انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
تالار تخصصی سینما و موسیقی
  
صفحه  صفحه 2 از 4:  « پیشین  1  2  3  4  پسین »

Strategic Cinema | سینمای استراتژیک


مرد

 
نماد شناسی
نماد های فیلم زیاد هستند اما قصد من تبیین مقام زن در هالیوود است. در فیلم کری دو زن دیده می شوند که از سایرین مهم تر هستند. این دو زن همان کری و مادرش هستند. شخصیت پردازی هر دو به گونه ای ست که درک رموز و استعارات آنها ساده است.
مادر؛ زنی ست با عقاید افراطی مسیحی. دقیقا" همان اتفاقی که در اروپای قرون استعمار رخ داده بود و حتی کاشفان آمریکا با پاپ و کلیسا در رابطه با سفر صحبت کردند و مجوز خواستند. در ابتدای کار ایالات متحده درگیر اعتقادات مسیحیت اروپا بود. مادر کری نماینده ی قرون وسطی اروپاست. او بدون توضیح باردار شده است و در سراسر فیلم حرفی از پدر داشتن یا نداشتن کری در میان نیست. او سعی دارد دخترش را با همان فرامین شدید و سخت گیرانه تربیت کند، اما کری که متوجه قدرت هایش شده است، مقابل مادر قد می افرازد و در نهایت او را از پا در می آورد.
کری با خون و کینه ادغام شده است. جادو را به عنوان قدرت های ماورایی به او نسبت داده اند. کری تمام ویژگی های مذهب انحرافی ماسون ها را دارد. آبراهام لینکلن رهبر استقلال ایالات متحده خدمت بزرگی به ماسون ها کرد. کری با کشتن دشمنانش- که او را تحقیر کرده اند- استقلال خودش را به دست می آورد.
فیلم کری- که قبلا" در سال1976 توسط برایان دی پالما ساخته شده بود- روایت کشور است. کری یک فیلم تاریخی است. کری را به چشم یک فیلم سرگرم کننده نبینید. این فیلم حکایت رنج های مردمی است که برای استقلال یافتن فراماسونری و آزادیشان رنج کشیدند، تحقیر شدند تا سرانجام موفق شدند.
فیلم کری از نظر نماد های دیگر هم کم اهمیت نیست اما به قدری از زن استفاده کرده است که نماد ها و استعاره های دیگرش خودنمایی نمی کنند. استیفن کینگ یا سلطان رمان های ترسناک، رمان های دیگر هم دارد که به فیلمنامه بدل شدند. از جمله "درخشش" که با بازی جک تیکلسون در اذهان باقی مانده است.
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
     
  ویرایش شده توسط: ellipseses   
مرد

 
جزیره
lost
در طول دوران تبیین مدینه ی فاضله ی غرب توسط فلاسفه و اندیشمندان آنها، بارها و بارها مسئله ی گمگشتگی مطرح شده است. یکی از مهم ترین آثار سینمایی غرب در طرح مدینه ی فاضله سریالی ست بسیار جذب کننده و قوی به اسم "گمشده " . تعبیر نادرستی که از شنیدن این نام می توان گرفت این است که گمشده، انسان امروزیست که در میان جامعه گم شده است و نیاز به شناخت خود، زیبایی های درونی و توانایی های نهفته اش دارد تا بتواند جایگاه حقیقی خود را پیدا کند.
اما باید دانست که در سریال گمشده، چیزی که در واقع باید یافت شود، خود جزیره یا مدینه ی فاضله ی غرب است. جزیره ی لاست همان آتلانتیس افلاطون است. هر انسانی- حتی شخص خون ریزی مثل سعید جراح- در این جزیره به حقیقت وجودی خود که زیبایی ست مطلع می شود. جزیره ی "لاست" با جزیره ی کروزوئه متفاوت است. در ماجرای دکتر کروزوئه مسئله ی استعمار کلید حل راز داستان است، اما جزیره ی لاست استفاده ی منبعی و یا ابزاری ندارد.) در سکانس پایانی کروزوئه، سیاه پوست بومی کت و کراوات بر تن دارد.(
بیننده ی لاست تا فصل های نهایی متوجه اصل گم شده ی جزیره نمی شود و در فصل ششم، ماجرای جیکوب و خدمتکارش موجب می شود که تمام هدف سازنده از سقوط هواپیما در جزیره برملا بشود.
جزیره ی لاست همان "مبانی اخلاق" دیوید هیوم است که در مکان متجلی شده است. "جمهوری" افلاطون در خطوط فیلمنامه ی لاست به چشم می خورد. نیچه ی "سپیده دمان" به افکار نویسنده رسوخ کرده است. تفاوت اصلی لاست با آثار نامبرده اینست که در هیچکدام از کتاب های ذکر شده با چنین مخاطب وسیع و چنین تأثیر گذاری عمیقی روبرو نیستیم.
یک نکته ی جالب در رابطه با طراحی مدینه فاضله صهیونیسم در لاست این نکته است که هیچ زنی در جزیره بارور نمی شود و هیچ کودکی به دنیای جزیره وارد نمی شود مگر در جایی که یک نفر یهودی از خارج جزیره به همبستری او می رسد. همه ی این مبانی در سریال تصادفی هستند.
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
     
  
مرد

 
مسئله ی مهم و جالب توجه دیگر، ماشین گناه شماریست که دیوید هیوم زیر جزیره می یابد. این دستگاه با گناه اهالی جزیره شماره می اندازد و تا حدی گناه را تحمل می کند. همواره بعد از مدتی یک نفر می بایست "گناهان را صفر کند. این دقیقا همان سنت دیرینه ی اعتراف است که از یهود به مسیحیان و بعد در اسلام باب شد تا جامعه ای یک دست و دور از گناه حاصل شود. پس چگونه می توان گفت که هالیوود برای سرگرمی فیلم سازی می کند؟
متأسفانه جریان عجیبی که مدتی در سینمای ایران جان گرفته بود، ساخت فیلم های تقلید از غرب بود. جای دیگر با بازی گلشیفته فراهانی و علی مصفا از این دست فیلم ها بود. همه ی پارامترهای یک فیلم ضد ایرانی در جای دیگر یکجا جمع شده بود. جزیره ی گمشده، زن باردار و سلحشور پشیمان.
باز هم متأسفانه باید گفت که نقد محتوایی در ایران نه تنها جدی گرفته نمی شود، که تمسخر همگانی و حتی قشر سینمایی را در پی دارد. چند سال اخیر در اروپا حدود صد نفر از اساتید دانشگاه های معتبر سطح اتحادیه، دست به تحلیل و نقد فیلم های هالیوودی زده اند که از جنبه های فلسفی تا جامعه شناختی را در بر گرفته است. اما در ایران تنها عده ی انگشت شماری- چون دکتر نادر طالب زاده، دکتر حسن بلخاری، دکتر حسن عباسی و دکتر شاه حسینی- این نوع نقد را تعقیب و عملی کرده اند. به همین علت هم هست که سینمای امروز ایرانی از درون مایه ی فلسفی و لایه بندی تهی و فقط در مسائل اجتماعی شناور است.
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
     
  
مرد

 
منجی و مهدویت
در هر شریعت و در هر مکتب فکری رسمی جهان امروز- که از دوران کهن و باستان به ارث برده است- یک شخصیت غایی برای نجات انسان ها تعریف شده است که ممکن است شامل شباهت ها و تفاوت هایی میان ادیان باشد. تفاوت ها به منزله ی تکامل نوع تفکر هستند. زرتشتیان معتقدند سوشیانت خواهد آمد. مسیحیان می گویند که عیسی مسیح نمرده است و در آخرالزمان برای نجات انسان ها خواهد آمد. در یهود، سرزمین موعود هنوز یافت نشده و یهودیان تا نهایت در گشت و گذار به دنبال آن خواهند بود. اما نوع پیشرفته ی منجی در اسلام، و تحت عنوان امام زمان یا امام عصر مطرح می شود. هالیوود که سینمایی کاملا" ضد دینی و مخصوصا" ضد اسلامیست، به اهمیت مسئله ی منجی به طور اخصی پی برده است و از فیلم هایی نظیر نستراداموس، اینک آخرالزمان( فیلم در طرح مسائلی حول قبیله ی مایا در آمریکای مرکزی قرون نزدیک به اکتشاف تلاش می کند.) و بازی های رایانه ای نظیر یا مهدی که به طور مستقیم و غیر مستقیم، بارها به اعتقادات ریشه دار مسلمانان جهان هجوم آوردند. مثلا" در فیلم ماتریکس که سال اکرانش سر و صدای زیادی میان اهالی سینما دوست و سینما برو به پا کرده بود، مسئله ی مورد بحث نجات جهان بود. اما این طرح مسئله کاملا" در لفافه و به دور از دسترس عموم قرار داده شده بود. شخصیت های خوب فیلم، در شهر مجازی فیلم »زایان« -که به اعتقاد دکتر بلخاری املای همان صهیون است- سعی در از بین بردن زشتی، پلیدی و یک دست کردن افکار و رفتار دارند. یکی از نکات فیلم مسئله ی بی تأثیری زمان و مکان بر شخصیت ها در زایان است. پس فیلم به شکلی چشمگیر سعی در نمایش یک نوع شبه امام زمان در هالیوود را دارد. یکی از سکانس های مهم فیلم صحنه ی ملاقات نقش اول فیلم با پسری نکجوان است که قدرت تله پاتی و ایجاد حرکت در اشیاء را دارد.
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
     
  
مرد

 
پس هالیوود مسئله ی منجی و آخرالزمان را از خود مسلمانان و یا مسیحیان بهتر و بیشتر جدی گرفته و این متأسفانه می تواند نقطه ی شروعی برای سقوط یک ایده باشد. طرح مسئله ی نظم نوین جهانی، که بارها توسط دولت و سیاست مداران ایلات متحده مطرح شده و می شود، بی ربط به موضوع برنامه اندیشی در برابر مهدویت شیعه نبوده است. آمریکا با برنامه ریزی در جهت ایجاد یک جهان یک دست سعی دارد که خود را منجی و نجات دهنده ی بشر سردرگم و غرق در فساد و گناه معرفی کند. برنامه ریزی گسترده و عظیم آنها در این مسئله ی خاص خبر از اهمیت آن برای آنها دارد.
به مرور زمان و با پی ریزی مبانی فلسفی غرب در جهت طرح مسئله ی منجی، مثلا" ایده پردازانی چون فردریش ویلهلم نیچه در کتاب دجال یا گوته در تراژدی کمدی الهی و در عالی ترین مقام، زیگموند فروید در طرح مبانی نوین روانشناسی به دور از فلسفه، حال نوبت به سینما گران و کارگردان ها رسیده است تا با ساخت فیلم هایی نظیر آرماگدون، ماتریکس، مردان ایiکس، ابر مردهایی نظیر سوپر من، بتمن، کاپیتان آمریکایی، هالک و ...، جنگ جهانی زامبی ها و ... به ابهام زایی و ایجاد تحریف در نقش منجی بپردازند.

سوپر من ها
مهم ترین شخصیت هایی که برای شناخت حرکت ضد مهدویت در هالیوود باید واکاوی شود ابر بشرهایی هستند که اغلب قدرت های ماورائی اکتسابی و یا دست ساز دارند. در این بین سری فیلم های مردان ایکس اهمیت ویژه ای پیدا می کنند. این قهرمان های ناجی قدرت های ذاتی و جادو وار دارند، که برای کنترل آنها باید یک راهنما استاد داشته باشند. شخصی که خود قدرت تله پاتی و کنترل ذهن در اختیار دارد، آکادمی می سازد و همه این افراد را تحت آموزش قرار می دهد. نقش کلیدی در چند گانه ی ایکس من و حتی فیلم های تحت الشعاع آن نظیر باران گرگ را گرگ نمایی با بازی هیو جکمن ایفا می کند. کسی که در قسمت سوم این چهار گانه جلوی نیروی شری را که نابود کردن دیگران هدف اوست، می گیرد.
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
     
  
مرد

 
یا مثلا" در فیلم دوم بتمن که توسط کریستوفر نولان ساخته شد و بازیگر نقش او را کریستین بیل ایفا کرد، ابر مرد داستان بر خلاف وظیفه، بیشتر به شناخت خود و تقویت نفس قهرمانی خود می پردازد و بار اصلی شناخت و ایجاد حرکت علیه بد من یا نقش منفی را کارآگاهی جوان بر دوش می کشد.
شناخته شده نبودن ابرقهرمان هایی چون بتمن و مرد عنکبوتی رمز دیگری از سوی سازندگان برای بیننده ی این آثار است. کاپیتان آمریکایی، نام شخصیت جنگجو و سلحشور دیگری است که از میان شخصیت های مجله های کمیک به هالیوود راه یافته است. این شخصیت در جنگ جهانی نقش عمده ای را ایفا می کند و بعد از سقوط در اقیانوس، بدنش را منجمد می کنند و حال در عصری که همه چیز، حتی رفیق نزدیک کاپیتان، یعنی سلاح او تغییر کرده است، دوباره احیاء می شود. کاپیتان آمریکایی خود را در میان مردمی می یابد که از نظر ظاهری به او شباهت دارند ولی در ماهیت، انسان های عصر او نیستند. او تمایلی به جنگیدن دوباره برای این به ظاهر آدم ها ندارد اما در طول توالی پر مخاطره ی ماجراهای فیلم، دوباره لباس رزم و سپر جنگ به دست می گیرد و بر علیه نیروهای شروری که روی زمین برخاسته اند، بر می خیزد.
تصویر غرب از منجی، تصویری دلبخواهی و دور از هرگونه آرمان گرایی جمعی است. مطمئنا" پروژه ی نظم نوین جهانی با هدف ایجاد جهانی یکپارچه ماسون امکان ناپذیر است اما ایالات متحده تا سر حد توان توسط هر ابزار سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مثل سینما، مد، علوم و فناوری دست به تبیین و تفهیم و تحمیل دستاوردهای خود در این زمینه بی سایرین خواهد کرد. همانطور که بارها با ساخت فیلم های غرض ورزانه ی تاریخی- واژه ی تحریفی دلنشین تر می شود- قصد خود در راستای تخریب وجهه ی صلح جویانه ی ایران و ایرانی را نشان داد. سیصد، الکساندر، شبی با پادشاه- که مسئله ی سادیسم در یکی از پادشاهان هخامنشی را بروز می دهد.- و آرگو نمونه های بسیار عظیم و هزینه بر این جریان هستند که خوشبختانه، همچنان نتوانسته اند ذهنیت کلی جامعه ی عوام غرب را در قاب دلخواه بنهند.
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
     
  ویرایش شده توسط: ellipseses   
مرد

 
مسخ فرهنگی
یکی از زمینه های استعمار، مسخ فرهنگی است. در دنیای امروز حمله مستقیم نظامی جواب گوی به دست آوردن منابع طبیعی کافی و مورد نیاز غرب می تواند باشد، اما به دست آوردن سرمایه اجتماعی خارجی و نیروی انسانی برای کودتا و انقلاب های درون سوز مستلزم مسخ فرهنگی است. سیاست مداران آمریکایی و به طور اعم یهودیان تکیه زده بر قدرت، به دنبال این هستند که نظم مورد نظر خود را در قالب جنگ نرم و به دور از هر گونه جنگ تسلیحاتی حاکم کنند. مثلا" چند وقت پیش بود که من انیمیشنی دیدم، که در رابطه با مسخ فرهنگی اهمیت مخصوصی دارد و به گونه ی مستقیمی، شناسنامه ی استعمار فرهنگی غرب است.
چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم. | how to train your dragon
داستان فیلم بر حول یک رمان به همین اسم ساخته شده است و ماجرایی در یک قبیله ی ساکسون را به نمایش می گذارد. قبیله ای که در هجمه ی اژدها ها قرار دارد. افتخار و معیار شجاعت در این قبیله، مبارزات گلادیاتور گونه با اژدهاست. در جریان یکی از شکار های دسته جمعی اژدها، رئيس قبیله موفق می شود یک اژدها را که خشم شب نام دارد از ناحیه دم زخمی و معیوب کند. خشم شب زخمی می شود و در ناحیه ای دور از قبیله سقوط می کند. رئیس قبیله و افراد نظامی او به دنبال اژدها رهسپار سرزمینی که در کتاب ها به عنوان مکان اژدها آمده است، می شود.
پسر رئیس قبیله که نوجوانی ضعیف است، خشم شب را در حین بازی می یابد. متوجه می شود که او زخمی است و از روی ترحم برایش دم مکانیکی که با پدال کار می کند می سازد. متوجه می شود که اژدها ها برای گرسنگی ناچار می شوند به آدم ها حمله کنند. ادامه داستان کم اهمیت می شود تا در سال بعد از تولید انیمیشن، مینی سریال هایی تولید شد و تکلیف مضمون فیلم را روشن تر کرد.
در یک مینی سریال بیست دقیقه ای، ماجرایی رخ می دهد که خواستارم با اهمیت به آن نگاه کنید.
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
     
  
مرد

 
در مینی سریالی بیست دقیقه ای، اژدها با دمی تمام اتوماتیک مواجه می شود، که از سوی پسر برای او ساخته شده است و دیگر نیازی به سوار شدن پسر و استفاده از پدال ندارد. اژدها اول کار خوشحال است ولی بعد از چند روز، وقتی فقدان پسر را بیشتر حس می کند، دم اتومات را می شکند تا پسر دوباره بر او سوار بشود و باز همان دم قدیمی را استفاده کند.
می خواهم بگویم که غرب با ساخت چنین فیلم هایی کد می دهد. رمز می فرستد برای مخاطبانش که روزی خواهد رسید که خودتان، به ما سواری خواهید داد. این از اصول یهودیت در رابطه با سایر نژادهاست. شما دقت بکنید که قهرمان کودکان ایرانی چه کسانی شده اند. آیا این همان فعلی نیست که اعراب هزار سال پیش با ادبیات و فرهنگ ما کردند؟ آیا آن زمان، تبدیل فرهنگ ملی_ ایرانی به ملی_ اسلامی، بدبینانه به نظر نمی رسید؟ غرب پا در جای پای استعمار های نوظور دیرین تر از خود گذاشته است.
چند سال پیش فیلمی دیدم راجع به اینکه طرز فکر جوانان ایران و بعضا" افرادی که در کانون جنگ تحمیلی ایران و عراق بودند در رابطه با این واقعه چه تغییری کرده است. جای دیگر با بازی علی مصفا و گلشیفته فراهانی. فیلم در جزیره ای رخ می دهد که مکان دقیقی بروز نمی دهد. افکار زیبا گرایانه ی شخصیت مرد، بارداری شخصیت زن و دیالوگ هایی که بین این دو رد و بدل می شود مثل این: ما چرا جنگیدیم؟ مگه اگه چند وجب خاکمون رو هم ببرن چی میشه؟ تازه، مثل فلان جا پیشرفت میکنه.
همان موقع دکتر حسن عباسی راجع به عاقبت چهره ی منتقد گلشیفته فراهانی تذکر داد، اما خوش بینی بیش از حد، باعث مفقود شدن وی شد.
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
     
  
مرد

 
هنجار سازی و هنجار گریزی
یکی از ویژگی های سینمای غرب و مقلدان این عرصه این بوده است که سعی در ساختن هنجار های ویژه ی خود و سپس برهم زدن آنها دارند. به طور مثال، ساخت فیلم های دراکولایی( خون آشامی) در هالیوود با فیلم هایی نظیر فرانکشتاین و کنت دراکولا در سال های آغازین توسعه ی سینما آغاز می شود. در فیلم هایی نظیر فیلم های یاد شده، مثل دراکولا 2000 ، ون هلسینک ، بارش خون ، سی روز شب... شخصیت و کاراکتر محوری و به قولی آرتیست فیلم را بازیگری انسانی و تماما" دارای سابقه و ویژگی های عقلانی بازی می کند. اما با تلنگر های شروع قرن بیست و یک، هالیوود دست به تولید فیلم هایی نظیر، مصاحبه با خون آشام و چند گانه ی گرگ و میش می زند. فیلم هایی که از نظر آرمان های خون آشامی، به نحوی هنجار گریز و حتی هنجار شکن هستند. در چند گانه ی گرگ و میش که جای بحث بسیار زیادی را در بر می گیرد، ما با خون آشام هایی طرف هستیم که اجتماعی هستند و حتی به واسطه ی شعور بالایی که یافته اند موفق به ورود به دنیای زندگان می شوند. از هنجار های تحلیلی که به خون آشام ها نسبت داده شد، کنترل شهوت آن ها نسبت به خون، عشق، اعتماد، از خود گذشتگی، کمال گرایی و هر آنچه که پیش از آن در گرو انسان ها بود، می توان اشاره کرد. در گرگ و میش با تاریکی و ظلمت بیگانگی عجیبی ایجاد می شود و این نشان از تحرک هنجار هاست.
در مورد فیلم مصاحبه با خون آشام هم می توان ذکر این نکته را جایز دانست که در این فیلم(که سالها قبل از توالایت به اکران رفت.) انعکاس شخصیت های برتر فیلم، یعنی خون آشامانی که برد پیت و تام کروز ایفاگر نقش آنهایند، به طور محسوس و چشم گیری، حاصل برایند خصایص انسانی، موجود در عصر یخ زده ی فیلم است. قرن هجدهم، به واسطه ی هنجار گریزی دینی و مذهبی بهترین زمان برای رخ داد فیلمنامه است. جایی که کت های بلند و بارانی های چاک دار، به خوبی از عهده ی پوشاندن صورت های سفید و یخ زده بر می آیند.
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
     
  
مرد

 
بحث خون آشام های مهربان به این دو فیلم ختم نمی شود و صدای هالیوودیسم در اینجا خفه نمی شود. سال 2013 و با اکران فیلم سایه های تاریکی با بازی جانی دپ و آرتیست کردن دوباره ی خون آشام، هالیوود قدمی دیگر به سوی هنجار شکنی برداشت. به گونه ای که سابقا" تا این حد به آن دست نزده بود. از ویژگی های دراکولا در این فیلم می توان به رئفت، اصالت، ثروت، قدرت و احساسات انسانی و تمایلات زنده اشاره کرد. مسائلی که در طول دیالوگ ها و در پیرنگ فیلمنامه تماشاگر مدام مورد حمله و هجمه ی آنهاست. در این فیلم حتی پای سازنده فراتر از نسبت دادن یک سری صفات به مرده ی خون خوار می رود و مسئله ی سوء استفاده ی انسان از خون آشام برای اولین بار در این فیلم مطرح می شود.
zombies
لغت زامبی، به اعتقاد برخی پژوهش گران، به عمد و از نام کشور زامبیا و به قصد نمایش جلوه ای توهین آمیز، مشتق شده است. اما اینکه اولین بار چگونه، به چه عنوان و در کدام فیلم، این کلمه آورده شد، مورد تحقیق و تحلیل قرار نگرفته است. زامبی ها، درست مثل دراکولا، در فیلم های اولیه ی خود مثل اقامتگاه شیطان، رستاخیز، روز رستاخیز، بیست و هشت هفته بعد، سرزمین زامبی ها و ... چهره ای خشن، سرد و جسمی بدون روح را به تصویر کشید که از هر گونه تعقل و تفکر عاری بودند و شهوت آنان به خون، به اندازه ای بود که هرگز جلوی دریدن، نمی توانستند مقاومت کنند. اما توالی ساخت فیلم های زامبی وار به سویی کشیده شد که به علت کش آمدن سوژه، هالیوود مجبور به طرح مسائل تازه ای از قبیل درمان پذیری زامبی ها، مصونیت انسان ها در برابر زامبی ها و حتی سر کاری بودن سوژه ی درونی زامبی ها شد.
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
     
  
صفحه  صفحه 2 از 4:  « پیشین  1  2  3  4  پسین » 
تالار تخصصی سینما و موسیقی

Strategic Cinema | سینمای استراتژیک

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA