انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 33 از 57:  « پیشین  1  ...  32  33  34  ...  56  57  پسین »

اشعار ترکی


زن

 
در کنار زنان قهرمان آذربايجان چون نگار همرزم کوراوغلو ـ هاجر هم رزم قاچاق نبی ـ کلدانيه هم رزم بابک ـ زينب پاشا قهرمان مشروطيت ـ فاطمه بنت نعيمی رهبر قيام خونين حروفيان تبريز وده ها قهرمان ديگر اديبان و شاعران بزرگی از زنان بودند که خدمات ارزنده ای به ادبيات مشرق زمين نمودند از جمله پروين اعتصامی خورشيد بانو ناتوان پسته شکار قيزی مهستی گنجوی و...... صحبت شاعره ترکی است از تبارکنگرلو ازدنبلی های آذربايجان اين شاعره دختر کريم خان که از افراد صاحب نام تبريز بود ميباشد که بعد ها به نخجوان مهجرت کردند

حيران خانم مدتها در شهرهای نخجوان اروميه و بخصوص خوی زندگی کرده است زمان حيات ايشان معاصر فتحعلی شاه قاجار ميباشدحيران خانم عمری پر برکت داشتند و در طول حيات خود زمان سه پادشاه قاجار را درک کرده اند حيران خانيم نامزذش را در خلال جنگ های خانمان برانداز ايران وروس از دست ميدهد و تا آخر عمر دردمندانه چشم به راه بازگشت او ميماند و تن به ازدواج مجدد نميدهد حيران خانم تسلط ويژه ای به زبانهای ترکی و فارسی داشته است ودر طول هشتاد سال عمر خود مووفق به خلق آثار بديعی شده است که از نظر کيفيت در حد آثار نوابغ شعرا است
بويون سرو سهی زولفون معنبر جمالين يوسف کنعانه بنزر
قاشين عشق لرين قصدينه گويا خم اولموش تيغ سر افشانه بنزر
آچاندا گوزلرين آلير بو جانی ياتاندا فتنه دورانه بنزر
با خاندا نازيله تير نگاهين کونولده خنجر برانه بنزر
ديلون بولبول ساچين سنبل اوزون گل کج اولموش کیپريگين پيکانه بنزر
مه رخسارين ای حور بهشتی گلستاندا گل خندانه بنزر
ويريب باد صبا زولفون داغيتميش گل اوزده دسته ريحانه بنزر
لب لعل شفا بخشين عزيزيم بعينه چشمه حيوانه بنزر
خالين هندو صفت کنج لبينده اوتورموش تخت آرا سلطانه بنزر
سنين کوينده عاشقلر فغانی چمنده بولبول خوش خوانه بنزر
گوزوم ياشی فراقوندن اوزومه سراسر لولوء غلطانه بنزر
اگر چه عاشقين چوخدور وليکن اينانما هئچ بيری حيرانه بنزر
     
  
زن

 
علی آقا در یک خانواده روستائی زاده شد. بعد از چند سال تحصیل، مدرسه را ترک کرده و در شهر باکو برای امرار معاش به بقالی و سپس نجاری و خراطی مشغول شد. به دلیل استعداد و شوقی که به ادبیات داشت، روزنامه ها و نشریات مختلفی را که در باکو چاپ و منتشر می شدند مطالعه می کرد. اشعاری را که سروده بود برای دوستانش می خواند و بر اثر تشویق همین دوستان، مدتی را در نزد شاعر بزرگ باکو، عبدالخالق یوسف به فراگیری فنون شعر پرداخت. در جلسات ادبی که در منزل استادش برگزار می شد شرکت می کرد و از محضر ادبا و شعرائی چون آقاداداش منیری و صمد منصوری و عبدالخالق بهره می جست. اشعار خود را نیز در همین مجالس عرضه می کرد. تخلس واحد را نیز در همین مجلس ادبی به او دادند.

به راستی که واحد در بین اقوام ترک زبان جهان همیشه زنده است، چرا که اشعارش را مردم ازبر هستند و هنرمندان دنیای موسیقی بر شعر های واحد آهنگ می سازند و خوانندگان ترک زبان اشعارش را می خوانند. علی آقا واحد برای اولین بار یکی از اشعار خود را در روزنامه ی اقبال باکو به چاپ رساند و بعد از آن همه ناشرین مجلات و روزنامه ها طالب چاپ اشعار وی شدند.

واحد در جوانی عاشق دختری به نام زلفیه شد. ولی زلفیه علی جوان را با همه ی احساسات پرخروش و عواطفی که مختص انسان هائی با روحیات شاعرانه است تنها گذاشت. علی بعد از شکست در عشق زندگی را طور دیگر می دید. و برای بیان دنیای تجرد خود به سرودن شعر روی می آورد.

دیندیر مَدی ای دل سَنی جانان، عجب اولدی

ائتدین نَه قَدَر ناله و افغان، عجب اولدی

یوُز دفع دئدیم وصل تمناسینه دوُشمَه

یاندیْردی سنی محنت هجران، عجب اولدی

دوران زندگی شاعر شاعر با تحولات و رخدادها و دگرگونی های مختلف سیاسی و اجتماعی سپری شده است. قسمت های شمالی ارس و نواحی قفقاز که در اثر بی لیاقتی های شاهان قاجار از دامن ایران جدا و به روسیه ی تزاری الحاق شده، در ایام جوانی شاعر، دستخوش تحولات اجتماعی و سیاسی غیر قابل پیش بینی می شود. انقلاب بلشویکی لنین به دیار واحد می رسد و حکومت دیکتاتوری کمونیسم با نام اتحاد جماهیر شوروی همه سرزمین های روسیه و قفقاز را تحت تسلط خود در می آورد. با آغاز جنگ جهانی دوم و خود نمائی های استالین سبب حمله ی ارتش آلمان به شوروی و اشغال اراضی آن می شود. در چنین شرایطی جوانان جمهوری خود مختار آذربایجان... نیز به جبهه های جنگ با آلمان نازی اعزام می شوند. واحد هر روز خبر کشته شدن هم ولایتی های خود را می شنود و در تقبیح هیتلر چنین می گوید:

بیلدی عالم هیتلرین خائنلیگین، ادنا لیغیْن

یاغدیْریْر میلیونلا دونیا خلقی نفرت دوُشمنه

حاضیْریْق واحد، صداقتله وطن اوغروندا بیز

هر زمان گؤستَرمَگه قطعی جسارت دوشمنه

بعد از پایان جنگ استالین استبداد را به حدی رساند که هیچ کس جز به خواست حکومت مرکزی قادر به تفکر و بیان نبود و صاحبان فکر و قلم حق ابراز نظر در امور اجتماعی مخالف میل حکومت استالین را نداشتند. در چنین اوضاع سیاسی علی آقا واحد در روزنامه ها و مجلات ترکی زبان فعالیت می کرد و چاپ اشعارش تضمینی برای فروش نشریه بود. و از آنجائیکه تعریف و تمجید از سیاست های حکومتی در رسانه ها، باعث ایجاد یک تفکر همگون با حاکمیت در جامعه می شود، علیهذا حکومت کمونیستی نیز سیاستی را در مدیریت رسانه ای پیش گرفته بود که تعریف و تمجید از استالین و خط فکری و سیاست های وی، به ابزاری برای ترقی و ارتقاء مقام و مال اندوزی برای دنیا طلبان شده بود و اکثر نویسندگان و ادبا قلم خود را در خدمت مجیز گویی به استالین و مداحی از حاکمیت کمونیستی به کار گرفته بودند. در چنین حالی واحد هرگز نخواست شعر خود را به دروغ و تملق آلوده کند و بر اثر همین رفتار کار خود را در مطبوعات از دست داد و علیرغم مراجعات مکرر ماموران حکومتی حاضر به همکاری و تعریف از حکومت کمونیستی و استالین در نشریات نشد. یکی از کسانی که به دستور استالین در جمع هیئات حاکمه ی باکو منصوب شده بود فردی به نام میر جعفر باقر اوف بود که به مرد خون آشام و جلاد معروف بود. وی چنان کرده بود که واحد تحت فشار مالی قرار گرفته و زندگی را به سختی می گذراند.

علی آقا واحد در هفتاد سالگی به سال 1965 میلادی چشم از جهان فرو بست. او تا آنجا مورد غضب عمال حکومت کمونیستی شوروی قرار داشت که وقتی در اتاق مخروبه اش جان سپرد دوستداران و علاقمندانش از ترس مامورین حکومتی جنازه اش را مخفیانه به قبرستان انتقال دادند. چون خوف این را داشتند که به دلیل کینه ورزی اجازه ی دفن جنازه ی واحد را در باکو ندهند. جسم او رفت ولی روحش از این شاد بود که اشعارش در این جهان خواهند زیست تا ذوق های ادبی را سیراب کنند.

پرفسور بیگدلی در مرگ شاعر می نویسد:

خبر مرگ استاد غزل «واحد» را شنیدم و به خانه اش رفتم. جنازه اش در داخل یک تابوت چوبی قرار داشت که با یک جاجیم کهنه پوشانده شده بود. محل زندگی واحد یک اتاق تنگ و تاریک و محقر بود.

شعر زير يكي از سروده هاي استاد علي آقاواحد مي باشد:

سالدی هیجران اودونا اول بت مه پاره منی

ائیله دی زولفوتک هیجرینده گونو قاره منی

درد طغیانیمه بیجا یئره زحمت چکمه

تاری شاهددی طبیب اؤلدورو بو یاره منی

قیلدی کونلوم قوشونو حلقه زولفونده اسیر

وار خیالی چکه منصور کیمی داره منی

سرکویوندا وطن قیلمیش ایدیم دیلدارین

اوزدو وصلیندن الیم ائیله دی آواره منی

من تک عالمده غم و درده گرفتار اولسون

کیم کی حسرت قویوب اول مهوش دلداره منی

سن بو حسنیله زلیخای جهانسان ای مه

نولا عشقین چکه یوسف کیمی بازاره منی

واحدا زولف نیگاریم اینجه لدی تنیم

کیم گؤرو بنزه دیر اول زولفده بیر تاره منی
     
  
زن

 


صمد وکیل اوف متخلص به وورغون؛ یکی از پیشگامان و پرچمداران شعر معاصر و نیز از افتخارات آذربایجان می باشد که در سال 1285 شمسی در روستای صلاحلی از توابع شهر قازاخ؛ جمهوری آذربایجان چشم به جهان گشود. وی ایام طفولیت را در دامنه های سر سبز مشرف بر کرانه ی مصفای رود کر که روزگاری شاهد قهرمانی ها و از خود گذشتکی های نیاکانش؛ جهت حراست از مرز بوم خود بوده سپری کرد.

اولین شعر صمد وورغون که در هجده سالگی سروده شد دیری نپائید که محبوبیت خاصی در میان شعرا و ادبا و شعر دوستان کسب کرد و به دنبال همین افتخار مجموعه اشعارش به حلیه ی طبع آراسته شد و چندی نگذشت که نسخه هایش دست به دست گشته و در کمترین زمان نایاب گردید.

وورغون این شاعر غنایی آذربایجان از معدود شاعرانی بود که وطن و خلق خود را حقیقی و صمیمی دوست می داشت و در عین حال یکی از انقلابی ترین شعرای معاصر بود که بیشتر اشعارش ورد زبان خاص و عام بوده و پاره ای از شعرهایش به مثل ها و ترانه ها و گنجینه پربار و عظیم فولکلور راه یافته که نمونه های بارزی از آنها را شاهدیم.

اگر هر شاعری از خود طرز سبکی به یادگار می گذارد و همچنین طرز سخنی دارد می بینیم طرز سخن وورغون مخصوص خود اوست. چرا که اکثر شعرا که به استقبال شعرهایش رفته اند با شکست مواجه شده اند و به جایگاه شعری او نتوانسته اند راه یابند چرا که او جایگاه ویژه ای داشت و هم طراز شعرا و نویسندگان بزرگ آذربایجان به سان جعفر جبارلی؛ حسین جاوید؛ محمد سعید اردوبادی؛ میکائیل مشفق؛ عبدالله شایق؛ سلیمان رستم و علی آقا واحد بود.

صمد وورغون علاوه بر پیشه ی شاعری؛ نمایشنامه و درام نویس بزرگی بود که در تاریخ تئاتر آذربایجان نقش به سزائی را داراست. از معروف ترین نمایشنامه های به اجرا در آمده اش می توان "واقف" را نام بردکه در سال 1937 به روی صحنه رفت و شرح حماسه های شاعر بلند آوازه آذربایجان یعنی ملاپناه واقف در مقابل خون خواری چون آقا محمد خان قاجار بود؛ پس از آن "خانلار"؛ "فرهاد و شیرین"؛ انسالن و ده ها منظومه جاودان دیگر.

وورغون در ترجمه آثار دیگران به زبان ترکی فعالیتی چشمگیر داشت. چنانکه لیلی و مجنون حکیم نظامی گنجوی را به طرز زیبائی ترجمه کرده یا فنر و اولوم(فانوس و مرگ) اثر ماکسیم گورکی ادیب برجسته روسی یا یئوکئنا اونیکین اثر الکساندر پوشکین و نیز قسمتی از منظومه روستا وئلی با نام پلنگ دریسی گئیمیش پهلوان (پهلوانی که پوست پلنگ پوشیده بود) که هر کدام در نوع خود بی نظیر می باشند. او بارها از سوی شخصیت های بین المللی مورد تجلیل قرار گرفته که در این میان ادیب بزرگ و برجسته فرانسوی لوئی آراگون در موردش چنین گفته... وورغون از افتخارات ادبیات است. منه بئله سویله دیلر(به من چنین گفتند) یکی از منظومه های او است که در جنگ وطن جبهه از زبان یک سرباز آذربایجانی که در واپسین لحظات زندگی بود الهام گرفته و نوشته شده است که در نوع خود کم نظیر است...

اشعار وورغون چنان قلب ها را تسخیر کرده بود که هر زمان و هر جا ورد زبان مردم بود. مثلا می گوید... سربازی مجروح شده در نبرد با دشمن در واپسین لحظات حیات به دکتر معالج خود چنین می گوید آقای دکتر به زنده ماندنم امیدوار نیستم؛ می دانم که خواهم مرد؛ ولی تقاضا می کنم لحظه ای اجازه دهید تا شعری از شاعر دلخواهم صمد وورغون را برایتان بخوانم و سپس اشعار زیر را زمزمه می کند:

ائل بیلیر کی سن منیم سن

یوردوم یووام مسکنیم سن

آنا دوغما وطنیم سن

آیریلار می کونول جاندان؟

آذربایجان- آذربایجان

پس از اتمام شعر فوق چشمان کبود خود را بر روی هم می نهد و دکتر معالج خود را در ماتم می گذارد. شعرهای صمد وورغون به چندین زبان زنده دنیا ترجمه شده و با استقبال شعر دوستان مواجه گردیده است. با آن که شهرت و آوازه شاعر در سنین جوانی مرزها را در هم شکسته و شهره آفاق گشته بود.


نوروز بایرامییدی اوشاقلار مکتبه تزه گئییب گلیردیلر

منیم یاماقلی کؤینگیمه باخیب باخیب گولوردولر

آغلایا آغلایا قاییتدیم ائوه آنام قوجاقلادی اؤپدو اوزومدن

اوشاق عزیز گونده سینماسین دئیه آنام جئهیزلیگی یورقان اوزوندن

منه اوز کؤینگی تیکدی هدیه... من ده ایکی دفعه اوزوندن اؤپدوم...

ای مئهریبان آنا ای عزیز آنا حاییف کی اوگوندن حسرتم سنه....
     
  
زن

 


"گئدیریک"

باهاردا باشلانیریق، قیش گلیر بیتیب گئدیریک

سامان کیمی دوشوروک یئللره ایتیب گئدیریک
فلک بیزی قووالیر بیزده دورمادان قاچیریق

بیر آزجا دینجه لیریک یو کلری چاتیب گئدیریک
نسیم کیمی اسریک ،چای – بولاق کیمی آخیریق

گونش کیمی چیخیریق ،آی کیمی باتیب گئدیریک
قوجالداراق بیزی دنیا اوزو جاوان یاشاییر

مین آرزی – حسرتیله وارلیقی آتیب گئدیریک
بو قارقیمیش فلک ایله آلیش – وئریش ائدیریک

ده یرلی عومرو ده یره- ده یمزه ساتیب گئدیریک
گوزون یوموب آچیسان ایل دونور اولور بیلدیر

سورا اولور اینیش ایل ،ایل لری اوتوب گئدیریک
گولن آز اولدو بو گلشنده ،آغلایاندار چوخ

گولوش له آغلاماغی بیر-بیره قاتیب گئدیریک
اوذکده بسله ییریک شوخ گوزللره سئوگی

سئویلی سئو گیلینی دردیله آتیب گئدیریک
بیزی هارا آپاریر بو بهار ،پائیز ،یای ،قیش

اجل گلنده یوموب گوزلری یاتیب گئدیریک


     
  
زن

 


"آی بولاغیندان گلیرم"

منی پئشواز ائله یین،سئوگی باغیندان گلیرم

عشق دیوانه سی یم،یار یاناغیندان گلیرم
بولبولم،مست ائله ییب گولشنی خوش نغمه لریم

گول- چیچک وورغونویام،یاز قوجاغیندان گلیرم
سوقتیم سیزلره بیر سینه اورک ماهنی سیدیر

دوشوقانلی- قادالی لاله داغیندان گلیرم
یانمیشام بیر گوزه لین شمعینه پروانه کیمی

سونمه ین بیر آووام، عشق عشق اوجاغیندان گلیرم
ای قارانلیقدا گزنلر ییغیشین دان سوکولور

من ایشیق ماهنی سییام آی بولاغیندان گلیرم
یار میشام داغلاری مین شوقیله فرهاد سایاغی

آجی چاغلاردا دا شیرین سوراغیندان گلیرم
چکمیشم زنجیره دریاده دلی دالغالاری

صلح پیمانه سی یم،می چاناغیندان گلیرم

قویمارام بیر ده آپارسین داها سئللر سارانی

دایاغام خان چوبانا سئل قاباغیندان گلیرم
دلی سوو یاز کیمی یم گوزلری آغلار گولوروم

بولودام چنلی داغین قار سازاغیندان گلیرم
منی گوءزدن سالان آی گوءزلری جئیران! آییق اول

عشق دیوانه سی یم یار یاناغیندان گلیرم


     
  
زن

 


نينوا ده قان ياقاندا

آخمادي داياندي چايلار

نيزه اوستونه دوزولدو

قان لا بسله نن هارايلار
گيديلر قارا ملك لر

پوزقون اولدولار فلك لر
چايلارين سيناندا قدري

غيرتين باشي اوجالدي

دنيادا آدي حسينين

عزته نشانه قالدي
خنجرين اينانجي ياندي

قان كسر ليگه ايناندي
قويدي ميدانا اياقين

اولدي جان قيلينج، الينده

قانلي سون گونون بيلير كن

وئردي ايمضا اولينده
هاردا قان هارايدا اولدو

ظلمه قارشي قايدا اولدو
ايسته دي شهادت ايله

پارلاسين بو سوز گونش تك

ننگ ايله ديري قالين جا

عزت ايله خوشدور ئولمه ك
ايندي هاردا وار دين آدي

باشدا وار حسينين آدي
هر سحر گوزون آچاندا

قانلا بسله نر افق لر

هاردا سيز يانار ئوره ك لر

سيزي سس له ير افق لر
حقه گر كي ماييل اولساق

كربلا ده قانلي بايراق


     
  
زن

 


عشق عالمينه صلح وصفا اولماسا اولماز
معشوقه گرك ناز ايليه عاشق مسته
معشوقه اگرعاشقه نازايليه خوشدور
زلفون گوزليم عطري دولوب دشت ودمنده
آهوني ايدوب نافه گشا عطرجبينون
سال بوينوما زلفون ايپني داره چكوم باش
ساقي سنه قربان منه ويركاسه زرين
مي جامي اوجوزاولسا مني مست ايده هيهات
همسراوجوزاولسا اولاراولادون اوجوزلي
هربيرگوزلين عيبي وار عالمده گوزلده
هردرد گله عالم عشقونده روادي
بيرباخماقون هردرد دله عين شفادي
ني تك گيجه لرصبحه كيمي قلب سزيلدار
قوي دايره عشقه قدم مطلبه يول تاپ
دوتسان سنق الده اليوي حق دوتار آخر
قويما يخلا مردي يخلسا اواوزيله
گرمغربيه روح قدس خامه ني ويردي

اوزعشقنه عاشقده فدا اولماسا اولماز
معشوقه ده گرنازوادا اولماسا اولماز
اما گينه ده عشقه جفا اولماسا اولماز
كيمدورديه تا دشت ختا اولماسا اولماز
آهوده اگر نافه گشا اولماسا اولماز
گرداريده عشق اهلينه جا اولماسا اولماز
مي كاسه سي زرين وطلا اولماسا اولماز
بگمازيده گرآب بقا اولماسا اولماز
ظاهرده نه سيرتده بها اولماسا اولماز
معشوقده گرنازوادا اولماسا اولماز
عشق اهلنه گردرد دوا اولماسا اولماز
معشوقه جمالنده شفا اولماسا اولماز
عاشقده گيجه درد وصلا اولماسا اولماز
عاشقده گيجه ياري دعا اولماسا اولماز
دنياده جوان مرده عطا اولماسا اولماز
چوخلاري يخارمرده صفا اولماسا اولماز
منظومه ده گرلطف خدا اولماسا اولماز


ساري تل ساري تلون قلبلري قان اليوب

توكموسن ايله كه سن گل يوزوه ساري تلي

آتوب اول سبحه ني زناري ساليب گردننه

ساري تللرمني يوسف كيمي مين چاهه سالوب

اوگوزل صورتوي گوردي ترنجون يرينه

آي اوزوندان اوساري تللري بيرچك اويانا

كهربا تك ساري تل كاه دلي جذب اليوب

توكولوب صورنوه تل به تل اول ساري تلون

ايدوب آواره كليمي اوگوزل طره لرون

آدمي ايلدي اخراج نه بوغدا اوتلون

مني آلسان قانادون آلتنا عشاق دير

اوساري تل ايلدي گورنجه ايوبي اسير

آيروب سينمه توكسن او ساري تللروي

صبح وقتي ديه يل پخش ايده گل صورتوه

آلا گوزلر ساري تل آتدا سها دورگورونور
ساري تللردي سالوبدورچوله بومغربني


گوزلرون موجي اورك بحريني طوفان اليوب

شيخين آرامين آليب جسمني بيجان اليوب

چخادوب بيتدن آواره صنعان اليوب

نه زليخا اوني عشقون بله زندان اليوب

كسوب اوزاللريني دامنني قان اليوب

گورسون آي گون نجه رخساوري تابان اليوب

مني چولدن چوله آواره ميدان اليوب

نه طلا گل يوزوي مركزخزّان اليوب

صورا درياده دچارغم طوفان اليوب

كتدي بوعالمه سرگشته وحيران اليوب

سايه سنده اوني سيمرغدي پنهان اليوب

دربدرايلدي سرگشت بيابان اليوب

ديه سن خرمني سنبلدي گلستان اليوب

ديرعشق اهلي نه قدرتدي نمايا ن اليوب

ايله پارلاخدي گوگل مهجه سني قان اليوب
بوقدردرديله عمرون گنه طولان الييوب


     
  
زن

 


گلمیش وجوده صحبت غوغا گرک یازام
ترکی دلین ایدوب قدغن دولت فخیم
دولت ایدوب گنه قدغن آذری دلین
تبریزجماعتی یغشوب ایتدی انقلاب
قان ویردی اذريلرایدور مالا سلطنت
بیرعده کدینی بیزه ارباب ایدوب بولار
یرگوی خزانه ایدی بوکشورده لاجرم
مستاجرآروادی ساتوری موجره اوزون
هرقدرایسته سن خیاوانداتاپ ارودای
معتادایدوب جوانالاری دولت بله بله
قرخ یدی جورمخدره بازاری دولدوروب
ایشک مینن که ضدگلوله مینوربوگون
عمامه تاج اولوبدی عباشال خسروی
آزادلق ایستین ساتولوبدور یرآلمیا ایتسه مددکه ذوالمن یکتاگرک یازام
منده ایدم مبارزه پیدا گرک یازام
قویمورکتابی چاپ اولا اماگرک یازام
مسندیتشدی فاسلارااما گرک یازام
ایندی بینمیری بیزی مالاگرک یازام
قارپزدرن اولوبدی هویداگرک یازام
ایندی اولوبدی یولچی رعایاگرک یازام
بلکه ویره اجاره بهارا گرک یازام
ویربیریرآلما شورباپولون تاگرک یازام
تاایتمه سین حکومته ایذا گرگ یازام
ناموسلارین ساتوب آلا گویاگرک یازام
دورت آروادهربیری ایدوب ابدا گرک یازام
هربیرآخونداوارنچه حوراگرک یازام
ملت ایدوبدی مالانی ابقا گرک یازام
گوروم بلبل سنون دایم سوزوندا اعتباراولسون
وراندا تاره مضرابی قویاندا باش گل اوستونده
یاتوبدوریان یانا غملرگنه ویرانه گویلومده
داریخدیم گوشه عزلتده دایم اولمادی بیرکس
دولاندیم دوردنیانی تاپام بیر اهل دل اما
جوانلق گیتدی الدن بولمدیم قدرین گرگ ایندی
گوگل مرغی اوچوب قوندی بوآذربایجان اوسته
دیوم بوتاریله بیرسوز که آذربایجان اهلی
ویرون سیزال اله همت ایدون بوداردنیاده
بولن قدرین اولارکه عمرایدوبله چوخ وقاریله
اولارکه شعره دارادورمغامیله یازوب شعرین
گوروم ای آذراوغلی قزگلین اصلان تک اوغلانلار
آچلسین گل چچک عمروزده دایم باغ وبستان تک
گل آچسین باغلاروزعشقیله اولسون قلبوزآکنده
سنق الدن یاپش دوتسون الون تا کردگارالله
گتورساقی می نابی عاشق وورسنده مضرابی
دولانسین مجلسی رقاصه بزم ولا وورسون
وروم تاراوسته مضرابی دیوم ای قامتی رعنا
دولان بیرباخ بونالانه داخی نازایلمه بسدور
دولاندیرگوزلرون جامین منی مست ایله عشقونده
دوداقون قوی دوداقیمده آچلسین گشن عشرت
وصالون اولسا قسمت بیرگیجه بوعشقه آنداولسون
دعاقیلام گیجه یلداکیمی عمرونده طول اولسون
باکی شهرینده بوشعری یازوبدورمغربی یارب گل آچسین گلشونده چایلاراخسین جویباراولسون
آجلسین باب بختون سوزلرونده خوشگواراولسون
پائیزچخسین گوزتلیرمرغ دل بیرده بهاراولسون
سنان بوگویلومی آلسین بوغملرتاروماراولسون
اوخوم دگدی داشا گوردوم گرک بودل نزارا
بیرالده خامه حسرت بیرالده تارتاراولسون
دیدیم بیرباش چکوم گویلوم آچلسین بخت یار
سیزه یاورایکی دنیاده حق پروردگاراولسون
سیزون تک نسل آینده ایلوزده افتخاراولسون
قوجا بوسن وسال اهلی ایلوزده یادگاراولسون
بولون قدرین جهانداهربیری بیرشهریاراولسون
گونوزخوش زندگانلق سیزلره دایم گواراولسون
هامی ایللرواراولسون روزگاروزلاله زاراولسون
مخالف دشمنوزبرگ خزان تک تاروماراولسون
گوروم الدن دوتان اللرجهاندا پایداراولسون
آچلسین گویلومزقویما گوگل بیله خماراولسون
ایاق بلکه بوعشق اهلی دوباره مست یاراولسون
گتورشانه وروم زلفون آجلسین شانه واراولسون
اماندی قویما هجرونده بوعاشق سوگواراولسون
داخی قویما بوعاشق هجریده زارونزاراولسون
قویوم یوزسینه وه قسمت منه باغ اناراولسون
گیدوب تاصبحه یالوارام آچلما لیل تاراولسون
یانارعمروم باغی مندن اگر دلبرکناراولسون
رضااولما بو آذربایجان اهلین فکاراولسون


     
  
زن

 


جهاندا كشور اباد ملك ايراندي
تمام دنياداهرزادباهادي حتي چورك
بازاردان ال كره ني اوش كيلو چاتانداايوه
گيدورسن هريره باقال يازوب لوان پنيري
چلوكبابيده مخصوص ويروردوروللا صفه
ماياسي آلتي تومن پول ويرنده اون سگز
خانملارين گوروسن قول قچي ايشيكده قالوب
ايدوب بزك دولانورايوده ارده شا مسيزدي
ايشيكده عطري ووروراوينادوردالي قاباغين
اواوزكه ايري بوروخدي چوخورلاري دولمور
ماتيك سوزوردوداقندان كه ايريسي دوزله
كيشي دينده كه چاي وير.. تون دوتورچغرير
زومارخاراندا تيكيرشالواري خوتي گتورور
آلاندابوغداني دورديوزتومندي بيركيلوئي
اداره لرده بيري ميزباشنداويرسه جواب
مسلمان اولسا كه ويرمزجواب مشتريه
نوكردگول كه مسلمان سنه جواب ويره
كه قلبه گلميه ارباب رجوع ديوبله سنه
دوزايشلينده بولورسن داداش پژواولماز
اوازحقوقيله اولماز آپارتمادا سونا
بزكليوب اوزونيمنتظردي گن دللاخ
گيدنده بيميه بيرازحقوقيدن اوتري
قيام ايله ميشوخ كوخ نشينلره خاطر
اوجوزلي شيلري چيندن الوروزيرگتورور
گيرنده باكلاراسن وام آلاندااوش مليون
وزيروكيل ولي بيردن آلوللا قرخ ميليارد
فساد مالي ديوللر جنايته بولونه
قويوبلارآديني شركت آتا هواپيما
ديولله مغربيه دينمه يوخسازنداندا

بله ابادلقا دنيا نين اهلي حيراندي
فقط بوكشورايرانداهرزادارزاندي
باخاندا هاميسي تبديل اولوبدي ايراندي
وليك اصلده اوش يوز حلبده ليقواندي
تمامي يخ زده گويا كه گوشت جيراندي
نمازدا گوزياشي گويا جناب سلماندي
گناهي يوخدي كاسبدور كه قصاطوماندي
باخاندااينادا باخسان بزكلي خورتاندي
ايوينده ويسكس ياغي بيرده پشمي طوماندي
نقدري ال له شيرآخركوروركه كرشاندي
لباسي مانتوي بيردن گوروركه الواندي
قوناق گورنده جواندي چوغنچه خنداندي
ساتاندا ماركي گورورسن اميركاالماندي
چوركچي مين يوزه دائم ساتورنه طوفاندي
يقين ايلمه مسؤلي دوز مسلماندي
جوابي دوزوير داراي ايري ادياندي
بيرآججاسال دخيله اوندا گورنه انساندي
رجوعون اربابي مسؤليدي چوخ اوغلاندي
دوزايشلين ده آخردا ژياندي پيكاندي
گركدي پول تاپاهرطوريله كه عنواندي
پژومينه دولاناعينك آتداجيراندي
ديورسوماليه ويردوخ كه ماه احساندي
يتشدي كاخ نشينه غريبه دوراندي
باخانداماركنا لاپ دوزدوزنده لبناندي
گركدي قرخ نفر امضاايده ايشون ياندي
نه امضاواردي نه ضامن ديسن ايشون ياندي
كيمه وارارتباطي امر شاه ايراندي
وكيللرينديله گورسن نقدري جولاندي
گيدوب يقين گوره سن كه ايوون نه ويراندي
دشمن هاراساندي گنه بووارلقمزدان
ظلمه اوزوموزهاي ويريروخ ظالمه نصرت
البته كه يرتق دولانوب چخدي كوركدن
يارانه ني هراي ويريروخ بيزفقرايه
يوخدورفقرامن ديورم سن گل اينانما
موجراپاروراروادي چون يوخدي اجاره
دكترداواني بيمه ويرور ورچپه اما
يوخدوربيري تاهرگيجه ياتسين خياواندا
پيسرداخي قالموربيري سالسين بوجهاندا
يوخدوررضاشاه چكمه سنون آلتناسالسين
شاققلداخ آخور كوينگنون بويني قريزدي
شاعرقلمي ظالمي مدح ايلمزاوغلان
شاعرقلمي تيغ دوسردي بولن اولسا
ذلت آديني قويما يازان وقته تقيه
اولادوطن بوشلودي جمع شهدايه
گوربيربيرينه شيطان اولوبدوروطن واغلي
قويماگنه بومغربني چخدي جزخدان
اوچ مين مين اولان مليونادي مال فاساددي
نفتين پولوني باس يريسين خلق ياتوبدي
متني اوتوروب شعره ديوردستوري يوخدي
بيرشاخه يومورتادولانوب يدي مين اولدي

ظلمون كاساسي اشدي داشوب كارلقمزدان
ظلمت گيجه سي كام آلوري قارلقمزدان
اوزايستوري بيرعده ده آستارلقمزدان
ازبسكه گليرواردي بزه هارلقمزدان
سوكوزه سي دريادي بوناچارلقمزدان
داي يوخدي خبرايوده قاباخ يارلقمزدان
اثاري تاپولموراودي بيمارلقمزدان
بوگوستريري عالمه بيكارلقمزدان
سالدوخ اشاقا باشيميزي خوارلقمزدان
حاكم بيزه داي حوزه دي ديندارلقمزدان
قويموش پالاني چگنمه هوشيارلقمزدان
قويروخ بولامازبيرنچه دينارلقمزدان
گلشن پوزولوب گيتدي بيله خارلقمزدان
باش اگمه ديمه باش اييروخ بارلقمزدان
باعثدي اولار بيربيله پالتارلقمزدان
دريادييروخ گولچيه ده كورلقمزدان
شاعردييروخ گوركيمه ناچارلقمزدان
كبريت چوپوني باس بيزه مسمارلقمزدان
لبنانيله سورييه وير وارلقمزدان
ايرادايله سن قوي بيزي اثارلقمزدان
قشقيردينه سن دنيادا هنجارلقمزدان


     
  
زن

 


ساقی گتورپیاله گلوب فصل نوبهار
درج دهانی ابربهاراشدی شوقیله
قامت آچوبدی سرولب جویباریده
لب خندغنچه لذت آب طرب گنه
هدهدویرورخبرکه گلون گلستانیده
ساقی دولان بوباغی گنه الده جام می
جامیله شادقیل غم واندوهیدن بزی
قوی تردماغ اولاچمن اهلی اوجامیدن
زاغ و زغن ایدوب اوزون اماده گلشنه
اما بهاراوگون اولی ابنا ء کاینات
بنیان جوروظلمی ایده سیل اتحاد
زاهدقویوب تقیه نی تاراحت عمرایده
کاخ بلند عزت وآزادگی عمل
آزادلق ایستین چکرال جان ومالدن
بیرعده هم اوزون همی خلقی ساتارگیدر
هریرده لقمه نان اولا تزسفره سین آچار
نه دوست بولرنه قوم وقرابت نه دوزچورک
آننی توزون گرک سیله قانیله مرداولان
بیرعده عقده دارعقب مانده شخصلر
بولمزوطن ندی ندی ملت ندورجفا
چوخ قهرمانلار ایلراوزون مخفی خلقدن
سایمازندورمقام وندورثروت ومنال
ساتمااوزون گلوب گیدنه ساخلاشانوی
بیرلقمیه ساتلما بشرساخلا حرمتون
ضامندی روزیه که ویروب قولونی سنه
تولانمیوبدی سیم وزره مغربی اودور مست ایله جام عشقیله تاگلمه مش خمار
جوش وخروشیله یول آچوب موج آبشار
تاسایه سنده دالدالانا گل به یاد یار
ایلوراشاره هربری تا گلدی نوبهار
گللرآچوب بهشته دونوب باغ روزگار
عشاقی قویما بیربله با حال انتظار
گلنارباده ئیله اولاخ بلکه هوشیار
تاپرده لرگیدوب رخ یاراولسون اشکار
رخنه سالا ایده گل و گلزاری تارومار
آزاداولا چو سرو تعلق گیده کنار
ویران اونوعیلن کی خزانی پوزاربهار
عاشق ولیک قانیله ظلمون ایوین یخار
اولموش بنای صدق وصداقتده استوار
اولمازکنارحب وریاستده برقرار
چخسین آدی ندوراونا عزوشرف وقار
رنگین ایدرعوض اولی ابن الکلام وار
ظالم گورنده تزیتشر دسمالین آچار
محبوس اولوب اگلمیه تز سروسان اولار
هریرده گوستروب اوزونه تاپسین اعتبار
هریرده گون چخادوشراوردا ویررشعار
عزلتده یا که گوشه زندانیده یاشار
حب الوطندن اوتری گیدرتا بپای دار
احسن دیوب سنی یارادان ایلوب افتخار
بل هم ازلدن اسگیگ اودورکه اوزون ساتار
روزیدن اوتری ایتمه خلاف آتدا استتار
وارخلق ایچنده عزتی معلومیدوراولار


     
  
صفحه  صفحه 33 از 57:  « پیشین  1  ...  32  33  34  ...  56  57  پسین » 
شعر و ادبیات

اشعار ترکی

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA