مخالفان تعدادی از افراد خانوادههای پنج نفری که اعدام شدند تلاش کردند روز دوشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۹ در برابر دانشگاه تهران تحصن کنند که تلاش آنها از سوی نیروهای انتظامی که قبلا محل را محاصره کرده بودند، ناکام ماند. در لندن چند نفر که خود را اعضای حزب کمونیست کارگری معرفی کردند به ساختمان کنسولگری ایران حمله کردند و شیشههای آن را شکستند. در پاریس نیز تعدادی از معترضین دوربینهای مداربسته سفارت را شکستند. پلیس فرانسه تعدادی از تجمع کنندگان را بازداشت کرد. در واشنگتن، معترضان در برابر دفتر حفاظت منافع جمهوری اسلامی، تجمع کردند. در اسلو، معترضان در برابر سفارتخانه ایران، تظاهرات کردند، که با درگیریهایی همراه بود.
تحصن اعتراضی دیگری از روز یکشنبه در شهر سلیمانیه عراق آغاز شده بود. تعدادی از کردهای ترکیه در نزدیکی نقطه صفر مرزی با ایران، راهپیمایی کردند. اعتراضهای پراکندهای هم در پیرانشهر، کامیاران، سقز، مهاباد و منطقه باغ شایگان سنندج شکل گرفت که در برخی موارد به نا آرامیهایی انجامید و فضای این شهرها به شدت امنیتی شد.
تعدادی از ایرانیان ساکن شهرهای کلن و برلین نیز به این اعدامها اعتراض کردند. در هامبورگ هم مراسم اعتراضی برپا شد.
میرحسین موسوی در بیانیهای به اعدام پنج زندانی، اعتراض کرد و روند دادرسی و محاکمات را ناعادلانه دانست و این اعدامهای ناگهانی را در آستانه خرداد و اولین سالگرد برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، پرسشبرانگیز عنوان کرد.
فدراسیون جهانی اتحادیههای معلمان، در بیانیهای، روز اعدام فرزاد کمانگر را یک روز فاجعهآمیز برای معلمان، فعالان اتحادیههای کارگری و حقوق بشر نامید. اتحادیه معلمان سوئد نیز با انتشار بیانیهای اعدام فرزاد کمانگر را محکوم کرد.
کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران در بیانیهای این اعدامها را محکوم و از آن به عنوان نشانه گسترش ترور حکومتی یاد کرد.
در اعتراض به اعدام فرزاد کمانگر ایرانیان مقیم واشنگتن در مقابل دفتر حافظ منافع جمهوری اسلامی ایران دست به تجمع و اعتراض زدند.
حزب سبزهای فرانسه، در بیانیهای که در پاریس منتشر شد، اعدام پنج زندانی را محکوم کرد.
زهرا رهنورد در یادداشتی سوالاتی را مطرح کرد و پرسید آیا این اعدامهای شتابزده برای زهرچشم گرفتن از مردم در سالگرد بیست و دوم خرداد است؟
کاوه آهنگری از حزب دموکرات کردستان نیز گفت: رژیمی که زلزله را به پوشش زنان نسبت میدهد، ادعایش در تروریست خواندن آن قربانیان هیچ اعتباری ندارد.
در ۲۱ اردیبهشت ۱۳۸۹ کانون مدافعان حقوق بشر، در نامهای به رئیس قوه قضاییه ایرادهایی به روند محاکمه و اعدام کمانگر و چهار اعدامی دیگر گرفتند:
- ضوابط دادرسی عادلانه از جمله اجرای مقررات اصل ۱۶۸ قانون اساسی و به ویژه علنی بودن دادگاه در عمل رعایت نشدهاست.
- به ویژه طبق اعلام وکیل فرزاد کمانگر، مجازات اعدام متناسب با عملکرد آن جانباخته نبوده و ایشان را بی گناه میدانستهاست.
- اجرای حکم اعدام بدون هر گونه اطلاع وکلا و حتی خانوادههای آنها وبدون حضور وکلای محکومان درمراسم اعدام انجام شدهاست.
مهدی کروبی درباره اعدام کمانگر و چهار نفر دیگر گفت: اعدام این افراد در شرایطی صورت گرفتهاست که هیچکس از چندوچون پرونده آنها باخبر نیست و جرم آنها به دلیل علنی نبودن دادگاه و عدم رعایت آیین دادرسی و قانون، برای هیچکس محرز نشدهاست. معلوم نیست آقایان خود را درچه جایگاهی میبینند که به راحتی و بدون درنظرگرفتن عاقبت کار، چنین حکم میدهند. البته وقتی جان آدمیزاد چنان ارزان شود که عدهای را به صرف یک اعتراض مدنی در خیابان به گلوله ببندند چنین رفتارهای خارج از رویهای نیز رواج مییابد.
کانون نویسندگان ایران در بیانیهای با محکومکردن اعدام پنج نفر، خواهان برچیدهشدن مجازات اعدام در ایران شد. سازمان دانشآموختگان ایران، بیانیه داد.
روز پنجشنبه ۲۳ اردیبهشت ۸۹ در اعتراض به اعدام پنج شهروند کرد، بازار شهرهای مهاباد، سنندج، بوکان، مریوان، کامیاران و برخی دیگر از مناطق کردستان به حالت نیمه تعطیل در آمد، خیابانها خلوت شد و نیروهای امنیتی در مراکز اصلی شهرها مستقر شدند و گزارشهایی از اعتصاب در برخی شهرهای کردنشین ایران منتشر شد.
اتحادیه اروپا اعدام پنج زندانی را بهشدت محکوم کرد و خواهان لغو اعدام دو زندانی سیاسی دیگر به نامهای زینب جلالیان و حسین خضری شد.
سیمین بهبهانی، در اعتراض به اعدام ۵ نفر شعری سرود که با این بیت آغاز میشود: بگو چگونه بنویسم یکی نه پنج تن بودند/ نه پنج، بلکه پنجاهان به خاطرات من بودند. یداله رویایی نیز شعری به نام «چهره یعنی نکش!» سرود.
اهالی افغانستان هم در تجمعی اعتراضی در برابر کنسولگری ایران در جلالآباد افغانستان در اعتراض به اعدام و بدرفتاری با مهاجرین افغان در ایران، عکسهایی از پنج اعدامشده ایرانی هم به همراه داشتند. در دست گروهی از این تجمع کنندگان، عکسهایی با مضمون «فرزاد من نمرده» و «ما همه فرزاد کمانگریم» دیده میشد.
سندیکاهای کارگری فرانسه و کانادا، اعدام زندانیان سیاسی در ایران را محکوم کردند. رییسهای کنفدراسیون عمومی کارگران فرانسه و اتحادیه کارگران خدمات عمومی کانادا در نامههایی به علی خامنهای به این اعدامها اعتراض کردند.
تعدادی از ایرانیان مقیم دانمارک و سوئد در مقابل سفارتخانههای جمهوری اسلامی و دیگر نقاط شهر استکهلم تجمعهای اعتراضی برگزار کردند و در مواردی با واکنش شدید پلیس روبرو شدند.
اکبر گنجی اعدامها را بخشی از فرایند گذار به حکومتی از نوع حکومت صدام حسین دانست. و گفت:
آیتالله خامنهای ابتدا این پنج تن را به «تروریست» تبدیل میکند، سپس جوانان برومندی را که «تروریست» قلمداد کرده اعدام میکند، و بدین ترتیب رهبران جنبش سبز را در موقعیتی دشوار قرار میدهد تا اگر از اعدامشدگان دفاع کنند، حامی تروریسم قلمداد شوند. محکومیت شجاعانه این جنایت از سوی میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد نشان داد که دوران این نوع فریبکاریها گذشتهاست.
شاهین نجفی نیز با خواندن ترانهای به نام برادر بر دار به این اعدام سیاسی پس از انتخابات ۱۳۸۸ اعتراض کرد.
شورای فعالان ملی مذهبی، دربیانیهای با اشاره به اعدام آرش رحمانیپور و محمدرضا علیزمانی نوشت: اعدام دو جوان زندانی در آستانه ۲۲ بهمن ماه سال گذشته و در پی حوادث پس از انتخابات در حالی که آنها اساسا قبل از انتخابات دستگیر شده بودند، و طرح اتهاماتی در رابطه با آنها که به شدت مورد انکار وکیل و آشنایان آنها بود و اخبار مکرر حاکی از دادن وعده آزادی به آنها برای پذیرش برخی اتهامات نادرست در دادگاه؛ افکار عمومی را به شدت نسبت به خبرهای تبلیغی رسمی در رابطه با جرایم سیاسی به تردید و ناباوری واداشتهاست. حال در رابطه با اعدام ناگهانی اخیر نیز تردیدها و ناباوریها هم چنان به شدت وجود دارد.