجوی راهی برای کنترل آن ها نماید. 4) به کودکانتان برچسب کمرو بودن نزنید پدر و مادرها گاهی به هنگام صحبت با دیگران، در جلوی کودکشان می گویند که او کمرو و خجالتی است. این یک اشتباه بزرگ است! کودکانی که به آن ها گفته می شود که کمرو هستند، رفته رفته درباره خودشان چنین فکر می کنند و بدون این که تلاشی برای تغییر یافتن نمایند، در این نقش جا می افتند. پدر و مادر عاقل هرگز برچسب منفی به کودکانشان نمی زنند. از آنجا که رفتارهای خجالتی در کودکان بسیار واضح و آشکار است، معمولاً دیگر کودکان یا بزرگسالان درباره آن اظهار نظر می کنند. مثلاً می گویند: اوه، چه بچه کمرویی یا بچه خجالت می کشد . در این مواقع بهترین واکنشی که پدر و مادر می توانند نشان دهند چیست؟ بهتر است به شیوه مناسبی (مثلاً با لبخند) با این حرف مخالفت کنند و از عبارات دیگر مانند این که بچه ها گاهی مدتی طول می کشد تا با شرایط خو بگیرند و آماده بشوند استفاده کنند. 5) برای رفتارهای اجتماعی کودک هدف گذاری کنید و پیشرفت او را بسنجید پژوهش های زیادی بر ارزش هدف گذاری در بهبود عملکرد صحّه گذاشته اند (لاک، 1996). مفیدترین هدف ها آن هایی هستند که قابل اندازه گیری، واقعی و در حد توانایی فرد مورد نظر باشند. برای بسیاری از کودکان کمرو، یک هدف واقعی و چالش انگیز، گفتن حداقل یک جمله به یک آدم جدید در هر روز است. هدف های مناسب دیگر می تواند صحبت کردن در مقابل کلاس، شرکت کردن در بازی با دیگر کودکان(حتی بدون حرف زدن)، یا سوال کردن از معلم باشد. پدر و مادر می توانند پیشرفت کودک را با قرار دادن جدول یا نموداری در خانه و مثلاً گذاشتن یک ستاره در جلوی هر روزی که کودک به هدف مورد نظر دست یافته است، پیگیری کنند. کودکان معمولاً دوست دارند خودشان ستاره هارا در جدول قرار دهند. 6) مدل و الگویی برای رفتار اجتماعی قرار دهید کودکان معمولاً از مشاهده رفتار اولیاء یا دیگران، درس های زیادی می آموزند (بندورا، 1984). در واقع، توصیه های شفاهی پدر و مادر اثرش در کودک کمتر است ازمشاهده انجام آن کارها توسط خود پدر و مادر. پدر و مادرانی که هیچکس را به خانه شان دعوت نمی کنند، هرگز به کسی تلفن نمی کنند و تمایلی به صحبت کردن با غریبه ها ندارند، کودکانی کمرو و غیراجتماعی بار خواهند آورد. پدر و مادری که می خواهند کودکشان رفتار اجتماعی بیشتری داشته باشد باید مراقب رفتارخودشان باشند و هرگاه که امکان داشته باشد در جلوی فرزندشان به چنین رفتارهایی بپردازند. دوستان و اقوام را به خانه دعوت کنند، به دیدار همسایگان بروند و با افراد ناآشنا در فروشگاه سر صحبت را باز کنند. از همه مهم تر این که با کودکانی همسن و سال کودک خود صحبت کنند و در بازی های آن ها شرکت نمایند. اگر کودک شما با آن ها صحبت نمی کند و به آن ها نمی پیوندد، نگران نباشید. شما الگویی برای کودکتان شده اید که به او نشان می دهد رفتار اجتماعی با کودکان چگونه است و این که کودکان معمولاً واکنش مثبتی به این گونه رفتارها نشان می دهند. شما همچنین نحوه تعامل با دیگران را به کودکتان نشان می دهید. اگر فرزندتان از رفتار شما ناراحت شد (مثلاً به دلیل خجالت کشیدن)، با او همدلی کنید و به تعامل خود به نحو مناسبی خاتمه دهید. امّا این نوع تعامل را باز هم در آینده تکرار کنید و به تدریج بر طول مدّت آن بیافزایید. 7) کودکان را در معرض موقعیت ها و افراد ناآشنا قرار دهید کودکان کمرو هر چه بیشتر در معرض تعامل با افراد ناآشنا قرار گیرند، کمرویی آن ها با سرعت بیشتری کاهش می یابد. البته بیشترین فایده این کار هنگامی است که تدریجی باشد. هرگاه امکان داشت، بگذارید کودکتان به موقعیت ها و افراد جدید عادت کند، قبل از آن که شما آن ها را برای تعامل با دیگران تحت فشار بگذارید. به فرزندتان کمک کنید در یک موقعیت جدید، کم کم اعتمادش تقویت شود. یک موقعیت مثلاً می تواند یک بستنی فروشی باشد که کودک به تدریج شروع کند خودش سفارش بستنی بدهد. نکته کلیدی برای کودک کمرو، دیدن یک موقعیت و در صورت امکان، افراد بخصوص، به طور مکرّر است. در این صورت او به تدریج به رفتارهای اجتماعی تری خواهد پرداخت. کودک را هر چه بیشتر در معرض موقعیت ها و افراد گوناگون قرار دهید. بهتر است کودکان کمرو را به طور مرتب در معرض دید کودکان کم سن و سال تر بگذارید. برخی کودکان کمرو اعتماد به نفس بیشتری در تعامل با کودکان کوچک تر از خود نشان می دهند (هونیگ، 1987). همچنین کودکان کمرو را در معرض ملاقات افراد جدیدی که به منزل دعوت می کنید قرار دهید. کودکان کمرو غالباً در خانه احساس اطمینان بیشتری می کنند. 8) کودکان را به تعامل با دیگران وادارید کودکتان را وادار به صحبت کردن، پیوستن یا تعامل با دیگران، هرگاه که احتمال می دهید این کار را بکند، نمایید. مثلاً به او بگویید بگو که اسمت مریم است یا بگو خداحافظ . اگر کودک چیزی بر زبان نیاورد سعی کنید او را وادار به دست تکان دادن (برای سلام یا خداحافظی) کنید. دست تکان دادن، یک گام به جلو در مسیر صحیح است. یک روش خوب دیگر این است که با کودک دیگری صحبت کنید و سپس به فرزند خود بگویید: از این کفش ها خوشت میاد؟ خودت لنگه آن ها را نداری؟ مواظب باشید که کودک کمرو را تحت فشار قرار ندهید. با این کار مقاومت بیشتری در او به وجود می آورید (هونیگ، 1987). به دنبال پیشرفت های تدریجی باشید و بدانید که کودک یک روز پیشرفت نشان می دهد و روز دیگر نه. 9) به کودکتان برای رفتارهای اجتماعی پاداش دهید پاداش پیش بینی شده، انگیزه بسیار قدرتمندی به وجود می آورد (بندورا، 1986). هرگاه کودک کمرو رفتاری اجتماعی از خود بروز داد او را تشویق و تحسین کنید. حتی در مورد پیشرفت های جزیی نیز این کار را انجام دهید. اگر کودک به هدف تعیین شده روزانه دست یافت، او را تحسین کنید و با چیزی که او دوست دارد (مثل غذای خاص یا کار خاص) تشویقش نمایید. مثلاً اگر کودک رفتار فوق العاده ای انجام داد، در جدول یا نموداری که قبلاً از آن صحبت کردیم، ستاره طلایی بگذارید. از قبل به کودکتان بگویید که انجام یک رفتار اجتماعی خاص چه پاداشی در پی خواهد داشت. 10) رفتار اجتماعی دیگران را در جلوی فرزند خود تحسین کنید پدر و مادر با اظهار نظر مثبت درباره رفتار اجتماعی دیگران می توانند به کودک کمرو در ارزش گذاری بر رفتارهای اجتماعی کمک کنند. برای مثال، پدر و مادر می توانند به فرزندشان بگویند من از شیوه ای که آن پسر بچه نزد ما آمد و اسم ما را پرسید خوشم آمد و یا این که مستقیماً به تعریف از آن بچه در مقابل فرزند خود بپردازند. البته مواظب باشید که از اظهار نظرهایی از قبیل این که چرا تو نمی توانی مثل او عمل کنی؟ پرهیز نمایید. 11) به فرزندتان در تعامل با دیگران کمک کنید برخی کودکان کمرو نمی دانند در بعضی موقعیت های خاص، مثلاً هنگامی که کودک جدیدی را ملاقات می کنند، چه بگویند. پدر و مادر می توانند به کودک کمرو از طریق تشویق آن ها به تمرین مهارت های اجتماعی کمک کنند. یک روش موثر برای کمک به فرزند در بهبود مهارت اجتماعی، تشویق آن ها به تمرین کردن (نقش بازی کردن) است (میلتن برگر، 1987). برای مثال، پدر و مادر و فرزند می توانند هر کدام نقشی رادر یک موقعیت ایفاء کنند. از عروسک هم می توان برای این منظور استفاده کرد. 12) برای هر کودک کمرو در هر موقعیت مهم، یک جفت پیدا کنید یک کودک کمرو که بتواند در یک موقعیت جدید حتی یک دوست هم پیدا کند، احساس آسایش بیشتری خواهد یافت و نهایتاً با کودکان بیشتری به تعامل خواهد پرداخت. پدر و مادر یا معلم می توانند با درخواست از دو بچه برای بازی کردن با یکدیگر و سپس صبحت کردن با هر دوی آن ها در مورد فعالیت ها و علایق مشترک، این فرایند را تسهیل کنند. پدر و مادر یا معلم همچنین می توانند به آن دو کودک کاری را تخصیص دهند (مثل سر هم کردن یک پازل) و از آن ها بخواهند با هم آن را انجام دهند (هونیگ، 1987). انتخاب کودک مناسب به عنوان جفت برای کودک کمرو نیز حایز اهمیت است. 13) کتاب هایی را که درباره افرادی است که بر کمرویی یا ترس شان غلبه کرده اند، برای کودکتان بخوانید خواندن کتاب هایی درباره کودکانی که بر کمرویی یا ترسشان غلبه کرده اند، برای کودکان کمرو مفید است.
zahra_jf....zahra_jf
...bi ein ke kile losm nemidim hta ye boooosm...
     
  ویرایش شده توسط: zahra_jf   
زن

 
آنچه از انسان سرمی زند ، رفتاری است که شخصیت او را نمایان می سازد . " رفتار " انسان ، آینه ای است از درونیات و ویژگی های شخصیتی او . حال آنکه چگونه رفتار نمائیم و از چه رفتارهایی حذر نمائیم ، موضوع مورد بحث در این مقاله می باشد . برآنیم تا در این مجال ، ساختارهای صحیح روابط انسانی به خصوص اصول و ضوابط مهم و برجسته در رابطه ی بین دختران و پسران را مورد بررسی قرار دهیم .





برخورد مبتنی برشناخت و احترام متقابل



انسانی كه برای انسانیت و شأن خود ارزش والایی قائل است، روابطش را با دیگران به گونه ای تنظیم می كند كه در آن احترام متقابل و ارزش گذاری متعالی و متعامل رعایت شده باشد.



چنین برخوردی زمانی ایجاد می شود كه انسان به نیازهای روانی خود در كنار نیازهای زیستی خویش توجه داشته باشد و نوع برخورد او با دیگران، بیشتر از سطوح بالاتر نیازها نشأت گرفته باشد. این نوع برخوردِ احترام آمیز، به دور از پرخاشگری، به دور از نیات سود جویانه و اندیشه های مبتنی بر سوء استفاده انجام می گیرد.



برخورد مبتنی بر حیا، نه شرم و خجالت



بهتر است در ابتدا به تفاوت دو اصطلاح " شرم " و " حیا " بپردازیم. شرم كه بیشتر مترادف با خجالت كشیدن و یا كناره گیری كردن است، اصطلاحی است ناظر بر ناتوانی انسان در یك برخورد اجتماعی. فردی كه دچار شرم است، در یك موقعیت اجتماعی خاص نمی تواند رفتار مناسب و مطلوب از خود نشان دهد.



اصطلاح دیگر حیاست. حیا ، یك صفت پسندیده اخلاقی است و آن عبارت است از خویشتنداری ارادی فرد در انجام اعمالی كه خلاف قاعده و شأن شرعی و عرفی باشد.



حیا در حقیقت نوعی توانایی است، در حالی كه شرم یا خجالت، نوعی ناتوانی به شمار می آید. انسان وقتی می باید سخنی را در مقابل جمعی بگوید، ولی خود را ناتوان از بیان آن می یابد، دچار شرم است؛ در حالی كه وقتی انسان تمایل دارد مثلاً نسبت به بزرگتر خویش از جمله پدر، مادر، معلم و یا مربی خود رفتاری مبتنی بر بی حرمتی نشان دهد و از عهده انجام چنین كاری نیز برمی آید، ولی به دلیل داشتن صفت حیا خویشتن داری كرده، آن را انجام نمی دهد، نوعی توانایی و قدرت را از خود به نمایش گذاشته است. با این توصیف می باید برخورد مبتنی بر شرم و برخورد مبتنی برحیا با جنس مخالف را از یكدیگر تفكیك كنیم. برخورد مبتنی بر شرم برخوردی از روی ناتوانی است، در حالی كه برخورد مبتنی برحیا، برخوردی خویشتندارانه و ارادی است.



كسانی هستند كه در مقابل جنس مخالف دچار خجالت زدگی شده، از خود شرم افراطی نشان می دهند؛ دسته ای دیگر انواع برخوردهای اجتماعی بین دو جنس را می سازند. پسری كه به هنگام مواجهه با جنس مخالف دست و پای خود را گم می كند و نمی تواند بر اعصاب خود مسلط شود و یا دختری كه در مواجهه با جنس مخالف توانایی برخورد صحیح كلامی را از دست می دهد و نمی تواند مطالب را به درستی و مبتنی بر تفكر بیان نماید، مصداق چنین برخوردی هستند. چنین فرد یا افرادی از این ناتوانی به نوعی دچار آسیب خواهند شد.



برخوردی به دور از اضطراب و هیجان



این نوع برخورد به صور مختلف مانند عصبانیت، سرخ شدن و بالارفتن ضربان قلب، عجولانه رفتار كردن و رفتار مبتنی بر ترس و یا خوشحالی افراطی دیده می شود. هیجان كه یك حالت برانگیختگی روانی است شامل تمامی مواردی كه نام بردیم اعم از ترس، خوشحالی، عصبانیت، عجله و امثال این هاست.



هر چند كه هیجانات اجزای لاینفك رفتار انسانی هستند ، ولی باید برای اتخاذ تصمیم صحیح و نشان دادن رفتار مناسب ، تحت كنترل در آیند.



برخورد با جنس مخالف به شكل هیجان زده، می تواند تصمیم گیری و نیز انجام اعمال صحیح ما را تحت الشعاع خود قرار دهد. به طور كلی، توصیه روان شناسان به انسان، كنترل هیجان ها و حفظ خونسردی در تمامی موقعیت های زندگی است. این توصیه، از رفتار اجتماعی ما با جنس مخالف نیز جدا نیست.



برخوردی به دور از پرخاشگری



پرخاشگری ، تمایل و یا عمل فرد است در جهت آسیب زدن به یك شیء و یا شخص دیگر. برخی از برخوردهای بین دو جنس در جامعه ی ما از نوع برخوردهای پرخاشگرانه است.



پسری كه برای نشان دادن توجه خود به یك دختر، با موتور و یا ماشین از كنار او به سرعت می گذرد و او را دچار ترس می كند ، نشانگر رفتارهای پرخاشگرانه است. پرخاشگری نسبت به جنس مخالف می تواند مشكلاتی را در زندگی آتی انسان ایجاد كند.



دوستی دختر و پسر



پرخاشگری كه سرچشمه ی آن یك تمایل درونی برای آسیب زدن می باشد، ممكن است به صورت اعمالی كه به نحوی فرد مقابل را ناراحت می كند و یا می رنجاند و نیز گفتن كلماتی كه به نوعی آزار دهنده است، تجلی داشته باشد.



گاهی برخی از افراد ، برخوردهای غیر عادی و ناپخته ای از خود نشان می دهند که به لحاظ فرهنگی، تحول هوشی و تحول شخصیتی، آنان را در سطحی بسیار پایین و مبتذلی قرار می دهد. متلك گویی، ایجاد مزاحمت های خیابانی و یا مزاحمت های تلفنی از جمله این نوع رفتارهای ناپخته است.



کناره گیری از معاشرت های افراطی



افراط در معاشرت ، معمولاً متأثر از فرهنگ غربی در زمینه ی ارتباط بین دو جنس می باشد . این رابطه بیشتر در میان خانواده هایی دیده می شود كه دارای یك فرهنگ منسجم و اصیل شرقی و اسلامی نیستند. اختلاط بیش از حد بین دختر و پسر پیش از ازدواج ، با توجیهاتی مانند زمینه سازی برای شناخت بهتر دو جنس از یكدیگر ، و یا زمینه سازی برای كسب تجربیات عملی برای انجام یك ازدواج موفق صورت می گیرد.



میهمانی ها، جشن تولدها، مراسم مختلف ورزشی و مسافرت های دسته جمعی كه معمولاً بستر و محمل چنین روابطی است، در میان این دسته از افراد به وفور دیده می شود. چنین اعمالی بدون توسل به عناصری از فرهنگ غرب اساساً امكان پذیر نیست و این نكته معمولاً مردم ما را دچار تعارض و آشفتگی می كند، زیرا یك فرهنگ در درون خود دارای انسجام است و ما نمی توانیم فرهنگ را به شكل مخلوط و بدون انسجام و برگرفته از جوامع مختلف به كار گیریم.



برخوردی در چارچوب ضوابط شرعی



رابطه دو جنس مخالف باید همواره در چارچوب ضوابط شرعی و با رعایت احکام نورانی شرع باشد . بدین معنا که بسیاری از روابط گسترده و بی حد و مرز شارع مقدس توصیه نمی کند، بلکه همواره زنان و مردان را از ورود به آن محدوده ها پرهیز می دهد . نگاه ، گفت و گو های طولانی مدت بی هدف ، آرایش نامناسب ظاهری ، تماس های بیش از حد متعارف از جمله این موارد است .
zahra_jf....zahra_jf
...bi ein ke kile losm nemidim hta ye boooosm...
     
  
مرد

 
zahra_jf

جالب بود . مرسی

Copy و Paste عالیه هم در مورد عکسها و هم در مورد مقالات !!!

حداقل ماخد مقالات رو هم بنویس .
مترسک گفت:
اى گندم تو شاهد باش مرا براى ترساندن آفریدند اما من عاشق پرنده اى بودم كه از گرسنگى مرد...!!!
     
  
زن

 
وقتي به يه پسر پررو برميخورم ميترسم اخه معلوم نيست چقدر شعور داشته باشه و در كنار چنين افرادي حس امنيت و ارامش ندارم
     
  
زن

 
به نظر من ترسی نداره اگه خود ادم حرمت ها و حریم ها رو حفظ کنه مشکلی پیش نمیاد ادمیزاد باید یکم مثبت اندیش باشه
"آموخته ام.....
زندگی همیشه عالی و کامل نیست

اما همیشه همانی است که تو میسازی......

پس آن را به یادماندنی بساز

و هرگز اجازه نده کسی خوشبختی تو را از تو بگیرد.

‎‌‌
     
  
صفحه  صفحه 3 از 7:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  7  پسین » 
گفتگوی آزاد سکسی

ترس از جنس مخالف

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA