انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
داستان سکسی ایرانی
  
صفحه  صفحه 4 از 4:  « پیشین  1  2  3  4

خیانت همسرم باعث شد مهاجرت کنم


زن

 
گریه های الهه هم بهش میومد و جذابیتش رو به زعم من بیشتر می کرد به دست و پام افتاده بود ومیخواست لباساشو که گرو نگه داشته بودم بهش بدم بره ولی مگه میشد کوتاه بیام و بیخیال کونش بشم ناله ها و التماس هاش تبدیل به فریاد توام با گریه شدید شد و من برای لحظاتی ترسیدم صداش به همسایه ها برسه ناخوداگاه یک کف دستی محکم به بازوش زدم و خوب شد به صورتش نزدم وگرنه جای کف دستم روی پوست لطیف صورتش قطع به یقین

میموند اونوقت مدرک واسه شوهر جاکشش میزاشتم رو کف اتاق ولو شد و گریه می کرد دلم به حالش سوخت و رفتم بغلش کردم و نوازش و بوس و دست رو موهاش کشیدم و کم کم آرومش کردم و بیخ گوشش حرفای شیرین واسش زدم تا اینکه لبخند ر و لباش آوردم وبهش گفتم عاشقت هستم این دستم بشکنه عزیزم قربونت برم وبعدش سوراخ کونشو انگشت زدم میخواستم زمینه گاییدن کونشو فراهم کنم ولی گفت بزار برم یک دوش فوری بگیرم خواست بلند بشه تعادلش رو از دست داد وبغلش کردم بردمش زیر دوش خواستم باهاش زیر دوش بمونم ولی گفت نوید فیلمی که ازم گرفتی پاکش کن اگه منو دوس داری گفتم عزیزم اصلا فیلمی در کار نبود الکی می گفتم که مجبورت کنم باهام بیای خونه ام گفت قسم بخور گفتم به جون جفتمون راس میگم همون لحظه از حموم بیرون اومدم و فکر کردم امروز که الهه رو گاییدم ولی با این اخلاق و رفتار و تعهد ی که به شوهر بیشرفش داره قطعا بار دومی در کار نیس که اینجا بیاد و بکنمش پس بهتره واقعا الان کلیپی ازش بگیرم که بتونم بازم بکنمش لذا رفتم گوشیمو اوردم و در جایی که به داخل حموم دید داشت جاسازی کردم و پلی زدم و فوری داخل حموم شدم و در حالیکه داشت دوش می گرفت از پشت بغلش کردم سینه هاشو مالوندم سفت فشار می دادم اصولا حامد جان دوس دارم این مدلی سینه ها رو فشار بدم الهه اخ اخ و نکن نکن می گفت کیرمو رو سوراخ کونش تنظیم کردم و راحت فرو کردم چند بار تلمبه زدم راستش مثل کوسش حال نمی داد انگار الهه خیلی کون داده بود فوری فکر بکری کردم و اومدم بیرون از حموم و در یخچال یک دونه سوسیس برداشتم خوشبختانه مدل کلفتش رو داشتم و با خودم آوردم و باز از پشت الهه رو بغل کردم و ابتدا کیرمو به کونش فرو کردم و به دنبالش سوسیس رو هم به اروومی و با کمک کف صابون به سوراخش داخل کردم اخ اخ حامد بازم باید بگم جات خالی بود اگه اون صحنه رو می‌دیدی قطعا فوری ارضا میشدی ولی فیلمشو گرفتم بهت نشون
میدم دیگه الان الهه از کونش جرر خورده بود و پاهاشو به نوبت به کف حموم می کوبند بلکه از دستم فرار کنه و دستاشو خوب بهم قفل کرده بودم و خیلی شیک و باحال بهش تلمبه میزدم الهه دوبله کون می داد با کیر من و سوسیس من ...خخخخخخ
بالاخره آب کیرمو در کونش خالی کردم و سوسیس رو همون لحظه نصف کردم و مجبورش کردم سهمشو با من بخوره خیلی خوشمزه درومد چون بوی و طعم کون الهه رو می داد
یک ساعت نشده بود سه بار الهه رو کرده بودم و لی باور کن حامد بازم دلم می خواست بکنمش اما الهه واقعا از پا افتاده بود ولو رو تخت دراز کشیده بود کنارش خوابیدم و نوازشش می کردم و باهاش حرف میزدم در کل دوس نداشت به شوهرش بد و بیراه بگم خب عادت دارم خانم متاهل بلند می کنم وقت گاییدنشون به شوهراشون فش میدم آنچه فهمیدم از حرفاش این بود الهه شوهرشو دوس داره واون لحظات کم کم اندامشو و لباشو می خوردم و دست می کشیدم کیرم داشت باز جون می گرفت و الهه هم انگار دوس داشت باز بکنمش بهش گفتم غیر شوهرت کسی دیگه رو در قلبت داری گفت هست
گفتم اون کیه نکنه من باشم
گفت تو نیستی و اگه هم بگم نمی شناسیش پس گفتنش فایده ای نداره
گفتم ولی من عاشقت شدم و ازت سیر نمیشم و بازم میخام پیشم بیای و اینجا رو فقط واسه تو اجاره کردم که بکنمت
گفت بار دومی در کار نیس اینو بدون نوید من جنده نیستم وبزار زندگیمو بکنم
تو دلم گفتم باشه الهه برات دارم ازت فیلم گرفتم اونم گاییدن کونت با سوسیس
بعدش افتادم روش و شروع به عشق بازی و مالوندن هم کردیم این بار الهه باهام میومد انگار دلشو به دست آورده بودم وکیرمو تو دهنش گرفت و کمی ساک زد و بعدش خودش داگی شد و کیرمو به کوس تنگش زدم و جالبه تشنه شده بود و خواست آب براش بیارم ولی دلم نیومد کیرمو از کوسش بیرون بکشم در همون حالت کیر تو کوس بلندش کردم و با خودم آوردم تا یخچال و اونجا بهش آب دادم و در حالیکه آبشو می خورد بهش تلمبه میزدم ایستاده دستاشو به دیوار تکیه دادم و کونشو کمی به عقب میزون کردم وباز می کردمش خواستم رو تخت بخوابونمش گفت نه نوید ایستاده و در حین راه رفتن منو بکن خیلی خوشم اومده و خواسته شو برآورده کردم و نمی دونم دقیقا چند دقیقه شد بالاخره باز کوسشو آبیاری کردم از آب کیرم
الهه از حالت شهوتش که بیرون اومد باز گریه کرد و انگار آین آخر کاری که با رضایت کوس داده بود عذاب وجدان گرفته بود باز به التماس و خواهش افتاد که دیگه مزاحمش نشم لباساشو تنش کردم و باز نوازشش کردم و موقع رفتن که غروب شده بود بهش گفتم شرمنده عزیزم گفتم بهت که عاشقت هستم و واقعا نمیتونم ولت کنم و دست خودم نیس قلبم و کیرم اینو بهم میگه باید باز به این خونه بیای
گفت اصلا حرفشو نزن و تو خیابون هم دنبالم نیا وگرنه مامور خبر می کنم اینو جدی میگم
گفتم یعنی واقعا چهار بار امروز کردمت اصلا بهت نچسبید هان و دوس نداری باز تجربه اش کنی ولی به جون بچه ات قسمت میدم راستشو بگی
گفت خیلی پررویی تو نوید ...جون بچه مو قسم خوردی ...باشه میگم.ارره بجز بار اول که ساک بود سه تای دیگه متفاوت بهم حال داد ولی بار آخرت که ایستاده منو گاییدی متفاوت تر از بقیه بود خیلی چسپید
گفتم پس با زبون خوش بیا باز دیدنم و بهتر و باحال تر قول مردونه میدم بیشتر حال بکنی و اگه هم دوس داشته باشی کمک میارم اونوقت دو بله حال می کنی
گفت خجالت بکش مگه جنده تور کردی تو بزور منو آوردی اینجا و حالا اینارو میگی
گفتم وادارت می کنم
گفت چطور مجبورم می کنی
گفتم عزیزم شرمنده کونتم چون از گاییدن کونت با کیرم و سوسیسم فیلم گرفتم و تو همبن گوشیم هست میخای نشونت بدم و اگه مخالفت کنی برای شوهر کوس کشت می فرستم راحت میتونم پیداش کنم
و یه تیکه شو نمایش دادم وقتیکه دید وا داد الهه از زبون درازی
افتاده بود و به خواهش التماس افتاد و گفتم بهش تا وقتیکه جنده حرف گوش کن خوبی باشی هیچ اتفاق بدی واسه زندگیت نمیفته پس سه روز دیگه یعنی عصر روز پنج شنبه ساعت ۵ اینجامنتظرت هستم و کلام آخر هم بهش گفتم اون روز مهمون دارم و باید به اونم سرویس بدی
گفت نه نه نمی تونم خیلی نامردی نوید کثافتی و یک مشت چرت و پرت و دری وری بهم گفت و کمی آرووم شد بهش گفتم عزیزم پسری رو دعوت کردم که واقعا خیلی وقته عاشقته و اون تو رو بهم معرفی کرد که تورت کنم بلکه اونم دستش به تو برسه بهش قول شرف دادم روز پنج شنبه من و اون پسر که عاشقته فقط هستیم و دو تایی قول میدم بهت بیشتر از اونیکه فکرشو می کنی حال کنی من نامرد نیستم الان بهت گفتم که بدونی وگرنه میتونستم بهت نگم و اون روز دو نفری روت آوار بشیم و کثافت هم نیستم چون فیلم گرفتم ازت فقط واسه اینکه مدرکی وادله ای ازت داشته باشم که بیای پیشم چون تو. هنوز رام نشدی
و رفت به خونه شوهر جونش برگشت
وحالا حامد جان امشب شام مهمون عزیر خودمی و باید خودتو هم آماده کنی پنج شنبه ساعت قبل از ۵ به آدرسی که بهت میدم بیای
ازاین بدتر نمیشد تصورشو کرد ازابتدای حرفای نوید تا کلام آخرش واقعا به شدت شکنجه روحی و روانی میشدم و از شرایط سختی که خودم برای الهه بوجود آورده بودم از خودم خجالت می کشیدم آنچه که حالا فهمیده بودم این بود الهه هنوز منو دوست
داره واین تاحدودی بهم صبوری می داداما نکته مهم حرفاش این بود که. الهه غیر از من ...به پسری دیگه علاقه داره پس اون چه کسی هست ...به خیلی ها فکر می کردم بابک که قطعا نیس چون الهه ازش متنفره و اونو مقصر اصلی بدبختی و ناراحتی زندگیش میدونه و سعید ممکنه باشه اما خودم بعید میدونم اون باشه پس چه کسی میتونه باشه؟
     
  
↓ Advertisement ↓
↓ Advertisement ↓
↓ Advertisement ↓
زن

 
azadmaneshian
عالی بود
     
  

 
عالی منتظر بقیه هستیم
Nkl78
     
  
↓ Advertisement ↓

 
Missasal
عالی بود منتظر ادامه هستین
Nkl78
     
  
زن

 
دردرونم آشوب و ناراحتی بوجود اومده بود غیرتم که قبلا بهش افتخار می کردم حالا کمرنگ و به شدت لطمه خورده بود توان و شهامت شو نداشتم که به این نامرد بی شرف و ناموس دزد بگم عوضی تو کسیو دعوت به شام کردی که شوهر خانمی هست که امروز بهش ناجوانمردانه چندین بار تجاوز کردی و بهش افتخار هم می کنی از لحاظ جنگ فیزیکی به خودم اطمینان کامل داشتم که لت و پارش کنم و تقاص زجر وشکنجه های جنسی الهه رو ازش بگیرم اما اما براستی از انجام این واکنش ناتوان شده بودم
نوید منو به رستوران تاپی برد و من متاسفانه و باتحمل و صبر زیاد غذایی رو خوردم که مناسبتش فقط فقط گاییدن ناموسم و عشقم و زندگیم بود اشتها یی برای خوردن نداشتم و دوسوم غذا رو خوردم و اما نوید عوضی ازبس اشتها داشت پس مانده غذای منو هم کوفت کرد و گفت
حیفه بمونه آخه حامد جان...الهه جونم خیلی انرژی ازم گرفت و برای پنجشنبه از همین الان باید هی بخورم بخورم تا خوب و جون دار و در چند راند الهه جووون رو تا سرحد مرگ بکنم به جون جفتمون خیلی دوس دارم حامله اش کنم وازش بچه داشته باشم و بچه ای که شوهر کوس کشش خرجشون میده ولی،در اصل مال منه و از همه باحال تر اینه که حامله بشه و با شکم برآمده اش بکنمش خخخخخخ...اخه
...یکی از فانتزی هام گاییدن خانمای حامله اس
نوید بیشرف با جسارت زشت و وقیحانه اش این جملات سنگین و ویران کننده رو به من می گفت و فقط متاسفانه و شرمسار از خودم باید بگم فقط گوش می دادم و دم برنمی آوردم
به خونه برگشتم الهه رو نرمال نمی دیدم میدونستم در درونش مثل من آشوب و ترس و ناراحتی موج میزنه معصومیت خاصی روامشب در اون می دیدم دلم به حالش میسوخت الهه قربانی وسواسی و حساسیت های بی خود و بی منطق من قرار گرفته بود و و اینک من درمونده مونده بودم برای پنجشنبه چه غلطی بکنم اگه میرفتم گند کارم درمیومد و پیش نوید هیج خراب میشدم نزد الهه هم بدتر ...واولین چیزی که بهم می گفت
تو حامد بااین همه ا دعا و ناموس پرستی و پاکی نفست که مدعیش هستی حالا دو دستی منو به یک بی شرف بنام نوید معرفی کردی که هرجور شده بهم تجاوز کنه و تو هم در تجاوز به من شریکش شدی.واقعا که تو روی داداشمو که سالها منو گاییده بود هم رو سفید کردی اون مخفیانه کونمو می کرد اما تو علنی بزور جنده ام کردی
اشک ندامت در چشام اومده بود و الهه گوشه مبله نشسته و ناراحت و مات به صفحه tvشده بود رفتم سراغش و بی مقدمه بغلش کردم و موهاشو نوازش کردم وپرسیدم عزیزم منو ببخش برای امشب و شامی که در خونه نبودم ...
مهم نیس حامد منم یادت اگه مونده دوسه بار با رفقام بیرون موندم و تو خونه تنهات گزاشتم حالااین به اون در
سردرد ت خوب شده
بهترم حامد
اما عزیزم سرحال نیستی چیزی شده و مشکلی پیش اومده بهم بگو الهه من شوهرتم و باید بدونم
اه حامد خسته ام خیلی خسته دلم میخاد بخوابم و بیدار نشم تا شش روز دیگه
اوه الهه چرا شش روز مثلا نمیگی یک روز مگه میشه شش روز خواب باشی و زنده بمونی
نمیدونم چرا .آه اه
عزیزم دوس داری بکنمت بلکه سرحال بشی
نه حامد لطفا امشبو بهم استراحت بده واقعا حسشو ندارم
باشه عشقم فقط تو خوب شو...آه عزیزم الهه دوست دارم توم منو هنوز دوس داری؟
ارره حامد شک نکن منم دوست دارم
شک ندارم الهه اما گاها حس می کنم در دوس داشتنیه من کسی دیگه رو هم شریک می کنی
چطور حامد بازم بهم شک داری الان که مهاجرت کردیم و اینجا مارو نمی شناسند و منم اکثرا خونه ام و جایی رفتم یا با تو بوده و یا بی خبرنرفتم و با اجازه خودت رفتم و خطا نکردم
عزیزم بی خیال حالا که نمی خای بکنمت پس بریم بخوابیم
در کنارش و در تخت خواب به حرفاش فکر می کردم که صداقت کامل در سخنانش نبود وعلنی به نوید گفته بود که پسری دیگه هم دوس داره آیا مجبورش کرده بود اینو بگه و لابد براش اهمیت خاصی داشته که به نوید گفته ولی هنوز دلم به حالش میسوخت و این توجهی که بهش امشب قبل خواب کرده بودم باعث شده بود راحت و ریلکس بخوابه و ازاین اتفاق من خوشحال بودم
هرچه به روز پنج شنبه نزدیک می‌شدیم آثار اضطراب و نگرانی من و الهه بیشتر می‌شد واین حس رو ازهم پنهون می کردیم نمی دونستم واقعا اون روز الهه برای رفتن سر قرار چه بهونه ای سرهم بندی می کنه روز پنجشنبه فرا رسید و اون روز من از بانک که به خونه برگشتم الهه در حموم بود تا حال نشده بود این وقت و ساعت در حموم باشه پیش خودم فکر کردم قطعا برای قرار سکس با نوید به حموم رفته که خودشو شیو و تروتمیز کنه که بهتر به نوید بیشرف کوس و کون بده و منم که دعوت این سکس شون هستم چه باید بکنم هنوز تصمیم درستی در این خصوص نگرفته بودم الهه از حموم بیرون اومد بیشتر از همیشه خوشکل شده بود حوله ای که به خودش گرفته بود و برجستگی های اندامش و سینه هاش و باسن و قوس کمر و رونا و ساق پاش واووف خلاصه یک جیگر بع تمام معنا شده بود کیرم براش راست شد رفتم بغلش کردن و کمی دست مالیش،کردم بلکه بکنمش اما الهه مقاومت گرد
نه نه عزیزم تمیز کردم خودمو آخه امروز جلسه با دکتر دارم یادته بهت گفتم دوستم که خواهرش،دکتره ...منشی میخاد و منو امروز دعوت به مصاحبه کرده و دوس دارم اولین برخوردم با صاحب کارم تر وتمیز و خوشکل نشون بدم قرار سکسمون بیفته واسه امشب و یا فردا ...عزیزم موافقی که منشی دکتر بشم خودت اوکی بهم دادی
باشه عزیزم زیر قولم نمی زنم اما برام عجیبه تو که سفارش شده دوستت هستی پس این مصاحبه دیگه چه صیغه ای هست بهرحال بد نیس منشی خانم دکتر بشی واسه روحیه ات هم خوبه
الهه با مهارت و سیاست زنانه خاصی،که اغلب در خانما هست بالاخره بهانه امروزشو جور کرد و
یعنی الهه واقعا خوشحاله از این دروغ و اینکه. در واقع میره باز به نوید بده
الهه ساعت ۴با نگین رفت و حین رفتن گفت عزیزم نگین رو سر راهم به مهد میبرم و از اونجا میرم مطب خانم دکتر فقط لطفا خودت برو دنبال نگین چون من ممکنه مصاحبه ام طول بکشه آخه فقط من نیستم چند دختر دیگه هم هستن
الهه انگار فکر همه چیو کرده ...با این کار وقت و تایم به اندازه کافی برای دادنش قرار داده و حالا بماند که خوب آرایش هم کرده بود جوری که من براش راست کردم
الهه که رفت فوری آماده شدم و بلافاصله راهی خونه مجردی نوید شدم فکرم کار نمی کرد و فقط میخواستم بدونه اینکه تاثیرات و عواقب رفتنمو در نظر بگیرم ...بدونم و ببینم زنم الهه چطور گاییده میشه
     
  

 
منتظر ادامه داستان هستیم
Nkl78
     
  
صفحه  صفحه 4 از 4:  « پیشین  1  2  3  4 
داستان سکسی ایرانی

خیانت همسرم باعث شد مهاجرت کنم

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA