ارسالها: 8150
#542
Posted: 6 Nov 2018 20:44
فقط اینجوری ارضا میشم.
هر کجای زندگیم را که نگاه میکنم درد میکند...
ارسالها: 8150
#548
Posted: 13 Nov 2018 22:49
یه زمانی با یه آقایی بودم که شومبول کوچیکی داشت اما در عوض زبون درازی داشت.
خلاصه به پشت خوابیده بودم و پاهام رو باز گرده بودم و طرف داشت لیس میزد و با زبونش یک کارایی میکرد که باور کردنی نبود.اصلا با زبونش فن میزد مرتیکه...که وسط شیرین کاریهاش ارضا شدم چه ارضا شدنی...دو دستی چنگ انداختم تو موهاش و با تمام قدرت صورتش رو چسبوندم به اندام خودم...تو اون حال و هوا بدون اینکه بفهمم پاهامم قلاب کردم دور کله و گردنش...
من ورزشکارم.قدم 177 و وزنم 75-74...یه لحظه به هوش اومدم دیدم داره دست و پا میزنه.باور کنید صورتش سیاه و کبود شده بود و چند ثانیه با خفه شدن فاصله داشت.
خلاصه خدا رحمم کرد وگر نه تبدیل به اولین شهید راه ...میشد و یه راست میرفت بهشت.
بازم طولانی شد.ببخشید.
این لوطی آدم رو وادار میکنه چه خاطره هایی رو از تو گاوصندوق سینش بیرون بیاره....
هر کجای زندگیم را که نگاه میکنم درد میکند...
ارسالها: 8150
#550
Posted: 14 Nov 2018 00:49
فکر کنم یه ده پونزده سانتی داشت.
خدای عشقبازی بود و قیافه و تیپ و هیکل خوبی داشت و با بوسه هاش آدم رو دیوونه میکرد.
جالبه وقتی عشقبازی میکردیم و لب میگرفتیم ارضا میشد و کار به جای دیگه نمیرسید.
هر کجای زندگیم را که نگاه میکنم درد میکند...