انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
گفتگوی آزاد
  
صفحه  صفحه 37 از 119:  « پیشین  1  ...  36  37  38  ...  118  119  پسین »

هر چه ميخواهد دل تنگت بگو


مرد

 
حتی اگه راهِ خودت رو گُم کرده باشی؛ کافیه یک لحظه اراده کنی تا در مسیرِ درست قرار بگیری. هر مسئله ای، راه حلی داره...
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
گرچه از آغوش تو سهمی ندارم
جز خیال،

بوی گیسوی تو را
می جویم از پیراهنَم...!
     
  
مرد

 
هـر روز كه از خـواب بيدار مي شوم
مي بينم هنـوز امروز است و
فـردا نيامده است!
"فـردا" واژه اي بيـــش نيست
هـرچه كه هست امـروز است..!
     
  
مرد

 
سرزمینی که«پخمِگانش»شاغل باشند!،
و«نخبگانش»بیکار!؛
صادراتش «متفکر» باشد!،
و وارداتش«مخدر»!؛
«قبرهایش» خریده شوند!،
و «مغزهایش»فروخته!؛

گورستان تاریخ ست،نه سرزمین زندگان...!!
     
  
مرد

 
اسطوره باشید...

تو این روزایی که رفتن مد شده شما اسطوره باشید...
باهم "بمونید" فقط "بمونید"
     
  
مرد

 
اینجا من نه از کسی میترسم نه چیزی حوصله بچه بازی های اینجارو هم ندارم که نظر دیگران در موردم اینجا مهم باشه.مهم اینه که خودم از اینی که هستم فوق العاده راضی ام نظر دیگران اصلا برام مهم نیست
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 



‏با افتادن یک سیب جاذبه کشف شد
‏اما با افتادن هزاران بچه از شدت
‏گرسنکی در کنار دیوار ها
‏هنوز انسانیت کشف نشده...
     
  ویرایش شده توسط: limoshirin65   
زن

 
زن ها ميگويند "ميروم"
تا تو غيرتى شَوى، تا فرياد بكشى، بچه شوى
تا بشنوند كه "نميگذارم برَوى!"

اما هرگاه ديگر با تو بحث نكرد،
هر گاه كه سكوتش طولانى شد و قهوه اش سرد
فريادَش خفه شد و قدم زدن هايش وقت و بى وقت
هرگاه سيگارش بيشتر شد و ديگر گريه نكرد
به ديوانه بودن هايت نخنديد،
نگاهش دور شد و لحنِ غمگينش آرام
بدان خيلى وقت است كه رفته...
بى هيچ حرفى، آرام آرام،
با قدم هايى محكم، سنگين و با وقار...
هيچ زنى در تاريخ، رفتنش را اعلام نكرده
همه ما اينگونه ايم!
ميرويم، آرام، آرام، آرام...
چون مات توام
دگر چه بازم ...!!؟!
     
  
زن

andishmand
 
دیگر منتظر کسی نیستم
هر که آمد
ستاره از رویاهایم دزدید
هر که آمد
سفیدی از کبوترانم چید
هر که آمد
لبخند از لب‌هایم برید
منتظر کسی نیستم
از سر خستگی
در این ایستگاه نشسته‌ام!
ناگهان رسیدی
و خوشبختی شیشه ی عطری بود
که از دستم افتاد
و در تمام زندگیم پخش شد!
     
  
زن

andishmand
 
شکاف های این خانه را چه چیز پر خواهد کرد، جز زخم های تو؟!
هر جراحت، خاطره های دریده را به جان اتاق، بخیه می زند
اما کسی به زیر تخت، استخوان های شکسته ء اعتماد را
به آتش بوسه های خویش، خاکستر می کند؛
به اشک، خمیر مایه ای می سازد که نانِ هر چه شاعر بی مایه را آجر کند.
به هر آجر دوباره خانه ی دل بنا کند که نیاید،که نلرزد
با باز شدن دکمه ء پیراهن مردانه!
شکاف های این خانه را چه چیز پر خواهد کرد، جز زخم های تو؟!
ناگهان رسیدی
و خوشبختی شیشه ی عطری بود
که از دستم افتاد
و در تمام زندگیم پخش شد!
     
  
صفحه  صفحه 37 از 119:  « پیشین  1  ...  36  37  38  ...  118  119  پسین » 
گفتگوی آزاد

هر چه ميخواهد دل تنگت بگو

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA