حکایتشیخی بود ک هیچ گاه از واژه کیر استفاده نمیکردندی.
مریدان ناراحت از شیخ خویش که برای خشتک دریدن نیاز ب این واژه است.
پس یکی از مریدان گفت:
هِی گایز :| اگر شیخ دفعه بعدی از واژه کیر استفاده نکرد او را از شیخی گری
عزل مینماییم و کیر خود را حواله اش میکنیم.
آن مرید گستاخ سوی شیخ رفت.
چنین گفتند به شیخ با ادب ما:
شیخ جمله ای گو که در آن کیر باشد وگرنه دیگر شیخ نخواهی بود
شیخ تخمانش را خاراند ، دستی بر محاسنش کشید
و رو به مرید کرد و گفت:
باجه مرید ، این هم آن جمله که در آن واژه مورد علاقت وجود دارد :
کص ننت...
مریدان که از این جمله شیخ مادرشان گاییده شد و به روح و جسمشان تجاوز شد ، خشتک دران به سمت بیابان متواری شدند و تا سال ها اثری از آنها پیدا نشد