انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 141 از 219:  « پیشین  1  ...  140  141  142  ...  218  219  پسین »

Amir Khusro Dehlavi | امیر خسرو دهلوی


زن

 
شمارۀ ۱۴۰۲



بخرام تا به زیر قدم پی سپر شویم
خاکیم در رهت، قدمی خاک تر شویم

گر بخششی دگر نکنی، خون من بریز
باری بدین بهانه به نامت سمر شویم

عقلم ز نام و ننگ خبر می دهد هنوز
بنمای یک کرشمه که تا بی خبر شویم

شبها قرار نیست، دمی گر بود قرار
بادی وزد زلف تو زیر و زبر شویم

ما را نماند خواب، رها کن که بعد از این
بر پات رو نهیم و به خواب دگر شویم

ما را دگر مگوی که جای حواله نیست
دل کو که ناوک دگری را سپر شویم

مقصود خسرو است ز تو یک نظر که تا
هر روز نیم کشته آن یک نظر شویم

هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
شمارۀ ۱۴۰۳



می خواستم که روزه گشایم نماز شام
سر بر زد آفتاب جهانسوز من ز بام

با قامتی که سرو سهی گر ببندش
یک پا ستاده تا به قیامت کند قیام

برداشت پرده از رخ و چون روز عرضه کرد
بر من نماز صبح به وقت نماز شام

کردم سلام و سر بنهادم به روی خاک
هر چند سجده سهو بود از پی سلام

ای عید روزگار، نهان کن رخ چو ماه
بر عاشقان خویش مکن روزه را حرام

من بی قرار مانده و تو بر قرار خویش
درویش روزه بسته و حلوا هنوز خام

روزه مدار چون لب تو پر ز شکر است
آزاد کن غلامی، ای خسروت غلام

هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
شمارۀ ۱۴۰۴



از طره تو جز ره سودا نیافتم
وز غمزه تو جز در غوغا نیافتم

در زلف تو شدم که بجویم نشان دل
خود را ز دست دادم و دل را نیافتم

تا دردی غم تو به کام دلم رسید
در دیده جز سرشک مصفا نیافتم

گویند «یافت هر کسی از دوستان وفا»
باری من ستمکش رسوا نیافتم

بوسی به حیله ها ز لبت یافتم شبی
بیش آنچنان مراد مهیا نیافتم

بر کام من هر آنچه ز جام لبت رسید
از جام خضر و کام مسیحا نیافتم

سلطانی از نسیم وصال تو بهره مند
من جز سموم هجر در اعضا نیافتم

هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
شمارهٔ ۱۴۰۵


عمرم گذشت و روی تو دیدن نیافتم
طاقت رسید و با تو رسیدن نیافتم

گفتم «رخت ببینم و میرم به پیش تو»
هم در هوس بمردم و دیدن نیافتم

گفتی به خون من سخنی، هم خوشم، ولیک
چه سود کز لب تو شنیدن یافتم

دی با درخت گل به چمن همنشین شدم
خود باغبان در آمد و چیدن نیافتم

بر دوست خواستم که نویسم حکایتی
از آب دیده دست کشیدن نیافتم

مرغم کز آشیان سلامت جدا شدم
ماندم ز آشیان و پریدن نیافتم

شد جان خسرو آب که از ساغر امید
یک شربت مراد چشیدن نیافتم
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  ویرایش شده توسط: anything   
زن

 
شمارهٔ ۱۴۰۶

هرگز ز دور چرخ وفایی نیافتم
وز گلشن مراد صفایی نیافتم

گر همچو نای در شغب آیم، عجب مدار
کز چنگ روزگار نوایی یافتم

ایام ناشتا صفت آمد از این قبل
بر خوانچه امید صلایی نیافتم

دردم ز حد گشت و صفایی نشد پدید
کارم به جان رسید و دوایی نیافتم

خونم بریخت عالم و خون دگر ز چشم
عمدا بریختم که بهایی نیافتم

سلطانیا، به صحبت دشمن گذار عمر
کز دوستان عهد وفایی نیافتم
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
شمارۀ ۱۴۰۷



شب تا به روز خون جگر نوش کرده ام
خوش عشرتی ست این که شب دوش کرده ام

خون شد حرام شرع، ولی من چو عاشقم
بر من حلال باد که خوش نوش کرده ام

گر سرو و لاله ای بر برم نیست، این بس است
کز خون دیده لاله در آغوش کرده ام

گفتی «به فرق بر سر کویم طواف کن »
زین لطف پای خویش فراموش کرده ام

این سر که نیست یک نفس از درد عشق دور
باری ز محنتی ست که بر دوش کرده ام

بکشید وه مرا که نخفته ست آن نگار
زان ناله ها که شب من بیهوش کرده ام

گویند «کز چه عاشق دیوانه ای گشته ای؟»
گفتار خسرو است که در گوش کرده ام

هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
شمارۀ ۱۴۰۸



اول به سینه بهر غمت جای کرده ام
وآنگاه دلبری چو تو خود رای کرده ام

شادی به روی تو چو غمم بهر روی تست
اینک درون جان خودت جای کرده ام

سنگم که می زنند مگو کاین نهفته دار
کاین جلوه خویش را به ته پای کرده ام

بیرون کشم دو دیده که در عهد حسن تو
گه گه نظر به ماه شب آرای کرده ام

مجنون روزگار توام کز غم تو خو
با آهوان بادیه پیمای کرده ام

وصف تو نیست در خور خسرو، من این صفت
وام از سخنوران شکرخای کرده ام

هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
شمارۀ ۱۴۰۹



هر شب فتاده بر در تو خاک در خورم
یک شب مگر ز بام تو سنگی دگر خورم

جایی که تو کمان کشی، ای نخل فتنه بار
پیکان آب داده چو خرمای تر خوردم

روزی که بینمت ز پی دیدن دگر
شب تا به روز حسرت روز دگر خورم

گر تو خوشی که برگ مرادی نباشدم
از شاخ عمر خویش مبادا که برخورم

مستم کند ز شوق بسان شراب تلخ
خونابه غمت که چو شیر و شکر خورم

سیری هنوز نیست لب خون گرفته را
چندی که من همی ز فراقت جگر خورم

کمتر کرشمه کن که کشنده ست این شراب
بیچاره خسرو، ار قدری بیشتر خورم

هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
شمارۀ ۱۴۱۰



تلخاب حسرت است هر آبی که من خورم
خونابه دل است شرابی که من خورم

از خوردن جگر جگر من کباب شد
نبود سزای خورد کبابی که من خورم

هرگز نخوردم آب خوش خویش در جگر
تیغ است بی تو قطره آبی که من خورم

از خون خورم به یاد لبت قطره ای که نیست
طوفان آفت این می نابی که من خورم

سنگ است خسرو، ار نه کجا طاقت آورد؟
از شعله های دل تف و تابی که من خورم

هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
شمارۀ ۱۴۱۱



امشب من آن نیم که فغان را فرو برم
طوفان کنم ز دیده، جهان را فرو برم

شمعی به سینه و نتوانم برون دهم
جان سوخت، چند سوز نهان را فرو برم

بشناختم که لذت شمشیر و تیر چیست؟
هر دم ز بس که آه و فغان را فرو برم

خونابه می خورم ز دل آن دولت از کجا؟
کز لعل یار شربت جان را فرو برم

حسرت فرو برم، چو به سینه گره شود
آشام خون دل کنم، آن را فرو برم

نی سنگ ماند و نی دل سنگین در این خراب
تا طعنه های پیر و جوان را فرو برم

وه گر نمودی، ای اجل، آخر به پای زود
تا من ز خویش نام و نشان را فرو برم

روزی به روی ترشی از ابروی تو نرفت
تا کی ز دور آب دهان را فرو برم؟

من خسروم، شکر شکن، اما به ذکر دوست
خواهم ز ذوق کام و زبان را فرو برم

هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
صفحه  صفحه 141 از 219:  « پیشین  1  ...  140  141  142  ...  218  219  پسین » 
شعر و ادبیات

Amir Khusro Dehlavi | امیر خسرو دهلوی


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2025 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA