انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
خانه و خانواده
  
صفحه  صفحه 2 از 9:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  7  8  9  پسین »

خجالت نکشیم --- رابطه با جنس مخالف بدون شرم و خجالت



 
یکی از بهترین راهکار ها برای جلوگیری از خجالت.تمرین و اجتماعی شدن است.

شیوه‌های مقابله با خجالت
خجالتی بودن هم یک بیماری است اما هر بیماری‌ای درمان دارد


به یک مهمانی دعوت شده‌ای، نمی‌دانی بروی یا نه. با اصرار دیگران می‌روی. وارد مهمانی که می‌شوی، احساس بدی به تو دست می‌دهد؛ قلبت تندتر می‌زند، دهانت خشک می‌شود و نمی‌دانی چطور رفتار کنی. فکر می‌کنی اگر چیزی بگویی، مسخره به نظر می‌رسد. دوست داری هر چه زودتر مهمانی تمام شود. بالاخره مهمانی تمام می‌شود و تو حتی یک دوست جدید هم پیدا نکرده‌ای؛ فقط چون خجالتی هستی.


خجالتی بودن یا همان چیزی که باعث می‌شود شما در ارتباط برقرار کردن با دیگران راحت نباشید، تنها یک احساس است؛ احساسی که تنها در درون شما وجود دارد و فقط خود شما آن را می‌فهمید. برخی مردم خجالتی بودن را با ترس از اجتماع یا بیماری فوبیا یکی می‌دانند، در حالی که این دو با هم فرق می‌کند؛ در بیماری ترس از اجتماع، فرد نسبت به تمام فعالیت‌های اجتماعی دچار ترس و نگرانی می‌شود، در صورتی که فرد خجالتی تنها در شرایطی خاص، نگرانی و اضطراب را تجربه می‌‌کند.

کودکی و شکل‌گیری خجالت

با رشد کودک و بیشتر شدن تجربه‌ها و فعالیت‌های اجتماعی، فرد در برخی شرایط خاص در مواجهه با افراد غریبه یا وارد شدن به محیطی ناآشنا، خجالت را تجربه می‌کند. هر خانواده‌ای براساس فرهنگ، مهارت و سطح دانش و آگاهی‌های خود درباره تربیت کودک، با این وضعیت برخورد می‌کند. چگونگی این برخورد در از بین رفتن یا ماندگار شدن این حس، تاثیر زیادی خواهد داشت. تمسخر، تحقیر یا شماتت کردن کودک در شرایطی که نسبت به یک وضعیت خاص خجولانه رفتار می‌کند، باعث می‌شود احساس خجالت به عنوان یک صفت دائمی ‌او باقی بماند.

دلیل خجالت کشیدن چیست؟

عده‌ای از متخصصان معتقدند خجالتی بودن علاوه بر نحوه تربیت، زمینه ژنتیک نیز دارد. این متخصصان، تربیت درست و افزایش مهارت‌های زندگی در از بین رفتن این حس در افراد را بسیار مؤثر می‌دانند. بررسی‌ها نشان داده است آدم‌های خجالتی از اعتماد به نفس پایینی برخوردارند و به خاطر همین موضوع، فکر می‌کنند اگر در یک جمع صحبت کنند، مورد تمسخر قرار می‌گیرند یا کسی به صحبت‌های آنها توجه نمی‌کند. این دو عامل ( اعتماد به نفس پایین و خجالتی بودن) به طور مداوم در حال تقویت یکدیگر هستند به طوری که اگر فرد به فکر برطرف کردن مشکل خود نباشد، در آینده مشکلات زیادی را تجربه خواهد کرد. همچنین برخلاف تصور همگانی که افراد خجالتی را افرادی درون‌گرا می‌دانند، بسیاری از افراد برون‌گرا هم خجالتی‌ هستند. بسیاری از افراد مشهور مانند هنرمندان، بازیگران سینما، دانشمندان و حتی سیاستمداران هم خجالتی بوده یا هستند. این افراد وقتی در قالب شغل خود قرار می‌گیرند، مطابق با آن ایفای نقش می‌کنند اما به محض آنکه به شرایط غیرشغلی برمی‌گردند، تبدیل می‌شوند به آدم‌هایی بسیار خجالتی و معذب!

خجالت و دیدگاه‌های فرهنگی

خجالتی بودن نزد افراد، خانواده‌ها، جوامع و فرهنگ‌های مختلف، معانی متفاوتی دارد. به عبارتی، بعضی‌ها فرد کم‌رو را فردی ساکت، مؤدب و محترم، مطیع و حرف‌گوش‌کن می‌دانند. در برخی فرهنگ‌ها، خجالتی بودن را برای دختران امری عادی و صفتی مثبت به حساب می‌آورند؛ در حالی که ممکن است این ویژگی را برای پسرها ناپسند بدانند. اما واقعیت این است که خجالتی بودن، یک معلولیت اجتماعی است.
این ویژگی می‌تواند مانع رشد مطلوب شخصیت افراد شود و برای هر دو جنس - پسر و دختر - نامطلوب است و باعث ایجاد مشکلات زیادی به‌خصوص در بزرگسالی و زندگی‌های مشترک می‌شود.

درصد فراوانی افراد خجالتی

تحقیقات نشان می‌دهد اکثر افراد در موقعیت‌های مختلف، کمی ‌خجالتی می‌شوند. مثلا 75 درصد از مردم، هنگام مواجهه با یک جمع غریبه و مقتدر که ملزم به پاسخگویی به سؤالات آنها نیز باشند، احساس خجالت می‌کنند. 70 درصد از افراد هنگام حضور در جمع بزرگی از افراد غریبه، خجالتی برخورد می‌کنند. 64 درصد افراد نیز هنگامی‌که با جنس مخالف روبه‌رو یا هم صحبت می‌شوند، دچار احساس خجالت می‌شوند. همچنین حس خجالت در 58 درصد از افرادی که با جمعی دارای موقعیت اجتماعی یا تحصیلات بالاتر مواجه می‌شوند، به وجود می‌آید. می‌بینید؟ اگر شما هم خجالتی هستید، امیدوار باشید! چندان تنها نیستند.

نشانه‌های خجالتی بودن

افراد خجالتی نشانه‌هایی دارند که می‌توان آنها را در چند گروه تقسیم‌بندی کرد؛ برخی روان‌تنی هستند، برخی روان‌حرکتی و برخی نشانه‌ها نیز در سبک زندگی آنهاست و بلافاصله نمی‌توان آنها را تشخیص داد؛ مگر با زیر نظر گرفتن رفتارها و عادات فرد.

علائم روان تنی خجالت

افزایش ضربان قلب، سرخ شدن صورت، اختلال در تنفس، تنش عضلانی، لرزیدن صدا یا تغییر در تن آن، لرزیدن دست‌ها، پاها و لب‌ها، عرق کردن شدید.

علائم دیگر
فرار کردن از جمع غریبه‌ها، کم حرف بودن، عبوس بودن و کمتر لبخند زدن، عدم برقراری ارتباط بصری مستمر و طبیعی با دیگران، عدم برخورداری از روابط دوستانه، شخصیتی انفعالی داشتن، بیزاری از دعوت کردن و دعوت شدن به مهمانی‌ها و مجالس، تمایل به سر و کار داشتن بیشتر با کتاب و اشیا و لوازم مختلف به جای آدم‌ها، شنونده بودن صرف، تأیید کردن هر چیزی بدون بحث و جدل در مورد آن، ترس از مخالفت با نظرات دیگران یا بیان نقطه‌نظرات خود، ترس دائمی ‌از مورد تمسخر قرار گرفتن.

راه‌های مقابله با خجالتی بودن

قبل از وارد شدن به یک جمع، اطلاعاتی در مورد آن جمع به دست آورید و درباره چیزهایی که می‌خواهید یا می‌شود در آنجا مطرح کرد، فکر کنید.
معاشرت خود را با دیگران بیشتر کنید؛ از جمع‌های دوستانه کوچک شروع کنید، به سؤالات‌شان جواب دهید و از آنها درباره خودشان، آرزوهایشان، اهداف‌شان یا موضوعات دیگر سؤال کنید.
صحبت کردن در جمع را یاد بگیرید. اگر از حرف زدن در جمع می‌ترسید، در کلاس‌هایی که به همین منظور برگزار می‌شود، ثبت‌نام کنید.
اگر خجالتی بودن، خیلی شما را آزار می‌دهد، به یک مشاور یا روان‌شناس مراجعه کنید.
تا حد ممکن از انزوا و گوشه‌گیری دوری کنید. اگر چند نفری دوروبرتان هستند، کتاب خواندن را کنار بگذارید و سر صحبت را با آنها باز کنید.
اگر به خاطر لهجه، صدا، بوی دهان یا نوع دندان‌هایتان از جمع گریزان هستید، چرا فکری به حال اصلاح اینها نمی‌کنید؟
در جمع‌ها کاری کنید که کسل، خسته و بی‌حوصله به نظر نیایید.
به یاد داشته باشید راه مقابله با خجالت این است که به چیزهای دیگری تمرکز کنید؛ مانند فکر کردن و تصور اینکه چطور می‌شود از اتفاقات اجتماعی لذت برد.
از طرد شدن یا شکست خوردن، نترسید. قهرمانان ورزشی نیز با وجود احتمال شکست، باز هم به مبارزه و رقابت می‌پردازند؛ اما تقریبا همه آنها برای برد به میدان می‌روند و هیچ‌گاه از شکست حرف نمی‌زنند.
کم‌رویی، تـردید و دودلی هنگامی ‌رخ می‌دهد که شما به عیوب و نقایص خود فکر می‌کنید. افکـارتـان را متوجه شخصی کنید که در حال گفت‌وگو با او هستید. در این حالت، هم شما اضطراب خود را از خاطر خواهید برد و هم طرف مقابل از توجه شما خوشحال خواهد شد.
همه‌چیز را به خودتان نگیرید. نباید هر چیزی مانند شوخی و طعنه را به عنوان توهین تلقی کنید. مردم اغلب چیزهایی را می‌گویند که هیچ مقصود و منظوری از آن ندارند؛ هر چند گاهی اوقات مردم نـظـرات نابجا و بی‌موردی می‌دهند؛ در این صورت، قاطعانه از خودتان دفاع کنید.
توقعتان را کم کنید. بنا نیست در پایان یک گفت‌و‌گو، شما افراد را کاملا مجذوب خود کرده باشید. همین که همه از هم‌صحبتی یکدیگر لذت برده باشید، کافی است. باور کنید!
هول نکنید. آدم‌های روبه‌روی شما هر چقدر هم که مهم باشند، آدم هستند؛ آنها هم معایب و مشکلات و ضعف‌های خودشان را دارند؛ عین شما! شاید هم مثل خود شما دارند سعی می‌کنند کسی متوجه نشود چقدر خجالتی هستند!
hi dr!
     
  
مرد

 
انگيزه هاي برقراري ارتباط با جنس مخالف

. وعده ازدواج: يكي از بهانه هاي ارتباط بين پسران و دختران وعده ازدواج از ناحيه پسر است و معمولا با اين وعده ها پسران با دختران ارتباط پيدا مي كنند. در حقيقت، دختر و پسر با طرح مسئله «ازدواج» با يكديگر رفاقت كرده، سعي مي كنند نيازهاي عاطفي همديگر را برآورده كنند، اما حقيقت امر اين است كه اين وعده ها در حدّ خيال بافي مي مانند و جامه عمل نمي پوشند; زيرا خانواده چنين افرادي را در حدّ لازم پخته و شايسته براي ازدواج نمي يابند، طرح مسئله «ازدواج» از سوي پسر اگر هم صورت گيرد، با مخالفت خانواده اش روبه رو مي شود و حتي اگر پسر به خواستگاري دختر نيز برود، خانواده دختر چنين ازدواجي را نمي پسندند. بنابراين، وجود فكر ازدواج در بين دختران و پسران تنها نوعي ساز و كار دفاعي براي ايجاد رضايت خاطر و رهايي از اضطرابي است كه در نتيجه عملِ بر خلاف قواعد و هنجارهاي خانواده و جامعه صورت مي گيرد

2. انگيزه جنسي: از انگيزه هاي ديگر ارتباط دختر و پسر بهره بري جنسي است. اين پديده در ميان اقشاري از جامعه كه از لحاظ رشد فكري و فرهنگي در انحطاط شديدي به سر مي برند، بيشتر ديده مي شود. اين افراد براي ارضاي غرايز جنسي خود، همه ي ارزش هاي خانوادگي و فردي خود را قرباني مي كنند و دست به رفتاري مي زنند كه براي اغلب افراد جامعه، بسيار پست تلقّي مي شود.

چنانچه اين ارتباط هاي ناپسند منجر به رابطه ي جنسي بين دختر و پسر شوند مشكلات زيادي را براي دختر، كه قرباني اصلي اين رابطه است به دنبال مي آورد. اشتغال ذهني درباره ي اين موضوع كه مبادا اين ارتباط براي او در آينده مشكل ساز باشد، تعادل رواني او را به نحو چشم گيري بر هم مي زند و فشار رواني زيادي بر او تحميل مي كند.

چنين دختراني در ازدواج با مشكل روبه رو مي شوند و حاضر به ازدواج نيستند و زماني كه با فشار خانواده روبه رو مي شوند و تن به ازدواج مي دهند، هميشه نگران افشاي رابطه گذشته خود هستند و از اينكه همسرشان از رابطه مخفي آن ها در گذشته آگاه شود رنج مي برند.



3. توهّم قدرت و جاذبه: يكي ديگر از انگيزه هاي دوستي با جنس مخالف اين است كه پسران داشتن دوست دختر را يك قدرت اجتماعي براي خود تصور مي كنند و دختران نيز داشتن يك دوست پسر را يك جاذبه فردي و اجتماعي براي خود به حساب مي آورند.

اما طول نمي كشد كه پي خواهند برد اين قدرت نمايي و جاذبه ارائه شده به قيمت از دست دادن بسياري از جاذبه ها و قدرت هاي اجتماعي و شخصيتي ديگر تمام شده، در نتيجه، دوستي ها به پايان مي رسند و حسرت از دست دادن شرافت و ارزشمندي خويش، دنيايي از تعارض را در درون دختر و پسر باقي مي گذارد.



4. پناه جويي به يكديگر: دختران و پسراني كه مورد بي محبتي در خانواده قرار مي گيرند و از وضعيت رواني و اجتماعي خويش ناراضي هستند و در اين زمينه، خود را سرگردان و آشفته مي يابند، از طريق برقراري روابط پنهان با جنس مخالف، درصدد كسب رضايت و يا به عبارت ديگر، به دنبال يافتن شرايطي هستند كه براي آن ها اطمينان خاطر و رضايتمندي بيشتري فراهم كند و پناه گاهي براي جبران كمبود محبت خود فراهم سازند.

اما اطمينان خاطري كه دختران و پسران از طريق برقراري دوستي بين خود جستوجو مي كنند هيچ گاه حاصل نمي شود; زيرا اين روابط پنهاني و به دور از چشم خانواده صورت مي گيرد. به همين دليل، دختر و پسر بايد وقت و توان زيادي صرف كنند تا بتوانند زمينه اين رابطه را فراهم كنند و تحمل ترس و اضطراب مستمري كه دو طرف بايد تحمّل كنند تا اين روابط از چشم آشنايان پنهان بماند، رضايتمندي و آرامشي را كه به دنبال آن هستند خنثي خواهد كرد.
     
  
مرد

 
رابطه‌ با جنس مخالف يعني تختخواب!؟



عشق تعريف مشخصي در لغتنامه‌ها و كتاب‌هاي مرجع دارد. اما اگر از كسي كه ادعا مي‌كند عاشق شده است، بپرسيد چه حسي نسبت به معشوقش دارد نمي تواند به درستي شرحش دهد.

متاسفانه با وقوع انقلاب و تابوشدن رابطه زن و مرد، مفهوم عشق به شدت دچار آسيب شد. يعني اگر پيش از آن، رابطه دوستي ميان دخترها و پسران «girlfriend – boyfriend» و رابطه كلامي و دوستي زن و مرد «Friend» رواج داشت، پس از بهمن ۵۷ به هر شكلش از مجاري رسمي و حكومتي ممنوع و در دوره‌هايي، جرم محسوب شد و در اين ميان بيشترين آسيب به مفهوم و ماهيت رابطه‌هاي عاشقانه «Love» وارد آمد.



اگر پسري فقط قصد دارد با دختري رابطه دوستي ساده و فارغ از جنسيت طرف مقابلش، داشته باشد كسي حرفش را باور نمي كند. چون در حافظه تاريخي دختر، اين پس زمينه وجود دارد كه دوستي با جنس مخالف، فقط و فقط يعني رفتن به تختخوابش. در اين ميان نقش پسراني كه به علت ناآگاهي و كمبودهاي اجتماعي-فرهنگي، دخترها را با تمسك به مفاهيمي عميق و بزرگ همچون دوستي و عشق گول زدند و فقط به دنبال ارضاي غرايز جنسي‌شان بودند، در زمينه سياهي كه در ذهن جنس مونث نسبت به مردان وجود دارد كاملا موثر بوده‌است.

همين رفتارها است كه سبب شده اگر دختر و پسري يك رابطه سالم و دوستانه با هم داشته باشند، خانواده‌ها و اطرافيان آن را رابطه‌اي خطرناك و توام با همخوابگي مي‌دانند. براي همين است اگر خانمي با پسري كه همكارش است، رابطه‌اي سالم و دوستانه داشته باشند و در حالت حداكثري‌اش با هم به كافه يا رستوران بروند، مطمئنا شوهر اين خانم در صورت مطلع شدن از اين رابطه شكي به خود راه نمي‌دهد كه همسرش به او خيانت كرده است. چون در فكر و رفتار او، مردي با زني رابطه برقرار نمي‌كند مگر اينكه بخواهد با او «س ك س» داشته باشد. چرا كه همين مرد اگر با همكار خانمش دو بار به سينما و كافه برود انتظارش اين است که دفعه بعدي راهشان به تختخواب ختم شود. در اين شرايط است كه وا‍ژه و مفهوم عشق به شدت آسيب ديده و مي‌بيند.

به آن 50 درصد از جامعه كه زير 30 سال سن دارند و در مدارس جمهوري اسلامي تحصيل كرده‌اند، آموخته‌اند كه عشق حقيقي وجود ندارد، مگر اينكه عشق به خدا باشد و عشق انسان به جنس مخالفش فقط و فقط معني «س ك س» مي‌دهد. يكسان دانستن رابطه دختران و پسرها فارغ از تقسيم‌بندي‌هايي چون «Girlfriend – Boyfriend – Friend - Love» باعث مي‌شود تا اگر ميان دو طرف رابطه عاشقانه‌اي وجود داشته باشد از نظر ديگران فرقي با رابطه معمول بين زن و مرد نداشته باشد.



در اين ميان، اوضاع وقتي پيچيده مي‌شود كه بخواهيد احساس عشق‌تان را به طرف مقابل اظهار كنيد. اگر مردي عاشق شده باشد، طرف مقابلش آن را دروغي براي رسيدن به مرحله در آوردن لباس زير خود مي‌داند و اگر اين دختر باشد كه فكر مي‌كند عاشق شده است، طرف مقابلش با خود مي‌انديشد كه طرف مي‌خواهد با او «س ك س» داشته باشم اما خجالت مي‌كشد بگويد و ادعاي عاشقي مي‌كند!

البته اگر كسي منكر شود كه در رابطه‌اي عاشقانه راهي به تختخواب نيست، اشتباه مي‌كند، اما مي‌شود گفت حالتي كه در تختخواب، بين مرد و زني بدكاره كه مثلا در خيابان ستارخان سوار ماشين مرد شده، با حالتي كه دو عاشق در شرايط مشابه دارند يكي است، همان اشتباه بزرگي را مرتكب شده است كه اكثريت جامعه به آن مبتلا هستند.

واقعا اگر اكثريت جامعه معتقدند، ميان تخليه غريزه جنسي مردانه يا زنانه (فرقي نمي‌كند) با حس و انرژي كه دو عاشق هنگامي كه بين‌شان فاصله‌اي جز پوست تن‌شان وجود ندارد به هم مي‌دهند تفاوتي وجود ندارد، نتيجه‌اي جز وضعيت موجود جامعه ايراني به وجود مي‌آمد؟
     
  
مرد

 
تکنیکهای برقراری ارتباط با جنس مخالف


رویکرد اولیه برقراری ارتباط با جنس مخالف عبارت است از پیدا کردن شریکی مناسب که خصوصیاتی منطبق با معیارهای شخصی فرد داشته باشد؛ از اینرو می توان اظهار داشت که شیوه و تکنیک های به کار گرفته شده به این مضمون از اهمیت بسیار بالایی برخوردار می باشند. هنگامیکه نوبت به انجام یک چنین کاری می رسد، . تعداد بسیار زیادی از افراد عموماً دست پاچه شده و دچار استرس می شوند. این کار هنر است و همانطور که می دانید هر هنری آموختنی است. در این مقاله قصد داریم تا شما را با نکات قابل توجهی پیرامون این مطلب آشنا کنیم؛
مراحل
1- توقع خود را پایین بیاورید. این کار می تواند جالب و سرگرم کننده باشد به شرطی که شما همه چیز را بیش از اندازه جدی نگیرید. بیشتر اوقات ممکن است شما برای مدت زمان کوتاهی با اشخاصی ارتباط برقرار کنید اما پس از چندی دیگر هیچ وقت آنها را مجدداً ملاقات نکنید. اگر هر دفعه ای که با شخصی ارتباط برقرار می کنید، انتظار داشته باشید نهایتاً با او ازدواج کنید، در زندگی خود قطعاً به بن بست می رسید و دچار افسردگی خواهید شد.

2- خود را دست یافتنی نشان دهید. راحت باشید و لبخند بزنید. با حرکات بدن و ژست هایی که می گیرد به طرف مقابل نشان دهید که فرد جالب و خوش مشربی هستید و از اعتماد به نفس بالایی نیز برخوردار می باشید. هیچ چیزی برای عصبانی کردن شما وجود ندارد.



3- مفهوم حرکات بدنی فرد مقابل را دریابید. آیا طرف مقابل خودش را دست یافتنی نشان می دهد؟ آیا احساس می کنید که به شما علاقه دارد؟ به مجرد اینکه شما فردی را می بینید که قصد برقراری ارتباط با او را دارید، باید کوچکترین حرکات بدنی او را مد نظر قرار دهید. زمان برقراری ارتباط به راحتی از روی ژست هایی که فرد به خود می گیرد می توانید تشخیص دهید که قصد برقراری ارتباط با شما را دارد یا خیر. همه ما به طور ذاتی این قابلیت را داریم که مفهوم حرکات بدنی را درک کنیم، البته در عین حال این احتمال هم وجود دارد که اشتباه کنیم، پس دقت کنید و عجله به خرج ندهید. اگر حرکتی را مشاهده کردید که نشان می داد طرف مقابل به شما علاقمند است، دنبال حرکت دیگری باشید که این حدس را به یقین تبدیل کند.

4- ارتباط چشمی برقرار کنید؛ اما نه برای مدت زمانی بیش از یکی دو ثانیه. به کسی خیره نشوید. فقط یک نگاه لحظه ای کنید تا شخص متوجه شود که با چشم هایتان به او لبخند می زنید و سپس به آرامی نگاه خود را از او دور کنید. اگر مجدداً نگاه کردید و متوجه شدید که او نیز به چشم های شما نگاه می کند، می توانید نتیجه بگیرید که او هم به شما علاقمند است.

5- سر صحبت را باز کنید. اگر به درستی او را نمی شناسید، می توانید مکالمه کوچکی را آغاز کنید. بد نیست از جمله های پرسشی ساده شروع کنید: "امروز روز خوبی است، نه؟" مهم نیست چه می گویید، به هر حال شما که به دنبال جواب درست برای سوال خود نیستید، فقط می خواهید عکس العمل طرف مقابل را ارزیابی کنید، اگر پاسخ مثبتی به سوال شما داد، می توانید گفتگو را ادامه دهید. اگر با روی خوش به سوال شما پاسخ نداد، می توانید نتیجه گیری کنید که او تمایلی به برقراری ارتباط با شما ندارد. از نکات مهمی که باید به یاد داشته باشید این است که در مورد مسائل خصوصی و شخصی سوال نپرسید. در مورد محیطی که در آن هستید، فیلمی که دیشب از تلویزیون پخش شده و چیزهایی از این قبیل حرف بزنید، اما بیش از اندازه از خودتان تعریف نکنید و از طرف مقابل نیز سوالات شخصی نپرسید.

6- به تدریج اطلاعات شخصی را به صورت دوجانبه رد و بدل کنید. زمانیکه گفتگوی ابتدایی شما با موفقیت پیش رفت، می توانید اطلاعات خصوصی کوچکی را در مورد خودتان دریافت و ارسال نمایید. به عنوان مثال شغل شما چیست؟ و همچنین می توانید خودتان را معرفی کنید تا به این ترتیب نام شخص مقابل را نیز پرسیده باشید. به همین منوال پیش بروید و هر اطلاعات شخصی که طرف مقابل در اختیار شما قرار داد شما نیز همان اطلاعات را در مورد خود به او بدهید، همچنین می توانید اطلاعات بیشتری نیز در اختیار او قرار دهید. به عنوان مثال اگر با خانمی ارتباط برقرار کردید و او به شما گفت که در کلاس های تابستانی شرکت می کند، شما هم می توانید به او بگویید که در کلاس های مشابه شرکت می کنید و بعد هم در این مورد که چه کلاسی را برداشته اید و چه کلاسی سرگرم کننده تر است با هم صحبت کنید. با استفاده از این روش صمیمیت میان شما با گذشت زمان بیشتر می شود. در هر صورت کاملاً طبیعی است که شما دوست ندارید اطلاعات شخصی زیادی را در اختیار او قرار دهید و ممکن است که او هم یک چنین حسی را نسبت به شما داشته باشد.

7- به او توجه کامل داشته باشید؛ اگر لطیفه ای تعریف کرد، لبخند بزنید، به داستان ها و خاطراتی که تعریف می کند، گوش دهید و اجازه ندهید وقایعی که در اطراف شما در حال وقوع می باشند، حواس شما را پرت کنند. به هر حال بیش از اینکه خودتان را فرد جذابی جلوه دهید، باید نشان دهید که جذب طرف مقابل شده اید و می بایست کاری کنید که گفتگو به پایان نرسد. در برقراری یک ارتباط موفق، شنونده خوب بودن، خیلی مهم تر از گوینده خوب بودن است.

8- از ژست های فیزیکی برای نمایش نیات خود استفاده کنید. اگر همه چیز به خوبی پیش رفت باید به واسطه حرکات بدنی به او نشان دهید که قصد برقراری ارتباط عاطفی را دارید. به عنوان مثال اگر در حال رد شدن از خیابان هستید او را همراهی کنید و یا زمانیکه می خواهید جهت حرکت را به آنها نشان دهید، به آرامی آنها را به سمت مسیر دلخواه هدایت کنید. این کار می تواند به شما اجازه دهد تا وارد حریم خصوصی شخص مورد نظر بشوید. البته به طور کلی خانم ها هیچ گاه زودتر از آقایون موارد ذکر شده را انجام نمی دهند و برخی از خانم ها هم اگر مردی سریعاً وارد حریم خصوصی آنها شود، احساس خوبی پیدا نمی کنند. به هر حال تحت هر شرایطی باید جانب احتیاط را رعایت کنید و اگر تصور کردید که شخص احساس راحتی نمی کند، این کار را متوقف نمایید.

9- اتمام کار. در اکثر موارد انجام چنین کاری هیچ گونه لطمه و ضرری را در بر نخواهد داشت. ممکن است گاهی اوقات دیگر هیچ گاه تمایلی به ملاقات مجدد فرد نداشته باشید و مواقعی هم پیش می آیند که علاقه بسیار زیادی به طرف پیدا می کنید و حتی کارتان تا ازدواج هم پیش می رود. به هر حال لازم نیست از همین حالا نگران مشکلات عروسی باشید! جسارت داشته باشید و اگر می خواهید فرد را دوباره ملاقات کنید، او را در جریان قرار دهید. می توانید تلفن رد و بدل کنید و اگر تمایل داشتید قرار ملاقات بعدی را نیز تنظیم کنید. اگر احساس کردید که طرف مقابل تمایلی به انجام این کار ندارد، بیش از اندازه پافشاری نکنید. همیشه یک خانم و یا آقای دیگر وجود دارد که خواستار برقراری ارتباط با شما باشد.

نکات مهم

چیزی که می گویید مهم نیست، اما هر چه که می گویید، سعی کنید افکار مثبت را دنبال کنید. منفی گرا، خودخواه، و متکبر نباشید؛ خیلی دوستانه برخورد کنید.
از همان برخورد اول بیش از اندازه رمانتیک نشوید، فقط مکالمه کنید. این کار فشار زیادی را از هر دوی شما بر می دارد.
اگر کسی تمایل به برقراری ارتباط با شما را نداشت، او را تحت فشار قرار ندهید. اگر علاقه نداشت، اجباری نیست، بهتر است دنبال شخص دیگری بگردید.
شوخی کنید. شوخ طبعی نشان می دهد که شما فرد سرگرم کننده و جذابی هستید. از تعریف کردن جوک هایی که به هر نحوی امکان دارد با روحیات فرد مقابل سازگار نباشد پرهیز کنید. (به عنوان مثال اگر فرد مقابل بلوند است، از گفتن جوکی که در مورد افراد بلوند ساخته شده است، پرهیز کنید.) پیش از صحبت کردن فکر کنید و به خاطر داشته باشید که حتماً لازم نیست تمام مدت بامزه باشید.

اخطار

هرگز با کسی که از نظر احساسی جذب او نشده اید، ارتباط برقرار نکید. این احتمال وجود دارد که یکباره وارد رابطه ای شوید که هیچ تمایلی به آن ندارید.

ارتباط باید با محیطی که در آن قرار گرفته اید، سازگاری داشته باشد. به عنوان مثال اگر در کتابخانه کسی را ملاقات می کنید، شاید درست نباشد که بیش از اندازه با او صحبت کنید. در این شرایط می توانید لبخند بزنید و منتظر باشید تا محل مورد نظر را ترک کند و بعد او را تا بیرون همراهی کنید. بیش از اندازه به آنها نزدیک نشوید چون ممکن است از جانب شما احساس خطر کنند.
برقراری ارتباط در هر مکانی امکانپذیر نیست. به عنوان مثال مراسم خاکسپاری محل مناسبی برای انجام این کار نمی باشد. محل کار هم نمی تواند مکان مناسبی برای انجام این کار باشد. اگر چنین اتفاقی در محل کار برای شما رخ داد، بهترین برخورد را داشته باشید و در صورت مشاهده عدم تمایل فرد مقابل، ارتباط را قطع کنید.
هر چند شوخ طبعی یک از بهترین راههای برقراری ارتباط می باشد، اما سعی نکنید از شوخی هایی استفاده کنید که طرف مقابل را ناراحت می کند. هر چند در این موقع تمام جوک های زشت به ذهن فرد خطور می کنند، اما از بیان آنها باید خودداری کنید چراکه موجبات ناراحتی شخص مقابل را فراهم می آورند، و باعث می شوند او سکوت اختیار کند و نهایتاً شما را نیز از گفته خودتان پشیمان می کنند.
     
  
زن

 
الان کی دیگه خجالت میکشه؟؟!
دختر ۱۵ - ۱۶ ساله میشناسم نصف شب بابا مامانش که میخوابن از خونه میزنه بیرون تا ۴ و ۵ صبح !!
دیگه خجالت و ترس کجاشه
Man_Of_Iran
     
  
مرد

 
Oriental_Girl: الان کی دیگه خجالت میکشه؟؟!دختر ۱۵ - ۱۶ ساله میشناسم نصف شب بابا مامانش که میخوابن از خونه میزنه بیرون تا ۴ و ۵ صبح !!دیگه خجالت و ترس کجاشه
دخترها خب کلا پرروترن از پسرها.
من یک پسر خجالتی هستم که بشدت مشکل دارم در ارتباط برقرار کردن با جنس مخالفم. من با هیچ دختری نتونستم در محیط بیرون رابطه برقرار کنم.چون روم نمیشه ؟ پس هستند اشخاصی که خجالت هم میکشن.۲تا دوس دختر داشتم که اینترنتی و با هزار بدبختی پیداشون کردم. من میتونم با دخترها حرف بزنم اما نمیتونم شمارمو بدم.این سختترین قسمته که همیشه شکست میخورم.
     
  
مرد

 
کسی میتونه یه راهکار اساسی بده که من پررو بشم؟عرق نکنم و سرخ نشم و ... . کسی نیاد مسخره کنه.بیاین راهکار بدین.
     
  
مرد

 
یعنی واقعا کسی نیست که ۱ راه حل درست و درمون بده؟؟!!
     
  
زن

 
تاثیر رابطه با جنس مخالف بر تصویر بدن





همه افراد و به خصوص دخترها نسبت به این مسئله که چهره و اندام و ظاهری دوست داشتنی داشته باشند حساس هستند. البته این حساسیت زیاد هم بی مورد نیست زیرا اطرافیان ما به طور ناخودآگاه به این ویژگی ها اهمیت می دهند و این امر بر مسائل بسیاری در زندگی ما تاثیر می گذارد. برای مثال، پژوهش ها نشان داده است که کودکان زیبا کمتر از کودکان زشت تنبیه می شوند و افراد زیبا نسبت به همتایان خود مشاغل بهتر و درآمد بیشتری دارند.

هر کسی تصور و دیدگاه خاصی نسبت به ظاهر بیرونی خود دارد که آن را با توجه به تجربیات بیرونی و درونی از جمله واکنش والدین، بزرگترها، همسالان و به خصوص جنس مخالف کسب و تعدیل می کند. این تصویر که در روان شناسی «تصویر بدنی» نامیده می شود عامل مهمی است که در بسیاری از تعاملات روزمره و حتی سلامت روان ما نقش دارد. زیرا براساس این تصور که بخشی از خودانگاره مار ا تشکیل می دهد محبوبیت و میزان اهمیت خود را برای دیگران تخمین می زنیم.

این اهمیت و محبوبیت، از آنجا که موجوداتی اجتماعی هستیم، ارزش بسیار زیادی در سلامتی و هستی بقای ما دارد. بنابراین اگر خود را برای دیگران محبوب یا جذاب، تصور نکنیم، نگرانی و اندوده در خطر بودن ما را فرا می گیرد و آرامش و سلامت روان را الزاما سلب می کند.

برای مثال، پژوهشی که توسط وادا و مارکه در سال 2006 انجام شد نشان داده است که زنان نسبت به تحسین و تمجید حساس بوده و پاسخ مثبتی به آن نشان می دهند.

از سوی دیگر، ناولی و ایکاردلی در پژوهشی بر روی مردان جوان دریافتند که اظهارنظرهای مربوط به ظاهر حتی برای مردان جوان نیز بسیار مهم است و با نارضایتی از بدن و میزان اعتماد به نفس آنان در ارتباط است. پسرانی که اظهارنظرهای منفی نسبت به ظاهر خود دریافت کرده بودند عزت نفس و رضایت کمتری از بدن خود داشتند.

از سوی دیگر همانطور که عنوان شد جنس مخالف نقش بسیار مهمی در شکل گیری و تحول تصویر بدنی فرد دارد. دوستی با جنس مخالف در عین اینکه می تواند منبعی برای کسب لذت و تجارب جدید و رفع نیازها باشد منبعی برای ایجاد استرس و تغییراتی در عزت نفس افراد نیز به حساب می آید.

در این میان جوانان و نوجوانان که به تازگی گرجایشی به برقراری ارتباط با جنس مخالف پیدا کرده اند بیش از هر گروه دیگری در معرض این خطر هستند که در حین روابط دوستی خود عزت نفس و تصویر بدنی شان دستخوش تغییر و تحول شود. این موضوع در پژوهش های خارجی به حدی در نظر قرار گرفته است که حتی برای آن واتژه ای تعیین شده است؛ واژه دغدغه قرار عاشقانه شامل دغدغه های نوجوانان به خصوص دختران در زمینه محبوبیت برای جنس مخالف، قرار گذاشتن و جذابیت برای آنهاست.

این دغدغه ها ارتباط تنگاتنگی با سلامت روانی فرد دارند به طوری که هر چه عزت نفس فرد پایین تر و افسردگی وی بالاتر است اهمیت بیشتری برای محبوبیت نزد دیگران قائل خواهد شد.

همچنین پژوهش ها نشان داده است که دخترانی که با فردی از جنس مخالف دوست هستند، بیش از دیگران رژیم می گیرند، بیشتر از بدن خود ناراضی هستند و بیشتر به اختلالات خوردن مثل پرخوری یا بی اشتهایی روانی مبتلا می شوند.

دوستی با جنس مخالف از دو سو تاثیر خود را بر سلامت روان فرد و تصویری که از خود دارد، بر جای می گذارد. از یک سو وجود عقایدی مانند اهمیت لاغر بودن برای دختران و عضلانی بودن برای پسران در کسب محبوبیت و جذابیت برای جنس مخالف و فشارهای خانواده، همسالان و رسانه ها باعث می شود که فرد نسبت به ظاهر خود احساس ناراحتی و ناامنی کند، زیرا کمتر کسی از اندام یا چهره ایده آل برخوردار است و حتی گاهی علی رغم داشتن چهره یا اندامی زیبا ممکن است به دلیل تفاوت با آنچه که مورد پسند اجتماع است خود را محبوب یا دوست داشتنی احساس نکند که این به نوبه خود می تواند باعث احساس عدم اعتماد به نفس شود و روابط فرد را تحت تاثیر قرار دهد و از سوی دیگر درگیر بودن در یک رابطه عاشقانه خودذ می تواند باعث بروز چنین مسائلی گردد.

برای مثال، پژوهش شیتس و اجمر در سال 2005 نشان داده است که حداقل 30 درصد افرادی که درگیر رابطه عاشقانه هستند از شریک خود تقاضای تغییر و افزایش یا کاهش وزن می کنند که این به نوبه بر رضایت فرد مقابل از رابطه تاثیر می گذارد.

همچنین در پژوهش دیگری مشخص شد که وقتی فرد مقابل برای تغییر دادن وزن دوست خود فشار وارد می کند و از او می خواهد که تغییر کند باعث می شود که فرد مقابل احساس نماید که همانطور که هست پذیرفته نشده است و از ظاهر و اندام خود ناراضی شود. نارضایتی از بدنیا داشتن تصویری نادرست از چهره، ظاهر و اندام می تواند تاثیر زیادی بر زندگی افراد بگذارد. این تاثیر طیف وسیعی را از یک غم و ناراحتی زودگذر تا جراحی های پر خرج زیبایی شامل می شود.

در پی دریافت واکنش منفی نسبت به ظاهر ممکن است فرد احساس کند که مورد قبول واقع نشده است. اندوهگین و ناراحت شود. اما برخی افراد واکنش بسیار شدیدتری نشان می دهند. بسیار ممکن است شروع به اقدامات زیبایی در رابطه با خود کنند.

از سوی دیگر افرادی که اعتماد به نفس کمی دارند و به دنبال تایید دیگران هستند، ممکن است به همین دلیل خود را در دریایی از روابط بی حد و مرز و نامشخص غرق کنند، به این امید که با گرفتن تایید و تحسین دیگران خود را راضی ساخته و اثبات کنند که جذاب هستند، در حالی که این اقدام علاوه بر آسیب هایی که ممکن است به آنها وارد کند و اوضاع را وخیم تر سازد، آتش فرد را تندتر کرده و تمایل او را برای دریافت بازخوردهای بیشتر از دیگران شعله ور می سازد. البته ممکن است عکس این نیز رخ دهد، فردی که از تعداد معدودی بازخورد منفی دریافت کرده است (اتفاقی که ممکن است برای هر فردی رخ دهد) به دلیل حساسیت و آسیب پذیری نسبت به این واکنش ها و ترس از طرد شدن توسط دیگران تصمیم به کناره گیری از دیگران گرفته و به کلی منزوی می شود که این، فرد را به نوبه خود در چرخه معیوب شکست و طرد قرار می دهد.

گاهی ارتباط با جنس مخالف به طور غیرمستقیم تاثیر خود را بر فرد می گذارد. برای مثال، تجربه مورد خیانت واقع شدن یا آگاهی از این نکته که فرد مقابل به افراد دیگری نیز توجه دارد به خودی خود می تواند باعث نارضایتی فرد از ظاهر و اندام خود شود، زیرا ممکن است فرد در پی خورد خیانت واقع شدن، تقصیر مسئله را به گردن بگیرد و احساس کند که این مسئله به دلیل کمبودی در خود او به خصوص کمبودی در ظاهر یا اندام است که این باعث کاهش دیدی احساس عدم اعتماد به نفس و واکنش های شدیدی مانند برقراری ارتباط با دیگران به منظور اثبات دوباره محبوب بودن به خود، جراحی های پلاستیک و ... شود.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
گرایش به جنس مخالف؛ چرا؟!

رابطه دوستی و صمیمیت یعنی توانایی در میان گذاشتن افکار و احساسات با یک دوست. در یک رابطه صمیمی، فرد احساس راحتی می کند و اطلاعاتی راجع به خود در اختیار دیگری قرار می دهد. گونه ای از این رابطه دوستی و صمیمیت مربوط به جنس مخالف می شود.

رویکردهای گوناگون، تلاش هایی برای تبیین دلایل و عوامل زمینه ساز گرایش به جنس مخالف داشته و هر یک از منظری به این مسئله نگاه کرده اند اما آنچه می توان در همه این رویکردها و نظریه ها یافت، بیان این است که «گرایش به جنس مخالف امری کاملا طبیعی و سالم است». با اینحال در این مقاله سعی خواهیم داشت از منظر روانشناسی دلایل گرایش به جنس مخالف را برای شما شرح دهیم.


وارد شدن به سنین نوجوانی

عشق، پدیده ای هیجانی و اعجاب انگیز است که بیشتر مردم جهان را درگیر خود می کند. دلباختگی و عشق برای اولین بار در دوران بلوغ، احساس و معمولا با یک نگاه شروع می شود. از این رو، خاطرخواهی و تمایل به غیرهمجنس در نوجوانی طبیعی است و نوجوانان با فشار زیادی برای داشتن رابطه با غیرهمجنس روبرو هستند. بسیاری از آنان، ساعت ها درباره خاطرخواهی که حتی او را هم نمی شناسند، به خیالبافی می پردازند و این خاطرخواهی را به عنوان عشق قلمداد می کنند در حالی که این دلباختگی احساس درازمدت و پایداری نخواهد بود.





بیدار شدن تمایلات جنسی و میل به رابطه صمیمی

از دوران نوجوانی، احساسات جنسی با تاکید بیشتری نسبت به سنین قبلی افزایش می یابد و نوجوانان میل شدیدی برای برقراری رابطه صمیمی و عموما با غیرهمجنس پیدا می کند. البته این گرایش در پسران و دختران متفاوت است، به طوری که پسران احساسات و تمایل روابط جنسی شدیدتری دارند، به سرعت تحریک می شوند و در روابط دوستی با غیرهمجنس بر جنبه های روابط جنسی تاکید می کنند، در حالی که نوجوانان دختر، تمایل زیادی به نشانه های عاطفی دارند.

رهایی از هیجانات منفی

دوره نوجوانی و جوانی پر از هیجان است، هیجاناتی که گاهی مانند افسردگی و اضطراب جنبه منفی دارند. برخی از مشاوران سلامت روان، فرض می کنند افسردگی و اضطراب با گرایش به جنس مخالف ارتباط دارد. مطالعه ای در این زمینه نشان داد افسردگی در تعدادی از دختران و مصرف مواد مخدر در تعدادی از پسران عامل خطرناکی برای تجربه جنسی در رابطه با غیرهمجنس است. در واقع برخی از نوجوانان و جوانان برای کنترل اضطراب و افسردگی به سمت برقراری رابطه با جنس مخالف رو می آورند و این روابط راه فراری برای آنان می شود.


دستیابی به هویت مردانگی و زنانگی


در اواخر نوجوانی و اوایل جوانی، فرد به دنبال کسب هویتی است که متناسب با جنسیت خود باشد، گرایش به جنس مخالف می تواند برای هر دو جنس احساس هویت مردانگی و زنانگی را تقویت کند. در تحقیقی، نوجوانانی که به دنبال هویت بوده اند، انتخاب دوست دختر و پسر آنها اتفاقی تر و تصادفی صورت می گیرد اما نوجوانانی که ایده های نسبتا روشنی از هویت خود داشته اند، بیشتر به دنبال صمیمیت و اعتماد در روابط بوده اند.

کسب شناخت برای ازدواج

برخی از افراد به خصوص دختران، صرفا برای ایجاد زمینه های شناخت بیشتر که منجر به ازدواج و رابطه ای متعهدانه و بلند مدت شود، به سمت برقراری ارتباط با جنس مخالف می روند. در این موارد دختر و پسر با طرح مسئله ازدواج با یکدیگر رفاقت و سعی می کنند نیازهای عاطفی همدیگر را برآورده کنند و به شناخت بیشتر یکدیگر مبادرت ورزند. گرچه در شرایط کنونی جامعه ما، بسیاری از این روابط با مخالفت خانواده، در نهایت منجر به ازدواج نخواهد شد.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
صفحه  صفحه 2 از 9:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  7  8  9  پسین » 
خانه و خانواده

خجالت نکشیم --- رابطه با جنس مخالف بدون شرم و خجالت

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA