صفحه 73 از 74: « پیشین 1 ... 71 72 73 74 پسین »

تا به حال یواشکی دید زدی

remon718

کاربر

ارسالها: 77

#721 Posted: 10 Aug 2025 16:05

همسایه طبقه پایینمون رو حسابی دید زدم.همیشه توی خونه با شورت میگرده...تموم حرفاشم با شوهرش دم در خونه‌شونه...اونم با شورت...منم توو راپله یواشکی از بالا میرم توو کارش..کونش محشره.... و لای سینه‌هاش...

Legolas_elf

کاربر

ارسالها: 1

#722 Posted: 10 Aug 2025 20:37

هفده یا هجده سالم بود بالکنمون بزرگ بود و اتاق من و اتاق داداشم از بالکن بهم راه داشت شیشه های خونه اینه ای بود و شب ها از بیرون پیدا میشد برای همین پرده هارو حتما باید میشد کشید ،پرده های ما کرکره ای بود و روزها لاشون باز میشد که نور بیاد ،مهمان داشتیم و پسر داییم با خانم بشدت مذهبیش اومدن خونمون ،این زنه سفید مفید بود ولی همیشه چادر جلوی دماغش رو گرفته بود و من نقشه شیطانیم رو کشیدم ،پرده ها رو طوری تنظیم کردم که لاش کمی پیدا بشه مثلا لبه کلدان رو بهش میچسبوندم این باعث میشد که پرده کامل بسته نشه و یک نقطه استراتژیک رو از قبل پیدا کرده بودم برای دید زدن .اینا شبها میرفتن که بخوابن ، چند سالی بود ازدواج کرده بودن و سه چهارشب خونمون بودن و من همه شب ها این زن رو دید زدم وقتی چادر رو انداخت و لباسش رو درآورد که لباس خواب تنش کنه تازه دیدم عجب چیزی بود سفید مثل مرمر خیلی سخت بود دیدنشون از یک طرف باید مراقب میبودم که داداشم از پشت خفتم نکنه یا مامانم سر نرسه چون خیلی بد میشد ،چند شب پایه جق من جور بود این زن بقدری سکسی بود و یکی دو ساعت با چراغ روشن تو بغل هم عشق بازی میکردن و من خدا خدا میکردم چراغ خاموش نشه چون قطعا میفهمیدن کسی بیرونه ،دورانی که کامپیوترها اینقدر پیشرفت نکرده بودن و اینترنت افتضاح بود و فیلم سوپری به اون صورت پیدا نمید این صحنه غنیمتی بود .واز اون تاریخ تا به امروز که بیست سال گذشته این زن رو هر وقت میبینم یاد اون شبها میفتم .الان دیگه سه تا بچه داره قطعا از اون اندام خبری نیست .مام دیگه تو اون خونه نیستیم .از اون اتاق خیلیارو دید زدم بعضیا موفقیت امیز بود بعضیام نمیتونستم ببینم چون خوب پیدا نبود.

Why so serious

Amirarsal

کاربر

ارسالها: 209

#723 Posted: 11 Aug 2025 08:53

که اینطور

ویرایش شده توسط: Amirarsal

↓ Advertisement ↓

Joolipooli

کاربر

ارسالها: 36

#724 Posted: 11 Aug 2025 17:03

زمانی که برادرم متأهل بود و من مجرد بودم، شب آمده بودن خونه ما بمونم. من توی اتاق بودم و اونها روی تراس خوابیده بودند دوتایی.
نصف شب بیدار شدم دیدم آروم دارند باهم حرف میزنند زنداداشم می‌گفت آروم بکن سروصدا نشع، بعد از چند لحظه هم پرسید آبت اومد؟

کل جاسوسی سکسی من همین بوده 😁

چونکه با این اکانت تازه وارد هستم، فعلا نمیتونم به پیامها پاسخ بدم. تلگرام در خدمتم

ویرایش شده توسط: Joolipooli

konybigeirat

کاربر

ارسالها: 12

#725 Posted: 12 Aug 2025 16:07

من سکس دای و زن دایی مو دید زدم روش داگی سکس میکردن . آبشو ریخت توی کوسش

Parishani

کاربر

ارسالها: 1

#726 Posted: 12 Aug 2025 16:13

اون وقتا که هنوز بیشتر خونه ها اپارتمانی نبودن پشت بام و حیاط عالمی داشت

remon718

کاربر

ارسالها: 77

#727 Posted: 15 Aug 2025 12:46

شهر ما مسافر زیاد میاد...الانم ک قربونش برم با این گرمای هوا و پوشش خانوما...همه چی دم دست واسه دید زدن....

remon718

کاربر

ارسالها: 77

#728 Posted: 15 Aug 2025 12:48

خانومه بس ک پیراهنش نازک بود ...کاملا معلوم بود شورت پاش نیس...شوهر شاخ و شمشادشم کنارش....نتونستم چشم بردارم...لامصب ژله بود....

remon718

کاربر

ارسالها: 77

#729 Posted: 15 Aug 2025 12:51

همکارم سمیه هم خیلی باحاله...نمیدونم حواسش نیس یا مرض میریزه...جلوم واستاده بود حرف میزد هی با دستش داشت با پایین مقنعه‌ش بازی میکرد...چند بار رفت دادش بالا و ...مانتو یقه باز...تاپشم یقه شل...از زیر گردن تا چاک سینه و رنگ سوتینش پیدا بود...دیگه گوش نمیدادم چی میگه...حواسم اون وسط بود....

Badkonaki

کاربر

ارسالها: 14

#730 Posted: 16 Aug 2025 18:08

رفته بودیم شنا کنیم یه ماشینی بود کنارمون زنه مثلا رفت تو ماشین لباس عوض کنه اینقدر خوشگل و تیکه بود به هوایی اینکه شیشه ها دودی هستن کسی نمیبینه قشنگ کونش روبروی شیشه بود حتی میشد سوراخای کوص و کونشم دید قید همه چیز رو زدم یعنی گفتم حتی شوهرشم بیاد بگه کجا رو میبینی تا تهش نگاه میکنم

صفحه 73 از 74: « پیشین 1 ... 71 72 73 74 پسین »

گفتگوی آزاد سکسی /

تا به حال یواشکی دید زدی

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

↑ بالا