انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شوخی و سرگرمی سکسی
  
صفحه  صفحه 4 از 58:  « پیشین  1  2  3  4  5  ...  55  56  57  58  پسین »

همراه با خاطرات شیخ دغل باز (داستان و حکایت طنز)


مرد

 
اجماع!

ثغالب ابن ابی مُهمَل از قول ابن میمون نقل میکند که روزی ابولاشی سراسیمه و نابهنگام، در حالیکه شیخ (0) مشغول چرت زدن بودند، بر او دخول کردو گفت: یا ابن آق بابا، جدّت به فدایم، از انگلیس و آمریکا خبرهای ناخوشایند میرسد!
شیخ (0) در حالیکه دست خود را به آرامی از ذوالنعوظ مبارک دور میکرد با دلخوری از اینکه چرتش پاره شده گفت: لاشی اینم وقته که تو پیدا کردی؟ بنال ببینم چی میگی!
ابولاشی در حالیکه خود را جمع و جور میکرد با اضطراب گفت: یا فرزند رسولولا دوران تفریع فرارسیده و کفار به صوابدید جهود و نصارا احکام سنگینی را که قول داده بودند متفرع کرده و در حال اجرای آن هستند!
شیخ (0) در حالیکه حوصله اش سر رفته بود با خشم گفت: آخه نسناس این چه طرز حرف زدنه؟ اومدی مزاحم خواب بعد از نهارمون شدی. حالا میخواهی تو این اُضاع و احوال من فسفر مغز بسوزونم که تو داری چی میگی! چرا، خبر مرگت، مثه آدم نمیگی چی شده!
ابولاشی با نگرانی زایدالوصف گفت: بر اساس مندرجات اخبار واصله، در پی مذاکرات ۵+۱ با جمهوری اسلام، حلقه محاصره تنگتر شده و اجماع جهانی برعلیه سیّد علی شدّت و حدّت گرفته است!
شیخ با دو دست به شدت برسرکوبیدند و هق هق کنان گفتند: » یا ابولاشی، به خدای کعبه سوگند اگر مسلمانی از این غصه بالش خود را گاز بگیرد، بر او حرجی نیست .»
سپس با کنجکاوی و تیزبینی که فقط خاص شیخ است پرسید: لاشی تو خیلی کتابی و لفظ قلم صحبت میکنی. ما آخرش نفهمیدیم فقط ۵+۱ یقه سیّدِ اولاد ما را گرفته اند یا کل جهان میخواهد با او جماع کند؟ میدونی، اگه فقط ۵+۱ بخواهن ترتیبش را بدهند باز امیدی هست، میشه فقط شیش بار….. ولی از بچمون هیچی باقی نمیمونه اگه کل جهان بخواهن بزارن کو ……
که اینجا ابولاشی حرف شیخ را قطع کردند و گفتند: «یا شیخنا ! گفتم اجماع! اجماع جهانی. یعنی اتفاق نظر و نه جماع. از شما بعید است که با این همه احاطه به کلام و زبان و فقه این دو را اشتباه بگیرید!
شیخ (0) در حالیکه شرم و تواضع شیعی سراسر صورت او را فرو گرفته بود، گفت: کون گشاد، حالا از ما ایراد و اشکال لغوی و لینگویستی میگیری؟ این مجوسا و عجمها چار تا صرف و نحو عربی یادت دادند اومدی قیافه میگیری؟
الاحادیث الشیخی فی المقعد السیّد علی
جلد دوم صفحه ۶۵۷ حدیث سوم — منقول از ابن مزلف
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
     
  
مرد

 
شیخ و جنگ نرم

روزی شیخ(0) به ابولاشی فرمودند که نهضت ما طبق وعده الهی و آیه شریفه زمین به صالحین ارث میرسد جهانی شده و در جنگ نرم پیروزیهای شگفتی نثار اهل بیت گردیده است.
ابولاشی کف کرد و پرسید ای پسر آق بابا چطور اینچنین چیزی ممکن است مگر این نیست که خداوند هزار و چهارصد سال است همش توی سر ما میزند و ما را اسکل کرده است؟
حضرت فرمودند به خدا قسم ابولاشی این که گفتی کلام شیطان بود سپس فرمودند که در کامپیوتر خود بنگر و بازی انگری برد را آغاز نما
ابولاشی چنین کرد و گفت با شیخ منظورت چیه؟
شیختا فرمود: پرنده ای سفید که بمب می اندازد را ببین چطور لقی میگوید؟
ابولاشی کش را کشید و پرنده لقی گفت (شخی معروف به لقی می باشد)
ابولاشی همانجا استغفار کرد و از شیخ پوزش طلبید.
کتاب شیخ وجنگ نرم
جلد دهم صفحه 221 مرکز رسانه های دی جی تال
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
     
  
مرد

 
جماع المجموع
نقل است که ابوشهوت ابن رجب از شیخ میپرسد یا شیخ آیا جماع با سه زن در آن واحد جایز است؟ شیخ فرمود چه لذتی بالاتر از این که جدم دولا همواره در آن واحد با عشیه٫ مونا٫ وجدیجه جماع مینمود.
ابو شهوت پس از شنیدن این رهنمود عرفانی خشک دریده و سه زن برای شیخ آورده و خود به سراغ سه زن خشتک دریده رفت
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
     
  
↓ Advertisement ↓
مرد

 
شیخ و جماع المجموع دو
نقل است که ابوشهوت ابن رجب از شیخ میپرسد یا شیخ آیا جماع یک زن در آن واحد با دومرد جایز است؟ شیخ فرمود اگرزن مسلمان نباشد اشکالی ندارد.
شیخ و multiple penetration
.
البته ابوشهوت دیگه خشتک ندرید چون خشتکی نداشت دیگه ولی بازم زن واسه شیخ اورد
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
     
  
مرد

 
شیخ رجب و جوگیری فلسفی
به شیخ رجب میگن یه جمله ی فلسفی بگو میگه: احمق ترین افراد كسانی هستند كه به همه چیز اطمینان كامل داشته باشند. میگن: مطمئنی؟ میگه: صد در صد
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
     
  
مرد

 
روزی شخصی خدمت شیخ رسید و عرض کرد شما تا حالا بازی ماریو (قارچ خور) را بازی کرده اید؟
حضرت فرمودند بدرستی که ماریه کنیز حفصه دختر عمر بن خطاب بود که جدم رسول خدا با او جماع فرمودند و برای جلوگیری از آبروریزی شخصی آیات تحریم «یا ایّها النّبیّ لم تحرّم ما أحلّ الله لک تبتغی مرضات أزواجک و الله غفورٌ رحیم» از جانب خدا بر او نازل شدند و ازاینجا ما اهل بیت این بازی را بسیار دوست میداریم.
کتاب شیخ وجنگ نرم
جلد دهم صفحه اول از آخر مرکز رسانه های دی جی تال
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
     
  
مرد

 
قال سولولا:
اَنَا طَویلَةُ العِلمِ وَ شیخ گاوها
من طویله دانشم و شیخ گاو آن طویله است.
کنز الادیان فی معارف بند تنبان
فصل یکم- حدیث طَویلَةُ العِلمِ
.
پ.ن
سولولا
رهبر عرفانی این جماعت است که شیخ مرید این شخص می باشد البته جد این شیخ هم نیز هست
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
     
  
مرد

 
کتاب مقدس خشتک دریدگان.
سوره اول
سوره مبارکه شمسی
اَعوُذُ بالنُّعُوظِ مِنَ شیخ الرَّحیم
بِسمِ جنتی الکَمبَادِ الحَجیم
وَ الشَّمسي وَ لَبَانَا (1) وَ الکَمَرِ فِي یَدَانَا (2) وَ البَاسَنِ اِذَا جُنبَانَا (3) وَ الصَّدرِ اِذَا لَرزَانَا (4) وَ العُیُونِ اِذَا عِشوَانَا (5) وَ النَّهرِ فِي بُستَانَا (6) وَ التُّرشي بَادِنجَانَا (7) وَ نَفسٍ بِهَا حَیرَانَا (8) وَ قَد تَابَ فِي تُنبَانَا (9) قَیَّمَت عَموُدُ بیُرقَانَا (10) کَالهَویجِ وَ البَنَانَا (11) فِي الیَومِ وَ فِي رُؤیَانَا (12) کَالصَّلَوةٍ عَمُودُ اَدیَانَا (13) فَقَالَ لَهُم سولولا هَذِهِ آیَتَ الله ثُعبَانَا (14) وَ اَنتُم لَاتفهَموُن (15)
از شیخ مهربان به چیز راست شده پناه می برم
به نام جنتی کم باد و حجیم
سوگند به شمسی و لبانش (1) سوگند به کمری که در دستان ماست (2) سوگند به باسنیکه جنبان است (3) سوگند به سینه آنگاه که می لرزد (4) سوگند به چشمهایی که عشوه دارند (5) سوگند به رود [جاری] در باغ (6) سوگند به ترشی بادنجان (7) سوگند به نفسی که مات و مبهوت او [شمسی] است (8) و پیچشی در تنبان انداخته است (9) و ستونی در لحاف بر پا داشته است (10) [که] مانند هویج و موز است (11) در روز [و بیداری] و هم در رویا (12) مانند نماز که ستون [استوار]دین هاست (13) پس سولولا به ایشان گفت که این مار نشانه الهی است [مانند مار موسی] (14) و شما [جان به جانتان کنند] نمی فهمید (15)
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
     
  
مرد

 
تذکرهّ الدماغ chapter رمز گشایی از شهادت بزرگون
ابن مُزَلِف نقل میکند که که کهول به واسطه بزرگی بینی شیخ هر وقت بر او دخول میکرد به شوخی میگفت سلام علیکما، ( یعنی سلام برهر دوی شما). شیخ که میخواستند خود را از تک و تا نیاندازند همیشه لبخند میزدند. تا یک روز حوصله شیخ سر رفت و با یک جست کهول رابا ذوالنقار به سه و نیم قسمت مساوی تقسیم کردند تا هم درسی برای کهول باشد و هم پایه های علم ریاضیات را به زیر سوال کشیده باشند.
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
     
  
مرد

 
شیخ و ساختار شکنی ها جلد دوم chapter جوابهای سورپریز
اِبنْ تَمیزْ از ابیً ناسِتْ نقل میکند روزی ابولاشی در حالیکه صورت خود را به شدت میخاراند بر شیخ وارد شد و گفت یا شیخنا، جدم فدای کنیزنوباوه ات، سوالی دارم. ضیخ فرمودند بگو
.
ابولاشی گفت مگر سولولا نفرمودند النظافتُ مِن الایمان والکثافتُ مِن الحیوانْ.
شیخ فرمودند بلی.
سپس ابولاشی پرسید پس چرا ما تو این گرمای بیابان با این همه مگس و شپش باید ریشمان تا زیر نافمان بیاید ولی این عجمها صورت که سهل است حتی پشم خایه شان را نیز میزنند! آیا صورت ما از آنجای آنها بی ارزشتر است؟
شیخ فرمودند لاشی، به جنده می خانه سوگند اگر جدم آب طالبی این سخن را شنیده بود از غصه دق میکرد. ولی در این حکمتی است و آن اینکه ما نمی تراشیم تا خدایی نکرده آن را بِبُریم و خون بیاید!
ابولاشی گفت یا اِبنْ آق بابا، اگر احیانا یک قطره هم خون آمد، زمین که به آسمان نمی آید، آن را پاک میکنیم!
شیخ فرمودند، ناسلات(اسم مذهبشون) با هر گونه خون و خون ریزی حتی به اندازه یک قطره خون مخالف است!
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
     
  
صفحه  صفحه 4 از 58:  « پیشین  1  2  3  4  5  ...  55  56  57  58  پسین » 
شوخی و سرگرمی سکسی

همراه با خاطرات شیخ دغل باز (داستان و حکایت طنز)

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA