انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
تالار تخصصی سینما و موسیقی
  
صفحه  صفحه 2 از 12:  « پیشین  1  2  3  4  5  ...  9  10  11  12  پسین »

نقد هفتگی فیلمهای سینمای ایران



 
ellipseses: نقد فراستی منتقد همیشه مخالف
وظیفه منتقد فقط انتقاد کردنه
لفظ همیشه مخالف صحیح نیست
ellipseses: شخصیت خانم دارابی در طول فیلم در حد یک تیپ باقی میماند و هیچگاه به شخصیت تبدیل نمیشود.
باش موافقم خانم دارابی شخصیت پردازی صحیحی نداره البته باید ذکر کرد در فیلمی به این مضمون احتیاجی هم به اینکار نیست ولی درهر صورت چیزیه که مشهوده
ellipseses: فراستی معتقد بود که باید از گذشته خانم دارابی در فیلم نماهایی به بیننده عرضه میشد تا کاراکتر جا بیافتد.
همونطور که گفتم احتیاجی به این کار نبوده البته در فیلمی به این مضمون
[b]قبول حقیقت ، رعایت تعادل ، داشتن انصاف
     
  
مرد

 
بسیار خوب،این هفته نوبت نقد فیلم بسیار موفق جدایی نادر از سیمین رسیده!
دوستان دوباره حماسه آفرینی خواهید کرد،میدونم!
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
     
  
مرد

 
فیلم جدایی نادر از سیمین،بر خلاف این که منتقدین زیادی رو علیه خودش شوروند،اما پر افتخارترین فیلم چند سال یا تاریخ سینمای ایران است.این فیلم به تازگی برنده ی جایزه ی بخش فیلم خارجی زبان گلدن گلوب شد.
امروز هر چه خواستم که فیلم را برایتان جمله بندی کنم و داستانی کلی از فیلم در اختیارتان قرار دهم،نتوانستم.این فیلم و فیلمنامه اش در زمره ی فیلنامه هایی قرار میگیرد که در آن شخصیتها روایتهای جداگانه ای از خود نقل میکنند و اینگونه فیلمها کم هستند و شاید بتوان به جدایی نادر از سیمین-درباره ی الی-هفت دقیقه تا پاییز-کافه ستاره اشاره کرد که در آنها رد پایی از اصغر فرهادی دیده میشود.
درباره ی این فیلم لزومی بر تعریف و تمجید نمیبینم و کارنامه این فیلم تا به حال گویای همه چیز هست.
دوستان عزیزی که مایل به گفتگو درباره ی این فیلم هستند و با نظرات من که در بالا نوشتم مخالف هستند،میتونند با ادله و منطق نظر بدن.
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
     
  
مرد

 
نقد امیر قادری دربارهء فیلم:
بعد از یادداشت های مختصر جشنواره ای،بسیاری از دوستان موافق و مخالف فیلم و مخاطبان سینما،ازم می خواستند تا دلایلم برای دوست نداشتن این فیلم بسیار تحسین شده را مفصل تر بنویسم.این ها 9 تا دلیل من برای دوست نداشتن این فیلم،برخلاف فیلم قبلی فرهادی است.طبق معمول،این فرصتی است برای بحث و گفتگوی بیشتر با شما در این باره و البته با توجه به بحث این روزها این نکته را هم خوب است بگویم که با وجود این دلایل برای مخالفت با این فیلم،باز آن را بهترین گزینه برای انتخاب به عنوان نماینده ایران به گیرم اسکاری می دانم.
1_مشکل اصلی در نقطه ی نخست خلق داستان است.جایی که حادثه از شخصیت ها مهم تر می شود.چون ابتدا طرح داستانی به وجود آمده و بعد،شخصیت ها.
این هم یک نوعش است.(هر چند سلیقه ی من در میان آثار سینمایی محبوبم نباشد.)،اما فرهادی در مرحله بعد از بنا کردن ساختار داستان نمی تواند شخصیت سازی کند.چرا؟
چون درهای کامل خلق ذهن او این شخصیتها باید به پیش رفت،مسیر پیچیده ساختمان قصه کمک کنند، و نه برعکس.پس هویت و شخصیت در کار نیست.احتمال واکنش و اتفاقی در ادامه ی داستان از آدم ها هست.گره ها و پیچهای مسیر قصه به آسانی اتفاق می افتد،چون احتمال بروز هر احساسی را از این آدم های فاقد هویت داستان،می دهیم.توانست چند دقیقه ی دیگر ادامه پیدا کند و مثلا به وقوع رابطه ای دیگر میان نادر و راضیه پی ببریم،بی اینکه با توجه به شناخت ما از شخصیتها،به اتفاق غیر قابل باور(یا فرقی نمی کند،قابل پیش بینی)شود.اینجا پیچیدگی در روند داستان است و نه در مسیر شکل گیری داستان ها...ادامه دارد...
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
     
  

 
ellipseses: امروز هر چه خواستم که فیلم را برایتان جمله بندی کنم و داستانی کلی از فیلم در اختیارتان قرار دهم،نتوانستم
با سلام
داستان فیلم خیلی هم پیچیده نیست :
نادر و سیمین تصمیم به جدایی از هم گرفتن هردو انسان های منطقی و روشن فکر و صد البته لج باز و ناسازگار
دلایل مختلفی مطرح میشه که خروج از کشور و پدر نادر مهم ترین اونهاست
نادر روی پدرش تعصب زیادی داره و حاضره به طلاق راضی بشه ولی پدر رو ترک نکنه
برای مراقبت از پدر پرستاری رو استخدام میکنه اما پرستار هم مشکلات خودشو داره و به خاطر حاملگی مجبوره برای مدتی خونه رو ترک کنه و وقتی میبینه یکبار که نبوده پیرمرد حرکت کرده و به خیابان رفته تصمیم میگره دفعه بعد اونرو به تخت ببنده که وقتی نادر از این موضوع مطلع میشه تصمیم به اخراج اون میکنه و ......

نقاط قوت فیلمنامه:
اول اینکه دیالوگ ها فوق العادن
میشه گفت داستان نقاط تاریک و ناتمام زیادی داره که با کمی دقت میشه جواب رو بدست آورد
مثلا عاقبت کار سیمین - پدر نادر - موندن دختر پیش کدامیک از والدین - پرستار و شوهرش
که موارد بالا با دقت بیشتری شمارو به جواب میرسونه:
سیمین به خارج از کشور میره-پدر فوت میکنه - دختر پیش نادر میمونه - همون زندگی رو ادامه میدن بدون هیچ تغییری....

نقاط قوت فیلم:
مهم ترین نقطه قوت فیلم انتخاب بازیگران و بازی فوق العاده اونهاست
کارگردان زبده با فیلم نامه عالی دومین نقطه قوت فیلمه
صداگذاری خوب و تدوین فیلم هم خوب و قابل قبوله
[b]قبول حقیقت ، رعایت تعادل ، داشتن انصاف
     
  

 
انتقادات وارده به فیلم از نظر من :

مهم ترین انتقاد بسته بودن بیش از حد فضاست ما از یک چارچوب خارج نمیشیم دومین انتقاد من به این فیلم نداشتن موسیقی متن که در کارهای قبلی فرهادی هم این مسیله بوده و سومین انتقاد داستان باز گذاشته شده تا مخاطب خودش اونرو ببنده

تصویر برداری و انتخاب نماها در بعضی جاها نقص داره و نداشتن موزیک متن در بعضی سکانسها کسالت آوره
دوربین خیلی جاها ثابت نیست و روی دوش تصویر برداره که ایده خوبیه اما بعضی جاها به شدت افراطی میشه
شخصیت پرستار و شهاب حسینی خیلی پردازش نشده و جا داشت بیشتر بهشون پرداخته بشه مسئله سقط شدن بچه ی پرستار فوق العاده مسخره بود و فیلم رو به چالش برد

فیلم جای انتقاد زیاد داره اما اینجا جای بحث نیست اما من مطمینم فیلم نودوهشت در صد جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی رو میگیره اما به هیچ وجه بهترین فیلم نامه رو نه

مهم ترین عامل موفقیت فیلم دیده شدن اون بوده که میشه گفت مسایل سیاسی هم به این مهم کمک کرده
درپایان
من این فیلم رو دوست دارم و فرهادی رو یکی از بهترین فیلم ساز های ایران میدونم و منتظر اثرهای بعدیش میمونم

پیروز باشید
[b]قبول حقیقت ، رعایت تعادل ، داشتن انصاف
     
  
مرد

 
ادامهء نقد امیر قادری دربارهء فیلم:
2-این تلقی از داستان در فیلم های فرهادی(جدا از مورد استثنایی و بسیار جذاب و. احترام برانگیز شخصیت سپیده در فیلم دربارهء الی...)،از آن جا می آید که انگار آقای فیلمساز،ایمان و اعتقاد چندانی به انسان ها ندارد.از نگاه او،این»جامعه«است که باید درست شود،نه»انسان«هایی که خوب یا بد به مسیر و فضایی بودنشان،بستگی دارد که قدرت و جامعه برای شان ساخته است.به همین دلیل است که شخصیت مثبت فیلم،سیمین اعتقاد دارد با جابجایی مکان دخترش،او را نجات خواهد داد.شخصیت انسانی محکمی وجود ندارد،پس در مسیر داستان،انتظار هر جور واکنشی از طرف هر کدام از طرف هر کدام از شخصیت ها می رود.
3-این است که ساختار ظاهرا باز فیلم،زیر نگاه آمرانه و عمیق قضاوت گرانه فیلمساز،اتفاقا به خلق جهانی بسته منجر می شود.فرهادی در جدایی نادر از سیمین،موقعیت داستانی و تصویری مرکزی خودش در اغلب آثارش(باز به جز مورد سپیده دربارهء الی...)را میسازد.
قاضی(هنرمند)در برابر شهروندان گناهکار(شخصیت های داستان)پلاکاردها و بنرهای تبلیغاتی فیلم در سطح شهر هم،همین صف آدم های گناهکار داستان را در محضر مفتش بزرگ نشان ما می دهد.(گیرم که چون "چاره ی دیگری نداشته اند"،سازنده اثر کم و بیش بهشان حق می دهد.)قبول دارم،نویسنده،داستان اش را از زوایای مختلفی روایت می کند،اما این زوایا وقتی تماشای ماجرا،از همه چنین نتیجه نازلی دارد،چه فایده؟...ادامه دارد...
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
     
  
مرد

 
4-به این ترتیب،برخلاف تجربه ام به عنوان تماشاگر درباره الی...که دفعه چهارم تماشای آن،تازه نشانه هایی برای درک جهان پیچیده فیلم دستم آمد،این بار در همان دفعه اول تماشای فیلم دست فیلمساز را خوانده بودم و پایان اش را می دانستم.چه فرقی می کرد که صحنه ای دیگر از داستان بیابد و دیگر در مسیر شاهد یک پیچ داستانی زندگی آدم هایی باشیم که هر احتمالی درباره شان می دهیم،چون اعتقاد فیلمساز دربارهء همه شان یکی است.نمای نهایی فیلمساز در چهارشنبه سوری و دایره زنگی یادتان هست؟از بالا،منتقم و حساب کش،شهری را می بینیم با شهروندانی عموما در طول داستان قضاوت شده و گناهکار،که در طول داستان متوجه شده ایم هیچ توانی برای تغییر سرنوشتی که از آن ها موجوداتی چنین زبون تحقیر شده و دست و پا بسته ساخته است،ندارند.این جوری است که مسیر داستان تغییر می کند و شخصیت آدم ها نه.(جز دختر نوجوانی که معصومیت اش را از دست می دهد و متوجه می شود راهی به جز تبدیل شدن به یکی از آدم های آن که وارد حوزه اطراف اش ندارد،مگر قدرت دیگری شود)
5-همه این بحث ها در فیلم،در شرایطی اتفاق می افتد که نخبه جامعه ما نیز،در این برهه زمانی،همین را انگار فیلمساز می خواهد.می خواهد احساس گناه و سرنوشت شوم را به این ترتیب درمان کند.دنبال محصولی می گردد تا خیال خودش را راحت کند که تلاش اش هیچ فایده ای نخواهد داشت.که همه چیز به بیرون برمی گردد تا درون.بیرونی که نمی شود تغییرش داد و درونی که اگر ناجور و نافرم است،تقصیر خودش نیست،شرایط این طور اقتضا می کند.نگاهی ظاهرا نسبی گرایانه که از این مسیر اتفاقا برای تماشاگر حکم صادر کند. ...ادامه دارد.....
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
     
  
مرد

 
6-ارزش فیلمها را از همین چیزها می شود فهمید.مثلا ببینید که هم در دربارهء الی...و هم در جدایی نادر از سیمین،یکی از اتفاق های اصلی داستان،یعنی غرق شدن الی و تصادف راضیه،از چشم بیننده پنهان می شوند.اما در دربارهء الی...این حذف به خلق »راز« منجر می شود،و در جدایی نادر از سیمین به ایجاد یک »تعلیق پیش پا افتاده«.تفاوت سطح کارکرد میان دو حذف،تفاوت سطح دو فیلم هم هست.
7-به این اضافه کنید سبک تصویری غیر از سبک پردازی شده فیلم را،که سازنده اش معمولی شدن را با واقع گرا بودن اشتباه گرفته است.تصویر خاصی در ذهنمان نماند،جز آدم هایی در لباس هایی تیره،که در زمینه هایی با پس زمینه خاکستری،هیکل نحیف شان را از سویی به سوی دیگر می کشند.دربارهء تمرکز داستان(بر خلاف توهمی که از آزادی و چند سویگی به دست می دهد.)صحبت کردم،حالا همین تمرکز را ببینید در ساختار بصری فیلم.بی نمای دور،بدون تنوع بصری.
8-یک نکته مثبت را گذاشتم برای آخر نقد،و آن هم استعداد و سلیقه امروزین و یک فرهادی در امر بازی گرفتن از بازیگرهاست.این امتیاز اصلی فیلم در حضور تماشاگر هم هست.فرهادی با سطح بالای بازی های فیلمش،یقه تماشاگر را می چسبد و بخشی از فقدان ناشی از خلق شخصیت های محکم و عمیق را جبران می کند.
9-تو همان طوری داستان تعریف می کنی که به دنیا نگاه می کنی.خب،در مقابل،اگر بخواهم برایتان تعریف کنم چی دوست دارم،باید بگویم مثلا آثار محبوبم تارانتینو،که خودش عنوان می کند نوشتن داستان هایش را با خلق شخصیت هایش شروع می کند.و بعد همان طور که شخصیت ها پیش می روند،بایدها و نبایدها و قضاوت های اخلاقی را کنار می گذارد و همراه با شخصیت های داستان اش حرکت می کند.حالا با داستانی روبه رو هستیم که تشکیل شده از »واقعیت«ای که این »افراد« می سازند،و نه برعکس.
تارانتینو می گوید که به عنوان موءلف اثرش،نمی داند این شخصیت ها کجا می روند،اما اژدهای ذهن اش را چنان برای آدم های داستان اش آزاد می گذارد؛که شاید بزنند و تاریخ را عوض کنند و خود آدولف هیتلر را هم در یک سالن سینما بسوزانند.ادامه دارد...
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
     
  
مرد

 
ادامه 9-چه رسد که بخواهند وسط خیابان تصادف کنند و این قدر حقیر باشند،که حتی همین تصادف را هم از تماشاگر پنهان کنند.این شکلی می شود که پایان ظاهرا واقعی فیلمی از تارانتینو،مثلا حرامزاده های بی شرف،چنین»باز«و نامحدود جلوه می کند و پایان ظاهرا باز جدایی نادر از سیمین،کاملا بسته.محدود.قابل پیش بینی.و بدون راه در رو.
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
     
  
صفحه  صفحه 2 از 12:  « پیشین  1  2  3  4  5  ...  9  10  11  12  پسین » 
تالار تخصصی سینما و موسیقی

نقد هفتگی فیلمهای سینمای ایران

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA