ارسالها: 24568
#1,341
Posted: 26 Jan 2016 20:53
مشت
- کارگردان : سیامک اطلسی
- دستیار کارکردان: بهرام کاظمی
- تهیهکننده : حسین تهرانی
- نویسنده : سیامک اطلسی
- بازیگران : بهزاد جوانبخش
- عنایت بخشی
- علی محزون
- منوچهر حامدی
- محمد ورشوچی
- ثریا حکمت
- مهری مهرنیا
- عنایت بخشی
- نعمت اله گرجی
- پروین سامی وش
- حمید منوچهری
- نعمت افشاریان
- عباس مختاری
- تقی بیرجندی
- محمود پیراسته
- احمد ابریشمی
- فیلمبرداری : عليرضا زرين دست
- تدوین : ايرج گلافشان
- تاریخهای انتشار
- ۱۳۶۳
- کشور ایران ایران
- زبان فارسی
مشت نام فیلمی ایرانی به کارگردانی سیامک اطلسی است که در سال ۱۳۶۳ اکران شد.
احمد خیرآبادی، پس از زخمی شدن در جبهه جنگ برای مداوا و استراحت به تهران برمی گردد. پدر احمد فوت کرده و مادرش به کمک او نیاز دارد. ربابه، نامزد احمد و بسیاری از دوستانش از احمد میخواهند که در تهران بماند. احمد در کارخانهای مشغول به کار میشود و در مییابد که صاحب کارخانه، انصاری از راه تقلب و احتکار به مال اندوزی مشغول است. او در جمع کارگران انصاری را افشا میکند. انصاری با او درگیر میشود. احمد در جستجوی خود موفق میشود انبار کالاهای احتکار شده را کشف و شرکای انصاری را شناسایی کند انصاری و شرکایش تصمیم به قتل احمد میگیرند؛ اما نیروهای انتظامی سر میرسند و انصاری و همکارانش را دستگیر میکنند.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#1,342
Posted: 26 Jan 2016 20:54
میلاد
- کارگردان : ابوالفضل جلیلی
- تهیهکننده : علی فخر شفائی
- نویسنده : ابوالفضل جلیلی
- بازیگران : مجتبی شهستا
- مینو ابریشمی
- محمد پورستار
- مهری ودادیان
- علی سنجری
- ایرج سنندجی
- حمید صالحی
- پرویز کهن
- سامی تحصنی
- محرم بسیم
- معصومه ابریشمی
- حسن عرب
- موسیقی محمدرضا علیقلی
- فیلمبرداری : علیرضا تقیخانی
- حمزه یازانی
- تدوین : منوچهر اولیایی
- مدت زمان
- ۱۳۴ دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
میلاد فیلمی به کارگردانی و نویسندگی ابوالفضل جلیلی و تهیهکنندگی علی فخر شفائی ساخته سال ۱۳۶۳ است.
یک کارمند راه آهن به دلیل مبارزه علیه رژیم سلطنتی دستگیر و به تهران منتقل میشود. فرزند او، میلاد، شاهد دستگیری پدر است. او همراه مادر و خواهر کوچکش راهی پایتخت میشود و برای یافتن پدر به زندانهای مختلف مراجعه میکند.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#1,343
Posted: 26 Jan 2016 20:54
همه فرزندان من
- کارگردان : زاون قوکاسیان
- تهیهکننده : پرویز حسن پور
- نویسنده : پرویز نوایی
- بازیگران : علی غلامی
- محبوبه بیات
- سینا ملاح زاده
- رضا صغیری
- عباس افلاکی
- موسیقی : علی رحیمیان
- تدوین : منوچهر اولیایی
- تاریخهای انتشار
- ۱۳۶۳
- مدت زمان
- ۶۱دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
همه فرزندان من فیلمی به کارگردانی زاون قوکاسیان و نویسندگی پرویز نوایی ساختهٔ سال ۱۳۶۳ است.
ماهيگيري بوشهري به دنبال پسرش همراه بسيجيان شهر عازم جبهه مي شود. فرزندش در نبردي كشته مي شود. او نيز در حالي به زادگاهش بازمي گردد كه مجروح شده است.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#1,344
Posted: 26 Jan 2016 20:55
یک روز گرم
- کارگردان : علی عسگری
- تهیهکننده : ایرج سرباز
- نویسنده : علی اصغر عسگریان
- بازیگران : اکبر زنجانپور
- داوود رضایی
- چنگیز وثوقی
- حسین شهاب
- نعمت اله گرجی
- فیلمبرداری : فرخ مجیدی
- تدوین : هوشنگ نیک پور
- تاریخهای انتشار
- ۱۳۶۳
- مدت زمان
- ۹۰دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
یک روز گرم فیلمی به کارگردانی علی عسگری و نویسندگی علی اصغر عسگریان ساختهٔ سال ۱۳۶۳ است.
قاسم و عباس اتومبیلی را به سرقت می برند و حین فرار با اتومبیل پیرمرد عابری را زیر می گیرند و می گریزند...
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 24568
#1,345
Posted: 28 Jan 2016 01:20
- فیلمهای ایرانی ۱۳۶۴ :
- آتش در زمستان
- آن سوی مه
- آوار (فیلم)
- اتوبوس (فیلم)
- باشو، غریبه کوچک
- بایکوت (فیلم)
- بلمی به سوی ساحل
- بهار (فیلم)
- پدربزرگ (فیلم)
- پلاک (فیلم)
- تشریفات
- تفنگ شکسته
- تنوره دیو (فیلم)
- توهم (فیلم)
- تیغ و ابریشم
- جادههای سرد
- جدال (فیلم ۱۳۶۴)
- جستجو در شهر
- خط پایان (فیلم)
- دزد و نویسنده
- زنجیرهای ابریشمی
- زنگها
- سامان (فیلم)
- ستاره دنبالهدار (فیلم)
- سمندر (فیلم)
- شهر موشها
- طغیان (فیلم)
- عاشق کوچک
- عیاران و طراران
- کفشهای میرزا نوروز
- کلید (فیلم ۱۳۶۴)
- گردباد (فیلم)
- گره (فیلم)
- گریز از شهر
- گمشده (فیلم ۱۳۶۴)
- مادیان (فیلم)
- مدار بسته
- مدرک جرم
- مردی که موش شد
- مرگ گرگها
- هویت (فیلم ۱۳۶۴)
- یوز پلنگ
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 24568
#1,346
Posted: 28 Jan 2016 01:20
آتش در زمستان
- کارگردان : حسن هدایت
- نویسنده : حسن هدایت
- بازیگران : رضا ژیان
- منوچهر حامدی
- اصغر زمانی
- علی حاج علی عسگری
- عباس احمدی
- موسیقی : بابک بیات
- تدوین : حسین زندباف
- تاریخهای انتشار
- ۱۳۶۴
- مدت زمان
- ۸۶دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
آتش در زمستان فیلمی به کارگردانی و نویسندگی حسن هدایت ساختهٔ سال ۱۳۶۴ است.
پس از سركوب جمهوري گيلان شوكا، يكي از ياران ميرزا كوچك خان موفق به فرار مي شود و قصد دارد براي آن كه انبار مهمات جنگلي ها به دست قزاق ها نيفتد آن را منهدم كند. قزاق ها براي دستگيري او جايزه تعيين مي كنند. عده اي از روستائيان براي دستگيري او و عده اي ديگر براي نجاتش بسيج مي شوند. شوكا سه بار به دام مي افتد اما هر بار موفق به فرار مي شود. او زخمي و مأيوس به كلبه اي پرت افتاده پناه مي برد. اهالي كلبه زن و شوهري سالخورده و نوه هاي خردسالشان هستند. شوكا پس از بهبودي انبار مهمات نهضت را منهدم مي كند. سپس تصميم مي گيرد خود را تسليم قزاق ها كند تا پول جايزه ي دستگيري اش به خانواده ي روستائي برسد. او به همراه پسر خردسال خانواده به رشت مي رود و خود را معرفي مي كند. فرمانده ي قزاق ها از دادن جايزه تن مي زند شوكا مي گريزد و در حال گريز او را از پا در مي آورند.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#1,347
Posted: 28 Jan 2016 01:21
آن سوی مه
- کارگردان منوچهر عسگری نسب
- نویسنده سیدمحمد بهشتی
- بازیگران علیرضا شجاع نوری
- ایرج طهماسب
- سارا نجفی
- میترا قمصری
- ابوطالب نجفی
- موسیقی فریدون ناصری
- فیلمبرداری تورج منصوری
- تدوین داوود یوسفیان
- تاریخهای انتشار
- ۱۳۶۴
- مدت زمان
- ۱۰۰دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
آن سوی مه فیلمی به کارگردانی منوچهر عسگری نسب و نویسندگی سیدمحمد بهشتی ساختهٔ سال ۱۳۶۴ است.
مهدي قوامي پس از دريافت حكم فرمانداري يكي از شهرهاي شمالي براي انجام وظيفه با اتومبيل شخصي عازم منطقه مي شود. سه مرد كه در تعقيب او هستند، مرد ديگري را، كه اتومبيلي شبيه اتومبيل قوامي دارد، به قتل مي رسانند. در جاده مهاجمان با ديدن قوامي متوجه اشتباه خود مي شوند و او را تعقيب مي كنند. شب هنگام مه غليظي جاده را مي پوشاند. مهاجمان بر اثر ريزش كوه كشته مي شوند. اتومبيل قوامي نيز به دليل مه به رودخانه سقوط مي كند. اما او صبح روز بعد نجات مي يابد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#1,348
Posted: 28 Jan 2016 01:21
آوار
- کارگردان سیروس الوند
- تهیهکننده محمدهاشم سبوکی
- نویسنده صادق هاتفی
- سیروس الوند
- بازیگران هادی اسلامی
- جمشید مشایخی
- فرامرز قریبیان
- مجید مظفری
- محبوبه بیات
- موسیقی فریدون شهبازیان
- فیلمبرداری فرج اله حیدری
- تدوین ایرج گل افشان
- تاریخهای انتشار
- ۱۳۶۴
- مدت زمان
- ۱۳۷دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
آوار (فیلم) فیلمی به کارگردانی سیروس الوند و نویسندگی صادق هاتفی، سیروس الوند ساختهٔ سال ۱۳۶۴ است.
پيرمرد ثروتمندي پسران و عروس هايش را فرا مي خواند تا پيش از مرگ ميراثش را ميان آنان تقسيم كند. تنها كساني كه به مال پيرمرد چشم ندارند پسر بزرگتر و خدمتكار پير خانه اند. پيرمرد زماني كه در زيرزمين خانه مشغول موعظه براي فرزندان و عروسها است مي ميرد و همزمان با مرگ او زلزله اي راه زير زمين را به بيرون مسدود مي كند. دارايي پيرمرد به ويرانه اي تبديل مي شود. باز ماندگان پس از كشمكش هاي بسيار تصميم مي گيرند پس از خلاص شدن از زير «آوار» ويرانه را بازسازي كنند.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#1,349
Posted: 28 Jan 2016 01:21
اتوبوس
- کارگردان یدالله صمدی
- نویسنده داریوش فرهنگ
- بازیگران هادی اسلامی
- حمید طاعتی
- مرتضی حاج سید احمدی
- سعید عباسی
- محمدرضا مرسلی
- فیلمبرداری مرتضی رستگار
- تدوین حسین زندباف
- تاریخهای انتشار
- ۱۳۶۴
- مدت زمان
- ۱۱۲دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
اتوبوس (فیلم) فیلمی به کارگردانی یداله صمدی و نویسندگی داریوش فرهنگ ساختهٔ سال ۱۳۶۴ است.
اهالي يك روستا به دو گروه بالادهي و پايين دهي (حيدري ونعمتي) تقسيم شده اند. سركردة نعمتي ها نمكزار خود را به كدخدا، كه به دشمني و كينة بين دو گروه دامن مي زند مي فروشد و يك اتوبوس مستعمل مي خرد تا با آن مسافركشي كند. ورود اتوبوس به روستا كار گاريچي (مسافركش) حيدري ها را كساد مي كند و اختلاف ها بيش تر مي شود. در اين ميان كدخدا سركردة حيدري ها را ترغيب مي كند تا آسيابش را به او ــ كدخدا ــ بفروشد و اتوبوسي بخرد. كش مكش بيش از پيش بالا مي گيرد. وساطت ها و نصايح معلم روستا و ريش سفيد ده كارساز واقع نمي شود. كمبود مسافر و كسادي كار سبب مي شود كه اقساط اتوبوس نعمت خان عقب بيفتد، و هنگامي كه فروشندگان اتوبوس براي ضبط اتوبوس مستعمل پا به ده مي گذارند نعمت خان با چوب دستي به سراغ كدخدا مي رود و نمكزار خود را طلب مي كند. حيدرخان واهالي روستا نيز به تبع نعمت و در حمايت از او رو در روي كدخدا مي ايستند. كدخدا نمكزار و آسياب را پس مي دهد و عداوت كهنه با ازدواج دختر نعمت با پسر حيدر جاي خود را به دوستي مي دهد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#1,350
Posted: 28 Jan 2016 01:23
باشو غریبهٔ کوچک
- کارگردان بهرام بیضایی
- تهیهکننده کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
- نویسنده بهرام بیضایی
- بازیگران سوسن تسلیمی
- عدنان عفراویان
- پرویز پورحسینی
- فرخلقا هوشمند
- اکبر دودکار
- رضا هوشمند
- اعظم رهبر
- محمد فرخواه
- معزز بنی دخت
- عزیزاله سلمانی
- موسیقی بهرام بیضایی
- (انتخاب و تدوین موسیقی)
- تدوین بهرام بیضایی
- توزیعکننده کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
- تاریخهای انتشار
- ۱۳۶۹
- کشور ایران
- زبان فارسی
باشو غریبهٔ کوچک فیلمی است به کارگردانی و نویسندگی بهرام بیضایی در سال ۱۳۶۴. این فیلم در سال ۱۳۶۹ پس از پنج سال توقیف بر پرده رفت.این فیلم سه دهه پس از ساخت در بهار ۱۳۹۴ هم دوباره اکران شد.
چگونگی شکلگیری داستان فیلم
بهرام بیضایی در مصاحبهای با «ماهنامه سینمایی فیلم» دربارهٔ چگونگی شکل گیری ایده اولیه فیلم میگوید که در جریان سالهای جنگ، هرگاه به شمال کشور سفر میکرده و پناهندگان و مهاجران جنگی را که از جنوب کشور بدانجا مهاجرت کرده بودند، میدیده؛ از خود میپرسیده که اولین جنوبی که به شمال آمده، چه احساسی داشته، چه افکاری در ذهن او گذشته، چگونه حرفهایش را به دیگران منتقل کرده و چطور با آن محیط سازش پیدا کرده است؟ وی در همان مصاحبه میگوید که ایده اصلی فیلم «باشو غریبه کوچک» متعلق به سوسن تسلیمی است که مضمون اولیه فیلم باشو غریبه کوچک را در طرح کوتاهی، با بیضایی در میان میگذارد و بیضایی از او میخواهد که خودش داستان آن را بنویسد. سوسن تسلیمی داستان کوتاهی مینویسد که تفاوتهایی با فیلمنامه فعلی داشته و از جمله، تأکید بیشتری بر وقایع جنگ جنوب داشت. بیضایی که تصور میکرده در آن برهه، نیازی به چنین داستانی نیست، بر اساس همان طرح اولیه، داستان دیگری مینویسد و به کانون پرورش میدهد که مورد تصویب واقع میشود .
در یکی از بمبارانهای جنوب کشور در جریان جنگ ایران و عراق، پسرکی به نام «باشو» که ویرانی خانه و خانواده خود را بهچشم دیده، خود را به کامیونی در حالِ کوچ میاندازد و در آن خوابش میبرد و زمانی که چشم میگشاید، کامیون به شمال کشور رسیده است. او از ترس انفجارهایی که برای عملیات راهسازی است، میگریزد و در آن سوی جنگل، به مزرعه زنی به نام «ناییجان» میرسد که با دو فرزندش و در غیاب شوهری که برای کسب درآمد به سفر رفته، زندگی و کار میکنند. ناییجان به باشو نان و آب میدهد و میکوشد بداند کیست و زبان او را بفهمد. اما زبان پسرک جنوبی برای او قابل فهم نیست؛ همچنان که باشو هم نمیتواند زبان محلی او را دریابد. باشو در عوضِ محبتهای ناییجان میکوشد به او در کارها کمک کند و تصور میکند این خواستِ شویِ در سفرِ ناییجان هم هست؛ غاقل از آن که شوهر ناییجان با حضور او که غریبهای بیش نیست، در خانهشان مخالف است. باشو با کشف این موضوع، از خانه میرود ولی ناییجان او را زیر باران مییابد و با کتک بازمیآورد. کمی بعد، ناییجان بیمار میشود و باشو بهجای او، خانه را میگرداند و چون از بهبود ناییجان نگران است، برای او به شیوهٔ جنوبی خودش، تشت میزند. ناییجان در نامهای به شوهرش میگوید باشو را به جای پسر پذیرفته و نان او را از غذای خود خواهد داد. روزی سرانجام شوهر باز میگردد و باشو با او روبرو میشود. پدر که دست راستش را در سفر از دست داده، میپذیرد که باشو به جای دست او باشد و همهٔ خانواده یکصدا میروند که جانورانِ مزاحم محصول را برانند.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند