METAL GEAR SOLID. . متال گیر (به ژاپنی: メタルギア) یک مجموعه بازی ویدئویی به سبک مخفیکاری و اکشن ماجرایی، طراحی شده توسط هیدئو کوجیما و انتشار یافته توسط شرکت کونامی است. اولین نسخه در این سری به نام متال گیر در سال ۱۹۸۷ برای رایانه اماسایکس منتشر شد. در این مجموعه بازی، بازیکن در نقش سالید اسنیک، بیگباس یا رایدن قرار میگیرد که باید اسلحهای فوق سری به نام متال گیر که توانایی پرتاب موشک هستهای را نیز دارد از بین ببرد. شرکت کونامی، تا به حال یازده نسخه بازی اصلی و چندین دنباله برای کنسولهای مختلف ساخته و منتشر کرده است. سری بازی متال گیر به عنوان مشهورترین مجموعه به سبک مخفیکاری به شمار میرود و به پیچیده بودن بیش از حد داستان معروف است.
. توضیحی برای اشنا شدن با بیگ باس .پسرانش (کلون). بیگ باس در سال 1972 وقتی بیگ باس در کما بوده MAJOR ZERO اون رو به لابراتوری می بره که اونجا از ژن های اون برای بوجود آمدن سربازهای ژنتیکی یا به نحوی ساده تر به دنیا آوردن چند بچه بوسیله ژن های بیگ باس هست.
این پروژه به نام Les Enfas Terribels که حاصل این پروژه در سال 1972 میلادی 3 بچه به نام های : Solid Snake - Liquid Snake و – Solidus Snake که این بجه ها به Sons Of Big Boss شناخته میشن.
این 3 کلون در بدن بیگ ماما یا همون ایوا قرار داده میشن تا به دنیا بیان.
در متال گیر 1، 2و4 شما نقش Solid Snake رو دارید. اما در متال گیر MGS3 و PEACE WALKER و همچنین MGS: Ground Zeroes شما نقش " Big Boss " رو خواهید داست.
فرزند در کلون هیچ صفتی رو از مادر به ارث نمی بره، لیکوئید از نظر صفتی دقیقا برعکس پدرش شد اما اسنیک دقیقا کلون کاملی از پدرش شد و سالیدوس هم چیزی ما بین این دو ( از لحاظ ژنی )
. METALGEAR SOLID2(SON OF LIBERTY). . زمان اتفاقات MGS2 در سالهای 2007 و 2009 میلادی است. در این نسخه شما در نقش Raiden عضو تازه کار گروه Fox Hound قرار میگیرید. البته شما کنترل Snake را خواهید داشت ولی بجز اوایل بازی حدود 90% بازی شخصیتی که شما باید با اون بازی را به جلو ببرید Raidenیا همون Jack است. قبل از اینکه در مورد داستان MGS2 بنویسیم کمی در مورد گذشته Solidus Snake یکی از برادران ژنتیکی Snake صجبت میکنیم که 1 سال از دو برادر دیگر خودش بزرگتر اما چهرهای بسیار پیرتر نسبت به برادرهای خودش دارد. سالیدوس بیشترین شباهت را به Big Boss داشته؛ البته باید ممنون کوجیما باشیم که با کور کردن چشم چپ ِ سالیدوس تشخیصش او از بیگ باس را آسان میکند. سالیدوس اوایل تحت نظر میهن پرستان بود و در دهه 90 در جنگهای داخلی کشور لیبرتی شرکت میکرده. میهن پرستان او را برای استفاده و کنترل آمریکا به مقام ریاست جمهوری آمریکا در سال 2005 انتصاب میکنند، البته نه با نام سالیدوس اسنیک، بلکه به اسم "George Sears". (دقیقاً در سالی که اتفاقاتShadow Moses رخ میدهد). سالیدوس در ظاهر همراه میهن پرستان بود اما سالیدوس در اصل از آنها متنفر بود و دوست نداشت آنها کنترل کشور را در دست بگیرند. برای همین قصد داشت که دست آنها را در پروژه ارتش ژنومی متال گیر رکس، اتفاقاتی که در MGS1 رخ داد رو کنه. که موفق نشد و تمام تقصیرها گردن خود سالیدوس افتاد. بعد از این اتفاقات او از چشم همگی مخفی شد تا میهن پرستان از جای اون خبری نداشته باشند. البته این نکته را بگویم که آسلات یه جاسوس دو جانبه بود. هم جاسوس میهن پرستان هم جاسوس سالیدوس ولی سالیدوس از این قضیه خبر نداشت.
سال 2007 – رودخانه Hudson
اسنیک و اتاکان متوجه میشوند متال گیر جدیدی به نام Ray بر روی کشتیای که ظاهرا حمل نفت میکرده و در مسیر رودخانه Hudson حرکت میکند، در حال انتقال است. و اسنیک سعی میکند با ورود به کشتی و جمع آوری مدارک و عکس از متال گیر جدید، آن را فاش کند. اما وقتی اسنیک با جمع کردن مدارک سعی در ترک کشتی نفت کش داشت سر و کله آسلات پیدا میشود و با یکی از فرماندهان به نام Sergei درگیری بر سر متال گیر ری پیدا می کند. (با هم شریک بودند اما آسلات تصمیم می گیره به این شراکت با مرگ Sergei پایان بده.) که آسلات در آخر Sergei را کشته و تصمیم به فرار توسط Meal Gear Ray که قابلیت شناوری در آب را داشت، میگیرد. در آخرین لحظات آسلات به اسنیک میگوید که او Liquid است! (آسلات بعد از این که دست خود را در MGS1 از دست میدهد، دست لیکوئید را به خودش پیوند میزند و همین باعث میشود که بعضی مواقع لیکوئید کنترل بدن آسلات رو بدست بگیرد). بعد از این اتفاقات شواهدی پیدا میشود که سالید اسنیک در کشتی حضور داشته و همه تقصیرات به گردن اون و اتاکان میافتد و بدین صورت آنها به مجرمان بین المللی تبدیل میشوند و 2 سال در خفی زندگی میکنند و با پیدا کردن جسد لیکوئید و جا زدن او به جای اسنیک، اسنیک را رسماً مرده اعلام میکنند. (به علت کلون بودن، دی اِن اِی های برادران اسنیک مشابه هم بودند)
سال 2009
اتفاقاتی که در رودخانه Hudson میافتد باعث میشود مقداری از مواد سمی وارد آب رودخانه بشود و این بهانه خوبی بود برای دولت ایالت متحده آمریکا و یا همان میهن پرستان که آنها به این بهانه، Arsenal Gear را بر روی مواد سمی می سازند و بر روی آن هم پالایشگاهی به نام Big Shell یا صدف بزرگ که کارش در ظاهر جدا کردن مواد سمی از آب رودحانه است. خب این کار هم باعث میشود میهن پرستان اهدافشان را در سکوتی کامل انجام بدهند و هم طوری وانمود کنند که به فکر محیط زیست هستند و محبوبیتی برای خودشان ایجاد کنند.
نوبت انتقام سالیدوس که تنفر زیادی از میهن پرستان دارد رسیده و او با گروهی به نام "Dead Cell" کنترل صدف بزرگ را بدست می گیرد و رئیس جمهور ایالت متحده آمریکا را هم به گروگان میگیرد. . آمریکا گروهی را برای نجات گروگانها و مخصوصاً رئیس جمهور به Big Shell میفرستد که آنها حتی نزدیک به نجات رئیس جهمور هم میشوند اما توسط 2 نفر از بهترینهایDead Cell یعنی Vamp و Fortune کشته میشوند و ماموریتشان با شکست روبرو میشود.
گروه Fox Hound مامور تازه وارد خودش به نام Raiden را که بیشتر با تمرینات VR یا مجازی آشنا است و ماموریتی را از نزدیک لمس نکرده، مامور میکند تا رئیس جهمور را پیدا و نجات بدهد. همچنین Solid Snake رو نابود کند (رایدن فکر می کرد Solid Snake در واقع همون Soliduse هست. بخاطر چهره منفی که از اسنیک ساخته شده بود، کمپبل هم رایدن را در این راه با تماس های تلفنی کمک میکند). سالیدوس قصد حمله اتمی توسط Arsenal Gear به شهر نیویورک را داشت تا با این کار باعث شود کنترل کشور از دست میهن پرستان خارج شود. (بیشتر قصد سالیدوس این بوده که کشور، خود مختار باشد و دست گروهی مثل میهن پرستان نباشد اما خب در این راه بریای او مهم نبود که یک میلیون نفر بی گناه هم بمیرند). رایدن در راه با فردی به نام Stillman آشنا میشود که متخصص خنثی کردن بمب بود و سعی میکرد بمبهایی که فردی به نام Fatman کار گذاشته را خنثی کند که موفق به این کار میشود و در انتها نیز در مبارزهای که با Fatman، رایدن موفق میشود او را شکست دهد. بعد از این اتفاقات و در طی گشتن رایدن برای پیدا کردن رئیس جمهور، نینجایی به نام MR X، به او، در پیدا کردن رئیس جمهور کمک و فردی به نام Armes را معرفی میکند که از جای رئیس جمهور اطلاع دارد. رایدن به دنبال Armes میرود و در راه متوجه مکالمه بین دونفر میشود. شخصی به نام Olga و Solid Snake (در واقع سالیدوس که خود را به این نام صدا میزد). در همین حین Armes توسط حمله قلبی کشته میشود (Fox Die) و آسلات متوجه حضور رایدن میشود و سالیدوس یا همون سالید اسنیک قلابی! سعی در کشتن رایدن میکند که Solid Snake یا همون Pliskin جان رایدن را نجات میدهد و از قائله فرار میکنند. رایدن رئیس جمهور را پیدا میکند و او برای رایدن توضیح میدهد که صدف بزرگ بیشتر جایی برای پنهان کردن Metal Gear Ray و دارای سیستمی به نام Arsenal Gear هست که میتواند اطلاعات محرمانه را جابجا کند. رئیس جمهور اشاره میکند که او هیچ قدرتی ندارد و بیشتر دستوراتش توسط گروهی به نام Patriot به اون داده میشوند. پس از این مکالمه رایدن خود را پنهان میکند و آسلات وارد اتاق رئیس جمهور میشود و او را میکشد. در آن طرف قصه خواهر اتاکان یعنی Emma (در واقع Emma در Big Shell زندانی بوده، بخاطر مغز کامپیوتری در سیستمهای کامپیوتری، اما به حر حال توسط اسنیک و اتاکان نجات پیدا میکند) قصد دارد ویروسی را وارد Arsenal Gear کند تا سیستم آن را از بین ببرد اما Vamp مانع این کار میشود و با وجود اینکه رایدن به کمک آنها میرسد و تیری به پیشانی Vamp شلیک میکند، اما در انتها خواهر اتاکان کشته میشود. Vamp هم به آب میافتد و به نظر کشته شده میرسد. رایدن سعی در آزاد کردن گروگانها دارد که دوباره با Mr X روبرو میشود و آنجا متوجه میشود این نینجا در واقع همون Olga است. الگا با یک ضربه رایدن را بیهوش میکند. وقتی رایدن بهوش میآید، سالیدوس را در کنار خود میبیند. سالیدوس رایدن برهنه را شکنجه و اشاره میکند که در گذشته یک کودک لیبری تبار به نام رایدن را به فرزند خواندگی قبول کرده بوده که احتمالاً این همان رایدن هست. بعد از مدتی Olga رایدن را آزاد میکند و به رایدن میگوید که او یک جاسوس دو جانبه میهن پرستان هست و آنها بچه الگا (سانی) را گروگان گرفتهاند و او مجبور به همکاری با میهن پرستان است. رایدن برهنه پا به فرار میگذارد و در همین حین متوجه میشود که شخصی که با او ارتباط رادیویی دارد در واقع سیستم پیشرفته Gw هست که توسط میهن پرستان برنامه ریزی شده. رایدن به کمک اسنیک لباسهای خود را پیدا میکند، اما آنها با Fortune روبرو میشوند. اسنیک از رایدن میخواهد که فرار کند و اسنیک با Fortune درگیر میشود (Fortune اسنیک را در اتفاقات سال 2007، قاتل پدر خودش میداند). Olga هم به رایدن برای فرار کمک میکند اما توسط سالیدوس کشته میشود. اسنیک شکست میخورد و دستگیر و به بالای Big Shell برده میشود. در آنجا با سالیدوس و آسلات مواجه میشود. روی پشت بام آسلات اعلام میکند او یکی از جاسوسهای میهن پرستان بوده و ادعا میکند که او پدر Fortune را کشته و بعد از این قضیه Fortune بدست آسلات کشته میشود. دست لیکوئید کنترل آسلات را بدست می گیرد و به دو برادر خودش یعنی سالیدوس و لیکوئید سلام میکند! Ray توسط اسنیک و رایدن صدمات شدیدی میبیند و در انتها آسلات از مهلکه فرار میکند و سالیدوس هم سعی میکند باقی مانده Ray را به منهتن ببرد. اسنیک سعی در تعقیب اون دارد. Arsenal Gear، سالیدوس و رایدن را به مرکز نیویورک Federal Hall میفرستد و سالیدوس به رایدن میگوید که قصدش از دزدیدن Arsenal Gear، ایجاد یک موج الکترومغناطیسی به سیستم شهر منهتن و گرفتن کنترل آن شهر و ایجاد کشور جدیدی به نام Sons Of Liberty و از بین بردن میهن پرستان است. سالیدوس به رایدن توضیح داد که او پدر و مادرش را کشته و رایدن از گذشته خودش باخبر میشود. سالیدوس رایدن را مجبور به مبارزه میکند (با تهدید به اینکه Olga و Rose توسط میهن پرستان کشته خواهند شد). رایدن سالیدوس را شکست میدهد. اسنیک در اینجا در صحنه حاظر میشود و بعد از کار گذاشتن راداری بر روی Ray به رایدن میگوید که آن متال گیر تحت کنترل است و رایدن را ترک میکند و رایدن در انتها Rose را ملاقات میکند و متوجه میشود که Rose حامله است. تمامی اتفاقاتی که در Big Shell رخ داد توسط میهن پرستان برنامهریزی شده بود (قبلاً هم اشاره کردیم که آسلات جاسوس میهن پرستان و در کنار سالیدوس بود) حتی خود سالیدوس هم بدون اینکه آگاه باشه بازیچه دست میهن پرستان شده بود.
اما چرا؟ چرا باید میهن پرستان دست به همچین کاری بزنند؟ وقتی سالید اسنیک پس از وقایع Shadow Moses به یک ابر قهرمان تبدیل شد، اصلاً میهن پرستان را خوشحال نکرد چون میهن پرستان دوست داشتند تمامی قهرمانان تحت سلطه آنها باشند، اما سالید اسنیک آدمی نبود که بخواهد توسط میهن پرستان اداره شود. پس آنها سعی کردند که با شبیه سازی اتفاقاتی که در Shadow Moses افتاد، آن هم بصورت خیلی دقیق قهرمانی جدید معرفی شود که حاصل خود Patriot ها باشد، و تمامی اتفاقاتی که در این نسحه میافتد برنامه ریزی شده توسط میهن پرستان بوده و نام اون هم طرح بزرگ S3 بود.
شباهتهایی که ما بین این دو نسخه وجود دارند.
وجود Gray Fox نینجایی در اتفاقات Shadow Moses؛ وجود Olga در نقش نینجایی به نام Mr X که به رایدن کمک میکند.
شکنجه شدن رایدن دقیقاً مانند اتفاقاتی که برای اسنیک در MGS1 افتاد، نجات گروگانها و ...
حتی در انتهای داستان هم رایدن متوجه میشود، فردی که به نام کمپبل با او در ارتباط بود و از اون کمک می خواست یک صدای کامپیوتری بوده که توسط میهن پرستان ساخته و برنامه ریزی شده بود تا رایدن دقیقاً مانند اسنیک به یک ابر قهرمان تبدیل و عروسکی شود برای میهن پرستان.
در مورد الگا او در درگیری که در سال 2007 و بر روی کشتی به ظاهر نفت کش با اسنیک داشت توسط اسنیک بیهوش میشود. به این علت که اسنیک متوجه حامله بودن او میشود، و بچه او توسط میهن پرستان در سال 2009 ربوده میشود. اسنیک هم در این راه او را همراهی کرده و مانع برنامه دقیق میهن پرستان شده بود. حالا رایدن تبدیل به یک قهرمانی شده بود که معنی بازیچه شدن به دست میهن پرستان و سیاست مدارها را کاملاً متوجه شده بود، دقیقا مثل Big Boss، Boss و خیلی از سربازهای دیگر.
آسلات جاسوس میهن پرستان از مهلکه فرار میکند اما سالیدوس بدون رسیدن به آرزویش که خود مختاری کشورش بود از دنیا میرود. شاید بتوان گفت سالیدوس هم یک میهن پرست بود.