انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
موسیقی ایرانی
  
صفحه  صفحه 25 از 53:  « پیشین  1  ...  24  25  26  ...  52  53  پسین »

Shahin Najafi | شاهین نجفی


مرد

 
Shahin Najafi - Bia Ma Ra Yari Beden



Artist : Shahin Najafi / هنرمند : شاهین نجفی
Title : Bia Ma Ra Yari Beden / نام آهنگ : بیه مره یاری بدن
این اجرا یک تبریک نوروزی با ضبط موبایل میباشد
اجرای اصلی این ترانه ی گیلکی از فرامرز دعایی


Download

Download

راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
     
  
مرد

 
بزودی...
چند سال پیش با بزرگ نامداری نشسته بودیم و صحبت از کتابی
شد و از شاملو پرسیدمش که چرا نامش در کتاب نیست و گفت :شاملو که کاری نکرد در شعر! کسی دیگر از هم نسلان شاملو نیز نشسته بود و سکوت کرد و یعنی راضی بود.گفتم برای نسل ما همه ی شما عزیز و بزرگ بودید و هستید ،اما ذهنم شاملو را زمزمه می کرد:وقتی که پیرامن تو/چانه ها/دمی از جنبش باز نمی ماند/بی آنکه از تمامی صداها/یک صدا/آشنای تو باشد/وقتی که دردها/از حسادت های حقیر/بر نمی گذرد/و پرسش ها همه/در محور روده هاست/آری مرگ/انتظاری خوف انگیز است.
سال ۲۰۰۸ ارادت دیرینه ام به شاملو را در قالب کاری با زبان رپ فریاد زدم و حال با شعری از شاعر ، شعر و موسیقی و فریاد را در هم آویخته ام. تلاش کردیم که آنقدر شایسته باشد تا شرمنده ی چشمان تاریخ نباشیم.سال گذشته سراسر تشویش و جنجال بود.با "هیچ هیچ هیچ" شروع کردیم و از روی "نقی" پریدیم و "ایستاده مردیم" واز عمق حلق "توحقلم "را حلقیدیم و همه با هم "پریود" شدیم و به زودی با یک ویدئو دور هم خواهیم بود.
ما از شاملو آموختیم که همان چیزی باشیم که از آن می گوییم یا از چیزی بگوییم که هستیم...
شاهین نجفی
I remember a few years ago, I was sitting with a famous celebrity, talking about a book.
" Shamlou did nothing for the Persian poetry!" he replied when I asked, "So, how come Shamlou's name was not mentioned in the book?" One of Shamlou's peers was also present there, who chose to remain silent when he heard this, meaning he was satisfied with what he heard, or at least content! I replied, " to my generation, you are all precious and valuable individuals and will always be" ; but in my mind, I was whispering Shamlou

When all the chins
won't stop shaking entreatingly
in your environs
, while your familiar voice is not among any of the voices here

When all the agonies
won't go beyond the despicable jealousies
and all the enquiries are centered around the bowels

Of course, Death is a very apprehensive expectation!


In 2008, I showed my deep-seated devotion to Shamlou via wailing a Rap song. Today, I have integrated poetry, wail, and melody, using one of Shamlou's poems. We have done our best preparing this project, to the extent that we would not be remembered as embarrassing by the next generation. Last year, was a chaotic year; a year of turmoil! We started with nothingness, "Hich, Hich, Hich", and then we jumped over "Naghi", we died while "standing", and swallowed "too halgham" to the deepest parts in our throats! Then we all got our "Period" together! Pretty soon, we are going to enjoy a video together, as well.

We have learned from Shamlou to be "what we talk about", or at least to talk about "what we are".

Shahain Najafi, 2013
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
     
  
مرد

 
همه از آدمای عوضی بیزارن غافل ازاینکه خودشون آدم عوضی قصه زندگی یکی دیگه ن.
     
  

 

موزیک ویدیو جدید مرگ نازلی با صدای شاهین نجفی



480 | 90MB


MP3 | 320 | 11MB

     
  ویرایش شده توسط: amin137398   
مرد

 
نازلي! بهار خنده زد و ارغوان شكفت

در خانه، زير پنجره گل داد ياس پير

نازلي! بهار خنده زد و ارغوان شكفت

در خانه، زير پنجره گل داد ياس پير

دست از گمان بدار!

با مرگ نحس پنجه ميفكن!

بودن به از نبود شدن، خاصه در بهار . .

بودن به از نبود شدن، خاصه در بهار . .

نازلي سخن نگفت؛
نازلي سخن نگفت؛
نازلي سخن نگفت؛
نازلي سخن نگفت؛
نازلي سخن نگفت؛

سرافراز

دندان خشم بر جگر خسته بست و رفت

نازلي سخن نگفت؛
نازلي سخن نگفت؛
نازلي سخن نگفت؛
نازلي سخن نگفت؛
نازلي سخن نگفت؛

نازلي! سخن بگو!

مرغ سكوت، جوجة مرگي فجيع را در آشيان به بيضه نشسته است

نازلي سخن نگفت

چو خورشيد از تيرگي برآمد و در خون نشست و رفت

نازلي سخن نگفت؛
نازلي سخن نگفت؛
نازلي سخن نگفت؛
نازلي سخن نگفت؛
نازلي سخن نگفت؛

نازلي ستاره بود يك دم درين ظلام درخشيد و جست و رفت

نازلي سخن نگفت
نازلي سخن نگفت؛
نازلي سخن نگفت؛

نازلي بنفشه بود گل داد و مژده داد:
زمستان شكست و رفت
زمستان شكست و رفت
زمستان شكست و رفت
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
     
  
مرد

 
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
     
  
مرد

 
مرگ نازلی را شاملوی بزرگ در سال ۱۳۳۳ برای وارطان
سالاخانیان سرود.وارطان در سال ۱۳۳۲ شکنجه شد و مقاومت کرد و در انتها جان بی جانش در جاجرود انداخته شد.شاملو با انتخاب نام نازلی از سد سانسور گذشت وواطان را به اندازه تمام زنان و مردان آزادی خواه تکثیر کرد.
ما این شعر و موسیقی را به آیدا شاملو، وارث حقیقی و یار عاشق شاعر سرافراز سرزمین مان تقدیم کردیم .یار عاشقی که شاعر ما را در اوج و حضیض های زیست پرغرورش تنها رها نکرد و آن هنگام که انگشت افترای کوتاه قامتان تهی مغز، پاکی آسمان شاعر را به وقاحت نشانه رفته بود ،تنها او بود که آغوشش اندک جایی بود برای زیستن .اندک جایی برای مردن شاعر.نازلی طنین صدای دردمند و به خون نشسته ی کسانی ست که شرافت انسانی خویش را نفروخته و ستم را به نظاره ننشستند.
با سپاس فراوان از لونا شاد عزیز و با آرزوی بهبودی و سلامتی دوباره برای این هنرمند نازنین که این روزها با بیماری سرطان در جدال است و نیز سپاس از تمامی عزیزانی که در ساخت و تهیه این ویدئو همکاری نمودند.


هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
     
  
مرد

 
آهنگ جدید شاهین نجفی عزیز به نام (مرگ نازلی) همینطور که می دونید شعری از شاملوی عزیز داره حتما خیلیامون نمیدونیم (نازلی) کیست اگه دوست دارید بفهمید این پست رو تا انتها بخونید
.
.
.

وارطان سالاخانیان در ششم بهمن ۱۳۰۹ در تبریز چشم به جهان گشود و در سال ۱۳۲۱ با خانواده‌اش به تهران آمد. آنها بعد از چهار سال مجدداً به تبریز بازگشتند.

وارطان به همراه پدرش در کارخانه‌ای در تبریز مشغول کار شد. وی پس از هشت ماه کار طاقت‌فرسا بدون دریافت دستمزد به همراه خانواده راهی تهران شد و در آنجا به رانندگی تاکسی پرداخت تا خرج خانواده را تامین کند. به زودی مثل بسیاری از جوانان جذب تنها جریان متشکل چپ در آن زمان، ـ «حزب توده» ـ شد. بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، وارطان به فعالیت خود به صورت مخفی ادامه داد. فعالان چاپخانه‌ی حزب توده به انتشار نشریه مبادرت و در سطح وسیعی در جامعه پخش می‌کردند. برای دستگاه پلیسی کودتا کشف و نابود کردن این چابخانه در راس تمام فعالیت‌ها قرار گرفته بود.

در غروب ششم اردیبهشت سال ۱۳۳۳، ماموران کودتا به طور اتقافی به اتومبیلی که وارطان و کوچک شوشتری در آن بودند در دروازه دولت، ایست دادند. وارطان با خونسردی به پرسش‌های ماموران پاسخ داد و کوچک شوشتری نیز بدون اینکه هیچ رفتار مشکوکی از خود نشان دهد در ماشین نشست. در این هنگام ماموران از وارطان خواستند که صندوق عقب ماشین را باز کند تا مورد بازرسی قرار گیرد. ماموران به محض باز کردن صندوق عقب ماشین، با انبوهی از نشریه‌های رزم (ارگان جوانان حزب توده) مواجه شدند.

وارطان و کوچک را به سرعت به فرمانداری نظامی انتقال دادند تا زیر بازجویی و شکنجه بتوانند محل چاپخانه را کشف کنند. ۶ روز بعد (در ۱۲ اردیبهشت ماه)، کوچک شوشتری بدون کوچک‌ترین اعترافی، زیر شکنجه‌های شدید جان سپرد.

بعدها یکی از شکنجه‌گران، صحنه‌ای از شکنجه‌های وارطان را این‌گونه توصیف می‌کند:

انگشت سبابه‌ی وارطان را گرفتم و به عقب فشار دادم. وارطان گفت می‌شکند. من باز هم فشار دادم. لعنتی، حرف نمی‌زد. وارطان گفت: می‌شکند با تمام نیرویم فشار دادم. صورت وارطان مثل سنگ بود. لب از لب باز نمی‌کرد. باز هم فشار دادم. وارطان گفت: می‌شکند. خشمگین شدم. مرا مسخره می‌کرد. باز هم فشار دادم. صدایی برخاست. وارطان گفت دیدی گفتم می‌ش کند. نگاه کردم انگشت شکسته بود. وارطان به من پوزخند می‌زد".
(نیازمند منبع)

واراطان در ۱۱ اردیبهشت (روز جهانی کارگر) در زندان، روی درِ سلول رِنگ گرفت و به شادی پرداخت؛ که فورا توسط شکنجه‌گران به شکنجه‌گاه برده شد و چنان مورد شکنجه قرار گرفت که ۲۴ ساعت بیهوش بود.

سرانجام در روز ۱۸ اردیبهشت ۱۳۳۳، مامورین رژیم پهلوی، جمجمه‌ی وارطان را در حالی که اثرات سوختگی و شکنجه در تمام بدنش نمایان بود با مته سوراخ کردند و به زندگی او پایان دادند. جسد وارطان را در رودخانه جاجرود رها کردند تا این‌گونه وانمود کنند که بر اثر حادثه به درون رودخانه افتاده و غرق شده‌است.

شاملو پس از کودتای ۲۸ مرداد وقتی در زندان بود با وارطان سالاخانیان آشنا شد. وارطان در آن زمان یک شکنجه‌ را تحمل کرده بود. چندی بعد یکی دیگر از اعضای حزب توده که دستگیر شد از او نام برد. وارطان بار دیگر زیر شکنجه رفت ولی لب از لب نگشود تا کشته شد. شاملو که هم‌بند وارطان بود شعر وارطان سخن نگفت را سرود که ابتدا برای گذر کردن از سد سانسور، «نازلی» جای «وارطان» به‌کار برده شد و به قول شاعر «شعر را به تمام وارطان‌ها تعمیم داد.

وارطان

بهار، خنده زد و ارغوان شکفت

در خانه، زیر پنجره، گل داد یاس پیر

دست از گمان بدار

با مرگ نحس پنجه میفکن

بودن به از نبود شدن خاصه در بهار...

وارطان سخن نگفت؛

سرافراز، دندان خشم بر جگر خسته بست و رفت...

وارطان سخن بگو

مرغ سکوت، جوجه مرگی فجیع را در آشیان به بیضه نشسته‌ست

وارطان سخن نگفت؛ چو خورشید

از تیرگی درآمد و در خون نشست و رفت...

وارطان سخن نگفت

وارطان ستاره بود

یک دم در این ظلام درخشید و جست و رفت...

وارطان سخن نگفت

وارطان بنفشه بود، گل داد و مژده داد:

«زمستان شکست» و رفت...
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
     
  

 
nakazaki: داش من با گوشی کانکت میشم اگه یه لینکی بزاری که بتونم با گوشی دانلود کنم خیلی ممنون میشم
لینک دانلود برا موبایل
     
  
مرد

 
Shahin najafi and Shahryar Ahadi



هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
     
  
صفحه  صفحه 25 از 53:  « پیشین  1  ...  24  25  26  ...  52  53  پسین » 
موسیقی ایرانی

Shahin Najafi | شاهین نجفی

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA