انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شوخی و سرگرمی سکسی
  
صفحه  صفحه 11 از 18:  « پیشین  1  ...  10  11  12  ...  17  18  پسین »

شعر سکسی


مرد

 
من گرفتم تو نگیر

شدم اي دوست به دام زن اسير
من گرفتم تو نگير

چه اسيري كه ز دنيا شده ام يكسره سير
من گرفتم تو نگير

بود يك وقت مرا با رفقا گردش و سير
ياد آن روز بخير

زن مرا كرده ميان قفس خانه اسير
من گرفتم تو نگير

ياد آن روز كه آزاد ز غمها بودم
تك و تنها بودم

زن و فرزند ببستند مرا با زنجير
من گرفتم تو نگير

بودم آن روز من از طايفه دّرد كشان
بودم از جمع خوشان

خوشي از دست برون رفت و شدم لات و فقير
من گرفتم تو نگير

اي مجرد كه بود خوابگهت بستر گرم
بستر راحت و نرم

زن مگير ؛ ار نه شودخوابگهت لاي حصير
من گرفتم تو نگير

بنده زن دارم و محكوم به حبس ابدم
مستحق لگدم

چون در اين مسئله بود از خود مخلص تقصير
من گرفتم تو نگير

من از آن روز كه شوهر شده ام خر شده ام
خر همسر شده ام
مي دهد يونجه به من جاي پنير
من گرفتم تو نگير
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"

Signature
     
  
مرد

SexyBoy
 
" عبرت "

از دست کس گرانی کیر می کند شکایت / گر عشق چاک کونی بشنو تو این حکایت
یارانه ها هدفمند گشت اینجا کس گران است / میل کرده نرخ جنده تا سمت بی نهایت
زیر دویست تومن نیست در لیست ما کس بیست / با این گرانی شاید فردا روم ولایت
هر دختر ولایت مانند گوسپند است / چون هر دو پشم دارند ده تای پشم خایت
چون روستا رسیدم جز کیر خر ندیدم / تا آن که ایزدم کرد کونی به من عنایت
ابرو کمان و آبی چشمان دلربایش / زرینه موی و رویش زیبا بود به غایت
گفتم به او عزیزم خواهی شوی کنیزم / تا با کیر تمیزم آیم در سرایت
گفتا که از خدایم باشد که با تو باشم / ما را نمود آنگه تا منزلش هدایت
پایین کشید چو شلوار پشم دیده شد دو خروار / گفتم که باید انگار با تیغ دهم صفایت
کیرم به یک اشاره رفت توی کون پاره / فریاد زد آن بیچاره کسکش بکن رعایت
گفتم به او که لاشی پیداست هستی ناشی / یا روی کیر می شاشی یا در میاد صدایت
جانا چرا ندادی از کس به من بی کاندوم؟ / گفتا که می کند ایدز، کونی به من سرایت
از کس حصار و پرده ، از کون فشار و درده / پستانت هم که زرده! پس من زنم کجایت؟
آبم برون درآمد چون آبشار جوشان / گفتم چه جای آب است این سکس را بدایت؟
هر چند آوردی آبم روی از کست نتابم / این شامگه نخوابم تا صبح دهم به گایت!
گفتا چقدر کثیفی کون به این ردیفی / با کیر کله قیفی ، کردی ، نمیدی مایت؟
گفتم گوگول مگولی بی کس دادن چه پولی؟ / گفتا کنم به قاضی از دست تو شکایت
گفتم با این ضعیفی زور مرا حریفی؟ / گفتا برادرانم از من کنند حمایت
گفتم به او به زاری راضی به پنج هزاری؟ / گفتا تو مایه داری من میکنم گدایت
گفتم به او به کیرم! حتی اگر بمیرم / از مادرت بگیرم تاوان این جنایت!
هرچند که خیلی پستی، تقدیم کنم دو دستی / گفتا که چون تو هستی ، سیصد تومن کفایت
گفتم با قلب خسته پولم دویست و شصته / کیر رفت بهم تا دسته! کمتر نداد رضایت
با این همه افاده ، سیصد تومن به باده / برگرد خونه پیاده ، این هم بود سزایت
ای آنکه در جوانی ، دنبال کس روانی / از عابث روانی ، عبرت کن این روایت
.What's life? Life is love
.What's love? A kissing
.What's kissing? Come here and I'll show you

Sexy
     
  
مرد

 
گویند روزی سلطان محمود غزنوی برای گردش به باغی که خارج از شهر داشت رفت.
در آنجا گفت : از شعراچه کسی همراه ماست ؟

عده ای را نام بردند . آنان را احضار کرده گفت: می خواهم از پله های عمارت که در وسط باغ است بالا روم و میل دارم شاعری برای من شعری بسراید به نحوی که وقتی در پله اول پای می گذارم مصرعی بگوید که هجو و زننده باشد و مستوجب قتل و چون در پله دوم پای نهادم مصرع دیگری بگوید که مصرع اول را به مدح تبدیل کند و اگر در این کار عاجز بماند حکم به قتل وی خواهم داد.

هیچ یک از شعرا جرات این کار را نکردند
مگر اسدی طوسی که قدم پیش نهاد و قبول کرد.
تا بالای عمارت هجده پله بود.


خواهم اندر تو کنم ای بت پاکیزه خصال
نظر از منظر خوی شب و روز و مهو سال
خفته باشی تو و من می زده باشم همه شب
بوسه ها بر کف پای تو ولیکن به خیال
عاشقانت همه کردند چرا من نکنم
بر سرکوچه تماشای قد و قامت و خال
مادرت کان کرم بود بداد از پس و پیش
به فقیران لب نان و به گدایان زر و مال
رفت تا انته القصه که نتوان بکشی
د تیر مژگان که زدی بر دل ریشم فی الحال
وه که بر پشت تو افتادن و جنبش چه خوشست
کاکل مشک فشان از اثر باد شمال
از تو درآرم و با دامن خود پاک کنم
چکمه از پای تو ای سرو خرامان اقبال
یاد داری که تو را تا به سحر می کردم
صد دعا از دل مجروح پریشان احوال
هله
     
  
↓ Advertisement ↓
TakPorn
مرد

 
شعر سکسی


کارگر در زیر کار و دخترک در زیر یار هردو مینالند اما این کجا و آن کجا
یک منار در اصفهان و یک منار زیر پتو، هر دو جنبانند اما این کجا و آن کجا
دختر دروازه غار و دختر دریا کنار هردو عریانند اما این کجا و آن کجا
نو عروس در حجله و جنگجو در کاروزار، هردو خونینند اما این کجا و آن کجا
بند تنبان فاطی و کرست زی زی خانوم،هردو چسبانند اما این کجا و آن کجا
نیزه داران در مصاف و بیضه داران در لحاف، هردو در رزمند اما این کجا و آنکجا
خشت سازان در بیابان، عشقبازان در اتاق، هر دو میمالند اما این کجا و آن کجا
چرخ و دنده زیر ماشین، مردوزن زیر لحاف، هر دو در گیرند اما این کجا و آن کجا
میترا با روژ لب، مش حسن با ماله اش، هردو میمالند اما این کجا و آن کجا
بوسه های دلبر و نقل و نبات و با قلوا،هردو شیرینند اما این کجا و آن کجا
دانه فلفل سیاه و خال مه رویان سیاه، هردو جانسوزند اما این کجا و آن کجا
چکمه خانم شهین و چکمه شمر لعین، هردواز چرمند اما این کجا و آن کجا
شکر مازندران و شکر هندوستان، هردو شیرینند اما این کجا و آن کجا
بچه در قنداق و آخوند در وطن هردو می رینند اما این کجا و آن کجا

ↂ ↂ ↂ ↂ ↂ

آن شنیدستی که زنبوری پلید آلت یک بینوایی را گزید
مرد از درد و عب فریاد کرد زین گزیدن آلت ویباد کرد
همسرش چون آلت وی را بدید از مسرت خشتک خود را درید
پس نوازش کرد آن چیز کلفت رو به در گاه خدا نالید و گفت
بارلاها از در لطف و کرم رعفتی کن تا بماند این ورم

ↂ ↂ ↂ ↂ ↂ

تهمتن چو بگشاد شلوار بند‬
‫به زانو درآمد یل ارجمند‬
عمودی بر آورد هومان چو دود‬
بدانسان که پیرانش فرموده بود‬
چنان درزه کون رستم سپوخت‬
‫که از زخم آن کون رستم بسوخت‬
از تــــنـــهـــا بودنم راضي نيستم ...
اما خوشحالم که با خــيلي ها نيــــــستم ..
     
  
مرد

 
به روی خود نیاورد

بکیرم دوش گفتم که هستی
نهنگ آسا ببحر کون شناور

اگر بینی فضای کس گشاد است
بزرگی کن به روی خود نیاور





ↂ ↂ ↂ ↂ ↂ

مینی ژوب آمد و هنگام دید نوجوانان شد
تمام کوچه و پس کوچه ها جای لامکانان شد
دو تن اندر پسری خانم را ببین دست بر گریبان شد
یکی لات آن خوشتیپ سوی زندان شد
خانم با اولی در وان حمام لخت و عریان شد
پسی خانم با شانه توی سوراخش میکرد
پسر خیار خود را گذاشت لای سوراخ خانم
خانم یک لحظه جیغ اش درآمد و چشمانش گریان شد
ژگول با خنده روی گفت دو چشمانم غزل خان شد
لیموی آبدیده از پس کرست نمایان شد
به یک لحظه دادی اشکت درآمد به یک عمر پیشمانی
خوشا آن کس که لیمو ترشی ساخت انسان شد
بخواب ای جوان که چشمانت رو به نخسان شد
شب است و ماه می‌رقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
     
  
زن

 
پيام آمد ز كس به كيرم كه خيز
بيا بندگي كن كه فرخندگيست
به خدمت كمر بند و بر پاي باش
بدين در ترا گر سر بندگيست
سر افكندگي عيب مشمر كه كير
سر افرازيش در سر افكندگيست
از آن مو نكندم كه كس زير موي
چو در تيره شب چشمة زندگيست

ↂ ↂ ↂ ↂ ↂ

كير ميگفت به كس كاي بت بگزيدة من
دوش بي روي تو آتش به سرم بر ميشد
كس بدو گفت به جان تو با كون امشب
همه شب ذكر تو ميرفت و مكرر ميشد
با خيال تو به هر سو كه نظر مي كردم
پيش چشمم در و ديوار مصور ميشد
ز آرزوي قد و بالاي تو تا روز سپيد
آبم از ديده همي رفت و زمين تر ميشد

ↂ ↂ ↂ ↂ ↂ

كيرم چو درشد از در ، كسش به ناز گفت
از در درآمدي و من دربدر شدم
زانجا بدر كشيدم و در كون سپوختم
او را به سوي كوه و كمر راهبر شدم
كس گفت كير را كه كجا رفتي از برم
گفتا كزين جهان به جهان دگر شدم

ↂ ↂ ↂ ↂ ↂ

كس داد سوي كيرم وقت سحر پيامي
كاي يار تا كي آخر از دوستان بريدن
لطفي بكن زماني تشريف ده كه بي تو
خاطر نم يتواند زين بيش آرميدن
اين خوش خبر چو بشنيد برخاست كير و گفتا
از دوست يك اشاره از ما به سر دويدن

ↂ ↂ ↂ ↂ ↂ

دوش يارم گفت كيرت خفته است
گفتم اين فتنه است خوابش برده به
پيش كونت مرد وين به گو بمير
آنچنان بد زندگاني مرده به
در مستي اگر يار لطيفت به كف افتد
بوسي بخر از وي دل و دينش به بها ده
در كون لطيفش فكن از حشر مينديش
خوش باش كه الله لطيف به عباده

ↂ ↂ ↂ ↂ ↂ

اين كير من ارچه كور كچل سر كيريست
ميترسم ازو كه بس دلاور كيريست
ناگه بيني كه سرنگون يكبارش
در چاه كس افكنم كه كافر كيريست

ↂ ↂ ↂ ↂ ↂ

اين كير كه با مناره پهلو بزند
وز بهر زني گردنِ صد شو بزند
هر جا كه بديد كسي چو تركان به ادب
برخيزد و پيش آيد و زانو بزند
dina
     
  
زن

 
كس گفت كه كير را خوش انگيخت هاند
وان خايه به زيرِ او خوش آويخته اند
گوئي كه مگر ز فرق سر تا پايش
در غالبِ آرزوي ما ريخته اند

ↂ ↂ ↂ ↂ ↂ

اين كير كه از مناره شد بالاتر
وز كير خطيب شهر شد خر گاتر
هر چند كه من سست تر او محكمتر
هر چند كه من پيرتر او برناتر
زر نيست كه تا به كون نيازي بكنيم
يا باده كه عيش دلنوازي بكنيم
چون ماية فسق نيست چيزي حاضر
برخيز كه ناچار نمازي بكنيم

ↂ ↂ ↂ ↂ ↂ

نم نم بارون ، زیر پل کارون
دختری دیدم ، دختره گولم زد دست به کیرم زد
کیرم بلند شد مثل شلنگ شد
کیرمو گرفت تو مشتش کرد تو سوراخ پشتش
آخش دراومد گفت خوشم اومد

نمک در نمکدان شوری ندارد
نیازی به تو کونی ندارد
نمک خوردی نمکدان را شکستی
در کون گشادت را نبستی
نمک خوردی نمک ها نوش جونت
نمکدان را چرا کردی به کونت؟

ↂ ↂ ↂ ↂ ↂ

این کیر که سر بر فلک افراشتمش
بی گادن کون دمی نبگذاشتمش
امشب که به مهمان کوس امد کون گفت
این کیر نکو دار که من نکو داشتمش
dina
     
  

 
شعر سکسی ( ممه )

ﺍﮔﻪ ﻣﻤﻪ ﻣﯿﺪﺍﺷﺘﻢ
ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻭﺳﺶ ﻣﯿﺪﺍﺷﺘﻢ
ﺩﺳﺘﻤﻮ ﺭﻭﺵ ﻣﯿﺬﺍﺷﺘﻢ
ﺗﺎ ﺗﻮ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﻧﮑﻨﯽ
ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻧﺎﺯﺵ ﻧﮑﻨﯽ
ﻫﯽ ﻧﺮﯼ ﻭ ﺗﯿﭗ ﺑﺰﻧﯽ
ﯾﻬﻮﯾﯽ ﺑﯿﺎﯼ ﻣﯿﮏ ﺑﺰﻧﯽ
ﻣﻤﻪ ﯼ ﻣﻦ ﺳﻔﯿﺪﻩ
ﻫﯿﺸﮑﯽ ﺍﻭﻧﻮ ﻧﺪﯾﺪﻩ
ﺍﮔﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ ﺑﺒﯿﻨﯽ
ﺑﺎﯾﺪ ﭘﺎﺳﺘﯿﻞ ﺑﮕﯿﺮﯼ
ﺍﻭﻧﻮﺥ ﻣﯿﺪﻡ ﻓﺎﺯ ﺑﮕﯿﺮﯼ
ﯾﻪ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﮔﺎﺯ ﺑﮕﯿﺮﯼ
ﯾﻪ ﻭﻗﺖ ﺩﺭﺩﺵ ﻧﯿﺎﺭﯼ
ﺍﺯ ﺟﺎ ﺩﺭﺵ ﻧﯿﺎﺭﯼ
ﻓﻘﻂ ﯾﻪ ﮐﻢ ﺑﻤﺎﻟﺶ
ﻓﺮﺩﺍ ﺑﯿﺎ ﺳﺮﺍﻏﺶ
ﺍﻻﻥ ﻣﯿﺮﻡ ﺑﻪ ﺧﻮﻧﻪ
ﺟﺎﯼ ﺩﻧﺪﻭﻧﺖ ﻣﯿﻤﻮﻧﻪ
ﭼﻘﺪ ﻧﺪﯾﺪ ﺑﺪﯾﺪﯼ
ﺩﺍﺭﯼ ﻫﻤﺸﻮ ﻗﻮﺭﺕ ﻣﯿﺪﯼ
ﺩﯾﮕﻪ ﻣﯿﺮﻡ ﺑﻪ ﺧﻮﻧﻪ
ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺪﯼ ﺩﯾﻮﻭﻧﻪ
     
  
مرد

 
دوش دیدم کفتری نرروی بام
ماده ای رادید و بگفتا بغبغو!

ماده اما با هزاران کبر و ناز
در جوابش گفت امشب نغنغو

بعدیک ساعت پشیمان گشت و رفت
پیش نر گفتا که اینک بغبغو

نر بگفتا دیر شد دیگر شما
ناز فرمودی و ما هم جغجغو !

ↂ ↂ ↂ ↂ ↂ

دسـت گـرفتـن پیـشکـش
گــر کـون فتـاده ای نـذاشتـی مَــردی
ما هم حرف های زیادی داشتیم... اما برای نگفتن!
     
  
مرد

 
گفتمش که بی قراری
گو نیازی گر نو داری
بهر کیری بی قراری
کیر ما را دوست داری
او کشیده آهی کاری
دیده پر اشک خماری
چشم او بر کیر بنده
گفتا آری آری آری

ↂ ↂ ↂ ↂ ↂ

گفتمش: کون تو خواهم
گفتا: گو کیرت در آید
گفتمش: کونی من شو
گفتا: گر کیر خوب بگاید
گفتمش: رو ز کونی ها بیاموز
گفتا: آب ما یک جو نیاید
گفتمش:کونت کند دردی دوا
گفتا: صبری تا حشر ما در آید
گفتمش: من بی قرار کون تو
گفتا: کونی را حشر کم در آید
گفتمش: رو کار ما با تو نشاید
گفتا: رفتم کیرتو گردد خمار کونت بگاید

ↂ ↂ ↂ ↂ ↂ

آنها که تـو را خـسته دارند
کـز تو ره کس بستـه دارند
گو کـرده عـنایـتی به بنـده
تو را ز بـنـد رسـتـه دارند
ور نه نصیبـشان شـود کیر
مامی به برم شکسته دارند

ↂ ↂ ↂ ↂ ↂ

هر دم به تو گفتم کزین کار بکش دست
تقصیر ما نیست که کون تو شده مست
هر دم نگو با من که رود کون تو از دست
خود را نچسبان که رود حوصله از دست
من در پی کس باشم و دیگر نکنم کون
گر داری کسی زود بیار داخل میدون
رو در پی یک کیر دگر ای پسر ناز
ترسی تو به دل راه مده گویمت راز
چو هر دمی می دادی به ما لعبت طناز
کون تو دگر گشته به اندازه دروازه شیراز
غصه مخور مشتری کون تو کم نیست
هر کی کند کون تو را نمره دهد بیست
هر دم به تو گویند که در کون تو رازیست
استادی که ساخته ز تو کونی بگو کیست
گر باز ز تو کون مست شده می کنه خارش
کون کن زیاد باشه عزیزم نما ثبت سفارش
تا جمله دعا کرده و کونت نشه بیکار
تا رونقی در بازار و کونکن بشه بسیار
شاید خدا رحمی روانه نماید چو رگبار
بر کون تو بارانی ز کیر یابی هوادار

ↂ ↂ ↂ ↂ ↂ

کاش تو هم کیری ز ما داشتی
توی کس خود اونو می کاشتی
چو بـه ثَـمـر آغـوش ما گرم بـود
در برت ای گل تو امیـر داشتی

ↂ ↂ ↂ ↂ ↂ

دیگه باید هر دَمی صحبت زِ وَصل
بین ما هرگز نباشد حرف زِ فصل ( جدا شدن )
چو زمستان در ره و سرمای فصل
دیگه می چسبد هر دم به تو وصل
کجایی عشقم؟
سنایم؟
آه......از این روزگار
     
  
صفحه  صفحه 11 از 18:  « پیشین  1  ...  10  11  12  ...  17  18  پسین » 
شوخی و سرگرمی سکسی

شعر سکسی

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA