نظرات دیگران
- احمد اشرف از نویسندگان ایرانیکا و استاد ایران شناسی دانشگاه کلمبیا اظهارات شفا در مورد ارتباط روحانیون شیعه و قدرتهای بزرگ را تئوری توطئه میخواند.
- عباس میلانی با اشاره به دوره دوم زندگی شفا (پیش از مهاجرت از ایران) در مورد شفا چنین نظر میدهد که «قضاوت تاریخ با قضاوتهای سیاسی یا ایدئولوژیک متفاوت است. تاریخ بر اساس وزن و ارزش فکری و تحقیقی یک محقق قضاوت میکند. نه الزاما وابستگیهای سیاسی یا تهمتها یا حملاتی که دوستان یا دشمنانش کردهاند.» از دیدگاه میلانی در قضاوت تاریخ در مورد شفا معاون وزیر دربار بودن شجاع الدین شفا در ارزیابی کارهای فرهنگی او یک زیر نویس جزئی خواهد بود. او کتابهای شفا پس از مهاجرت که در نقد ادیان ابراهیمی نوشته شده را دارای رنگ سیاسی و جدل ایدئولوژیک میداند. با این حال تحقیق شفا در مورد "ایرانیان در اسپانیا" را که در همین دوران نوشته بود خواندنی وصف میکند.
- هوشنگ شهابی، استاد دانشگاه بوستون، در فصلی با عنوان "هذیان گویی در تاریخ نویسی ایرانی" از شجاع الدین شفا چنین یاد میکند
شجاع الدین شفا، وزیر فرهنگ اعلم تئوری توطئههای استادانهای به محوریت علمای شیعه در زمان تبعید بافته است. در کتابی که توسط سلطنت طلبان مهاجر به وفور خوانده میشود [از کلینی تا خمینی] شفا ظهور علمای شیعه در قرن دهم را بزرگترین توطئه در تاریخ ایران و احتمالأ قدیمیترین توطئه در جهان میداند.
- علی دشتی در نامهای به محمد رضا شاه در اعتراض به جشن بزرگداشت ۲۵ سال نویسندگی شجاع الدین شفا مینویسد:
«ایشان هرگز اثری نیافریده و از خود چیزی بیرون نداده، مخصوصا در شناساندن فرهنگ ایران به دنیای خارج کاری نکردهاند، تا شورای فرهنگی سلطنتی بخواهد از وی تجلیل کند.»
دشتی در این نامه مقام شفا را در حد یک مترجم میخواند:
«آیا با این مقدمه سزاوار است که نخستین اقدام شورای فرهنگی سلطنتی تجلیل از یک مترجم متوسط باشد؟»
دشتی در یادداشتهایی که پس از انقلاب منتشر کرد مینویسد:
«شاه از هر کسی که شبهه استقلال رأی و فکر در او میرفت، بدش میآمد... او تیپ جمشید اعلم و شجاعالدین شفا را میپسندید.»