اولین باری که کیر ساک زدم سال۷۵ بود ۲۰ ساله بودم. خبرای پارک دانشجو رو شنیده بودم و رفتم به امید پیدا کردن یک فاعل. چند نفری دور و برم پلکیدند و اشاره هایی کردن ولی منم تجربه ای نداشتم چکار کنم. پا شدم یواش یواش رفتم سمت میدون انقلاب و رسیدم به جمالزاده. حدود ۹ شب بود. یه پسرس نبش خیابون وایساده بود. خیلی تو کف بودم. کمی ازش گذشتم، برگشتم چند باری نگاش کردم، دوباره برگشتم. فهمید یه چیزیم میشه. این بار چشم که به چشش افتاد گفت بفرما کاری داری. حرف که میزد با دستش یکم کیرش رو مالید. دیگه داشتم میافتادم. دهنم خشک شده بود چی بگم. نمیدونم با چه رویی بهش گفتم کون میکنی؟! پرسید خودتو؟ گفتم نه ولی یه کون کاملا نرم و بیمو! فهمیده بود خودمو میگم. گفت جا داری گفتم نه. گفت بیا. کمی رفتیم به یه ساختمون نیمه ساخته رسیدیم که آجرکاریش تموم شده بود. طبقه همکف یه اتاق روشن بود و جلوی درش پرده کشیده بودن و صدای چند نفری از توش میومد. بهم علامت داد که ساکت و آروم بیا. دقیقا از کنار اون اتاق که راه پله بود و بجای پله آجرهای کار گذاشته بودن بالا رفتیم. دل تو دلم نبود و میترسیدم. طبقه دوم رفتیم تو اتاقک مخصوص حموم که فقط هم برای دو نفر جا داشت. گفتم اینجا خوبه دیگه از طبقه پایینی ها هم دور هستیم و سر و صدایی هم اگر بشه نمشنون. نشستم جلوش زیپش رو باز کردم و کیرش رو کردم تو دهنم. کیرش کوچیک بود و تو دهنم یواش یواش سیخ شد. متاسفانه کاملا هم شور بود. خودش تو همون ساختمون کار میکرد. معلوم بود گرد و خاک و عرق کارش رو کیرش نشسته و هر بارم شاشیده طبعا بدون شستن کیرش شلوارش رو کشیده بالا. بعد از اینکه کمی ساک زدم گفت بخواب. یه چیزی پیدا کردم انداختم زیرم و دمر دراز کشیدم. شلوار و شورتم رو کشید پایین، لای کونم تف انداخت و کرد داخل. من کونم تنگه. تا الانم هر چی دادم به کیرای کوچیک بوده. ولی این نه فقط اولین ساک زدن من بود اولین باری هم بود که کیر تو کونم میرفت. ولی چون هم کیرش کوچیک بود و هم من قبلش چیزایی تو کونم کرده بودم اصلا دردم نیومد. کمی که تلمبه زد چون میخاستم زود آبش نیاد گفتم صبر کن مثل اینکه یکی داره میاد. بعد از یکی دو دقیقه دوباره اومد روم. یه کمی دیگه تلمبه زد بهش گفتم وایسا چاردست و پا بشم. خوب متوجه نشد اول. گفتم سرپا شو و جلوش داگی قنبل کردم. خوشش اومد. فرو کرد و تلنبه زد. با دستاش شونه ها و گردنم رو گرفت و سریعتر میکرد. یکدفعه وایساد. فکر کردم میخاد جور دیگه ای بکنه. دست بردم برا کیرش که کمی هم عصبانی گفت بسه دیگه چیکار میکنی!!!؟ نفهمیدم چرا وسط کار یه دفعه قطع کرد و از حرف زدنش هم بدم اومد. رفتم خونه. تنها بودم و هنوز ویار کون دادنم نخوابیده بود. یه آیینه گذاشتم جلوم تا سوراخم رو ببینم و یه با یه چیزی هم کمی حال کنم. با دست چپم دول ریز و تخمای خیلی ریزم رو بردم بالا و با دست راستم سوراخ کونم رو کمی مالیدم که یکدفعه آب رقیق و لزجی ریخت کف دستم. تازه متوجه شدم چی شده و اون پسره که اسمشم علی بود کارش تموم شده بوده و وسط کار نبوده ولی هیچ واکنشی که نشون بده کارش تموم شده من ازش ندیدم. تو کونمم هیچ چیزی احساس نکرده بودم.