Mehrzadbee: این عین واقعیته. از قسم خوردن خوشم نمیاد . از بچگی اون موقعی که نمیفهمیدم و جق زدنم بلد نبودم یا آب هم تو کمرم نبود . خودم با کونم ور میرفتم و اینکه با پسرای هم سن خودم ور میرفتم مدام شرتمونو میکشیدیم پایین و آلتاشونو دوس داشتم نگاه کنم و ور برم. تا موقعی که فهمیدم چجوری باید سکس کنم و آبم بیاد .
لحظه ای بود که داشتم میدادم . اولین باری که فهمیدم. ادامه داشت و تا جایی رسیدم و به خاطر یه سری افکار منفی که تو ذهنمون از طفلی پروروندن گذاشتم کنار و همش خودمو سرزنش میکردم . بعد تجربه ی سکس با دختر و پیدا کردم . اونم زیاد . بعد دیدم ارضا میشم ولی باز اون شهوته هست. یعنی روحی و احساسی ارضا نمیشم. .
ادامه داشت و منم پخته تر شدم و تا اینکه به وسیله یه سری ابزارها . یک نمونش نت . تازه گی و شناختم و رابطه ایجاد کردم دوباره. و الان دگ با هیچ دختری نیستم و اینم بگم با هر پسری سکس داشتم فقط و فقط از عقب بوده. این یه اححساس سختی و درونیه و منم بهش باور و اعتقاد دارم . مهم نیست واسم که کی چی میگه. مهم اینه که کسی که شاهد کارای منه . اخطاری به من نداده. منظورم خدا...
و هر روز هم باورم بیشتر میشه . و بهتر خودمو میشناسم . و واقعی انرژی میگیرم نه اینکه مثل اکثریت وقتی آبشون بیاد . یه حس زننده بهشون دست بده. من تازه بعد اینکه آبم میاد . دوس دارم تو بغل طرفم باشم و احساسش کنم بیشتر
احساس واقعی . نه از روی شهوت
نظراتت جالبه برام چند سالتون هست؟