انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
مناسبتها
  
صفحه  صفحه 5 از 6:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  پسین »

بیستم مهرماه روز بزرگداشت حافظ گرامی باد


زن

 
واعظان (زاهدان ) کاین جلوه در محراب و منبر می کنند ..چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند .............گوئیا باورنمی دارند روز داوری ...کاین همه قلب و دغل در کار داور می کنند . گفتنی های ضروری در مورد حافظ تا حدودزیادی توسط مدیران و اساتید گرامی پرنسس گل و شکت نازنین ودیگر کار بران اندیشمند بیان گردیده است . شاید یکی از دلایلی که من نمی توانم نوشته های شیش و هشتی را که این روز ها به عنوان شعر به خورد خوانندگان می دهند و کلی بوق و کرنا و تبلیغات هم به راه می اندازند ومدعی مبارزه سیاسی هم هستند ..تحمل کنم ..همین باشد. وجود شعرا و اهل قلمی که فاصله های عصر ها و نسل ها را به خوبی نشان می دهد . هرچند بسیاری برای توجیه این فاصله از سبک ها می گویند . درآغاز دو بیت از استاد گرانمایه حافظ بزرگ آورده ام . ان چه را که امروز در میان زاهدان و ملایان کنونی صدق می کند . آخوندهایی که بر بالای منبر می روند از مبارزه با ظلم و باطل می گویند . از تقوا و حلال و حرام می سرایند اما یا ستمگرند یا ستم پذیر . گوئیا زندگی جاودانه ای دارند . حافظ زیبا قلم چه خوب آنها را شناخته بود . برای شناخت خدا نیازی به این دریوزگان نیست . شناخت خدا ..پاک بودن و به خدا رسیدن را باید در فطرت آدمی جست . حافظ چند صد سال قبل از صفویه می زیست و زاهدان و ملایان آن روز هنوز با شگرد های شاه عباسی و شاه سلطان حسینی فاصله ها داشتند هر چند راه و هدف زاهد نما ها در راستای تاریخ و در همه زمانها یکی بوده است که اوج آن را در ایران امروز می بینیم . تولد این بزرگ مرد شعر وادب و استاد غزل را به ایرانیان و دوستداران فرهنگ و ادب والای ایرانی تبریک و تهنیت گفته .. باشد که جوانان شایسته ما و علاقه مندان به اشعار پارسی بیش از پیش به ارزش حافظ و حافظ ها آگاه شده به زحمات آنان برای تدوین چنین گنجینه هایی ارج نهند. با سپاس .. دوست و برادرتان : ایرانی
     
  
مرد

 
این غزل حافظ رو خیلی دوست دارم

دل می‌رود ز دستم صاحب دلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز
باشد که بازبینیم دیدار آشنا را

ده روزه مهر گردون افسانه است و افسون
نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا

در حلقه گل و مل خوش خواند دوش بلبل
هات الصبوح هبوا یا ایها السکارا

ای صاحب کرامت شکرانه سلامت
روزی تفقدی کن درویش بی‌نوا را

آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
با دوستان مروت با دشمنان مدارا

در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند
گر تو نمی‌پسندی تغییر کن قضا را

آن تلخ وش که صوفی ام الخبائثش خواند
اشهی لنا و احلی من قبله العذارا

هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی
کاین کیمیای هستی قارون کند گدا را

سرکش مشو که چون شمع از غیرتت بسوزد
دلبر که در کف او موم است سنگ خارا

آیینه سکندر جام می است بنگر
تا بر تو عرضه دارد احوال ملک دارا

خوبان پارسی گو بخشندگان عمرند
ساقی بده بشارت رندان پارسا را


حافظ به خود نپوشید این خرقه می آلود
ای شیخ پاکدامن معذور دار ما را
     
  ویرایش شده توسط: shakaat   
مرد

 
((رمزِ عشق))

دانی که چنگ و عود ز چه تقریر می کنند؟ / پنهان خورید باده که تعزیر می کنند

ناموس عشق و رونق عشاق میبرند/ عیبِ جوانُ و سرزنشِ پیر می کنند

جز قلبِ تیره هیچ نشد حاصل و هنوز/ باطل در این خیال که اکسیر می کنند

گویند رمز عشق مگویید و مشنوید/ مشکل حکایتی است که تقریر می کنند

ما از برون در شده مغرور صد فریب /تا خود درون پرده چه تدبیر می کنند

تشویشِ وقتِ پیرِ مغان میدهند باز / این سالکان نگر که چه با پیر می کنند

صد ملک دل به نیم نظر می توان خرید/ خوبان در این معامله تقصیر می کنند

قومی به جد و جهد نهادند وصل دوست/ قومی دگر حواله به تقدیر می کنند

فی الجمله اعتماد مکن بر ثُباتِ دهر کاین/ کارخانه ای ست که تغغیر می کنند

مِی خور که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب / چون نیک بنگری همه تزویر می کنند


بیستم مهرماه روز بزرگداشت حافظ گرامی باد
Not a internet bully

tried not to be fake'o

I'm just Simon
     
  ویرایش شده توسط: simonxxx   
زن

andishmand
 
بیستم مهرماه روز بزرگداشت حافظ گرامی باد




ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی

مشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کرد
کز دست بخواهد شد پایان شکیبایی

دایم گل این بستان شاداب نمی‌ماند
دریاب ضعیفان را در وقت توانایی

دیشب گله زلفش با باد همی‌کردم
گفتا غلطی بگذر زین فکرت سودایی

صد باد صبا این جا با سلسله می‌رقصند
این است حریف ای دل تا باد نپیمایی

یا رب به که شاید گفت این نکته که در عالم
رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجایی

ساقی چمن و گل را بی روی تو رنگی نیست
شمشاد خرامان کن تا باغ بیارایی

ای درد توام درمان در بستر ناکامی
و ی یاد توام مونس در گوشه تنهایی

در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم
لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی

فکر خود و رای خود در عالم رندی نیست
کفر است در این مذهب خودبینی و خودرایی

زین دایره مینا خونین جگرم می ده
تا حل کنم این مشکل در ساغر مینایی

حافظ شب هجران شد بوی خوش وصل آمد
شادیت مبارک باد ای عاشق شیدایی
ناگهان رسیدی
و خوشبختی شیشه ی عطری بود
که از دستم افتاد
و در تمام زندگیم پخش شد!
     
  ویرایش شده توسط: andishmand   
مرد

 
صلاح کار کجا و من خراب کجا
ببین تفاوت ره کز کجاست تا به کجا
دلم ز صومعه بگرفت و خرقه سالوس
کجاست دیر مغان و شراب ناب کجا
چه نسبت است به رندی صلاح و تقوا را
سماع وعظ کجا نغمه رباب کجا
Amirruhsal
     
  
مرد

 
بیستم مهرماه روز بزرگداشت خواجه شیراز گرامی باد


شعری از حافظ در وصف شیراز

خوشا شیراز و وضع بی‌مثالش
خداوندا نگه دار از زوالش
ز رکن آباد ما صد لوحش الله
که عمر خضر می‌بخشد زلالش
میان جعفرآباد و مصلا
عبیرآمیز می‌آید شمالش
به شیراز آی و فیض روح قدسی
بجوی از مردم صاحب کمالش
که نام قند مصری برد آن جا
که شیرینان ندادند انفعالش
صبا زان لولی شنگول سرمست
چه داری آگهی چون است حالش
گر آن شیرین پسر خونم بریزد
دلا چون شیر مادر کن حلالش
مکن از خواب بیدارم خدا را
که دارم خلوتی خوش با خیالش
چرا حافظ چو می‌ترسیدی از هجر
نکردی شکر ایام وصالش
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
زن

 
بیستم مهر ماه روز بزرگ داشت حافظ گرامی باد

کس نیست که افتاده آن زلف دوتا نیست
در رهگذر کیست که دامی ز بلا نیست

چون چشم تو دل می‌برد از گوشه نشینان
همراه تو بودن گنه از جانب ما نیست

روی تو مگر آینه لطف الهیست
حقا که چنین است و در این روی و ریا نیست

نرگس طلبد شیوه چشم تو زهی چشم
مسکین خبرش از سر و در دیده حیا نیست

از بهر خدا زلف مپیرای که ما را
شب نیست که صد عربده با باد صبا نیست

بازآی که بی روی تو ای شمع دل افروز
در بزم حریفان اثر نور و صفا نیست

تیمار غریبان اثر ذکر جمیل است
جانا مگر این قاعده در شهر شما نیست

دی می‌شد و گفتم صنما عهد به جای آر
گفتا غلطی خواجه در این عهد وفا نیست

گر پیر مغان مرشد من شد چه تفاوت
در هیچ سری نیست که سری ز خدا نیست

عاشق چه کند گر نکشد بار ملامت
با هیچ دلاور سپر تیر قضا نیست

در صومعه زاهد و در خلوت صوفی
جز گوشه ابروی تو محراب دعا نیست

ای چنگ فروبرده به خون دل حافظ
فکرت مگر از غیرت قرآن و خدا نیست
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  ویرایش شده توسط: nazi220   
زن

 
سالها دل طلب جام جم از ما می‌کرد ................ وان چه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد
گوهری کز صدف کون و مکان بیرون است...... ....... طلب از گمشدگان لب دریا می‌کرد
مشکل خویش بر پیر مغان بردم دوش .......... ... کو به تایید نظر حل معما می‌کرد
دیدمش خرم و خندان قدح باده به دست .......... ....و اندر آن آینه صد گونه تماشا می‌کرد
گفتم این جام جهان بین به تو کی داد حکیم ... .... گفت آن روز که این گنبد مینا می‌کرد
بی دلی در همه احوال خدا با او بود ................او نمی‌دیدش و از دور خدا را می‌کرد
این همه شعبده خویش که می‌کرد اینجا .........سامری پیش عصا و ید بیضا می‌کرد
گفت آن یار کز او گشت سر دار بلند .................جرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد
فیض روح القدس ار باز مدد فرماید .................دیگران هم بکنند آن چه مسیحا می‌کرد
گفتمش سلسله زلف بتان از پی چیست .........گفت حافظ گله‌ای از دل شیدامی کرد

حافظ راهر ایرانی پارسی پرستی می شناسد از پیر و جوان .. از هر قشری با هر ایده ای .. اشعار حافظ در خون و اندیشه ماست و راهنمای ما در بسیاری از مسائل زندگی .وسخنان حکیمانه ای برای همه عصر ها و نسلهای پس از خود .. یاد و خاطره این شاعر .. عارف و حکیم والا مقام ایرانی پارسی گوی را گرامی می داریم و به روان پاک آن اندیشمند درود می فرستیم ... ایرانی
     
  
زن

 
غزل گفتی و در سفتی ، بیا و خوش بخون حافظ
که بر نظم تو افشاند فلک عقذ ثریا را

بیستم مهر ماه رﻭﺯ ﺑﺰﺭﮔﺪﺍﺷﺖ خواجه شمس الدین محمد ، متخلص به ﻟﺴﺎﻥ ﺍﻟﻐﯿﺐ ﺣﺎﻓﻆ ﺷﯿﺮﺍﺯﯼ‏» ﻏﺰﻝ ﺳﺮﺍﯼ ﻫﻤﻪ ﺍﻋﺼﺎﺭ
ﻭ ﺁﯾﻨﻪ ﺭﻭﺷﻦ ﺷﻌﺮ ﮔﺮﺍﻣﯽﺑﺎﺩ ‏»
ای دل مباش یک دم خالی ز عشق و مستی
     
  
زن

 
تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست
دل سودازده از غصه دو نیم افتادست

چشم جادوی تو خود عین سواد سحر است
لیکن این هست که این نسخه سقیم افتادست

در خم زلف تو آن خال سیه دانی چیست
نقطه دوده که در حلقه جیم افتادست

زلف مشکین تو در گلشن فردوس عذار
چیست طاووس که در باغ نعیم افتادست

دل من در هوس روی تو ای مونس جان
خاک راهیست که در دست نسیم افتادست

همچو گرد این تن خاکی نتواند برخاست
از سر کوی تو زان رو که عظیم افتادست

سایه قد تو بر قالبم ای عیسی دم
عکس روحیست که بر عظم رمیم افتادست

آن که جز کعبه مقامش نبد از یاد لبت
بر در میکده دیدم که مقیم افتادست

حافظ گمشده را با غمت ای یار عزیز
اتحادیست که در عهد قدیم افتادست

#حافظ
ای دل مباش یک دم خالی ز عشق و مستی
     
  
صفحه  صفحه 5 از 6:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  پسین » 
مناسبتها

بیستم مهرماه روز بزرگداشت حافظ گرامی باد


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA