انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
داستان سکسی ایرانی
  
صفحه  صفحه 4 از 4:  « پیشین  1  2  3  4

داستان بازی ( صوتی) با صدای داروک


زن

 
عجیب بود ولی ضرباتم رو تند و محکم‌تر کردم و اونم کمی دیوونه بازی درآورد و جیغ و داد کرد، اما همین که بدنش شل شد ، آب منم راه افتاد! دستپاچه کیرم رو درآوردم و شروع کردم به جق زدن. به گمونم یکی دو قطره هم داخل کسش و چندتایی هم روی مانتوش ریخت. ولی بیشترش رو روی گودی کمر و باسنش خالی کردم!!
آخرین قطره آبم که ریخت، بی‌حال رو مبل ولو شدم و بی توجه به اینکه هنوز شلوار پامه، نیلو رو از پشت در آغوش کشیدم و با چرخیدن سر نیلو، دوباره مشغول لب گرفتن شدیم!
ده دقیقه بعد که فارغ از دنیا هنوز غرق لذت بودیم یهو زنگ موبایل نیلو به صدا درومد و نیلو مثل برق از جا پرید و رفت که تلفنش رو جواب بده. منم مشغول تمیز کردن آثار دسته گلی که به آب داده بودیم شدم! سه دقیقه بعد نیلو برگشت، اما نیلوی چند دقیقه پیش نبود و یه جوری گریه میکرد که قلبم اومده بود توی دهنم! گفت که رضا بوده و...
ناهارمون رو خوردیم و تا ساعت چهار هم با هم بودیم، ولی گریه و اشکش لحظه‌ای بند نمیومد و یکباره گفت بعد از عید دیگه نمیاد!
تلاشم برای حرف زدن و منصرف کردن از تصمیم بی فایده بود و حتی جواب تبریک عیدم رو هم نداد. اما روز هفتم فروردین در حالی که کاملا نا امید شده و خیال میکردم همه چیز تموم شده، اول صبح که بیدار شدم، دیدم پیام داده: احسان، رضا گیر داده با خواهراش بریم مسافرت، اگر من دوسه روز دیر بیام، اشکال داره؟
کلی خندیدم ولی از ترس اینکه رضا پیام‌هاش رو ببینه، نوشتم: برو، ولی برگشتی باید پنجشنبه‌ها تا دیروقت بمونی که نبودت رو جبران کنی!
نیم‌ساعت بعد انگار تازه دوزاریش افتاده کلی شکلک خنده فرستاد نوشت: خیلی غلط کردی!
     
  
زن

 
هر انسانی چند نقطه قوت دارد که چند بار سبب موفقیتش میشود. همزمان چند نقطه ضعف دارد که چند بار از آن آسیب میبیند. نقطه ضعف من شهوت تند و آتشینی است که سبب شده تاکنون سه بار سقوط کنم و به زندگی مشترکمان خیانت کنم. آخرین آن چند روز قبل اتفاق افتاد که خلاصه وار شرح میدهم:

شوهرم به اروپا رفته بود تا به دخترمان سربزند. منم با ترجمه و نوشتن خودم را سرگرم کرده بودم. چند تا سفارش از انتشاراتی گرفته بودم و خودم را غرق کار کرده بودم. اما این وضعیت زیاد دوام نداشت. یک هفته که گذشت شهوتم سرریز کرده بود و زندگیم را مختل کرده بود. صبح پنجشنبه بود که با سردرد بیدار شدم. در واقع شب اصلا نخوابیده بودم. همینکه چشمم گرم میشد دچار رعشه می شدم و از خواب میپریدم. تا ساعت دو خودم را سرگرم کردم و بعدظهرش بیهوش شدم. وقتی چشم باز کردم هوا نیمه تاریک بود و اذان غروب را میگفتند. تصمیم گرفتم شب خودارضایی کنم تا بدنم به روال عادی برگردد. حوصلم سر رفته بود و از خونه زدم بیرون. خونه ما نزدیک بازار تجریش است.یک ساعت چرخیدم که خسته شدم و یک آبمیوه گرفتم و در بوستانی کوچک روی نیمکتی نشستم.
چند قدم آنسوتر پسری جوان به پرو پای یک زن خیابانی پیچیده بود اما زن بهش پا نمیداد. بالاخره زن تن فروش سوار یک ماشین شد و پسر را قال گذاشت.پسر میخواست بره که نگاهش به من جلب شد و اومد سمتم. گفت میشه اینجا بشینم؟ جواب ندادم فقط شونمو بالا انداختم. گفت زنیکه جنده میگه برو بچه اینجا خطریه کونت میزارن. هردو خندیدیم. دستش را جلو آورد گفت مارتیا هستم. ببخشید بد صحبت کردم اعصابم خورد بود.
یک ساعت روی همون نیمکت حرف زدیم. نوزده ساله بود و مثل من توی خونه تنها بود. پدر و مادرش رفته بودند مسافرت. اولین تلاشش برای بلند کردن یک زن به سنگ خورده بود. پسر خیلی خوب و باشخصیتی بود. هر دوی ما را شهوت روی یک نیمکت جمع کرده بود. وقتی کاملا بهش اعتماد کردم باهاش رفتم تا شب توی رختخواب از تنهایی به خودم نپیچم. سوار ماشینش شدیم. گفت خونمون نزدیکه دو کوچه پایین تر از اینجاست. وارد پارکینگ شدیم و از چند پله بالا رفتیم. خونه شیک و زیبایی داشتند. مشخص بود وضعشون خوبه. تلویزیون را روشن کرد و شام سفارش داد.
بهم گفت راحت باشم و فکر کنم خونه خودمه. مارتیا ازون آدمهای بود که میشود زود باهاشون احساس راحتی کرد. موهای خرماییش دم به دقیقه توی صورتش می ریخت و با دست کنارشون میزد. بعد از شام کنارم روی راحتی نشست و باز شروع به حرف زدن کرد. هی خودشو نزدیک تر کرد تا سرشو توی آغوشم گذاشت. پاهاشو از روی دسته کاناپه دراز کرد. دستمو کرده بودم و توی موهاش و نوازششون میکردم. گاهی انگشتامو بوسه بارون میکرد. تحریک شده بودم و کسم خیس شده بود. سینه هام باد کرده بود و قصد فرار از تاپ را داشتند. به یکباره توجهش به سینه هام جلب شد. دستشو بالا آورد و سینمو گرفت. وقتی دید واکنشی نشون ندادم شروع به فشار دادن ممه هام کرد. بهش گفتم بار اولته سینه یک زن رو میگیری؟ موهاشو کنار زد و با چشماش تایید کرد. گفتم خوب چجوریاست؟ لبخندی زد و گفت خیلی نرمه مثل خمیر توی نونوایی میمونه. صورتمو پایین بردم و لبشو طولانی و عمیق بوسیدم. گفت میشه امشب اسمت ماندانا باشه؟ گفتم من امشب زن تو هستم هر چی تو بگی قبوله. دستمو گرفت و برد توی یکی از اتاق ها. کشویی را باز کرد که پر از لباس های زنانه بود. یه دونه شرت و سوتین قرمز بهم داد که بپوشم. گفتم اینها مال ماندانانی اصلیه درسته؟ جواب نداد. روی صندلی نشست و برهنه شدن و تغییر لباسم را تماشا کرد.
گفتم خوب حالا نظرت؟ گفت بچرخ. چرخیدم. گفت تو چاق تری و اندامت به زور توی بیکینی جا شده. بعد رفتیم توی اتاق خواب.روی تخت نشستم و دکمه های شلوارکش رو باز کردم. کیرش بیرون پرید. کیرش خوشگل و خواستنی بود. باریک بود و کمی دراز.یک خیار نوبر و خوشمزه. برهنه شدم و کیرشو بین سینه هام گذاشتم. وقتی کامل راست کرد کلاهکش رو بوییدم و بوسیدم. با ولع توی دهنم بردم. تمام هنرم را بکار بستم که بتونم ساک خوبی برایش بزنم. آنقدر تشنه کیر بودم که سیرمونی نداشتم. همه کیرشو توی دهنم گذاشته بودم و با تمام وجود میک میزدم. حس کردم احساس ناراحتی میکند. رهاش کردم کیرش کاملا سفت و قرمز شده بود. آماده دخول شده بود. روی تشک دمر خوابیدم و یک بالش زیر شکمم گذاشتم که کس و کونم برجسته شود. گفتم بیا عزیزم بخواب روم. کیرش بین پاهام سرگردان بود. خودم اونو دم سوراخ کسم گذاشتم و گفتم فشار بده. وقتی داخلم رفت پاهامو جمع کردم که کسم تنگ شود. بدنش پر از حرارت شهوت و نیروی جوانی بود و تلمبه های شدیدی توی کسم میزد. نیمه های کار گفت میشه کونت بزارم؟ گفتم باشه برای راند بعدی فعلا کسمو راضی کن. تا دسته توی کسم کرد و خوابید روم. گردن و گوشهامو غرق بوسه کرد و قربون صدقم میرفت.حدود پنج دقیقه دوام آورد و آبشو توی کسم خالی کرد.کیرش کوچیک شد و از کسم بیرون افتاد. بغلش کردم و سینمو توی دهانش گذاشتم. داشتم برای راند بعدی آمادش میکردم. کس و کونم از حشریت میسوخت و خارش میکرد. هر دو سوراخم سر این کیر خوشگل دعواشون گرفته بود. ولی راند بعد نوبت کونم بود که شارژ بشه. راند بعدی دیر ارضا میشد و حسابی منو میکرد فقط باید زودتر آمادش میکردم. گفت میشه برم یکم آب بخورم. ولی من سفت بغلش کرده بودم و طاقت دور شدن کیرش رو نداشتم. شب داغی در پیش بود
     
  
صفحه  صفحه 4 از 4:  « پیشین  1  2  3  4 
داستان سکسی ایرانی

داستان بازی ( صوتی) با صدای داروک

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2025 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA