انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شوخی و سرگرمی سکسی
  
صفحه  صفحه 3 از 3:  « پیشین  1  2  3

دیوان کُس شعریات مِنَ االاُفُقِ الچُپُق (محفل شعر لوطیان)


مرد

SexyBoy
 
خواهی تو بدانی که مرا خانه کجاست
در کوچه چپ مرو برو کوچه راست
بر هر در خانه ای که کونت برخواست
شلوار بکن درآ همان خانه ماست

◄►◄►◄►◄►◄►

گر کس بکنی گشادی از حد بیش است
ور کون بکنی ز تنگی اش دل ریش است
نازم سر جلق را که به هنگام زدن
تنگی و گشادی اش به دست خویش است

◄►◄►◄►◄►◄►

كنون شعری بسازم من برایت
كه شق گردد همی آن كیر و خایت
چو كیرم را بلیسی راست گردد
رود تا ته فرو در روده هایت

◄►◄►◄►◄►◄►

دریای غم ساحل ندارد کون گشاد پارو بزن

◄►◄►◄►◄►◄►

سخن مانند دامن زنان است
هرچه كوتاهتر بهتر و به هدف نزدیكتر

◄►◄►◄►◄►◄►

بود کونت همی بهتر ز هر کس
بریزم من درونش خامه و سس

◄►◄►◄►◄►◄►

ای كه بر كنج لبت عكس رخ یار داری
گر خوری كیر مرا جایزه اوسكار داری

◄►◄►◄►◄►◄►

غم مخور دوران بی پولی به پایان می رسد
دارد این یارانه ها استان به استان می رسد
مبلغش هر چند فعلاً قابل برداشت نیست
موسم برداشت حتماً تا زمستان می رسد
در حساب بانکی ات عمری اگر پولی نبود
بعد از این یک پول یامفتی فراوان می رسد
چند سالی مایه داران حال می کردند و حال
نوبت حالیدن یارانه داران می رسد
شهر، کلاً شور و حال دیگری بگرفته است
بانگ بوق و سوت و کف از هر خیابان می رسد
.What's life? Life is love
.What's love? A kissing
.What's kissing? Come here and I'll show you

Sexy
     
  
مرد

SexyBoy
 
دیشب آن یار پری چهره سراغم را گرفت
دست کرد و بعد به آرامی فلانم را گرفت
دامنش را برد بالا تا که بنماید به من
آن نگارستان زیبا و گلستان و چمن
گفت این منظر که میبینی یکی باغ گل است
لیک کمبودی که دارد بلبل است
بلبلم را از قفس آزاد کردم بهر او
پس به نرمی وارد گلزار او کردم فرو
ناگهان باران رحمت رو به باریدن گرفت
بلبل نالان درون باغ خوابیدن گرفت

◄►◄►◄►◄►◄►

ای ناف تو بهترین سرآغاز
بی ناف تو پرده کی کنم باز
ای ناف تو همدم دهانم
بعداز ممه هات زیر زبانم
هم قله ی برف خیز داری
هم دره ی جیز جیز داری
ازقله و ناف رهایی ام ده
با دره ات آشناییم ده
یکباره دو ساق خود هواکن
این سرو مرا به دره جا كن

◄►◄►◄►◄►◄►

شاعری بر من نکن بر گنبد کاووس کن
کیر خر زیر بغل تا بیخ آن را بوس کن

◄►◄►◄►◄►◄►

دوش آویزون بگا رفت و گلستان شد خراب
چون که پیدا کرده ایم لوطی نمازم شد حرام

◄►◄►◄►◄►◄►

ای شیخ با اون ریشت
با اون دنبه چون میشت
کی کشته و خون دادی
کی کار فضون دادی
آن چیز که فضون دادی
در فیضیه کون دادی

◄►◄►◄►◄►◄►

ماه رمضان آمد و میخانه به گا رفت
آن جنده که کس داد بی ذکر خدا رفت
بی رنگ شود کس و کیر و کون دو پستان
افطار که شد باز به بعد لنگا به هوا رفت

◄►◄►◄►◄►◄►

گر کون بکنیم ز تنگیش دل ریش است
ور کس بکنیم گشادیش از حد بیش است
قربان همین جلق که هنگام عمل
تنگی و گشادیش به دست خویش است

◄►◄►◄►◄►◄►

زنی دیدم که در فکر دودول است
ز کوتاه بودن طولش ملول است
بگفتم زن چرا؟ قطرش که خوب است
بگفتا به درک کیفش یه طول است
.What's life? Life is love
.What's love? A kissing
.What's kissing? Come here and I'll show you

Sexy
     
  
مرد

SexyBoy
 
فرض ميكنيم شما يك پسرتوكف هستيد. به هردختري كه ميرسيد او را آنچنان نگاه ميكنيد انگار او لخت است. هرروز در كنار مدارس دخترانه كس چرخ ميزنيد. و به هركسي چيزي ميگوييد. تنها آرزوي شمااينست كه دختري را بكنيد. شبها خواب كردن هردختري را كه ميشناسيد ميبينيد و هميشه به پسرهايي كه دوست دختر دارند حسودي ميكنيد.
حالا فرض ميكنيم بالاخره يك دختر زشت حاضر ميشود با شما دوست بشود. شما در اولين قرار فقط به كون او چشم دوخته ايد. به شدت دنبال مكان و زماني ميگرديد كه او را بكنيد.

آخر تصميم خودرا ميگيريد و از دوست دخترتان تقاضا ميكنيد 1روز صبح كه كسي خانه شما نيست به خانه شما بيايد.
دختر بعد از كلي دليل آوردن كه نميتواند بيايد سرانجام راضي ميشود. در نتيجه شما تا گوشي تلفن راقطع ميكنيد بلند شده و 1 بشكن مييزنيد و شروع به فيلم سوپر نگاه كردن ميكنيد. به تمام دوستانتان كه ميبينيد اين مژده راميدهيد كه بله ما هم كارمان درست است و دوست دخترمان فردا صبح به خانه ما مي آيد.
دوستان شما با نفرتي مثال زدني به شما نگاه ميكنند و همه از شدت حسادت كونشان ميسوزد. شب خوابتان نميبرد. از شدت شهوت ديوانه شده ايد. دائما كيرتان را كه 100 متر شده است. به زمين فشار ميدهيد.
شروع به فكر و خيال ميكنيد تا آنجا كه تصميم ميگيريد جلق بزنيد. هرلحظه با خود نقشه اي ميكشيد كه چطور طرفتان را راضي كنيد تا به شما بدهد. درآرزوهاي زيادي غرق ميشويد:

1. چه ميشد اگربرايم ساك ميزد؟
2. آيا ميشوداوراگوسفندي كرد؟
3. قبلا كسي كس اورا پاره كرد تامن اورا از كس بكنم؟
4. آيا ميتوانم به او بگويم آبم را بخورد؟
و...

پيش خودتان ميگوييد بهتر است تا خانه خالي شد اطاق مخصوص خودتان راتميزكنيد تا دوست دخترتان خوشش بيايد. كمي شربت و ميوه براي پذيرايي كافيست. همين پذيرايي اندك هم ممكن است وقت بگيرد. مگر شما چقدر وقت داريد؟ حداكثر 3 ساعت. پس بهتر است وقت خودتان را بيخود تلف نكنيد.
آيا بايد او را با كاندوم بكنيد؟ نه بابا. كاندوم چيه؟ شما تا بحال اصلا آن را به سر كير خودنكشيده ايد.
اصلا ميگويند از حال كم ميكند. بعلاوه مگر دوست دخترتان چه نوع مريضي ممكن است داشته باشد. خودش گفته كه شما اولين دوست اوبوده ايد. مگر ديوانه ايد كه از كاندوم استفاده كنيد.

فردا صبح ميشود. از ساعت 4 صبح عليرغم بيخوابي ديشب كاملا شارژ وبيداريد. پدر و مادرتان از سحر خيزي شما شوكه شده اند. به طرف حمام ميرويد و دوش ميگيريد. اينطوري مطمئن تريد كه بدن شما بو نخواهد داد. در حمام به اين فكر ميفتيد كه ريش سبيل خود رابزنيد. آيا بايد مدلي بدهيد؟
مثلا ريش پروفسوري. كمي فكر ميكنيد. نه. اصلا اينكار مناسبي نيست. شايد ريش و سبيلتان صورت دوست دخترتان رااذيت كند و او شروع به بهانه گيري كند و همين مقدمه اي شود براي ندادن.
تمام ريش سبيل خود را ميزنيد و براي اولين بار ابروهاي خودتان را هم كمي برميداريد.
مادرتان چوب تو كونتان خواهد كرد. اما اشكال ندارد ارزش دارد. وقتي نوبت به كيرتان ميرسد مدلي شبيه به خط روي كيرتان ميدهد.اين را از روي يك فيلم سوپر ياد گرفته ايد. از حمام بيرون مي آييد. روي مبل در كنار تلفن مينشيند و منتظر زنگ تلفن دوست دخترتان ميمانيد. با اينكه يكساعت به زمان قرارتان باقيمانده اما شما هر لحظه به ساعت نگاه ميكنيد. بعدازمدتي بلند ميشيد و راه ميرويد اما بازهم از شدت هيجان شما كم نميشود.
به فكرتان ميرسد كه پاي كامپيوتر برويد و كمي بازي كنيد. اما تا بازي را روشن ميكنيد ميبينيد حوصله اش را نداريد. پس آن را خاموش كرده و يك فيلم سوپر ميگذاريد. ها!جان! چه كوني!
شروع ميكنيد به فيلم سوپر نگاه كردن و دستتان را روي كيرتان كمي فشار ميدهيد. بهتر نيست دوباره يك جلق بزنيد؟اما نه.

شايد از لذت كون كردن شما كم شود. به ساعت نگاه ميكنيد فقط 5 دقيقه تا زمان قرار باقيمانده. پس چرا اين احمق زنگ نميزند؟ نكند نمي آيد؟ شما كه شانس نداريد. اصلا شما بدشانس ترين آدم روي زمين هستيد. اعصابتان كيري ميشود و لگدي به بالش ميزنيد كه به وسط خانه پرت ميشود از پنجره خانه به بيرون نگاه ميكنيد. نه او به اين زوديها نمي آيد. اول قرار است تلفني از سر ميلان به شما بزند و اگر خانه طبيعي بود بيايد تا اورا بكنيد. تلفن را برميداريد وامتحان ميكنيد. كاملا درست است. پس چرا زنگ نميزند؟

گوشي را ميگذاريد. نبايد تلفن مشغول باشد. شايد او زنگ بزند و با ديدن مشغول بودن تلفن نيايد. تلفن را برميداريد و نگاهي به صداي آن ميكنيد. صداي تلفن هم بلند است. خيلي دوست داريد با موبايلتان يك زنگ به تلفن خانه بزنيد تا ببينيد صداي زنگش كم نيست اما منصرف ميشويد. دوباره به ساعت نگاه ميكنيد 5 دقيقه از زمان قرارتان گذشته است. نكند نيايد؟
شروع ميكنيد به فحش دادن به دوست دخترتان و همانطور كه راه ميرويد با خودتان فكرميكنيد اگر نيايد چه بلايي سرش خواهيد آورد:

1. با او قهر ميكنيد؟ نه. شايد روزي بيايد كه او را بتوانيد بكنيد و از طرفي مگر شما همين يك دوست دختر را هم به زور گير نياورده ايد؟
2. زنگ ميزنيد و به پدرش همه چيز را ميگوييد؟ اين هم نه. چون آنوقت باز هم با شما قهر خواهد كرد و تازه مگر دوستش نداريد و نميخواهيد بااو ازدواج كنيد؟
3. تا با او صحبت كرديد او را زير ناسزا ميگيريد؟ شايد. اما مگر شما به او نگفته ايد كه اگر به خانه بيايد هيچكاري با او نخواهيد داشت؟ نه اين هم نميشود.

به خودتان ميگوييد: خاك بر سرم. هيچكار نميتوانم بكنم. با نگاهتان بدنبال بالش ميگرديد تا باز هم به او لگد بزنيد كه ناگهان صداي تلفن مي آيد.
بدو بدو به طرف تلفن حمله ميكنيد و آنچنان محكم تلفن را برميداريد كه تلفن به زمين ميفتد وسيمش از پريز در ميآيد.يك لحظه ميترسيد نكند تلفن خراب شده باشد. به تندي و با سرعتي بي نظير سيم تلفن را دوباره به پريز وصل ميكنيد و با شنيدن صداي دوست دخترتان داد ميزنيد: تو كجايي؟
دوست دخترتان جواب ميدهد: سر ميلان، طبيعيه؟ ميتونم بيام؟
بلافاصله ميگوييد: من يك ساعته تنهام. چرا دير كردي؟ و ميگوييد كه خودش را سريع برساند.
با شنيدن صداي زنگ در انگار شما در قرعه كشي بانك برنده شده ايد. خوشحال ميشويد واف اف را برميداريد.
- كيه؟
- منم. درو بازكن.
دررا بازميكنيد. سريع به جلوي آينه ميرويد و باز هم موي خود را مرتب ميكنيد. و بعد به سمت درخانه رفته و در داخلي خانه راباز ميكنيد. اوه خواهر و مادر... اين دوست شماست؟ چه خوشگل شده است. چه آرايش و چه تيپي. نيشتان باز ميشود واز اينكه ميخواهيد دختري به اين نازي را بكنيد خوش خوشانتان ميشود.
دوستتان سلام ميكند و شما بعد از جواب سلام سريع اورا به داخل خانه كشيده و سرتان را بيرون در ميبريد. نه كسي نيست .
از دوستتان ميپرسيد: كسي او را ديده؟
و او جواب ميدهد: نه فكر نميكنم. لبخندي بر لبان شما جاري ميشود.
دست دوستتان را ميگيريد و او را به سمت اطاق خودتان ميبريد. دوستتان تا اطاق شمارا ميبيند ميپرسد: اين اطاق تويه؟
جواب ميدهيد: آره. قشنگه؟
-خيلي. فقط اون عكس دختره چيه زدي وسط اطاق؟
اعصابتان باز هم كيري ميشود. مگراين احمق cristina agularda را نميشناسد؟ يعني اينقدر بي كلاس است؟
جواب ميدهيد:اون دوست دختر قبلي من بود.
دوست دخترتان ميخندد و ميگويد: برو گمشو. من خودم صبح تا شب تو ماهواره ميبينمش. اسمشم مدوناس!!!!
با تعجب به دوستتان نگاه ميكنيد. يك لحظه ميخواهيد حسابي دستش بيندازيد. اما جلوي خودتان را ميگيريد. شما ميخواهيد او را بكنيد.درست است؟ پس احتياجي به اين كارها نيست.
حال لحظه حساس رسيده به طرف دوستتان ميرويد و به چشمان او زل ميزنيد دست او را گرفته روي تختتان مينشينيد. چقدر به اين لحظه فكر كرده ايد. كيرتان شق كرده و بزرگ شده است.

به دوستتان ميگوييد: واقعا او را دوست داريد و او ميخندد و با خنده اي كه صورتش را زشت ميكند جواب ميدهد:منم.
سرتان را آرام آرام جلو برده و بالاخره اورا ميبوسيد.
دوست دخترتان به شما نگاه ميكند و هيچ چيزي نميگويد. دستتان را روي سينه هايش ميگذاريد. اما او دست شما را پس ميزند. و تا دوباره ميخواهيد اينكار را بكنيد ميبينيد كه او از جايش بلند ميشود و ميگويد: ميخوام برم خونه مون.
- آخه چرا؟ مگه من چكار كردم؟
- مگه تو قول نداده بودي كه كار بدي نكني؟
- چرا ولي منكه كار بدي نكردم.
- پس اين دستها مال تو نيستند؟
- ببين. قرار بود تو را نكنم. خوب منم نكردم. اما يك كم بغل كردن كه اشكالي نداره. باور كن من از اون پسرها نيستم. توهم قبول كن اگر ميخواستم كاريت بكنم. همون اول ميپريدم سرت و ميكردمت. اما ميبيني كه كنارت نشستم و دارم باهات حرف ميزنم.
دوست دخترتان باور ميكند و كنارتان مينشيند. دوباره او را بغل ميكنيد و شروع ميكنيد به بوسيدن. اما اينبار مواظبيد كه دستتان به جاهاي ممنوعه نخورد. با خودتان فكر ميكنيد چطور الان اورا بكنيد؟

1. به زور: بپريد رويش و دو تا بزنيد تو گوشش و به زور اورا بكنيد. جواب منفي است. ممكن است جيغ بكشد و همسايه بالايي خبردار شود و از همه مهمتر شايد با شما قهر كند.
2. باخواهش والتماس: تا ميتوانيد به او بگوييد جان من. نگاه كن ديگه. حالا چي ميشه؟ اما نه. شما تريپ مردي و مردانگي گذاشته ايد. مرد كه به زن التماس نميكند.
3. با شهوتي كردن طرف: يعني كيرتان رادر بياوريد و به او نشان دهيد تا او شهوتي بشود. كه اين هم نميشود ممكن است جيغ بكشد و يكي بزند در گوشتان. وبرود بيرون.

پس چيكارميكنيد؟!!!!

از ناراحتي شروع ميكنيد به بغل كردن دختر و او را دراز ميكنيد روي تخت و شروع ميكنيد به بوسيدنش. و در همانحال كه او را در آغوش داريد با او روي تخت غلت ميخوريد و ناگهان كيرتان روي كس دوست دخترتان قرار ميگيرد. دخترك كمي شل ميشود و خودش را وا ميدهد. طوريكه شما متوجه ميشويد. چند لحظه در همان حالت ميمانيد. دوستتان شما را بغل كرده است و نميگذارد از آن حالت خارج شويد.
ناگهان نكته مهمي را متوجه ميشويد: شما رگ خواب دوستتان را پيدا كرده ايد!!!

كم كم دستتان روي سينه هايش ميرود و عجيب است كه اينبار هيچ چيزي به شما نميگويد. خود را لخت كرده و بعداو را لخت ميكنيد و بعد او را باكمي مقاومت برگردانده و كيرتان را توي كونش فرو ميكنيد و تا وقتي آبتان بيايد او را ميكنيد.
وقتي كارتان تمام ميشود، به دوستتان ميگوييد الآن است كه پدر و مادرتان بيايند (دروغ ميگوييد) پس بهتر است! اوهرچه زودتر برود.
دوستتان سريعا لباسهايش را ميپوشد،اعصابش خورد است. چون به شما كون داده است. شايد هم فيلم بازي ميكند. كه احتمالش زياداست. آخر كونش خيلي گشاد بوده. موقع رفتن او را ميبوسيد و اول شما چند لحظه بيرون رانگاه ميكنيد تااگر كسي بيرون است طبيعيش كنيد و بعد از اينكه مي بينيد اوضاع درست است به دوستتان ميگوييد برود. و بعد روي مبل نشسته لبخندي ميزنيد و به سمت حمام به راه ميافتيد.

خوب. حالا ميخواستم ببينم چند درصد داستان براي شما اتفاق افتاده؟ هيچي؟ نصفش؟ يا همه اش؟
ميبينيد ما چقدر دردسر داريم تا يك كون بكنيم؟ و جالبه كه همه هم راضي هستيم چون واقعا ميدونيم تو اين دوره زمونه يك كون كم گير مياد.
اين داستان حكايت همه ماست. همه ما بدبختها كه دنبال كون اين دخترهاي نامرد كه تا ديدند بعد انقلاب كونشون گرون شده شروع كردند به احتكار كون. اميدوارم دخترها با خواندند اين داستان كمي سعي كنند باما پسرها مهربونتر باشند. البته اميدوارم.
.What's life? Life is love
.What's love? A kissing
.What's kissing? Come here and I'll show you

Sexy
     
  
↓ Advertisement ↓
TakPorn
مرد

SexyBoy
 
كس می كنم و شادانم
آخه من سردار رادانم
دختر می كنم كه بی حجابه
گاییدن مجانی ثوابه

◄►◄►◄►◄►◄►

بنمای كس كه باغ و گلستانم آرزوست
بگشای كون که قند فراوانم آرزوست
ای كونی قشنگ برون آدمی ز ابر
کان كون باز مشعشع تابانم آرزوست
بشنیدم از كس زیبای تو تعریف زیاد
باز آمدم که كون خوش مستانم آرزوست
گفتی به كیر دارز بیش مرنجان مرا
برو آن گفتنت که بیش مرنجانم آرزوست
زین كونیان سست عناصر دلم گرفت
آن كس تنگ دختر افغانم آرزوست
یک دست جام باده و یک دست كون یار
تنگی چنین میانه دستانم آرزوست

◄►◄►◄►◄►◄►

و خانوم را صدا كردیم و كردیم
دولنگش در هوا كردیم و كردیم
به ما گفتند خانم ایدز داره
توكل بر خدا كردیم و كردیم

◄►◄►◄►◄►◄►

سالها بود تو را ميكردم
همه شب تا به سحرگاه دعا
ياد داري كه به من ميدادي
درس ازادگي و مهر و وفا
همه كردند چرا من نكنم
وصف روي گل زيباي تو را
تا ته دسته فرو خواهم كرد
خنجر خود به گلوگاه نفاه
تو اگر خم نشنوي تو نرود
قد رعناي تو از اين درگاه
.What's life? Life is love
.What's love? A kissing
.What's kissing? Come here and I'll show you

Sexy
     
  
مرد

 
اهای خانم گوگوش کست عین کس موش
اهای خانم هاییده ببام کست گاییده
اهای خانم شهره کست چقدر ترشه
اهای خانم حمیرا کس مست وپاتیلا
اهای هنگامه ناز کست چرا شده باز
اهای نوش افرین جان کست قد بادمجان
اهای خانم سپیده کست ابش ماسیده
اهای خانم ادامه بدین

◄►◄►◄►◄►◄►

کیری بطلب که از بلندی بر دوش فلک زند کمندی
کیری که اگر بران نشینی اندر ته پا سپهر بینی

◄►◄►◄►◄►◄►

ای کیر ز شوق این کس و کون
ما را همه شب نمیبرد خواب
اکنون که بیافتیم برخیز
"ای خفتهء روزگار دریاب"

◄►◄►◄►◄►◄►

در کسش کیر همیکردم و کونش میگفت:
"کیست ان سرو که بر راهگذر میگذرد"
کیر صاحب نظری گفت به خونابه چشم:
"نور چشمیست که بر اهل نظر میگذرد"

◄►◄►◄►◄►◄►

همه خرهاي دنيا را ستودن
هزاران شعر بي معني سرودن
به دوش خويش بُردن كوه الوند
فلات خشك را دريا نمودن
از انسان خسيس و گاوسيرت
ز بهر قرض يك تومان ربودن
به خرها علم ِ شيمي ياد دادن
به علم مردم نادان فزودن
بدي هاي تمام مردمان را
به ضرب و زور و با سختي زدودن
از آن بهتر به نزد من «رضايي»
كه زير ِ دست ِ يك گاگول بودن

◄►◄►◄►◄►◄►

گل بودي و گند مي كنندت اينجا
زشتي و پسند مي كنندت اينجا
كوتاه اگر كه باشي اي يار عزيز
غم نيست بلند مي كنندت اينجا

◄►◄►◄►◄►◄►

جنس ارزان را خدا رحمت كند
قيمت نان را خدا رحمت كند
دوستان پايين نمي آيد دگر
نرخ تنبان را خدا رحمت كند
سهم ما ديدن شد ه ،خوردن كه هيچ
سينه و ران را خدا رحمت كند
كار ،بي معني است ،دزدي را بچسب
كندن جان را خدا رحمت كند
از نماز ش هيچ منظوري نداشت
«حاج قربان » را خدا رحمت كند
«شيشه كش» هستند و كارتن خواب ها
«زهره» ،«مرجان » را خدا رحمت كند
نيست در بدبختي ما انتها
«خط ّ پايان» را خدا رحمت كند
گفت :«انساني نمي بينم دگر »
گفتم :« انسان را خدا رحمت كند !»
مي شوي دكتر بدون امتحان
«بچّه خرخوان » را خدا رحمت كند
گفت :«ايمان» –همدهاتي – مُرد ه است
گفتم :«ايمان» را خدا رحمت كند !»
نيست پولي تا بگردم در وطن
سير ِ«گيلان» را خدا رحمت كند
چون ندادم پول ،قيدم را زدند
جمع ياران را خدا رحمت كند
آشكارا مي نمايند اختلاس
دزد ِ پنهان را خدا رحمت كند
سوخته ديروز و فرداهايمان
نيز «الان » را خدارحمت كند
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"

Signature
     
  
مرد

SexyBoy
 
مجنون که به بقچه داشت میلی
کردش هوس سوراخ لیلی
از خانه برون شد و روان شد
از شدت عشق کون زبان شد

در دست گرفته بود کیرش
گویی که زمین شده اسیرش
می زد به سر کلاهک کیر
که کیر تو را ز کون کنم سیر

من مرد ره کونم و اینم
تا کون نکنم رام نشینم
در سر همگی خیال كون بود
تادر سر كوی لیلی آسود

سوسو بكشید نرم و آرام
لیلی چو شنید رفت بر بام
مجنون چو بدید لیلی آمد
از در فراغ کونه دم زد

لیلی تو بیا خراب کونم
یک عمر گذشت و در جنونم
پس کی به سراغ تو بیایم
از مقعد کون تو رو بگایم
لیلی همه مایه قرارم
باز آی که کون تو گذارم

آواره ی کوه و دشت و دریام
با کیر کجم همیشه تنهام
من ماندم و یک دل شکسته
من ماندم و کیر زنگ بسته ...
.What's life? Life is love
.What's love? A kissing
.What's kissing? Come here and I'll show you

Sexy
     
  
مرد

 
بی همگان بسر شود ، بی تو بسر نمیشود
این شب امتحان من چرا سحر نمیشود؟!
مولوی او که سر زده ، دوش به خوابم آمده
گفت که با یکی دو شب ، درس به سر نمیشود
خر به افراط زدم * ، گیج شدم قاط زدم
قلدر الوات زدم ، باز سحر نمیشود
استرس است و امتحان ، پیر شده ست این جوان
دوره آخر الزمان ، درس ثمر نمیشود
مثل زمان مدرسه ، وضعیت افتضاح و سه
به زور جبر و هندسه ، گاو بشر نمیشود
مهلت ترمیم گذشت ، کشتی ما به گل نشست
خواستمش حذف کنم ، وای دگر نمیشود
هر چه بگی برای او ، خشم و غصب سزای او
چونکه به محضر پدر ، عذر پسر نمیشود
رفته ز بنده آبرو ، لیک ندانم از چه رو
این شب امتحان من ،دست بسر نمیشود
توپ شدم شوت شدم ، شاعر مشروط شدم
خنده کنی یا نکنی ، باز سحر نمیشود

◄►◄►◄►◄►◄►

دختری هستم به سن سی و سه * فارغ از درس و کلاس و مدرسه
مدرک لیسانس دارم در زبان * دارم از خود خانه و جا و مکان
مرغم و خواهم زبهر خود خروس * مانده ام در حسرت تاج عروس
مبل و اسباب و لوازم هر چه هست * پنکه و سرویس خواب و فرش و تخت
هست موجود و جهازم کامل است * پول نقد و زانتیا هم شامل است
هرچه گوئی هست و تنها شوی نیست * برسرم گیسو و زلف و موی نیست
ترسم از بی شوهری گردم تلف * بر دهانم آید از اندوه کف
کاش جای این همه پول و پِله *گیر میکرد شوهری توی تله
میشدم عبد و کنیز شوی خود * می نمودم چاره درد موی خود
گیسوانی عاریت چون یال اسب * می نشاندم بر سَرَم با زور چسب
زلف خود را چون پریشان کردمی * حتم دارم دردلش جا کردمی
آنچنان شوری زخود برپاکنم *تاکه شاید در دلش ماًوا کنم
بارالها تو کرم کن شوی را * خود مرتب میکنم این موی را

◄►◄►◄►◄►◄►

زني دارم ،فلك تايش نديده**زدستش هوش وعقل من پريده
زرُخسارش نگو رحمت به شادي**زرفتارش دل و قلبم دريده
همه در خواب و در خرناس باشد**كه از خرناس او خوابم پريده
اگر صد من عسل ريزي به رويش**نشايد خوردنش اين ورپريده
مرتب چشم او دنبال چيزي ست**چه پررويي بوُد اين چشم دريده
همه در فكر غيبت يا كه تهمت**زاين كارش جهنم را خريده
بگيرد او زمن ايراد بسيار**نباشد فكر من اين خيرنديده
كند خود را بَزَك چون دلقك سيرك**به روي گونه اش ، سرخاب ماسيده
كنم بهرش فراهم هرچه خواهد**ميان خوردنيها او چريده
اگر با او روم اندر خيابان**طلا چون ديد پاها يش سُريده
به شعر آورد شاعر حال و روز بنده**چوخواندم شد روان اشكم زديده
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"

Signature
     
  
مرد

 
آنان كه كتاب مي نويسند
بارنج و عذاب مي نويسند
چون پول كباب جيبشان نيست
از دود كباب مي نويسند
تا مبلغ رشوه را نگيرند
از حق و حساب مي نويسند
چون خم شراب كشف گرديد
يك سوژه ي ناب مي نويسند
از عيش تمامي فقيران
در عالم خواب مي نويسند
در صحنه ي حادثات دنيا
از وضع خراب مي نويسند
از مردم لاغر و خميد ه
وارفته و آب مي نويسند
از كره خري كه مي دهد خوب
هر روز ركاب مي نويسند
در زير لحاف مي نگارند
در زير نقاب مي نويسند
بي شك همگي شبيه بنده
باهول و شتاب مي نويسند

◄►◄►◄►◄►◄►

ای عزیزان پشت کنکوری
تا به کی داغ و درد و رنجوری ؟
تا به کی تست چند منظوره ؟
تا به کی التهاب و دلشوره ؟
شوخی و طعن این و آن تا چند ؟
ترس و کابوس امتحان تا چند ؟
غرق بحر تفکرید که چی ؟
بی خودی غصه میخورید که چی ؟
گیرم اصلاً شما به طور مثال
کشکی، از بخت خوش، به فرض محال
زد و شایسته دخول شدید
توی کنکور هم قبول شدید
یا گرفتید با درایت و شانس
مدرک فوق دیپلم، لیسانس
گیرم این نحسی است، سعدش چی ؟
اصلاً این هم گذشت، بعدش چی ؟
تازه از بعد آن گرفتاری
نوبت رخوت است و بیکاری
بعد مستی، خمار باید بود
هی به دنبال کار باید بود
آنچه داروی دردمندی هاست
صفحات نیازمندی هاست
گر رضایت دهی تو آخر سر
گه شوی منشی فلان دفتر
به تو گویند : بعله، دفتر ما
هست محتاج آدمی دانا
آشنا با اتوکد و اکسل
و فری هند و آوت لوک و کورل
باید البته لطف هم بکند
چای هم، بین تایپ، دم بکند
بکشد وانگهی به خوش رویی
هفته ایی یک دوبار جارویی
این که از این، حقوق هم فعلاً
ماهیانه چهل هزار تومن!
پس بیایید و عز و جز نکنید
بی خودی هی جلز ولز نکنید


شاعر، خواسته از ابتدای کار بگه کنکور بدردتون نمیخوره بابا اما انتهای کار به این نتیجه میرسه که چاره ای بجز درس خوندن ندارید پس درساتونو بخونید تا یه رشته خوب تو یه دانشگاه عالی قبول بشید و ارباب خودتون، خودتون باشید ...
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"

Signature
     
  
مرد

 
پرخواري

اي زاهد شهر از تو پروارتريم
هر چند زرنگي از تو هشيارتريم
تو «رانت » خوري و ماهمه «باد هوا »
انصاف بده كدام پر خوارتريم؟!

◄►◄►◄►◄►◄►

دارايي

سالي كه گذشت كار من زاري بود
پنهاني ود رد هاي من كاري بود
دفترچه ي قسط هايم افزايش يافت
دارايي من فقط بدهكاري بود

◄►◄►◄►◄►◄►

سيخ زدن

ما دشمن مردمان و افراد بديم
خالي ز غرض ورزي و بغض و حسديم
از طنز چو سيخ ما هراسان نشويد
ما سيخ زد ن به دشمنان را بلديم

◄►◄►◄►◄►◄►

خيار چمبر

مردي به زنش گفت :«بداختر هستي
زيرا كه تو زاينده ي دختر هستي !»
فرمود زنش :«اگر كه دخترزايم
اي مرد تو پس خيار چمبر هستي ؟!»

◄►◄►◄►◄►◄►

انسان شريف

ميخواره مباش،كافرت مي گويند
پا سور مزن ،مقامرت مي گويند
گرباده خوري ،قمار پنهان بكني
انسان شريف و طاهرت مي گويند

◄►◄►◄►◄►◄►

فتوكپي

اي آنكه شد ه قبله ي دلها رويت
برگشته زقبله جمع دلها سويت
يك لحظه برابرم نشين زيرا كه
خواهم غزلي كپي كنم از رويت

◄►◄►◄►◄►◄►

جنس چيني

بودي تو فرشته و زميني شده اي
مشغول به حيله افريني شده اي
قلابي و بي دوام و ارزان قيمت
اي دوست مگر كه جنس چيني شده اي

◄►◄►◄►◄►◄►

بلند كردن

گل بودي و گند مي كنند ت اينجا
زشتي و پسند مي كنند ت اينجا
كوتاه اگر كه هستي اي يار عزيز
غم نيست بلند مي كنند ت اينجا

◄►◄►◄►◄►◄►

سيب زميني

مانند زنان ِناز چيني شده اي
انگشت نما به نازنيني شده اي
از بيخ كشيده اي رگ غيرت را
اي مرد سترگ سيب زميني شده اي

◄►◄►◄►◄►◄►

لودر زمانه

گرديدن روزگار پيرم كرده
از شادي و از نشاط سيرم كرده
يك عمر شبيه «بولدوزر» بودم من
اما« لودر »زمانه زيرم كرده
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"

Signature
     
  
مرد

 
چسب رازي

چشمان تو لطف و دلنواز ي دارد
در نيمه ي شب تنت چه رازي دارد
هرچند كه مشتاق مكيد ن هستم
لب هاي تو نيز «چسب ِرازي » دارد

◄►◄►◄►◄►◄►

ترك خوردن

در مكتب زندگي كتك خواهي خورد
از خويش و غريبه ها كلك خواهي خورد
اي صخره ي سخت زير ِ انواع ِ فشار
در اوج ِ مقاومت ترَك خواهي خورد

◄►◄►◄►◄►◄►

درنورديدن

با چهره ي آراسته چون ديد مرا
قصّاب ِ زمانه خوش پسند يد مرا
چرخيد وچو ديگران زمين گيرم كرد
در خاك فكند و درنورديد مرا

◄►◄►◄►◄►◄►

گمان مَبَر كه ...

اين مُرد ه پراز غرور، روزي بود ه است
داراي ِ تكبّر و رموزي بود ه است
يك آدم ِ با كلاس و سانتال مانتال
اي دوست مپندار كه گوزي بوده است

◄►◄►◄►◄►◄►

اوّل هفته و آخر هفته

اين قيمت اجناس چه محشر شده است
آقاي فقير سخت لاغر شد ه است
هر چيز كه شنبه مي خريم اي مردم
در آخر هفته ده برابر شده است

◄►◄►◄►◄►◄►

آخر و عاقبت ما و ديگران

هر كسي را كه ستايش كردم
بد و تو زرد در آمد آخر
اختلاسيد شبي يك ميليارد
يك نفر مرد در آمد آخر
مستعد بود كه دكتر بشود
سگ ولگرد در آمد آخر
چونكه سرگرم زمين خواري شد
لات و بي درد در آمد اخر
بار او طالبي و خربزه بود
حامل گرد در آمد آخر
سعي كردم كه شود ساده و گرم
شعر من سرد در آمد آخر

◄►◄►◄►◄►◄►

شعار

ميگن كه مال دنيا هيچه وفا نداره اينا همه ش شعاره
كي مونده توي دنيا ،دنيا دار گذاره اينا همه ش شعاره
بدا ميگن خوب باشيدخوبي كنيدهميشه خوبي كه بد نميشه
كاراي خوب تو دنيا هميشه ماندگاره اينا همه ش شعاره
ميگن عروسي كنيد زندگي مثل قنده! عشق و حاله و خنده
زندگي مشترك فقط بوس و كنار ه اينا همه ش شعاره
ميگن زبان يارو شبيه نيش ماره زهر عقربو داره
نيش زده هركسي رو خوب نشده دوباره اينا همه ش شعاره
ميگن كه مثل فيله زور هركي زياده گرچه حاجي عباده
هركي كه زور نداره مثل گردو غباره اينا همه ش شعاره
هنر نداري شاعر تشبيه و ايهامت كو؟ ببينم ابهامت كو؟
بيخوديه شعرتو، نداره استعاره اينا همه شعاره

◄►◄►◄►◄►◄►

قرو قاطي

دنبال نگاه هرزه ي فاطي باش
ترياك بزن ، غريق ِ الواطي باش
خودخواه مباش و ايد ه آليست مشو
خوش حال از اين وضع قرو قاطي باش

◄►◄►◄►◄►◄►

شناگري

ضايع نشود عزيز! عشق و حالت
لذت ببر اززندگي و از مالت
بايد بزني شيرجه در حوض شراب
هرچند اجَل آمد َه استقبالت

نزن سرش پَخ ميشه

با قلب پاره پاره اگه رفتي اداره
ديدي بهت فحش ميده يه كارمند يه كاره
نزن سرش پَخ مي شه
كار خودت سَخ مي شه
اگه بهت كلك زد مشدي صفر،مش احمد
فرو بخور خشمِتو مثل يه بچّه ي بد
نزن سرش پَخ مي شه
كار خودت سَخ مي شه
حقّتو خورده اگه سهمتو برده اگه
يه جايي يك عمويي تو رو آزرده اگه
نزن سرش پَخ مي شه
كار خودت سَخ مي شه
اگه توي خرابات رفتي سراغ بابات
يه مست بي سرو پا يه تي پازد به اون جات
نزن سرش پَخ مي شه
كار خودت سَخ مي شه
اگه يه شخص خوبي زدت با سنگ و چوبي
اگه خواستي يه وقتي توي سرش بكوبي
نزن سرش پَخ مي شه
كار خودت سَخ مي شه

◄►◄►◄►◄►◄►

روان شادها

يك روز زيارانه خوري شاد شديم
يك روز دچار قهر اولاد شديم
در آخر كار زرتمان شد قمصور
يكهو تركيديم و روان شاد شديم

◄►◄►◄►◄►◄►

حلال مشكلات

پول تو كم است ؟ ما زيادش بكنيم
روي تو گرفته ؟ باز و شادش بكنيم
حلال ِ تمام مشكلاتيم پسر
تنگ است دلت ؟ بيا گشادش بكنيم

◄►◄►◄►◄►◄►

آموزش

به خرها عاشقي را ياد دادن
سرت را بي جهت بر باد دادن
به كوه بيستون رفتن پياده
كلنگي را به آن فرهاد دادن
همه دارايي خود را دو دستي
به جمعي آدم مازاد دادن
تمام ماهيان را صيد كردن
به دست ِ خالي ِ صيّاد دادن
شبانه لوبيا خوردن مداوم
تمام روز ها را باد دادن
از آن خوشتر كه علم ِ زوركي را
به فرزندان ِ مردم ياد دادن
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"

Signature
     
  
صفحه  صفحه 3 از 3:  « پیشین  1  2  3 
شوخی و سرگرمی سکسی

دیوان کُس شعریات مِنَ االاُفُقِ الچُپُق (محفل شعر لوطیان)

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA