انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
علم و دانش
  
صفحه  صفحه 9 از 10:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  7  8  9  10  پسین »

مهندسی شیمی


زن

 
قابلیت های گازطبیعی درجهان
--------------------------------------------------------------------------------

نويسنده : گروه علمی تحقیقاتی نفت تایمز
تحولات ساختاری- تکنولوژیک در اقتصاد جهانی و در بخش انرژی از جمله ضرورت تنوع بخشیدن به منابع تامین انرژی، امنیت عرضه، رشد فزاینده مصرف انرژی در افق های بلند مدت و در کشورهای نوخاسته صنعتی ودرحال توسعه، نگرانی نسبت به آلودگی های محیط زیست، افزایش سریع مصارف محصولات گوناگون پتروشیمیایی و… گاز را به منزله یک منبع انرژی ونهاده صنعتی ممتاز در عرصه اقتصاد جهانی مطرح کرده است وروی این اصل ایران درآینده با ملاحظه گستردگی بازار گاز در سطح بین المللی می تواند در فرآیند باز آرایی اقتصاد ملی و بخش انرژی کشور به عرصه مبادلات جهانی گاز وارد شود. تحولات ساختاری- تکنولوژیک در اقتصاد جهانی و در بخش انرژی از جمله ضرورت تنوع بخشیدن به منابع تامین انرژی، امنیت عرضه، رشد فزاینده مصرف انرژی در افق های بلند مدت و در کشورهای نوخاسته صنعتی ودرحال توسعه، نگرانی نسبت به آلودگی های محیط زیست، افزایش سریع مصارف محصولات گوناگون پتروشیمیایی و… گاز را به منزله یک منبع انرژی ونهاده صنعتی ممتاز در عرصه اقتصاد جهانی مطرح کرده است وروی این اصل ایران درآینده با ملاحظه گستردگی بازار گاز در سطح بین المللی می تواند در فرآیند باز آرایی اقتصاد ملی و بخش انرژی کشور به عرصه مبادلات جهانی گاز وارد شود. تحقق هدف های سه گانه تامین گسترده تر گاز در مصارف انرژی داخلی، اجرای طرح های صیانتی تزریق گاز در میدان های نفتی و عهده دار شدن نقش و سهم منطقی در بازارهای صادراتی گاز مستلزم برنامه ریزی های بلندمدت و مطالعات جامع است که بتواند جهت گیری های توسعه منابع گازی و بهره برداری مؤثر از ذخایر ارزشمند گاز کشور را تبیین نماید. پروژه مطالعات جامع گاز کشور با بهره گیری ازاطلاعات مربوط به عملکرد صنعت گاز کشور در بیست سال گذشته وبراساس طراحی وتدوین مدل های ریاضی به طرح چشم اندازی از آینده پرداخته است ودر قالب آن عرضه وتقاضای حامل های مختلف انرژی وسهم هریک از آنها دربخش های مختلف خانگی- تجاری، صنعت، کشاورزی وحمل ونقل در افق بیست سال آینده ارائه شده است. توسعه منابع گازی کشور و تبدیل ذخایر گازی به منابع قابل بهره برداری و دردسترس با کمیات پیش بینی شده مستلزم سرمایه گذاری عظیم در این بخش وتحول بنیادی تکنولوژیک آن است و ازهمین روی گسترش و تعمیق همکاری های بین المللی منطقه ای از جمله شرایط اساسی توفیق در اجرای برنامه های طراحی شده و دگرگونی در مبانی فنی تولید و جلب سرمایه در بخش انرژی به طور عام وبخش گاز به طور خاص است. چنین فرآیندی ناگزیر مستلزم بازآرایی صنعت نفت وگاز کشور وانطباق آن با شرایط جدید فنی، اقتصادی وتجاری در سطح بین المللی است. مصرف سرانه گاز طبیعی در دو دهه گذشته با نوساناتی توأم بوده است و در دوقطب بزرگ مصرفی جهان یعنی آمریکای شمالی وشوری سابق در جهت عکس یکدیگر حرکت کرده است. مصرف سرانه آمریکای شمالی در دهه های ۷۰ و۸۰ با کاهش توأم بود. درصورتی که مصرف شوری سابق افزایش داشته است. این روند با فروپاشی اتحاد شوروی معکوس شده است. دراین دو دهه مصرف سرانه جهانی از رشد پیوسته ای برخوردار بود ودرسال ۱۹۹۰ به حدود ۳۰/۰ تن معادل نفت بالغ گردید وبعد ازآن با یک روند کاهش(محدود)روبه رو شد. پراکندگی و عمر ذخایر گاز طبیعی در جهان حجم ذخایر تثبیت شده گاز طبیعی درجهان در سه دهه اخیر تقریباً ۳ برابرشده است و بررسی عمر ذخایر جهانی گاز دراین دوره حاکی از افزایش عمر این ذخایر است. پراکندگی جغرافیایی ذخایر عبارتند از: شوروی سابق با میزان ذخایر تثبیت شده ۵۶ تریلیون مترمکعب با حدود ۴۰ درصد میزان ذخایر جهان، خاورمیانه با میزان ذخیره ای ۲/۴۵ تریلیون متر مکعب با حدود ۴/۳۲ درصد حجمی گاز جهان، خاورمیانه با میزان ذخیره ای ۲/۴۵ تریلیون مترمکعب با حدود۴/۳۲ درصد حجمی گاز جهان، آسیا و اقیانوسیه، با حجم ذخایر ۵/۹ تریلیون مترمکعب با حدود۷/۶ درصد میزان جهانی گاز، قاره آفریقا با ۴/۹ تریلیون مترمکعب با حدود ۷/۶ درصد حجم جهانی ذخایر گاز الجزایر، هند ونروژ سایر میدان های عظیم را دراختیار دارند. پتانسیل تولید و عرضه گاز طبیعی در جهان تولید و عرضه گاز طبیعی در دهه گذشته در مقایسه با سایر حامل های انرژی مخصوصاً درمناطق خاورمیانه آفریقا، آمریکای مرکزی از ا فزایش قابل توجه ای برخوردار بوده است، به طور کلی میزان تولید این نواحی در این دوره حدود ۱۰۰ درصد رشد داشته لکن این میزان تولید با در نظر گرفتن ذخایر عظیم گازی مناطق فوق که دارای عمر متوسط بیش از ۱۰۰(صد) سال هستند هنوز بسیار ناچیز بوده که نشان دهنده توان بالقوه ای است که در صورت به فعل درآمدن قادر به تامین مصارف بلند مدت انرژی جهانی خواهد بود. از جمله نکات مهم در ارتباط با ذخایر گازی، تمرکز بیش از ۷۰ درصد این منابع در دومنطقه خاورمیانه وشوروی سابق(FSV) با ذخایر معادل ۱۰۰ تریلیون مترمکعب است که از دیدگاه برنامه ریزی آتی انرژی جهانی بسیار حائز اهمیت است. رشد مصرف گاز در مقایسه با سایر حامل های انرژی و همچنین تجارت جهانی آن چه به طریق خط لوله(گاز طبیعی=NG) ویا حمل با کشتی (LNG) در دهه اخیر قابل بررسی است. رشد تقاضای گاز در کشورهای جهان که تا پایان دهه ۸۰ با نرخ فزاینده ای ادامه داشت با کاهش مصرف شوروی سابق به دلیل مسائل مرتبط با فروپاشی نظام حاکم برآن سیر نزولی پیدا کرده تاکنون نیز باشتاب کاهنده ای ادامه دارد که این روند به مرور بر طرف خواهدشد. میزان مطلق مصرف گازطبیعی در دهه گذشته همیشه صعودی بوده است. عمرذخایرگاز به میزان ۲۲ سال(۵۰ درصد) بیشتر از عمر ذخایر نفتی است؛ ازاین رو جهان جهت تامین نیازهای آتی انرژی خود بیشتر از نفت می تواند برروی گاز تکیه داشته باشد. میزان ذخایر گاز طبیعی شوروی سابق ۴۰ درصد کل ذخایر جهان است که روسیه به تنهایی ۵/۳۴ درصد از ذخایر جهان را داراست و خاورمیانه ۴/۳۲ درصد یعنی تقریباً یک سوم ذخایر گاز جهان را دراختیار دارد که سهم ایران به تنهایی ۱۵ درصد است، دو منطقه در جهان یعنی شوروی سابق (روسیه، ترکمنستان، قزاقستان و ازبکستان) و خاورمیانه (ایران، قطر، امارات عربی متحد، عراق، کویت و عربستان) جمعاً حدود ۷۵ درصد از ذخایر را دراختیار دارند، این ارقام به تنهایی گویای اهمیت استراتژیک ایران از لحاظ منابع گازجهان است زیرا علاوه براین که ایران دومین کشور عمده جهان از لحاظ میزان ذخایر است، در عین حال بین دو قطب مهم گازی جهان قرار دارد واین مطلب بر اهمیت استراتژیک کشور می افزاید. عمر ذخایر گاز ایران با روند تولید فعلی بیش از ۲۰۰ سال برآورد می شود که این امرمسئله صادرات گاز را مورد توجه قرار می دهد ونیز با انجام اکتشاف های جدید احتمالاً برمیزان این ذخایر ثابت شده در سال های آینده افزوده، خواهد شد. که نیاز به برنامه ریزی درازمدت دارد. ده میدان عظیم گازی جهان به ترتیب بزرگی عبارتند از: میدان گاز گنبد شمالی(پارس جنوبی)که عظیم ترین میدان گاز جهان است و روسیه پنج میدان در اختیار دارد. ایران نیز؛ در با اختیار داشتن پارس شمالی و جنوبی دو میدان عظیم جهان را داراست، قطر(مشترک با ایران). ذخایر گاز طبیعی در جهان به طور کلی ذخایر گاز نیز همچون ذخایر نفتی به سه دسته تقسیم می شوند: ذخایر ثابت شده (Proved Reserves)، ذخایر احتمالی(Probable) وذخایر ممکن (Possible). ذخایر ثابت شده آن دسته از ذخایری هستند که اکتشاف درآنها به پایان رسیده ودر حال حاضر در مرحله تولید ویا توسعه قرار دارند. ذخایر احتمالی به آن دسته اطلاق می شود که اکتشاف در آنها به پایان رسیده و به احتمال زیاد تحت شرایط فنی و اقتصادی فعلی قابلیت تولید را خواهند داشت. ذخایر ممکن نیز ذخایری هستند که شناخت زمین شناسی برروی آنها صورت گرفته ومعمولاً در جنب ذخایر ثابت شده یا احتمالی قرار دارند وارقام ارائه شده صرفاً تخمین های کارشناسان زمین شناسی نفت وگاز است. ذخایر گاز جهان در بیست سال گذشته از روند پایدار افزایشی برخوردار بوده است. کشف میدان های عظیم گازی مستقل در روسیه مانند اورنگری(Urengoy)، یامبرگ (Yamburg)و بواننکوسکوی(Bovanakovskoye) وهمچنین میدان عظیم گازی پارس جنوبی درایران. به طور کلی ذخایر گاز جهان در پایان سال ۱۹۹۵ نسبت به سال ۱۹۷۵ به میزان ۱۲۱ درصد و نسبت به سال ۱۹۸۵، ۴۱ درصد افزایش نشان می دهد. درسال های ۱۹۹۴و ۱۹۹۵ روند اکتشاف میدان های عظیم به انتها رسید و در نتیجه ذخایر گاز جهان اندکی روبه نقصان نهاد، است. یکی دیگر از علل کاهش ذخایر، افزایش روند تولید گاز در جهان می باشد. چنانچه رشد ذخایر گاز در جهان به میزان ۳۰ درصد در ۱۰ سال آینده تصور نماییم، دراین صورت میزان ذخایر گاز جهان در حد ۱۸۰ تریلیون متر مکعب درسال ۲۰۰۵ خواهد بود که این افزایش درحقیقت ادامه روند گذشته لیکن با شتاب نسبتاً کمتری می باشد. در مجموع، عمر ذخایر گاز جهان با نرخ تولید فعلی حدود ۶۵ سال برآورد می شود و درمقایسه با عمر ذخایر نفتی که حدود ۴۳ سال است از وضعیت مطلوب تری برخوردار است، بدین ترتیب قاره آمریکا با ۴/۸ تریلیون مترمکعب حدود ۱/۶ درصد، امریکای جنوبی و مرکزی با ذخایر ۷/۵ تریلیون مترمکعب حدود۱/۴ درصد قاره اروپا با ۵/۵ تریلیون متر مکعب ۴ درصد حجم ذخایر گاز جهانی را به خود اختصاص داده اند. ظرفیت تولید گاز طبیعی تولید تجاری گاز طبیعی در جهان از آغاز دهه ۱۹۷۰ تا کنون دارای روند صعودی بوده است. مراکز عمده تولید این حامل انرژی، امریکای شمالی، مرکزی و جنوبی، اروپا، شوروی سابق، خاورمیانه، افریقا، آسیا و اقیانوسیه هستند. سیستم های مختلف عرضه (خطوط لوله و تانکر) با توجه به پراکندگی جغرافیایی ذخایر گاز طبیعی، این ذخایر عمدتاً درمناطقی قرار دارند که از بازارهای اصلی مصرف به دور هستند.انتقال گاز از مراکز تولید به مصرف شامل انتقال گاز در داخل کشور به صورت شبکه توزیع گاز و هم به صورت انتقال گاز با خطوط یا به طریق LNG برای صادرات به دیگر کشورها است. در سال ۱۹۹۵ حدود ۹/۲۹۵ میلیارد مترمکعب به صورت گاز طبیعی(NG) از طریق خط لوله و ۵/۹۲ مترمکعب به صورت گاز طبیعی مایع شده (LNG) مورد تجارت قرارگرفته است. آینده تجارت گاز مایع(L.N.G) منطقه جنوب شرقی آسیا و یا به طور مشخص کشورهای ژاپن، کره جنوبی و تایوان در حال حاضر بزرگترین مصرف کنندگان و وارد کنندگان این محصول به شمار می روند. پیش بینی های انجام شده به منظور شناخت تقاضای آتی این محصول نشانگر رشد بالای تقاضای LNG در ۲۰ سال آینده در این ناحیه است. در یک سال گذشته فعالیت هایی که در زمینه توسعه ظرفیت های گاز مایع در جهان صورت گرفته بی سابقه بوده است. در این راستا مشخصاً از چهار پروژه نیجریه، قطر(Raslafftan) ترینیداد و عمان می توان نام برد برای اولین بار پروژه هایی با این وسعت در جهان در حال بررسی و اجرا است این پروژه ها به منظور صادرات گاز مایع به بازارهای جدیدی مانند تایلند،چین و هند برنامه ریزی شده است. در حال حاضر ناحیه آسیایی اقیانوس آرام(Asia-Pacific) با در دست داشتن بیش از ۷۵ درصد تجارت جهانی LNG مهمترین ناحیه به لحاظ بررسی آینده این محصول است. به علاوه اینکه ساحل اقیانوس اطلس نیز با پروژه های نیجریه و ترینیداد فعال خواهند شد در حال حاضر LNG تنها ۶ درصد بازار گاز اروپا و کمتر از یک درصد بازار امریکا را به خود اختصاص داده، اما اخیراً فعالیت هایی از طرف خریداران برای توسعه شبکه های تولید، فرآورش و انتقال گاز مایع در اروپای جنوبی وتا حدودی امریکا برای تأمین امنیت عرضه سوخت های خود با استفاده از گسترش ظرفیت عرضه کنندگانی مانند نیجریه، ترینیداد و نزوئلا در این ناحیه و قطر و استرالیا در ناحیه آسیایی صورت گرفته است. پیش بینی میزان عرضه وانتقال گاز طبیعی تا سال۲۰۲۰ بررسی بازارگاز طبیعی جهان در یک دوره بلند مدت (تا سال ۲۰۲۰) و در قالب هفت منطقه جغرافیایی با در نظر گرفتن مشخصه های اقلیمی، اقتصادی، سیاسی و …. به تفصیل انجام گرفته است. این بررسی در دو سنایوری بالا و پایین انجام شده است. وجه تمایز دو سناریوی مورد نظر مفروضات ملحوظ شده در رابطه با پیش بینی بهای نفت به عنوان شاخص بیان کننده قیمت انرژی در جهان است. تجربیات مربوط به نوسانات بهای نفت، بخصوص در مقاطعی از زمان که به عنوان نقاط عطف در جهان شناخته شده است(شوکهای نفتی)نشان دهنده این واقعیت است که تغییر در بهای نفت بر متغییرهایی مانند رشد اقتصادی، الگو و رشد مصرف انرژی، ساختار صنعت، چگونگی به کارگیری تسهیلات وتجهیزات مصرف کننده انرژی با کارایی بالاتر، نرخ صرفه جویی در انرژی و …. تأثیر مستقیم و قابل توجهی داشته است، لذا باعنایت به چنین تجربیاتی، سناریوی مورد بررسی با در نظر گرفتن کلیه اثرات نامبرده در ساختار صنعت گاز در منطقه و در نتیجه جهان به بررسی پتانسیل عرضه گاز طبیعی می پردازد. در سناریوی پایین پیش بینی پتانسیل عرضه، بهای نفت خام براساس قیمت های ثابت سال ۱۹۹۲ معادل ۲۵-۱۵ دلار به ازای هر بشکه در سال ۲۰۰۰ و ۳۳-۲۳ دلار/ بشکه در سال ۲۰۲۰ در نظر گرفته شده است. بهای نفت در سناریوی بالا نیز به ترتیب ۳۰-۲۰ دلار/بشکه در سال۲۰۰۰ و ۵۰-۴۰ دلار/ بشکه در سال۲۰۲۰ مورد نظر خواهد بود. متغیرهای تأثیر گذارنده برپتانسیل عرضه گاز طبیعی در جهان را به طور کلی می توان به دو دسته تقسیم کرد: یک دسته متغیرهایی که به طور عام در کلیه مناطق دارای اثر مشابهی به عرضه خواهند بود(مانند چگونگی رشد اقتصادی و …) دسته دیگر متغیرهایی هستند که تنها به لحاظ خاص اقلیمی، سیاسی و اقتصادی و … در هر منطقه به عرضه آن منطقه خاص تأثیر خواهند گذارد و وجود چنین متغیرهایی اگرچه جهت بهبود عرضه در آن مناطق خاص ضرورت خواهد داشت، لیکن برای سایر مناطق به عنوان یک شرط لازم(در مقطع مورد بررسی) مطرح نخواهند بود(مانند قوانین محدود کننده محیطی، بهبود تکنولوژی حفاری واکتشاف و تولید منابع گاز و …) در این بررسی چگونگی تأثیر متغیرهای مؤثر برعرضه گاز طبیعی در مناطق مختلف با توجه به شرایط خاص هر منطقه به تفکیک مورد توجه و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. مهمترین متغیرهای مورد نظر در این بررسی به شرح زیر است: - شرایط آب و هوایی هر منطقه؛ - سیاست های حال و آینده انرژی هر منطقه در رابطه با چگونگی الگوی مصرف انرژی در دوره های مختلف ونیز سیاست جایگزینی انواع انرژیها به خصوص در بخش گاز طبیعی؛ - سیاست های صرفه جویی در مصرف انرژی (به خصوص گاز طبیعی)؛ - چگونگی امکانات توسعه انتقال و توزیع گاز طبیعی به مصرف کنندگان نهایی، شبکه های توزیع و انتقال داخلی و … امکانات صادراتی؛ - چگونگی قراردادهای عرضه گاز طبیعی در زمان حال و آینده و با توجه به برنامه توسعه صادرات در هر منطقه؛ - درصد بستگی به صادرات گاز طبیعی؛ - حجم ذخایر گاز طبیعی در هر منطقه؛ - نرخ تهی شدن منابع داخلی گاز؛ - قوانین هر منطقه در رابطه با مسائل زیست محیطی؛ - بهبود تکنولوژی حفاری وتولید و اکتشاف گاز طبیعی؛ - چگونگی تأمین مالی طرح های بالادستی بخش گاز طبیعی؛ سناریو های مفروض دراین بررسی برای کلیه مناطق دنیا به استثنای اروپای مرکزی و شرقی به کار رفته است. تولید گاز در شوروی سابق تا حد بسیار زیادی به چگونگی مسائل سیاسی در فدراتیو روسیه بستگی دارد، بنابراین تمایز بین سناریوهای عرضه بالا و پایین برای اروپای مرکزی و شرقی براساس قیمت های بازار جهانی نفت خام نیست بلکه به دو مجموعه مفروضات در ارتباط با مناسبات اقتصادی و سیاسی در فدراتیو روسیه بستگی دارد. پیش بینی میزان تقاضای گاز طبیعی در جهان تا سال ۲۰۲۰ تقاضای گاز طبیعی در بلند مدت در پیش بینی تقاضای گاز طبیعی در جهان در آینده فرض قیمت اساسی ترین نکته در تعیین محدوده تقاضا است. همچنین پیش بینی میزان رشد مصرف انرژی که متأثر از رشد اقتصادی است یکی دیگر از عوامل مؤثر به شمار می آید، در هر دوی این عوامل فرض قیمت نفت نکته مهمی در برآورد نهایی قیمت گاز به شمار می رود. به طور کلی از مشخصات دو دهه قرن آتی، افزایش مصرف و نقش گاز مایع طبیعی است و در کل میزان مصرف گاز در جهان در سال های ۱۹۹۵-۲۰۰۰ با رشد ۲/۲ درصد در سال های ۲۰۰۰-۲۰۰۵، ۳/۲ درصد در سال های ۲۰۰۰-۲۰۱۰ و ۲/۲ درصد و در سال های ۲۰۱۰-۲۰۲۰ بیش از ۲۵ درصد از تقاضای انرژی جهان توسط گاز تأمین خواهد شد. و این در حالی است که سهم نفت به ۳۵ درصد و زغال سنگ به ۲۷ درصد کاهش می یابد. کشورهای عمده مصرف کننده و گسترش استفاده از گاز طبیعی (قوانین و مقررات زیست محیطی) - استفاده از گاز طبیعی در جهت کاهش آلودگی محیط زیست - مالیات بر گاز طبیعی در سه منطقه عمده کشورهای سازمان همکاری اقتصادی وتوسعه (OECD)؛ کشورهای واردکننده نفت و گاز در سازمانOECDمی خواهند قوانین و مقررات مالیاتی و غیرمالیاتی را طوری بنا کنند که وابستگی آنها به نفت کمتر شود و استفاده از گاز طبیعی را تا اندازه ای نسبت به نفت تشویق نمایند. قوانین و مقررات غیرمالیاتی کشورهای OECDدر مورد گاز طبیعی کشورهای عضو سازمان OECDکه سه بازار عمده مصرف گاز طبیعی را در برمی گیرند صرف نظر از مالیات زیادتر بر نفت و فرآورده های آن را غیرمستقیم باعث مصرف بیشتر گاز طبیعی می شود و قوانین و مقرراتی نیز دارند که به تشویق مصرف گاز به جای نفت کمک می کند و منابع وارداتی را متعددتر می سازد. - اقدامات بین المللی برای جلوگیری از گرم شدن تدریجی جو کره زمین از جمله گسترش استفاده از گاز طبیعی؛ در نهایت با تفاصیل زیاد، روند جهانی در استفاده از حامل های انرژی، به سمت استفاده از گاز طبیعی به دلایل فراوان گفته شده است و این مطلب با افزایش ۲۵ درصد مصرف آن در میان کل سوخت ها نمایان گر است
تحقق هدف های سه گانه تامین گسترده تر گاز در مصارف انرژی داخلی، اجرای طرح های صیانتی تزریق گاز در میدان های نفتی و عهده دار شدن نقش و سهم منطقی در بازارهای صادراتی گاز مستلزم برنامه ریزی های بلندمدت و مطالعات جامع است که بتواند جهت گیری های توسعه منابع گازی و بهره برداری مؤثر از ذخایر ارزشمند گاز کشور را تبیین نماید.
پروژه مطالعات جامع گاز کشور با بهره گیری ازاطلاعات مربوط به عملکرد صنعت گاز کشور در بیست سال گذشته وبراساس طراحی وتدوین مدل های ریاضی به طرح چشم اندازی از آینده پرداخته است ودر قالب آن عرضه وتقاضای حامل های مختلف انرژی وسهم هریک از آنها دربخش های مختلف خانگی- تجاری، صنعت، کشاورزی وحمل ونقل در افق بیست سال آینده ارائه شده است.
توسعه منابع گازی کشور و تبدیل ذخایر گازی به منابع قابل بهره برداری و دردسترس با کمیات پیش بینی شده مستلزم سرمایه گذاری عظیم در این بخش وتحول بنیادی تکنولوژیک آن است و ازهمین روی گسترش و تعمیق همکاری های بین المللی منطقه ای از جمله شرایط اساسی توفیق در اجرای برنامه های طراحی شده و دگرگونی در مبانی فنی تولید و جلب سرمایه در بخش انرژی به طور عام وبخش گاز به طور خاص است. چنین فرآیندی ناگزیر مستلزم بازآرایی صنعت نفت وگاز کشور وانطباق آن با شرایط جدید فنی، اقتصادی وتجاری در سطح بین المللی است.

مصرف سرانه گاز طبیعی در دو دهه گذشته با نوساناتی توأم بوده است و در دوقطب بزرگ مصرفی جهان یعنی آمریکای شمالی وشوری سابق در جهت عکس یکدیگر حرکت کرده است. مصرف سرانه آمریکای شمالی در دهه های ۷۰ و۸۰ با کاهش توأم بود. درصورتی که مصرف شوری سابق افزایش داشته است. این روند با فروپاشی اتحاد شوروی معکوس شده است. دراین دو دهه مصرف سرانه جهانی از رشد پیوسته ای برخوردار بود ودرسال ۱۹۹۰ به حدود ۳۰/۰ تن معادل نفت بالغ گردید وبعد ازآن با یک روند کاهش(محدود)روبه رو شد.
پراکندگی و عمر ذخایر گاز طبیعی در جهان حجم ذخایر تثبیت شده گاز طبیعی درجهان در سه دهه اخیر تقریباً ۳ برابرشده است و بررسی عمر ذخایر جهانی گاز دراین دوره حاکی از افزایش عمر این ذخایر است. پراکندگی جغرافیایی ذخایر عبارتند از: شوروی سابق با میزان ذخایر تثبیت شده ۵۶ تریلیون مترمکعب با حدود ۴۰ درصد میزان ذخایر جهان، خاورمیانه با میزان ذخیره ای ۲/۴۵ تریلیون متر مکعب با حدود ۴/۳۲ درصد حجمی گاز جهان، خاورمیانه با میزان ذخیره ای ۲/۴۵ تریلیون مترمکعب با حدود۴/۳۲ درصد حجمی گاز جهان، آسیا و اقیانوسیه، با حجم ذخایر ۵/۹ تریلیون مترمکعب با حدود۷/۶ درصد میزان جهانی گاز، قاره آفریقا با ۴/۹ تریلیون مترمکعب با حدود ۷/۶ درصد حجم جهانی ذخایر گاز الجزایر، هند ونروژ سایر میدان های عظیم را دراختیار دارند.

پتانسیل تولید و عرضه گاز طبیعی در جهان تولید و عرضه گاز طبیعی در دهه گذشته در مقایسه با سایر حامل های انرژی مخصوصاً درمناطق خاورمیانه آفریقا، آمریکای مرکزی از ا فزایش قابل توجه ای برخوردار بوده است، به طور کلی میزان تولید این نواحی در این دوره حدود ۱۰۰ درصد رشد داشته لکن این میزان تولید با در نظر گرفتن ذخایر عظیم گازی مناطق فوق که دارای عمر متوسط بیش از ۱۰۰(صد) سال هستند هنوز بسیار ناچیز بوده که نشان دهنده توان بالقوه ای است که در صورت به فعل درآمدن قادر به تامین مصارف بلند مدت انرژی جهانی خواهد بود. از جمله نکات مهم در ارتباط با ذخایر گازی، تمرکز بیش از ۷۰ درصد این منابع در دومنطقه خاورمیانه وشوروی سابق(FSV) با ذخایر معادل ۱۰۰ تریلیون مترمکعب است که از دیدگاه برنامه ریزی آتی انرژی جهانی بسیار حائز اهمیت است. رشد مصرف گاز در مقایسه با سایر حامل های انرژی و همچنین تجارت جهانی آن چه به طریق خط لوله(گاز طبیعی=NG) ویا حمل با کشتی (LNG) در دهه اخیر قابل بررسی است.
رشد تقاضای گاز در کشورهای جهان که تا پایان دهه ۸۰ با نرخ فزاینده ای ادامه داشت با کاهش مصرف شوروی سابق به دلیل مسائل مرتبط با فروپاشی نظام حاکم برآن سیر نزولی پیدا کرده تاکنون نیز باشتاب کاهنده ای ادامه دارد که این روند به مرور بر طرف خواهدشد. میزان مطلق مصرف گازطبیعی در دهه گذشته همیشه صعودی بوده است. عمرذخایرگاز به میزان ۲۲ سال(۵۰ درصد) بیشتر از عمر ذخایر نفتی است؛ ازاین رو جهان جهت تامین نیازهای آتی انرژی خود بیشتر از نفت می تواند برروی گاز تکیه داشته باشد.

میزان ذخایر گاز طبیعی شوروی سابق ۴۰ درصد کل ذخایر جهان است که روسیه به تنهایی ۵/۳۴ درصد از ذخایر جهان را داراست و خاورمیانه ۴/۳۲ درصد یعنی تقریباً یک سوم ذخایر گاز جهان را دراختیار دارد که سهم ایران به تنهایی ۱۵ درصد است، دو منطقه در جهان یعنی شوروی سابق (روسیه، ترکمنستان، قزاقستان و ازبکستان) و خاورمیانه (ایران، قطر، امارات عربی متحد، عراق، کویت و عربستان) جمعاً حدود ۷۵ درصد از ذ
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
گاز طبيعي مايع (LNG)
--------------------------------------------------------------------------------

گاز طبيعي چنانچه در فشار اتمسفر تا دماي F º260- سرد شود، به حالت مايع تبديل مي شود. LNG شامل بيش از 95 درصد متان و درصد کمي اتان و پروپان و ساير هيدروکربورهاي سنگين تر است. ساير ترکيبات و ناخالصي هاي گاز طبيعي مانند اکسيژن، آب، گازکربنيک و ترکيبات گوگردي طي فرآيند سرد کردن از گاز طبيعي جدا شده و گاز طبيعي در حالت مايع بدست مي آيد. البته LNG تا حد 100 درصد متان خالص نيز قابل دستيابي است. حجم LNG 600/1 حجم گاز طبيعي و دانسيته آن 42/0 دانسيته آب است. اين ماده، مايعي بي بو، بي رنگ و غير سمي است و نسبت به فلزات يا ساير مواد حالت خورندگي ندارد. LNG وقتي تبخير يا با هوا ترکيب شود در دامنه غلظت 5 تا 15 درصد مي سوزد. LNG يا بخار آن در محيط و فضاي باز حالت انفجاري ندارد. کليه آزمايشات انجام شده و خواص LNG، ايمن بودن اين سوخت را کاملاً تائيد مي کند زيرا نشت مايع LNG يا ابربخارات آن به محض تماس با زمين يا در اثر حرارت محيط به سرعت در هوا تبديل به گاز شده و چون در اين حالت از هوا سبک تر است در محيط پراکنده و منتشر مي شود. LNG در وهله اول براي خودروهاي سنگين ديزلي (HEAVY DUTY VEHICLE) کاربرد دارد. به لحاظ ارزش حرارتي و دانسيته انرژي، مشابه سوخت ديزل (گازوئيل) هست.
LNG در دماي 260ºF- و فشار اتمسفريک در حالت مايع اشباع ( در دماي جوش مايع) است. بنابر اين مانند هر مايع در حال جوش چنانچه در فشار ثابت نگهداري شود (حتي با افزايش حرارت) در دماي ثابت خواهد ماند.
مادام که بخار LNG از مخازن خارج مي شود (boil off)، دماي مخزن ثابت مي ماند.
اجزاء سيستم خودروهاي با سوخت LNG:
از لحاظ انتقال سوخت به موتور، مشابه موتورهاي با سوخت CNG است و سوخت به صورت بخار وارد موتور مي شود. فرق اساسي بين موتورهاي CNG, LNG در نحوه نگهداري و تحويل سوخت است.
مخازن ذخيره LNG دوجداره مي باشند و براي فشار کاري حداکثر تا 230 psi يا 16bar طراحي شده است. اين مخازن داراي لوله و اتصالات لازم براي خارج کردن گاز در صورت افزايش فشار ( با توجه به انتقال حرارت از محيط به مخزن) و يا انتقال سوخت در زمان مصرف هستند. اين مخازن مجهز به سيستم اعلام پايان سوخت گيري (پرشدن مخزن) نيز هستند. موتور خودروها گاز را در فشار 4 الي 9 بار (60-120 psi) مصرف مي کند.
معايب استفاده از LNG:
بسياري از مردم به استفاده از مواد در دماهاي پايين عادت نداشته لذا نياز به آموزش خاصي در زمينه استفاده از سوخت در دماي خيلي پايين هست.
در ايستگاههاي سوخت گيري خطوط انتقال گاز از مخزن به خودرو ( شامل لوله ها شيرآلات و وسايل اندازه گيري) جهت انتقال LNG در حالت مايع بايد پيش از شروع ، سوخت تا دماي ºF 260- سرد شوند در غير اينصورت منجر به تبخير بخشي از سوخت مي شود.
- حداکثر پرشدن مخزن دوجداره Cryogenic تا حد ماکزيمم ظرفيت، امکان پذير نيست زيرا به اندازه لازم فضاي خالي در بالاي سطح مايع جهت تبخير يا جوشيدن مايع بايد در مخزن در نظر گرفته شود.
مزاياي استفاده از LNG:
دانسيته انرژي بالاتري نسبت به سوختهاي گازي دارد، زيرا به شکل مايع ذخيره مي شود. مسافت پيمايش بيشتر و وزن کمتر مخازن ذخيره، استفاده از آن را در خودروهاي کوچکترامکان پذير مي سازد. سرعت سوختگيري بالا به نحوي که در خودروهاي بزرگ زمان سوختگيري 4 الي 6 دقيقه مي باشد (10 الي 40 گالن در دقيقه). ارزيابي و کنترل ترکيب سوخت با دقت بالايي امکان پذير است و با توجه به اينکه LNG توليد شده براي خودروها تا 99 درصد متان دارد، لذا کنترل و تعيين مناسب ترکيب سوخت بازدهي موتور و سوخت را نيز افزايش مي دهد.

» منبع: سازمان بهينه سازی سوخت کشور
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
سبك‌ترین ماده جامد جهان ساخته شد
--------------------------------------------------------------------------------


محققان یك ایروژل جدید ساخته‌اند كه از قدرت فوق‌العاده‌ای برخوردار بوده و سطح بسیار بزرگی را در بر می‌گیرد.

به گزارش ایسنا، ایروژل كه به دلیل ظاهر نیمه‌شفاف آن «دود یخ‌زده» نام گرفته، یك ماده ساختنی است كه از یك ژل به دست می‌آید كه قسمت مایع آن با گاز جایگزین شده و در نتیجه ماده‌ای جدید را به وجود آورده كه سبك‌ترین ماده جامد جهان نام گرفته است.

ماده جدید موسوم به "نانولوله ایروژل چند دیواره كربن(MWCNT)" را می‌توان در سنسورهایی برای شناسایی مواد آلاینده و سمی، راكتورهای شیمیایی و قطعات الكترونیكی به كار برد.

اگرچه ایروژل‌ها از سیلیكا، اكسیدهای فلز، پلیمرها و مواد كربنی ساخته شده و در عایق‌كاری حرارتی پنجره‌ها و ساختمان‌ها، راكت‌های تنیس، اسفنج‌ها جهت پاك كردن نشت روغن و سایر محصولات به كار می‌رود، دانشمندان كمی در ساخت ایروژل از نانولوله‌های كربنی موفق بوده‌اند.

آنها از یك ژل مرطوب از MWCNT تازه كه خوب پراكنده شده استفاده كرده و قسمت مایع آن را خارج كردند. با این كار آنها به ایروژل یكپارچه MWCNT با چگالی چهار میلی‌گرم بر سه سانتی‌مترمكعب دست پیدا كردند.

ایروژل‌های MWCNT كه به آنها مواد پلاستیكی تزریق شده، مانند فنر از انعطاف زیادی برخوردار بوده و اگر نانولوله‌های فشرده در یك اونس مكعب از هم باز شده و در كنار هم قرار گیرند می‌توانند سه زمین فوتبال را فرش كنند.

این ایروژل‌ها همچنین بهترین رسانای برق محسوب می‌شوند كه آنها را برای برنامه‌های حسگر و استفاده در قطعات الكترونیكی انتخابی ایده‌آل كرده است

منبع:انجمن کامپوزیت ایران
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
تله بخارها چيست؟
--------------------------------------------------------------------------------

هنگام استفاده از بخار به عنوان ناقل گرما در سيستمهاي مختلف براي اطمينان از اين كه تمامي بخار توسط چگالش تبديل به آب ميشود بايد از تله بخار استفاده كرد وتله بخارها بخار را در درون سيستم نگاه ميدارند تا زماني كه حرارت خود را آزاد كرده و به آب تبديل شود .

كندانسه زماني بوجود ميآيد كه بخار پرفشار داغ با جداره هاي سردتر لوله تماس يافته وكاهش دما به حدي باشد كه موجب چگالش يا تغيير حالت از گاز به مايع شود . سيستم تله بخار بگونه اي است كه تنها به آب كندانسه اجازه برگشت به سمت ديگ را مي دهند.وجود كندانسه در خطوط بخار مشكلات زيادي مانند خورده شدن بيش از حد شيرها واتصالات سوراخ شدن جداره هاي لوله ها و زانويي ها و ارتعاش خط لوله را بوجود مي آورد .تله بخارها همچنين هوا وساير گازهاي چگاليده نشده را تخليه مي كنند . هوا يا ساير گازها انتقال حرارت در سيستم را كاهش داده و منجر به خوردگي داخل سيستم مي شوند .

تله بخارها به سه گروه عمده تله هاي ترموستاتيك -مكانيكي و جنبشي تقسيم مي شوند .تله هاي ترموستاتيك داراي يك عضو دو فلزي يا فانوسه اي مي باشند .كه كندانسه فوق سرد وبخار را تشخيص داده و در صورت وجود كندانسه يك شير را باز ميكنند .تله بخار ترموستاتيك دو فلزي از يك عضو فلزي كه براي اين كاربرد داراي ضريب انبساط مناسبي باشد استفاده ميكند . تله بخارهاي ترموستاتيك فانوسه اي از يك سيال با نقطه جوش پايين تر از آب استفاده مي كنند كه مي تواند ضمن منقبض ومنبسط شدن دريچه تخليه را باز وبسته نمايد .اين نوع تله ها معمولا در كاربردهاي با فشار بالا و در جايي كه ذخيره مقداري كندانسه مجاز باشد استفاده مي شود .نحوه كار تله هاي مكانيكي بر اساس نيروي غوطه وري واختلاف بين چگالي بخار وكندانسه مي باشد .تله هاي شناوري وترموستاتيكي سطلي وسطلي معكوس سه نوع عموده تله هاي مكانيكي مي باشند .اين نوع تله ها كندانسه را در دمايي نزديك به دماي اشباع بخار تخليه مي كنند .تله هاي شناوري وترموستاتيكي تركيبي از تله هاي شناوري و ترموستاتيكي فانوسه اي مي باشند .اين نوع تله ها براي ظرفيت هاي بالا در فرايندهاي بخار كم فشار و همچنين كاربردهاي HVAC مناسب هستند .اين تله ها تا فشارهاي 200psi يا بيشتر موجود مي باشند .ولي در فشارهاي بالاتر مستعد پديده ضربه قوچ مي باشند .تله هاي سطلي وسطلي معكوس براي باز وبسته كردن دريچه تخليه از نيروي غوطه وري استفاده ميكنند .سوراخ تخليه معمولا در بالا قرار دارد .تا احتمال مسدود شدن آن كاهش يابد .تله هاي جنبشي بر اساس اختلاف خصوصيات جريان هاي بخار وكندانسه عمل ميكنند .تله هاي ترمو ديناميك يا ديسكي ضربه اي يا پيستوني و اوريفيس دار سه نوع عمده تله هاي جنبشي مي باشند .تله هاي ترموديناميك يا ديسكي داراي يك عضو متحرك هستند .اين عضو يك ديسك است كه براي باز كردن دريچه خروجي نشيمنگاه خود را بالا مي برد .اين نوع تله ها براي سيستمهاي بخار پرفشار بسيار مناسب ميباشند .تله هاي ضربه اي يا پيستوني شير تخليه خود را بر اساس فشار باز وبسته ميكنند .اين نوع تله ها بدليل كوچك بودن منفذ تخليه ممكن است مسدود شوند و يا گير كنند .تله هاي اوريفيسي هيچ عضو متحركي ندارند و بر اساس اختلاف چگالي كندانسه را به طور مدام تخليه مي كنند . اين نوع تله ها تحت شرايط ثابت بار وفشار مانند لوله اصلي بخار بهترين عملكرد را دارند .


مهمترين راه كاهش اتلاف بخار تداوم يك برنامه دوره اي براي بازبيني و تعمير تله بخار مي باشد . هزينه هاي سالانه تعمير و يا تعويض قطعات يا خود تله ها در مقايسه با هزينه ناشي از اتلاف بخار بسيار ناچيز است .برنامه آزمايش وبازرسي تله بخار بسته به نوع تله ميتواند از هر يك از موارد زير تشكيل شده باشد .

* بازبيني اين كه انتخاب نوع تله با محل كاربرد تناسب دارد .و همچنين سايز وجزييات لوله كشي بررسي شود .
* در لوله كشي مسير خروجي تله يك شير تست نصب شود تا بتوان خروجي ان را عينا مشاهده كرد .
* با استفاده از ابزار مافوق صوت ( اولتراسونيك ) و يا گوشي پزشكي به صداي تله گوش كنيد .اگر تله بخار به درستي كار كند يك صداي هيس ناشي از بخار اب وصداي شرشر ناشي از كندانسه شنيده مي شود .
* از دماسنجهاي فوري استفاده كنيد
* با استفاده از گوشي پزشكي به صداي باز وبسته شدن ديسك وسطل گوش كنيد .

دوره هاي بازرسي معمول براي كاربردهاي مختلف از 6 ماه براي تله هاي اصلي بخار تا يك سال براي تله هاي سيستم گرمايش تغيير ميكند .همچنين توجه كنيد كه در يك برنامه نگهداري تله هاي بخار بايد مشخصات كامل تله مانند محل قرار گيري سايز ظرفيت توليد كننده وشماره مدل ونوع كاربرد آن درج شود .
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
مديريت ايمني فرايند در كنترل مواد شيميايي
--------------------------------------------------------------------------------

مديريت ايمني فرآيند، خطرات ناشي از نشر مواد خطرناك بدليل نقص و خطر در فرآيند، دستور كار يا تجهيزات را شناسايي، ارزيابي و در نهايت حذف يا كنترل مي كند. استانداردهاي مديريت ايمني فرآيند، مواد شيميايي خطرناك را مورد بررسي قرار مي دهد و در واقع به افراد كمك مي كند كه از به وجود آمدن حوادث ناشي از نشر مواد خطرناك جلوگيري كنند. روند كار مديريت ايمني فرآيند براساس اجراي دقيق اجزاي آن است. اجزاي مديريت ايمني فرآيند عبارتند از: برنامه ريزي، تعاريف: شامل استفاده، ذخيره سازي، توليد، جابجايي و تركيب آنها، مشاركت افراد، اطلاعات مربوط به ايمني فرآيند، آناليز خطر فرآيند، دستور العمل عمليات ها، آموزش افراد، مرور ايمني قبل از راه اندازي، مديريت تغيير، بررسي حوادث، طرح هاي اورژانسي و مميزي ها.


مشاركت و آموزش كاركنان
يكي از اصول مديريت فرآيند ايمني وجود مشاركت مداوم كارفرمايان با كاركنان است، به اين صورت كه از نقطه نظرات و پيشنهادات آنها براي پيشبرد برنامه هاي مديريت ايمني فرآيند و شناسايي خطرات استفاده شود. در مقابل، كارفرمايان نيز بايستي آموزش ها و برنامه هاي لازم را براي ارتقاي دانش ايمني و بهداشتي شغلي در نظر بگيرند و آنها را عملي كنند.
اطلاعات ايمني فرآيند (Process Safety Information)
PSI شامل اطلاعات كلي در مورد شيمي فرآيند، تكنولوژي فرآيند و تجهيزات فرآيند است كه براي اجراي مناسب مديريت ايمني فرآيند و نيز تجزيه و تحليل خطرات موجود در فرآيند، وجود اين اطلاعات حياتي است. PSI بر اساس استاندارد OSHA در سه مرحله زير مورد بررسي قرار مي گيرد: مخاطرات مربوط به مواد شيميايي، تكنولوژي فرآيند و تجهيزات فرآيند.
اطلاعات مربوط به مواد شيميايي خطرناك
اطلاعات مربوط به سموم
بيشتر سموم به عنوان مواد شيميايي خطرناك شناخته مي شوند و داشتن اطلاعاتي در مورد غلظت و مقدار آنها حائز اهميت است. از جمله اطلاعات مربوط به سموم مي توان، به دُوزِ كشنده (LD 50) ، غلظت كشنده (LC 50) ، محدوده آستانه (TLV) ، حد مجاز تماس (PEL) و محدوده بهداشتي ماده خطرناك (IDLH) اشاره كرد كه اين مقادير در برگ هاي ايمني مواد (MSDS) و يا خواص خطرناك مواد صنعتي (SAX) يافت مي شود. علاوه برداشتن اطلاعات در مورد حد مجاز تماس و غلظت سموم، داشتن اطلاعات فيزيكي از سموم نيز مهم است، چرا كه اين اطلاعات حاوي رفتارهاي گوناگون مواد شيميايي در محيط هاي مختلف است. از آن جمله مي توان به دماي نقطه جوش، نقطه انجماد، گراويتي مايع، فشار بخار، حلاليت در آب، نسبت بخار شدن آن در مقايسه با مواد ديگر و نيز ظاهر مواد از نظر رنگ و جنس اشاره كرد.
اطلاعات مربوط به واكنش ها
اين اطلاعات حاوي چگونگي واكنش دادن يك ماده با ماده ديگر يا پايداري و ناسازگاري با مواد ديگر است كه از آن جمله مي توان به واكنش اسيدها و بازها، اكسيد شدن فلزات و احياي آنها اشاره كرد.
اطلاعات مربوط به خوردگي
اين سري شامل اطلاعاتي در مورد مواد فلزي و خطراتي از جمله خوردگي است و اغلب مواردي كه حاوي اطلاعات فيزيكي، شيميايي و ميزان واكنش دادن مواد شيميايي است، اطلاعات مربوط به خوردگي را نيز دارا خواهد بود.
اطلاعات مربوط به پايداري و دماي مواد
اين اطلاعات مربوط ميزان پتانسيل و توانايي آتش و انفجار مواد شيميايي و شامل مواردي مانند محدوده اشتعال (UEL، LEL)، و دماي اشتعال (AIT) است. اين اطلاعات نيز در برگ هاي ايمني مواد (MSDS) و استانداردهاي ايمني و حفاظت شغلي يافت مي شود.
اطلاعات خطرات مخلوط كردن مواد شيميايي ناسازگار
اين اطلاعات در مورد مخلوط هاي انفجار زا و حادثه ساز از مواد شيميايي مختلفي است كه در امور مربوط به عمليات يا تعميرات اتفاق مي افتد. به عنوان مثال بسياري از مواد شيميايي در مخازن و يا در راكتورها با يكديگر تركيب مي شوند و يا در بعضي از شرايط عملياتي لوله ها مانند تغيير مواد داخل لوله ها يا تميز كردن داخل لوله ها، تركيب دو ماده شيميايي را خواهيم داشت كه ممكن است خطر آفرين باشد.
تكنولوژي فرآيند
از ابزارهاي مهم در تكنولوژي فرآيند، دياگرام هاي دستگاهها و يا دياگرام هاي فرآيند PED و دياگرام هاي ابزار دقيق و لوله (P& ID s) است كه شامل نقشه اصلي فرآيندها، تجهيزات و اتصالات جريانهاي فرآيند، اجزاي جريان ها، دما و فشار، عملكرد لوله ها و ساير سيستم هاي كنترلي و نمايشگرهاي دقيق فرآيند است.
تكنولوژي فرآيند را مي توان به اين دو بخش تقسيم كرد: شيمي فر آيند: اين اطلاعات در مورد چگونگي واكنش دادن مواد شيميايي براي توليد محصول مورد نياز است كه در آنها تعريف ورودي و خروجي سيستم و خواص آنها، معادلات شيميايي مربوطه، ضايعات فرآيند، سيستم هاي جانبي فرآيند و تعيين گرمادهي و گرماگيري بايستي مورد توجه قرار گيرد.
اين اطلاعات در مورد چگونگي واكنش دادن مواد شيميايي براي توليد محصول مورد نياز است كه در آنها تعريف ورودي و خروجي سيستم و خواص آنها، معادلات شيميايي مربوطه، ضايعات فرآيند، سيستم هاي جانبي فرآيند و تعيين گرمادهي و گرماگيري بايستي مورد توجه قرار گيرد.
تعيين محدوده هاي ايمني براي پارامترهاي فرآيند: ضروري است تا بخشي از اطلاعات، محدوده پارامترهاي فرآيند در شرايط نرمال عملياتي را تعيين كند. از جمله پارامترهاي فرآيند مي توان به جريان، فشار، دما، ارتفاع(سطح)، نوع فاز و تركيب اجزا اشاره كرد. همچنين مقدار طراحي شده براي هر پارامتر بايستي به طور واضح براي فرآيند مشخص شود. PFD ها برروي نمودارها نيز اطلاعات مربوط به پارامترهاي فرآيند بسته به نوع تجهيز در ارتباط با پارامترها را مشخص مي كنند. PFD ها نسبت به ديگر داده ها، مي توانند اطلاعات مفيدتري در مورد تكنولوژي صنعت ارايه دهند.
تجهيزات فرآيند
- مواد سازنده: اين اطلاعات حاوي نوع مواد استفاده شده در فرآيند و همچنين دليل انتخاب نوع ماده است. اين سري اطلاعات را مي توان در استانداردهاي جهاني يافت كرد.
- دسته بندي نواحي خطرناك: اين نوع دسته بندي به معناي تقسيم كردن ناحيه هاي اطراف تجهيزات براساس توانايي ايجاد خطر است كه در طراحي دستگاههاي الكتريكي به كار مي رود.
معمولاً براي هر واحدي نقشه ناحيه هاي خطر وجود دارد، كه در بعضي از مواقع برروي نقشه هاي»P & ID « نيز ناحيه هاي خطر مشخص مي شود. اطلاعات مربوط به اين بخش شامل موارد زير است: طراحي سيستم هاي فشارشكن، طراحي سيستم هاي تهويه و موازنه جرم و انرژي.
اين اطلاعات مربوط به جريان هاي جرمي و انتقال حرارت است و در گزارش طراحي ها و همچنين طراحي دستگاهها يافت مي شود. بعضي از اجزاي موازنه جرم و انرژي نيز در دياگرام هاي PED يافت مي شود.
تجزيه و تحليل خطرات موجود در فرآيندها (PHA)
يكي از روشهاي مؤثر در مديريت خطر، تجزيه و تحليل انواع خطرهاست كه طي آن خطرات موجود در فرآيند شناسايي و سپس ارزيابي و كنترل مي شود. با انجام اين عمل كارفرما در جاهاي مخاطره آميز، براي اجراي ايمني فرآيند،
مي تواند اقدامات مفيدي را انجام دهد. در واقع هدف از PHA تجزيه و تحليل عوامل و عواقب حوادث آتش سوزي، انفجار، نشر مواد شيميايي سمي يا آتش زا و مواد شيميايي خطرناك است و از طريق آن مي توان تجهيزات، ابزارها، عوامل انساني و عوامل خارجي را كه سبب آسيب در فرآيند مي شوند، مورد بررسي قرار دارد.
متدهاي PHA
تجزيه و تحليل خطرهاي موجود در فرآيندها مشتمل برمتدهاي زير است:
روش »چه مي شد« اگر (what if)، روش »چك ليست«، روش تركيبي »چه مي شد اگر و چك ليست«، روش مطالعه قابليت عملكرد سيستم (HAZOP) ، تجزيه و تحليل آثار و حالت خطا (FMEA) ، روش تجزيه و تحليل درختي خطا (FTA) .
براي انتخاب يك روش مناسب آناليز مي بايست به5 مشخصه زير توجه داشت: ميزان پيچيدگي و اندازه سيستم، نوع فرآيند، نوع عمليات، طبيعت خطرات بالقوه و شرايط و حوادث مدنظر.
دستورالعمل هاي عملياتي
براي فعاليت هاي در ارتباط با فرآيند، دستورالعمل هايي وجود دارد كه افراد در حين كار از آنها استفاده مي كنند. اين دستورالعمل ها از نظر فني بايستي براي كاركنان واضح و آشكار باشد و هر چند مدت مرور و بازنگري شود. براي اطمينان از تطابق دستورالعمل ها با خطرات و نيز ميزان دقيق بودن آنها مي توان به اطلاعات حاصل از فرآيند PSI مراجعه كرد. دستورالعمل ها معمولاً شامل تعيين وظايف، تعيين محدوده هاي عملياتي، سيستم هاي ايمني و اقدامات حفاظتي ايمني و بهداشت شغلي افراد است.
آموزش افراد
كليه افراد اعم از كاركنان تعميراتي و عملياتي كه در ارتباط با فرآيند و مواد شيميايي خطرناك هستند، بايد نسبت به مواد شيميايي خطرناك و روشهاي حفاظتي از سوي كارفرمايان خود آموزش هاي كافي ديده باشند. اين آموزش ها شامل طرز كار با فرآيند دستورات عملياتي، وظايف كار ايمني، پاسخ به شرايط اضطراري فعاليت هاي روزمره و غير روزمره، طرز استفاده از برگ هاي ايمني مواد خطرناك MSDS و ساير فعاليت هايي است كه افراد با آنها سر و كار دارند.
ايمني پيمانكاران
ضروري است براي ورود پيمانكاران به واحد و كاركردن آنها، مجموعه قوانين غربال مانندي تدوين شود.
چون رعايت دستورات ايمني و بهداشت شغلي آنها متفاوت با ساير كاركنان واحد است در واقع رعايت اين موارد به عهده پيمانكار است نه كارفرما، بنابراين قبل از عقد قرار داد كارفرما بايستي عملكرد پيمانكار را از نظر ايمني و بهداشت با بررسي نسبت بيماريها و تلفات جاني در موارد ديگر بسنجد و پس از آن مهارت و دانش پيمانكار در اجراي عمليات بررسي شود.
ايمني قبل از نصب و راه اندازي
كارفرمايان براي تأمين قابليت اطمينان و كيفيت فرآيند در طراحي و ساخت واحدهاي جديد، اطلاعات مربوط به PHA را گسترش مي دهند بدين شكل كه با استفاده از توصيه نامه ها و پيشنهادات حاصل از تجزيه و تحليل ايمني فرآيند، دستورالعمل هاي ايمني قبل از نصب و راه اندازي فرآيند فراهم مي شود.
بي نقص بودن تجهيزات مكانيكي
كارفرمايان براي پيشگيري از خرابي و مشكلاتي ناشي از تجهيزات و دستگاه ها نيازمند جدول بندي و زمان بندي برنامه هاي تعميراتي هستند. در فرآيندها دستگاه ها بايد طوري طراحي، ساخت و اجرا شوند كه احتمال وقوع ريسك ناشي از نشر مواد سمي خطرناك به حداقل برسد. برنامه هاي تعميراتي بايستي شامل شناسايي و رده بندي دستگاه ها و ابزارها، تست ها و بازرسي ها، گسترش دستورالعمل هاي تعميراتي، گسترش برنامه هاي آموزشي افراد، مستندسازي نتايج بازرسي ها و ثبت توصيه نامه هاي ارايه شده براي نقص هاي عملياتي باشد.
مديريت تغيير
براساس استاندارد مديريت ايمني فرآيند»تغيير« به تبديل و اصلاح تجهيزات، دستورالعمل ها، مواد اوليه و شرايط عملياتي(پارامترهاي عملياتي) اطلاق مي شود نه به جايگزيني و تعويض كردن تجهيزات و شرايط.
اين تغييرات قبل از اجرا بايستي مشخص و مرور شود و هنگامي كه اپراتور مي خواهد فرآيندي را در يك شرايط عملياتي ديگري هدايت كند بايستي كليه پارامترهاي اطراف و خارج از شرايط بوجود آمده را مرور و بررسي كند و در مورد آن مديريت تغيير را به كار بندد.
سازماندهي اورژانسي
كارفرمايان بايستي آمادگي مقابله با شرايط اضطراري ناشي از نشر مواد خطرناك را داشته باشند. سازمان دهي اورژانسي يك لايه دفاعي است كه در مسير ديگر لايه ها از بوجود آمدن شرايط اضطراري پيشگيري مي كند و يا در صورت رخداد سانحه، طرز رويارويي با شرايط بوجود آمده را به افراد آموزش مي دهد.
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
بررسي آناليز روغن
--------------------------------------------------------------------------------

وجود يک سيستم مناسب براي تعمير و نگهداري دستگاهها، عامل بسيار موثري در عملکرد مناسب سيستم و کاهش هزينه هاي تعمير و نگهداري است. تعميرات مبتني بر وضعيت دستگاه که در حقيقت کارآمدترين روش تعمير و نگهداري است با روشهاي مختلفي انجام مي شود که مهمترين آنها روش »آناليز روغن« است.
روش مونيتورينگ روغن در تشخيص مشكلات سيستم هاي مکانيکي که اجزاي آن با روغن در تماس هستند، کارکرد بالايي دارد و امكان بهينه سازي سيستم ها وکنترل هاي مختلف مانند بررسي روند استهلاک، کيفيت قطعات و مواد مصرفي و کيفيت تعميرات را فراهم مي سازد.
مواردي که از طريق آناليز روغن مي توان به وجود آنها پي برد به طور خلاصه عبارتند از : سوخت وارد شده به روغن ضايعات داخل روغن، ضد يخ موجود در روغن، سايش ياتاقانها و عدم کارايي روغنکاري. از اين طريق مي توان عيوب مختلف دستگاه مانند خوردگي، مشکلات ياتاقانها، فرسايش غيرعادي رينگ و پيستون موتورها، فرسايش غيرعادي شافتها و دنده هاي گيربکس و پمپهاي هيدروليک را مورد شناسايي قرار داد و نسبت به رفع عوامل آنها اقدام کرد.

آناليز روغن چيست؟
روش آناليز روغن، نمونه را بررسي کرده، خصوصيات و مواد مختلف حاصل از سايش و غيره را در روغن موتور، جعبه دنده و يا سيستم هيدروليک نشان مي دهد. همچنين اين روش نمونه برداري و تجزيه و تحليل بر پايه سايش هاي مجاز صورت گرفته و سايشها و محتويات غيرمجاز موجود در روغن را نشان مي دهد.
اساس کار آناليز روغن عبارتست از: انعکاس وضعيت دقيق ماشين براي يک دوره زماني معين از طريق نشان دادن وضعيت دستگاههاي مکانيکي در حال کار. روغني که با موتور يا اجزاي مکانيکي ديگر در تماس است، ذرات و براده هاي فلزي ساييده شده را مي گيرد. اين ذرات به قدري کوچکند که به صورت معلق در روغن باقي مي مانند. همچنين مواد خارجي ديگري نيز وارد روغن مي شوند. با تشخيص و اندازه گيري اين ناخالصي ها، اطلاعاتي از نرخ سايش و مواد خارجي ديگر دريافت مي شود كه دريافت اين اطلاعات مي تواند در تبيين راههاي کاهش سايش و مواد خارجي تاثير گذار باشد.

به طور کلي مي توان مواد خارجي موجود در داخل روغن را به سه دسته تقسيم بندي کرد که عبارتند از: 1- موادي که در اثر تغييرات فيزيکي و شيميايي روغن- از قبيل اکسيداسيون در روغن - به وجود مي آيند.
2- مواد خارجي از قبيل ضديخ و سوخت و آب که وارد روغن مي شوند.
3- مواد حاصل از سايش قطعات ماشين که وارد روغن مي شوند.
در آزمايش هاي آناليز روغن مقدار مواد مختلف حاصل از سايش محلهاي مختلف و منشأ مواد خارجي و آلودگي ها مشخص مي شود.
برخي سايشها مجاز و قابل پيش بيني هستند، اما وجود سايش هاي غيرمجاز مي تواند نشان دهنده مسئله اي باشد که عامل خرابي يکي از اجزاي اصلي دستگاه شود.
پيش بيني خرابي و اقدام تعميراتي در جهت رفع آن مي تواند در کاهش هزينه هاي تعمير، آسيب ها و خرابي ها، افزايش عمر ماشين و کاهش زمان صرف شده براي تعميرات نقش تعيين کننده اي ايفا مي کند.

آناليز عناصر فرسايشي
در هنگام کار اجزاي موتور، مقادير ميکروسکوپي فلزات سايشي به روغن اضافه مي شود. در شرايط طبيعي موتور، سايش به آهستگي صورت گرفته و مقدار عناصر سايشي در روغن به طور پيوسته و آرام زياد مي شود. نمونه گيري هاي منظم و متوالي و ارزيابي مقدار عناصر فرسايشي اين
نمونه ها، تغييرات غير متعادل را مشخص خواهد کرد و از اين طريق مي توان به علل احتمالي آن پي برد.
مشخص کردن محل سايش فلز کار مشکلي است، ولي با تعيين موارد غيرطبيعي مي توان تا حدي آن راحدس زد. در بسياري از موارد مي توان سايش را کنترل يا پيشگيري کرد.
عناصر فلزي سايشي، عناصر افزودني و عناصر آلاينده ممکن است از اجزاي مختلفي به وجود آيند که مهمترين آنها به شرح زير هستند:
آهن (Fe) : سيلندرها، واشرها، ميل لنگ، چرخ دنده ها، ميل بادامک، مکانيزم سوپاپ
مس (Cu) : بوشها، ياتاقانها، بوشهاي بادامک، خنک کننده هاي روغن، بوشهاي مکانيزم سوپاپ، واشرهاي پيشرانه اي، ياتاقانها يا بوشهاي ميل بادامک.
آلومينيوم (Al) : پيستونها، ياتاقانها، سيلندرها (در برخي از انواع)، بوشها، محفظه پمپ روغن، دمنده ها، ياتاقانهاي پيشرانه اي، ياتاقانها، يا بوشهاي ميل بادامک
کروم (Cr) : رينگها، ياتاقانهاي غلتکي يا مخروطي (در برخي از انواع)، واشرها، سوپاپ اگزوز
سرب (Pb) : ياتاقانها
سيليکان (Si) : افزودني ضد کف، گردوخاک
سديم (Na) : افزودني هاي روغن (در برخي از موارد)، ضديخ، گردوخاک
نيکل (Ni) : انواع خاصي از ياتاقانها، سوپاپها و گايدهاي سوپاپ
نقره (Ag) : انواع خاصي از ياتاقانها، لحيم برخي از خنک کننده اي روغن
موليبدن (Mo) : رينگها، انواع خاصي از ياتاقانها
منيزيم (Mg) : پوسته يا بدنه انواع خاصي از موتورها، افزودني هاي روغن
علاوه بر فلزات سايشي، تعداد افزودني هاي فلزي وجود دارند که در بيشتر روغنکاري هاي مدرن از آنها استفاده مي شود. اين عناصر عبارتند از:
بر (B) : واسطه هاي ضد سايش، ضد اکسيدها، اجزاي روغن هاي بدون بو
کلسيم (Ca) : پاک کننده ها، انتشار دهنده ها، خنثي کننده هاي اسيد
باريم (Ba) : مواد بازدانده خوردگي، پاک کننده ها، مواد بازدارنده زنگ زدگي
روي (Zn) : ضد اکسيدها، مواد بازدارنده خوردگي، افزودني هاي ضد سايش، پاک کننده ها، افزودني هاي فشار بحراني
فسفر (P) : واسطه هاي ضد زنگ، شمع جرقه و کاهنده حجم محفظه احتراق

ويسکوزيته Viscosity
ويسکوزيته مهمترين مشخصه روغنهاي روانکار است. آزمايش ويسکوزيته، مقاومت داخلي روانکار را نسبت به جاري شدن نشان مي دهد. آزمون ويسکوزيته به طور معمول در درجه حرارت100 و40 درجه سانتيگراد انجام مي شود.
نتايج آزمايش ويسکوزيته معمولاً به سه صورت ثبت مي شود: نرمال، زياد، کم.
در حالت ويسکوزيته زياد يا کم بايد براي عمليات نگهداري، علت مورد نظر را جستجو و نسبت به رفع آن اقدام کرد. تغييرات ويسکوزيته متاثر از عواملي مانند ميزان کارکرد روغن، محتويات روغن، آلودگي، ترکيب با مواد و ناهنجاري هاي ديگر بوده که بر ساعات سرويس روغن تاثير مي گذارد.
علل ناهنجاري هاي ويسکوزيته: عبارتند از : ترکيب با سوخت، مقدار زياد دوده، آلودگي آب، آلودگي ضد يخ، کمپرس، اکسيداسيون روغن، استفاده از روغن با درجه نامناسب، طولاني شدن زمان سرويس روغن.

دوده سوخت
اندازه گيري مقدار دوده سوخت در روغن موتورهاي ديزل يک روش بسيار خوب براي تعيين بازدهي احتراق در موتور است.
آزمايش دوده سوخت در مشخص کردن نسبت صحيح سوخت به هوا و يا ناهنجاري هاي ديگر موتور کمک مي کند. مقدار غير مجاز دوده سوخت در روغن باعث ايجاد مشکلات زيادي در عمليات نگهداري مي شود که بايستي در اسرع وقت نسبت به رفع اين مشكل اقدام کرد.
نسبت نامناسب سوخت به هوا، عملرد نامناسب تجهيزات، کيفيت پايين سوخت، فرسودگي رينگهاي کمپرس، اشکالات گايد سوپاپ دود و مکش، ضريب تراکم پايين، بدون بار کار کردن بيش از حد، تنظيم ناصحيح انژکتور، مسدود شدن فيلترهاي هوا، فرسودگي رينگهاي روغن، ساييدگي بيضوي شکل سيلندرها، معيوب بودن کولر روغن و طولاني شدن زمان سرويس روغن ازجمله دلايل ايجاد دوده سوخت است.
بروز اين پديده منجر به افزايش ويسکوزيته، افزايش دماي موتور و اکسيداسيون، کاهش توان توليدي، بالا رفتن هزينه هاي نگهداري، محدود کردن جريان روغن، مسدون کردن فيلترها، دود خروجي بيش از حد، کوتاه کردن عمر موتور، کاهش بازدهي موتور و کوتاه کردن زمان سرويس روغن مي شود.

رقيق شدن روغن در اثر اختلاط با سوخت
زماني که روغن در اثر اختلاط با سوخت رقيق مي شود، کيفيت روانکاري کاهش يافته و باعث افزايش ساييدگي قطعات و بالا رفتن دماي کار موتور مي شود. روغن، سطوح فلزي موتور را از هم جدا کرده، آب بندي بين محفظه احتراق و محفظه ميل لنگ را فراهم آورده و وظيفه انتقال حرارت در موتور را نيز بر عهده دارد که در صورت رقيق شدن، اين وظايف را به خوبي انجام نداده و باعث ايجاد عيوب ديگري در موتور مي شود.
اين پديده به دليل نشتي يا معيوب بودن انژکتورها، در جا کار کردن بيش از حد، تراکم ناقص، رينگها يا واشرهاي فرسوده، تايمينگ نامناسب (تنظيم نبودن زماني سوپاپهاي موتور)، اپراتور يا راننده هاي کم تجربه، شرايط محيطي کار، نشتي از پمپ سوخت واشر آن، نسبت نامناسب هوا به سوخت كيفيت پايين سوخت، استفاده از موتور به جز مواردي كه موتور به آن منظور طراحي شده است، به وجود مي آيد.

آلودگي با آب يا ضديخ
بسياري از مشكلات موتورها به سبب آلودگي روغن با آب يا ضديخ بروز مي کند. آزمايش آناليز روغن هرگز مقدار آب موجود در روغن موتور را نشان نمي دهد، زيرا روغن موتور به قدري داغ است که آب موجود در آن بخار مي شود؛ بنابراين آناليز آب فقط در سيستم هاي هيدروليک، گيربکس ها و ... استفاده مي شود. اما آناليز روغن مي تواند عناصر شيميايي ضد يخ موجود در روغن را برحسب جزء در ميليون (ppm) سديم (Na) ، بُر(B) و پتاسيم (K) نشان دهد. زماني که مقادير سديم، بر و يا پتاسيم در روغن محفظه ميل لنگ مشاهده شد، مشخص مي شود که آلودگي ضد يخ اتفاق افتاده است. برخي از روانکارها خود شامل اين عناصر هستند که در حين ارزيابي نتيجه آزمايش بايستي مقدار اوليه اين عناصر را در نظر گرفت.
دماي کار پايين موتور، وجود سوراخ يا حفره در واشرها، آلودگي در حين سرويس، ماشين کار نامناسب سطوح سيلندر و سر سيلندر، آب بندي نامناسب، آلودگي روغن نو، انبار کردن نامناسب روغن نو، محصولات محفظه احتراق، آببندي نامناسب خنک کننده روغن، آچار کشي نامناسب سرسيلندر، آلودگي نمونه در حين نمونه برداري ازجمله دلايل بروز چنين پديده هايي است.
اين آلودگي منجر به خرابي موتور، روغنکاري غيرموثر، دماي کار بالا، اتلاف انرژي، سايش فلزي، از بين رفتن اثر افزودني هاي روغن، به وجود آمدن ترکيبات اسيدي، افزايش مقدار فلزات ساييده شده، افزايش ويسکوزيته و اتلاف مايع خنک کننده مي شود.

اکسيداسيون
روغن موتور، تحت شرايط معيني ممکن است تغيير شيميايي داده و اکسيد شود. اين فرايند مي تواند باعث پايين آوردن قابليت روغنکاري روانکار و ايجاد معايبي از طريق مواد توليد شده از اکسيداسيون روغن شود.
مشکلات معمولي که از اکسيداسيون بيش از حد روغن و مواد توليد شده از اکسيداسيون آن پيش مي آيد عبارتند از: تشکيل رسوبات لاکي (Varnish) ، خوردگي فلزي ويسکوزيته بالا.
با استفاده از روش مونيتورينگ روغن، مي توان يک نمونه روغن مصرف شده و يک نمونه روغن نو را مقايسه کرده و مقدار اکسيداسيون روغن را مشخص كرد. اکسيداسيون روغن يکي از مهمترين مسايلي است که در برنامه سرويس روغن تاثير مي گذارد.
دماي کار بالا، استفاده از روغن نامناسب در زمان سرويس، نشت گازهاي محفظه احتراق به محفظه ميل لنگ، تغييرات روغن در اثر انبساط، طولاني شدن زمان سرويس روغن از معمول ترين عوامل افزايش اکسيداسيون روغن است.
اکسيداسيون بيش از حد روغن موجب افزايش ويسکوزيته روغن، گرفتگي فيلتر، کاهش بازدهي موتور، ايجاد ترکيبات لاکي، خوردگي عناصر فلزي، افزايش سايش ته نشين رسوبي، داغ کردن موتور، توليد اسيدهاي آلي (در صورت حرارت خيلي بالا ايجاد رسوبات کربني ) مي شود.

نيتراسيون
مواد نيتروژني به شدت اسيدي بوده و مي توانند باعث افزايش آثار اکسيداسيون شوند.
اين مواد زماني که ترکيب سوخت با روغن موتور در محفظه احتراق پيش آمد، در حين فرايند احتراق سوخت به وجود مي آيد. روش استاندارد اندازه گيري مقدار نيتراسيون، از طريق آزمايش مادون قرمز صورت مي گيرد. افزايش بيش از حد نيتراسيون ممکن است باعث افزايش عدد کلي اسيد( TAN يا مقدار کل اسيد در روغن) نيز شود.
زماني که مقدار نيتراسيون بالا رود، سرويس روغن موثر خواهد بود.
ترکيبات نيتروژن در سوخت به ويژه در سوخت با مقدار سولفور بالا يافت مي شود.
عيوب توربوشارژ، عيوب محفظه احتراق، تخليه نامناسب دود، آب بندي غير موثر، اشکالات پمپ تخليه دود، اشکالات سوخت، دماي کار پايين، نسبت نادرست هوا به سوخت و رينگ هاي نامناسب از جمله عوامل بروز نيتراسيون است.
اين پديده موجب افزايش مقدار اسيد، اکسيداسيون سريع، چسبيدن رينگ، کربن ته نشين شده، افزايش هزينه هاي نگهداري، خوردگي فلزات سايشي، افزايش سايش، افزايش اکسيداسيون روغن، افت توان و آلودگي محيط از طريق اکسيدهاي نيتروژن مي شود.

نمونه گيري از روغن
نمونه روغن گرفته شده از نظر اين که آن روغن بايد نمونه اي از کل روغن ماشين باشد، برايمان مهم است؛ زيرا نتايج آناليز روغن تنها براساس آناليز نمونه گرفته شده بيان مي شود. هميشه قبل از نمونه برداري بايستي روغن گرم باشد.
نمونه گيري بايستي به گونه اي انجام شود تا ميزان و درصد ذرات فرسايشي موجود در نمونه برداشته شده مشابه کل روغن موجود در سيستم باشد. بدين منظور بايستي نمونه گيري پيوسته، يکسان باشد. بهترين زمان براي نمونه گيري، درست پس از توقف دستگاه است. نمونه نبايد از کف يا سطح روغن کارتل يا مخزن روغن برداشته شود بلکه بايد طول شلنگ نمونه گيري طوري انتخاب شود تا از وسط عمق روغن نمونه کشيده شود. ذرات موجود در سطح فوقاني روغن همواره كمتر و در سطح تحتاني آن بيشتر از مقدار واقعي است. زيرا در اثر ته نشين شدن، ذرات در قسمت کف کارتل تجمع مي کنند و در نتيجه نمونه برداشته شده از قسمت مياني واقعي ترين شرايط را خواهد داشت. ظرف نمونه بايد به اندازه يک سوم خالي باشد تا بتوان قبل از آزمايش آن را کاملاً مخلوط کرد. فاصله زماني نمونه گيري به عوامل مختلفي مانند شرايط کاري دستگاه، نوع و وضعيت سلامت آن، کيفيت مواد مصرفي نظير فيلتر و روغن و غيره بستگي دارد.
تهيه و تنظيم: رضا زحمتكش

ماهنامه نفت پارس
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
حذف فورفورال از پساب پالايشگاه هاي روغن موتور
--------------------------------------------------------------------------------

نويسنده: آرزو شانكي

برخي از روش هاي جدا سازي مواد آلي از محلول هاي آبي عبارتند از: استخراج با حلال، استفاده از اولترا فيلترها، حذف بيولوژيكي، جذب به وسيله كربن فعال، اكسيداسيون شيميايي، تركيب شيميايي، هيدروليز، روش هاي اسمزي و استفاده از اشعه UV .
روش استخراج با حلال،‌در مواردي كه ماده استخراج شونده درصد وزني بسيار كمي در آب دارد، بهتر از روش تقطير و روش هاي كاتاليستي عمل مي كند.
اين روش برخلاف روش هاي كاتاليستي كه هزينه زيادي را به خود اختصاص مي دهند از نظر صنعتي مقرون به صرفه است.
فورفورال يك آلدئيد آلي است كه در پالايشگاه هاي روغن موتور به عنوان جاذب و به منظور حذف مواد آروماتيك در خوراك ورودي اين پالايشگاه ها استفاده شده و از اين طريق وارد پساب آنها مي شود.
در مورد خصوصيات ظاهري اين ماده مي توان به موارد زير اشاره كرد:
در دماي اتاق پايدار و به صورت مايع است. در حضور هوا اكسيد شده، به رنگ تيره در مي آيد. در حضور گرما به Co2 و Co تجزيه مي شود. با اكسيد كننده هاي قوي مانند اسيدها و بازها ناسازگار است. ميزان حلاليت اين ماده در آب 83 gr/lit است.
با بررسي خطرات زيست محيطي فورفورال مشخص شده كه به طور كلي اين ماده جزو يكي از خطرناك ترين مواد است كه اگر بلعيده شود، مي تواند كشنده باشد و اگر جذب پوست شود بسيار مضر است. هم چنين اين مواد روي سيستم عصبي تاثير مي گذارد و بخار و مايع آن نيز قابل اشتعال است و مي تواند سبب حساسيت هاي پوستي شود و به پوست، چشم و دستگاه تنفس آسيب هايي جدي برساند.
در حال حاضر تصفيه يا حذف اين ماده از پساب، يكي از مشكلات عمده پالايشگاه هاي روغن موتور است. به همين منظور از يك حلال مناسب براي حذف اين ماده از پساب استفاده شده است. اين عمل به روش شيميايي و با عنوان استخراج با حلال انجام گرفته است.
روش آناليزي كه براي اندازه گيري فورفورال در پساب به كار برده شده، درصد وزني فورفورال موجود در پساب را قبل و بعد از حذف تعيين مي كند.

نتيجه آزمايش ها
براي بررسي آزمايشگاهي، پساب هاي زير تهيه شد:
محلول پساب حاوي 0/5 wt% فورفورال پالايشگاه تهران
محلول پساب حاوي 0/2 wt% فورفورال پالايشگاه تهران
محلول پساب حاوي 0/1 wt% فورفورال پالايشگاه نفت بهران
محلول پساب حاوي 0/1 wt% فورفورال پالايشگاه نفت پارس
به 50 cc از پساب هاي حاوي فورفورال درصد وزني مختلفي از حلال افزوده شد و مشاهدات به صورت زير درآمد.
مخلوط داخل دكانتور ريخته، به شدت و به مدت3 دقيقه به هم زده و براي مدت15 دقيقه هم به حال خود رها شده است. سپس به صورت دو فاز به طور مجزا، قابل تشخيص بوده و فاز آلي يا همان فاز حلال به سرعت رنگ زرد كم رنگ فورفورال را به خود گرفته و فورفورال از فاز آبي به فاز حلال انتقال پيدا كرده است.
از لايه زيرين كه همان فاز آبي است مقادير وزني مختلفي از نمونه برداشته شده است. آزمايش اندازه گيري درصد وزني فورفورال در محلول هاي آبي به روشTexaco Method sp-96-61 روي آن انجام شده است.
حذف كامل فورفورال در كليه نمونه ها تنها زماني انجام گرفته است كه غلظت حلال معادل 50wt% در نمونه پساب بوده است. نتيجه اين كه براي كليه پساب ها با مقادير مختلف حلال به صورت زير درآمده است.


در زمان هاي مختلف90،60،30،15 و120 دقيقه، با مقادير مختلفي از حلال و پساب اوليه حاوي فورفورال، آزمايش هاي، استخراج انجام گرفته است. نتيجه براي كليه پساب ها با مقدار 50wt% حلال، به صورت زير در آمده است:


در دماهاي مختلف صفر،50،25،10 درجه سانتي گراد با مقادير مختلفي از حلال و پساب اوليه حاوي فورفورال، آزمايش هاي استخراج انجام گرفته است. نتيجه براي كليه پساب ها با مقدار 50wt% حلال به صورت زير در آمده است:



بحث و بررسي
همانطور كه مشاهده شده است، بيشترين تاثير زمان تنها در ثانيه هاي اوليه استخراج فورفورال بوده كه هنوز دو فاز، به طور كامل ، قابل تشخيص نبوده اند. پس از گذشت حدود15 دقيقه كه استخراج كامل شده و دو فاز آبي و آلي، به طور كامل، قابل تشخيص بوده اند، زمان، ديگر تاثير چنداني بر مقدار حذف يا استخراج نداشته و پس از آن نمودارهاي مربوط به زمان به صورت خطي و ثابت درآمده است.
دما تاثير چنداني در ميزان حذف فورفورال به وسيله حلال استات اتيل نداشته است و تنها در كند و تند كردن سرعت واكنش تاثير گذار است. در دماهاي بالاي25 درجه سانتي گراد مشاهدات هم علاوه بر نتايج، مانند شرايط دماي25 درجه سانتي گراد بوده ولي براي دماهاي پايين مانند صفر درجه سانتيگراد مشاهدات كمي متفاوت بوده است. يعني در اين دما نمونه قابل آناليز كردن نبوده است.
ابتدا در اثر دماي پايين، فاز حلال- فورفورال يا همان فاز آلي از حالت شفاف به كدر تغيير رنگ داده كه ناشي از عدم اختلاط حلال با فورفورال در دماي پايين بوده، ولي به محض اينكه نمونه از داخل حمام بيرون آمده و براي جدا سازي فاز آبي استفاده شده، به طور كامل شفاف شده و پس از اندازه گيري در مقدار جذب، تغييري حاصل نشده است. در اصل دماهاي پايين باعث كندشدن سرعت واكنش مي شوند.
مكانيسم پيشنهادي براي روش آناليز به كار رفته در آزمايش بكار رفته در آزمايش Texaco Method-96-61 بدين صورت است.


همچنين مكانيسم عمل استخراج ضمن انجام آزمايش به صورت زير است:
در صورت جذب فورفورال به وسيله حلال، پيوند هيدروژني بين فورفورال و آب شكسته شده، بين حلال و فورفورال اين پيوند هيدروژني برقرار مي شود و اين عمل باعث مي شود فورفورال از فاز آبي به فاز حلال انتقال يافته و از آب جدا شود.

نتيجه گيري
براي اين مقدار فورفورال درون آب، حلال استات اتيل حلال مناسبي بوده و تمامي اين مقدار فورفورال از درون آب استخراج شده است و آب باقيمانده تهي از اين ماده آلي و آروماتيك بسيار مضر براي محيط زيست شده است.
شرايط بهينه اين استخراج هم، دماي محيط25 تا30 درجه سانتي گراد، زمان حداقل15 دقيقه و مقدار حلال50 درصد وزني مقدار نمونه است. در زمان هاي كمتر از15 دقيقه و دماهاي نزديك به صفر شرايط اين استخراج سخت تر مي شود. دماهاي نزديك به صفر باعث كندشدن سرعت واكنش مي شوند.
ماهنامه نفت پارس
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
اساس گروه بندي روغن هاي پايه
--------------------------------------------------------------------------------

مترجم: اميررضا غيثي

در اوايل دهه90 شركت انستيتو نفت آمريكا به منظور سهولت در تبديل دسته اي از روغن هاي پايه به دسته ديگر، به گروه بندي روغن هاي پايه پرداخت. با وجودي كه در آن زمان اين گروه بندي براي پنج دسته اي كه وجود داشت صورت گرفت و امروزه خطوط بين اين دسته ها از ناهمگوني كمتري برخوردارند اما هنوز گروه بندي روغن هاي پايه براي معرفي اين قبيل روغن ها سودمند است.
به طور كلي روغن هاي پايه اي كه براساس تكنولوژي هاي قديمي Solvent Refining و Solvent Dewaxing توليد مي شوند در گروه يك و روغن پايه هاي مدرن تر كه از فناوري توليد Hydroprocessing بهره مي برند در گروه هاي II و III (در صورتي كه VI يا شاخص گرانروي آنها از120 بزرگتر باشد) قرار مي گيرند. روغن پايه هاي گروه IV از پلي آلفا الفين ها (PAOs) تشكيل شده است و ديگر روغن هاي پايه در گروه V قرار دارند. بنابراين گروه V مي تواند شامل ماده پايه با كيفيت پايين مانند نفتنيك (Naphthenic) و يا با كيفيت بالا مانند استرها باشد.

به تازگي در اروپا گروه جديدي با عنوان گروه VI ايجاد شده است كه شامل پلي اينترنال الفين ها (PIOs) هستند كه هم اكنون تنها در داخل ايتاليا مورد استفاده قرار مي گيرد. بايد دانست كه اين مواد چيزي شبيه به PAOs هستند.
در سال هاي اخير اين دسته بندي ها به طور غيررسمي به زيرگروه هاي III+، II+، I+ تقسيم شده اند كه در ادامه مقاله به صورت مختصر به معرفي اين3 زيرگروه خواهيم پرداخت.
گروه I+ : اين گروه از روغن پايه ها هنوز از درصد سولفور بالا و اشباعيت پايين برخوردارند. اما شرايط فرآوري اين مواد به گونه اي تنظيم شده است كه از شاخص گرانروي»VI« بالاتري برخوردارند. شاخص بالاتر به ويژه در محدوده150-100 باعث كارآيي بهتر موتور شده و اين امكان را به وجود مي آورد كه از اين گروه در روغن هاي موتور 10W-30 با حداقلي از روغن پايه هاي گروه III يا II+ (به عنوان سيال تصحيح كننده) استفاده شود. ساخت اين قبيل روغن ها بازدهي روغن پايه را كاهش مي دهد با توجه به اين نكته قيمت اين روغن ها بالاتر از گروه I استاندارد خواهد بود.
گروه II+ : با تنظيم شرايط فرآيند، پالايشگاه هاي متعددي قادر به توليد اين گروه از روغن پايه ها با شاخص گرانروي120-110 خواهند بود. بنابراين بهبود CCS و فراريت در اين قبيل روغن هاي پايه، آنها را قادر خواهند ساخت تا بدون بكارگيري سيال تصحيح كننده موفق به توليد روغن موتورهاي 5 W-20 و 5W-30 شوند بايد توجه داشت اين گروه نيز مانند گروه I+ ، از قيمت توليد بالايي برخوردارند.
گروه III+ : اين گروه از روغن هاي پايه هنوز به صورت تجاري در بازار موجود نيستند. احتمال مي رود نيمه دوم دهه اخير اين گروه، از فرآيندهاي تبديل گاز به مايع ساخته شوند. همچنين شاخص گرانروي اين دسته به140 خواهد رسيد و براي توليد روغن هاي موتور 5W-xx و 0W-xx و سيالات انتقالي سوپر ممتاز استفاده خواهند شد.
ماهنامه نفت پارس
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
ارزيابي عدد اسيدي كل (tan)
--------------------------------------------------------------------------------

مترجم: امير رضا غيثي

بازار امروز نياز به روانكاري دارد تا بتواند از عهده انتظارات مصرف كنندگان براي كاركرد در دوره هاي طولاني برآيد. كنترل و بررسي روانكارهاي در حال استفاده براي جلوگيري از تخريب ماشين آلات و سرويس هاي نگهداري خارج ضروري به نظر مي رسد.
افزايش يا كاهش گرانروي، تغيير رنگ، تشكيل رسوبات و تركيبات اسيدي از جمله موارد قابل اندازه گيري براي تشخيص تخريب در يك روانكار است.
در ميان اين شاخص ها تشكيل تركيبات اسيدي به طور كمّي با استفاده از نيتراسيون قابل اندازه گيري بوده و از آن با عنوان عدد اسيدي كل يا (Total Acid Number) TAN نام برده مي شود. اين شاخص مشخص كننده درجه اكسيد شدن و هيدروليز روانكار مورد استفاده است. اين عامل تا حدود زيادي نشان دهنده وضعيت روغن كاركرده و درحال مصرف است. هم اكنون استانداردهايي در رابطه با مقدار مجاز تشكيل اسيد در روانكارها و همچنين روش هاي مختلف اندازه گيري آن به وجود آمده است.
براي مثال سطح اسيدي روغن نبايد از حد مجاز تعيين شده در استاندارد ASTM D-4378 فراتر رود. اين شاخص همچنين مي تواند به عنوان عاملي براي اندازه گيري طول عمر روغن در شرايط خاص مورد استفاده قرار گيرد. در مقاله حاضر پس از بررسي آزمايش ASTMD 664 به محدوديت هاي آن اشاره شده و روش هايي براي رفع آن ارائه مي شود.

خاصيت اسيدي و بازي روغن
عدد اسيدي بيانگر مقدار ميلي گرم KOH اضافه شده به گرم روغن براي خنثي سازي اسيدهاي موجود در آن است. مواد افزودني خاصي ممكن است در بالا بردن عدد اسيدي نقش داشته باشند در حالي كه علت خاصيت قليايي روغن، وجود مواد پاك كننده يا مواد بازي افزوده شده به روغن است. خاصيت اسيدي يك روغن در اثر كاركرد و اكسيداسيون افزايش مي يابد. همچنين تجزيه بعضي از مواد افزودني موجود در روغن نيز ممكن است باعث بالا بردن خاصيت اسيدي آن شود. بايد دانست كه خاصيت اسيدي به خودي خود مضر نيست، بلكه افزايش در خاصيت اسيدي ممكن است نشان دهنده خراب شدن روغن باشد. عدد اسيدي به وسيله روش ASTM D-664 و ASTM D-974 اندازه گيري مي شود. با اين روش ها مي توان مقادير اسيد كل، اسيد قوي، باز كل و باز قوي را در صورت موجود بودن در روغن، اندازه گيري كرد.
اسيدهاي قوي موجود در روغن، اسيدهاي معدني قوي مثل اسيد سولفوريك هستند كه در اينجا ما فقط به ارزيابي عدد اسيد كل (TAN) مي پردازيم.

اندازه گيري TAN با استفاده از نيتراسيون پتانسيومتري
آزمايش ASTM D 664 يكي از روش هايي است كه به طور گسترده براي اندازه گيري ميزان اسيد موجود در روانكار با استفاده از نيتراسيون پتانسيومتري به كار مي رود كه توسعه آن در سال1964 و همزمان با ورود الكترودهاي PH سنج به بازار رخ داد. يكي از مزيت هاي اين روش نسبت به نيتراسيون كالري متر اين است كه مي توان با‌ آن، روغن با رنگ تيره را نيز تيتر كرد. در اين روش روغن در مخلوطي از حلال ها حل شده و سپس با محلول هيدروكسيد پتاسيم پروپانولي تيتر مي شود.
در اين حال ولتاژمربوطه توسط الكترود غوطه ور در يك بافر غيرآبي به دست مي آيد. همچنين در صورتي كه منحني نيتراسيون را برحسب حجم KOH و ولتاژ به دست آمده رسم كنيم مي بينيم كه در بيشتر موارد براي روغن هاي كاركرده و قديمي كه حاوي مقدار زيادي اسيدهاي آلي هستند نقطه عطف وجود ندارد و يا يك نقطه عطف مشخص ديده نمي شود. در اينجا مسئله اين است كه بافر غيرآبي ياد شده سمي است و به صورت تجاري موجود نيست. چرا كه نگهداري آن سخت است و بنابراين به توليد متناوب آن در آزمايشگاه نياز داريم. حال به منظور جلوگيري از كاركرد با يك سيال سمي در آزمايش هاي روزانه و همچنين آساني كار، آزمايش ASTM D-664 بهبود يافته به شرح زير ارائه شده است.
آزمايش هاي تحقيقاتي بر روي روش بهبود يافته، با استفاده از دستگاه نيتراسيون شركت Metrohm انجام شده است.
اين دستگاه مجهز به يك الكترود تركيبي است كه به طور ويژه براي نيتراسيون غيرآبي طراحي شده و از محلول0/4 مول بر ليتر تترا اتيل آمونيوم در اتيلن گليكل به عنوان الكتروليت تشكيل شده است.
در اين حال تابعيت دستگاه شامل اين الكترود با دو نوع بافر كاليبره با سمّيت كم، يكي با PH برابر4 و ديگري9 به صورت هفتگي بررسي شده است. نتيجه اين آزمايش را در نمودار صفحه قبل مي بينيد.
همانطور كه مشاهده مي كنيد صورتي كه منحني PH به ازاي پتانسيل هاي اندازه گيري شده توسط الكترود رسم شود نقطه صفر و همچنين شيب اين خط از تغييرات كمّي برخوردارند. البته اين مقدار انحراف نيز با كمك دستگاه هاي محاسبه گري كه به سيستم متصل هستند تعيين مي شود.
در صورت اندازه گيري، مقادير محلول اسيد Pelargonic استاندارد به كمك روش ASTM D-664 و روش نوع بهبود يافته آن، مقادير TAN از انحراف قابل قبولي (نسبت به آنچه كه در روش هاي استاندارد يعني6 درصد مقادير ميانگين به دست‌ آمده) برخوردار است. بنابراين نتايج به دست آمده نشان مي دهد اين دو روش بهبود يافته با توجه به غير سمي بودن يا كمتر سمي بودن و همچنين تجاري بودن بافر، مزيت هاي خود را نشان مي دهند و انتخاب آن به عنوان روش برگزيده توصيه مي شود. شما مي توانيد مقايسه بين بافر مورد استفاده در ASTM D-664 و روش بهبود يافته آن را در جدول زير ملاحظه مي كنيد.

منبع:
Tribology and librication Technology، November 2004

ماهنامه نفت پارس
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
تركيبات بهبود دهنده فرايند جدايش واكس از رافينات
--------------------------------------------------------------------------------

نويسنده: مهندس عباس ناصري

اگر از كاربران حرفه اي و متخصصين پالايشگاهها در مورد تركيبات بهبود دهنده جدايش واكس از رافينات سئوال شود، با پاسخ هاي متفاوتي روبرو خواهيم شد. برخي دليل مصرف اين مواد را افزايش ظرفيت واحد بدون نصب فيلترهاي اضافي عنوان كرده و گروهي نيز بالا بردن ضريب استحصال روغن را دليل اصلي برمي شمرند. در حالي كه عده اي، مطابقت محصول پارافين با استانداردهاي FDA را علت اين امر مي دانند. نكته مهم و اساسي، ضرورت بهره گيري پالايشگاهها از اين تركيبات با هدف ايجاد ارزش افزوده است.

تركيباتي كه در جدايش بيشتر واكس از رافينات كمك مي كنند سالهاست در دنيا شناخته شده اند و از آنها در فرايند واحد تفكيك (Dewaxing) (برمبناي پروپان و يا كِتن Ketone) استفاده مي شود. به طور كلي پالايشگاههاي توليد روغن پايه از سه روش عمده در واحد تفكيك استفاده مي كنند: روش اول، تفكيك با حلال، روش دوم، تفكيك با كاتاليزور و روش سوم تفكيك كاتاليستي بر مبناي فرايند ايزومريزاسيون.
در روش تفكيك با حلال، يك يا چند حلال توسط تبلور و فيلتراسيون، هيدروكربورهاي واكس را از رافينات جدا مي سازند. اين روش به عنوان تنها روشي كه امكان توليد اسلاك يا پارافين سنگين را مي دهد، شناخته شده است. در اين روش استفاده از تركيبات «كمك تفكيك» در بازدهي سيستم نقش بسزايي ايفا مي كند.
فرايند تفكيك در توليد روغن پايه از مصرف انرژي بالا و محدوديت هايي برخوردار است. بنابراين مصرف مواد «كمك تفكيك» در اين مرحله به ويژه هنگام عمليات سيستم با رافينات سنگين با حساسيت خاصي همراه بوده است و در بيشتر مواقع با سئوالات مشابهي از جانب كاربر روبرو مي شويم. سئوالاتي مانند:
الف) آيا ظرفيت واحد، بدون نصب فيلترهاي اضافي قابل افزايش خواهد بود؟
ب) آيا بازده روغن، بالا رفته و كيفيت روغن پايه بدست آمده افزايش مي يابد؟
ج) آيا در اثر كاهش ميزان روغن، ارزش اسلاك توليدي بالاتر مي رود؟
د) آيا مي توان پارافين توليد شده را مطابق با استاندارد سازمان هاي بهداشتي و دارويي بين المللي دانست و از آن به عنوان يك محصول پارافيني با ارزش غذايي ياد كرد؟
ه) آيا نيازي به تغييرات در چيلرها و سيستم هاي بازيابي خواهد بود؟
و) آيا مصرف انرژي واحد تفكيك كاهش خواهد يافت؟
سئوالات ياد شده، محورهاي مشترك بيشتر پالايشگاههايي است كه مايل به استفاده از تركيبات «كمك تفكيك» هستند و خوشبختانه پاسخ بسياري از اين سئوالات، مثبت است.

تاثير در رشد اقتصادي
با استفاده از تركيبات DWA
سازندگان تركيبات «كمك تفكيك» يا DWA ادعا مي كنند كه مصرف توليدات آنها در رشد اقتصادي و بهبود وضعيت مالي پالايشگاههاي روغن پايه، اثرات مثبت قابل ملاحظه اي دارد. بطور خلاصه مي توان گفت فروش مجموعه در اثر اصلاح مشخصات فيزيكي پارافين و اسلاك واكس توليدي، همچنين افزايش راندمان توليد روغن و بهبود خصوصيات فيزيكي و شيميايي روغن پايه از رشدي قابل توجه برخوردار خواهد شد. به دليل توليد فرآورده هاي كيفي، حاشيه سود افزايش يافته و در اثر صرفه جويي هاي حاصل از كاهش مصرف انرژي در سيستم هاي بازيابي و چيلرها و نيز كاهش مصرف حلال، هزينه ها پايين مي آيد. براي مثال، پالايشگاهي با ظرفيت1000 تن در روز، با مصرف سالانه تقريباً10 تن «كمك تفكيك» به نتايج قابل تاملي همچون10 درصد افزايش در فيلتراسيون، 3 درصد افزايش بازده توليد روغن و 7/1 ميليون دلار فروش بيشتر دست مي يابد.

چگونگي عملكرد DWA
تركيبات DWA چگونه كار مي كنند؟ هنگامي كه مخلوط حلال/ رافينات سرد مي شود، كريستال هاي واكس با اشكال نامنظم و غيرهندسي تشكيل و توزيع مي شوند. سپس اين مخلوط به بخش فيلترهاي خلاء فرستاده مي شود. در حالي كه كيك حاصل كه فاقد هر گونه فاصله اي بين عناصر سطح است، از سرعت فيلتراسيون مي كاهد. تركيبات DWA همانند يك اصلاح كننده كريستال واكس عمل كرده و با ايجاد كريستالهاي يكنواخت و منظم كه درشت تر از نوع قبل خواهند بود، تخلخل مناسبي در كيك ايجاد كرده و در نتيجه سرعت فيلتراسيون و ضريب استحصال روغن از كيك را افزايش مي دهد.
به دليل ساختار پليمري DWA و تشكيل يك كمپلكس با واكس، تقريباً هيچگونه تركيباتي از آن در روغن پاية واكس زدايي شده باقي نمي ماند. بهترين عملكرد DWA بر روي خوراكهاي سنگين مانند برايت استوك است. بيشتر اين خوراكها به دليل تشكيل ساختارهاي كريستالي متفاوت در هنگام سرد كردن، حالت شبه جامد پيدا مي كنند و استفاده از 200ppm تا 800ppm ماده «كمك تفكيك» در كنار ساير عوامل نظير نوع خوراك، شرايط تفكيك و سطح كارايي مدنظر، بازدهي را افزايش مي دهد.
نكته ديگر كه مي بايست در نظر داشت، سازگاري تركيبات DWA با نوع پارافين نهايي است بدين معني كه چنانچه توليد پارافين با مشخصات FDA مورد نظر باشد، نوع DWA انتخابي بايد انطباق كاملي با استانداردهاي مربوطه داشته و مورد تاييد FDA قرار گيرد.

منبع: ماهنامه نفت پارس
من هم خدایی دارم
     
  
صفحه  صفحه 9 از 10:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  7  8  9  10  پسین » 
علم و دانش

مهندسی شیمی

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA