مــــــــــلتی در انتظــــــــــار می بینــــــــــم
پایان شب تارمی بینم
ابرهای تیره به کنارمی بینم
پیش بینی آن شاه شریف به کارمی بینم
شعور جای شعارمی بینم
شیطان پیرسردارمی بینم
تاج عمامه را خارمی بینم
صاحب عبارا بی قرارمی بینم
آدمی رادربهشت کردگارمی بینم
شیخ شیطان صفت درفرارمی بینم
شاهزاده باسوارمی بینم
دوستدارملتی غمگسارمی بینم
خبرگان راخمارمی بینم
روبه پیرچومارمی بینم
دزدرا من شکارمی بینم
من سکوت راهوارمی بینم
شاه ایران تبارمی بینم
شاد و امیدوارمی بینم
گرنخواهد تاج ..اورا تاجدارمی بینم
کارشاهزاده راشاهکارمی بینم
همتش راپایدارمی بینم
دادرا من دادیارمی بینم
ظالمان زیربارمی بینم
کاخشان خاک و آوارمی بینم
من رضای کردگارمی بینم
نه که این سال, زپارمی بینم
مهرایران رضای یارمی بینم
من بهارپربهارمی بینم
بر(در)بساط یار, خاویارمی بینم
گل وبلبل و سنبل درسبزه زارمی بینم
من رضای محمد و نعمت شاه درجوارمی بینم
من ولیعهدرابرقرارمی بینم
آسمان عشق راپرزنارمی بینم
سرزمین مهرراکامکارمی بینم
منجی ایران زمین هوشیارمی بینم
خوشی و کارو بارمی بینم
هوای روزتولدش بی غبارمی بینم
دشمنش درحصارمی بینم
گریزومرگ و تسلیم پاسدارمی بینم
بخشش شهریارمی بینم
ایران زمین راخوش دیارمی بینم
نان وآب و نعمت بسیارمی بینم
می زندبرآب دشمن بی گدارمی بینم
غرق درآب , نابکارمی بینم
کردوترک وبلوچ وفارس و..همسوارمی بینم
من وصال یاران وشکردلدارمی بینم
شاهبانو , قاصدپروردگارمی بینم
مادرشاهزاده راکامیارمی بینم
یتیمان فرح گویان را,دوستدارمی بینم
شاهزاده رضابرسرکارمی بینم
تولدش مبارک !ملتی درانتظارمی بینم
ملتی درانتظارمی بینم
ملتی درانتظاریارمی بینم
ملتی درانتظاریار, بی قرارمی بینم
ملتی بی قرار, درانتظاریارمی بینم
ملتی درانتظارمی بینم
پایان
نویسنده :ایرانی
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود