انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 4 از 30:  « پیشین  1  2  3  4  5  ...  27  28  29  30  پسین »

Romantic Texts | متن های عاشقانه


مرد

 
میدونید حقیقت چیه؟حقیقت اینکه ما با همین متنها و آهنگهای عاشقانه خودمون رو به این روز انداختیم...
انقدر غرق متنها و آهنگها برای عشقمون شدیم(حتی با دونستن بی اعتنات بودن عشقهامون نسبت به اینکاری که به عشق اون انجامش میدادیم) تا از خودش غافل شدیم ، سرد شد ما بیشتر سراغ متنها اومدیم براش دفتر خاطراتها دفتر دلنوشته ها نوشتیم ،سردتر شد...!
به همین راحتی... بزرگترین آرزوی زندگیمون میشه فهمیدن پاسخ فقط و فقط یک سوال :
براستی کی از دست دادمت...!؟
از سرم که بیفتی ،
دست و پای غرورت خواهد شکست !
آن روز درد شکستن را خواهی فهمید ...
روزی که از چشمت افتادم را به یاد آر ...
     
  
زن

 
مـَن" {همـ ــآنـ َـم}

خـوب "تمـ ــآشـا" ڪـُטּ

×בُختــَرے× ڪـہ براے בاشتــنــتـــ...

تمــامـــ شبـــ را "بـیـבار "مـے مانـב

و با تـ ـویــے ڪـہ [نیــستے] حرف مے زنـב

"בختــرے "ڪـہ . . .

"زانــو میــزنـב" لبــہ تختــش و "چشمــــانش" را مــے بنـבَב

و تنــــهـا "آرزویـــَش" را براے

"هـــزارمیـــن" بـــــار بـہ "خـُـــבا " یـــاב آور مـــے شود!!!

خـُــבا هم مثــل "همیـــشهـ" لبــــخنـב مے زنـב

از ایــטּ ڪـہ ×تـ ـــو× آرزوے همیشگے مـــטּ بوבے. . .

گــ ــول ظـــاهــــــــر منــ ــو نــخــــورینــــ ...
مـــن بـــاطــــ ــــنـم خــیلــی دیــوثـــــ ــتــره
     
  
زن

 

زندگـــــــــــــی بایــــــــــد همــــــــــین باشــــــــــد

شـــــــــماره خـــــــوردنِ نفـــــــــــــس هایِ تــــــــــو

با ثــــــــانــــــیــــــــه شـــــــــمارِ قـــــــــــلـــــــبِ مـــــــــن

میخـواهم گــره بخـورم در تــــــــو

آنقــدر سخـت

که بـا دنــدان بـازم کنی....!


boy_seven
     
  
زن

 
ﻧﺒﻮﺩﻥ ﻫﺎﯾﺖ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺯﯾﺎﺩ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪﮐﻪ ﻫﺮ ﺭﻫﮕﺬﺭﯼ ﺭﺍ ﺷﺒﯿﻪ
ﺗﻮ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻢ !! ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﻫﺎ " ﺗــــــــــــــــــــﻮ " ﺷﺪﻩ
ﺍﻧﺪﯾﺎ ﺗﻮ " ﻏﺮﯾﺒـــــــــــــــــــــــــــﻪ " ؟؟ .
     
  
مرد

 
ازت می خواهم...
جاده ای بی پایان برای قدم زدن می خواهم...

دوبال برای پرواز در آسمان رهایی می خواهم...

دو دست برای گرفتن دستانم می خواهم...

یک چتر برای خودم و تنهایی هایم برای قدم زدن زیر بارون می خواهم...

یک روز بارونی برای گریه می خواهم...

یک آسمون ابری برای همنشین شدن با دل خودم می خواهم...

فانوس کم نوری برای دردل زیر نور رویایی اش می خواهم...

یک لبخند از جنس برف و یک صدا از جنس آرامش و یک آغوش از جنس محبت می خواهم...

یک سیگار برای سوختن در کنار خودم می خواهم...

شبی مهتابی و سرد با لبخند ماه کامل را می خواهم...

کمی گریه برای رفتن می خواهم...

کمی انتظار برای پایان دادن به غم هایم می خواهم...

یک جفت کفش برای قدم زدن کنار کفش های خودم می خواهم...

عینکی دودی برای یکرنگ دیدن دنیای اطرافم می خواهم...

و خدایی از جنس خودم می خواهم...
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
روزها گذران و من به سوی نابودی درونم در حرکت
گاه می خواهم بروم به فراتر از ماه , فراتر از زمین, فراتر از دنیا
یک جا یک نفس چند قدم با خویشتن
من کیستم تو کیستی ما کیستیم
با صدای ناله ها درشهر بوی مرگ را می شنوم
زندگیم مثل دانه های انگور زیر این دندان تیز روزگار
می ترکد اه کجاست اینجا؟ کجایم من تو؟
گاهی به امید باز کردن لب به سخن نگاه اشان میکنم
اما رو بر می گرددو من از درون باز فرو میریزم
چه فرو ریختنی صد بار خراب تر از برج های دقلو
هر لحظه گندیده تر و خراب تر همچون شراب
روحم تلخ می شود ! چرا که زیر آوار زمان خود
با آوارگان می گذرم


لطفا اگه متن رو جایی کپی کردید اسم منم بیارید
پاییز یکی از فصل های سال هست بهار هم میاد
     
  
زن

 
دلم می خواهد نامت را صدا کنم
یک طور دیگر
جوری که هیچ کس صدایت نکرده باشد
یک طور که هیچ کس را صدا نکرده باشم
دلم می خواهد نامت را صدا کنم
یک طور که دلت قرص شود که من هستم
یک طور که دلم قرص شود که با بودن من ، تو هم هست
Signature
     
  
زن

 
چقدر قلبت زیباست

روزهای زندگی ام گرم میگذرد با تو ،به گرمای لحظه هایی که تو در آغوشمی
با تو گرم هستم و نمیسوزد عشقمان، ای خورشید خاموش نشدنی
همچو یک رود که آرام میگذرد،عشق ما نیز آرام میگذرد و تویی سرچشمه زلال این دل
ساعت عشق مان تمام لحظه های زندگیست ،ثانیه هایی که پر از عطر و بوی عاشقیست
ای جان من ،مهربانی و محبتهایت،وفاداری و عشق این روزهایت،امیدی است برای خوشبختی فردایت
میدانم همیشه همینگونه که هستی خواهی ماند،مثل یک گل به پاکی چشمهایت،به وسعت دنیای بی همتایت
هوای تو را میخواهم در این حال دلتنگی،امواجی از یاد تو را میخواهم در دریای خاطره های به یادماندنی
همنفسمی، ای که با تو یک نفس عاشقم
همزبانمی، ای که با تو یک صدا برایت احساسات عاشقانه ام را میگویم
حرفی نمانده جز سکوت بین من و چشمانت، که در این سکوت میتوان یک دنیا عشق را خواند
چه با شوق میخوانم چشمانت را و چه عاشقانه گرفته ایم دستهای هم را
گفتی دستهایم گرم است، گفتم عزیزم این چشمهای تو است که مرا به آتش کشیده است
همه ی دنیا فریاد عشق ما را شنیده است،هنوز هم نگاهم به نگاهت دوخته است،
چقدر قلبت زیباست...
چه بی انتهاست قصر عشق تو و من چه خوشبختم از اینکه اینجا هستم ، در کنار تو
تویی که برایم از همه چیز بالاتری و از همه کس عزیزتر
میخوانمت تا دلم آرام بماند
Man_Of_Iran
     
  
زن

 
بـاید

مـردانگـی ببــارد

از ســر ُ روی ِ کــارهایــَـت ،

سینــه ســپـر کنــی

وقت ِ بی حوصلگــی هـایـَم

و مـن

زنانگـی اَم را مــُشت کــنم

بکـوبـَــم بر هیبــَت ِ مردانگــی اَت

خستــه که شدم از بـه جایــی نرسیدنــَم

آغـوش بــاز کنــی بــرایــَم

و من

جشن بگــیرم

عاشقـانه های ِ جنجــالی ِ

دو نفــره مان را....

میخـواهم گــره بخـورم در تــــــــو

آنقــدر سخـت

که بـا دنــدان بـازم کنی....!


boy_seven
     
  
مرد

 
من نشانی از تو ندارم اما نشانی ام را برای تو مینویسم:

در عصرهای انتظار,به حوالی بی کسی قدم بگذار!خیابان غربت را پیدا کن و

وارد کوچه پس کوچه های تنهایی شو!

کلبه ی غریبی ام را پیدا کن,کنار بید مجنون خزان زده و کنار مرداب ارزوهای رنگی ام!

در کلبه را باز کن و به سراغ بغض خیس پنجره برو!حریر غمش را کنار بزن!

مرا میابی.
بودی تـــــــو تو بغلم

گردنت بود رو لبم
     
  
صفحه  صفحه 4 از 30:  « پیشین  1  2  3  4  5  ...  27  28  29  30  پسین » 
شعر و ادبیات

Romantic Texts | متن های عاشقانه

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA