انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 4 از 7:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  7  پسین »

شاعران تاجیکستان


مرد

 
« دلتنگ شد فرشته هم از بي جنوني ام »




دلتنگ شد فرشته هم از بي جنوني ام
شهري به شور آمد از اين پرسكوني ام
مولاي بي شرار به نبضم نهاد دست
تب لرزه اش گرفت از اين سردخوني ام
زن بودنِ مرا به ته شبهه مي نهد
نادلبري و سادگي و بي فسوني ام
يك پيكر حقيرم و يك جوهر منير
نيمي بزرگي ام من ونيمي زبوني ام
آغازنامه اي به كتابي نوشته ام
خندند رهزنان به من و رهنموني ام
من، جمعِ من، برابر هیچ است در حساب
صد فيلسوف خيره شد از ذوفنوني ام
آينده ي عزيز! دلم را به كف بنه
هم روزگاربا توام، آري كنوني ام
يك روز قفل کور دلم را ز بُن بكن
اي صاحب حقيقي گنج دروني ام
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
« عشق، عشق، بر من گو حدّ ممكن و ممنوع »



كي مرا براندازد سنگ لعنت دشمن
دوست مي كُشد ما را با كلوخِِ از دامن
آزموده ام كم كم زندگي و مكرش را
بي هراسم از نفرين، مي هراسم از احسن
با حقارتم آلود، ناله اي ضعيفانه
مرد باش و زي، اي دل! بي دريغ و بي شيون
قوم غفلتستان را پرس، چيست طعم صبح؟
آيد از شبستانها قاه قاهِِ اهريمن
صبح مرمرستان است، باغ شبنمستان است
آخر اي شب آلوده! صبح شد،گشا روزن!
شهر سايه روشن ها، در تو و برون از تو
از همه منم تاريك، از همه منم روشن
عشق، عشق، بر من گو حدّ ممكن و ممنوع
از بهشت نازل شد سيب زيرِ پيراهن
ناز من به كبر تو آن قدر دغل برخورد
يار، يارِ سنگين دل، يار، يارِ رويين تن
نقشبندِ آب و گل، كاش، از ازل مي ساخت
يا سما، مرا چون تو، يا زمين، تو را چون من
باز بايدم رفتن بر سلامِ فرداها
يك چراغ مي خندد در نهايت برزن
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
« در كفرزار گم شده لحن نمازي اُم »




در كفرزار گم شده لحن نمازي اُم
آتش نيفكند به جهان خودگدازي ام
من نوترين كسم كه ز آينده آمدم
يا يادگاری كهن از قرن ماضي ام
صد مهره ی ستاره بياويخت آسمان
آخر فريب داد بدين مهرﻩباﺯي ام
بي درد چون زيم كه طبيب دلم تويي
محكوم كن به درد، دلم را كه راضي ام
پرسي چه خواهي از من و گويم كه هيچ، هيچ
بشناس احتياج من از بي نيازي ام
باري ز گردنم رسن جاودان بگير
اي وقت! مرد باش و اجازت بده، زي ام


این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
« نماز عشق »




اي دل! اي دل! تا کی اي با خود عدو؟
از دویي بگذر يك ﺍﻮ بگزين، يك او
بس كه لرزان است دامانت هنوز،
لغژ لغژان مي روي اي هرزﻩپو
پا فرا نه از حد كالا و پول
هاله را آخر رها كن مَه بجو
شبنمانه امّت خورشيد شو
تا نماز عشق خواني بي وضو
نغز شد از وسعت فردا فرا
نحس شد در پاروي پارين فرو
مردنم هم شور دل را كم نكرد
آيد از گورم خروش هاي و هو
يار! عطر كبريا آورده اي
بايد اول آري استعدادِ بو
جبرييلي كن كه پالاينده اي
قلب من مي خواهد از تو هفت شو
حجّتِ ميلاد نو دادي مرا
اي شده سرلوحه ي صد آرزو
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
« نشدم يگانه ي تو، كه يكي ام از هزاران »




به بديعيت بهاري به صميميت چو باران
بشنيده ام ز چشمت تپش دل بهاران
چه كنم، كه هيچ كردن نتوانم از برايت
نشدم يگانه ي تو، كه يكي ام از هزاران
به هزار سنبلستان بروم تو را نيابم
كه تو لاله آفتابي به فراز كوهساران
ضربان من شمارد فقط آن طبيب يكتا
كه جز او شوند خسته همه ي تپش شماران
من گرم جوش را هم بنشاند عمر تقويم
به صَف فسرده دلها، به قطار بي شراران
اجل آيدم كه گيرد، من كهنه را پذيرد
نفسي كه كوچ بندم ز حرﻳﻡ ياد ياران
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
« نمي آيي به چشمانم، نمي دانم نمي دانم »




دل من بار ديگر دلبرانه مي تپد يا نه؟
در اين نخل دوصدساله جوانه مي تپد يا نه؟
چه آتش ها كه در من بود و باد زندگي پُف كرد
در اين خاكستر مرده زبانه مي تپد يا نه؟
خدايا! آفتابِ عمر من بر نيمروز آمد
كنون ياقوتِ سرخم در ميانه مي تپد يا نه؟
كسي نآمد كه دستم گيرد و تا صبح، ره پويد
به رفع اين شب يلدا فسانه مي تپد يا نه؟
نمي آيي به چشمانم، نمي دانم نمي دانم
كه تصويرت در اين آيينه خانه مي تپد يا نه؟
بيا از تنگنا بر وسعت خورشيدزار من
دلت در آرزوي بيكرانه مي تپد يا نه؟
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
« نشان خانه ی من را ز باد و باران پرس »




صداي عشق! دوام رهم چراغان كن
مرا فرشته كن، آري مرا هم انسان كن
بيا به چشم غزالم، نبيره ي مجنون!
مرا به بر كش و خوشبخت چون بيابان كن
كجا روم كه رها يابم از جهالت خصم؟
مرا بگير و به صندوقِ سينه پنهان كن
چه شبنمانه به روي كف تو مي لرزم
چو من حقيقتِ شفّاف خويش، عريان كن
نشان خانه ی من را ز باد و باران پرس
برای دیدن من یاد باد و باران کن
اگر به ديدن من آيي اي مسيح نفس!
هزار سوزنِ خورشيد در گريبان كن
تو، به ز من بشناسي طريقت رفتن
صلاح توست، هر آن چه تو خواستي، آن كن
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
فردوس اعظم



  • تاریخ تولد:۳۰ آبان ۱۳۶۳
  • شغل:روزنامه نگار
  • محل سکونت:خجند

فردوس اعظم سال ۱۹۸۴ میلادی در ده خودگیف سایه ناحیه مستچاه تاجیکستان چشم به عالم هستی گشاده است. فارغ التحصیل رشته زبان انگلیسی دانشگاه دولتی خجند تاجیکستان است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  ویرایش شده توسط: sepanta_7   
مرد

 
« اينجا به عشق و عاطفه ها تیر می زنند »




اینجا دلی ز آينه محروم شد ،رفيق

با جرم بی‌تفاوتى محکوم شد ،رفيق
اين ها که چشم دیدنمان را نداشتند،

پندارشان بلاخره موهوم شد ،رفيق
اينجا به عشق و عاطفه ها تیر می زنند

زخمش ز حرف ما و تو معلوم شد رفيق
می دانمت درون خودت درد مى كشى

این درد و شكوه هاى تو مرسوم شد رفيق
من هم دلم برای خودم سخت مى زند

وقتی نگاه عاطفی معدوم شد رفيق
اين جا نفس کشیدنمان کار سهل نیست

وقتى فضای زندگی مسموم شد رفيق
گفتی دلت گرفته هم از خویش و هم ز خود

من هم دلم گرفته و مغموم شد رفيق
این شعر در ستایش روح بزرگ توست

آری ،غزل برای تو منظوم شد رفيق
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
« احساس »




تا نرنجد احساسی، شعر تر نمی آید
شعرتر به پای خود ، بی خبر نمی آید

چون هوا شود ابری آسمانش می بارد
اشک هم که اجبارى بر بصر نمی آید

زندگی کند دعوت شعر را به ذهن من
ناز می کند گاهی ، خیره سر ! نمی آید

یک نفر به من گفتا : " شاعری ،هنرمندیست"
از من حقیر اما این هنر نمی آید

مي روم از اين دنيا با دلي پر از حسرت
او مگر نمی داند؟ او مگر نمی آید؟
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
صفحه  صفحه 4 از 7:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  7  پسین » 
شعر و ادبیات

شاعران تاجیکستان

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA