ارسالها: 12930
#1,191
Posted: 28 Jul 2014 15:48
کُرکُری دختر و پسرها
«پسر برتر از دخترآمد پديد» پسر جمله را گفت و چيزي نديد
نگو دخترك با يكي دسته بيل سر آن پسر را شكسته جميل
بگفتا:«جوابت نباشد جز اين نگويي دگر جمله اي اين چنين
وگرنه سر و كار تو با من است كه دختر جماعت به اين دشمن است.»
پسر اندكي هوشياري بيافت سرش چون انار رسيده شكافت
پسر گفتش:«ای دختر محترم كه گفته كه من از شما بهترم؟!!!
كه دختر جماعت به كل برتر است ز جن تا پري از همه سر تر است
پسر سخت بيجا كند، مرگ بيد كه برتر ز دختر بيايد پديد!»
پس آن ضربه خيلي نشد نابه جا كه يك مغز معيوب شد جابه جا
بعد از رفتن اون دختر پسره اشعار زیر را سرود:
من ندارم زن و از بی زنیم دلشادم از زن و غر زدن روز و شبش آزادم
نه کسی منتظرم هست که شب برگردم نه گرفتم دل و نه قلوه به جایش دادم
زن ذلیلی نکشم هیچ نه در روز و نه شب نرود از سر ذلت به هوا فریادم
"هر زنی عشق طلا دارد و بس٬ شکی نیست" نکته ای بود که فرمود به من استادم
شرح زن نیست کمی٬ بلکه کتابی است قطور چه کنم چیز دگر نیست از آن در یادم
هر کسی حرف مرا خبط و خطا می خواند محض اثبات نظرهای خودم آمادم(!)
زن نگیر - از من اگر می شنوی- عاقل باش! مثل من باش که خوشبخت ترین افرادم
مادرم خواست که زن گیرم و آدم گردم نگرفتم زن و هرگز نشدم من آدم!
هیچ کس نیست که شیرین شود از بهر دلم نه برای دل هر دختر و زن فرهادم
الغرض زن که گرفتی نزنی داد که: "من از چه رو در ته این چاه به رو افتادم؟"
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#1,192
Posted: 28 Jul 2014 15:49
انواع ازدواج های پیشنهادی برای آقایان
* ازدواج مسلم: ازدواج اول که حق مسلم هر مردی است.
* ازدواح مفرح: مردی که از یکنواختی زندگی با همسر اولش خسته شده است، برای تفریح زن دیگری بگیرد.
* ازدواج موجه: چرا مردی که زن اولش بچه دار نمی شود یا بیماری دارد، به بهانه های واهی مثل مردانگی و انسانیت و تن دادن به قسمت و صبر در امتحان الهی، به پای او بماند؟ موجه است که در این هنگام هرچه زودتر برای ازدواج بعدی اش اقدام کند.
* ازدواج متمم: مرد ببیند چه صفات زنانه ای را دوست داشته که زن اولش ندارد. بعد زنی بگیرد که آن صفت ها را داشته باشد.
* ازدواج مثلث: مرد تقوی پیشه کرده و به سه زن قناعت نماید.
* ازدواج مربع: مرد تمام چهار زنی را که شرع به او اجازه می دهد بگیرد.
* ازدواج ملون: مرد چهار زن بگیرد: سفید پوست، سرخ پوست، سیاه پوست و زرد پوست.
* ازدواج منظم: مرد هر شش ماه یک بار زن بگیرد.
* ازدواج میسر: مرد هر زنی را که برایش میسر است بگیرد.
* ازدواج مشبک: مرد یک شبکه هرمی ازدواج راه بیندازد. به این معنی که هر زنی گرفت، آن زن، چهار زن دیگر را هم به او معرفی کند و او همه آنها را بگیرد.
* ازدواج مکرر: مرد آن قدر زن بگیرد تا جانش از فلان جایش در برود
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#1,193
Posted: 28 Jul 2014 15:50
مدل های مختلف دختر!!
1- مدل جنتلمن( از نوع woman): خدا را شکر بین این همه مدلهای عجیب و غریب یه عده از دخترا ( که واقعا معدودن) هم هستن که علاوه بر اینکه مد روز و تحصیل کرده هستند خودشونو گم نکردن و فارغ از سرگرمی های الکی تو زندگی دنبال پیشرفتن!
2- مدل نازنازی: این مدل کار و زندگیشون با دوستا بیرون رفتن و تلفن و چته و تا 50 سالگی تو اتاق عروسک نگه می دارن. فعالیتهاشونم شامل: خریدن هر چیز مد روز و به باد دادن پولای باباجون هست!!
3- مدل اجتماعی: این عده بیشتر شامل دخترای فمینیسته که عاشق شرکت تو فعالیت های اجتماعین. ولی وسط همون کارها هم تا یکم کار جدی بشه دادشون در میاد که بابا ما خانومیم این قدر کار سخت بهمون ندین!
-4مدل مرد ذلیل: این مدل که در حال انقراضن عاشق شوهر کردن و بشور بسابن! (به علت کمیاب بودن این مدل نتونستم اطلاعات بیشتری در موردشون پیدا کنم.
5- مدل مامانم اینا: این مدل دخترای محبوب مادراشونن و همه کاراشونو با نظر مادراشون انجام میدن. خیلیهاشونو میشه تو گروه خرخونا که پایین توضیح میدم هم پیدا کرد.
6- مدل ضد پسر: این مدل یه جورایی همه فکر و ذکرشون اینه که یه پسرو ضایع کنن و تا یک سال این اتفاق خجسته رو واسه دوست و آشنا تعریف کنن.....
7- مدل خرخون: این مدل تو زندگی فقط یه کار بلدن اونم درس خوندنه. تو بحرشونم که بری میبینی از خیاطی بگیر تا گواهینامه زیر دریایی رو گرفتن ولی پای عمل که برسن هیچی بلد نیستن.
8- مدل روشنفکر: این مدل خودشونو عقل کل میدونن و عشق شرکت تو کلاسهای مختلفن. از یوگا بگیر تا مدیتیشن و .......
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#1,194
Posted: 28 Jul 2014 15:52
اعتماد به نفس كاذب در پسران!!
اين يک بيماري مسري در پسران است. اگر برادر و يا دوستپسر و يا پسر شما اين بيماري را بگيرد يقين بدانيد که در عرض کمتر از يک هفته کل پسران محل را مبتلا ميکند. پس براي جلوگيري از اين بيماري اگر کسي را مشاهده کرديد که مبتلا است حتمآ او را قرنطينه کنيد.
علايم اين بيماري:
1- گذاشتن ريشهاي نخ قيطوني.
2- طرز نگاه کردن به صورت عجيب غريب.
3- تکرار جملهي «هوش پسران بيش ازدختران است».
4- ايستادن زياد رو به روي آينه.
5- استفاده از جملاتي شبيه: «همين که گفتم»، «حرف من درسته»، «حرف مرد حرفه» و....
6- مخالفتهاي پي در پي.
7- پايين بردن شخصيت دختران براي تقويت روحيه.
8- خواندن اشعار پر محتوا از قبيل: «پسرا شيرن مثل شمشيرن». (دوپينگ)
9- روزي ۵۰ دفعه شنيدن «پسر پسر قند عسل» توسط مامان جون يا کاست ضبط شده توسط مامان جون.
10- خواندن کتابهايي از قبيل:
چگونه اعتماد به نفس خود را بالا بريم؟
انرژي درماني
تقويت اراده در ۲۰ روز
من بهترينم
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#1,195
Posted: 28 Jul 2014 15:54
ایرانی بودن
۱_ هرروز صبحانه چای با نون و پنیر میخوری.
۲_ در روز حداقل ۵ بار از واژههای عزیزم / قربونت برم / اختیار دارین / شرمنده استفاده میکنی.
۳_ هر دومین جمله رو با ببین شروع میکنی.
۴_ اگر ساعت ۵ قرار داشته باشی ساعت ۶ از خونه بیرون میری.
۵_ بابا مامانت میخوان که دکتر مهندس شی.
۶_ مامانت حداقل دو بار در روز بهت میگه بچم قربونت بشم.
۷_ تا از یه مهمونی یا عروسی میای شروع میکنی به غیبت.
۸_ هروقت که به یک رستوران ایرانی میری موقع حساب به گارسون میگی قابلتون رو نداره.
۹_ کمد لباسات پر از لباسای ِ مشکیه.
۱۰_ توی توالت خونتون آفتابه دارین !
۱۱_ موقع حساب کردن طوری رفتار میکنی که انگار تو میخوای پول بدی اما همش تعارف شابدلعظیمیه.
۱۲_ هروقت منتظر مهمونت سر ساعت ۱ هستی ساعت ۳ ازش استقبال میکنی.
۱۳_ تو و مهمونای ایرانیت ۳۰دقیقه هم جلو در صحبت میکنید که البته فقط می خواستید خداحافظی کنید.
۱۴_ وقتی میری توالت به نظر میاد که اونجا خوابت برده.
۱۵_ مامانت می خواد دعوات کنه اما دلش نمیاد.
۱۶_ بابات میخواد که دخترش پیشش بمونه.
۱۷_ حداقل روزی یکبار برنج و گوشت میخوری.
۱۸_ سالاد رو بشقابی میخوری.
۱۹_ وقتی مهمون داری یه کاسه ی بزرگ میوه روی میزه.
۲۰_ لجبازی.
۲۱_ مامانت ۴تا مهمون داره اما واسه ۱۰ نفر غذا میپزه.
۲۲_ وقتی مهونی میری هی بهت میگن مگه روزه گرفتی؟ میوه بردار... شیرینی بخور.
۲۳_ خاله و داییت بهت میگن خاله/دایی.
۲۴_ پدر و مادرت بهت میگن بابا / مامان.
۲۵_ تو همه ی اتاقاتون یه فرش ایرانی پهن شده.
۲۶_ مامان بابات به سکول میگن اِسکول و به شرانک میگم شِرانک.
۲۷_ پلاک نقشه ی ایران گردنته.
۲۸_ آیدیهات ایرانین یا پرشین به یدک میکشن.
۲۹_ پسرها: مامانتینا اجازه نمیدن ابروهاتو برداری.
۳۰_ پسرها: مامانتینا نمیزارن گوشتو سوراخ کنی.
۳۱_ مردها: از زنت طلاق گرفتی اما همچنان اجازه نمیدی با مردهای دیگه ارتباط داشته باشه.
۳۲_ به مهمونات میگی خونهی خودتونه.
۳۳_ چشمای بزرگ و خوشگلی داری.
۳۴_ مژههای بلندی داری.
۳۵_ مامانتینا نمیزارن بری سولاریوم چون پوست سفید و لطیفِ خودت قشنگتره.
۳۶_ از طلا زیاد استفاده میکنی.
۳۷_ مردها: هیچکس حق نداره زنت رو اونجوری نگاه کنه.
۳۸_ بستنی مورد علاقهت فالودهس.
۳۹_ مردها: تو خیلی خوب میتونی واسه خانوما افسانه تعریف کنی.
۴۰_ اگه مریض شی نمیری دکتر.
۴۱_ مامان بابات همیشه تعریف میکنن که ایران خیلی کشور خوبی بوده.
۴۲_ میگی تهرانی هستی حتی اگه نباشی.
۴۳_ حتی با کسایی که نمیشناسی موقع احوالپرسی روبوسی میکنی.
۴۴_ یا پرسپولیسی هستی یا استقلالی.
۴۵_ بچه هات نباید هیچ کمبودی داشته باش.
۴۶_ آرزو میکنی که کاش مکدونالد کلهپاچه داشت.
۴۷_ مامانت سماور داره.
۴۸_ با خودت غذای ایرونی به مدرسه یا محل کار میبری.
۴۹_ موقع مهمونی خانوما با هم دعوا میکنن که کی ظرفارو بشوره در حالی که مردا دارن پاسور بازی میکنن یا منتظر چای هستن.
۵۰_ مامانتینا همش واست روضه میخونن که حلال و حروم چقدر مهمه.
۵۱_ مامان و بابات همیشه میگن ما جلو بابا مامانمون پامونو دراز نمیکردیم.
۵۲_ به دوستای بابات میگی عمو.
۵۳_ به دوستای مامانت میگی خاله.
۵۴_ تو خونتون تابلوهای مینیاتوری آویزونه.
۵۵_ پرچم ایران رو زدی به دیوار اتاقت.
۵۶_ به ایرانی بودنت افتخار میکنی.
۵۷_ هروقت آشنایی رو تو خیابون ببینی میگی به به پارسال دوست امسال آشنا.
۵۸_ پسر ها: یه دوست دختر کمته.
۵۹_ خانوم ها: حداقل ۳بار در سال موهاتو رنگ میکنی.
۶۰_ دخترا: از پسر های ایرونی بد میگی اما آخرشم فقط اونارو میخوای.
۶۱_ خانوما: از ۱٫۶۳ بلندتر نمیشی.
۶۲_ حداقل روزی ۵بار چای مینوشی.
۶۳_ از بچگی بهت میگفتن آتیش پاره یا وروجک.
۶۴_ هروقت داری یه چیز جالب تعریف میکنی هی صدات بلند تر میشه.
۶۵_ اونقدر بلند میخندی که صداتو تا دو کیلومتر اونورتر هم میشنون.
۶۶_ مامانتینا میرن سوپرمارکت تا نون بخرن اما با ۴کیسهی خرید برمیگردن.
۶۷_ هنوز فیلمای فردین و فروزان و بهروز وثوقی نگاه میکنی.
۶۸_ همهی مغازهها و رستورانهای ایرانی شهرتون رو میشناسی.
۶۹_ مامانتینا اصرار میکنن که تعمیرکار برق هم بشینه پای سفرهی غذا.
۷۰_ قصههای مورد علاقهی بچگیت شنگول و منگول بوده یا خاله سوسکه.
۷۱_ هروقت آهنگ باباکرم میشنوی نمیتونی سرجات بشینی.
۷۲_ هروقت از مامانت میخوای که اینقدر بهت گیر نده چون بزرگ شدی میگه صد سالت هم بشه بازم بچمی.
۷۳_ پیاز داغ زیاد اضافه میکنی.
۷۴_ پسر ها: تو بچگی بهت میگفتن شومبول طلا.
۷۵_ دختر ها: بابات همیشه بهت میگه دختر گلم.
۷۶_ می
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#1,196
Posted: 28 Jul 2014 15:57
آیا واقعاً حقوق زن ها پایمال شده است!؟
در کودکی:
پسرها هر وقت شیطنت میکردند یک سیلی محکم صورتشان را نوازش میکرد
دخترها هر وقت شیطنت میکردند یک ضربه فانتزی به ماتحتشان میخورد.
خودتان قضاوت کنید : کدام ضربه درد بیشتری دارد؟
روزهای جمعه که مدرسه ها تعطیل بود :
پسرها برای خرید نان مجبور به بیگاری در صف نان بودند
دخترها کنار عروسک هایشان لالا میکردند
هنگامی که کارنامه ها را به دست والدین محترم میدادند :
پسرها شدیداً بخاطر نمرات پایین سرکوفت می خوردند و البته گاهی هم ممنوع شدن از مشاهده کارتون
دخترها هیچی نمیشدند . چون قرار بود در آینده ازدواج کنند و نان آور خانه هم نخواهند بود
هنگامی که پدر خانواده شب به منزل می آمد :
پسرها فرار میکردند و یه گوشه ای میخزیدند تا چغولی های مادر ، کار دستشان ندهد
دخترها به بغل پدر میپریدند و چپ و راست قربون صدقه میشنویدند
روز اول مهر ماه که مدرسه ها باز میشد :
پسرهای عزیز کله هایشان را با نمره ۴ میزدند و مزین به لغت نامانوس کچل میشدند
دخترها فقط به پسرها میگفتند : چطوری کچل ؟
در ۱۸ سالگی :
پسرها تمام اضطراب و دلهره شان این است که دانشگاه قبول شوند و سربازی نروند و ۲ سال از زندگیشان هدر نرود
دخترها ورودشان به پادگان طبق قانون ممنوع است .
در دانشگاه : پسرها همان روز اول عاشق میشوند و گند میزنند به امتحان ترم اولشان و مشروط میشوند
دخترها فقط در بوفه مینشینند و به پسرهایی که زیر چشمی به آنها نگاه میکنند افاده میفروشند
در هنگام نمره گرفتن : پسرها خودشان را جر میدهند تا ۹٫۵ آنها ۱۰ شود و باز هم استاد قبول نکرده و در آخر می افتند
دخترها فقط پیش استاد میروند و یک لبخند میزنند و نمره ۴٫۵ آنها به ۱۷ تبدیل میشود.
در کافی شاپ : پسرها حساب میکنند.
دخترها میگویند : مرسی!
در مخ زدن : پسرها باید دلقک بازی در بیاورند تا طرف تازه بفهمد که وجود دارند ، دو ساعت منت بکشند تا طرف تلفن را بگیرد ، هفته ها برنامه ریزی کنند تا طرف قرار بگذارد ، ساعت ها باید خالی ببندند تا طرف خوشش بیاید و هنگام بهم خوردن رابطه ماه ها و در مواردی دیده شده است که سالها در هوای دلگرفته پاییز پیپ بکشند و قهوه بنوشند و هی آه بکشند .
دخترها فقط کافی است که یه لبخند بزنند و چشم ها را نازک کرده ، لبها را غنچه و سری به سمت موافق تکان دهند و هرگاه رابطه بهم خورد فقط میگویند فدای سرم.
هنگام خواستگاری : پسرها باید خانه ، ماشین ، شغل مناسب ، مدرک دهن پر کن ، قد رشید ، هیکل خوش فرم ، خوشتیپ و هزارتا کوفت و زهر مار داشته باشند و پشت سر هم از موفقیت ها و اخلاق خوب و .... برای عروس خانم بگن و احتمالا انگشتری برای نشون کردن در دست سرکار علیه عروس خانم بکنند
دخترها فقط کافی است بنشینند و لام تا کام حرف نزنند
هنگام ازدواج : پسرها باید شیربها ، مهریه ، خرید عروسی ، جواهرات گوناگون ، جشن و سالن و ... را از سر قبر پدرشون تهیه کنند
دخترها فقط باید جهیزیه بدهند که احتمالا به دلیل شروع خرید جهزیه از اوان کودکی همش بنجل شده و آقای داماد باید با تحمل هزارتا منت آنها را قبول کرده ، دور ریخته و یه سری جدید بخرد
هنگام زندگی عشقولانه دو نفره:پسرها باید بگویند : چشم ، و البته اگر هم نگویند دو قطره اشک کنار چشمان مژگان خانم ها آنها را وادار به چشم گفتن میکند
دخترها هم باید دستور بدهند و دیگر هیچ.
کار کردن : پسرها مثل سگ پا سوخته باید از صبح خروس خوان تا آخر شب کار کنند و همش تو فکر غرولند مدیر و قسط عقب افتاده بانک و قبض برق و آب باشند و در آخر نعششان را با بدبختی به خانه برسانند
دختر ها فقط کافی است که کلید ماشین لباس شویی ، کلید ماشین ظرفشویی و کلید مایکرو فر را فشار دهند و در حالیکه ناخن هایشان را مانی کور میکنند با مادرشان در مورد رنگ موی دختر خاله جاری عمه خانم فرخ زمان خانم بحث و تحلیل علمی داشته باشند ...
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#1,197
Posted: 28 Jul 2014 16:02
اگه زن شما رئیس تان بشود، چه بلایی سرتان می آید؟!
اگر یکروز ، چند ساعت دیر به محل کارتان برسید ...
واکنش همسر/رئیس شما : این چه موقع اومدن به سر کاره ؟ می دونی ساعت چنده ؟ چرا اینقدر دیر اومدی ؟ چیکار می کردی ؟ کجا بودی ؟ با کی بودی ؟ نکنه یه زن دیگه گرفتی ؟! خائن ! این چوب دستی من کجاست ؟! دیگه حق نداری پاتو نه توی خونه و نه تو اداره بذاری !
اگر یکروز از ارباب رجوع ، زیر میزی یا همان رشوه ، دریافت کنید ...
واکنش همسر/رئیس شما : این چه کاری بود که تو کردی ؟ چرا این کار رو کردی ؟ مگه حقوق خودت برات کافی نبود ؟ مگه خرج و مخارجت در ماه چقدره ؟ چرا خرجت اینقدر رفته بالا ؟ نکنه یه زن دیگه گرفتی ؟! خائن ! این چوب دستی من کجاست ؟! دیگه حق نداری پاتو نه توی خونه و نه تو اداره بذاری !
اگر یکروز ، تقاضای چند روز مرخصی نمایید ...
واکنش همسر/رئیس شما : چرا تقاضای مرخصی کردی ؟ دیگه چه اتفاقی برات افتاده ؟ جایی می خوای بری ؟ کجا می خوای بری ؟ چرا می خوای بری ؟ با کی می خوای بری ؟ نکنه یه زن دیگه گرفتی ؟! خائن ! این چوب دستی من کجاست ؟! دیگه حق نداری پاتو نه توی خونه و نه تو اداره بذاری !
اگر یکروز در پرونده هایی که زیر دست شماست ، اشتباهی رخ دهد ...
واکنش همسر/رئیس شما : چرا این اشتباه رو مرتکب شدی ؟ چرا توی کارت دقت نکردی ؟ چرا چند وقته که بی دقت شدی ؟ چرا اینقدر حواست پرته ؟ انگار که فکر و ذکرت یه جای دیگست ؟ حواست کجاست ؟ هوش و حواست پیش کیه ؟ به کی داشتی فکر می کردی ؟ نکنه یه زن دیگه گرفتی ؟! خائن ! این چوب دستی من کجاست ؟! دیگه حق نداری پاتو نه توی خونه و نه تو اداره بذاری !
اگر یکروز ، بعنوان کارمند نمونه اداره معرفی شوید ...
واکنش همسر/رئیس شما : از صمیم قلب بهت تبریک می گم . تو بعنوان کارمند نمونه شناخته شدی . حالا بگو ببینم ، چی شد که یکدفعه اینقدر عوض شدی ؟ چی باعث شده که اینقدر خوب کار کنی ؟ انگیزت برای خوب کار کردن چی بوده ؟ مشوقت کی بوده ؟ نکنه یه زن دیگه گرفتی ؟! خائن ! این چوب دستی من کجاست ؟! دیگه حق نداری پاتو نه توی خونه و نه تو اداره بذاری !
اگر یکروز بخواهید از کارتان استعفا دهید ...
واکنش همسر/رئیس شما : چرا می خوای استعفا بدی ؟ مگه اتفاقی افتاده ؟ پس مخارج زندگی رو چطوری می خوای تامین کنی ؟ مگه شغل بهتری پیدا کردی ؟ چه شغلی ؟ کی برات پیدا کرده ؟ نکنه یه زن دیگه گرفتی ؟! خائن ! این چوب دستی من کجاست ؟! دیگه حق نداری پاتو نه توی خونه و نه تو اداره بذاری !
امیدوارم که با خواندن این مطلب ، به عمق فاجعه پی برده باشید ! پس به شما توصیه می شود که یا زوجه ای که رئیس باشد اختیار نکنید ، یا نگذارید که خانومتان رئیس شما بشود ، و یا اگر هم یک زمانی خدایی نا کرده ، روم به دیوار ، خانوم شما رئیستان شد ، سریعا و بدون هیچگونه معطلی ، از محل اداره متواری شوید و به دنبال یک شغل دیگر بروید !...
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#1,198
Posted: 2 Aug 2014 21:44
آیا همه چی به نفع آقایان است!!!
اگر مرد زن نگیرد عاقل است ولی اگر زنی شوهر نکند ، «بیخ ریش پدرش مانده» است.
اگر مرد شب ها تا صبح بیرون از منزل بماند، «مهمانی» بوده است ولی اگر زن بعد از غروب آفتاب به منزل بیاد «ددر» رفته بوده.
اگر مرد با خشونت صحبت کند «لحن مردانه» دارد و اگر زن با خشونت حرف بزند «بی ادب » است.
اگر مرد سهل انگار باشد «جوانمرد» است ولی اگر زن بردبار و با گذشت باشد «بی عرضه و شلخته» است.
اگر مرد ساعت ها با کسی در گوشی صحبت کند «کسب اخبار» است و اگر زنی همان قدر حرف بزند «پرگو» است.
اگر مرد در حضور دیگران به زنش محبت کند «مهربان و وفادار» است ولی اگر زن اینکار را انجام دهد «بی حیا» است.
اگر مرد پر خور باشد «خوش اشتها» است ولی اگر زن پر خور باشد «شکمو» است.
اگر مرد چهل سال داشته باشد «جوان» است و اول چلچلیش ولی اگر زنی سی و پنج سال بیشتر داشته باشد «مسن» است
اگر مرد خراّج باشد «دست و دل باز است» و اگر زنی خراّج از آب در بیاید «خانه خراب کن» است.
اگر مرد خسیس باشد «مقتصد و صرفه جو» است و اگر زن بخیل باشد «گدا» است.
اگر مرد موهایش سفید شده باشد «پخته و موقر» است ولی اگر زن موهایش قدری خاکستری باشد «پیرزن» است.
اگر مرد کم حرف باشد «متین و سنگین» است ولی اگر زن کم حرف بزند «از خود راضی و اخمو» است.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#1,199
Posted: 2 Aug 2014 21:46
ياابوالفضل در كدام شهرها كاربردعملي دارد؟
واژه اي است که:
اصفهانيها هنگام ورود مهمان...
اردبيلي ها براي بلند کردن اجسام سنگين...
شیرازیها موقع سر کار رفتن...
كاشاني ها در هنگام چاله هاي هوايي در هواپيما...
و لرها از آن در پيچها به جاي ترمز استفاده مي کنند...
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#1,200
Posted: 2 Aug 2014 22:14
شغل ها به طنز
حسابدار : کسی است که قیمت هر چیز را میداند ولی ارزش هیچ چیز را نمی داند.
بانکدار : کسی است هنگامی که هوا آفتابی است چترش را به شما قرض می دهد و درست تا باران شروع می شود آن را می خواهد.
مشاور : کسی است که ساعت شما را از دستتان باز می کند و بعد به شما می گوید ساعت چند است.
سیاستمدار : کسی است که می تواند به شما بگوید به جهنم بروید منتها به نحوی که شما برای این سفر لحظه شماری کنید.
اقتصاددان : کسی است که فردا خواهد فهمید چرا چیزهایی که دیروز پیش بینی کرده بود امروز اتفاق نیفتاد.
روزنامه نگار : کسی است که ۵۰% از وقتش به نگفتن چیزهایی که می داند می گذرد و ۵۰% بقیه وقتش به صحبت کردن در مورد چیزهایی که نمی داند.
ریاضیدان : مرد کوری است که در یک اتاق تاریک بدنبال گربه سیاهی می گردد که آنجا نیست.
هنرمند مدرن : کسی است که رنگ را بر روی بوم می پاشد و با پارچه ای آن را بهم می زند و سپس پارچه را می فروشد.
فیلسوف : کسی است که برای عده ای که خوابند حرف می زند.
استاد : کسی است که کاری ندارد ولی حداقل می داند چرا.
روانشناس : کسی است که از شما پول می گیرد تا سوالاتی را بپرسد که همسرتان مجانی از شما می پرسد.
معلم مدرسه : کسی است که عادت کرده فکر کند که بچه ها را دوست دارد.
جامعه شناس : کسی است که وقتی ماشین خوشگلی از خیابان رد می شود و همه مردم به آن نگاه می کنند ، او به مردم نگاه می کند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟