انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
گفتگوی آزاد
  
صفحه  صفحه 50 از 52:  « پیشین  1  ...  49  50  51  52  پسین »

☻ A Fascinating Content | یه مطلب جالب بنویس☺


مرد

 
چه خوش است دست ازجان شستن , دنیاراسه طلاقه كردن , ازهمه قیدوبنداسارت حیات آزادشدن , بدون بیم وامیدعلیه ستمگران جنگیدن , پرچم حق رادرصحنه خطر مرگ برافراشتن , به همه طاغوتهانه گفتن , باسرود وغرور به استقبال مرگ رفتن , جایی كه دیگر انسان مصلحتی ندارد تاحقیقت رابرای آن فداكند , ودیگر ازكسی واهمه ندارد تاحق راكتمان نماید .
آنجاحق وعدل همچون خورشیدمی تابد وهمه قدرتها وحتی قداستها فرومیریزد هیچكس جزخدا, فقط خدا , سلطنت نخواهد داشت .


خدایا ! تومراعشق كردی كه درقلب عشاق بسوزم !
تومرااشك كردی كه درچشم یتیمان بجوشم !
تومراآه كردی كه ازسینه بیوه زنان ودردمندان به آسمان صعودكنم !
تومرافریادكردی كه كلمه حق راهرچه رساتر برابرجباران اعلام كنم !
توتاروپودمراباغم ودردسرشتی , تومرابه آتش عشق سوختی , تومرادرطوفان حوادث پرداختی , دركوره دردگداختی !
تومرادردریای مصیبت وبلا غرق كردی ودركویرفقروحرمان وتنهایی سوزاندی !
خدایا ! توبه من پوچی لذات زودگذر رانمودی , ناپایداری روزگاررانشان دادی , لذت مبارزه راچشاندی وارزش مرگ وحیات راآموختی .
خدایا !شكرمیكنم كه ازپوچیهاوناپایداریها وخوشیها وقیدوبندها آزادم نمودی ومرادرطوفانهای خطرناك حوادث رها كردی ودرغوغای حیات درمبارزه باظلم وكفرغرقم نمودی ومفهوم واقعی حیات رابه من فهماندی .

خدایا تراشكرمیكنم كه اشك راآفریدی , كه عصاره حیات انسان است , آنگاه كه درآتش عشق می سوزم , یادر شدت دردمی گدازم , یادرشوق زیبایی وذوق عرفانی آب میشوم وسراپای وجودم روح میشود , لطف میشود , عشق میشود , سوزمیشود , وعصاره وجودم بصورت اشك آب میشود وبه عنوان زیباترین محصول حیات كه وجهی به عشق وذوق دارد ووجهی دیگر به غم ودرد , بردامان وجود فرومی چكد .
اگر خدای بزرگ ازمن سندی بطلبد, قلبم راارائه خواهم كرد واگرمحصول عمرم راطلب كند , اشك تقدیم خواهم كرد .
     
  
زن

 
شیخ را گفتند چه خوری ؟. گفت: گوشت ملت. گفتند:چه نوشی ؟. گفت: خون ملت گفتند:چه پوشی ؟. گفت: پوست ملت. وی را گفتند از چه راه اینها را بدست میاوری ؟. گفت:جهــــــــل مـلـت.
چون مات توام
دگر چه بازم ...!!؟!
     
  
مرد

 
گفت و گوی خسرو و فرهاد

یکی محرم ز نزدیکان دربار ،
فرو گفت این حکایت جمله با شاه ،
که فرهاد از غم شیرین چنان شد
که در عالم حدیثش داستان شد.
ملک چون گوش کرد این داستان را ،
هوس در دل فزود ان داستان را .
ز نزدیکان خود با محرمی چند ،
نشست و زد بر این معنی دمی چند ،
که با این مرد سودایی چه سازیم ؟
بدین مهره چگونه حقه سازیم ؟
گرش مانم ، بدو کارم تباه است ،
وگر خونش بریزم بی گناه است !!!
خرمندان چنین دادند پاسخ ،
که ای دولت به دیدار تو فرخ ،
گر این اشفته را تدبیر سازیم ،
نه ز اهن که زرش زنجیر سازیم ،
به زر نزد و ستان کز دین براید ،
بدین شیرین از شیرینی براید ...

چو شه بشنود قول انجمن را طلب فرمود کردن کوهکن را
نخستین بار گفتش کز کجایی؟ بگفت از دار ملکت اشنایی...
بگفت انجا به صنعت در چه کوشند ؟ بگفت اندوه خرند و جان فروشند ...
بگفت جان فروشی در ادب نیست ؟ بگفت از عشق بازان این عجب نیست ...
بگفت عشق شیرین بر تو چون است ؟ بگفت از جان شیرینم فزون است ...
بگفتا دل ز مهرش کی کنی پاک ؟ بگفت انگه که باشم خفته در خاک ...
بگفت از دوستیش از طبع بگذر .، بگفت از دوستان ناید چنین کار ...
بگفت اسوده شو این کار خام است ، بگفت اسودگی بر من حرام است ...
بگفت از عشق کارت سخت زار است ، بگفت از عاشقی خوشتر چه کار است ...
به گفتا از غمش میترسی از کس؟ بگفت از محنت هجران او بس ...
بگفت از دل جدا کن عشق شیرین ، به گفتا چون زیم به جان شیرین ...
بگفت او مال من شد زو نکن یاد ، بگفت این کی کند بیچاره فرهاد ...
بگفت گر من کنم در او نگاهی ؟ بگفت آفاق را سوزم به آهی ...

چو عاجز گشت خسرو در جوابش ، نیامد بیش پرسیدن صوابش .
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
     
  
زن

 
كلاغها تفاوت زن و مرد را می‌دانند

تحقیقات دانشمندان ژاپنی نشان می‌دهد كه كلاغ‌ها میان زن و مرد تفاوت قائل می‌شوند.

دانشمندان ژاپنی با مطالعه روی 8 كلاغ جنگلی كه جثه آن‌ها اندكی از كلاغ‌های شهری بزرگ‌تر است، متوجه شدند این كلاغ‌ها تفاوت میان نشانه‌های مختلف مثلاً اعداد را تشخیص می‌دهند.

بر اساس گزارش فیزورگ، دانشمندان با انجام آزمایش‌های مختلف متوجه شدند كه كلاغ‌ها اعداد را از یكدیگر تشخیص داده و بین كمیت‌ها تفاوت قائل می‌شوند. برای این منظور آن‌ها 2 ظرف را یكی حاوی غذا و دیگری را بدون غذا با درپوش‌های مات قرار دادند. محققان برچسب عدد 5 را روی ظرف حاوی غذا و برچسب عدد 2 را روی ظرف بدون غذا چسباندند. 70 درصد از كلاغ‌ها عدد 5 را انتخاب كردند.

مطالعات دیگر محققان نشان داد كه كلاغ‌ها میان مرد و زن تفاوت قائل می‌شوند و در برخورد با انسان با توجه به جنسیت آنها واكنش های متفاوتی از خود بروز می دهند.
چون مات توام
دگر چه بازم ...!!؟!
     
  
زن

Princess
 
قانون دانــــه



نگاهی به درخت ســـیب بیندازید. شاید پانـــصد ســـیب به درخت باشد که هر کدام حاوی ده دانه است. خیلی دانه دارد نه؟ ممکن است بپرسیم "چرا این همه دانه لازم است تا فقط چند درخت دیگر اضافه شود؟"

اینجا طبیعت به ما چیزی یاد می دهد. به ما می گوید:

"اکثر دانه ها هرگز رشد نمی کنند. پس اگر واقعاً می خواهید چیزی اتفاق بیفتد، بهتر است بیش از یکبار تلاش کنید."

از این مطلب می توان این نتایج را بدست آورد:

- باید در بیست مصاحبه شرکت کنی تا یک شغل بدست بیاوری.

- باید با چهل نفر مصاحبه کنی تا یک فرد مناسب را استخدام کنی.

- باید با پنجاه نفر صحبت کنی تا یک ماشین، خانه، جاروبرقی، بیمه و یا حتی ایده ات را بفروشی.

- باید با صد نفر آشنا شوی تا یک رفیق شفیق پیدا کنی.

وقتی که "قانون دانه" را درک کنیم دیگر ناامید نمی شویم و به راحتی احساس شکست نمی کنیم.

قوانین طبیعت را باید درک کرد و از آنها درس گرفت.

در یک کلام:

افراد موفق هر چه بیشتر شکست می خورند، دانه های بیشتری می کارند.

- همه امور به هم مربوطند

آیا دقت كرده اید كه هر وقت به طور منظم ورزش می كنید، میل به غذاهای سالم تر و بهتر دارید؟

آیا دقت كرده اید كه وقتی غذاهای سالم تر و بهتری می خورید انرژی بیشتری دارید و طبعاً دوست دارید كه ورزش كنید؟

همه چیز در زندگی به هم مربوط است. روش تفكر شما روی روحیه شما مؤثر است، روحیه شما بر نوع راه رفتن تان مؤثر است، راه رفتن شما روی نحوه گفتارتان اثر می گذارد، روش حرف زدن تان روی طرز فكرتان مؤثر است!

تلاش برای پیشرفت در یك بُعد زندگی بر سایر ابعاد زندگی اثر می گذارد.

وقتی در خانه خوشحال هستید، در محل كار نیز احساس شادی بیشتری خواهید كرد و وقتی سر كار شاد باشید در خانه نیز شاد خواهید بود.

اینها به چه معناست؟

- اینكه برای پیشرفت در زندگی می توانید از هر نقطه مثبتی شروع كنید. می توانید با برنامه ای برای پس انداز، نوشتن لیست اهداف تان، رژیم غذایی یا تعهد برای گذراندن وقت بیشتر با فرزندانتان شروع كنید. این كار مثبت منجر به نتایج مثبت دیگر هم می شود، چونکه همه امور به هم مربوطند.

- مهم نیست كه تلاشی كه جهت "پیشرفت" می كنید كجا صرف می شود. مهم این است كه شروع كنید.

- عكس این قضیه هم صادق است. یعنی اگر یك بعد زندگی شما خراب شد، سایر ابعاد هم به زودی خراب می شود. باید به این مسأله دقت خاصی داشته باشید.

در یک کلام:

هر كاری كه انجام می دهید به نوبه خود اهمیت دارد زیرا بر امور دیگر نیز مؤثر است.

- چرا؟

هنگامی كه بلایی به سرمان می آید، یا همه چیزمان را از دست می دهیم یا كسی كه عاشقمان بوده ما را ترك می كند، اغلب ما از خودمان می پرسیم:
"چرا؟"
"چرا من؟"
"چرا حالا؟"
"چرا او مرا سرگشته و تنها رها كرد؟"

سؤالاتی كه با "چرا" شروع می شوند، ممكن است ما را به یك چرخه بی حاصل بیندازند.

اغلب جوابی برای این "چرا" ها وجود ندارد و یا اگر هم جوابی وجود داشته باشد، اهمیتی ندارد.

افراد موفق سؤالاتی از خود می پرسند كه با "چه" شروع می شوند:

"چه چیزی از این پیشامد آموختم؟"

"چه كاری باید در برخورد با این پیشامد بكنم؟"

و هنگامی كه پیشامد واقعاً فاجعه آمیز است، از خود می پرسند: "چه كاری طی 24ساعت آینده می توانم بكنم تا اوضاع كمی بهتر شود؟"

اینها از آنچه كه دارند بیشترین استفاده را می كنند و آنچه كه از دستشان بر می آید انجام می دهند. و اگر زندگی بر وفق مراد نبود، خیلی مهم نیست كه "چرا؟"

و در یک کلام:

افراد خوشبخت هیچوقت نگران نیستند كه آیا زندگی بر "وفق مراد" هست یا نه! بلکه حتی برای چیزهای هر چند کوچکی که پیام آور خوشبختی است ارزش قائلند.


برگرفته از کتاب "خوشبختی در یك كلام"
عشق من عاشقتم!
≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈
پرنسس
     
  
مرد

 


رامین پرچمی را یادتان هست ؟

انصافا یادتان هست ؟

هنرپیشه ای بود که نه عاشق صورتش بشویم

نه با هزار باند بازی سر از گیشه های سینما در بیاورد

آن روز ها ... آن روز ها را میگویم


که قند آزادی در دلت آب میکردی


و خیلی ها که همیشه سر در ِ سینما بودند صدایشان در نمی آمد

همان روز ها که هانیه توسلی کوچه به کوچه دستبند سبز پخش میکرد

همان روزها که خیلی ها شناخته شدن را ، بهانه میکردند تا خیابان های شهر را جدی نگیرند

رامین پرچمی بی آنکه درگیر چیزی باشد ...آمد ... دهنش را باز کرد ... حرفش را زد

حالا آنور میله هاست .. .دارد آب ِ خنک ملتی را می خورد که حواسش به این نیست

از او انتقام بیشتری خواهند گرفت ...


یادتان نرود او هم میتوانست بهانه بیاورد ...


یادتان نرود ... دست از سرش بر نمی دارند ... تا حساب کار دست ما بیاید ...


حالا که زور دستمان به میله های دورش نمی رسد

بگذاریم در خاظرش بماند اینجا ... خیلی ها به یادش هنوز هم پرچمشان ، پایین نیامده

شرف ...چیزی نیست که در سر در ِ سینما ها به دست بیاید

شرف یعنی ...هر که هستی ... یادت بماند سرزمینت اصالت دارد

تاریخ دارد ... فرهنگ دارد ...

شرف چیزی نیست که در گیشه ها بفروشند ...

رامین پرچمی ، بیشتر از تمام ناشناس ها آزار میبیند


تا وقتی که عقده ، شرط اول زندانبان بودن در این سرزمین است ...


خواهــــــــــــــــــــــــــش میکنم ... او را ... از یاد نبرید
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
     
  
مرد

 
از بدو تولد موفق بودم، وگرنه پام به این دنیا نمی رسید
از همون اول کم نیاوردم، با ضربه دکتر چنان گریه‌ای کردم که فهمید جواب «های»، «هوی» است.
هیچ وقت نگذاشتم هیچ چیز شکستم بدهد، پی‌درپی شیر میخوردم و به درد دلم توجه نمی کردم!
این شد که وقتی رفتم مدرسه از همه هم سن و سالهای خودم بلندتر بودم و همه ازم حساب می‌بردند.
هیچ وقت درس نخوندم، هر وقت نوبت من شد که برم پای تخته , زنگ می‌خورد.
هر صفحه‌ای از کتاب را که باز می کردم، جواب سوالی بود که معلمم از من می‌پرسید.
این بود که سال سوم، چهارم دبیرستان که بودم، معلمم که من را نابغه می‌دانست منو فرستاد المپیاد ریاضی! تو المپیاد مدال طلا بردم! آخه ورق من گم شده بود و یکی از ورقه‌ها بی اسم بود، منم گفتم اسممو یادم رفته بنویسم!
بدون کنکور وارد دانشگاه شدم هنوز یک ترم نگذشته بود که توی راهروی دانشگاه یه دسته عینک پیدا کردم، اومدم بشکنمش که خانمی سراسیمه خودش را به من رسوند و از این که دسته عینکش رو پیدا کرده بودم حسابی تشکر کرد و گفت: نیازی به صاف کردنش نیست زحمت نکشید این شد که هر وقت چیزی از زمین برمی‌داشتم، یهو جلوم سبز می شد و از این که گمشده‌اش را پیدا کرده بودم حسابی تشکر می کرد.
بعدا توی دانشگاه پیچید: دختر رئیس دانشگاه، عاشق ناجی‌اش شده، تازه فهمیدم که اون دختر کیه و اون ناجی کیه!
یک روز که برای روز معلم برای یکی از استادام گل برده بودم یکی از بچه‌ها دسته گلم رو از پنجره شوت کرد بیرون، منم سرک کشیدم ببینم کجاست که دیدم افتاده تو بغل اون دختره!
خلاصه این شد ماجری خواستگاری ما
و الان هم استاد شمام! درس امروز تمام شد.!!! کسی سوالی نداره!؟
راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***
     
  
زن

 
ديدگاه هاي مختلف در مورد انواع جامعه با دو گاو

سازمان ملل : دو گاو داريد.فرانسه شما را از دوشيدن آنها وتو مي كند.آمريكا و انگليس گاوها را از شير دادن به شما وتو مي كنند.نيوزلند راي ممتنع مي دهد.

ايده آليسم : دو گاو داريد.ازدواج مي كنيد.همسر شما آنها را مي دوشد.

رئاليسم : دو گاو داريد.ازدواج مي كنيد.اما هنوز هم خودتان آنها را مي دوشيد.

متحجريسم : دو گاو داريد.زشت است شير گاو ماده را بدوشيد.

فمينيسم : دو گاو داريد.حق نداريد شير گاو ماده را بدوشيد.

پلوراليسم : دو گاو نر و ماده داريد.از هر كدام شير بدوشيد فرقي نمي كند.

ليبراليسم : دو گاو داريد.آنها را نمي دوشيد چون آزاديشان محدود مي شود.

دموكراسي مطلق : دو گاو داريد.از همسايه ها راي مي گيريد كه آنها را بدوشيد يا نه
سوسياليسم :دو گاو داريد.يكي را نگه مي داريد.ديگري را به همسايه خود مي دهيد.

كمونيسم : دو گاو داريد.دولت هر دوي آنها را مي گيرد تا شما و همسايه تان را در شيرش شريك كند.

فاشيسم : دو گاو داريد.شير را به دولت مي دهيد.دولت آن را به شما مي فروشد.

كاپيتاليسم : دو گاو داريد.هر دوي آنها را مي دوشيد.شيرها را بر زمين مي ريزيد تا قيمتها همچنان بالا بماند.

نازيسم : دو گاو داريد.دولت به سوي شما تيراندازي مي كند و هر دو گاو را مي گيرد.

آنارشيسم : دو گاو داريد.گاوها شما را مي كشند و همديگر را مي دوشند.

ساديسم : دوگاو داريد.به هر دوي آنها تيراندازي مي كنيد و خودتان را در ميان ظرف شيرها مي اندازيد.

آپارتايد : دو گاو داريد. شير گاو سياه را به گاو سفيد مي دهيد ولي گاو سفيد را نمي دوشيد.

دولت مرفه : دو گاو داريد.آنها را مي دوشيد و بعد شيرشان را به خودشان مي دهيد تا بنوشند.

بوروكراسي : دو گاو داريد.براي تهيهء شناسنامهء آنها هفده فرم را در سه نسخه پر مي كنيد ولي وقت نداريد شير آنها را بدوشيد.
چون مات توام
دگر چه بازم ...!!؟!
     
  ویرایش شده توسط: hhastii   
زن

 
آیا می‌دانید علت اینکه خیلی از آدم‌ها شب‌ها را می‌خوابند چیست؟ آیا می‌دانید که در ابتدای خلقت تعداد آدم‌هایی که شب‌زنده‌داری می‌کردند و روزها را می‌خوابیدند با تعداد آدم‌هایی که شب‌ها می‌خوابیدند و روزها را بیدار بودند یکی بود؟ آیا می‌دانستید که طی تاریخ، شب‌زنده‌دارها به مرور دچار یاس‌ها و مشکلات عمیق فلسفی شدند و در اثر افسردگی‌های مزمن، پَنیک اَتک‌های مداوم، ندیدن جنس مخالف، کم شدن غریزه جنسی، خنگی و حواس‌پرتی، ندیدنِ تیرچراغ برق، خورده شدن توسط حیوانات وحشی، همیشه در خواب بودنِ جفت و به تبع آن عادت به خودارضایی در تنهایی شب، چسبیدنِ موزیک‌های غمناک در سکوت شب، عدم ارتباط با آدم‌های عادی و احمق و کاهش اعتماد به نفس، کمبود ویتامین دی، از دست دادن زندگی و به تبع آن امید به آن، خودکشی و از همه مهمتر غیره، نسلشان روز به روز کمتر و کمتر شد؟ آیا می‌دانستید آن چند درصد جمعیت اندک باقی‌مانده هم به زودی از چرخه‌ی طبیعت حذف می‌شوند اگر به شب‌زنده‌داری هایشان ادامه دهند؟ می‌دانستید آیا؟ هان؟
چشـــماش ..

نگـــــــــاش ..

صـــــــداش ..

خــنده هاش

همه زیبایــــی ِ زندگــــــی ِ منـــه ,,,,
     
  
مرد

 
" در واقع اغلب، زمانی که عشقی را آغاز می‌کنیم، تجربه و عقلمان به ما می‌گویند که روزی به دلداری که امروز فقط به اندیشه او زنده‌ایم‌‌ همان اندازه بی‌اعتنا می‌شویم که امروزه به هر زنی جز او هستیم... روزی نامش را می‌شنویم و دیگر دچار هیچ لذت دردآلودی نمی‌شویم، خطش را می‌خوانیم و دیگر نمی‌لرزیم، در خیابان راه‌مان را کج نمی‌کنیم تا او را ببینیم، به او بر می‌خوریم و دست و پا گم نمی‌کنیم، به او دست می‌یابیم و از خود بی‌خود نمی‌شویم. آنگاه این آگاهی بی‌تردیدِ آینده، برغم این حس بی‌اساس اما نیرومند که شاید او را همواره دوست داشته باشیم، ما را به گریه می‌اندازد ... "

خوشی ها و روزها .. آمارسل پروست ...
.:. خاموشی به هزار زبان در سخن است .:.
     
  
صفحه  صفحه 50 از 52:  « پیشین  1  ...  49  50  51  52  پسین » 
گفتگوی آزاد

☻ A Fascinating Content | یه مطلب جالب بنویس☺

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA