انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 1 از 3:  1  2  3  پسین »

شعرهای ضد جنگ


زن

 
شعرهای ضد جنگ

وقتی شاعران از جنگ می نویسند و از صلح می گویند.
در این تاپیک اشعاری با مضمون جنگ، ضد جنگ، صلح و مسایل حاشیه ای جنگ گذارده می شود.


کلمات کلیدی: جنگ، شعر جنگ، شعر ضد جنگ، صلح، شعر صلح
چون مات توام
دگر چه بازم ...!!؟!
     
  
زن

 
در جوخه‌های اعدام
پس از شنیدن فرمانِ آتش
سربازی زودتر از همه شلیک می‌کند
سربازی دیرتر
و ديگر سربازها، در میان این دو ...
قسم به مکث!
به اختلاف زمانیِ میان دو شلیک
ما همه سربازيم
آن که زودتر ماشه می‌چکاند
جلاد
آن که دیرتر شلیک می‌کند
عاشق
و مابقی مأموریم
گاهی اما یکی
اسلحه‌اش را
به سمت دهانی نشانه می‌رود
که فرمان آتش داده است
اوست که تنهاست.



چون مات توام
دگر چه بازم ...!!؟!
     
  
زن

 
کسی چه می داند
شاید همین لحظه زنی
برای مرد سیاستمدارش می رقصد
یا پیانو می زند و آواز می خواند
و جلوی جنگ جهانی را می‌گیرد!

چون مات توام
دگر چه بازم ...!!؟!
     
  ویرایش شده توسط: hhastii   
زن

 
يکي يک دانه ام
در آخرين نامه ات گفته اي
سرم تير ميکشد
دلم پريشان است
اگر دارت بزنند
اگر تو را از دست بدهم
نميتوانم زنده بمانم

زنده ميماني عزيزم
پراکنده ميشود
خاطره ام چون دود سياهي در باد
زنده ميماني خواهر سرخ موي قلب من
يک سال بيشتر طول نميکشد در قرن بيستم
تلخي مرگ
مرگ
مرده اي که از طناب آويزان است
به چنين مرگي دلم رضا نميدهد
اما
مطمئن باش عزيزم
اگر قرار باشد که کولي بي نوايي
با دست پر موي چون عنکبوت سياهش
طناب دار را به گردنم بياندازد
بيهوده به ناظم نگاه خواهند کرد
تا ترس را در چشمان آبي ش ببينند
من در نيمه تاريکي آخرين سحرگاهم
دوستانم را و تو را خواهم ديد
و تنها تلخي يک ترانه ي نا تمام را به خاک خواهم برد
همسرم
براي چه به تو نوشتم که اعدامم را خواسته اند
هنوز دادگاه در قدم اول است
و کله ي آدم را همچون شلغمي نميکنند

بسيار خوب
اين حرف ها را رها کن
اين ها احتمالات دوري است
اگر پول داري برايم يک زير شلواري بخر
درد سياتيک پاهايم شروع شده است
و فراموش نکن که همسر يک زنداني
هميشه بايد
فکر هاي خوب بکند ..

" ناظم حکمت"
چون مات توام
دگر چه بازم ...!!؟!
     
  
زن

 

به زن ها بگویید
برای نظامی هایشان
آرایش غلیظ کنند

برقصند
و آواز بخوانند
وجلوی ریختن خون 
هزاران هزار آدم بی دفاع رابگیرند

بگویید
موهایشان را باز کنند
و در خانه برهنه راه بروند
تا عطر زنانگی شان 
همسران شان را گیج کندو
از فکر جنگ بیایند
بیرون

به زن ها بگویید
زیبایی شما
از هر فرمانده ای فرمانده تر است
زیبا بگردید
وبا زیبایی تان دستور بدهید
از فرمان سر پیچی کنند

به زن ها بگویید
زیبایی شما
مرگ را هم می کُشد.


"سیاوش شمشیری"
چون مات توام
دگر چه بازم ...!!؟!
     
  
زن

 
ما به جنگ نرفتیم
در شالیزار ماندیم
و برنج غمگین به عمل آوردیم

"الهام اسلامی"
چون مات توام
دگر چه بازم ...!!؟!
     
  ویرایش شده توسط: hhastii   
زن

 

برخاستم و نشستم
برخاستم و نشستم
این زندگی جای ماندن نبود
به سقف خانه گفتم بایست
گفتم برگرد به روزهای قبل از ویرانی
چشم هایم را خمار کردم گفتم
مثل یک مرد بلند شو و سعی کن پناهم باشی
از سر راه دیوارها کنار رفتم
فریاد زدم من یک زن عربم
من یک زن عرب نبودم
فقط می خواستم کمتر بترسم
به حیاط رفتم
به دنبال چیزی که سفید باشد
به دنبال دستی که از زیر آوار بزند بیرون
زیر درخت زردآلو
وای خدای من!
زیر درخت زرد آلو
پتوی اول را کتار زدم
به صورت برادر م دست کشیدم
خواب صورتش به سمت کوهستان بود
هنوز هم دهانش را به شکل جنگ در آورده بود
تا حرفش را صریح زده باشد
پتوی دوم را كنار زدم
مادرم نگران کثیفی خانه بود انگار
نگران شیشه ی قاب عکس ها که پای کسی را زخمی نکند
احساس می کردم عمدا دو دستش را موازی هم گذاشته
عمدی بود دو زخم مشابه دو سوی صورتش
احساس می کردم برای شکل مردنش
همه چیز را از قبل مشخص کرده بود
پتوی سوم را کنار زدم
چیز جدیدی نبود
پدرم قبل از مرگ هم کاری به کار زندگی نداشت


مرده ها را نفرین کردم
زنده ها را نفرین کردم
درخت زردآلو را
و این دست لعنتی که پتوها را كنار زده بود
از سقف بی غیرت خانه بالا رفتم
انگشتم را مثل مربای شقاقل می جویدم
این زندگی جای ماندن نبود.


"بنفشه انصاری"
چون مات توام
دگر چه بازم ...!!؟!
     
  
زن

 
دستم را ول کردی
کوچه بن بست بود
بوی آبادان گرفتم
ای کاش
مردان عراقی
لیلای آن کوچه را میکشتند.


چون مات توام
دگر چه بازم ...!!؟!
     
  
زن

 
مرا مثل نداشتنت ... عمیق
مثل قدم هایت .....محکم
مثل رویاهایت ...باشکوه
در آغوش بگیر
زیباترین وداع هنوز اتفاق نیفتاده است

برای روزهایی که نیستم
عمیق
محکم
باشکوه

مرا در آغوش بگیر
با احساس مردی
که لب مرز نشسته و
می داند
به جنگ برود
یا از کشور
فرقی نمی کند
خانه اش آتش گرفته است


"منیره حسینی"

چون مات توام
دگر چه بازم ...!!؟!
     
  
زن

 

خدا کند انگورها برسند
جهان مست شود
تلوتلو بخورند خیابان‌ها
به شانه‌ی هم بزنند
رییس‌جمهورها و گداها

مرزها مست شوند
و محمد علی بعد از ۱۷ سال مادرش را ببیند
و آمنه بعد از ۱۷ سال، چین‌های کودکش را لمس کند

خدا کند انگورها برسند
آمو زیباترین پسرانش را بالا بیاورد
هندوکش دخترانش را آزاد کند
برای لحظه‌ای
تفنگ‌ها یادشان برود دریدن را
کاردها یادشان برود
بریدن را
قلم‌ها آتش را
آتش‌بس بنویسند


خدا کند کوه‌ها به هم برسند
دریا چنگ بزند به آسمان
ماهش را بدزدد
به می‌خانه‌ شوند پلنگ‌ها با آهوها

خدا کند مستی به اشیا سرایت کند
پنجره‌‌ها
دیوارها را بشکنند
و
تو
همچنان که یارت را تنگ می‌بوسی
مرا نیز به یاد بیاوری

محبوب من
محبوب دور افتاده‌ی من
با من بزن پیاله‌ای دیگر
به سلامتی باغ‌های معلق انگور

چون مات توام
دگر چه بازم ...!!؟!
     
  ویرایش شده توسط: hhastii   
صفحه  صفحه 1 از 3:  1  2  3  پسین » 
شعر و ادبیات

شعرهای ضد جنگ

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA