انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
فرهنگ و هنر
  
صفحه  صفحه 64 از 229:  « پیشین  1  ...  63  64  65  ...  228  229  پسین »

تاریخ اروپا از ابتدا تاکنون


مرد

 
روابط با ژولیوس سزار



کلئوپاترا و سزار اثر ژان لئون ژروم


کلئوپاترا به امید آنکه از خشم ژولیوس سزار نسبت به بطلمیوس نهایت استفاده را ببرد، چاره‌ای اندیشید تا مخفیانه راهی به درون قصر یابد و با سزار دیدار کند. پلوتارک در کتاب زندگی ژولیوس سزار توصیفی زنده و روشن از نحوهٔ ورود او به قصر و گذر از نگهبانان سلطنتی در حالی که در درون فرشی پیچیده شده بود و بر دستان آپولودروس اهل سیسیل حمل می‌شد ارائه کرده‌است. او در آن شب دل از ژولیوس سزار برد و نه ماه بعد در سال ۴۷ پیش از میلاد پسری به دنیا آورد که بطلمیوس سزار نامیدش و به سزاریون به معنای «سزار کوچک» ملقبش کرد.

سزار پس از ملاقات با کلئوپاترا طرح‌هایش برای ضمیمه کردن مصر به خاک روم را کنار گذاشت و در نزاع بین خواهر و برادر برای کسب قدرت جانب کلئوپاترا را گرفت. پس از آنکه میتریداتس حصر اسکندریه را در هم شکست، سزار در نبرد نیل لشکر بطلمیوس را مغلوب کرد. بطلمیوس در رود نیل غرق شد و سزار کلئوپاترا را به رأس قدرت بازگرداند. کلئوپاترا بار دیگر تخت و تاج مصر را مشترکاً به‌همراه برادر جوان‌تر دیگرش، بطلمیوس چهاردهم، در دست گرفت. سزار مصر را ترک کرد اما سه لژیون رومی تحت فرماندهی روفیو در مصر باقی‌ماندند.

با آنکه کلئوپاترا به هنگام ملاقات با سزار، تنها ۲۱ سال داشت و سزار ۵۲ ساله بود، در مدت اقامت سزار در مصر بین سال‌های ۴۸ و ۴۷ پیش از میلاد، هر دو عاشق یکدیگر شده بودند. کلئوپاترا ادعا می‌کرد که سزار پدر پسرش، سزاریون، است و مایل بود که سزار سزاریون را وارث قانونی خود اعلام کند اما سزار زیر بار نرفت و در عوض نوه‌ٔ برادرش، اوکتاویان، را وارث قانونی خود اعلام کرد. همچنین شایعه شده بود که به هنگام اقامت سزار در مصر، کلئوپاترا سزار را به ستاره‌شناس محبوبش، سوسیجنس اهل اسکندریه، معرفی کرد و او بود که برای اولین بار ایدهٔ روز کبیسه و سال کبیسه را مطرح کرد.

کلئوپاترا، بطلمیوس چهاردهم، و سزاریون در تابستان سال ۴۶ پیش از میلاد از روم بازدید کردند. ملکهٔ مصر در یکی از خانه‌های سزار اقامت گزید. روابط مابین کلئوپاترا و سزار نزد مردم روم عیان شده و رسوایی به بار آورده بود زیرا که دیکتاتور رومی همسر داشت. اما سزار بی‌توجه به حرف‌های مردم حتی مجسمه‌ای طلایی از کلئوپاترا در هیبت ایسیس را در معبد ونوس جنتریکس که در فروم جولیوم قرار داشت نصب کرده بود. سیسرون، خطیب نامدار رومی، در نامه‌هایی از او که بر جای مانده از ملکهٔ مصر اعلام بیزاری کرده‌است. کلئوپاترا و هیئت همراهش در ۱۵ مارس سال ۴۴ پیش از میلاد، هنگامی که سزار را در سنا به قتل رساندند همچنان در روم بودند. پس از قتل سزار، کلئوپاترا در معیت همراهانش به مصر بازگشت. پس از مرگ بطلمیوس چهاردهم که ظاهراً به دستور خواهر بزرگترش مسموم شده بود، کلئوپاترا سزاریون را نایب‌السلطنه و ولیعهد خود قرارداد و لقب تئوس فیلوپاتور فیلومتور به معنای «خداوندگار دوستدارپدر و مادر» را به او اعطا کرد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
کلئوپاترا و جنگ داخلی روم


در جنگ داخلی روم که بین طرفداران سزار، به رهبری مارک آنتونی و اوکتاویان، و قاتلان سزار، به رهبری مارکوس ژونیوس بروتوس و گایوس کاسیوس لونگینوس، در گرفته بود کلئوپاترا جانب طرفداران سزار را گرفت. بروتوس و کاسیوس ایتالیا را ترک کردند و به سمت شرق سرزمین روم بادبان کشیدند و در آنجا مناطق وسیعی را فتح کردند و پایگاه‌های نظامی بنیان نهادند. در ابتدای سال ۴۳ پیش از میلاد کلئوپاترا با فرمانده طرفداران سزار در شرق، پاپلیوس کونلیوس دولابلا، پیمان اتحاد بست و در ازای اهدای کمک نظامی و مالی به او خواستار آن شد که فرمانده رومی سزاریون را به رسمیت بشناسد. اما دیری نپایید که دولابلا در لائودیکئا محاصره شد و خودکشی کرد.

کاسیوس به این فکر افتاد که به مصر حمله کند تا ثروت عظیم آن کشور را تاراج کند و جزای حمایت کلئوپاترا از دولابلا را نیز داده باشد. فتح مصر هدفی سهل‌الوصول به نظر می‌رسید زیرا که آن کشور فاقد نیروهای نظامی قدرتمند بود و در وضعیت خشکسالی و شیوع بیماری‌های واگیردار قرار گرفته بود. کاسیوس همچنین قصد داشت راه فرستادن نیروهای کمکی برای آنتونی و اوکتاویان از سوی مصر را سد کند. اما او در جامهٔ عمل پوشاندن به این نیتش ناکام ماند زیرا که در اواخر سال ۴۳ پیش از میلاد بروتوس به او فرمان داد که به اسمیرنا بازگردد. کاسیوس تلاش کرد تا راه کمک رساندن کلئوپاترا به طرفداران سزار را سد کند و از این رو لوسیوس استایوس مورکوس با ۶۰ کشتی جنگی و لژیونی متشکل از سربازان زبده در موقعیت کیپ ماتاپان در جنوب پلوپونز قرار گرفت. با وجود این، کلئوپاترا به همراه ناوگان دریایی‌اش در امتداد خط ساحلی لیبی از اسکندریه به سمت غرب بادبان کشید تا به نیروهای طرفدار سزار ملحق شود اما مجبور شد به مصر بازگردد زیرا که کشتی‌هایش در اثر طوفانی شدید آسیب دیده بودند و خودش نیز بیمار شده بود. استایوس مورکوس از بداقبالی ملکه باخبر شد و خرابه‌های ناوگان دریایی او را در سواحل یونان مشاهده کرد. در نتیجه کشتی‌هایش را به سمت دریای آدریاتیک به حرکت درآورد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
روابط با مارک آنتونی


آنتونی و کلئوپاترا اثر لورنس آلما-تدیما

در سال ۴۱ پیش از میلاد مارک آنتونی، یکی از زمامداران سه‌گانهٔ روم در خلأ قدرت پیش آمده پس از درگذشت سزار، یار صمیمی‌اش، کوئینتوس دلیوس، را به مصر فرستاد تا کلئوپاترا را به طرسوس احضار کند تا ملکه دیداری با مارک آنتونی داشته باشد و به سؤالات او در رابطه با میزان وفاداری‌اش پاسخ دهد زیرا که شنیده می‌شد در کوران جنگ داخلی روم، کلئوپاترا پول زیادی به کاسیوس پرداخت کرده‌است. اما به نظر می‌رسد این موضوع بهانه‌ای بیش نبوده و هدف اصلی آنتونی از ملاقات با کلئوپاترا حصول اطمینان نسبت به پشتیبانی ملکه از جنگ محتمل‌الوقوع او علیه پارتیان بوده‌است. کلئوپاترا در هیبتی فریبنده ظاهر شد و آنتونی آنچنان مسحور او شد که رزم و سیاست را از یاد برد و ترجیح داد که زمستان سال ۴۱ و ۴۰ پیش از میلاد را در کنار کلئوپاترا در اسکندریه بگذراند.

کلئوپاترا به منظور حفاظت از خود و پسرش، آنتونی را تحریک کرد تا فرمان قتل خواهرش، آرسینو، را بدهد. در آن زمان آرسینو در معبد آرتمیس در اِفِسوس زندگی می‌کرد و افسوس تحت کنترل رومیان بود. آرسینو را در سال ۴۱ پیش از میلاد در پلکان معبد کشتند و این عمل در نظر مردم بی‌حرمتی به قداست معبد بود و برای روم بدنامی به بار آورد. همچنین کلئوپاترا دستور قتل دست‌نشانده‌اش در قبرس، سراپیون، را صادر کرد زیرا که کاسیوس را بر ضد ملکه یاری کرده بود.

در ۲۵ دسامبر سال ۴۰ پیش از میلاد کلئوپاترا از آنتونی دوقلویی به نام‌های الکساندر هلیوس و کلئوپاترا سلن دوم به دنیا آورد. چهار سال بعد که آنتونی به منظور جنگ با پارتیان به سمت شرق لشکرکشی کرده بود، در میانهٔ راه از اسکندریه نیز بازدید کرد. او روابطش با کلئوپاترا را از سر گرفت و از این زمان به بعد اسکندریه به خانه و کاشانهٔ او تبدیل شد. علی‌رغم آنکه آنتونی پیش از این با خواهر کوچک‌تر اوکتاویان، یکی دیگر از زمامداران سه‌گانهٔ روم، ازدواج کرده بود، اما در اسکندریه طبق آداب و رسوم مصر با کلئوپاترا نیز پیمان زناشویی بست. کلئوپاترا از آنتونی فرزند دیگری به نام بطلمیوس فیلادلفوس به دنیا آورد.

در بخشش‌های اسکندریه که در اواخر سال ۳۴ پیش از میلاد و پس از تسخیر ارمنستان به دست آنتونی بر‌گزار شد کلئوپاترا و سزاریون به عنوان فرمانروایان مشترک مصر و قبرس تاجگذاری کردند. همچنین الکساندر هلیوس به عنوان فرمانراوی ارمنستان، ماد، و پارت؛ کلئوپاترا سلن دوم به عنوان فرمانروای برقه و لیبی؛ و بطلمیوس فیلادلفوس به عنوان فرمانروای فنیقیه، سوریه، و کیلیکیه تاجگذاری کردند. و نیز آنتونی کلئوپاترا را به لقب «ملکهٔ شاهان» مفتخر کرد. دشمنان او در روم از این می‌ترسیدند که مبادا کلئوپاترا در فکر «. . . ترتیب دادن جنگی انتقامی باشد که در آن تمامی شرق در برابر روم صف‌آرایی کنند، خود را به عنوان امپراتریس جهان در روم بازشناساند، از کاپیتولیوم طلب عدالت کند، و یک قلمرو سلطنتی جهانی را ایجاد کند». سزاریون نه تنها تا مقام نایب‌السلطنهٔ کلئوپاترا ترفیع داده شده بود، بلکه مفتخر به چندین لقب از جمله خداوندگار، پسر خدا، و شاه شاهان شده و در هیئت هورس تصویرپردازی شده بود. مصریان گمان می‌کردند که روح ایزدبانویشان، ایسیس، در کالبد کلئوپاترا حلول کرده‌است زیرا که او خود را «نئا ایسیس» می‌نامید.

روابط مابین آنتونی و اوکتاویان که برای چندین سال به طرز نامساعدی ادامه داشت، سرانجام در سال ۳۳ پیش از میلاد به‌کلی از هم گسیخت و اوکتاویان سنا را مجاب کرد تا علیه مصر اعلان جنگ کند. در سال ۳۱ پیش از میلاد نیروهای آنتونی در نزدیکی ساحل آکتیوم در یک نبرد دریایی به مقابله با سربازان رومی برخاستند. کلئوپاترا نیز با ناوگان دریایی خودش در این نبرد حضور یافت. بنا بر نوشته‌های پلوتارک، کلئوپاترا در اوج نبرد با کشتی‌هایش پا به فرار گذاشت و آنتونی بی‌اختیار او را دنبال کرد. پس از پیروزی در نبرد آکتیوم، اوکتاویان به مصر حمله برد و در ۱ اوت سال ۳۰ پیش از میلاد هنگامی که سپاهش به اسکندریه نزدیک شده بود، سربازان آنتونی او را ترک کردند و به نیروهای دشمن پیوستند.

چندین داستان تأییدنشدنی دربارهٔ کلئوپاترا وجود دارد که یکی از معروف‌ترین‌هایشان از قرار زیر است: در یکی از شام‌های ولخراجانه‌ای که کلئوپاترا به همراه آنتونی میل می‌کرد، به شوخی با او شرط می‌بندد که می‌تواند ده میلیون سکه برای یک وعدهٔ شام خرج کند و آنتونی شرط را می‌پذیرد. شب بعدی، کلئوپاترا دستور می‌دهد که شامی بسیار معمولی و عادی سرو کنند. آنتونی شروع به دست انداختن کلئوپاترا می‌کند که در این حین کلئوپاترا دستور سرو وعدهٔ دوم را می‌دهد که تنها و تنها از یک فنجان سرکهٔ قوی تشکیل می‌شد. سپس کلئوپاترا یکی از گوشواره‌های مروارید بی‌نهایت گرانبهایش را درمی‌آورد و درون سرکه می‌اندازد، اندکی صبر می‌کند تا مروارید حل شود و سپس آن را می‌نوشد. شرح این داستان را اولین بار پلینی پیرتر و ۱۰۰ سال پس از برگزاری احتمالی چنین ضیافتی داده‌است. کلسیم کربنات موجود در مروارید واقعاً در سرکه حل می‌شود اما به‌آرامی مگر آنکه از پیش کاملاً خرد شده باشد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
مرگ


مرگ کلئوپاترا اثر گوئیدو کانیاتچی، سال ۱۶۵۸

منابع باستان بالاخص منابع رومی جملگی متفق‌اند که کلئوپاترا یک مار کبرای مصری را تحریک کرد تا او را بگزد و بدین ترتیب خودکشی کرد. قدیمی‌ترین منبع استرابو است که در زمان وقوع حادثه زنده بوده و احتمالاً در اسکندریه می‌زیسته‌است. طبق سخن استرابو دو داستان محتمل است: استفاده از پماد زهرآگین و یا گزش پستان کلئوپاترا توسط یک مار کبرا. تا ده سال پس از وقوع حادثه، چندین شاعر رومی و همچنین ۱۵۰ سال بعد نیز فلوروس تاریخدان به گزش دو کبرا اشاره کرده‌اند. ولئیوس نیز شصت سال پس از مرگ کلئوپاترا به گزش یک کبرا اشاره می‌کند. برخی نویسندگان صحت این گزارش‌های تاریخی را مورد تشکیک قرار داده و اظهار داشته‌اند که ممکن است کلئوپاترا به دستور اوکتاویان کشته شده باشد.

در سال ۲۰۱۰ کریستوف شیفر، مورخ آلمانی، تمامی فرضیه‌های موجود را به چالش کشید و اظهار کرد که در واقع ملکه مسموم شده و با نوشیدن مخلوطی از زهرها خودکشی کرده‌است. شیفر پس از مطالعهٔ متون تاریخی و مشورت با زهرشناسان، به این نتیجه رسیده‌است که گزش مار کبرا موجب مرگی آرام و بدون درد نخواهد شد زیرا که زهر کبرا بخش‌هایی از بدن و در وهله نخست چشم‌ها را فلج می‌کند و سپس موجب مرگ می‌شود. شیفر و دیتریش مبس زهرشناس به این نتیجه رسیدند که کلئوپاترا با نوشیدن معجونی از شوکران، چتریان و افیون خودکشی کرده‌است.

پلوتارک تقریباً ۱۳۰ سال پس از وقوع حادثه می‌نویسد که پس از مرگ آنتونی، اوکتاویان موفق شد کلئوپاترا را در آرامگاهش اسیر کند. او به بندهٔ آزادشده‌اش، اپافرودیتوس، دستور داد تا از ملکه مراقبت کند تا مبادا دست به خودکشی بزند زیرا که گفته می‌شد آنتونی قصد دارد در جشن پیروزی‌اش، کلئوپاترا را همراه خود داشته باشد. اما کلئوپاترا توانست اپافرودیتوس را بفریبد و خودکشی کند. پلوتارک می‌نویسد که وقتی کلئوپاترا را یافتند او مرده بود در حالی که ملازمش، ایراس، بر روی پاهای او افتاده بود و ملازم دیگرش، چارمین، پیش از آنکه تعادلش را از دست بدهد تاج او را مرتب می‌کرد. پلوتارک ادامه می‌دهد که یک کبرا در سبدی از انجیر که یک دهاتی برایشان آورده بود پنهان شده بود. کلئوپاترا پس از خوردن چند انجیر مار را می‌یابد و بازویش را به گونه‌ای قرار می‌دهد که توسط مار گزیده شود. بعضی از داستان‌ها حکایت از آن دارند که کبرا در یک کوزه پنهان شده بود و کلئوپاترا با یک سیخ آنقدر مار را سیخونک کرد تا از شدت عصبانیت بازویش را بگزد. در نهایت پلوتارک به این امر اشاره می‌کند که در مراسم جشن پیروزی اوکتاویان در روم، تمثالی از کلئوپاترا که یک مار کبرا به آن چسبیده بود به نمایش گذاشته شد.

سوئتونیوس نیز که با پلوتارک هم‌دوره بوده به مرگ کلئوپاترا با گزش مار کبرا اشاره می‌کند.

شکسپیر با بیان اینکه کلئوپاترا مار را در نزدیکی پستانش نگه داشته‌است، بخشی از تصویری را که در ذهن ما از مرگ کلئوپاترا مجسم شده بود تغییر داد. تا پیش از این عموماً بر این عقیده بودند که مار بازوی کلئوپاترا را گزیده‌است.






مرگ کلئوپاترا اثر رجینالد آرتور، سال ۱۸۹۲


پلوتارک از مرگ آنتونی نیز می‌نویسد. وقتی که سپاهیانش او را ترک کردند و به لشکر اوکتاویان پیوستند، او فریاد می‌کشد که کلئوپاترا به او خیانت کرده‌است. کلئوپاترا هراسان از از خشم آنتونی، خود را به همراه دو ملازمش در آرامگاهش محبوس کرد و برای آنتونی پیغام فرستاد که او (کلئوپاترا) مرده‌است. آنتونی که مرگ کلئوپاترا را باور کرده بود شمشیر را در شکمش فرو برد و در حالت مرگ بر روی زمین افتاد. با افتادن او بر روی زمین جریان خون قطع می‌شود و او از هر کس و ناکسی می‌خواهد که جانش را بگیرد و زندگی‌اش را پایان بخشد. پیغام دیگری از کلئوپاترا می‌رسد که آنتونی را پیش او بیاورند و آنتونی که از زنده بودن کلئوپاترا به وجد آمده‌است پیشنهاد کلئوپاترا را می‌پذیرد. کلئوپاترا درهای آرامگاه را باز نمی‌کند اما طنابی از پنجره بیرون پرت می‌کند. پس از آنکه آنتونی را محکم به طناب بستند، کلئوپاترا و ملازمانش او را بالا می‌کشند. این کار تقریباً نفس‌های آنتونی را به شماره می‌اندازد. پس از آنکه او را از پنجره به درون آرامگاه می‌کشند، بر روی تختی می‌خوابانندش. کلئوپاترا لباس‌های خودش را در می‌آورد و با آن‌ها آنتونی را می‌پوشاند. کلئوپاترا دیوانه‌وار فریاد می‌زند و زاری می‌کند، بر سینه‌هایش می‌زند و خودزنی می‌کند. آنتونی از او می‌خواهد که آرام بگیرد، جام شرابی از او می‌خواهد و با سر کشیدن جام شراب جان می‌دهد.

مکان آرامگاه کلئوپاترا و مارک آنتونی نامشخص است اما به اعتقاد شورای عالی آثار باستانی مصر، آرامگاه آن‌ها در خود معبد تاپوسیریس ماگنا و یا در نزدیکی‌اش واقع در جنوب غربی اسکندریه قرار گرفته‌است.

پس از آنکه اسکندریه در برابر اوکتاویان سقوط کرد، سزاریون، پسر کلئوپاترا از سزار، توسط مصریان به عنوان فرعون جدید معرفی شد. اما تنها اندکی بعد رومیان سزاریون را اسیر کردند و کشتند. آنطور که گفته می‌شود یکی از مشاوران اوکتاویان سرودهٔ هومر مبنی بر اینکه «چند سزار در اقلیمی نگنجند» را نقل کرد و اوکتاویان دستور کشتن سزاریون را صادر کرد. بدین ترتیب نه تنها دورهٔ فرعون‌های هلنیستی مصر به سر رسید، بلکه نسل فرعون‌های مصر برچیده شد. جان سه فرزند کلئوپاترا و آنتونی را بخشیدند و به روم بردند و همسر آنتونی (خواهر اوکتاویان) از آن‌ها نگهداری کرد. کلئوپاترا سلن، دختر کلئوپاترا، بنا بر نظر اوکتاویان با یوبای دوم ازدواج کرد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
شخصیت و زیبایی


کلئوپاترا حتی در جهان باستان نیز زنی با زیبایی خیره‌کننده در نظر گرفته می‌شد. پلوتارک در کتاب زندگی آنتونی می‌نویسد: «با توجه به شواهدی که او [کلئوپاترا] پیش از این از تأثیر زیبایی‌اش بر گایوس سزار و گنائوس، پسر پومپه، در دست داشت، امیدوار بود که به سادگی بتواند آنتونی را مجنون خود کند. زیرا که سزار و پومپه او را به هنگامی که دختر بچه‌ای بیش نبود و از افسونگری و شور جنسی چیزی نمی‌دانست دیده بودند، اما آنتونی زمانی قرار بود او را ببیند که زنان در آن سن و سال زیباترین وجهه‌شان را دارند». با این وجود پلوتارک در ادامه می‌نویسد که «زیبایی او، آنطور که به ما گفته‌اند، به خودی خود نه بی‌همتا بود و نه بیننده را میخکوب می‌کرد» بلکه این لطافت طبع و دلربایی و «شیرینی لحن صدایش» بود که او را جذاب می‌کرد.

دیون کاسیوس نیز از سحر و زیبایی کلئوپاترا سخن گفته‌است: «زیرا که او زنی بود با زیبایی‌ای شگفتی‌آور و در آن زمان، وقتی که هنوز اوایل جوانی‌اش را می‌گذراند، زیبایی او دوچندان می‌نمود. همچنین صدایی دلنشین داشت و می‌دانست چگونه خودش را در دل هر کسی جا کند. در نگاه انداختن به بالا و گوش سپردن به مخاطب فوق‌العاده بود و می‌توانست همه را تسلیم خود کند؛ حتی مردانی که از عشق سیراب شده بودند و بهار جوانی‌شان را پشت سر گذاشته بودند. او فکر می‌کرد که دیدار با سزار سازگار و متناسب با نقش اوست و تمام تلاشش برای رسیدن به تخت و تاج را در زیبایی‌اش قرار داده بود».

این گزارش‌ها بر شکل دادن به تصویرهایی که بعداً از کلئوپاترا ساخته شد مؤثر بود به گونه‌ای که اغلب او را در حال افسونگری و فریفتن قدرتمندترین مردان دنیای غرب به تصویر می‌کشند.



پایان کلئوپاترا
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
سزاریون


نقش‌برجسته‌ای از سزاریون و مادرش، کلئوپاترا، در معبد دندره، مصر

بطلمیوس پانزدهم فیلوپاتور فیلومتور سزار (۲۳ ژوئن ۴۷ – ۲۳ اوت ۳۰ پیش از میلاد) معروف به سزاریون و بطلمیوس سزار آخرین شاه از دودمان سلطنتی بطالسه در مصر باستان بود که از ۲ سپتامبر سال ۴۷ پیش از میلاد مشترکاً با مادرش، کلئوپاترای هفتم، بر مصر فرمانروایی کرد. در فاصله بین مرگ کلئوپاترا در ۱۲ اوت سال ۳۰ پیش از میلاد تا مرگ خودش در ۲۳ اوت همان سال که ۱۱ شبانه‌روز بیشتر طول نکشید، سزاریون اسماً تنها فرعون مصر بود. او به دستور اوکتاویان کشته شد. اوکتاویان بعداً نخستین امپراتور روم شد و به نام آگوستوس معروف شد. سزاریون بزرگ‌ترین پسر کلئوپاترای هفتم و احتمالاً تنها پسر ژولیوس سزار بود و نامش نیز به این موضوع اشاره دارد.

پایان فرمانروایان بطلمیوسی
پایان بطلمیوسیان( بطالسه)
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
جانشینان اسکندر
پادشاهی پرگامون


پادشاهی پرگامون (نارنجی)


پرگامون (پرگامه، پرگاموم و پرغامه هم نوشته شده) (به یونانی: Πέργαμος، تلفظ: پـِرگاموس) شهری از یونان باستان بود که در شمال باختری آناتولی قرار داشت.

این شهر باستانی پایتخت امپراتوری پرگامن و زادگاه جالینوس طبیب می‌باشد. این شهر در کاوش‌های باستان‌شناسی در ردیف یکی از غنی‌ترین شهرهای تاریخی قرار گرفته است. شهر پرگامون پس از اسکندریه دومین کتابخانه بزرگ جهان یونان باستان را دارا بود. فیله ترخزانه دار لیزیماک درشهر پرگام از خزانه شخصی وی محافظت میکرد شهر امروزی برگاما در ترکیه در نزدیکی ویرانه‌های پرگامون قرار دارد.




ماکت شهر پرگامون



پایان پادشاهی پرگامون
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
جانشینان اسکندر
پادشاهی اپیروس


پادشاهی اپیروس (قرمز)


اپیروس (به یونانی: Ήπειρος) منطقه‌ای جغرافیایی و تاریخی در جنوب شرقی اروپا واقع در یونان و آلبانی امروزی است. این منطقه مابین کوهستان پیندوس و دریای ایونی قرار گرفته و از جانب شمال به خلیج ولوره (Bay of Vlorë) و از جانب جنوب به خلیج آمبراکیایی (Ambracian Gulf) محدود می‌شود. این منطقهٔ تاریخی اکنون به استان اپیروس واقع در شمال غربی یونان و شهرستان‌های Gjirokastër و Vlorë و Berat در جنوب آلبانی تقسیم شده‌است. بزرگ‌ترین شهر اپیروس یوآنینا، مرکز استان اپیروس، است و Gjirokastër بزرگ‌ترین شهر قسمت آلبانیایی اپیروس است.



پایان پادشاهی اپیروس (قرمز)
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
نه دلاور


کنده‌کاری «نه قهرمان نیک» متعلق به قرن سیزدهم در ساختمان شهرداری کلن، آلمان. از راست به چپ: شارلمانی، شاه آرتور، گودفری، ژولیوس سزار، هکتور، اسکندر کبیر، داوود، یوشع بن نون، یهوذا المکابی.


نه دلاور، نه شخصیت تاریخی، مربوط به کتاب مقدس، و افسانه‌ای می‌باشند که مظهر آرمان‌های شوالیه‌گری بودند؛ به همان نحو اصیل قرون وسطی. معمولاً همگی‌شان را فارغ از عنوان اصلی‌شان، «شاهزاده» می‌خوانند. نه دلاور شامل سه کافر نیک: هکتور، اسکندر، و ژولیوس سزار؛ سه یهودی نیک: یوشع بن نون، داوود، و یهوذا المکابی؛ و سه میسحی نیک: شاه آرتور، شارلمانی، و گودفری بودند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
هلیوپُلیس


سنگنوشته‌هایی با خط هیروگلیف در هلیوپلیس


هلیوپُلیس(به یونانی: Ἡλίου πόλις یا Ἡλιούπολις) نام شهری بوده‌است در مصر باستان. این شهر چندی پایتخت دولت مصر سفلی بود. هلیوپلیس در ۸ کیلومتری خاور نیل و شما سر دلتای این رود جای دارد. در گذشته این شهر مرکز خورشیدپرستی در مصر بوده‌است و نام یونانی هلیوپلیس هم معنای شهر خورشید را می‌دهد.

نام مصری این شهر از روی نوشته‌های هیروگلیف به صورت ایونو خوانده شده‌است که معنای جای ستون‌ها را می‌رساند.

بسیاری از سازه‌های بازمانده از روزگار باستان در هلیوپولیس در سده‌های میانه برای ساخت شهر قاهره ویران گشت و آگاهی ما امروزه از آن به نوشته‌های تاریخی منحصر می‌شود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
صفحه  صفحه 64 از 229:  « پیشین  1  ...  63  64  65  ...  228  229  پسین » 
فرهنگ و هنر

تاریخ اروپا از ابتدا تاکنون

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA