انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
داستان سکسی ایرانی
  
صفحه  صفحه 2 از 2:  « پیشین  1  2

دست بالای دست


مرد

 
دست بالای دست 10

مامان دیگه آب بندی شده بود .جرات نداشت بهم بگه بالای چشت ابروست . حسابی به خودش می رسید . لباسای شیک می پوشید . درست و مطابق ومد روز آرایش می کرد . واسه این که اندامشو رو فرم نگه داشته باشه به کلاس ورزش می رفت . روزی یک ساعت هم پیاده روی می کرد . شبا که پدرم میومد خونه به تو صیه من و خواسته خودش شندر مندر می گشت تا باباهه زیاد کارش نداشته باشه . البته ویروس ناصر به پدرم سرایت کرده و اونو هم به دنبال جنده بازی کشونده بود و دیگه نایی هم نداشت که بخواد دستی به بر و روی مادر بکشه . اونم با این سن بالاش که اون نیمچه وقتی رو هم که داشت صرف زنای خراب می کرد . مامان نرگس بد جوری تو کف کیر من بود . یک روز صبح ساعت هفت که پدرو ناصر از خونه خارج شدن تا برن سر کار منم رفتم طبقه پایین تا احوال نیوشا جونمو بپرسم . تابستون بود و نستوه به مدرسه نمی رفت . مثل قدیما دیگه آزاد نبودیم . هر سه تا بچه هام خواب بودن . رفتیم یه اتاقی که از دست اونا در امان باشیم . درو از داخل قفل کرده اول یه نگاه سیر به زن داداش انداختم . همون ریخت و قالب دوازده سال پیشو داشت . تکون نخورده بود . هنوزم به دیدنش کیرم درجا شق می شد . اونم از خوردن کیرم سیر نمی شد .-ببینم شنیدم این منشی جدیدت خیلی خوشگله ؟/؟-تو از کجا میدونی ؟/؟حتما ناصر فضول بهت گفته . آخه پرایدشو برده تعمیرگاه پیشش . -تو چرا حالا دستپاچه شدی ؟/؟-حسود خانم اگه بخوای گیر بدی پا میشم میرم .-حالا دکتر شدی خودتو واسه ما می گیری ؟/؟ناسلامتی تو پدر سه تا بچه هامی . -چرا مثل دختر بچه ها لج می کنی ؟/؟تو هم شوهر داری . من بگم چرا ناصر کنارت می خوابه ؟/؟-ماکه باهم کاری نمی کنیم . تازه وضعیت ما فرق می کنه . اون شوهر منه . من که نمی تونم از دستش خودمو قایم کنم . اما همه تلاشمو می کنم که باهام کاری نکنه . رفتم طرفش صورت نازشو بوسیدم . اشکای پرشور و عاشقانه و شورشو با نوک زبونم پاک کردم . -دوستت دارم عزیزم من فقط عاشق توام اینو راست می گفتم ولی دیگه بهش نگفتم که بکن مامانم هم هستم . خودشو برام خیلی ردیف کرده بود و دوباره بغلش کرده یه خورده واسم ناز کرد و دست و پا زد ولی خیلی زود تسلیم شد . مثل روزای اول با حرکات هیجانی یشتر به جونش افتادم . هم هوس داشتم هم می خواستم هوسمو بیشتر نشون بدم تا از دلش در بیارم .تمام تنشو با شور و هیجان خاصی زبون می زدم و می بوسیدم .-نادر قول بده هیچوقت تنهام نذاری . من فقط به عشق تو زنده ام .-باشه عزیزم باشه مادر بچه های من . راستش دیگه از دست این قایم موشک (باشک )بازیها خسته شدم -عزیزم منم همین طور بعضی وقتا داره می زنه به سرم که رسوایی رو به جون بخرم و به ناصر بگم که عاشق نادرم -یه وقت همچه کاری ها نکنی ها . اگه به بچه ها و این که پدرشون من باشم مشکوک بشه هردومونو می فرسته پای چوبه دار . البته تو یکی سنگسار میشی . همه این کارا رو بسپار به من . یواش یواش درستش می کنم . همین جوری که الان یواش یواش دارم کیرمو میذارم تو کوست و تو هم حواست نیست . -فکر می کنی . حواسم سر جاشه . پاهاشو به دو طرف باز کرده و تقریبا یک عدد هشت درست کردم که نوک یا بالای عددرا کون نیوشا خوشگله ام پوشش داده بود از همون طرف کیرمو فرو کردم توی کوسش . تمام دردها و غمها و ناراحتی ها و حسادتها از یادش رفت . با همون ضربه اول درمونش کردم . -نادر تو که میدونی این کییییییررررررردوای دردمه پس چرا اینو کمتر میدیش .-بیا حالمونو بکنیم تو که میدونی من کاردارم . موخای سرشو با یک دستم جمع کرده تا پس گردن خوشگلشوببینم و با دست دیگه ام شونه هاشو ماساژمی دادم . کیرم اتومات داشت وظیفه اشو انجام می داد .-آهههههههه بگگگگگگو که تو و کیرت فقط مال منه .-عزیزم کیرررررم فقط مال توهه منم مال توام هنوزم مثل اونوقتا دوستت دارم اون وقتا که در خونه تونو می زدم تا یه نظر ببینمت . با این حرفا حشری ترش کرده و اونم از پشت کونشو به بدنم می زد تا تماسهای کیر و کوس لذت بیشتری به ما بده .. خدای من این نورا سر و صداش دراومده بود -نادر کاریت نباشه منو بکن سنگین شدم .. سرعت ضرباتمو بیشتر کرده تا آب داغ کوسشو خالی کرد و منم کمر خودمو سبک کرده و حرکت کوس نیوشا رو بی جواب نذاشتم وای !قوز بالا قوز شده بود . مامان نرگس صدام می زد . کیرمو که هنوز یه خورده از آب منی روش بود بیرون کشیده و سریع پاکش کرده و خودمو مرتب کردم و رفتم طرف حیاط .-کجایی نادر این همه صدات می زنم . اینو وقتی بهم گفت که رفتم بالا پیشش .-هیچی مامان رفته بودم حیاط یه هوایی بخورم . یک دفعه مانتویی رو که رو تنش بود بازکرد و به گوشه ای انداخت و گفت دوست نداری اینجا هوا بخوری ؟/؟وای مامان چی ساختی ؟/؟-وقتی پیش منی بگو نرگس جون -هرچی تو بگی نرگس جون .خیلی خوشبو کرده بود . خودشم واسم نیمه لخت کرده بود با یه شورت و سوتین کنارم ایستاده بود . بدن سفید و شورت و سوتین لیمویی . نمیدونم این عطر هوس انگیزو از کجا آورده بود که فکر می کردم دارم تو باغ بهشت نفس می کشم . خیلی حالی به حالی شده بودم . اصلا نفهمیدم چه طوری لخت شدم . کیرمو مثل گرزگران توی دستم گرفته بودم و زارزار به مامان نرگس که حسابی مامانی شده بود نگاه می کردم .-وقتی این جوری می بینمت لذت می برم نادر من . این جوری احساس نمی کنم سنم داره میره بالا .-نرگس جون اندامت به سی ساله ها می خوره . شور و حالت مثل بیست ساله هاست . هوس و اشتیاقت هم مثل دو شیزه هاست .ا ین حرفارو که بهش زدم گل از گلش شکفت . راستش بیشتر حرفامم از ته دل می زدم . چون خیلی خوشگل کرده بود . روژآلبالویی که لباشو هوس انگیز و براق کرده بود . ابروی تاتو کرده اش . موهای افشونش که تا نزدیکیهای باسنش می رسید . و من عاشق موهای بلندش بودم . ریمل روژگونه عطر زیر بغل . عطر و ادکلن هوس انگیزی که به صورت و بدنش زده بود . دلم می خواست درسته قورتش بدم . ولی باید خودمو کنترل می کردم چون اون وقت اون سواره می شد و من پیاده می شدم . ولی از طرفی هم باید آتیشش می زدم و اونو معتاد خودم می کردم تا بعدا یک مادر حرف شنوی داشته باشم . در هر حال باید یه کاری می کردم که نه سیخ بسوزه نه کباب .-نرگس جون قمبل کن میخوام یه حال درست و حسابی باهات بکنم مامان جون اطاعت کرد . اوخخخخخخخخ جووووون چه نازززززه . قرررربون اون شورت لیمویی و سوراخدارش . قربون اون سوراخ مکنده اش . کیرمو به شورت مامان جون چسبونده از پشت بغلش زدم . سرمو به پشت گردنش رسونده همراه با نوازش موهای سرش شروع کردم به بوسیدن پس گردن و شونه هاش . از آه کشیدنهای آروم مادرم و از این که بالاخره باکیرخودم و نقطه ضعفی به نام هوس تونسته بودم این شیر واقعا وحشی و خطرناکو رام کنم خوشحال و مغرور بودم . این شیر مثل یک آهو در چنگال من اسیر بود . موهای افشون شده پشت سرشو جمع کرده از طرف شونه راستش ریختم روی شکمش تا دستم راحت تر به سوتینش برسه . همین جوری که داشتم بازش می کردم لبام رو کمرش بود و ازش بوسه می گرفت . سوتینشو به گوشه ای پرت کردم . حالا نوبت سینه های درشتش بود که چند دور تو ی دستام بگرده .-نرگس جون سختت نیست که تو بغل و زیر کیر منی ؟/؟-واسه چی ؟/؟راستش اولش سختم بود . عمری عبادت و شب زنده داری . اما به قول تو جواب کوسمو چی بدم ؟/؟!اولش خجالت می کشیدم الان که فکرشو می کنم می بینم این کیریه که از کوس من اومده بیرون .چرا دوباره نره داخل کوسم ؟/؟من ساختمش . چرا نتونم ازش استفاده کنم ؟/؟من بیشتر از هر کسی نسبت بهش حق دارم ..ادامه دارد ..نویسنده ..ایرانی
شب است و ماه می‌رقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
     
  
مرد

 
دست بالای دست 11

مادر حق داشت راست می گفت واقعا چه چیزی بود این هیکل مامان !یک لحظه سرمو به طرف جلوی بدن مامان بر گردونده و یک دید درست و جانانه بهش زده و کوسشو از پشت شورت توری و سینه های لختش دیده و باخودم گفتم یعنی این کوسی بوده که من ازش بیرون اومدم و اینم سینه هاییه که من ازش شیر خوردم ؟/؟من به این زن مدیونم . هر چند به من بدی کرده ولی در این زمینه باید سپاسگزارش باشم . دوباره رفتم به پشتش . چه حالی می داد تماشای کون درشتش از پشت شورت لیمویی توری و سوراخدارش . دلم نمیومد پایین بکشمش . ولی فکر کمر مامانو هم باید می کردم . یه وقت ممکن بود ایستاده خسته بشه . ا زش خواستم که همین جور پشت به من ستون کرده باشه . این دومین سکس من و اون بود . بعد از سکس اول گذاشته بودمش تو خماری و به هر بهونه ای در می رفتم تا تشنه ترش کنم . نیوشا جونم بود و کمرمو سبک می کرد . سرانجام رضایت داده و شورت مامانو پایین کشیدم . خیلی آبدار شده و کیر کیر می گفت . نوک زبونمو گذاشتم روی سوراخ کونش . این دفعه خیلی خوشبو بود . بهداشتو رعایت کرده بود . نمیدونم چی روی سوراخش مالیده بود که زبونم طعم صابون یا ادکلنو چشید . زبونمو از اطراف سوراخ کونش بیرون کشیده و یه دفعه دیگه محو تماشای کون قلنبه اش شدم . دو طرف کونشو به طرفین فشار داده تا چاک وسطش قشنگ تر معلوم شه . کوس سفید و خیس وبراقش داشت التماس می کرد که زودتر ترتیبشو بدم . یه خورده کوسشو باز کرده داخلشو دید زدم . دو تا از یرآمدگیها و گوشتهای داخلیش در دو جهت مخالف از بالا و پایین طوری به هم می چسبیدند و باز و بسته می شدند که بی اختیار منو به یاد ماهیهای تازه ازدریا گرفته شده و نفس کشیدن اونا می انداخت . راستش خودمم هوس کو سشو کرده بودم . زبونمو گذاشتم روی کوسش و بعد از چند بار بالا و پایین حرکت دادن چند سانت از زبونمو فرو کردم توی کوس مامان نرگسم خیلی خوشمزه بود بوی خوش عطری هوس انگیز و طعم چرب آن همراه با طعم اصلی ترشح کوس که مزه آب آناناس کم شیرینو می داد مستم کرده بود .-مامان کوسسست چقدر خوشمزززه و باحالللله . سیرم نمی کنه . میگی چیکارشششش کنم .-اینقدر بخوررررشششش تا سیر شی .-فکر منم باش که تو هوسسسس کیییییررررت دارم می سوزم . درقسمت بعدی تمام کون کلفت و سفتشو غرق بوسه کردم و برای این که از بالا تا پایین تنشو تنظیم کرده باشم از کون تا نوک انگشتای پاشو هم لیس زدم -نرگس جون میخوام کار نیمه کاره اون دفعه رو تموم کنم .-نادرررررنادرررررررزودباشششش من داررره دادم درمیاد اون وقت آبروم پیش عروسم میره من الان فقط کیییییررررر می خوام . زودباش منو بکن . تو هر سوراخی که عشقته فرو کن . تو دهن منم میخوای بذاری بذار. من کلفتی کیر کلفتتو می خوام . باغبون گلشو میخواد . میخوام توتنم احساسش کنم . سوراخ کون مامانو چربش نکرده و به امید گشاد بودنش کیرمو آروم فرستادم داخل . کاش چربش می کردم . با این که کالیبرش گشاد بود ولی سخت می رفت -نرگس جون منو ببخش چرب نکردم دردت اومد ؟/؟-نه زیاد الان که رفت داخل آروم گرفتم . مادرت اونجوری که فکر می کنی هنوز گشاد نشده . با مامان نرگسم از کون خیلی حال می کردم . با این که یه سرویس از بودن با نیوشا خالی کرده بودم ولی دوباره داغ داغ بودم .-نادررررررجووووون فدای کیییییررررت همیششششششه می خواممممشششش بزززززن بزززززن . من خودم درستش کردم ؟/؟این کیر دست پرورده کوسسسسسسسمه ؟/؟اوووووففففف اوووووفففففف اوووووفففففففباورم نمیشششششه جاااااااااان نادررررر بکن .من دیگه نتونستم و نخواستم تحمل کنم . تا اونجایی که می تونستم آب کیرمو ریختم تو سوراخ کون مامانم . نرگس جون وقتی که دید دیگه کیرم آروم شده کونشو کشید و از کیرم جدا کرد و آلت کلفت و همچنان شق مانده منو با چند قطره آبی که روش باقیمونده بود قبل از این که شل شه گرفت تو دستش و گذاشت تو دهنش . وای چه حالی می داد !خیلی به خودم فشار آوردم تا این لذت و خوشی رو تحمل کنم . به این چند قطره آبی که روی کیرم پس زده بود رحم نکرده همه شو نوش جون کرد . کیر کلفتی مثل کیر من بود که حریف کوس گشادش می شد . مامانو روی تختی که اون و بابا بارها و بارها روش برنامه داشتند انداخته و دراز کشش کردم . پشتش پایین و صورتش رو به من بود . التماس کوسشو می دیدم . لب و دهنمو تا اونجا که جا داشت باز کرده و رو کوسش قرار دادم . دو تا برآمدگی چپ و راست و چوچوله هاش مثل تاج خروس خودنمایی می کرد . گذاشتمش تو دهنم . با حالتی از نرمش و فشار طوری که اونو به اوج برسونم واسش میک می زدم . مامان نرگس دستاشو مشت می کرد و محکم به تخت می کوبید . لباشو به هم فشار می داد تا صدای ناله و فریاد هوسش خفه بشه به گوش نیوشا نرسه . مثل یک مرغ سر بریده آنقدر دست و پا زد تا آروم گرفت و ارضا شد -جاااااااااان آب کوسسسسسم اومد مادر قرررربوووون کیییییررررت . مادر واسسسست بمیره خسسسستت کردم . الهی که تو بهشت ببینمت . حالا نوبت خاموش کردن آتیش کیرم با آب کوس مامان بود .ا گه کوس مامان از نظر طول و عرض و ارتفاع دو برابر هم می شد باز هم حریفش بودم . کیرمو طوری وسط کوسش قرار دادم که دو تا تاج خروساش با دو تا پهلوهای تنه کیرم در تماس بودند و منم آلتمو طوری بالا و پایین می کردم که اصطکاک لذت بخشی از تماس چوچوله های مامان با کیرم به وجود بیاد . ناله کنان و با کرشمه گفت نادر تو اشکمو در آوردی . بفرستشششششش تو کوسسسسسسسم کییییییییرررررت رو می خواد بده کیییییررررررتو . کیره رو از حالت عمود به حالت افق در آورده و انداختمش توی کوس مامان . کوس نرگس جونم از بیرون بیشتر گشاد به نظر می رسید تا از درون . مامان یه خورده بلند شده رومن سوار شد . دوست داشت با کوسش کیر منو بکنه . منو طاقباز کرد و خودش نشست روی تنم . دو تا پاشو از دو طرف پهلوهام انداخت بیرون . کوس چرب و چاقالوشو انداخت روی کیرمو خودشو چرخوند . ننجونم مرده بود ولی مدام فریاد می زد ماااااماااان جااااااان ماااااماااان جووووووووون من مردم اگه بدونی چه کییییییررررریییییی داره این نادر .. خنده ام گرفته بود به مادر بزرگ مرده ام چه مربوط که کیر من چقدر کلفته . کون مامان روی قسمت وسط بدن من قرار داشت و هر جوری که می خواست با کیر من بازی می کرد . کونشو می چرخوند و با چرخش کون کیر منم می چرخید با این حرکات گاهی رو به من و گاهی هم پشت به من قرار می گرفت با این که این یکساعت دو بار تخلیه کرده بودم بازم آبم جمع شده بود و به خودم فشار می آوردم . بنازم به قدرت کمر نرگس جون که از کیر کردن من خسته نمی شد . پس از چند دقیقه حرکت آروم یه مایع گرمی را روی کیرم احساس کردم . نرگس هم به خودش می پیچید و هم منو فشار می گرفت اون به فیض اعلا ءرسیده بود اماهنوز هم هوس کیر داشت .. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی
شب است و ماه می‌رقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
     
  
مرد

 
دست بالای دست 12

نادر منو بکن می خوام تکمیل شم . کمرم سبک شده ولی بازم کوسم کیر می خواد . دوتا پاهاشو گرفته روی شونه هام انداختم -نرگس جون خودتو خیلی خسته کردی -چیه فکر کردی پیرشدم ؟/؟میرم ورزش تا بیشتر نفس داشته باشم سن و سال چیه تازه این کیر تو رو هرکی بخوره جوون میشه -نرگس جون تو قبل از این که کیر منو بخوری جوون بودی حالا یه خورده هم جوونتر بشی بد نیست . -صبر کن نادر من یه فکرایی دارم که گاییدن من یکی فقط سیرت کنه . مثل این که این ننه قصد زن گرفتن واسم نداشت . به کارم ادامه دادم . بی هیچ واهمه ای آب کیرمو راهی چشمه کوس مامان کردم . -مامان بگیر این آب منو . نوش جونت امیدوارم سیر سیرت کنه اسیر کیرت کنه . -من که از خوردن کیرتویکی سیر نمی شم . جون تو من که دیگه پیر نمی شم . در وضعیت بعدی به روی شکم خوابوندمش و بیشتر به دو تا قاچای کونش چسبیدم . وای که چه حالی کردم و چقدر به من مزه داد من داشتم تمام وجودشو می خوردم اون هنوز گرسنه اش بود . گرسنه خورده شدن بود . دیدم که اینجوریه زنگ زدم واسه خانم منشی که صبح نیمساعت دیر تر میام و آخر با هزار خواهش و تمنا سکسمو با مامان جون نرگسم تموم کردم و طوری هم از خونه بیرون رفتم که نیوشا منو نبینه و متوجه سرخ و سفید شدن صورتم نشه . یک ماه بعد نرگس جون به من گفت که پریودش عقب افتاده . یعنی چه این نمی تونه ربطی به یائسگی داشته باشه . چون اصلا علائمشو نداشت . براش آزمایش نوشتم و بعله مامان جون از پسرش حامله بود . هر چه بهش گفتم بیا و پنهونی واست سقط جنین کنم و مسئولیتش بامن قبول نکرد که نکرد -نادر من این بچه رو میخوام . میخوام از تو و کیرت یادگاری داشته باشم . تازه نمی خوام قتل انجام بدم . کلاه گذاشتن سر پدرتو بذار به عهده من .. جل الخالق عجب گیری افتادیم . فکر اینجاشو نمی کردم . زن نداشته این چهارمین بچه ام بود . هیچکدومشون درست درمون بند نشدن . سه تا از زن داداش و یکی هم از مامان . قبل از این که به سزارین مامان برسیم از یک کلک دیگه خودم بگم که کاری کردم که دیگه بابا و ناصرتوانی برای فعالیت سکسی در خونه نداشته باشن بعد از این که مامان بچه رو انداخت گردن بابا من دو تا از جنده های خوشگلو خریدم و یکی از اونا رو فرستادم سراغ بابا و یکی دیگه رو به سراغ ناصر . حسابی قاپ این دو نفر رو دزدیدند و ناصر وباباهم کنار اومده و نقشه ای چیدند که یک شب در میون به خونه نیومده و در همون تعمیرگاه با جنده مخصوص خودشون که انصافا هر دو تا خوشگل و ناز هم بودن مشغول باشند .جنده ها طوری خودشونو به این دو تا کوس دزد نشون دادند که ما هرزه نیستیم و یک داستان قلابی هم سرهم کردند که اشک بابا و ناصر بیرحم را هم در آوردند .-اگه ما تامین باشیم اگه سکس ما به راه باشه دیگه چی می خوایم ؟/؟سعی می کردن زیاد پدر و برادرمو تیغ نزنن ولی اونا خرج بکن بودند . کوفتشون می گرفت مزد منو زیاد کنن. واسه کوس غریبه خوب پول می دادن . منم تا اونجا که می تونستم هوای جنده هارو داشته و ازشون می خواستم که سوتی ندن . این دو تا چاخان در خونه عنوان کردن که ماشین های تعمیری و کار زیاد شده وشبی یک نفر برای انجام کارهای عقب مونده تو تعمیر گاه می مونه و همونجا می خوابه و مواظب ماشینا هم هست . البته توخواب . خیلی چرند می گفتند . یه چیزایی رو برای نیوشا تعریف کرده بودم ولی واسه مامان نه . نیوشا عصبانی شد و گفت تو جنده هارو از کجا می شناختی ؟/؟که انداختمش گردن یکی از دوستان و همکلاسیهای دوران دانشگاهیم که اونم دکتر شده و خیلی شیطونه. کارم راحت شده بود . شبی که ناصر تعمیرگاه بود می رفتم کنار نیوشا و تا صبح کنارش بودم و اون شبی هم که پدر نمیومد می رفتم توی رختخواب مامان و کوس و کونشو می گاییدم . به پدر هم تو صیه کرده بودم که موقع حاملگی به مادر کاری نداشته باشه و اونم تلنگ در رفته از خداش بود که هیچوقت کارش نداشته باشه .ناصر هم همین وضعیتو داشت . کیر هیچکدوم داخل منزل کار نمی کرد . نسترن قشنگمو خودم به دنیا آوردم .اون هم خواهرم می شد و هم دخترم . و مادر من هم مادرش بود و هم مادر بزرگش . کوس مامان نرگسوموقع سزارین خیلی ضربتی و با یک عمل جراحی تنگش کردم . تازه ازم می خواست که شکمشوساکشن کنم و چربیهای اضافه شو بگیرم که گفتم موقع سزارین و با این وضعیت سنی و زیر بیهوشی درست نیست که فعلا این کاروبکنم . باشه بعدا . تازه این چربیها اکثرا دو باره برگشت می کنه و توصیه کردم که ورزش بهتره اگه هم می تونه از کمربند لاغری اصل و جنس خوب استفاده بکنه . پس از مدتی که آمیزش واسش آزاد شد و یه روز تنهام گیر آورد هر کاری کرد طرفش نرفتم -بیا خودتو لوس نکن . نسترن کوچولوت خوابه . اخلاقشو میدونم به این زودی بیدار نمیشه . -من به خاطر همین نسترن کوچولو طرفت نمیام -بیا یکی کوس تنگمو آزمایش کن ببین چه جوریه ؟/؟نمی خوای کار خودتو تست کنی ؟/؟-یه چیزی ازت می خوام تا انجامش ندی دیگه اگه پشت گوشتو دیدی کیرمم می بینی -چی شده که با مادر خودت و مادر بچه ات این طورحرف می زنی ؟/؟-مادر برام مال دنیا مهم نیست . برام عدالت مهمه . عشقی که یک مادر به بچه هاش داره .ا گه تونستی وصیتنامه پدرو تغییر بدی و دو دانگ از تعمیرگاه به نسترن برسه من میشم همون نادر سابق . اینو هم بدون من نیاز مالی ندارم و آینده صد تا نسترنو می تونم تامین کنم -نادر فدای کیرت بگردم این که چیزی نیست من حتی حاضرم این خونه رو که پدرت در بود خودش به اسم من کرده به اسم تو سند بزنم . -نه مامان من اضافه بر حقم چیزی نمی خوام . نمی خوام نفرین بقیه دنبالم باشه . من شما و بابا رو به خاطر مال دوست ندارم . شمارو فقط به خاطر خودتون می خوام . منم بچه شمام . چرا باهام این جور رفتار کردین ؟/؟گریه امانم نداد و بغض چندین ساله ام ترکید . سریع از خانه خارج شدم . یکی دو روز بعد مادر ترتیب همه چیزو داد . من و ناصر و نسترن وارث تعمیرگاه با سهم الارثی مساوی شده بودیم . با مامان نر گس آشتی کرده و یکی از شبها که پدر با جنده یا معشوقه اش در اتاقک تعمیرگاه بود و ناصر هم در طبقه پایین با همسرش مامان نسترنو خوابش کرده و خودشو حسابی ساخت و با هم رفتیم زیر دوش حموم . درحمومو هم باز گذاشتیم که اگه یه موقع دختر کوچولومون بیدار شد صداشو بشنویم .نرگس جون که اخلاقشو می دونست گفت چون شیرشو خوب خورده تا دو سه ساعت دیگه بیدار نمیشه -نرگس جون واسه خودت یه دکتر شدی . بعد از زایمان هم خیلی خوشگل تر شدی -نادر جون کیییییررررتو همه کار واسم کرد . ناراحتی اعصابمو از بین برد . استخون دردمو درمون کرد . به من دختر داد که یه عمر در آرزوش بودم . منو ببخش اگه تا حالا بدون این که بخوام باهات بدی کردم .لباشو بوسیده و دیگه اجازه حرف زدن بیشترو بهش ندادم هردو تن و بدن همو لیف می زدیم اون به کیرم دست می کشید و منم کوسشو می مالوندم .-اووووووووف نادرررررر روز به روز هوسسسسم بیشتر میشه . ازروزی که کوسسسسمو تعمیرش کردی انگاری نوشده -مامان از اولشم واسم فابریک فابریک بوده پرشور و پرهوس تازه و خواستنی . ببین چقدر هورمونای فعالی داری اینا همش هوس و احساس جوونیه -کی به من این احساسو داده -نرگس جوووووون اگه من یکی داده باشم که افتخارمه -آره کارخودته بمال رو کوسسسسسم دست بکش . واسسسسسه کیییییییرررررت اماده اش کن .ناله های ما با هم عشقبازی می کردند .صداها قاطی شده و بعضی وقتا صدای مامانو از صدای خودم تشخیص نمی دادم .-نرگسسسس نرگسسسسس کیرم دارم می ترکه داره از پوست خودش میاد بیرون مامان چه طوری می مالیش که من دیگه طاقت ندارم دارم تو هوسسسس کوسسسستو می سوزم نرگس جوووون . -دوستت دارم نادر -منم عاشقتم نرگس .. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی .
شب است و ماه می‌رقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
     
  
↓ Advertisement ↓
مرد

 
دست بالای دست 13

تمام تن صابون زده اشو میک می زدم . کف حموم دراز کشید و من رو تنش سوار شده و سینه های درشتشو می مالیدم . کیر کف آلود منو تو دستش گرفت و لای سینه های پر از کف صابونش گذاشت . دو تا سینه ها شو با دستاش می گردوند و کیر اسیر من هم لای سینه هاش حرکت می کرد ووقتی به ارتفاع بالا می رسید یه ناخنکی به دهن مامانی می زد . نمی دونم و نمی تونم از شدت اوج و لذت بگم . کف صابون و کیر کلفتو سینه های سفت و درشت و قفل شدن کیر تو سط سینه ها همه و همه دست به دست هم داده تا با یه کیف و حال عالی و فوق العاده یکی از بهترین و بیشترین سکسا رو داشته باشم . زیر گلو و روی سینه های نرگس خوشگله پراز آب کیر شده بود با دستش قسمتی از این آبو ورداشت و گذاشت تو دهنش و با لذت خورد منم که می خواستم تو حال خودم کمی آروم بگیرم سرمو گذاشتم رو سینه هاش وچند دقیقه ای چشامو بستم وقتی که به خودم مسلط شدم به نرگس جونم گفتم که آیا آمادگی گاییده شدنو داره یانه ؟/؟شاید پس از تنگی کوس برای اولین بار دچار درد شدیدی بشه که این درد بعدا کمتر میشه -اووووووف چقدر فلسفه می بافی من و کوس من همیشه برات آماده ایم . -پس بریم اتاق خواب . می ترسم نسترن گریه کنه و یه موقع نیوشا بیاد بالا -نادر خسته شدم چقدر شل کن سفت کن می کنی و لفتش میدی ؟/؟نسترن روی تخت خوابیده بود . من و مامان پایین تخت و کف اتاق مشغول شدیم . اول یه لیس درست و درمون به کوسش زده و آب و روغنشو زیاد کردم بعدش کیرمو به کوسش مالیدم . یه کمی ترس داشتم . می خواستم ببینم دست پختم چطوره . نرگسم لذت می بره یا نه ؟/؟اوخ جون کیپ شده بود . کوسش خوب تنگ شده بود .و کیر منم با اصطکاک زیاد رفت توی کوسش . -نرگس جون درد داری ؟/؟یه خورده ولی نه اون جوری که تو ترسوندیم . تازه یه کیف مخصوصی داره که نمیدونم چی بگم !-خب خدارو شکر . این درد ممکنه به خاطر این باشه که یه مدت سکس نداشتی درد تنگ کردن کس شاید از اینهم کمتر باشه گاییدن مامان جونو شروع کرده بودم از من ضربه و از اون ناله . خیلی آروم ناله می کرد تا ملاحظه نسترن و نیوشا رو کرده باشه . زایمان کمی لاغرش کرده و کمی از گوشتاشو شل کرده بود . ولی هنوزم خوش استیل بود بهش اجازه دادم که از چند روز دیگه بره ورزش و نیوشا که ماشاءالله در بچه داری استاد بود از نسترن نگهداری کنه .-اییییییی اووووی نمی تونم داد بزنم داررررررررررم می ترررررررکم نادررررر کیییییییرررررررتوی کوسسسسسسسسسمه یا یه شمع داغغغغغ و رو شن و آتیشششششی گذاشتیشششش توششششش ؟/؟عزیزم ...اوووووففففف جااااااااان دستت درد نکنه .. خیلی قشنگ و ماهرانه تنگش کردی نمی دونی کوسسسسسسم چقدر حالللللللل می کنه ؟/؟این دفعه راحت تر و زودتر آبم داره میاد نادرررر منو بگیر همه تنم داره می لرررررزه دلم یه جوری شده -نرگس جون اگه تپش قلبت زیاد شده کیرمو بکشم بیرون -نه نه اگه این کارو بکنی عصبی میشم منو محکم تر بزززززززن تند تر بگااااااااا.کیییییییففففففف داره اووووووووخ قلبم دارم می لررررررززززم آهههههه آهههههههه...نههههههههه.-جووووووون ماااااااماااااان فدای کوس دختر بچه ایت چه حالللللی میده بیا بگیرش کیر منو که دلششششو نداره از کنار کوسسسسسست پاشه . هرچی بهش می گم با با این همون کوسسسسسسه که قبلا می کردیش میگه نه این که خیلی تنگه -نهههههه نهههههه نادرررررررر بسسسسسسه دیگه چقدر وسوسسسسسه ام می کنی .. یواش یواش ساکت شد وفهمیدم که تو حال و دنیای خودش ار گاسم شده منم کیرمو ثابت داخلش نگه داشته و از سینه به بالاشو غرق بوسه کردم و درحالی که لباشو برای مدت طولانی تری قفل کرده بودم و بوسه ای طولانی از ش گرفته نرمه گوششو می مالیدم با لذت فوق العاده ای که از تماس زیر شکم من با زیر شکم مامان نرگسم در من به وجود اومده بود مثل شیر آبی که سرشو باز کرده باشن کیر منم خیلی راحت آب کمرمو ریخت تو کوس نرگس جون . بازم در بند حاملگی مامانم نبودم .ا ین همه بچه به راه انداخته بودم و هیچکدومشون رودوش من سوار نبودن . از کاندوم اصلا خوشم نمیومد و دوست نداشتم جزدر مواقع خیلی خیلی ضروری ازش استفاده کنم . به نظر من کاندوم جلوی لذت سکسو می گیره . حداقل دو نفر که بهداشتو رعایت می کنن و بیماری و عیبی ندارن می تونن از روشهای دیگه ای استفاده کنن که ازش لذت ببرن . مثل این که باید بدهکاری این چند وقته رو که مامانو نگاییده بودم می دادم ....... چند وقت بعد نمی دونم کدوم شیر پاک خورده ای هو انداخت و پیشنهاد کرد که نیوشا و ناصر باید از این خونه به جای بزرگتری اسباب کشی کنن و بچه هاشون زیاد شده و جاشون تنگ . فکر کنم این نخو مامان داده باشه که بخواد راحت تر باهام خلوت کنه حتی در خرید منزل هم حاضر شد به ناصر کمک مالی کنه . فکر می کرد من از این کارش خیلی خوشحال میشم . کار من و نیوشا سخت می شد . دیگه نمی تونستیم خیلی راحت همدیگه رو ببینیم . از بد یا خوش روزگار مامان دوباره بار دار شده بود . وبازم مجبور شد صحنه سازی کنه که بندازه گردن بابا . من باید دو تا نقشه رو باهم و با فاصله زیاد پیاده می کردم . ودر مراحل بعدی قسمت سختش کنار اومدن با نرگس بود . به اون جنده ای که بابابا بود پول داده واونم ترتیب کارا رو داده بود که پدر را وادار کرد که صیغه اش کنه اونم در یک دفتر خونه ای که به ثبت برسه . با یکی دیگه از دوستام که در نیروی انتظامی محل و محدوده ما کار می کرد و درجه سرگردی داشت ومنم خیلی به دردش خورده بودم نقشه ای چیدم واین موضوع رو با نیوشا هم در میون گذاشتم . و به اون جنده هم سفارش کردم که نقششو خوب بازی کنه ونگران نباشه حتی با افسره روبروش کردم تا تعلیمات لازمو بهش بده اتفاقا با هم آشنا در اومده بودن . از طریق کیر و کوس فامیلیت داشتن . قبلا یکی دو سرویس باهم رفته بودن . به نیوشا گفتم که اگه اوضاع بر وفق مراد باشه و باهام همراهی کنه خیلی زود عقدش می کنم . یکی از شبهایی که نوبت کشیک شبانه ناصر در تعمیرگاه بود من از حق خودم گذشته اون شب قید نیوشا رو زدم و در عوض زن داداشو همراه جناب سرگرد و چند معتمد دیگه اش که اونا هم خریده شده بودن فرستادم سراغ ناصر . از اون طرف به جندهه سفارش کرده بودم که سعی کنه که هر دوتاشون لخت لخت باشن و توی این حالت بمونن تا نقشه پیاده شه . مامورین خیلی آروم اومدن . البته از دیوار بالا رفتند و نیوشا هم داخل ماشین نشسته بود . جناب سرگرد در را شکست ووارد شد . هر دو لخت و مادر زاد و هراسان به گوشه ای گریختند .... نیوشا تقاضای طلاق کرد و جناب سرگرد هم برای ناصرو این جنده بازی تشکیل پرونده داد . اگه می خواستن ناصرو ببرن باز داشتگاه گندش در میومد . نصفه شبی پدرو احضار کردن و مثلا سند تعمیرگاه رو به عنوان وثیقه بردند . وموقتا ناصرو آزاد کردن . هر دوشون سواد زیادی در این زمینه نداشتند و زود گول خوردند . و به خاطر حفظ آبرو با کسی صحبت نمی کردند . اون جنده رو هم پس از ناصر ول کردن . خلاصه کلام این که نیوشا به همین سادگی تقاضای طلاق می کنه و ناصر هم براش اهمیت زیادی نداشت که نیوشارو داشته باشه یا نه چون به تنها چیزی که فکر می کرد این بود که به جرم زنای محصنه اعدام نشه . و به خاطر همین زیاد با همسرش کل کل نمی کرد .. زن داداش خیلی خوب نقششو بازی کرده بود هرچه پدر و مادر ها نیوشارو نصیحت کردند به گوشش فرو نرفت . طلاق گرفت و از ناصر جدا شد . من هم به این بهونه که نیوشا بهترین سالهای جوانیش رادر خانه ما تلف کرده و از جوانمردی به دور است که با او چنین رفتاری شود و نباید یک زن جوان را با سه بچه رها کرد و ااز این حرفای در پیتی . پاپیش گذاشته و گفتم که اگه نیوشا جون قبول کنه یه خونه برای اون و بچه هاش می گیرم عقدش می کنم . تا یه سایه ای بالاسرش باشه . برق از کله مادرم پرید . اگه چاره می داشت با ساطور کیر منو از ته قطع می کرد . تا دست کوس دیگه ای بهش نرسه .. منم اونو گذاشتم توی قرنطینه . فقط یه هفته نگاییدمش تا به التماس افتاد و قبول کرد اونم به شرطی که حداقل هفته اسش سه شب را با او باشم . در مرحله بعدی باید این ور قضیه رو جور می کردم . تصمیم گرفتم که بعد از زایمان بعدی مامان لوله رحمشو ببندم . تا راحت باشیم . از اون طرف به پدرم هم گفتم که هر گونه نزدیکی با مامان سمه وخطر بیماری وعفونت برای هردوتا رو داره و دیگه نمیشه با مامان نزدیکی کرد وکاری هم کردم که مامان متوجه صیغه بابا شه و تسلطش رو اون بیشتر شه با با بهونه آورد که مجبور بوده . برای مادر که کیر منو می خواست زیاد فرقی نمی کرد به نیوشا جریان مامانو گفتم که قضیه از این قراره پدر هفته ای سه شب خونه نمیاد مامان هم ممنوع المقاربه هست ویه حالت افسردگی داره و مجبورم اون سه شب کنارش باشم تا دست به کاری احمقانه نزنه . تازه بابا هم براش هوو آورده که بدتر . اگه این شرایطو قبول می کنی عقدت کنم ... وای کار داشت خراب می شد -نادر منم با بچه میام ... ادامه دارد . .نویسنده .. ایرانی
شب است و ماه می‌رقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
     
  
مرد

 
دست بالای دست 14 (قسمت آخر)

-چی !میگی میخوای اعصاب خودت و بچه هارو خراب کنی ؟/؟تازه مادرهم تحمل این همه سر و صدارو نداره . این اواخر شما از طبقه پایین بالانمیومدین چون مامان بی حوصله شده بود . چی میگی ؟/؟-باشه عشق من بازم خدارو شکر که می تونیم زن و شوهر بشیم . حالا همه چیز بر وفق مراد من بود . ناصر هم اون جنده رو صیغه اش کرد و یه خونه خریدند و مستقر شدند . الان دیگه زن بابام یعنی مامانم و زن داداش سابق و زن فعلی ام یعنی نیوشا دیگه دربست مال من بودند . به مادرم هم سفارش کردم که اگه نیوشا سر سوزنی به رابطه بین من و اون پی ببره باید برای کیر من غزل خداحافظی رو بخونه . نر گس کون تپل حاضر بود جونشو از دست بده ولی کیرمو از دست نده نیوشارو مدتی صیغه کردم . می گفتند باید چند ماه بشه عقدش کنی .ا ین کوس شرات را تازه می شنیدم . به این حرفا اعتقادی نداشتم . هر چند عقد خودمونو تو آسمونا بسته بودیم ولی پس از مدتی در یک دفتر خونه عقد رسمی کرده مهمونی هم نگرفتیم . حوصله شنیدن یک کلاغ چهل کاغای این و اونو نداشتم . اون دیگه زن رسمی من بود . مادر سه تا بچه هام با یه بچه دیگه در شکم که فکر کنم سه ماهه بود تازه شده بود زنم .من شب زفافو باید در کنار زنی به صبح می رسوندم که چهار تا بچه ازش داشتم . فقط نورا کوچولو اتاق ما می خوابید که قصد داشتیم یکی دو سال دیگه اونو هم مستقل کنیم .ا لبته یکی هم که توراه بود و همیشه باید یکی وردستمون می خوابید . اما چه شب زفاف پر شور و حالی داشتیم . یک شب فراموش نشدنی . برای اولین بار می خواستم همسر رسمی خودمو بکنم . حتی موقعی که صیغه موقت کرده بودمش همچه احساسی نداشتم . کاش از همون اول بعد از طلاق عقدش می کردم . من که می دونستم اون همیشه با من بوده . چیکار می شد کرد باید حرف دور و بری ها رو گوش داد . تازه من توی همون دوران پس از طلاق بار دارش کرده بودم ما کار خودمونو کرده بودیم . همسرمو بغل کردم . روی دستام این ور و اون ور می کردمش . دندونای سفید مروارید رنگش با هر لبخند و خنده اش به من امید زندگی می داد . غرق جواهرش کرده بودم . از اون کارایی که قبلا براش نمی کردم یا نمی تونستم بکنم . من به آرزوم رسیده بودم . حالا دیگه اون بی دغدغه مال من بود . دیگه از واژه زن داداش نفرت داشتم . همون جندهه واسه هفت پشت ناصر بس بود .-نیوشا باورم نمیشه تو زنم شده باشی .-منم باورم نمیشه چرا فکر می کنم یکی بالاخره این دکتر خوشگلو از دستم در میاره .-اینقدر منفی باف نباش .-کمرت درد می گیره نادر منو بذار زمین . گذاشتمش روی تخت . دوست داشتم نگاش کنم . هر چند سر تا پاشو طلا گرفته بودم ولی خودش از هر جواهری برام با ارزش تر بود .-چیه به این جواهرات نگاه می کنی ؟/؟من که اصلا اینارو نمی خواستم . دستت درد نکنه . من تو رو که از همه دنیا واسم عزیز تری میخوام . اینو گفت و خودشو انداخت تو بغل من . و این گونه بود که کلنگ عشقبازی در شب زفاف زده شد .زن خوشگل من با چشای قشنگش به من خیره شده بود و منتظر بود شروع کنم . سه چهار ماهی از دوران بار داریش می گذشت و پهلوها ش پر شده بود . پهلوهای پر شده اشو بوسیدم و گفتم این ته تغاری ما یعنی آخرین بچه ما به نظرت دختره یا پسر ؟/؟من که برام فرقی نمیکنه فقط سالم باشه کافیه ... از کوره در رفت و گفت چی !فکر کردی تا یک دوجین بچه ازت نداشته باشم ولت می کنم ؟/؟-مگه تو می خوای جوجه راه بندازی . اینا تربیت میخوان . باید مث یه معلم دفتر حضور غیاب داشته باشی که آمار از دستت درنره -من نمیدونم تو که همش سر کاری .-این جوری که پیش میرم باید یک هتل بگیرم همه شونو جا بدم . بخوای نخوای سر سزارین این یکی لوله اتو می بندم . -تو نباید این کارو بکنی . نادر تو همه جا مخصوصا پیش خونواده ام به جوانمردی مشهوری من که نمی تونم بهشون بگم سه تا بچه اولم مال توست . دوست دارم بعد از اون سه تا چهار تا بچه دیگه در مجموع هفت تا داشته باشم که مثلا از ناصر جلو زده باشی . واونم این قدر به خودش ننازه .-مگه اینجا زمین فوتباله که توی کوست گل بزنم ؟/؟باشه هر چی باشه 7تا بهتر از 12 تاست . کوسش به خاطر بار داری یه کمی چاق تر شده رنگش هم داشت تغییر می کرد .ا ینا دلیل نمی شد که بهش بی اعتنایی کنم . دهنمو تا اونجایی که می شد باز کرده روی کاسه کوسش قرار دادم .-اوووووووووخخخخخخ بکککککککن آه آه بخورررررررررشششششش شوهر خوبم ناززززززم مهررررررربونم عاشقتم دیووووونتمممممم . چوچوله های بیرون زده اشو به دهن و دندونم گرفته به کمک زبونم هوس زن قشنگمو تنظیمش می کردم . سعی می کردم گازش نگیرم . سینه های قشنگشم که یه خورده شل شده بود و دور نوکش قهوه ای تر شده بود گرفتم تو دستام . -دیگه خوشت نمیاد ؟/؟-هنوز برام فابریکه عزیزم . هنوزم قشنگ ترین و خواستنی ترین و هوس انگیز ترینه -مگه تا حالا چند تا دیدی ؟/؟-لوس شدی ها یعنی احساس خودمم نگم ؟/؟سرمو از روی کوسش ور داشته لبمو گذاشتم روی لبش . هنوز بعد از 12 سال کوسش مث روزای اول خیس می کرد . کیرمو اروم آروم فرو کردم تو کوس زنم . کیرمو هیچوقت تا به این حد کلفت ندیده بودم . تعجب می کردم چرا کوس نیوشا این قدر تنگ شده .-عزیزم راستشو بگو چرا کوست گشاد نیست ؟/؟قرصی قطره ای دوایی خوردی یا ژلی روی کوست مالیدی ؟/؟که خیلی کیپ و تنگ شده .ا ین کارا رو نکن برای بچه خوب نیست .-عزیزم شاید اشتیاق امشبه که تا این حد معجزه کرده . قسم به تو که بیشتر از همه دنیا حتی بیشتر از بچه هام دوستت دارم از چیزی استفاده نکردم .هنوز باورم نمیشه که دکتر نادر شوهر رسمی من شده باشه . کارتو بکن جووووووووووون فدای کیییییییییررررررررت دارم حاللللللل می کنم دارم ارضا میشم کوسسسسسسم تب داره کیییییییرررررررر می خواد کییییییییررررررتورو محکم بزن بچه اذیت نمیشه محکم منو بکن بازم بزن از اون حرفای قشنگت -واسه کی نیوشا .-واسه من -دوستت دارم دوستت دارم . همسر خوبم . عشق من .باز میگم حرفای قشنگ بازم میگم از کوس تنگ -آهههههه جوووووون ادامه بده -عزیزم هیجان زیاد برات خوب نیست هر وقت داره آبت میاد یا اگه اومد بگو زود ولت کنم برای قلب تو و جنین خوب نیست -اگه این کارو بکنی خوب نیست . مگه این اولین شکممه .بززززززن بززززززن کوسسسسسمو بززززن .-نیوشا نیوشا همون جاذبه سکس قدیمو داری کیرم دیگه نمی تونه تاب بیاره هنوزم مثل قدیما ذره ذره وجودمو آب می کنی تا بخوای آبتو بیاری -بزززززن تندتر کوسسسسسمو جررررررش بده نزدیکه همین دممممممه آخ اوممممممد اومممممد چند تا تکون این ور و اون ور خورد و علامت داد که به ارگاسم رسیده . منم لذتشو تکمیل کرده ویتامین منی رو فرستادم توی دهن کوسش -جاااااااااان منو سوزوندی اوخخخخخخخ گوشت داخل کوسم پوست تنم ..آبت همه جامو سوزوند -تو که میخواستی خنک شی -اول آتیش بعد آب -.آخیش نیوشا فلفل من هنوز تیز تیزی کیرمو سوزوندی و دیگه واسش آب نذاشتی جان نمیدونی چه حالی کردم -من بیشتر کیف کردم -نه من کردم .....به خاطر سلامتی او وبچه می خواستم سریع قال قضیه رو بکنم ولی گفت باید تا صبح بیدار بمونیم . در این فاصله یکی دوساعتی انتراکت داشته و درددل کردیم .به خاطر این که فکر نکنه اختلاف موقعیت اجتماعی من و اون در رابطه عشقی و زندگی ما تاثیر گذاره بهش گفتم -عزیزم من امروز هر چی دارم از تو دارم تو اگه نبودی من هیچی نبودم . عشق تو بود که از من یک پزشک ساخت . با این حرفام نیوشا حسابی وسوسه شد و حالا اون شروع کرد به بوسیدن تمام نقاط بدن من که آخرش به ساک زدن ختم شد . بیشتر از نیمساعت داشت ساک می زد . چون سه دفعه تا اون موقع آبمو خالی کرده بودم مقاومتم زیاد شده بود . ولی فوق العاده لذت می بردم . نذاشتم آبمو بخوره حساب کردم که شاید برای جنین ضرر داشته باشه . هر چند در بارداری های قبلی نوش می کرد و خیالمم نبود ولی نمی دونم چرا نسبت به همسرم احساس مسئولیت شدید تری می کردم و حواسم بیشتر سر جاش بود . هیچکدوم دوست نداشتیم که صبح برسه . اون شب من کلید یه آپارتمانو بهش هدیه کردم . این حداقل کاری بود که می تونستم واسش انجام بدم . چند ماه گذشت . مادر دوقلو حامله بود و نیوشا یک قلو . مامان نرگس قرار بود برام یه پسر و یه دختر به دنیا بیاره و بچه چهارم من و نیوشا هم پسر بود . اسمهارو هنوز بچه ها به دنیا نیومده انتخاب کردیم .. نسرین و نوید برای اون دو قلوها و نوروز که واقعا روزهای من و نیوشا رو نو کرده بود برای فرزند چهارم من و اون اسمهای انتخابی بود . سه شب در هفته مامان نرگسو می کردم و چهار شبم پیش زنم بودم . ناصر هم که جای دیگه ای خونه خریده و با همسرش یعنی همون جنده سابق که خداییش حالا دیگه سر یراه شده بود زندگی می کرد . پدر هم که همون زن صیغه ایشو داشت و هیچ رابطه جنسی هم بامامان نداشت . منم از همین حالا در فکر تامین آتیه فرزندانم بودم . سه تا از طرف مامان و تا آینده ای نزدیک هفت تا هم از طرف نیوشا . خدا بده برکت . یعنی وقتی که تعداد بچه های من به ده می رسید تازه می تونستم یه نفس راحت بکشم . نیوشا که از این سه تا بچه من و مامان خبر نداشت و مجبور بودم خیلی از در امد هامو قایم کنم . مامان نرگس هم روز به روز خودشو واسم خوشگل تر می کرد و حقا که هر روز گاییدنی تر از روز قبل می شد . زمانه واقعا درس خوبی به پدر و مخصوصا ناصر وشاید هم به مادر داد که دست بالای دست بسیار است . البته کوس مادر به نجاتش شتافت . ولی در هر حال با کیر خودم زنی رو که واسم حکم یه غریبه رو داشت یعنی مامانمو کنیز خودم کرده بودم . دست زمانه عشق پاک و خالص به نیوشا و پشتکار من به همراه بخت و اقبال به خوبی مصداق این بیت شد که چنین است رسم سرای درشت ... گهی پشت به زین و گهی زین به پشت . فقط از یه چیز دیگه غصه ام شده بود و اون این که وقتی دو تا بچه دیگه مامان به دنیا میومدن بازم باید این وصیتنامه واگذاری تعمیرگاه پس از مرگ بابا دست می خورد . اونوقت به همه ما 5تا بچه ها نفری یک و دو دهم دانگ می رسید .. پایان .. نویسنده .. ایرانی

شب است و ماه می‌رقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
     
  
صفحه  صفحه 2 از 2:  « پیشین  1  2 
داستان سکسی ایرانی

دست بالای دست


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA