انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
خانه و خانواده
  
صفحه  صفحه 16 از 23:  « پیشین  1  ...  15  16  17  ...  22  23  پسین »

The World Of Kids | دنیای کودکان


زن

 
بچه ها از چه چيزهايی می ترسند؟

فرض كنيد بچه يك ساله شما دور زمين بازي با خوشحالي مي چرخد كه ناگهان با چشمي اشكبار رو به سوي شما مي آورد. گويا سگي به او نزديك شده و وي را ترسانده است. دوره رفتار ترسناك در ميان كودكان اين روزگار عموميت دارد. دليلش چيست؟ با وجودي كه كودكان نوپا خود راه رفتن، حرف زدن و رسيدن به خواسته ها را فرا مي گيرند، ولي پيوسته به آنان گوشزد مي شود كه چقدر كوچك و آسيب پذيرند. يك دكتر روان شناس كودك مي گويد: " شاخص هاي فراوان دومين سال، حس شور و شوق و قدرت را به كودكان مي بخشد، اما رها ساختن كودك يا تنها ماندن او هشدار واقعي است. كودك با خود مي گويد: اگر بيفتم، دردم مي گيرد يا چنانچه مامان تركم كند، شايد در امان نمانم." وي مي افزايد:" اما تمامي اين اخبار ناخوشايند نيستند. مثلاً ترس از غريبه ها ، جانوران، صداهاي بلند يا محيط هاي جديد، جنبه پيشگيرانه دارد. نگراني كودك، او را از خطر كردن غير ضروري باز مي دارد." بايد به خاطر داشت كه اين دلهره هاي معمولي، نشانه ي آنند كه وي از لحاظ رشد شناختي، گامي به جلو نهاده و تفاوت بين موارد مشخص و جديد را تشخيص مي دهد.

شنـــاخت مـــن و شمـــا
در چنين سني است كه " حس خود بودن" يا درك اين مورد كه او آدمي متمايز و بي نياز از ديگران است در وي هويدا مي گردد. اگر فرزند يك ساله شما با ديدن چهره اي ناشناس مي گريد و زماني كه از اتاق بيرون مي آييد، اشك در چشمانش حلقه مي زند، نشانه دلبستگي بيش از حدش به شماست. به گفته روان پزشكان كودك:" دلهره جدايي" بزرگترين ترس نوپايان است كه بيشتر اوقات، شالوده ساير نگراني هاي مربوط به افراد و جاهاي جديد را تشكيل مي دهد. اين گونه دل نگراني در دو سال اول زندگي كودك، گذراست و در مورد برخي كودكان حتي بيشترهم طول مي كشد. هرچند تا 18 ماهگي اكثر بچه هاي نوپا بر ترس هاي ناشي ازجدايي، بهتر چيره مي گردند. علاوه براين، ممكن است فرزندتان دريابد ولو اين كه گهگاه از او دور مي شويد ( مثلاً موقعي كه به مهد كودك تحويلش مي دهيد ) بي شك براي بردنش برمي گرديد. اگر مايليد به كودكتان ياري كنيد كه از اين وضع رهايي يابد، دلسوزي نشان دهيد. با اين كه براي كودك، جدايي از شما دردآور است، ولي اميدواري و خوش بيني دراين حالت اهميت دارد. بهتر است به او بگوييد: مي دانم كه با همبازي ات به تو خوش مي گذرد و مجدداً به او قوت قلب بدهيد كه به زودي برمي گرديد.

هـــــــــــراس هاي شبانگاهـــــــــــي
بيم از جدايي نيز خواب كودك را برهم ميزند. بيشتر بچه ها، شبها وحشت ميكنند. امكان دارد كودكتان از خوابيدن به اين خاطر سرباز زند كه نخواهد از بيداري و تمام چيزهايي كه به وي اطمينان خاطر ميبخشد، همچون اسباب بازيها، حيوانات دست آموز و يا بابا و مامانش دست بكشد. برخي اعمال آرامش بخش مانند شستشو با آب گرم و يا مهربانانه روي پا نشاندن و قصه گفتن باعث ميشود كه كودك پيش از رفتن به بستر، اطمينان خاطر ( دوباره) زيادي بيابد. در واقع آگاهي از رخداد بعدي، براي او تسكين دهنده است. چنانچه كودك يك ساله شما نيمه شب بيدار شود و به دنبالتان بگردد، بهتر آن است كه خود را به اتاقش برسانيد و به او قوت قلب بدهيد. دقايقي چند آرامش كنيد، ليكن او را از بستر خارج نكنيد. بااين كه تخيل كودكتان، احتمالاً سبب مي شود كه اتاق تاريك، ترسناك جلوه نمايد، لازم است او اين اعتماد به نفس را پيدا كند كه به كمك پشتيباني اندكتان مي تواند يك تنه بربيم و هراسش فايق آيد. چنانچه شبانگاه صدايش را مي شنويد كه با خودش حرف مي زند، شايد خويشتن را آرام مي كند تا بخوابد. مبادا با نگاه زير چشمي و دزدانه به سراغش برويد.

با تـــــــرس مقابلــــــــــــه كنيد
خلق و خوي كودك، نشانگر انواع بيم و هراس هايي است كه به آنها مبتلا ميشود. ممكن است پيوسته به سر و صدا حساسيت داشته باشد، مثلاً رعد و برق او را بترساند. گاهي تجربه اي ناخوشايند، آغازگر هراسي ناگهاني است. مادري مي گفت : " دخترم از حمام مي ترسيد . نمي دانستم چرا. " شبي او را در وان گذاشتيم، جيغ مي كشيد و در اين حال خودش را به من و پدرش چسبانده بود و سعي مي كرد بدنش با آب تماس نداشته باشد. چند شب قبل از آن، شير آب وان را تصادفاً باز كردم، صداي بلندي برخاست كه بچه زَهره ترك شد. تا چند ماه تنها راه شستشوي وي بردنش زير دوش آب بود." كــــودكان خاطرات خوشي دارند كه احتمالاً بيانگر علت رويارويي آنان با انبوهي از هراس هاي اين سن و سال است. كودكي كه در عين معاينه به وي آمپول تزريق مي شود، امكان دارد بعدها از مطب پزشك بترسد." شما مي توانيد از همين توانايي استفاده كنيد تا كودكتان بر هراس هايش چيره گردد. پاره اي از تداعي هاي مثبت را جايگزين ادراكات منفي كنيد. به طور مثال، بعد از تزريق آمپـــــــول، عكس برگرداني به او بدهيد يا او را به پارك ببريد.
هرچند وقتي كه كودكتان ترسان است، بايد پشتيباني اش كنيد، ولي هدف نهايي تان بايد اين باشد كه ياريش كنيد تا در موقعيت هاي جديد تواناتر شود.

شيــــــــــــوه هاي آرامــــــــش جويــــــي

۱- اعتــــدال را رعــــايت كنيد.
همچنان كه كودكتان را در آغوش گرفته ايد، دوستان و بستگان ناآشنا را واداريد كه با او "بگو و بخند" كنند.

۲- بنگـــريد و بياموزيـــد.
مثلاً ترس بچه از اصلاح سر، با ديدن بچه هاي بزرگتر كه آرام در صندلي آرايشگر مي نشينند و دست آخر جايزه اي هم مي گيرند، از بين مي رود.

۳- راستگــــــــــــــــو باشيد.
نگوييد كه آمپول درد نمي آورد، چرا كه درست نيست. درعوض به وي اطمينان بدهيد كه اين درد، موقتي است و به زودي حالش بهتر مي شود. به اين ترتيب پيام مي دهيد كه او مي تواند با عوامل نگراني زا به مقابله برخيزد.

۴- دست به آزمايشـــــــــــــي بزنيد.
شيئي آرام بخش همچون عروسك يا پتوي دلخواه، مي تواند در لحظات تنش زا، خاطر كودك را جمع كند.

۵- بگـــذاريد بچه خـــــــــوش باشد.
منظور كودكان از بازي اين است كه براوضاع ترسناك غلبه كنند. وسايل پزشكي به فرزندتان كمك مي كند تا بداند موقع معاينه، چه چيزهايي را خواهد ديد.

آخــــــــــــرين نكتــــــه
اينكه، اسباب بازي به شكل حيوان ( سگ ، گربه و ... ) باعث مي شود كه كودك زياد از اين حيوانات نترسد.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
كودك و ترس از هيولا و تاريكی



بچـــه اي كه از هيـــــولا مي ترسد
ممكن است كودكي به دليل افكار و نگراني هايي كه از ديد شما واقعي به نظر نمي رسند با مشكلات خواب مواجه باشد. او ممكن است تصور كند كه يك هيولا در زير زمين و يا جن در رختخواب و يا در جايي بيرون از پنجره است. اگر چه او اين جور مواقع به شدت مي ترسد اما معمولاً ترسش را بروز نمي دهد. به او دلگرمي بدهيد و بگوييد كه مراقبش هستيد و او كاملاً در امان است. برايش يك قصه بگوييد و آهسته صحبت كنيد. اگر در دراز مدت ببيند كه شما به هنگام اين وحشت ها مراقبش هستيد اطمينان خاطر بيشتري به دست مي آورد. بد نيست برايش توضيح دهيد كه اين چيزهايي كه باعث وحشت او شده اند سايه اشياء هستد نه هيولا. به كودكتان بگوييد كه هيولا وجود خارجي ندارد. اما احساس نگراني و ترس و اضطراب هاي او واقعيت دارند. او نمي تواند درك كند كه اين احساسات خودش هستند كه او را چنين مضطرب و پريشان مي سازد. او بايد با استفاده از تخيلاتش بر اين احساسات غلبه كند و بايد به اطمينان خاطر برسد. به اين ترتيب ديگر نياز به حمايت در مقابل ترس از هيولا نخواهد داشت. او به يك درك بهتري از احساسات و تمايلات خود نياز دارد. همچنين بايد دريابد كه اگر شلوارش را خيس كند و يا اگر نسبت به خواهر يا برادرش بداخلاقي كند و يا عصباني شود هيچ حادثه ناگواري رخ نخواهد داد و يا در اين گونه مواقع او بايد اطمينان داشته باشد كه شما اوضاع را تحت كنترل داريد و مراقبش هستيد .

كــــــــــودكـــي كه از تاريكــــي مي ترسد
اكثر كودكان دوست ندارند در تاريكي كامل و يا در اتاقي كه درش بسته است بخوابند . هيچ فايده اي هم ندارد كه ما به كودكمان بياموزيم كه در تاريكي كامل بخوابد. بهتر است كه به هنگام خواب، اتاق خواب او را با چراغ كم نور روشن نگه داريم؛ بدين ترتيب هرگاه كودك بعد از خوابي كه مي بيند بيدار شود مي تواند موقعيت خود را در اتاق بيابد و رويا و واقعيت را از هم تشخيص دهد. همچنين اگر در، باز باشد او كمتر احساس جدايي و تنهايي مي كند.

خــــــــــواب بــــــد
همه بچه ها گاهي دچار كابوس مي شوند اما اين كابوسها نمي تواند موجب بروز اختلالات دائمي خواب شود. آنچه را كه بيشتر خانواده ها به عنوان كابوس هاي مكرر تلقي مي كنند به معناي واقعي، خواب ترسي و نيمه بيداري هاي مقطعي مشابه است . وقتي كودك از خوابي وحشتناك سراسيمه بيدار مي شود نبايد او را مجبور كرد كه به تنهايي بخوابد و بحث در مورد خواب ترسناك كودك چه همان موقع و چه صبح براي اصلاح وضع مفيد خواهد بود. اين كار به كودك كمك مي كند تا موقعيت خود را بازيابد و بفهمد كه هيچ خطري او را تهديد نمي كند. اگر كودك دچار كابوس هاي مكرر مي شود بايد به شيوه هاي مختلف با او صحبت كنيد. وقتي كودك از ترس شكايت دارد سعي كنيد تا ماهيت آنچه كه سبب ترس او مي شود برايش شرح دهيد. اكثر بچه ها اظهار مي كنند كه خيلي ترسيده اند در حالي كه اصلا هم نترسيده اند، اما چنين مي گويند تا شما را به نزد خود بكشانند .

اگر كودك اظهار مي كند كه ترسيده اما علائم ترس و وحشت در او مشاهده نمي شود ( بيشتر والدين قدرت تشخيص چنين امري را دارند ) بايد در تصميم خود با ثبات باشيد وهمچنان برنامه و عادت خواب را رعايت نماييد و او را به جايش برگردانيد. البته مواردي نيز وجود دارد كه كودك واقعاً به هنگام شب به طور نامعقول وحشتزده و مضطرب مي شود؛ در چنين موقعي تأكيد شما بر برنامه تعيين شده نه تنها كاري از پيش نمي برد بلكه وضع را بدتر مي كند. اگر او را در اتاقش تنها رها كنيد و در را به روي او ببنديد آرام و قرار نخواهد گرفت بلكه ممكن است دچار حمله هيستريك ( هيجان و تشنج ) شود. او نياز به توجه و همدردي دارد.در چنين موقعيتي ترس شبانه تنها مشكل نيست بلكه خود نشانه خود آشفتگي احساسي است كه بايد درمان شود.در هفته هاي اول درمان، در اغلب موارد بدون مراجعه به روانپزشك اين مشكلات برطرف ميشوند. اگر ترس در كودك به تازگي عارض شده حتي اگر اين ترس واقعي هم باشد، ظرف چند هفته از بين ميرود. البته بايد علت ترس و اضطراب او را در طول روز ريشه يابي كنيد. به او كمك كنيد تا به اين ترس غلبه كند.

او مي ترسد كه به هنگام شب در اتاقش تنها بماند. بهتر است در طول روز ساعاتي را در اتاق به مطالعه و بازي و يا صحبت كردن با او سپري كنيد. به مرور مي توانيد او را تشويق كنيد تا ساعات بيشتري را ابتدا در روز و سپس عصر، بدون شما و در اتاق خودش بگذراند. هنگاميكه ترس او كاهش يافت بايد براي برقراري مجدد برنامه روزمره ي خواب او و جلوگيري از جايگزيني برنامه موقت به جاي برنامه دائمي از خود ثبات نشان بدهيد. با اين حال اگر كودك همچنان با مشكل ترس مواجه است و طي ماه هيچ گونه علامتي از بهبود در وي مشاهده نشد و همچنين اگر ترس هاي شبانه او با وحشت واقعي همراه بود و متوجه شديد كه نمي توانيد برنامه خواب او را از سر بگيريد مي بايست با يك روان پزشك مشورت كنيد .
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
كودک و ترس از شب


تـــــرس از شب
ممكن است كودك شما مثل بسياري از بچه هاي ديگر شب ها احساس ترس و اضطراب كند؛ اين ترس به سن او و مرحله رشد احساسي و جسمي او بستگي دارد و همين طور هم كه بزرگتر مي شود با انواع مختلفي از تنشها مواجه مي گردد. او بايد ياد بگيرد وقتي كه او را با پرستار و يا در مهدكودك و يا مكان بازي تنها مي گذاريد صبور باشد و بپذيرد كه شب ها جدا از شما بخوابد. همچنين بايد بياموزد كه رفتار خود و همين طور ادرار و مدفوع و احساسات خشم و حسادت و تهاجم را كنترل كند. كودك درباره موضوعاتي از قبيل مرگ، خدا، بهشت و جهنم تفكر مي كند و دچار ترس و نگراني مي شود. به زودي در مي يابد كه والدين براي او آرزوهايي دارند و مي ترسد كه از عهده آنها بر نيايد .

كــــــــــودك نگــــــــــران
كودك در هر مرحله از رشد كه باشد، حوادث خاصي ممكن است در او ايجاد نگراني بكند، به عنوان مثال وقتي او بازي هاي گروهي و يا رفتن به مهدكودك را آغاز كند براي مدتي ممكن است جدايي از والدين او را نگران كند. ممكن است براي ترك ما در طول روز و شب و يا براي رفتن به رختخواب به طور جداگانه از خود تمايلي نشان ندهد و اگر شما بيمار شويد احساس تقصير كند و فكر كند كه كلمات پرخاشگرانه ي او اين بيماري را در شما ايجاد كرده است. زمانيكه مي خواهيم به كودك دستشويي رفتن را ياد بدهيم دوره ديگري از نگراني را در او مشاهده مي كنيم . او دائماً مي ترسد كه مبادا نتواند خود را كنترل كند. حتي گاهي اوقات هول شده و شلوارش را خيس مي كند و چون دوست دارد كه شما را هم خوشحال كند مي ترسد كه شاهد ناراحتي و نارضايتي شما باشد. در بسياري از بچه هاي نوپا اين هيجانات در شب اوج مي گيرد و رفتن به سوي رختخواب به معناي كنترل هيجانات است .

ديدن فيلم يا برنامه وحشتناك براي بچه هاي بزرگتر زنگ خطر است. كودك 5-6 ساله ممكن است از ديدن صحنه بچه دزدي و يا پرخاشگري كودك در مقابل والدين به شدت آشفته شود. چنين صحنه هايي براي كودك كاملاً واقعي به نظر مي آيد. همه كودكان تخيلات پرخاشگرانه دارند و تا حدودي نسبت به آن احساس گناه ميكنند. مواردي از قبيل بيماري، اختلافات خانوادگي، جدائي، طلاق،‌ اعتياد و مرگ و مير باعث ايجاد تشويش، نگراني، احساس گناه و ترس در هر سني از زندگي كودك ميشوند. در شب كودك از كنترل دنياي پيرامونش مأيوس ميشود، زيرا نميتواند به طور مداوم محيط اطراف و تخيلات ناشي از احساسات خود را كنترل كند و همين وضعيت باعث بروز ترس در او ميشود. جوانان هم به خاطر اين كه تغييرات احساسي و جسمي سريع و دوران بلوغ را پشت سر گذاشته و از كودكي به بزرگسالي مي رسند، نگراني هاي اساسي را متحمل مي شوند. آنها به آينده ، امتحانات ،‌ شغل ، پول مي انديشند و با فشارها و تمايلات شخصي زيادي مواجه و گاهي ناگزير مي شوند با معيارهاي خانوادگي در برخوردهاي اخلاقي مخالفت كنند و ممكن است نظامهاي ارزشي جديد را پايه گذاري كرده و ارزش هاي قديمي را كنار بگذارند و تصور كنند كه والدين آنها ديگر تكيه گاه مناسبي نيستند ، و يا به طور كل حمايت والدين خود را رد كنند .

در طول روز راحت تر مي توان نگراني را تحت كنترل درآورد ؛ اكثر بچه ها در طول روز سرگرم هستند و فرصتي ندارند تا به مشكلاتشان فكر كنند. اما در تاريكي شب كه به رختخواب مي روند و چراغ را خاموش مي كنند كاري جز فكر كردن ندارند و در تخيلات خود فرو مي روند و همين كه خواب آلوده مي شوند توانايي خود را براي برخي افكار از دست مي دهند و كنترل چنداني روي احساسات، تمايلات شديد و ترس هاي خود ندارند و در اين موقع احساسات و يا حتي اعمالشان خيلي بچگانه مي شود. در اين وضعيت نامناسب، كودك چهار پنج ساله همان اطميناني را نياز دارد كه احتمالاً كودكان 2-3 ساله در طول روز به آن نيازمند هستند . كودك 4-5 ساله اي كه در روز بدون هيچگونه مشكلي شما را رها كرده و به مهد كودك ميرود، ممكن است در شب براي رفتن به رختخواب مشكلات بسياري را به وجود آورد. سرزنش كردن و اظهار اين مطلب كه او مثل بچه هاي كوچك رفتار مي كند هيچ فايده اي ندارد. بهتر است بفهميد كه چرا او احساس ناامني مي كند. حتي كودكي كه در طول روز به خوبي از خود مراقبت مي كند و از اعتماد به نفس خوبي برخوردار است ممكن است در شب وقتي سيل افكار به او هجوم مي آورد اين اطمينان را ازدست بدهد. در چنين موقعيتي او به شما نياز دارد تا بيشتر مراقبش باشيد .

بسياري از خانواده ها مشاجرات زمان خواب را تجربه كرده اند. بچه ها براي فرار از خواب درخواستهاي متفاوتي از قبيل شنيدن داستان، تماشاي تلويزيون و بازي دارند. برخي كودكان به هنگام خواب با برادران و خواهران خود نزاع ميكنند؛ گاهي اوقات در رختخواب آرام و قرار ندارند و براي فرار از افكار نگران كننده مرتب تكان مي خورند. اگر كودك شما به دليل ترس و نگراني براي خوابيدن با مشكل مواجه است، در طول روز با او بيشتر صحبت كنيد و به او اطمينان بدهيد كه او را حمايت ميكنيد. با اينحال لزومي ندارد تغييرات اساسي در برنامه خواب بوجود آوريد؛ براي دقايقي او را ماساژ دهيد و يا مدتي بيشتر از ساير اوقات پيش او بنشينيد، اما برنامه و روال روزمره او را تا جايي كه امكان دارد ثابت نگه داريد.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
ترس و اضطراب در کودکان


ترديدي نيست كه تمام افراد بشر زماني احساس ترس و اضطراب مي كنند، ترس و اضطراب پايه هاي جسماني و رواني داشته و همراه با عواطف و هيجانهاي نامطبوع و ناخوشايند هستند. اين هر دو احساس، يكنوع حالت انتظار را در بر داشته و احتمالا" از مخاطرات و مشكلات آگاهي مي دهند. ترس چيست؟ ترس واكنشي است كه كم يا بيش شناخته شده بوده و پاسخي به محركهاي تهديد آميز مي باشد. اضطراب چيست؟ اضطراب واكنشي است كه علل خاصي ندارد و يك حالت عمومي كلي بوده و نسبت به هدف مخصوص يا مشخصي معطوف نمي باشد. گاهي اوقات نمي توان دقيقا" ميان ترس و اضطراب تفاوت گذارد و اين كيفيت مخصوصا" در مورد اطفال خردسال مصداق دارد زيرا كودك نمي تواند ميان خطرات دروني و بروني واقعي و تخيلي تفاوت قايل شود.

ذهن و روان ما انسانها همواره گوش به زنگ علائم خطراتي است كه پيرامون ما وجود دارند و از وقوع رخدادهاي ناخوشايند يا آسيب زننده به ما آگاهي مي دهند . فكر تمام انسانها ي طبيعي مجهز به يك مكانيسم « دور انديشي » و « پرهيز كردن » است كه تا جاي ممكن ما را از گزند عوامل گوناگون در امان مي دارد و در روند يك حادثه ناخوشايند، نخستين رويداد عبارت است از احساس خطر كه موجب تپش قلب ، افزايش فشار خون، انقباض عروق پوستي به صورت رنگ پريدگي صورت،تند تر شدن سرعت تنفس و انقباض عضلات اندام ها مي شود كه مجموعا" بدن را براي مرحله دوم يعني « گريز يا ستيز » آماده مي سازد. بنابراين در مي يابيم كه مكانيسم هاي احساس خطر كه نوعي « هراس » را در آدمي بر مي انگيزند، براي بقأ و دوام هستي وي ضروري هستند.

ولي چرا اضطراب مختص نوع بشر است ؟ اضطراب يعني ترس از يك عامل ناشناخته نامعلوم كه موجب پريشاني فكر و گاه بروز علايم احساس خطر از جمله تپش قلب و رنگ پريدگي نيز مي شود. بنابر اين در فرآيند اضطراب برخلاف ترس طبيعي و واقعي يك عامل حقيقي ترس آور يا خطرناك يا آسيب زننده وجود ندارد بلكه فقط بطور خودكار، ذهن ما در اثر تنش هاي رواني و استرس هاي عصبي و حوادث ناخوشايند و ناگواري كه در زندگي مكررا" برايمان رخ مي دهد از روال عادي خارج مي شود و حساسيت بيش از حد به رخدادهاي آتي و احتمالي پيدا نمايد، دچار اضطراب مي شويم و كم كم به حالتي مي رسيم كه فكرمان فقط بر اتفاقات ناگوار يا بيماريهاي لاعلاج و كشنده گواهي مي دهد و آرامش و امنيت در اين ميان گم و فراموش مي شود. هر چه بيشتر نگران شويم بيشتر احساس هاي خطر و هراس به سراغمان مي آيد و در نتيجه بيشتر در جهت افكار مضطربانه مي انديشيم.

چگونگــــي بوجود آمدن تــــرس در كــــودكان
كودكان ترس و اضطراب را از طريق يادگيري ( خصوصا شرطي شدن ) فرا مي گيرند، گرچه بسياري از روان شناسان معتقدند زمينه ترس از هنگام تولد در نوزاد وجود دارد.در مورد ترس از طريق شرطي شدن مثالي در باره طفلي به نام آلبرت بيان مي نماييم . در آزمايشگاه به آلبرت خرگوش سفيدي را نشان دادند ، كودك هبچگونه احساس ترسي از خودنشان نداد ولي به محض آنكه دست خود را براي لمس كردن حيوان، دراز نمود آزمايش كننده دو قطعه آهن را محكم پشت سر او بهم كوبيدند،با شنيدن اين صداي بلند آلبرت تكاني به خود داد و بطرف جلو خم شد. در دفعات بعد، پس از چند بار تكرار عمل فوق، كودك حالت ترس نسبت به خرگوش سفيد نشان داد و علاوه بر آن به تدريج از اشياء مشابه سفيد رنگ ( مانند پوست سفيد و موش و سگ سفيد ) نيز مي ترسيد.

تـــــرس های مفيد و تــــرس هاي مخــــرب
ترس در بعضي موارد براي حفظ و بقاء كودك مفيد است ( فرضا ترس از سرعت كه با سرعت حركت مي كند) گاه ترس مي تواند به كودك كمك كند، پاسخهاي جديدي بياموزد.ترس از اتومبيلهاي سريع طريقه عبور از خيابان را به كودك ياد مي دهد، ولي واكنشهاي ترسناك شديد مانند گريستن ، فرار كردن ، فرار كردن ، لرزيدن، به بزگسال چسبيدن و نظاير آنها با رفتار سازنده مغايرت دارند.براي ثبات هيجاني بايد بسياري از اين پاسخ ها را با واكنشهاي سازنده ديگر جايگزين نمود.نتايج يكي از تحقيقات نشان مي دهد ، ترس از اشياء واقعي يا محركهاي غير عادي ( مانند حركتهاي ناگهاني،اشياء غير عادي، افراد بيگانه ) بتدريج باازدياد سن كودك كاهش يافت در مقابل ترس از محركهاي تخيلي ( ترس تاريكي ، كابوس و...) بيشتر شدو ظاهرا" رشد مفاهيم ذهني كودك و درك بيشتر او ازجهان همراه با كاربرد زيادتر علائم، واكنشهاي هيجاني او را تحت تاثير قرار مي دهد. ترس اطفال قابل پيش بيني نمي باشد و در تمام سنين كودكي تفاوت هاي فردي چشمگيري در مورد ترس وجود دارد. يك محرك مي تواند بر طفلي بسيار ترس آور بوده ولي براي ديگري بي تفاوتي باشد .جالب اينكه كودكي ممكن است در يك موقعيت خاص دچار وحشت شود در حاليكه در وضع ديگري همين محرك برايش بي تاثير باشد.

روشهای ازميان بـــردن تـــرس
از اطفال نمي توان انتظار داشت كه ترس آنها خود بخود رفع شود. بايد محركهاي جديدي جانشين محركهاي ترسناك شوند تا ترس كودك از ميان برود.خوشبختانه بابهره گيري از اصول يادگيري مخصوصا" اصل خاموشي مي توان در از ميان بردن ترس كودكان اقدام نمود. در اين مورد مثالي ذكر مي گردد.فرض كنيم كودكي از گربه بترسد. اگر ضمن نشان دادن گربه اي به طفل ( محرك نامطبوع و ترسناك ) به او مقداري شيريني ( محرك مطبوع ) نيز بدهيم و چند بار اين كيفيت راتكرار نمائيم كودك پاسخ مثبت تري به شيئ كه قبلا" برايش ترسناك بوده است، خواهد داد . در اينصورت پاسخهاي ترسناك نيز بتدريج از ميان مي رود و پاسخ ترسناك كم كم ناپديد خواهد شد. زيرا ارتباط محرك ( گربه ) و پاسخ ( ترس از گربه ) ضعيف شده و از بين مي رود. در بررسي ديگري ترس كودكان از تاريكي بصورتي كه شرح مي دهيم از ميان رفت. به چند كودك كه از تاريكي مي ترسيدند گفته شد چنانچه در اطاق تاريكي جستجو كنند وسيله جالبي ( اسباب بازي، عروسك و...)خواهند يافت. با اين روش ارتباط ميان محرك ترس آور ( تاريكي ) و پاسخهاي اضطراب آور و ترسناك ضعيف شده ، در نتيجه پاسخهاي دوري كننده نيز بتدريج از بين رفتند. بايد توجه داشت كه هر قدر كودك بزرگتر شده و كاربرد لغاتش بيشتر شود مي توان از توضيحات كلامي نيز براي تقويت روش رفع ترس استفاده نمود. مادران مي توانند با استفاده از روش توضيحات كلامي ، بعلاوه تشويق فرزند براي مقابله با محركهاي ترس آور، وحشت او را از ميان ببرند. در مورد كودكان توضيح كلامي تاثير چنداني ندارد، زيرا كودك نمي تواند كلمات و لغات را با محركهاي ايجاد كننده ترس ارتباط دهد.

اضطــــراب و عـــــوامل ايجاد كننده آن
همانند ترس ، اضطراب هم سبب ناراحتي كودك شده و او را مجبور مي كند، رفتار خاصي ايجاد نمايدو در ابتداي بحث بايد متذكر شويم كه اضطراب به ميزان كم غالبا" اثرات سازندگي دارد و بعنوان محركي براي خلاقيت ، حل مسائل و فعاليت مؤثر مي باشد ولي اگر اضطراب شدت يابد سبب از كار افتادگي فرد شده ، او را بيقرار و ناراحت مي كند. دوره دوم كودكي ( 6 – 3 سال) مرحله مهمي است كه ضمن آن اضطراب بوجود مي آيد و در اين دوره كودك بايد با بسياري از عوامل و محركهايي كه ايجاد اضطراب مي كند مقابله نمايد، در نتيجه فرصتهاي بسياري براي كسب اضطراب خواهد داشت.كودك در مورد نشان دادن آزادانه احساسات پرخاشگرانه ، جنسي و اتكايي خود دستخوش اضطراب مي گردد و اضطراب كودك خصوصا" هنگاميكه كودك ديگري متولد مي شود، شدت مي يابد، زيرا او احساس طرد- شدگي نموده و تصور مي كند محوريت خود را از دست داده است و ديگر او را دوست نداشته يا كنار گذاشته شده است . در ظاهر هم گاهي نحوه برخورد والدين و فاميل اين گمان را تشديدمي نمايد. منشاء اضطراب از روابط اوليه كودك و والدين است. تنبيه شديد و محدويت، فشار والدين به كودك براي ظاهر ساختن رفتار هاي دشوار، بدگويي و ارزشيابي منفي از رفتار و كوششهاي كودك ، تضاد در رفتار با او وكيفياتي مشابه آنچه ذكر گرديد،ازجمله عوامل ايجاد كننده اضطراب در كودكان محسوب مي گردد.

اثرات اضطراب در رفتار اجتماعي و فعاليت ذهني كودك ظاهر مي شود، تحقيقات بعمل آمده نشان مي دهد، پسران مضطرب نا كفايتي و احساس نا ايمني خود را در فعاليتهاي اجتماعي و بازي نشان داده و تمايل به بازيهاي ابتدايي و كودكانه تر دارند. اضطراب هنگامي در يادگيري تسهيل بوحود مي آورد كه مورد يادگيري ساده بوده و پاسخ دقيقي مد نظر باشد. ولي اگر موضوع پيجيده و مشكل باشد اضطراب در يادگيري مطالب اخلال خواهد نمود، كودكان بسيار مضطرب در يادگيري - هاي كلامي ، پاسخهاي نامربوط و نا مفهوم مي دهند وهر قدر مطلب يادگيري دشوارتر باشد اين نوع پاسخها نيز شدت زيادتري خواهد يافت و در هر حال اضطراب در يادگيري و فعاليت كودكان اختلال ايحاد مي كند. گاه صداي كودك و تكلم او را نيز تحت تاثير قرار مي دهد. بديهي است اضطراب در كلاسهاي بالاتر براي دانش آموزان مزاحمت بيشتري خواهد داشت.همچنين از تحقيقات انجام شده مي توان نتيجه گرفت كه اضطراب با ازدياد سن كودك باعث مي شود در فعاليتهاي ذهني و تحصيلي نا ملايماتي را تجربه كند بعبارتي با افزايش سن بين اضطراب و فعاليت هاي كودك همبستگي منفي وجود دارد.

وسائل دفاعــــي مقابله با اضطـــــراب
از آنجائيكه اضطراب كيفيتي نا مطلوب و نامطبوع است ، هر كس مي كوشد روشهايي براي مقابله يا مبارزه با آن انتخاب كند . وسائل دفاعي كه از سوي بخش هاي شخصيت فرد بسيج مي شوند، پاسخ هايي بمنظور اجتناب يا تخفيف اضطراب مي باشند و به فرد فرصت مي دهند آرامتر زندگي كند.

عـــواملـــي كه باعث اضطــــراب در دانش آمــــوزان مي شود :
فشــــار و سخت گيــــــري بيش از حد والدين بر فــــــــرزندان
كاهـــش اعتمــــاد بنفس
محيط فيزيكـــــي نامنــــاسب
تناقض در رفتـــار والدين
عـــوامل خانوادگـــي و ارثـــي ( گاهـــي نگرانـــي هاي والدين و اضطراب آنها به فـــرزندان نيز منتقل مي شود ).

اثرات نگرانــــي بر كـــــودكان را مي توان به عـــوامل زيـــر نسبت داد:
۱- نگــــراني موجب توقف فكــــر كــــودك برمشكلات و ناراحتي ها مي شود.
۲- نگراني موجب اختلال در تمركز حواس مي شود وكودكِ مضطرب نمي تواند به خوبي حواس خود را در كارها جمع كند.
۳- نگراني و اضطراب قدرت تصميم گيري و اراده را از آنها سلب مي كند.
۴- موجب مي شود كه فكر آنها در مورد برخي چيزها بيش از حد مشغول شود و به مطلب و موضوع درسي بي توجه شوند.
۵- كودك را بدبين مي كند و همواره فرآيند و رويدادهاي ناگوار را پيش بيني مي كند.
۶- فكر كودك را متمركز بر مشكلات ميكند به طوريكه هر ساعت به يك مساله خطرناك مي انديشد.
۷- اضطراب و عدم اعتماد بنفس باعث وابستگي او به ديگران ميشود و او خود را ناتوان احساس ميكندو نمي تواند با اطمينان و قاطعيت عمل كند. احساس گيجي و سر درگمي مي كندو قدرت مقابله با مشكلات را از دست ميدهد. توان كنترل خويش را ندارد. اينگونه كودكان قادر به آرامش و خواب راحت نيستند.احساس خستگي و كوفتگي و ضعف جسماني دارند. سر درد ،درد قفسه سينه ،دردپا يا دست،درد شكم و سو هاضمه و كم اشتهايي به سراغشان مي آيد.

تــــــوجه داشته باشيد كــــه:
تمام اين آثارسو در همه كودكان ظاهر نمي شود و هر كس به در جاتي به آنها دچار مي شود.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
چرا کودکان از تاريکی می ترسند؟


برخی کودکان قادر نيستند در تاريکی بخوابند.
وحشت برخی کودکان از تاريکی، برخلاف تصور بعضی از والدين که آن را تلاش کودک برای جلب توجه می دانند، می تواند ناشی از شب کوری باشد. پژوهشگران می گويند که اين ناراحتی نادر و تشخيص طبی آن دشوار است. چشم اکثر مردم پس از مدت کوتاهی به تاريکی عادت می کند، اما چشم برخی از کودکان، که ظاهرا از هيچ گونه ضعف بينايی رنج نمی برند و در محيط پرنور به خوبی می بينند، به تاريکی عادت نمی کند.


تـــــــــرس از ســــايه
پژوهشگران بيمارستان عمومی "گارتناول" در شهر گلاسکو در اسکاتلند با انتشار نتايج تحقيقات خود در "نشريه پزشکی بريتانيا" يکی از دو نوع ناراحتی مادرزادی شب کوری را تشريح کرده اند. والدين يک دختربچه سه ساله که او را نزد پزشکان برده بودند گفتند که بچه بی وقفه از نابينايی در تاريکی شکايت می کند. او به سختی به خواب می رفت و در تاريکی قادر به حرکت از يک اتاق تاريک به اتاق تاريک ديگر نبود، در حالی که می توانست به سوی محيط روشن حرکت کند. پدر و مادر کودک او را تنها پس از آن که مشخص شد خواهر سه ماهه اش به ضعف بينايی مبتلا است نزد پزشک بردند. مورد دوم به يک دختربچه دو ساله مربوط می شد که علاوه بر مشکل بينايی در تاريکی دائم به اشيا برخورد می کرد و زمين می خورد. اين دختر بچه نيمه شب درحال گريه از خواب برمی خاست اما به اتاق خواب پدر و مادرش نمی رفت و شديدا وحشتزده می شد. او همچنين از سايه می ترسيد. پزشکان دريافتند که در خانواده اين کودک، مشکلات بينايی از جمله شب کوری سابقه دار است. به اين کودک چراغ قوه ای داده شد تا در تاريکی با خود حمل کند و اتاق خواب او شب ها روشن نگاه داشته شد. به نظر می رسد به اين ترتيب وحشت او از شب برطرف شده باشد. گروه پژوهشگران که سرپرستی آن را "گوردون داتون"، متخصص چشم به عهده داشت، نوشت: "نابينايی شبانه در کودکان می تواند باعث وحشت عميق از تاريکی شود." وی افزود: "تشخيص اين ناراحتی و اختيار دادن به کودک برای کنترل نور محيط می تواند زندگی خانوادگی را متحول کند.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
بيش فعالي" شايعترين اختلال روانپزشكي در كودكان است


دبير انجمن روانپزشكي كودك و نوجوان ايران گفت:مطالعات نشان مي‌دهد كه،اختلال نقص توجه يا بيش فعالي(‪ (ADHD‬و كم تمركزي يكي از شايعترين اختلالات روانپزشكي در كودكان است.
دكتر "مهدي تهراني دوست" فوق تخصص روانپزشكي كودك و نوجوان در حاشيه برپايي سمينار رويكرد شناختي در روانپزشكي كودك و نوجوان در گفت و گوي اختصاصي با خبرنگار گروه علمي ايرنا با بيان اين مطلب افزود:اين اختلال رواني تا چهار برابر در پسرها شايعتر است.
وي افزود:رفتارهاي مقابله جويانه در دخترها كمتر از پسران است و به عبارتي علامت عمده اين بيماري در دختران حواسپرتي است در صورتي كه پسرها بيشتر به علت "بيش فعالي" به كلينيك هاارجاع مي‌شوند.
دبير علمي سمينار رويكرد شناختي روانپزشكي كودك و نوجوان يادآور شد:
آنچه در بيش فعالي مورد توجه است ،پرتحركي و بي‌قراري كودك است به گونه‌اي كه اين بيش فعالي باعث مزاحمت براي ديگران مي‌شود.
وي گفت:كودكان مبتلا به اين اختلال با وجود اينكه از هوش خوبي برخوردار هستند در تمركز مشكل دارند و تكاليف خود را يا به سختي انجام مي‌دهند و يا اينكه مدت زمان زيادي را صرف آن مي‌كنند.
دكتر تهراني دوست با اشاره به اينكه ميزان دقت اين كودكان پايين است افزود:كودكاني كه دچار اختلال بيش فعالي يا ‪ ADHD‬هستند در مدرسه معمولا براي همسالان و معلمان خود مشكل آفرين هستند.
فوق تخصص روانپزشكي كودك و نوجوان يادآورشد:بيش فعالي حدود ‪ ۵‬تا‪۷‬ درصد كودكان در سنين مدرسه را در برمي‌گيرد اما شدت آن در كودكان مختلف متفاوت است.
وي با بيان اينكه بيش فعالي،جمعيت زيادي از كودكان و حتي نوجوانان را در برمي‌گيرد تصريح كرد:اين اختلال در حال حاضر يك مساله مهم بهداشت رواني جامعه محسوب مي‌شود.
فوق تخصص روانپزشكي كودك و نوجوان اضافه كرد:اين بيماري با زندگي كودك در خانواده ،مدرسه و اجتماع تداخل مي‌كند به طوريكه ناتواني‌هاي كودك مي‌تواند حتي تا سنين بلوغ تداوم يابد.
وي با بيان اينكه بيشتر كودكان مبتلا به بيش فعالي نشانه‌هاي رفتار پرخاشگري و نافرماني را از خود نشان مي‌دهند افزود:اهميت درمان كودكان مبتلا به اين اختلال با بالاتر بودن خطر بزهكاري در اين كودكان بارزتر مي‌شود.
وي اضافه كرد:درمان دارويي در كنار آموزش ،مشاوره‌هاي روانشناسي و آگاهي رساندن به والدين بهترين و موثرترين راهكار درماني كودكان مبتلا به اختلال رواني بيش فعالي يا عدم تمركز است.
دكتر تهراني دوست يادآور شد:كودكان مبتلا به اختلال بيش فعالي از صبر و تحمل كمي برخوردار هستند و به همين دليل در امتحانات تحمل پاسخ دادن به سوالات را ندارند و دچار افت تحصيلي مي‌شوند.
وي گفت:در مدرسه كودكان مبتلا به اين اختلال قادر به انجام تكاليف نبوده و نيازمند توجه بيشتري از سوي معلمان و والدين مي‌باشند.
دبير انجمن روانپزشكي كودكان و نوجوانان اظهار داشت:تشخيص بيش فعالي يك تشخيص باليني است و مصاحبه با والدين اولين قدم در فرايند ارزيابي اين بيماري است.
وي افزود:بسياري از والدين كه كودكان آنها مبتلا به اختلال بيش فعالي هستند با در نظر گرفتن اينكه عدم توجه و تمركز كودك و فعاليت زياد آنها ناشي از شيطنت كودكانه است و نيازي به درمان ندارد،از مشاروه با روانپزشك خودداري مي‌كنند.
وي افزود:اين درحالي است كه اگر اين اختلال مورد توجه قرار نگيرد و در جهت درمان كودكان مبتلا به اين اختلال توجهي نشود مشكلات تحصيلي و اجتماعي براي آنها به وجود خواهد آمد.
سمينار رويكرد شناختي در آموزش ،رشد و روانپزشكي كودك و نوجوان توسط انجمن روانشناسي كودك و نوجوان ايران و با همكاري موسسه مطالعات علوم شناختي از ‪ ۱۶‬اسفندماه سال جاري در بيمارستان روزبه آغاز به كار كرد و تا ‪ ۱۸‬ادامه دارد.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
هرگز بچه ها را تهدید نکنید


والدین برای تربیت كودكان و فهماندن مسائل مختلف به آنها بیشتر مواقع سخت ترین و در نتیجه بدترین راه را انتخاب می كنند كه نه تنها جواب نمی دهد كه باعث بدترشدن اوضاع نیز می شود و نتیجه عكس خواهد شد. اما با كمی تفكر وحوصله می توان راههای ساده تر ومفیدتری را امتحان كرد.
مثلاً فرض می كنیم كودك با دكمه های كامپیوتر پدر بازی می كند و مرتب آنها را دستكاری می كند. پدر با عصبانیت وارد اتاق می شود و می گوید اگر یك دفعه دیگر با دكمه ای آن بازی كنی یك سیلی می خوری. یا اینكه مادر به كودكش می گوید اگر تكالیفت را تمام نكنی از رفتن به میهمانی خبری نیست. یا مثلاً كودك در خانه توپ بازی می كند مادر به او می گوید اگر یك بار دیگر با توپ در خانه بازی كنی به پدرت می گویم تو را تنبیه كند.
با این برخوردها شاید كودك همان موقع از آن كار دست بكشد ولی بعد او در خفا دوباره آن كار را انجام می دهد. بطور مثال در نبود پدر با دكمه های كامپیوتر بازی می كند. یا اینكه لج می كند وتكالیفش را انجام نمی دهد یا جوابهایی ازاین قبیل می دهد. دوست ندارم ، دلم نمی خواهد ، خوشم نمی آید، حوصله ندارم . با این رفتارها معلوم است كه برخوردهایی به اینگونه هیچ فایده وتأثیری ندارد ونتیجه ای نمی دهد وشاید به سختی بشود آن را جبران كرد.
ولی در موقعیت های گفته شده می توان طور دیگری برخورد كرد. وقتی كودك با دكمه های كامپیوتر بازی می كند، پدر می تواند بگوید اگر اینطور با این بازی كنی كامپیوتر خراب می شود و من دیگر نمی توانم كارهایم را با آن انجام بدهم یا اینكه مادر وقتی كودك تكالیفش را انجام نمی دهد می تواند به او بگویداگر دوست داری با ما به میهمانی بیایی ، سعی كن تا یك ساعت دیگر تكالیفت را تمام كنی یا موقعی كه كودك با توپ در منزل بازی می كند مادر به او می تواند بگوید در خانه نباید توپ بازی كرد چون ممكن است وسایل منزل را خراب كند وبشكند. اگر ما با كمی حوصله و دقت برای بچه ها توضیح دهیم وموقعیتها را برای آنها تشریح كنیم می بینیم بچه ها متقاعد شده و درك می كنند. چون آنها نمی دانند واطلاع ندارند كه كارشان اشتباه است یا نه. ولی اگر والدین برای آنها توضیح دهند، نتیجه كار مطلوب و قابل قبول خواهد بود.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
حسادت در کودک


کودکان دو ساله یا کوچکتر زیاد با واژه حسادت آشنایی ندارند و با خوشحالی حضور یک نوزاد نو رسیده را می پذیرند و برای رفتار با نوزاد سعی میکنند از حرکات شما تقلید کنند. آنها گاهی یک عروسک بر میدارند و مهارتهای بچه داری را با شما تمرین میکنند و گاهی از شما میخواهد که اجازه دهید نوزاد را در آغوش بگیرد.
اینجاست که رفتار صحیح شما میتواند حس حسادت را در کودک بزرگتر مهار کند. در این هنگام شما نباید بصورت آنی عکس العمل نشان داده و او را از این کار منع کنید، بخصوص در جلوی افراد غریبه یا نا آشنا برای کودک ، بلکه میتوانید به آرامی به او بفهمانید که او به تنهایی قادر به اینکار نیست ولی زیر نظر و کنترل شما میتواند اینکار را انجام دهد. به او اجازه دهید که جغجغه نوزاد را برایش تکان داده و خلاصه به روش خودش او را سرگرم کند.
بچه های سه ساله به راحتی میتوانند نوزاد را بغل کنند و چنانچه مایل به این کار نیستند، شما آنها را تشویق کنید. در این سن، کودک تفاوت میان عروسک و نوزاد را به خوبی درک میکند. از او بخواهید هنگام خواب نوزاد، همراه شما برای نوزاد شعر و لالایی بخواند و حتی او را تشویق کنید که در حمام کردن نوزاد به شما کمک نماید.
بچه های چهار ساله حس همکاری را به مرور یاد میگیرند و همدردی و دلسوزی را درک میکنند. آنها توانایی نگهداری و سرگرم کردن نوزاد را دارند و میتوانند کمک زیادی به پدر و مادر بکنند. در این برهه والدین باید با رفتار مناسب تمامی ابهامات آزار دهنده را در ذهن کودک بزرگتر از بین ببرند و آنها را در نگهداری نوزاد سهیم نمایند.
بچه های پنج ساله و بزرگتر از حس حسادت قوی تری برخوردارند. شما نباید فکر کنید کودکتان بزرگ شده و دیگر حسادت نمی کند. بنابراین راهکارهای ذکر شده را بکار برده و به به او بگویید که بدون کمک او نمی توانید از عهده تمام کارهای نوزادتان برآیید و مهمتر این که این مسئله را به دفعات جلوی دوستان و آشنایان مطرح کنید.
از فرزند بزگتر بخواهید کتابهایش را برای برادر یا خواهر کوچکترش بخواند یا عکسهایش را به او نشان دهد. حتی میتوانید به او یاد دهید زیر نظر شما لباسهای نوزاد را عوض کند.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
راه های برخورد با زبان درازی کودک


حاضرجوابی یا به اصطلاح زبان درازی، یعنی پاسخگویی و واكنش سریع، گاه بی ادبانه و شرورانه كودك نسبت به بزرگترها. زبان درازی شكلها و سطوح متفاوتی دارد و از مثلاً: «من از اسفناج خوشم نمی یاد، آشغاله!» گرفته تا «بابای بد!» زبان درازی محسوب می شود. حتی سرپیچی از انجام كار مانند «من حالشو ندارم، خودت اتاقم رو تمیز كن» هم مصداق حاضرجوابی یا زبان درازی در كودكان به حساب می آید.
انتظارات واقعی
ـ ممكن است بچه متوجه نباشد كه اینطور جواب دادن او زبان درازی و بی ادبی محسوب می شود. شاید فكر می كند فقط دارد عقیده خود را در مورد یك موقعیت خاص بیان می كند. گاهی اوقات، بچه ها دلیل خوبی برای اینگونه رفتارها دارند اما راه مناسبی برای ابراز آن بلد نیستند.
ـ زبان درازی معمولاً روشی عادی برای كسب اعتماد به نفس در كودكان است. آنها به تجربه زبانی و شناخت محدودیت های آن به منظور یادگیری زبان و مهمتر از آن روش به كارگیری مهارتهای زبانی نیاز دارند.
ـ بچه هایی كه در محیطی زندگی می كنند یا درس می خوانند كه اینگونه حرف زدن عادی است و بچه های دیگر هم نسبت به بزرگترهای خود بی احترامی می كنند، این كار را به سادگی یاد می گیرند.
> ممكن است زبان درازی نشانه اضطراب، احساس دلسردی یا ناراحتی كودك باشد.
ـ در صورتی كه كودك با والدین یا بزرگترهای خود احساس امنیت و راحتی كند، آنها را با رفتارهایی مانند زبان درازی آزمایش می كند. گاه، زبان درازی كودك نشاندهنده این است كه كودك اطمینان دارد بزرگترها علی رغم رفتارهای او، وی را دوست دارند.
روشهای برخورد با زبان درازی كودك
۱ـ رفتارهای جایگزین
رفتار كودك و تأثیر منفی حاضرجوابی او را بر بزرگترها و اساساً دیگران، با خونسردی و آرامش كامل برای او توضیح دهید و عبارات جایگزینی را برایش مثال بزنید. اگر كودكتان آشفته وعصبانی به نظر می رسد، حرفهای او را برایش تكرار كنید و به او نشان دهید منظور او را می فهمید. مثلاً «فكر می كنم از اینكه باید اسباب بازیهایت را جمع كنی عصبانی شده ای.» درباره احساس او و خودتان با هم صحبت كنید و تأثیر رفتار بی ادبانه او را صادقانه توضیح دهید. به او بگویید به جای این رفتار، مثلاً می توانست بگوید: «الان كمی خسته هستم اما چند دقیقه دیگر آنها را جمع می كنم»؛ وقتی هم كه كودكتان از عبارات مؤدبانه استفاده می كند و رفتارهای بی ادبانه قبلی را پس می زند، حتماً او را تشویق كنید.
۲ـ اجازه دهید بین «رفتاری تند» و «پیشنهاد شما» یكی را انتخاب كند
وقتی رفتار بی ادبانه ای از بچه سر می زند، با قاطعیت اما كاملاً خونسر و آرام به او بگویید: «یا مؤدبانه حرف بزن یا اصلاً با تو صحبت نمی كنم.» به بچه بگویید اگر باز هم بخواهد زبان درازی یا بی احترامی كند، اتاق را ترك خواهید كرد و هنگامی به حرفهایش گوش خواهید داد كه او مؤدبانه و آرام صحبت كند. بعد از اینكه مدتی بچه را تنها گذاشتید تا خوب آرام شود، مؤدبانه از او بپرسید آیا برای درست صحبت كردن آماده است یا خیر؛ هرگز فراموش نكنید كه در همه حال و همیشه، باید عشق و محبت خود را به كودكتان نشان دهید.
۳ـ زبان درازی او را نادیده بگیرید
بچه ها محتاج جلب توجه والدین هستند. اگر نتوانند این توجه را از طرق مثبت به دست آورند، آن را از روشهای منفی هم كه شده به دست خواهند آورد؛ بنابراین وقتی بچه برای جلب توجه شما « زبان درازی » می كند، این كار را نادیده بگیرید. اگر پیامد «بد حرف زدن كودك» را به او نشان ندهید، (به عبارتی به او در جواب زبان درازی اش توجه نشان دهید، حتی اگر عكس العمل شما منفی باشد) در این صورت كودكتان این كار (زبان درازی كردن ) را دوباره تكرار خواهد كرد؛ اما اگر در این گونه مواقع به او هیچ توجهی ـ نه مثبت و نه منفی ـ نداشته باشید، او از تكرار آن پرهیز می كند.
۴ـ فقط بگویید «نه»!
از كودك خود بخواهید زبان درازی را متوقف كند و محترمانه حرف بزند. از «نه» گفتن به كودك نهراسید و این كار را تا وقتی ادامه دهید كه كودك تغییر رفتار مثبتی از خود نشان دهد. اینكه به كودك اجازه دهید با شما یكی به دو كند اصلاً به نفع كودك نیست. بچه، بی ادبی را به سرعت یاد می گیرد و تغییر دادن این رفتار در كودك در آینده بسیار دشوار خواهد بود. اگر امروز به او یاد دهید چگونه با عصبانیت خود كنار بیاید و به روشی مناسب و مؤدبانه سخن بگوید، در درازمدت نتیجه بهتری خواهد داشت تا اینكه فقط بخواهید عصبانیت او را فرونشانید.
۵ـ كمك گرفتن از دیگران
از دیگران كمك بخواهید اگر:
ـ پس از تلاشهای شما و آزمودن دست كم دو راه از راههای پیشنهادی فوق، كودك پیشرفتی از خود نشان نداد و یا پیشرفت بسیار ناچیزی نشان داد.
ـ تا سن چهار سالگی روی رفتارهای خشن خود كنترل مناسب و كافی نداشته باشد.
وقتی پای خانواده و كودكتان به میان می آید، شما بهترین متخصص خانواده خود هستید. اگر خیلی نگران رفتارهای كودكتان هستید، از یك متخصص كودكان، مشاور خانواده، متخصص مغز و اعصاب، مربیان و مشاوران كمك بخواهید. به هیچ وجه لازم نیست كه بدون یاری گرفتن از دیگران، دائماً نگران باشید!
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
به بچه ها سخت نگیرید


آیا زمانی که فرزندتان اسباب بازی های به هم ریخته اش را مرتب نمی کند، لباس های کثیفش را کف اتاق رها می کند و تختخوابش را مرتب نمی کند، به شدت عصبانی می شوید و سرش داد می کشید آیا از این که هیچ وقت سریعاً و به محض این که از آنها چیزی خواستید به حرفتان گوش نمی دهند حرص می خورید آیا مسواک زدن نامرتب، دیر شروع کردن انجام تکالیف مدرسه، باخت در مسابقات ورزشی و گرفتن نمره های نه چندان خوب، اعصابتان را خرد می کند اگر پاسخ شما مثبت است به احتمال زیاد هم به خودتان و هم به بچه ها زیادی سخت می گیرید.
شاید بهتر باشد به جای عصبانی شدن و حرص خوردن از دست بچه ها، مشکلات را آسان بگیرید و با دقت و توجه بیشتری به فرزندان تان نگاه کنید. حتماً می توانید در کنار اذیت ها و خرابکاری ها، نکات مثبت و لذت بخش زیادی را در آنها کشف کنید. اگر زیاد تند نروید و صبورتر باشید، زندگی و بودن در کنار سایر اعضای خانواده، بخصوص بچه ها برایتان لذتبخش تر می شود.
اگر کمی دقت کنید حتماً متوجه جملات هوشمندانه بچه ها، تلاش شان برای شناخت محیط اطراف، شیرین کاری ها و سعی شان برای خوشحال و راضی کردن شما خواهید شد. حتی اگر آنها بد اخلاق، بدرفتار و تنبل باشند، اگر شما حوصله کنید و زود عصبانی نشوید، می توانید بخش دوست داشتنی و معصوم فرزندتان را با وجود تمام کج خلقی ها و اذیت هایش ببینید.

هرگز برای مسائلی که در درجه اول اهمیت قرار ندارند خود را ناراحت نکنید. فرض کنید بیست سال گذشته است و فرزندتان زندگی مستقلی تشکیل داده است. از او چه بخاطر می آورید لک هایی که دستهای کثیفش روی دیوار به جا گذاشته اند یا لباس هایی که روی زمین پخش شده اند آن چه شما به خاطر خواهید آورد تمام لحظات شیرینی است که در طی سال ها با فرزندتان سپری کرده اید. مهم ترین مسئله در زندگی خانوادگی لذت بردن از بودن درکنار یکدیگر است.
اگر بخواهید مرتباً فرزندتان را به جلو هل بدهید تا نمره های بهتر بگیرد، مثل بزرگترها رفتار کند و هیچ وقت مرتکب هیچ اشتباهی نشود، هرگز نخواهید توانست رابطه خوبی با یکدیگر برقرار کنید. فقط خود و فرزندتان را دچار استرس خواهید کرد.

سخت نگرفتن مشکلات و حفظ کردن خونسردی و آرامش می تواند کار بسیار سختی باشد. بویژه اگر سرو کارتان با فرزندی باشد که چندان به حرف هایتان گوش نمی دهد! اماعصبانی شدن و گرفتن تصمیم های غیر منطقی نه تنها چاره کار نیست، بلکه شما را از یافتن راه حل اصلی نیز دور تر می کند.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
صفحه  صفحه 16 از 23:  « پیشین  1  ...  15  16  17  ...  22  23  پسین » 
خانه و خانواده

The World Of Kids | دنیای کودکان

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA