حکومت اسلامی چه سهمی در نهادینه شدن یهودیستیزی دارد؟
آیا میان مسلمانان ستیزهای با یهودیان وجود دارد؟ یهودیستیزی که گروههایی میگویند در ایران هم تاریخ طولانی هم دارد تا چه حد در ستیزه مذهبی میان اسلام و یهودیت ریشه دارد، و از کجا و چگونه وارد ایران شده است؟ آیا اسلامی بودن حکومت در ایران بر چنین ستیزهای دامن زده است؟
هومن سرشار نویسنده کتاب جوامع یهودی ایران، و مجید تفرشی سندپژوهش و تاریخنگار، میهمانهای این هفته تابو هستند و با هم بر سر این موضوع بحث میکنند.برای شروع این بحث شاید بد نباشد که ببینیم این پدیده در ایران به نظر شما به چه اشکالی وجود دارد؟
هومن سرشار پژوهشگر، تاریخنگار و نویسنده کتاب جوامع یهودی ایران است.
هومن سرشار: یهودیستیزی در ایران تاریخی غنی دارد که از دوران ساسانیان مواردی در تاریخ وجود دارد که به وجود یهودیستیزی در ایران اشاره میکند و این مسئله را ثابت میکند. در دوره صفویه شاید این یهودیستیزی در ایران یک مقدار بیشتر شد و همین طور بهتدریج رو به دوران قاجار و بعد از آن این یهودیستیزی بخشی از روابط اجتماعی جامعه شده بود.مقداری از قوانین ایران تا حدی این [مسئله] را تأیید میکرد. همانطور که میدانید تا قبل از انقلاب مشروطه که ماده شماره ۸ قانون مشروطه غیرمسلمانان صاحب کتاب را یعنی مسیحیان، زرتشتیان و یهودیان را برای اولین بار از این عنوان اهل ذمه خارج میکند و لازم نبود جزیه بپردازند. به طرق مختلف یهودیستیزی در فرهنگ و تاریخ ایران جا داشته.
در دوران پهلوی بخصوص در دوران محمدرضا شاه پهلوی یک مقداری -اقلاً از لحاظ قانونی- یهودیستیزی کمتر میشود ولی متأسفانه بعد از انقلاب اسلامی این مسئله دوباره در جامعه رونق پیدا کرده است. البته در تمام قشرهای جامعه وجود نداشته، خیلی از یهودیان و مسلمانان دوستان نزدیک بودند که اصلاً این بحثها بینشان پیش نمیآمده ولی بهطور کلی در جامعه سابقه غنی دارد.
آقای تفرشی شما صحبتهای آقای سرشار را شنیدید. ایشان از دوره ساسانیان معتقدند این بحث یهودیستیزی تا حدودی در ایران به شکلهای مختلف وجود داشته. شما نگاهتان چیست؟
مجید تفرشی سندپژوه و محقق تاریخ معاصر است. آقای تفرشی تاکنون دهها مقاله و چندین کتاب با تمرکز بر تاریخ معاصر ایران منتشر کرده است.
هومن سرشار: یهودیستیزی در ایران تاریخی غنی دارد که از دوران ساسانیان مواردی در تاریخ وجود دارد که به وجود یهودیستیزی در ایران اشاره میکند و این مسئله را ثابت میکند. در دوره صفویه شاید این یهودیستیزی در ایران یک مقدار بیشتر شد و همین طور بهتدریج رو به دوران قاجار و بعد از آن این یهودیستیزی بخشی از روابط اجتماعی جامعه شده بود.
مقداری از قوانین ایران تا حدی این [مسئله] را تأیید میکرد. همانطور که میدانید تا قبل از انقلاب مشروطه که ماده شماره ۸ قانون مشروطه غیرمسلمانان صاحب کتاب را یعنی مسیحیان، زرتشتیان و یهودیان را برای اولین بار از این عنوان اهل ذمه خارج میکند و لازم نبود جزیه بپردازند. به طرق مختلف یهودیستیزی در فرهنگ و تاریخ ایران جا داشته.
در دوران پهلوی بخصوص در دوران محمدرضا شاه پهلوی یک مقداری -اقلاً از لحاظ قانونی- یهودیستیزی کمتر میشود ولی متأسفانه بعد از انقلاب اسلامی این مسئله دوباره در جامعه رونق پیدا کرده است. البته در تمام قشرهای جامعه وجود نداشته، خیلی از یهودیان و مسلمانان دوستان نزدیک بودند که اصلاً این بحثها بینشان پیش نمیآمده ولی بهطور کلی در جامعه سابقه غنی دارد.آقای تفرشی شما صحبتهای آقای سرشار را شنیدید. ایشان از دوره ساسانیان معتقدند این بحث یهودیستیزی تا حدودی در ایران به شکلهای مختلف وجود داشته. شما نگاهتان چیست؟مجید تفرشی: قبل از اینکه وارد این بحث بشویم که آیا یهودیستیزی در ایران بوده یا هست باید به این نکته توجه کنیم که اساساً مشکل داشتن اقلیتهای قومی، دینی و نژادی در کشورهای مختلف چیز عجیب و غریبی نیست یعنی در همه کشورهای دنیا بخش یا بخشهایی از جامعه ممکن است با اقلیتها مشکل داشته باشند؛ این ممکن است شیعهستیزی باشد، اسلامستیزی باشد، یهودیستیزی باشد و...
مسئلهای که ما با آن مواجه هستیم پیداکردن این موضوع است که آیا ستیزهجویی با یهودیان وجود داشته یا نداشته که طبیعتاً در طول تاریخ ایران وجود داشته و شواهد و مدارک تاریخی هم دربارهاش فراوان وجود دارد. مسئله عمدهای که وجود دارد این است که آیا این یهودیستیزی مانند بعضی کشورهای جهان اسلام نهادینه و سیستماتیک بوده، جنبه قانونی داشته یا نداشته و یا موردی بوده؟ این مسئله مهم است وگرنه اینکه اقلیتهای قومی، نژادی و دینی در کشورهای مختلف و از جمله کشورهای غربی دچار مشکلات روزمره بوده و هستند چیز عجیبی نیست.
اتفاقاً اشارهای که کردید که حتی در کشورهای غربی هم وجود دارد مرا به این پرسش میبرد که اساساً چطور این قضیه وارد ایران میشود؟ عدهای مطرح میکنند که یهودیستیزی در ایران وجود نداشته - البته آقای سرشار به عهد ساسانیان برگشتند- ولی عدهای میگویند این ستیزه اسلام و یهودیت است که وارد ایران شده چرا که اسلام با یهودیت بر سر ستیز بوده. به دلایل مختلف ما در متن قرآن میتوانیم آن را ببینیم. در سوره بقره پیامبر صحبت میکند و دلایلی علیه یهودیان دارد. در صدر اسلام ما میدانیم قتل عامهایی از سمت مسلمانان علیه یهودیان صورت گرفته. پرسش این است که آیا همین ستیزه است که بعد از اسلام وارد ایران هم می شود؟
سرشار: در مورد دوران ساسانی، آداب و رسوم یهودیان با آداب و رسوم و قوانین زرتشتیان مخالفت داشته. در مورد اسلام هم این مشکل وجود دارد و تعداد زیادی از تاریخنویسان هم به این مسئله رسیدگی کردهاند. اما من اینطور فکر نمیکنم که این یهودیستیزی را اسلام به ایران آورده باشد.در دوران صفویه، موقعی که علمای شیعه روی کار میآیند مقدار زیادی فشار نه تنها روی یهودیان که بر روی ارامنه، مسیحیان و حتی مسلمانان سنی وجود داشته. این فلسفه نجاست را که بهوجود میآورند و پیادهاش میکنند، قوانین مختلفی روی کار میآورند که کسان غیرشیعه را از لحاظ کارهایی که میتوانستند انجام بدهند محدود کند. البته به دلایلی که هنوز مورد بحث است و مورد تامل است این محدودیتها به طورغیرعادی بیشتر شامل حال یهودیان میشد یعنی روزهای بارانی یهودیان اجازه نداشتند از منزلشان بیرون بیایند، حق خرید و فروش ملک نداشتند، مسلمانان اجازه نداشتند املاک خود را به یهودیان بفروشند، حق ازدواج بین یهودیان و مسلمانان نبود -البته اگر مرد مسلمانی میخواست دختری یهودی را ببرد مشکلی نبود اما عکس آن غالباً به خونریزی میکشید- یهودیان اجازه نداشتند منزلهایی بسازند که سقفش بلندتراز منزل همسایه مسلمانشان باشد.
اگر کنیسایی به دلایلی فرو میریخت یا آتش میگرفت یا خراب میشد اجازه بازسازی آن را نداشتند. اگر بحث بر سر یهودیستیزی سیستماتیک است باید دید این یهودیستیزی در چه دورهای سیستماتیک بوده و یا نبوده. اما همین که در دوران مشروطه بر این میشوند که ماده ۸ مشروطیت را بنویسند که طبق این ماده ۸ یهودیان و مسیحیان و زرتشتیان دیگر اهل ذمه قرار نمیگرفتند و تمام قوانین مدنی مملکت شامل آنها هم میشد خود نشانگر این است که قبل از آن این موقعیت وجود نداشته که اگر وجود داشته که لازم نبوده چنین قانونی مطرح بشود.
آقای تفرشی نکتهای که آقای سرشار گفتند ما را به اینجا میرساند که منظور شما را از «سیستماتیک» بپرسیم چون محدودیتهایی که نام بردند و البته بیش از اینها هم هست چهطور میتواند سیستماتیک نباشد؟ و اگر سیستماتیک نباشد چهطور میتواند اعمال شود؟تفرشی: بحثی که شما مطرح کردید که اسلام از ابتدا با یهود و آیین یهود مشکل داشته و در قرآن هم این مطرح شده به نظرم بحثی خیلی فرعیتر است نسبت به ستیزی که مسیحیت با یهود داشته. یعنی شما اگر در تاریخ چالشهای نبردهای یهودیان ومسیحیان دقت کنید رفتاری که یهودیان و مسیحیان با هم داشتند صدها برابر خشنتر و خونینتر است در مقایسه با رفتار یهودیان و مسلمانان با یکدیگر درطول تاریخ.
برخورد یهودیان و ایرانیان در دوره ساسانیان که آن هم اتفاقاً حکومت دینی بوده، و قبل از اسلام هم وجود داشته و خیلی جدی هم وجود داشته. آنها تصادمهایی هم داشتند و دلایلی هم برای این مقابله داشتند و چیزی نیست که از درون اسلام ایجاد شده باشد. در دوران صدر اسلام اختلاف نظر و درگیری و رویارویی بین یهودیان و مسلمانان وجود داشته ولی درگیری اصلی مسلمانان در سالهای اولیه اسلام با جامعه بتپرست و غیرموحد بوده نه اساساً با یهودیان و مسیحیان.
ولی آقای تفرشی نسبت به مسیحیت درگیریهای صدر اسلام که در موردش صحبت می کنیم - جدا از مسئله فلسفی و نگاهی الوهیتی که این دو دین دارند - این ستیزه وجود نداشته یعنی آنطور که بخواهد به بنینضیر، بنیقریظه و قومهای مختلف یهودی حمله بشود، به مسیحیت حمله نداشتیم.تفرشی: ولی شما مقایسهاش کنید با رفتاری که مسیحیان با یهودیان داشتند و بالعکس در طول تاریخ که دهها هزارنفر و صدها هزار نفر کشته شدند، درگیری شده جنگهای طولانی مفصلی بین اینها [مسیحیت و یهودیت] وجود داشته. اساساً آنچه ما در اسلام با یهودیها داشتیم درصد کمتری داشته.
مسئلهای که در مورد صفویه مطرح شد اگرچه آن مسئله اهل ذمه بودن و پرداخت جزیه و مشکلات مدنی در مورد یهودیان و مسیحیان وجود داشته اما اصل موضوع صفویه مسئله هویت ایرانی دربرابر هویت عثمانی است و بنابر این بیشتر با اهل سنت عثمانی مشکل داشته تا با مسیحیان و یهودیان.
یک مسئله دیگر هم که اشاره شد و برای من بسیار جالب بود مسئله محدودیتهای ازدواج است -که گفتند محدودیتهایی در مورد ازدواج وجود داشته- این محدودیت در مورد همه ادیان هست. همین الان که ما در قرن ۲۱ زندگی میکنیم در خانوادههای متعصب مسیحی، یهودی ازدواج با غیر همکیش خیلی مورد قبول نیست و مورد نکوهش است و این چیزی نیست که مربوط به مسلمانان باشد. مگر یهودیان متعصب، راضی و خوشحال هستند که فرزندشان با یک غیریهودی ازدواج کند؟ این چیزی نیست که تنها مختص به مسلمانان باشد.
بله این تعصب در این مورد در میان زرتشتیان و در مورد دینهای دیگر هم وجود دارد. اما شاید آقای سرشار بخواهند به شما پاسخی بدهند.سرشار: همانطور که آقای تفرشی میفرمایند از لحاظ فرهنگی محدودیتهایی هست که ترجیح میدهند با همکیش خود ازدواج کنند اما بهطور مثال برای شما یک واقعه را بگویم که در ۲۶ مارس سال ۱۸۳۹ در مشهد اتفاق افتاد که به واقعه «الله داد» شناخته شده. اتفاقی که در آن روز میافتد به خاطر یک سوءتفاهمی که در جامعه ایجاد شده بوده، تمام جامعه یهودی مشهد را در آن روز به اجبار مسلمان میکنند و اینها همگی «جدید الاسلام» میشوند و برای اینکه علمای مشهد خاطرشان جمع بشود که اقلاً مقداری از اینها دیگر به یهودیت بازنمیگردند در همان روز که آنها را به زور مسلمان میکنند با چندین دختر جوان جامعه یهودی ازدواج میکنند تا مطمئن شوند اینها دوباره بعد از ازدواج به دین یهودیت باز نمیگردند.
اتفاقات اینطوری را شما بسیار کمتر در دین یهود یا دین مسیحیت میبینید که کسی به اجبار یک نفر را تغییر دین دهد و با استفاده از محدودیتهای مدنی و شرعی ازدواج، دست و بال این فرد را ببندد که به دین خودش بازنگردد.ادامه پست در صفحه بعدی