nicenightgay
ولی خیلی خوبه.
یبار توی محله خلوت و پرت نزدیک پادگان از یکی خواستم منو بکنه. اولش نمی پذیرفت. می گفت صبر کت دوستمم بیاد. حدود ۱۵ سالش بود. گفتم کیرتو ببینم. می ترسید. اما بهش اطمینان دادم که می حوام بهش کون بدم. کیرشو درآورد. خیلی قلمی و کوچیک بود. اما تصمیم گرفته بودم بهش بدم. واسه همین کیرشو کردم تو دهنم و براش ساک زدم. توی همین فاصله دوستش رسید. به دوستش گفت میگه منو بکن. تو هم می کنیش؟ دوستش گفت من نگاه می کنم ببینم چطوری کونش میزاری.
اونم که ترسش ریخته بود رفت پشتم و شروع کرد به تقه زدن. از شدت هیجان آبش نمیومد. توی تاریکی اول سایه یه نفر بعد هم دو نفر دیگه نزدیک شد. وقتی دیدن یه نفر داره کون می ده. یکیشون گفت مم می خوام بکنم.
تا اولی کارش تموم شد، دومی اومد و کونم گذاشت. تو همین حین دوتا سرباز هم رسیدن که اونا هم گفتن ما هم هستیم.
اون شب هفت نفر واسه کونم منتظر بودن که سه نفرشون کردن و بقیه گاییدن کون منو تماشا می کردن.
فقط یکی از اونایی که نگاه می کرد اومد چند بار کیرشو توی دهنم کرد و تلنبه می زد تو دهنم. نمی زاشت کیرشو تو دستم بگیرم. سرمو گرفته بود تو دستش و کیرشو تو حلقم فرو می کرد. چون سنشون کم بود کیراشون بزرگ نبود. اما اونقدر حشری شده بودن از سکسشون با من که با همه وجود تو حلقم می زد و با حشریت تمام می گفت کیرم تو دهنت کونی. از ته قلبش می گفت کیرم تو دهنت. اما نه کونم گذاشت و نه آبشو آورد.
این خاطره رو قبلا هم گفته بودم اما از بس بهم حال داد و گیر چند نفر افتاده بودم که بکن بودن دوس دارم بارها ازش به عنوان یک خاطره لذت بخش یاد کنم.
هنوز صدای اون پسره که میکرد دهنم و می گفت کیرم ت دهنت، ی گوشم هست و حالمو خراب می کنه.