ارسالها: 490
#87
Posted: 14 Jun 2012 07:23
چهارروش مفيد براي آشتي كردن
باز مرتكب اشتباه شديد. روز تولدش يا سالروز ازدواجـتـان را فراموش كرديد. درحال برانداز كردن دختران ديگر، گيرتان انداخته است. او را به خاطر خرابي اتومبيل و يا فراموشي قـرار، روي پـا مـنـتظر نگهداشته ايد. جرمتان هر چه باشـد بايد چاره اي بينديشيد.
چـند وقـتـي اسـت مـورد بـي اعـتنايي قرار گرفته ايد و اين وضـعـيت در حـال طـولاني شـدن اسـت. چگونه مي توانيد اشـتـبـاه خـود را جبران نموده و اعتماد و علاقه همسـرتان را دوباره بدست آوريد؟
فرمول مجذوب كردن دوباره او به سادگي الفبا مي باشـد. ايـن مـراحـل آسـان را طـي نموده و هر قدم اشتباهي كـه برداشته شده را به حالت قبل برگردانيد.
1- قبول كنيد كه اشتباه كرده ايد زمانيكه به طور شفاف مشخص گرديد كه مرتكب اشتباه شده ايد و مـطـلقا راه گريزي از پيامدهاي حاصله از خطاكاري و جرمتان وجود نداشت،شما نيز بايد گناه خود را بپذيريـد. براي جبران خرابكاري و رسيدگي كردن به موقـــيعت ايـجـاد شده پيش برويد. اگـر در اين مـرحله در بيان جزئيات متوسل به دروغ شويد، احتمال اينكه او احساس كند كه به طـور كـامـل بـا وي صـادق نـيستـيد زياد مي شود و يا ممكن است داستان شما را به صـورت متفاوتي از شخصي ديگر بشنود.
بنابراين مثلا اگر او شايعه اي را مبني براينكه شما را درحال خوش و بش كردن صميمي با يكي از همكارانتان ديده اند، شنيد، و اگر ميـدانيـد ايـن داستان تا حدي حقيقت دارد، بيـدرنـگ شـروع به انكار و حاشا نكنيد. براي سرپوش گذاشتن بر خطا خيلي دير اسـت. رو راست باشيد. قبول كنيد كه آن قضيه ممكن است اينگونه بـنظر ديـگران رسيده باشد كه شما در حال صحبتهاي عاشقانه با هـمـكارتـان بـوده ايد، اما احساسات بچه گانه و زود گـذر خـود را مـقصر دانـسته و بگوييد: " فقط هـميـن يـك بـار بـود و پـشـيـمـانـم. ابـدا علاقه اي به او ندارم" و يا چيزي مشابه اين.
رو راست و مستقيم باشيد، اما كار غير عاقلانه انجام ندهيد. تا ميـتوانيد اشتباه خود را بي اهميت جلوه دهيد. هـمسر شـما شـديدا مـي خواهد باور كند كه شما قصد اذيت و آزار او را نداشته ايد بنابراين تمام تلاش خود را براي پاك كردن ذهـن او بكار ببنديد. حتي اگر يك عذر و بهانه به نظر شما ناكار آمد برسد، اگر بـه صورت متقاعد كننده اي آنرا بيان كنيد باز وي خريدارش خواهد بود.
در چنين شرايطي صداقت بيش از حد، ممكن است صدمه بزند. براي مثال در حالي كـه قطعا بايد بپذيريد كه از حد و حدود خود هنگاه صحبت كردن با همكارتان تجاوز كرده ايـد، لزومي ندارد به او بگوييد كه هميشه از ديــدن او خوشحال ميـشديـد و يا به چشم شما فرد جذابي بنظر مي رسيده است. كنترل خسارت يعني به حداقل رساندن اشتباه و نه بزرگنـمايي كـردن آن بـوسيله دادن اطلاعاتي او واقعا نيازي به دانستنشان ندارد.
2- بي ريا و صادق باشيد هنگام تــلاش براي برگرداندن يك رابطه به حالت قبل، مي تـوانـيـد هـمـه چـيز را به دليل عذرخواهي كردن سرد و بي تـفاوت خراب كنيد. خـالـص بـاشـيـد. از طـريق لـحن صـدا و صحبتهاي خود به او نشان دهيد كه حـقيقتا از اشتباهتان متاسف هستيد و اينكه ديگر هرگز درآينده تكرارش نخواهيد كرد. براي او روشن كنيد كه از گناه خود پشيمانيد ( حتي اگر فكر نمي كنيد كه آنقدر ها هم مهم بوده باشند ).
حقيقت امر اين است كه يك زن وقتي يك مرد دلشـكسته و پـشيمان بنظر برسد بسيار راحـت او را مورد پذيرش و عفو قرار ميدهد. در واقع اين بـخـشـي از غـرايـز طبـيـعي زنان محسوب مي گردد. بـنابراين اگر روز تولد همسرتان را فراموش كرده ايـد و او به دليل اين اشتباه احساس سرشكستگي مي كند، اشـتـباه خـود را با شـانه بالا انداختن و گفتن عباراتي مانند " خوب متاسفم، حالا كه اتفاقي نيفتاده" از سـر باز نكنيد. كمي جدي تر و بـا احـساس تـر عـمـل كنيد. اگـر در ايـن مرحـله حالتـي بــي تفاوت و بي اعتنا به خود بگيريد، احتمال طولاني تر شدن حل مشكل بيشتر خواهد شد.
3- اشتباه خود را جبران كنيد با اين كـه ممكن است اندكي شـفاف به نـظر بـرسد كـه مي توان رفتارهاي اشتباه را با هـدايا و نيكي هاي بخصوص جبران كرد، اما اگر اين عمل با دقت و با سليقه انجام گيرد، بهترين روش براي ابقا و تجديد يك رابطه خواهد بود. در ايـنـجا نـيـز كليد موفقيت همانند هميشه ابراز و بيـان احـساسات مي باشد. به او نشان دهيد كه تا چه حد انديشمند و با مـلاحظه هستيد. گردنبـندي را كه هـمسرتان هـمـيشه چـشـمش بـه دنـبـال آن بــود خريداري نموده و به او هديه دهيد. يك شـب به دل او بـاشيد و كـاري را بـكـنـيـد كـه وقف مرادش باشد. گذراندن يك شب در يك سينما يا تئاتر موزيكال چيزي را از شما كم نكرده و در حقيقت يك فداكاري كوچك براي نگهداري يك رابطه بزرگ بشمار مي رود.
لازم نيست براي اينكه دل او را دوباره به دست آوريد، حساب بانكي خود را خالي كـنيد. زنها ديوانه هديه اي هستند كه بدانند شـما براي خشنود ساختن آنها با وقت گذاشتن و سعي و تلاش خود تهيه نموده ايد. يك نـسخه از كـتـاب مـورد عـلاقه دوران كـودكــي او مي تواند هديه اي رومانتيك و شيرين برايش باشد. از طرف ديگر خريدن يك پخش كننده DVD ، با اينكه مفيد است، اما ايده خوبي نبـوده و نشانگر اين خواهد بود كه شما براي از سر باز كردن آن مشكل، پـول خرج كرده ايد. هـدايـاي جبـرانـي خـود را عاقلانه انتخاب كنيد.
4- اشتباه خود را تكرار نكنيد حتي اگر مراحل 1 و2 و3 را بـا مـوفـقيت طي كنيد، با تكرار اشتباه خود مي توانيد دوباره همه چيز را بر هم بزنيد. با سعي و تلاش براي انجام ندادن مجدد اشتباه خود در آينده، ثابت كنيـد كـه "درستان را خوب ياد گرفته ايد".
براي مثال اگر انجام دادن كارها باعث حواس پرتي و فراموشي قرار ملاقات با همسرتان مي شود، ساعت يا موبايل خود را تنظيم كنيد تا سر زمان مقرر شـما را با خـبـر كـنـد - هر آنچه كه باعث تغيير رفتارهاي منفي در شما مي شود را انجام دهيد.
همچنين رهايي وبيرون جستن ازموقيعتي كه بدليل تكرار يك اشتباه ايجادشده، بسيار دشوار تر خواهد بود. اگر اشتباه خود را مرتبا تكرار كـنـيد، هـمسر شـما باور نخواهد كرد كه واقعا از كرده خود متاسف و پشيمان هستيد. اعتبار شما از دسـت مـي رود و بـعد از آن، چـيـز دومـي كه از دست خواهد رفت رابطه تان خواهد بود. هدف اين است كه بـه او نشان دهيد اشتباه شما فقط يـك بي عقلي يـك بـاره بـوده، نـه يـك جريان شـخـصـيتي مداوم و پايدار.
و در انتها...
علاوه بر نـكاتي كـه در بالا ذكر شد، به خاطر داشته باشيد كه وقت طلا است. بعد از يك انـفـجـار مـجـبـوريـد بـراي كـاهـش دادن خسارات سريع عـمل نماييد. به او وقت عـمـيـق انـديشـيـدن در مـورد خـطاي خـود را نـداده و نـگذاريد عصـبانيتش افزايش يابد. وقفه زياد پيش از آغاز مراحل بازيافت رابطه، همچنين احتمال مشورت او بـا دوسـتانش را افزايش مي دهد كه هرگز چيز خوبي نيست ( معمولا آنها طرف او را گرفته و تشويقش ميكنـنـد كه كوتاه نيايد ).
بـنابراين فورا اشتباه خود را پـذيـرفته و با خلوص كامل از او عـذر خـواهـي نـمـوده و ديـگر خطاي خود را تكرار نكنيد
سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
سرها در گریبان است
کسی سر بر نیارد کرد
پاسخ گفتن و دیدار یاران را
نگه جز پیش پا را دید ، نتواند
که ره تاریک و لغزان است .
ارسالها: 6216
#90
Posted: 29 Aug 2012 13:57
--------------------------------------------------------------------------------
مسائل و بحران های مالی در خانواده را خیلی جدی بگیرید. این طور که معلوم است حوزه ی مسائل مالی این روزها بد جوری قدرتمند شده و در کنار حوزه های تهدید کننده ی دیگر در حال تأثیر گذاری عمیق روی اعصاب زوج ها و خراب کاری در زندگی خانوادگی است.
--------------------------------------------------------------------------------
تأثیری که حتی اگر بی خیال آمارها شویم می توانیم همین دور و بر خودمان و در میان دوستان و آشنایانمان به وضوح آن را ببینیم. بحران های مالی بیشترشان محصول تفاوت دید گاه بین زوج ها و برنامه ریزی نادرست و در یک کلام، دست کم گرفتن پول است. البته جای امیدواری اش باقی است که به گفته ی روان شناسان، این مشکلات را می توان مثل بحران های دیگر و حتی ساده تر از آن ها با فکر کردن، برنامه ریزی و مشاوره گرفتن حل کرد و از دام شان گریخت.
این همه ی حرف هایی که در این حوزه می توان زد نیست و این مطلب قرار است ادامه داشت باشد.
مهم ترین منبع استرس
در حال حاضر، مدیریت مسائل مالی یکی از شایع ترین منابع استرس زا برای زوج هاست اصلا هم عجیب نیست که این مسائل بتوانند این همه استرس را در زندگی یک زوج، مخصوصا زوج جوان، ایجاد کنند، اگر کمی دقیق به زندگی فکر کنید، پذیرفتن این واقعیت برایتان بسیار ساده است؛ این واقعیت که 80 درصد از ساعت های بیماری مادر زندگی و 80 درصد از فکرمان در این ساعت ها صرف پول می شود و این که چطور پول در بیاوریم، چطور خرج کنیم، و چطور پس اندازش کنیم. بنابراین اصلا دور از ذهن نیست چنین مسئله ای که بیشترین وقت بیداری را به خودش اختصاص می دهد و مهم ترین منبع استرس و البته یکی از مهم ترین عوامل اختلاف در خانواده هاست بحث های بی پایان و اختلافاتی که به وجود می آیند ممکن است ساده به نظر برسند، اما در مدت کوتاهی می توانند به مسائل حل نشدنی تبدیل شوند و بنیان خانواده را با خطرات جدی مواجه کنند.
انواع دعواهای پولی
پول داشتن یا نداشتن مسئله ای نیست که نشود آن را درک کرد یا پذیرفت. دعواهایی که ریشه در پول دارند عمدتاً به خاطر داشتن یا نداشتن پول نیست این دعواها معمولا پیچیده تر از این حرف ها هستند یکی از مهم ترین دعواهای زوج ها بر سر پول مدیریت مالی خانواده است. این که قدرت تصمیم گیری و برنامه ریزی برای مسائل مالی و کی خرج کردن و کجا خرج کردن به عهده چه کسی باشد کار که به این جا می رسد، مناقشات هم شروع می شود دعواهایی مثل این که هر کس قدرت مالی بیشتری دارد باید حق تصمیم گیری هم داشته باشد. با این که هر کس فکر اقتصادی بهتری دارد باید تصمیم گیرنده باشد و مسائلی از این دست مسئله هم این است که این دعواها همان وقتی رخ می دهند که زوج ها برای انتخاب کسی که قدرت مالی بیشتری دارد یا مغز اقتصادی اش بهتر کار می کند توافق ندارند.
یکی دیگر از دعواها هم معمولاً بحث بر سر اولویت خرج کردن است مخصوصاً وقتی که علایق یک زوج برای نوع خرج کردن پول شان شبیه هم نباشد. البته اصلا غیر طبیعی نیست که موضوعات مورد علاقه ی مردان و زنان برای پول خرج کردن با هم متفاوت باشد اما به هر حال می توان راه میانه ای پیدا کرد که علاقه های متفاوت باعث دعوا و دردسر نشود.
غیر از مدیریت کردن و خرج کردن، پس انداز کردن هم می تواند باعث دعوا شود. اگر بحث پس انداز « داشته باشیم» یا «نداشته باشیم» حل شود، تازه زوج ها به این می رسند که کجا و چطور پس انداز کنند نوع، مدت و مقدار سرمایه گذاری از آن موضوعات مناقشه انگیزی است که گاهی به جای دادن نتیجه ی خوب، پیامدهای منفی به بار می آورد وقتی هر کدام از زوج ها فکر می کنند طرف مقابل در حال ارتکاب بزرگ ترین اشتباه است و خودشان بهتر می دانند که باید پول شان را که احتمالا همه ی سرمایه شان است، کجا پس انداز کنند که جواب بهتری بگیرند.
" تـــو " تکـرار نـمی شوی این
مــــنمـ ....
که وابســـته تر مـی شــوم....