۸۶
دستم به تو نمی رسد ،
حتی در شعرهایی
که با دست خودم می نویسم ...
پس هم چنان
در ارتفاع دورترین استعاره ها بمان !
مباد
که دست کسی به تو برسد ...
.
.
.
۸۷
فکر کنم باران دیشب
مرا شسته
امروز
توام ...
.
.
.
۸۸
از این دوستت دارم ،
به این که هوای تو را دارم ،
که دارم این لحظه را
که دوستت دارم ...
همه این ها را دارم ...
جز همین تو را
که دوستت دارم ...
.
.
.
۸۹
من باور نمی کنم که زمین گرد باشد ،
از هر طرف که می روم ...
به خودم نمی رسم ...