ارسالها: 24522
#2,371
Posted: 10 Aug 2016 20:07
آفتابگردانهای وحشی
- کارگردان نورمحمد عاشوری نسب
- تهیهکننده محمدعلی توکلی
- نویسنده نورمحمد عاشوری نسب
- بازیگران مجید عاشوری نسب
- حلیمه عاشوری نسب
- موسیقی بیتا بهشتیان
- فیلمبرداری حمید انگجی
- تدوین سودابه مرادیان
- تاریخهای انتشار
- ۱۳۸۲
- مدت زمان
- ۹۰دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
آفتابگردانهای وحشی فیلمی به کارگردانی و نویسندگی نورمحمد عاشوری نسب ساختهٔ سال ۱۳۸۲ است.
بازی های کودکانه بین یک دختر و پسر روستایی با رسیدن به سن بلوغ دختر از طرف پدربزرگ دیگر اجازه نمی یابد با دوست همبازی خود بازی هایش را ادامه دهد تلاش دو کودک برای حفظ روابط کودکانه خود و ادامه زندگی عادی کودکانه شان در مقابل نقش بزرگترها ، برای ارائه الگوی رفتاری برای آنها ، که منجر به یک سری سوال و پرسش می شود ، ماجراهائی را به همراه خواهد داشت .
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24522
#2,372
Posted: 10 Aug 2016 20:07
آقا
- کارگردان : امید بهکار
- تهیه کننده : موسی داداشی
- بازیگران : حدیث فولادوند ، مجید حاجی زاده
- پرستو صالحی ، علی صادقی ، لیلا محسنی
- مدیر تولید : ابراهیم شیبانی
- سرمایه گذار : موسی داداشی
- امور مالی : امیر بهکار
- مدیر فیلمبرداری : یوسف شهیدی فر
- گروه فیلمبرداری : سیدمختار نصرالهی ، مجید نعیمی ، بهزاد مددخانی
- عکس : کوروش زنگیشه ای
- تدوین : امید بهکار
- دستیار تدوین : سیامک مهماندوست
- طراح صحنه و لباس : رضا حاج درویش
- دستیار صحنه و لباس : مهدی حاج درویش
- آهنگساز : سروش عازمی خواه
- صدابردار : محمد شاهوردی
- صداگذار : امید بهکار
- جلوه های ویژه : سیامک مهماندوست
- مدیر تدارکات : مهدی بطوئی
- دستیار تدارکات : شاهین بابایی
- سال ساخت: ۱۳۸۲
- مدت : ۷۴ دقیقه
آقا فیلمی به کارگردانی امید بهکار و تهیه کنندگی موس یداداش یساخته سال ۱۳۸۲ است .
یک گروه فیلمسازی برای ساخت فیلمی درباره امامزاده ها و اماکن متبرکه در ایران وارد روستایی در شمال کشور می شوند. مردی بنام آقا کارگردان خارجی فیلم را مجذوب خود می کندو از او خواسته می شود تا در فیلمشان بازی کند . ابتدا اقا زیر بار نمی رود ولی بعد از کلی کلنجار رفتن می پذیرد و در فیلم نقش ایفا می کند . در حین فیلمبرداری حوادث شگفت انگیزی اتفاق می افتد که کارگردان و گروهش را دگرگون می سازد .
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24522
#2,373
Posted: 10 Aug 2016 20:08
آن مرد را نکشید

- کارگردان محمد اربابیان
- تهیهکننده هوشنگ خوب بخت
- نویسنده محمد اربابیان
- بازیگران فرانک فرهنگ
- پانته آ پناهیها
- سعدالمجید مراصی
- فیلمبرداری نادر معصومی
- تدوین محمد اربابیان
- تاریخهای انتشار
- ۱۳۸۲
- مدت زمان
- ۹۰دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
آن مرد را نکشید فیلمی به کارگردانی و نویسندگی محمد اربابیان ساختهٔ سال ۱۳۸۲ است.
مردي عراقي بعد از آزادي از اسارت قبل از اينكه به وطنش بازگردد، قصد دارد تا نامه هايي از يك شهيد ايراني را به دست خانواده اش برساند، در اين ميان با دو زن روبرو مي شود كه يكي به عنوان دشمن به او مي نگرد و قصد كشتن او را دارد و ديگري به مرد عراقي دل مي بازد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24522
#2,374
Posted: 10 Aug 2016 20:09
آیه های زمینی
- کارگردان عباس رافعی
- تهیهکننده مجید میرمحسنی
- نویسنده محمد عارف
- بازیگران شبنم قلی خانی
- امیر صادقیان
- رضا توکلی
- رزا آرایش
- یلدا قشقایی
- فیلمبرداری محمدرضا سکوت
- تاریخهای انتشار
- ۱۳۸۲
- مدت زمان
- ۹۰دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
آیههای زمینی فیلمی به کارگردانی عباس رافعی و نویسندگی محمد عارف ساختهٔ سال ۱۳۸۲ است.
پسر نوجوانی به نام سعید برای کمک به پدرش جهت پرداخت اجاره خانه عقب افتاده دور از چشم خانواده در خیابان گل فروشی می کند ، در خیابان با جوانی افغانی بنام نعیم آشنا می شود . نعیم بخاطر بیماری مادر شبه پول نیاز دارد . سعید تصمیم میگیرد تمام پول را به نعیم بدهد اما ...
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24522
#2,375
Posted: 10 Aug 2016 20:09
اشک سرما

- کارگردان عزیزالله حمیدنژاد
- تهیهکننده امیرحسین شریفی
- نویسنده عزیزالله حمیدنژاد
- بازیگران پارسا پیروزفر
- گلشیفته فراهانی
- علی رویین تن
- نورالدین گودرزی
- موسیقی سعید انصاری
- فیلمبرداری علی لقمانی
- محمد داودی
- غلامرضا آزادی
- تدوین هایده صفی یاری
- توزیعکننده آفاق فیلم
اشک سرما فیلمی است متعلق به سینمای جنگ ایران؛ اثری است ضدجنگ ساخته عزیزالله حمیدنژاد. این فیلم در سال ۱۳۸۲ ساخته شده است و داستان آن در کردستان ایران در زمان جنگ ایران و عراق اتفاق میافتد.
اشک سرما را چنین روایت میکنند، در سرما آتش معنا پیدا میکند. هر که میآید مبهوت دل میبازد، یکی میآید که دل نمیبازد و آن گاه اشک سرما جاری میشود.
در جنگ و درگيري هايي كه در كردستان شروع شده، بخش وسيعي از منطقه مينگذاري شده و هر روزه عده اي سرباز كشته مي شوند. كاوه كياني كه در خنثي كردن مين ها تخصص دارد و فقط چهار ماه از خدمت سربازي اش باقي مانده براي مأموريت عازم منطقه مي شود. از همان روز اول فرمانده تأكيد دارد كه بين سربازان و مردم معمولي هيچ گونه مراوده و دوستي نبايد وجود داشته باشد، زيرا ممكن است در ميان آنها ستون پنجمي و جاسوس هم باشند. كياني چند بار در مأموريتهايش دختر چوپاني را مي بيند كه اطراف سنگر آنهاست.اين ديدار هر روزه به تدريج به آشنايي تبديل مي شود. رابطه روناك با كياني ابتدا خصمانه است، اما يك روز كه هر دوي آنها در برف و كولاك گير كرده اند. ابتدا كياني و بعد روناك براي در امان ماندن از سرما به غاري در دل كوه پناه مي برند. روناك بر اثر سرماي شديد دست و پاهايش يخ زده و كياني آتش روشن مي كند و دستكش و جورابش را بر تن او مي كند و روناك را از مرگ نجات مي دهد. اين غار مخفيگاه روناك و جايي است كه او با بي سيم با سران گروه چريكي تماس مي گيرد. آنها به روناك مي گويند زمان مناسب كشتن كياني رسيده و او بايد مأموريتش را انجام دهد. روناك خيلي سعي مي كند، اما وقتي كه فكر مي كند كياني جان او را نجات داده قادر به اين كار نيست. به خاطر برف و كولاك آنها سه روز در غار گرفتار مي شوند و طي اين مدت در حرف هايي كه به هم مي زنند، روناك متوجه مي شود كه كياني با ديگران فرق دارد و كم كم به او علاقه مند مي شود. چريك ها كه رد آنها را گرفته اند قصد كشتن كياني را دارند اما موفق نمي شوند. روز بعد كياني و روناك هر دو بازجويي و مجازات مي شوند. چريك ها براي اينكه ميزان وفاداري روناك به گروه را بسنجند، به او مي گويند در مسير عبور كياني مين كار بگذارد. پس از رفتن او چون هنوز به روناك شك دارند؛عده اي ديگر چريكها را مأمور مي كنند در مسير كياني مين كار بگذارند. روز بعد عيد نوروز است. كياني در حالي كه در سنگر هفت سين آماده كرده لباس هاي جديدش را مي پوشد تا به مأموريت برود. از طرفي نيز روناك زيباترين لباسش را پوشيده و گوسفندان را براي چرا آورده. كياني متوجه مي شود كه روناك او را از دور نگاه مي كند و متوجه مي شود كه او با بستن باريكه اي از پارچه اي قرمز بر سيم ها محل كار گذاشتن مين ها را مشخص كرده، اما لحظه اي بعد كياني بر اثر انفجار مين هايي كه ديگر چريك ها كار گذاشته اند زخمي مي شود. روناك كه صداي انفجار مين را شنيده، سراسيمه به سوي كياني مي دود اما در مسير او نيز مين كار گذاشته شده و بر اثر انفجار، روناك و كياني كشته مي شوند.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24522
#2,376
Posted: 10 Aug 2016 20:09
الهه زیگورات

- کارگردان رحمان رضایی
- تهیهکننده رحمان رضایی
- نویسنده محمدهادی کریمی
- بازیگران شهاب حسینی
- محمدرضا شریفینیا
- حبیب دهقاننسب
- زهره تاج میرریاحی
- محسن قاضیمرادی
- مسعود انصاری
- محمدرضا هدایتی
- امیرحسین رضایی
- داریوش زرینهپور
- جواد حسینی
- موسیقی آندره آرزومانیان
- فیلمبرداری علیرضا زریندست
- تدوین یاور تورنگ
- توزیعکننده سازمان سینمایی مدار
- مدت زمان
- ۹۰ دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
الهه زیگورات فیلمی به کارگردانی و تهیهکنندگی رحمان رضایی و نویسندگی محمدهادی کریمی ساخته سال ۱۳۸۲ است
خلاصه داستان :
دكتر بهرام نورآيين در پي از دست دادن همسر و فرزندش در حادثه ي يازدهم سپتامبر در نيويورك كه به دنبال عافيت گاهي به ايران بازمي گردد. او كه از شهر گريزان است به درمانگاهي كه كنار چغازنبيل واقع شده مي رود. او آن جا دختري نوجوان به نام اقليما را به عنوان پرستار استخدام مي كند و به تدريج رابطه اي صميمانه ميان آن ها شكل مي گيرد. دكتر نورآيين به تدريج پي مي برد كه در اطراف او حوادثي مشكوك در شرف وقوع است. يكي از اهالي بانفوذ آن منطقه به نام مختار كه در كار قاچاق زيرخاكي و اموال عقيقه است، جنازه هاي كساني را كه در درمانگاه مي ميرند به ترفندي مي خرد و با آغشته كردن آن با مواد دارويي خاصي آن ها را به جاي موميايي مي فروشد.او كه نمي تواند نظر مثبت دكتر نورآيين را در همكاري با خودش جلب كند، او را هر بار به شيوه اي تهديد مي كند. و نهايتاً با دزديدن اقليما مي خواهد به هدفش برسد. اقليما از چنگ آن ها مي گريزد، اما آدم هاي مختار پس از دستگيري اش او را مي كشند و تبديل به موميايي مي كنند. دكتر نورآيين كه در پي اقليما مي گردد نهايتاً با مختار درگير و كشته مي شود. مختار هم در مخفي گاهش، به دست يكي از آدم هايش به قتل مي رسد.
جشنوارهها :
الهه زیگورات در بیست و دومین دوره جشنواره فیلم فجر (۱۳۸۲) و هشتمین دوره جشن خانه سینما (۱۳۸۳) شرکت کردهاست.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24522
#2,377
Posted: 12 Aug 2016 19:35
او
.
- کارگردان : رهبر قنبری
- برنامه ریز : نبی نعمتی
- بازیگران : محمد ناجی ، مسعود طاهری ، حسین پرستار ،
- توران قربانی ، افسانه پورحسن
- دستیار کارگردان : مسعود ژاله گویان
- مدیر روابط عمومی : سیدامیر لکوری
- نویسنده : رهبر قنبری ، تقی نعمتی ، نقیع نعیمی
- تهیه کننده : حبیب اله کاسه ساز
- جانشین مدیر تولید : نبی نعمتی
- مدیر فیلمبرداری : تورج اصلانی
- تدوین : رهبر قنبری ، عبدالرضا جلیلی
- طراح صحنه و لباس : حسن روح پروری
- آهنگساز : حسین حمیدی
- صدابردار : روح اله جعفربگلو
- صداگذاری و میکس : روح اله جعفربگلو
- طراح چهره پردازی : سعید ملکان
- چهره پرداز : جلال موسوی ، مریم فقیهی
- فعالیتهای رایانه ای : علیرضا فارسیجانی ، امیر ادیب پرور
- ژانر : مذهبی
- سال ساخت: ۱۳۸۲
- مدت : ۹۱ دقیقه
او فیلمی به کارگردانی و نویسندگی رهبر قنبری ساخته سال ۱۳۸۲ است .
- خلاصه داستان :
- داستان فیلم در مورد روحانی است که در دامنه های کوه سبلان به عنوان امام جماعت مورد اعتماد است و مردم برای بیان مشکلات خود به او مراجعه می کنند....
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24522
#2,378
Posted: 12 Aug 2016 19:39
اینجا... آخر دنیا

- کارگردان شراره یوسفینیا
- ابراهیم بخشی
- بازیگران الناز شاکردوست
- امید متقی
- محمدرضا زحمتکش
- تاریخهای انتشار
- ۱۳۸۲
- مدت زمان
- ۹۰دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
اینجا... آخر دنیا فیلمی به کارگردانی شراره یوسفینیا، ابراهیم بخشی ساختهٔ سال ۱۳۸۲ است.
فيلم داستان دختر جواني را روايت ميکند که رابطه بسيار خوبي با تنها بردار خود (سعيد) دارد، اما بر اثر حادثهاي برادر خود را از دست ميدهد و تنها فرزند خانواده خود ميشود، گلرخ (الناز شاکردوست) به علت وابستگي شديد به برادرش تصميم ميگيرد با رفتن به کلاسها و انجمنهاي روحي، با روح تنها برادرش ارتباط برقرار کند، در طي اين روند روحهاي سرگردان ديگري هر از گاهي به سراغش آمده و باعث ترس او ميشوند پدر و مادر گلرخ با رفتن به مسافرتي چند روزه و تنها ماندن گلرخ در خانه و آزار و اذيت روحهاي سرگردان گلرخ را مجبور به قبول پيشنهاد مسافرت دخترانه از طرف خواهر بهرام و دو دختر ديگر كرده و گلرخ به همراه آنها راهي شمال ميشود. از آن طرف بهرام كه از قبل با خواهرش هماهنگ شده همراه با چند دوست ديگر به آنها ملحق ميشوند. گلرخ كه متوجه نقشه آنها شده بسيار دلخور ميشود و قصد به برگشتن دارد. از طرفي روح برادر گلرخ مدام هشدار ميدهند كه نروند و اين مسئله باعث ترس بيشتر آنها ميشود. در مجادلهاي بين دو تا از دختران گروه كه تبديل به درگيري ميشود، گلرخ به قصد جدا كردن آنها وارد شده و به طور اتفاقي زمين ميخورد و از هوش ميرود. بچهها كه همگي ترسيدهاند او را كه فكر ميكنند كشته شده، در جنگل راه كرده و فرار ميكنند. از همان شب به طرز مشكوكي يك يك بچههاي گروه كشته مي شوند و....
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24522
#2,379
Posted: 12 Aug 2016 19:39
اینک انسان
- کارگردان جواد موسوی
- تهیهکننده جواد موسوی
- صادق داریوشی
- نویسنده جواد موسوی
- بازیگران آرین ریسباف
- هانیه بساتینی
- آرمین سارنج
- کاوه داودوندی
- یاشار موسوی
- موسیقی پویان سعادت
- فیلمبرداری صادق داریوشی
- تدوین آرش جعفربگلو
- تاریخهای انتشار
- ۱۳۸۲
- مدت زمان
- ۹۰دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
اینک انسان (فیلم) فیلمی به کارگردانی و نویسندگی جواد موسوی ساختهٔ سال ۱۳۸۲ است.
آرمین بعد از مرگ پدربزرگش مقدار زیادی فیلم شانزده میلی متری سیاه و سفید بسیار قدیمی را از انباری خانه او می دزدد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24522
#2,380
Posted: 12 Aug 2016 19:40
بابا عزیز


- کارگردان ناصر خمیر
- بازیگران پرویز شاهینخو
- گلشیفته فراهانی
- حسین پناهی
- کاوه خداشناس
- کشور ایران- تونس
بابا عزیز فیلمی به کارگردانی ناصر خمیر و بازیگری پرویز شاهینخو، گلشیفته فراهانی، حسین پناهی ساخته سال ۱۳۸۲ است.
پیرمرد درویش عارفی به نام «بابا عزیز» در بیابان به سوی مقصدی در حرکت است. او که نابینا است و پیاده طی طریق میکند، نوهٔ خود را که دختربچهای ۷ ساله به نام «ایشتار» است به همراه دارد تا دستگیر و راهنمایش باشد. ایشتار در طول راه، همواره سؤالهایی از بابا عزیز میپرسد و بابا عزیز که علیرغم نابینایی و کهنسالی کاملاً هوشیار است به سؤالات او پاسخ میگوید. از خلال پرسش و پاسخهای بابا عزیز و ایشتار، فهمیده میشود که بابا عزیز، به سمت یک گردهمایی میرود که نه او و نه هیچ کدام از شرکت کنندگان گردهمایی، از مکان و زمان دقیق آن اطلاعی ندارند، گردهمایی بزرگ درویشان که هر ۶ سال یک بار برپا میشود. در طول مسیر، بارها، ایشتار از همراهی بابا عزیز خسته میشود و حتی پیش میآید که به دنبال کسی میگردند که ایشتار را برگرداند، ولی ایشتار تا پایان، بابا عزیز را همراهی میکند. بابا عزیز برای ایشتار از سرگذشت شاهزادهای میگوید که وقتی بابا عزیز کودک بود و همراه پدربزرگش به همین گردهمایی میرفت، با او مواجه شده بودند. شاهزادهای که اطرافیان خود را رها کرده و شبها و روزهای بسیار، در کنار یک برکه، با حقیقتی که در آب برکه میبیند عاشقانه صحبت میکند. (سرگذشت شاهزاده به وسیله تصویر بیان میشود.) بابا عزیز و ایشتار به راه خود ادامه میدهند و در این امتداد، با افراد و حوادث مختلفی رو به رو میشوند. آنها با زید روبه رو میشوند. مرد جوانی، که در مسابقهٔ قرائت قرآن برنده شده بودهاست و به واسطهٔ شرکت در مسابقه قرآن در یک کشور خارجی، با حوادثی رو به رو شده که او را هم در مسیر گردهمایی درویشان قرار دادهاست. زید میخواهد در گردهمایی، شاعر درویشی را که مجذوب شعرهایش است، پیدا کند. گوشههایی از سرگذشت زید به تصویر کشیده میشود. آنها در ادامهٔ راه با عثمان برخورد میکنند و از طریق سرگذشت عثمان که به تصویر کشیده میشود با حسین و حسن آشنا میشوند. سرگذشت عثمان (جوان فقیر نامه بر) از رسیدن او برای مدتی کوتاه به آرزوهایش و بعد جداشدن و در حسرت آنها ماندن حکایت میکند. آرزوهایی که فقط مادی و دنیایی بودهاند. حسین شاگرد خوشنویس و دوست عثمان است، جوان آرمانگرایی که ناامیدانه در پی کمال است. حسن برادر دوقلوی حسین و از نظر اخلاقی در نقطهٔ مقابل اوست. و گاه در حال عیاشی دیده میشود. بابا عزیز و ایشتار به راه خود ادامه و با نور رو به رو میشوند. نور هم دختر جوانی است که به دنبال پدر شاعرش در پی راهیابی به گردهمایی درویشان است. شاهزاده، زید، نور، حسن، حسین و عثمان که بخشهایی از سرگذشت هایشان به تصویر کشیده شده، هر کدام با حوادثی، با گردهمایی درویشان ارتباط پیدا کرده و در پی رسیدن به آنند. مشخص نیست از تمام آنهایی که در تکاپو برای رسیدن به گردهمایی بودند، کدام یک در آنجا حضور دارند. حلقهٔ درویشان در حال چرخیدنند. گویی این حرکت، آنها را به سوی ستارگان میبرد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند